id
stringlengths 1
7
| title
stringlengths 1
132
| text
stringlengths 40
186k
| url
stringlengths 37
43
|
---|---|---|---|
288751 | خانقاه (هریس) | خانقاه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288751 |
288752 | خشگناب (هریس) | خشگناب یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288752 |
288753 | شیران | شیران روستایی است در منطقه «دورسونخواجه» که در فاصله ۲۵ کیلومتری اردبیل و ۱۰ کیلومتری شهر نیر قرار دارد.
اراضی کشاورزی روستای شیران از بیشترین وسعت در منطقه برخوردار است و به همین جهت بیشترین سهم آب را در منطقه دارا میباشد. و حتی این روستا بین روستاهای همسایه به نام «مغان کوچک» مشهور است.
پیشینه.
قدمت شیران طبق نظر بزرگان و ریش سفیدان، به بیش از ۷۰۰ سال میرسد برخی هم بسیار بیشتر از آن دانستهاند. بیشتر ساکنان این روستا در گذشته از مناطق دیگر به این منطقه مهاجرت کردهاند.
در گذشته شیران رونق بسیار چشمگیری داشته و دارای آسیاب آبی و اراضی وسیع کشاورزی بود. طبق مطالعه میدانی دوران توسعه و طلایی این روستا به سالهای ۱۳۵۰–۱۳۵۷ بازمیگردد.
وجه تسمیه شیران به درستی معلوم نیست ولی برخی بر این باورند که نام شیران برگرفته از نام یک شخص بنام «شیلان» است که در گذشته بسیار دور به این منطقه آمده و موجب رونق و آبادانی آن گشتهاست.
جمعیت.
جمعیت روستای شیران هماکنون کمتر از ۲۰۰ نفر میباشد که بیشتر به کار کشاورزی در روستا و کارگری در شهرهای اطراف میپردازند.
جمعیت روستای شیران حدود ۸۰ سال قبل تقریباً بیش از ۳۰۰ خانوار بود (۱۵۰۰ نفر) که به کار کشاورزی و دامداری مشغول بودند ولی به تدریج بر اثر نیازهای مالی و اقتصادی به شهرهای دیگر مانند اردبیل، تهران و شهرهای جنوبی برای کار (شرکتهای راهسازی) میرفتند. این عوامل باعث گردید که بیشتر خانوادهها به شهرهای مورد نظر کوچ نمایند و متأسفانه در زلزله سال ۱۳۷۵ که تلفات جانی و مالی زیادی به روستا وارد گردید باعث کوچ اکثریت ساکنان گردید.
کسب و پیشه.
ساکنان فعلی روستای شیران به کار کشاورزی که بیشتر کاشت گندم و جو است مشغول میباشند و کمتر به رانندگی دستگاه آلات سنگین میپردازند.
لازم است ذکر شود بیشتر جمعیت شیرانیان ساکن در شهرها بهخصوص در اردبیل به کار راهسازی و سدسازی و کارخانجات شن و ماسه و نیز رانندگی ماشینآلات سنگین مشغول هستند.
در روستای شیران حد اقل در هر خانواده یک دستگاه سنگین از جمله کمپرسی و لودر و بیل مکانیکی وجود دارد.
قاطعانه میتوان گفت که بیشتر پروژههای سنگین عمرانی از قبل انقلاب تا زمان هشت سال دفاع مقدس و پس از آن در اقصی نقاط ایران بزرگ با همت و تلاش مردم این خطه به سرانجام رسیدهاست.
جاهای دیدنی و گردشگری.
چشمه «خیلیگولمه» که خاصیت درمانی و منحصر به فردی دارد بهخصوص در درمان سنگ کلیه.
دره «چیلدره» که بسیار سرسبز و پرآب است.
لازم است ذکر شود که قدمت این روستا به بیش از ۷۰۰ سال میرسد.. و از قدیمیترین روستاهای این منطقه میباشد. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288753 |
288754 | گوراوان (هریس) | گوراوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288754 |
288755 | مهرام (هریس) | مهرام یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288755 |
288756 | ناحیه (هریس) | ناحیه یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.روستایی در دامنه کوه روستایی که به وضوح بیانگر روزگاری پر از حوادثو تمدنهایی در هزاره هایی قبل از میلاد روستایی که هنوز هم اسم قالا (قلعه) در بین مردمانش هست قلعه ای که روستا در روی ویرانه های ان بنا شده قلعه ای در دوه کیلومتری و سه کیلومتری در بالای کوه و بین دره ای که به ارامی و با تمام تاریخو مردمانش در سکوت ابدی به فراموشی سپره شده نه اسم این روستا ناحیه بوده است و نه مرمان کنونی این روستا اطلاعی دقیق از اسمو تاریخ این روستا دارند بیشتر اقوام این روستا نهایتا دویست و سیصد سال پیش به اینجا امده اند ازهزار سال پیش رو به افول گرفت خشکسالیو گرسنگی شدید بسیاری را کشت و عده مهاجرت کردندبعد از یکبار زلزله ای بشدت
ویران کرده و باز زندگی بود،و بارها با خشکسالیو زلزله بشدت ویران گشت دست خوش حوادثی بسیار ناگوار بوده و هنوزهست تا تاریخ چندین هزاره اش را به چشمان هر بیننده ای ب تماشا گذارد «ناحا کندی» «ر؛سلیمی»
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288756 |
288757 | نهران (هریس) | روستای نوهرnöhür یانهران یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288757 |
288758 | نوجهده (هریس) | نوجهده یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
قدمت این روستا به دوره ی شاه طهماسب یکم صفوی بازمیگردد(حدود 450 سال)
از جمله آثار تاریخی این روستا میتوان به برج قدیمی و تونل طهماسب بیگ اشاره کرد
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288758 |
288759 | هرزهورز (هریس) | هرزهورز یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288759 |
288760 | هیق (هریس) | هیق یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان خانمرود بخش مرکزی شهرستان هریس شهرستان هریس واقع شدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288760 |
288761 | دهستان باروق | دهستان باروق به یکی از دهستانهای زیر اشاره دارد: | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288761 |
288762 | دهستان بدوستان شرقی | دهستان بدوستان شرقی یکی از دهستانهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان هریس واقع شدهاست. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288762 |
288763 | دهستان خانمرود | دهستان خانمرود یکی از دهستانهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان هریس واقع شدهاست.
مکانهای گردشگری.
بقعه تاریخی شیخ اسحاق
در ما بین روستا های نهران و خانقاه و در منطقه ای سر سبز و چمن زار بقعه ای تاریخی و آجری به نام شیخ اسحاق وجود دارد که مربوط به دوران صفویه در ایران است و به دلیل دارا بودن معماری اسلامی و تاریخی مورد توجه گردشگران قرار گرفته است.
کوه اکوز داغی
در کوه اکوز داغی چشمه ی آب معدنی وجود دارد که از قله این کوه می جوشد و برای امراض مختلف از جمله سنگ کلیه بسیار مفید است همچنین به دلیل دارا بودن معادن مس طلا و ماسه مورد توجه زمین شناسان قرار گرفته است.
گورستان هیق
هیق یکی از روستا های دهستان خانمرود است که در نزدیکی این روستا دو گورستان وجود دارد که یکی اسلامی بوده و دارای صندوقچه ها و قوچ های سنگی هستند و گورستان دیگر دارای قبور بسیار قدیمی و غیر اسلامی هستند که قطعه سنگ های روی آنها وجود دارد و در بین عوام به (گوور قبری) معروف هستند.
گورستان بقعه شیخ اسحاق
در جانب غربی بقعه تاریخی شیخ اسحاق قبوری قدیمی وجود دارد که بر روی آنها لوح ها کتیبه ها مجسمه ها و قطعه سنگ هایی وجود دارد که نشان دهنده این است که این قبور مربوط به قرون نه ده و یازده هجری است و یک منطقه تاریخی به حساب می آید.
برج مقبره ای نوجه ده
روستای نوجه ده یکی از روستا های دهستان خانمرود است که در آن مقبره ای تاریخی برجی و آجری وجود دارد که دیواره برج فرو ریخته است و اتاقک پایین مقبره باقی مانده است.
کوه های جنوبی نهران
نهران از روستا های دهستان خانمرود است در طرف جنوبی نهران کوه های زنجیره ای وجود دارند که از نظر زمین شناسی کوه پیر محسوب می شوند و به دلیل دارا بودن طبیعتی زیبا در فواصل بهار و تابستان برای کوه نوردان بسیار مناسب است.
دربند هرزه ورز
روستای هرزه ورز یکی از روستا های دهستان خانمرود است که دربند آن به دلیل دارا بودن جاذبه های طبیعی بکر و زیبایی به یک منطقه توریستی تبدیل شده است و اهالی روستا و دهستان خود نیز به منظور گردش و تفریح به این منطقه می روند.
جاده توریستی هریس-مشکین شهر
قسمتی از این جاده از دهستان خانمرود می گذرد و گردشگران به منظور بازدید و استراحت از طبیعت دهستان استفاده می کنند.
روستای شیران
روستای شیران به دلیل داشتن طبیعتی زیبا و بکر خیل عظیمی گردشگران را به خود جلب می کند همچنین این روستا مرتفع ترین منطقه مسکونی در شهرستان هریس محسوب می شود از مهمترین مناطق روستای شیران می توان به آبشار شیران اشاره کرد.
کار و پیشه مردم.
کشاورزی و دامداری | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=288763 |
248353 | مصطفی ایزدی (روزنامهنگار) | مصطفی ایزدی (زادهٔ ۱۰ مهر ۱۳۲۹، نجف آباد) نویسنده، روزنامهنگار و فعال سیاسی معاصر است. او تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در نجف آباد به پایان رساند و در همان دوران نوجوانی به نگارش یک جلد کتاب دربارهٔ نقد سینمای رایج پرداخت. علاوه بر فعالیتهای فرهنگی و هنری که در حین تحصیل به آنها اشتغال داشت در کمک به خانواده خمین امر موجب شد تا مدتی دیر تر به دانشگاه راه یابد. وی در دانشگاه تبریز که یکی از فعالترین مراکز آموزش عالی کشور در جنبشهای دانشجویی بود در رشته عمران پذیرفته شد و فعالیتهای سیاسی خود را با نوشتهها و مقالات خود و همکاری با گروههای سیاسی دانشجویی آغاز کرد.
وی پس از فراغت از تحصیل به عنوان ناظر پروژههای ساختمانی در مشهد به فعالیت اشتغال داشت و پس از آن در سال ۱۳۵۸ به عنوان نویسنده به رادیو راه یافت. وی پس از مدتی به عنوان مدیر رادیو گرگان به آن اداره رفت و پس از آن مدیریت کل صدا و سیمای مازندران را به عهده گرفت. در سال ۱۳۶۲ بود که به نگارش و چاپ کتاب زندگینامه آیتالله منتظری اقدام کرد. این کتاب در دو جلد و با عنوان «فقیه عالیقدر» (عنوانی که آیتالله خمینی برای آیتالله منتظری به کار برده بود) مهمترین و کاملترین مرجع در خصوص زندگی سیاسی و علمی آیتالله منتظری بهشمار میرود.
وی در خلال سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفتهنامه «آوا» بود که در گستره سراسری و با موضوعیت سیاست داخلی و مسایل فرهنگی منتشر میشد. آوا به دلایل سیاسی و در توقیف فلهای مطبوعات به بهانه ترویج سیاسی آیتالله منتظری در بهار ۱۳۷۹ به محاق توقیف رفت و پس از آن به دستور قاضی مرتضوی بهطور دایم لغو پروانه شد.
ایزدی در عین اینکه کارمند رسمی سازمان صدا و سیما در پست سازمانی پژوهشگر ارشد بود مسوولیتهای متعددی در نهادهای دیگر دولت داشت که از آن جمله میتوان به ۱۲ سال سابقه معاونت سیاسی امنیتی وی در استانداریهای خوزستان)(در زمان جنگ)، خراسان (در زمان استانداری علی جنتی) و تهران (استانداری طاهری)، قائم مقامی ستاد تبلیغات جنگ به مدت ۲ سال، عضویت در هیئت مدیره شرکت عمران شهرهای جدید وزارت مسکن و شهرسازی، مدیریت عاملی شرکت فرهنگ فیلم و… اشاره کرد.
تالیفات.
مصطفی ایزدی بیشتر از بیست جلد کتاب تألیف و منتشر کردهاست که بیشتر آنان در حوزه زندگینامهنویسی شخصیتهای بزرگ پس از انقلاب، نقد سیاست داخلی، ژورنالیسم و امور فرهنگی است. کتاب اخیر وی هم با عنوان «فرهنگ معابر تهران» از سوی مرکز مطالعات جغرافیایی شهرداری تهران به چاپ رسیدهاست. از وی همچنین بیش از ۴۰۰ مقاله و نقد در روزنامهها داخلی در حوزههای فرهنگی، سیاسی و روزنامهنگاری به چاپ رسیدهاست.
http://www.iranbin.com/BookDetails.aspx?BookID=340067&rd=/BookSearchResults.aspx?type=1&page=1&criteria=پوراستاد | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248353 |
248355 | فهرست استانداردهای ایزو | "این یک فهرست ناقص است که ممکن است هرگز کامل نشود. شما میتوانید با استفاده از به گسترش آن کمک نمایید."
حدود ۳۰۰ استاندارد ایزو به صورت رایگان/عمومی در دسترس هستند که در زیر آمدهاند.
«List of ISO standards." Wikipedia, The Free Encyclopedia. 17 Aug 2008, 16:54 UTC. ۱۷ اوت ۲۰۰۸ <http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=List_of_ISO_standards&oldid=232516345>.
وب سایت تخصصی ایزو ایران ( فارسی ) | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248355 |
248362 | سکسکه | سکسکه ، یک دم غیرارادی و قوی است که در نوزادان، کودکان و بزرگسالان تجربه میشود و در بعضی موارد خاص به دلیل از بین رفتن مجرای تنفسی منجر به مرگ میشود.
سکسکه در برخی موارد نادر هشدار دهنده بیماریهای قلبی یا تنفسی میباشد که در صورت بروز سکسکه در مدت سه روز خطر بیماریهای قلبی در فرد زیاد است و در صورت سکسکه به همراه سرفه خطر بیماریهای تنفسی در فرد زیاد است.
معمولترین درمان خانگی برای سکسکه، حبس کردن نفس یا نوعی تمرین دیافراگم است که به تدریج رفلکس را آرام و سکسکه را متوقف میکند. گاهی نیز روشهایی مانند گاز زدن قطعهای لیموترش یا چشیدن سرکه تا هنگام بند آمدن سکسکه پیشنهاد میشود. این درمان بر این پایه است که مزه لیمو یا سرکه به بدن شوک وارد میکند و مغز را از توجه به سکسکه باز میدارد و باعث توقف آن میشود.
علتها.
سازوکار سکسکه به خوبی درک نشده است. زیرا سکسکه معمولاً به صورت اتفاقی و در مدت زمانی کوتاه پیش میآید و بررسی در مورد آن را سخت میکند. عضلهٔ تنفسی دیافراگم، در حد فاصل میان قفسه سینه و شکم واقع شده است. این ماهیچه، هنگام عمل دَم به سمت پایین حرکت میکند و هوای دارای اکسیژن را به درون ششها میفرستد. در هنگام بازدم نیز دیافراگم، شل و باعث میشود هوای حاوی ذرات زائد یا کربن دیاکسید به سمت دهان و بینی برود و از بدن دفع شود. حال اگر به هر دلیلی این عضله دچار تحریک ناگهانی شود، عملکرد درست خود را از دست میدهد و دچار انقباضهای غیرارادی تکرارشوندهای میشود که به آن سکسکه میگویند.
یک دلیل دیگر سکسکه میتواند بسته شدن راه هوا توسط پردههای صوتی باشد.
همچنین گمان میرود سکسکه یک نوع میوکلونوس است که در نتیجه فعالیت غیرطبیعی هستهٔ تنفسی واحد در مغز ایجاد میشود.
خندیدن شدید و طولانی مدت، هیجان عاطفی شدید، غذای تند، نوشیدنیهای گازدار، و دخانیات میتوانند از دیگر عوامل سکسکه باشند.
فرگشت.
بر پایه یک نظریه، ریشه سکسکه به فرگشت و گذشتگان دوزیست، مانند نوزاد قورباغه باز میگردد. در بچهقورباغههای دیرین، رفلکس ریه باعث میشد ریهها در هنگام تنفس گشوده بمانند و در هنگام بلع آب بسته شوند و فقط از آبششها عبور کند. اما این واکنش،برای انسان،فایدهای ندارد.
گونهها.
کوتاهمدت.
سکسکههای کوتاهمدت، معمولاً به دنبال فراخی معده یا نوشیدن الکلی ایجاد میشوند و بهصورت خودبهخود یا با استفاده از درمانهای محلی بهبود مییابند و نیاز به توجه پزشکی ندارند.
بلندمدت.
سکسکههای بلندمدت کمتر هستند، اما باعث ازکارافتادگی شش، ایجاد افسردگی، سینهپهلو، کاهش وزن، و اختلال خواب در بیمار میشود.
معاینه پزشکی.
معاینه پزشکی با انجام تستهای تشخیصی مانند سونوگرافی شکم و سیتی اسکن قفسه سینه و مغز انجام میشود.
بررسی زخم معده و دوازدهه، گاستریت (ورم معده)، و ریفلاکس مری پدیدههای شایعی در بیماران دارای سکسکه مزمن هستند. به همین دلیل بررسیهای دستگاه گوارش انسان فوقانی مانند آندوسکوپی، مانومتری و … توصیه میشود.
درمان.
چون پژوهش درباره علت سکسکه، سخت است بسیاری از درمانها فاقد پشتوانههای علمی هستند.
تخصصی.
تا این لحظه، درمان اتیولوژیک در دسترس نیست. ولی استفاده از متوکلوپرامید و کلرپرومازین میتواند مؤثر باشد. اخیراً استفاده از باکلوفن نیز مجاز شناخته شدهاست. استفاده از گاباپنتین و آب نیز مفید است
خانگی.
معمولترین درمان خانگی برای سکسکه، حبس کردن نفس یا نوعی تمرین دیافراگم است که به تدریج رفلکس را آرام و سکسکه را متوقف میکند. گاهی نیز روشهایی مانند گاز زدن قطعهای لیموترش یا چشیدن سرکه تا هنگام بند آمدن سکسکه پیشنهاد میشود. این درمان بر این پایه است که مزه لیمو یا سرکه به بدن شوک وارد میکند و مغز را از توجه به سکسکه باز میدارد و باعث توقف آن میشود.روش دیگر درمان خانگی سکسکه انجام عمل دم و بازدم در یک پاکت ( مثلا کیسه فریزر ) است . بدین شکل که کیسه فریزر باید کاملا دور دهان را گرفته و با دست دور کیسه را مهار کنید تا هوا از بیرون به داخل نشت نکند . با انجام این کار همانند حبس نفس میزان دی اکسید خون بالا رفته و مغز تمرکز خود را روی از بین بردن دی اکسید اضافه گذاشته و سکسکه متوقف می شود .
طولانیترین سکسکه.
رکورد طولانیترین سکسکه به چارلز اوزبورن تعلق دارد. او در سال ۱۹۲۲ تلاش کرد یک خوک را وزن کند. اما خوک روی او افتاد و باعث سکسکه چارلز شد. این سکسکه برای ۶۸ سال ادامه یافت تا اینکه در سال ۱۹۹۰ متوقف شد. چارلز اوزبورن در دهههای نخست در هر دقیقه ۴۰ بار سکسکه میکرد و در سالهای پایانی به ۲۰ سکسکه در هر دقیقه رسیده بود. تخمین میزنند که او در ۶۸ سال، نزدیک به ۴۵۰ میلیون بار سکسکه کرده باشد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248362 |
248377 | دهستان باشتین | دهستان باشتین دهستانی از توابع بخش باشتین شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی ایران به مرکزیت شهر ریوند است.
جمعیت.
جمعیت این دهستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۴۸۵۲ نفر (۱۷۴۵ خانوار) بوده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248377 |
248381 | دهستان کاه | دهستان کاه دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی ایران به مرکزیت روستای صدخرو است.
جمعیت.
جمعیت این دهستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ (۲٬۵۵۰خانوار) برابر با ۸٬۵۳۱نفر بوده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248381 |
248391 | دهستان مزینان | دهستان مزینان دهستانی از توابع بخش مرکزی شهرستان داورزن در استان خراسان رضوی ایران به مرکزیت روستای مزینان است.
جمعیت.
جمعیت این دهستان بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۰ برابر با ۵۵۴۲ نفر (۱۸۵۹ خانوار) بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248391 |
248628 | زبانشناسی رایانشی | زبانشناسی رایانشی (Computational linguistics) حوزهای میانرشتهای است که میکوشد با بهرهگیری از روشهای آماری و قاعدهبنیاد (rule-based)، به مدلسازی زبان طبیعی بپردازد.
به شکل سنتی زبانشناسی رایانشی در قلمرو کاری دانشمندان کامپیوتری قرار داشت که در حوزهی پردازش یک زبان خاص توسط کامپیوتر تخصص لازم را کسب کرده بودند. امروزه زبانشناسان رایانشی به عنوان اعضای گروههای میانرشتهای به فعالیت میپردازند، که اعضای این تیمها میتوانند شامل زبانشناسان (به شکل خاص در زمینهی زبانشناسی همگانی تخصص دارند)، کارشناسان زبان (افرادی با پیشزمینه و تا حدی دارای مهارتهای عملی مرتبط با پروژهی مورد نظر)، و دانشمندان علم کامپیوتر باشند. بهطور کلی، زبانشناسی رایانشی از همکاری دانشمندان و کارشناسان رشتههای زبانشناسی، علوم رایانهای، متخصصین زمینهی هوش مصنوعی، ریاضی، منطق، علوم شناختی، روانشناسی شناختی، روان-زبانشناسی، مردمشناسی، عصبشناسی و برخی دیگر از رشتهها استفاده میکند.
زبانشناسی رایانشی دارای زیر شاخههای نظری و کاربردی است. زبانشناسی رایانشی نظری به بررسی و مطالعه زبانشناسی نظری با در نظر داشتن علوم شناختی میپردازد و زبانشناسی رایانشیِ کاربردی نتایج کاربردی مدلسازی برای زبان را مد نظر قرار میدهد.
خاستگاه.
پیدایش حوزه زبانشناسی رایانشی به عنوان یک حوزه علمی و مطالعاتی، به قبل از پیدایش هوش مصنوعی (حوزهای که زبانشناسی رایانشی اغلب زیر شاخهای از آن محسوب میشود) بازمیگردد. زمینۀ شکلگیریِ زبانشناسی رایانشی را باید در تلاشهای ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ جستجو کرد، یعنی زمانی که آنها در تلاش بودند تا بتوانند با استفاده از رایانه به شکل خودکار متون زبانهای بیگانه، به خصوص منابع علمی به زبان روسی، را به انگلیسی ترجمه کنند. از آنجا که سیستمهای رایانهای، پردازشهای ریاضیاتی را بسیار سریع تر از انسانها انجام میدهند در ابتدا چنین تصور شد که مسایل تکنیکی ترجمه ماشینی به سرعت حل خواهند شد و آنها قادر خواهند بود تا ماشینهای ترجمه با تواناییهای مشابه انسان بسازند.
ترجمه ماشینیِ (نام دیگر: ترجمه مکانیکی) ابتدایی، که بر اساس دانش و فناوریِ آن دوران طراحی شده بود، چندان در ترجمۀ «درست» متنهای گفناری ونوشتاری کامیاب نبود؛ از پسِ مشاهده و تحلیلِ مصداقهای پرشمار ترجمههای ماشینیِ غلط یا نارسا بود که پژوهشگران این حوزه دریافتند که پردازش زبانی از آنچه پیشتر تصور میکردند، پیچیدهتر است. بهاینترتیب، «زبانشناسی رایانشی» به عنوان شاخهای جدید از علوم متولد شد؛ حوزهای در علم و فناوری که به تولید الگوریتمها و نرمافزارهای بررسی هوشمند دادههای زبانی میپردازد. از دهۀ 1960 میلادی، که زبانشناسی رایانشی پا به عرصه گذاشت، به عنوان زیر شاخهای از هوش مصنوعی در نظر گرفته شد؛ شاخهای که مشخصاً به بررسی، فهم و تولید زبان در سطح هوشی انسانی میپردازد.
پس از بررسی نحوه انجام ترجمه صحیح توسط انسانها چنین مشاهده شد که فرد مترجم میبایست به دستور، تکواژشناسی و همچنین قواعد نحوی هر دو زبان آگاهی داشته باشد. مبانی آگاهی از نحو نیز، داشتن دانش معناشناسی، واژگان و همچنین کاربردشناسی شناسایی شدند؛ بنابراین تلاش در جهت تحقق ترجمهٔ ماشینی به شاخهای پیچیده از علوم برای توصیف، نمایش و پردازش ماشینی زبانهای انسانی تبدیل شد.
موارد کاربرد.
در مورد استفاده از آن از جمله میتوان به کاربردهای زیر اشاره کرد:
فرایافت concept و تجزیه زبانهای برنامهنویسی.
نوآم چامسکی توانست تشابه زبانهای طبیعی و زبان های برنامهنویسی را به اثبات برساند. یعنی یک زبان رایانهای مانند زبانهای طبیعی دارای یک دستور زبان و یک فرهنگ میباشد.
تفسیر یک متن از تجزیهٔ واژهها lexicon آغاز سپس با تجزیه نحو syntax و در آخر با تجزیه مفهوم semantic آن پایان میابد.
ترجمه ماشینی.
مقالهٔ اصلی: ترجمه ماشینی (خودکار)
این شاخه از زبانشناسی رایانهای زمان درازی کماهمیت جلوه میکرد. اما امروزه یکی از موارد مورد علاقه پژوهشگران این رشته است. پس از مرحلهٔ شکافت واژهها و نحو میباید تجزیهٔ مفهوم و سپس پراگماتیک را نیز افزود. در واقع این دو کوشش بر شناخت مفهوم خاص یک واژه در مکانی که ظاهر میشود را دارد.
پرسش و پاسخ با زبانهای طبیعی.
این ایده مدتی بهعنوان پاسخی قانعکننده به مسئله ارتباط انسان و ماشین تلقی میشد. این دید در واقع جنبهٔ گستردهتری از دستور زایشی چامسکی است.
صرف محاسباتی.
مقالهٔ اصلی: صرف محاسباتی
به مطالعات مربوط به ساختارهای درونی واژه ها صرف گفته میشود. اغلب دستآوردها و نتایج پژوهشهای صرف محاسباتی در سایه تلاشهای علمی انسان به منظور ایجاد و ساخت سامانه های پردازش زبانهای طبیعی انسانی فراهم آمدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248628 |
248640 | سارکوم یووینگ | سارکوم یوئینگ دومین بدخیمی شایع در کودکان است و حدود ۳ درصد سرطانهای اطفال را به خود اختصاص دادهاست.
در گذشته این تومور را اندوتلیومای منتشر استخوان (به انگلیسی:diffuse endothelioma of bone) مینامیدند و آن را محدود به استخوان میپنداشتند ولی در حال حاضر در نواحی خارج استخوان مثل کلیه، روده، تخمدان، واژن و پوست نیز گزارش شدهاست.
این تومور اولین بار در سال ۱۹۲۱ توسط جیمز یوئینگ شناسایی شد و در سال ۱۹۶۹ نیز نوع خارج استخوانی آن نیز شناسایی شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248640 |
248645 | قتل راجر آکروید | قتل راجر آکروید یک رمان جنایی،اثر آگاتا کریستی است. این کتاب در سال ۱۹۲۶ منتشر شده.
خلاصه رمان.
جنایت در یک روستای دورافتادهی انگلیسی و در محیطی نیمه اشرافی رخ میدهد. راجر آکروید در اتاق کارش به قتل میرسد و نویسنده، بنابر سنت متداول «عصر طلایی»، نقشهی منزل را در اختیار خوانندگان میگذارد؛ پرسوناژهای رایج رمان کلاسیک معمایی هم همگی حضور دارند. از سرپیشخدمت عصا قورت داده و مقرراتی (که رفتارش مشکوک است، ولی خواننده به او سوء ظن نمیبرد) گرفته تا مستخدمها و آشپز و سرآشپز و سایر خدمه که جزو ملزومات این گونه آثار هستند. خواهر راوی داستان (دکتر دهکده که نقش دستیار کاوشگر را نیز ایفا میکند) یکی از بامزهترین شخصیتهای رمان است؛ زیرا این زن خوش نیت و بیاندازه کنجکاو، شایعههای مضحک و بیاساس را که با پشتکاری کمنظیر از هرجایی گرد آوردهاست، نقل قول میکند و باعث انبساط خاطر خوانندگان میشود. کارآگاه ماجرا، جناب هرکول پوآرو که در همسایگی دکتر منزل دارد و راوی داستان او را «مرد کله تخم مرغی» مینامد، به شیوهای دقیق سؤالهایی ظاهراً بی ربط میکند که در پایان داستان معلوم میگردد که همین سوالات بسیار مهم بودند. همه رمانهای معمایی موفق این دوره، به نحوی خواننده را با عناصر انحرافی، وادار به حدس اشتباه میکنند و ترفندی که آگاتا کریستی در اینجا به کار بستهاست، برای آن ایام بیاندازه بدیع و بینظیر بود.
این کتاب به صورت کمیک استریپ توسط مؤسسه نگارش الکترونیک کتاب (ماناکتاب) به صورت فارسی ترجمه و به چاپ رسیده است.
پیامدها.
این شگرد مورد قبول بسیاری از اصولگرایان نیفتاد، چون یکی از قواعد دهگانه را که حکم میکند راوی هیچ مطلبی را از خواننده پنهان ندارد، زیر پا میگذارد. اعضای «باشگاه پلیسی نویسان اصولگرا» ـ منجمله خود آگاتا کریستی ـ سوگند خورده بودند در روایت پردازی «روراست» باشند، حال آنکه در «مرگ راجر آکروید»، آشکارا، از این میثاق تخطی شده است. دوروتی سایرز از نادر کسانی میباشد که این شیوه بدیع را مجاز شمرده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248645 |
248670 | غربال اراتوستن | غربال اراتوستن، در ریاضیات، الگوریتم سادهای است که با کمک آن میتوان اعداد اول موجود در یک مجموعه متوالی و متناهی از اعداد طبیعی را مشخص کرد. کشف این روش را به اراتوستن دانشمند یونان باستان نسبت میدهند.
برای استفاده از این غربال باید از هفت قانون زیر پیروی کرد. (فرض کنید میخواهیم اعداد اول بین 1 تا 120 را بیابیم): | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248670 |
248673 | عباس جدیدی | عباس جدیدی (زادهٔ ۲۳ دی ۱۳۴۸ در تهران) کشتیگیر بازنشسته و نماینده مردم در شورای اسلامی شهر تهران و ری و تجریش بود. او در دوران قهرمانی خود در دستههای سنگینوزن و فوق سنگینوزن کشتی آزاد برندهٔ مدال نقره المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا، قهرمان مسابقات قهرمانی کشتی جهان در سال ۱۹۹۸ و برندهٔ مدال طلا و نقرهٔ دو دورهٔ پیاپی بازیهای آسیایی در ۱۹۹۸ بانکوک و ۲۰۰۲ بوسان شد. جدیدی همچنین قهرمان دو دورهٔ مسابقات قهرمانی کشتی آسیا در سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۶ است.
جدیدی در دستهٔ ۹۰ کیلوگرم در مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۹۳ با شکست مدعیانی از جمله ماخاربک خاداراتسف روس و ملوین داگلاس آمریکایی قهرمان جهان شد اما با مثبت شدن تست دوپینگ او، علاوه بر پسگرفتن مدال طلای این مسابقات به مدت دو سال از حضور در میادین محروم شد. او پس از بازگشت به کشتی به دلیل جایگزینی رسول خادم در این دسته و قهرمانی خادم در قهرمانی جهان ۱۹۹۴، مجبور شد به دستهٔ بالاتر (سنگینوزن) صعود کند. جدیدی پس از کسب مدالهای برنز و طلای قهرمانی جهان در سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۸ و مدال نقرهٔ المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا در یک فینال بحثبرانگیز برابر کرت انگل آمریکایی، به دستهٔ فوق سنگین رفت و به مدال برنز قهرمانی جهان ۱۹۹۹ آنکارا، مقام چهارم المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و مدال نقرهٔ بازیهای آسیایی ۲۰۰۲ رسید.
جدیدی در سال ۲۰۰۲ پس بازنشستگی به مربیگری در کشتی رویآورد و علاوهبر مربیگری در باشگاهش، مربی تیم ملی کشتی آزاد ایران در جام جهانی کشتی ۲۰۰۶ ساری بود. او وارد انتخابات شورای شهر تهران شد و به عضویت در چهارمین دوره شورای شهر تهران از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ درآمد. او در لیست اصولگرای زاگرسیان ایران اسلامی قرار داشت.
دوران ورزش قهرمانی.
جدیدی در قهرمانی آسیا ۱۹۹۲ پس از کشتیگیری از مغولستان به مدال نقره وزن ۹۰ کیلو رسید. در سال ۱۹۹۳ در قهرمانی آسیا در وزن ۱۰۰ کیلو به مدال طلا رسید ولی برای انتخابی قهرمانی جهان در ۹۰ کیلوگرم کشتی گرفت و با شکست رسول خادم در یک رقابت نزدیک به عضویت تیم ملی در دستهٔ ۹۰ کیلوگرم درآمد. وی در اولین حضور جهانی خود در تورنتو ۱۹۹۳ ماخاربک خادارتسف روس را که هفت دوره پیاپی قهرمان جهان و المپیک در این وزن شده بود، شکست داد و در فینال ملوین داگلاس کشتیگیر سیاهپوست آمریکایی را ۱–۲ مغلوب کرد. دیداری که داوری آن بحثانگیز بود. اما مدال طلای جدیدی به دلیل استفاده از داروی نیروزا پس گرفته شده و او دو سال از حضور در رقابتهای رسمی محروم شد.
جدیدی در سال ۱۹۹۵ دوباره به میدان کشتی برگشت. در آن زمان رسول خادم دو بار پیاپی قهرمان ۹۰ کیلو جهان شده و جدیدی ناچار شد به وزن ۱۰۰ کیلو برود. وزن طبیعی جدیدی در آن زمان کمتر از ۱۰۰ کیلو بود. وی در قهرمانی جهان ۱۹۹۵ بسیار آماده ظاهر شد اما بر اثر یک بدلکاری در یکی از مسابقهها هنگام اجرای بارانداز ضربه فنی شد و به گروه بازندهها رفت و توانست مدال برنز را بگیرد. جدیدی سال بعد در المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا باز هم به میدان رفت و تا فینال را با اقتدار بالا آمده و حتی لری خابلوف برندهٔ چندین مدال طلای المپیک و جهان را به راحتی شکست داده بود. او در فینال رویاروی کرت انگل آمریکایی قهرمان سال گذشته جهان ایستاد و پس از تساوی در وقت قانونی و اضافه با رأی داوران بازنده اعلام شد. جدیدی بسیار معترض بود و معتقد بود او برنده کشتی بودهاست.
جدیدی سال بعد در مسابقه انتخابی تیم ملی شرکت نکرد و به همین دلیل عبدالرضا کارگر به جای او در ترکیب تیم ملی برای مسابقه قهرمانی جهان ۱۹۹۷ قرار گرفت. سال ۱۹۹۸ قهرمانی جهان در تهران برگزار میشد و جدیدی موفق شد یکی از سه طلای ایران را در این مسابقات کسب کند. او در این مسابقات باز هم ملوین داگلاس، که پس از خداحافظی کرت انگل دوباره در ترکیب تیم ملی کشتی آمریکا قرار گرفته بود، را شکست داده و در فینال نیز مارک گارمولویچ لهستانی را مغلوب کرد. جدیدی که با تغییر وزنهای کشتی در ۹۷ کیلو مسابقه میداد در همین سال در بازیهای آسیایی بانکوک هم برنده مدال طلا شد.
سال بعد علیرضا حیدری که قهرمان ۸۵ کیلوگرم جهان شده بود تصمیم گرفت به ۹۷ کیلو بیاید و کادر فنی تیم ملی کشتی هم ترجیح داد به جای مسابقه انتخابی بین دو قهرمان جهان، از عباس جدیدی در وزن ۱۳۰ کیلو استفاده کند. جدیدی با وجود وزن پایین خود در اولین حضور جهانی خود در فوق سنگین مدال برنز قهرمان جهان ۱۹۹۹ آنکارا را دریافت کرد. او سال بعد در المپیک سیدنی نفر چهارم این وزن شد. وی در بازیهای آسیایی بوسان ۲۰۰۲ با شکست از آرتور تایمازوف به مدال نقره رسید. رقیب جدیدی برای قرار گرفتن در ترکیب تیم ملی علیرضا رضایی بود و جدیدی پس از اینکه در انتخابی مسابقات جهانی ۲۰۰۲ تهران از علیرضا رضایی شکست خورد، کشتی حرفهای را کنار گذاشت.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248673 |
248683 | فرودگاه بینالمللی خوزه مارتی | فرودگاه بینالمللی خوزه مارتی اصلیترین فرودگاه در کشور کوبا است. این فرودگاه در ۱۵ کیلومتری جنوب-غربی شهر هاوانا قرار گرفتهاست. نام فرودگاه به افتخار خوزه مارتی، رهبر جنبش استقلال کوبا در مبارزه با امپراتوری اسپانیا نامگذاری شدهاست. فرودگاه بینالمللی خوزه مارتی، قطب شرکت هواپیمایی هواپیمایی کوبا است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248683 |
248686 | .info | .info (کوتاهشدهٔ .information) یک دامنه سطحبالای عمومی (gTLD) در سامانه نام دامنه (DNS) اینترنت است که برای وبگاههای اطلاعاتی در نظر گرفته شدهاست، هرچند برای ثبت این نوع دامنه، محدودیت خاصی وجود ندارد. دامنهٔ info TLD پاسخی به درخواستهای تبلیغاتی زیاد آیکان بود که در اواخر سال ۲۰۰۰ میلادی هفت دامنه سطحبالا جدید عرضه شدند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248686 |
248690 | خوزه مارتی | خوزه مارتی رهبر جنبش استقلال کوبا در مبارزه با امپراتوری اسپانیا بود. مردم کوبا او را قهرمان ملی خود مینامند. "خوزه مارتی" در ۲۸ ژانویه ۱۸۵۳ به دنیا آمد و ۱۹ مه سال ۱۸۹۵ در ۴۲ سالگی در میدان نبرد با ارتش اسپانیا کشته شد. او شاعر، مقالهنویس، روزنامهنگار، مترجم، استاد، ناشر، فیلسوف، انقلابی و نظریهپرداز سیاسی بود و همواره تأکید میکرد که کشورهای آمریکای لاتین باید خصوصیات منحصربهفرد تاریخ و فرهنگ خودشان را بشناسند.
فعالیتها و مبارزه خوزه مارتی.
خوزه مارتی گفتهاست: «وقتی یک انسان سیلی میخورد، باید همه انسانها درد و سوزش آن را حس کنند.»
با این که پدر و مادرش، دُن ماریانو مارتی، (از والنسیا) و لئونور پرِز کابررا (از تنه ریسه) مهاجر اسپانیایی بودند، خوزه مارتی اعلام کرد که در برابر تجاوز اسپانیاییها باید ایستاد و با آنها مبارزه کرد. برای او استعمارزدایی اهمیت بسیار داشت. در ۱۶ سالگی نخستین مقاله را برای روزنامه «ال دیابلو کوخئلو» نوشت. "خوزه مارتی" در این روزنامه از مردم کوبا خواست که زنجیر استعمار را پاره کنند. بعد از ان وی را دستگیر کردند. او از زندان برای مادرش نوشت: «مادر گریه نکن … گل از میان خارها سر میکشد.»
طولی نکشید که وی درام حماسی «ابدالا» را به صورت شعر درآورد. با این فعالیتهای قلمی، او به عنوان یک مبارز ضد بردگی، ضد استعمار، ضد اختناق و ضد فساد مقامات محلی شناخته شد.
"خوزه مارتی" در پی یک سخنرانی برای دانش آموزان دبیرستان، به اتهام خیانت به اسپانیا بازداشت شد. در زندان بر پای او غل و زنجیر بستند که دچار عفونت پا شد و قاضی اسپانیایی مأمور بازرسی زندان که چنین دید، شش سال حبس او را به تبعید در اسپانیا تبدیل کرد. تبعید به خوزه کمک بسیار کرد و موفق شد که در اسپانیا به دانشگاه برود و حقوق سیاسی تحصیل کند و با روشنفکران اروپایی باب مکاتبه را بگشاید.
وی به دعوت روشنفکران فرانسه به پاریس رفت و در سال ۱۸۷۴ با ویکتور هوگو، سارا برنادت هنرپیشه مشهور فرانسه و ژورنالیست فرانسوی Auguste Vacquerie ملاقات نمود و سپس به مکزیک و گواتمالا و… رفت. بعدها بهطور محرمانه به کوبا بازگشت و چون حکومت اسپانیایی کوبا متوجه ورود او به آنجا شد، به ایالات متحده گریخت و مقیم نیویورک شد. در ایالات متحده انجمن کوبایی تبارهای آن کشور را تشکیل داد و آنان را تشویق به مبارزه با استعمارگران و آزاد ساختن کوبا کرد. وی از دوران نوجوانی زندگی خود را وقف پیشبرد آزادی و استقلال کشورش نمود و با توسعه طلبی ایالات متحده به کوبا نیز مبارزه کرد.
"خوزه مارتی" میگفت: «آرزو دارم سرنوشتم را با سرنوشت فقرای این کرهٔ خاکی گره بزنم.» فیدل کاسترو در یادداشتی (در مورد دخالتهای ایالات متحده در آمریکای لاتین)، به حساسیت او اشاره نموده و نوشتهاست:
"خوزه مارتی" نظام سلطه را تقبیح کرد و آن را یک هیولا خواند. در نامهای هدف مبارزهٔ بی امانش را برای همگان آشکار کرد و نوشت «من هر روز زندگی ام را به خاطر کشور و وظیفه ام به خطر میاندازم. تا آنجا که میفهمم و شهامتش را دارم به آن عمل میکنم، این وظیفهٔ من است تا به موقع، و تا زمان استقلال کوبا، در برابر دست اندازی ایالات متحد آمریکا… بایستم»
خوزه مارتی در یکی از نامههایش نوشتهاست: «انگیزه هر کاری که تاکنون انجام دادهام یا بعد از این انجام دهم کسب استقلال کوبا است. هدف من این است که با رهایی کوبا نگذارم آمریکا بر قاره ما تسلط پیدا کند.»
انتشار مانیفست استقلال کوبا.
خوزه که همچنان به کار نوشتن ادامه میداد و مقالات، اشعار، کاریکاتورها و کتابهایش انتشار مییافت، بیانیه استقلال کوبا را منتشر ساخت. در این مانیفست به کوباییان یادآور شد که باید خودشان قیام کنند و به استعمار پایان دهند و روی کمک خارجی نباید حساب کنند و نباید از یک دولت خارجی و ازجمله ایالات متحده که آمادگی دادن چنین کمکی را دارد بخواهند که کمک کند. با این عمل، از دست یک خارجی رها نشده به دام دیگری میافتند.
خوزه مارتی هرجا که میرفت چه در کاستاریکا و پاناما و جامائیکا، چه در مکزیک و آرژانتین و گواتمالا و آمریکا، چه در اروگوئه و پاراگوئه و ونزوئلا و… همه جا، تکیه کلامش مقاومت و مبارزه بود. معتقد بود: «کسب آزادی بدون تأمین فرهنگ، امکانناپذیر است.»
خوزه در همین سال با انقلابیون مسلح خود که آنان را در آمریکا آموزش داده بود به کوبا رفت که در ۱۹ مه ۱۸۹۵ در «دوس ریوس» در جریان نبرد با نیروهای اسپانیایی کشته شد، اما مرگ او مبارزه را پایان نداد. چند سال بعد جنگ ایالات متحده و اسپانیا روی داد و اسپانیا که شکست خورده بود از پورتوریکو، فیلیپین و گوام و کوبا خارج گردید و کوبا چندی بعد از قید بیگانگان آزاد شد. تأثیرگذاری خوزه مارتی در انقلاب کوبا غیرقابل انکار است. اولین چیزی را که رهبران انقلاب کوبا از خوزه مارتی فرا گرفتند عبارت بود از اعتقاد داشتن و عمل کردن تحت تشکیلاتی که برای به وجود آوردن انقلاب ساخته شده بود. پیش از این، عملکرد ما تحت تأثیر اشکال قبلی قدرت حکومتی قرار میگرفت.
کتابخانه ملی کوبا که سال ۱۹۰۱ در هاوانا تأسیس شده بود، کتابخانه ملی خوزه مارتی خوانده میشد اما سال ۱۹۵۹ که انقلاب کوبا به پیروزی رسید، خوزه مارتی فقط چهار بنای یادبود در سراسر کوبا داشت. تازه این بناهای یادبود بسیار کوچک و حقیر هم بودند.
یکی از بناهای یادبود ۶۰ متر مربع وسعت داشت. آن جا محل زندگی مارتی در کودکی بود؛ یعنی همان جایی که مارتی به عنوان یک پسر بچه در آن جا مشغول خرد کردن سنگ بود. بنای بعدی، محل تولد او در حومه هاوانا بود.
دو بنای یادبود دیگر، یکی ستونی سنگی بود که در «دوس ریوس» محل مرگ او یعنی در همانجا که به ضرب گلوله اسپانیائیها به زمین افتاد، گذاشته شده و دیگری روی قبرش در «سانتا ایفیگنیا» نصب شده بود. این آخرین بنا از همه بهتر و مهمتر بود. مجسمه موجود در این بنا را مجسمهسازی به نام «ماریو سانتی» ساخته بود که با دولت باتیستا نزدیک بود و به همین علت در اوائل انقلاب، کوبا را ترک کرد و راه تبعید را در پیش گرفت.
در پی انقلاب فیدل کاسترو در کوبا، نام خوزه مارتی بر مراکز و تأسیسات متعدد این کشور و از جمله فرودگاه بینالمللی هاوانا گذارده شدهاست. در موزه انقلاب در شهر هاوانا تندیس زیبایی از خوزه مارتی دیده میشود.
به دلیل محبوبیت خوزه مارتی قهرمان ملی کوبا، رادیویی که ایالات متحده برای مردم کوبا برنامه پخش میکند رادیو مارتی نامگذاری شد.
هماکنون در سرتاسر کوبا تصویر و مجسمه خوزه مارتی دیده میشود و نام و یادش را گرامی میدارند. نه تنها انقلابیونی چون کامیلو سینفوئگوس و چه گوارا او را میستودند، مردم عادی کوبا نیز او را دوست داشته و دارند. او پیامبر استقلال و مبشر انقلاب کوبا نام گرفتهاست. نوامبر سال ۱۹۹۴ یونسکو، جایزه خوزه مارتی را در راستای به رسمیت شناختن موسسات یا افرادی که برای همگرایی و یکپارچگی کشورهای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب تلاش میکنند، تعیین کرد.
خوزه مارتی از پیشروان مدرنیسم بود و بسیاری از محافل ادبی معتقدند که روی شاعرانی چون «روبن داریو» (نیکاراگوئه)، «گابریلا ماسترا» (شاعر زن شیلیایی)، مانوئل گونزالس پرادا (پرو)، مانوئل گوتیرز ناخرا (مکزیک)، مانوئل ده خزوس گالوان (دومینیکن)، انریک گومز کاریلو (گواتمالا) و خوزه آسونسیون سیلوا (کلمبیا) تأثیر گذاشتهاست.
مجسمه خوزه مارتی، جدا از کوبا، در نیویورک و مکزیک و… نیز موجود است. در کشورهای دیگر (از جمله در رومانی) نام او را بر مراکز فرهنگی گذاشتهاند.
خوزه مارتی میگفت: وطن، جامعه بشری است. او قدی کوتاه و سری بزرگ داشت و به علت دندانهای زشت و نا مرتبش ظاهر زیبایی نداشت. کاسترو گفتهاست: «قد او آنقدر کوتاه بود که سرش به نزدیکی شکم من میرسید. اگر قرار بود من مدالی روی سینه اش آویزان کنم یا ببوسمش باید روی زانوهایم میایستادم تا خودم را همقد او کنم…» اما نه تنها استهزا نمیشد بلکه میتوانست به عنوان یک قدیس در نظر بسیاری از مردم ظاهر شود.
ترانه گوانتانامِرا.
خوزه مارتی، شاعر ترانهٔ بسیار مشهور «گوانتانامِرا» است. ترانه بر اساس شعری از خوزه مارتی در کتاب "اشعار ساده" ساخته و تنظیم شد.
آثار.
خوزه مارتی در سال ۱۸۶۹ نخستین نوشتههای خودش را در یک روزنامه منتشر کرد و سپس در همان سال مجموعه ملودرامی با عنوان «آزادی وطن» انتشار داد و غزل مشهور او بهنام «۱۰ اکتبر» نیز در روزنامه مدرسهاش منتشر شد. او برای روزنامه «همه ملت» در بوئنس آیرس، پایتخت آرژانتین مقالههای زیادی نوشت و در سالهای ۱۸۹۰–۱۸۸۹ (که کنفرانس داخلی کشورهای آمریکایی در واشینگتن جریان داشت) با نوشتن مقالههایی دست به افشاگری زد و تبلیغات رسمی را بیاثر کرد. بعضی از آثار ادبی او عبارتند از «آیا ممکن است که آنها مرا در تاریکی خاک نکنند»، «مردن مانند یک خائن»، «من انسان خوبی هستم» و «بهعنوان یک انسان خوب در ملاقات با خورشید خواهم مرد.»
خوزه مارتی میگفت: کار من خواندن ترانههای زیبا، جلب توجه به مردمان شریف و نجیب، و تحسین همه چیزهای بزرگ و ماندگار است. در معروفترین اثر خود «دوران طلایی حیات»، جوانان را تشویق به آزادگی و مبارزه کردهاست. معتقد بود: آزادی بدون فرهنگ بدست نمیآید.
عنوان فیلم «هنگام کورهها» La hora de los hornos ساختهٔ دو تن از نظریهپردازان سینمای سیاسی آمریکای لاتین یعنی فرناندو سولاناس و اوکتاویو گتینوی آرژانتینی، که هدف اصلی آن «استعمارزدایی فرهنگ» است، از نوشتههای خوزه مارتی اقتباس شدهاست. خوزه مارتی از آتش سرخپوستان که بهوسیلهٔ «ماژلان» و دیگر جویندگان نخستین در سواحل «تیرادول فوکو» دیدهشده سخن میگوید و عنوان فیلم مزبور به آن اشاره دارد.
بعضی از اشعار خوزه مارتی روی موسیقی تنظیم شده و بهعنوان مشهورترین ملودیهای کوبایی که بر پایه موسیقی محلی کوبا قرار داشتند، درآمدند.
«اگر تپه ای کف آلود میبینی شعر من است. شعر من شجاعان را خوشحال میکند. اشعار کوتاه و صمیمی من قدرت فولاد را دارند که شمشیرها را آخته میکند.»
ستاره و یوغ.
یکی از زیباترین اشعار خوزه مارتی ستاره و یوغ است که پیش از مرگ، به دوست نزدیکش Gonzalo de Quesada y Aróstegui واگذار نمودهاست.
برگردان بخشی از شعر ستاره و یوغ:
بنگر این دو مظهر زندگانی را
که چه دردناک به تو ارمغان میدهم فرزند
بنگر و بگزین
یکی یوغ است هر که آن را بپذیرد کامیاب میگردد
چونان نر گاوی رام، در خدمت خان بر بستری از کاه گرم خواهد آرمید و قصیل فراوان خواهد یافت
و دومی رمزی است که خویشتنِ من پدیدآورده است.
چونان قله ای که با کوه به دنیا میآید و آن ستاره است که نور میافشاند و نابود میکند و چون در دست حاملان خود بدرخشد تبهکاران میگریزند.
آن که نور به همراه دارد همیشه تنهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248690 |
248702 | حافظه کوتاهمدت | حافظه کوتاه مدت به کل حافظهٔ ما از رویدادهایی اشاره دارد که ظرف چند ثانیهٔ گذشته اتفاق افتاده است. از باب نظری استدلال شده که مهم است میان حافظهٔ کوتاه مدت از یکسو و حافظهٔ بلند مدت از سوی دیگر تمییز داده شود. جوهر این تمییز نظری در اصطلاح «حافظهٔ اولیه» و «حافظهٔ ثانویه» جیمز نهفته است. طبق نظر جیمز (۱۸۹۰) حافظهٔ اولیه با کل اطلاعاتی سروکار دارد که پس از پردازش در هوشیاری باقی میماند و بدین ترتیب بخشی از حال روانی فرد را تشکیل میدهد. برعکس، حافظهٔ دراز مدت با اطلاعاتی دربارهٔ رویدادها سروکار دارد که هوشیاری را ترک کردهاند و بدین ترتیب بخشی از گذشتهٔ روانی فرد را تشکیل میدهد. حافظه کوتاه مدت یکی از سه نوع حافظهای میباشد که مغز انسانها به کمک آن به پردازش دادهها دست میزند. حافظه کوتاه مدت دادههایی است که به روشهای مختلف وارد پردازش شدهاند مانند:
چگونگی کارکرد.
دربارهٔ چگونگی کارکرد حافظه کوتاه مدت همچنان بحثهای مختلف و نظریههای گوناگونی وجود دارد.
تفاوت حافظه کوتاه مدت با بلند مدت.
یکی از تفاوتهای عمده میان انبار حافظهٔ کوتاه مدت (یا حافظهٔ اولیه) و انبار حافظهٔ دراز مدت (یا حافظهٔ ثانویه) تفاوت ظرفیت آنها است. برای حافظهٔ دراز مدت حد شناختهشدهای وجود ندارد، ولی بنابر استدلال میلر (۱۹۵۶) در مقالهٔ بسیار مهمش، تقریباً بیش از هفت قطعه اطلاعات (یعنی واحدهای آشنای اطلاعات) را نمیتوان در هر زمان در حافظهٔ کوتاه مدت ذخیره کرد. فکر انبارهای مجزای حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت در چند نظریهٔ عمدهٔ حافظه گنجانده شدهاست. قویترین حمایت از این فکر برخاسته از تحقیقات مربوط به بیماران فراموشکار است.
بهطور خلاصه، کشف شده که حافظهٔ دراز مدت بیشتر بیماران فراموشکار به شدت آسیب دیده است، در حالی که حافظهٔ کوتاه مدت اغلب ایشان سالم است. البته تعداد کمی از بیماران فراموشکار وجود دارند که برخلاف اغلب بیماران از نظر حافظهٔ کوتاه مدت دچار کاستیاند، ولی حافظهٔ دراز مدت آنها سالم است. بدون قبول تمایز میان نظام حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت نمیتوان برای این یافتهها دلیل موجهی اقامه کرد.
با وجود حمایت تجربی از تمایز میان انبارهای حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت هر روز بیشتر مشخص میشود که حافظهٔ کوتاه مدت و دراز مدت هیچکدام منفرداً وجود ندارند. برای مثال، بدلی و هیچ (۱۹۷۴) و بدلی (۱۹۸۶) استدلال کردهاند که مفهوم انبار حافظهٔ دراز مدت منفرد که توسط اتکینسون و شیفرین (۱۹۸۶) عرضه شده میباید با نظام حافظهٔ کاری که شامل سه جزء است جایگزین شود. این مفهوم از این مزیت برخوردار است که پیچیدگیهای حافظهٔ کوتاه مدت را بهتر به حساب میآورد. مفهوم حافظهٔ کاری از این جهت نیز مزیت دارد که با ترکیب پردازش فعال و ذخیرهٔ موقت اطلاعات برای عملکرد ذهن انسان در خصوص طیف وسیعی از تکالیف شناختی که بهطور آشکارا با حافظهٔ کوتاه مدت مرتبط نیست توضیح مناسبی ارائه میدهد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248702 |
248706 | بیجنسگرایی | بیجنسگرایی، هیچجنسگرایی، یا جنسناگرایی یا آسکشوالیتی به نبود یا کمبود گرایش، جاذبه یا میل جنسی نسبت به دیگران گفته میشود. غیرجنسی بودن ممکن است به عنوان یک گرایش جنسی یا نداشتن گرایش در نظر گرفته شود؛ همچنین در برخی موارد بهطور گستردهتری نیز دستهبندی و طیف گستردهای از هویتهای فرعی غیرجنسی را شامل میشود.
غیرجنسی بودن با پرهیز از فعالیت جنسی و تجرد که رفتاری ارادی است و عموماً توسط عواملی مانند اعتقادات شخصی، اجتماعی یا مذهبی فرد ایجاد میشود، متفاوت است. اعتقاد بر این است که غیرجنسی بودن، برخلاف رفتارهای جنسی اشاره شده، «پایدار» است. برخی از افراد غیرجنسی برخلاف نداشتن جاذبه جنسی یا تمایل به رابطه جنسی، به دلایلی مانند میل به لذت فیزیکی از خود یا علاقه عاطفی یا تمایل به بچهدار شدن، به فعالیت جنسی یا به برقراری روابط عاطفی میپردازند.
پذیرش غیرجنسگرایی به عنوان یک گرایش جنسی و بررسیهای علمی پیرامون آن نسبتاً جدید بوده و مجموعه تحقیقات رو به رشدی از جانب دو دیدگاه جامعهشناختی و روانشناختی در حال انجام است. در حالی که برخی از محققان ادعا میکنند که غیرجنسی یک گرایش جنسی است، دیگر محققان ان را به عنوان عدم گرایش جنسی در نظر میگیرند. برآورد میشود که افراد غیرجنسی حدود یک درصد از جامعه را تشکیل دهند.
از زمان شکلگیری اینترنت و رسانههای اجتماعی در اواسط دهه ۱۹۹۰، جوامع غیرجنسی مختلف شروع به شکلگیری کردند. پرکارترین و شناخته شدهترین این جوامع، شبکه دیدگاه و آموزش غیرجنسی است که در سال ۲۰۰۱ توسط دیوید جی تأسیس شد.
روابط.
با وجود نداشتن جاذبه جنسی، برخی از غیرجنسیها ممکن است در روابط کاملاً عاشقانه و عاطفی شرکت کنند، در حالی که برخی دیگر چنین نمیکنند. همچنین برخی از غیرجنسیها جاذبه جنسی را تجربه میکنند، اگرچه تمایلی برای عمل به آن ندارند و به عدم تمایل به شرکت در فعالیت جنسی اشاره میکنند. در مواردی نیز غیرجنسیها تمایلی به شرکت در فعالیتهای فیزیکی غیرجنسی مانند در آغوش گرفتن یا گرفتن دست ندارند، در حالی که برخی دیگر این کار را انجام میدهند. افراد غیرجنسی ممکن است به دنبال روابطی بدون فعالیت عاشقانه یا جنسی باشند که به عنوان «روابط دگرافلاطونی» شناخته میشود.
برخی غیرجنسیها از روی کنجکاوی فکری در فعالیت جنسی شرکت کنند. برخی نیز ممکن است به عنوان نوعی از لذت انفرادی خودارضایی کنند، در حالی که برخی دیگر چنینکاری را انجام نمیدهند.
روابط رمانتیک.
هرچند که روابط جنسی برای آسکشوالها جذابیتی ندارد اما ممکن است کشش عاطفی به افراد را تجربه کنند. این شکاف بین گرایش عاشقانه و جنسی معمولاً به عنوان مدل جاذبه اسپلیت توضیح داده میشود، که بیان میکند که جذابیت عاشقانه و جنسی برای همه افراد بهطور دقیق با یکدیگر مرتبط نیستند. این کششهای عاطفی که در آسکشوالها دیده میشود، به این صورت ردهبندی میشود:
نخستین پژوهشها.
در اواسط قرن بیستم آلفرد کینزی افراد را بر اساس گرایش جنسیشان از دگرجنسگرا (هتروسکشوال) تا همجنسگرا (هوموسکشوال) از ۰ تا ۶ دستهبندی کرد، این دستهبندی به مقیاس کینزی معروف است.
در این مقیاس کینزی یک گروهی را هم اضافه کرد به نام «ایکس» این گروه متعلق به افرادی بود که هیچ وابسته سکسی اجتماعی و کشش جنسی نداشتند. او ۱٫۵ درصد مردان را جزو گروه «ایکس» میدانست.
در کتاب دوم کینزی «رفتارهای جنسی در زنان» او افرادی را که به گروه «ایکس» تعلق داشتند را با این ویژگیها برشمرد:
زنانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند=۱۴–۱۹٪، زنانی که ازدواج کردهاند=۱–۳٪، زنانی که قبلاً ازدواج کرده بودند =۵–۸٪، مردانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند=۳–۴٪، مردانی که ازدواج کردهاند=۰٪ و مردانی که قبلاً ازدواج کرده بودند=۱–۲٪
اطّلاعات تجربی دیگر در رابطه با آمار آسکشوالها در سال ۱۹۹۴ به دست آمد توسط تحقیقی که در بریتانیا انجام شد. این تحقیق ۱۸٬۸۷۶ نفر از ساکنین بریتانیا را در بر میگرفت به این افراد پرسش نامههایی داده شده بود که به منظور جمعآوری اطلاعات جنسی برای مبارزه با اپیدمی ایدز بود. در این پرسشنامه یک سؤال مربوط به کشش جنسی بود که ۱٫۰۵٪ شرکت کنندگان جواب داده بودند که تا به حال به هیچکسی گرایش جنسی نداشتهاند.
در تحقیقی که در سال ۱۹۹۴ در ایالات متحده آمریکا انجام شد (این تحقیق آسکشوالیتی را جزو گرایشهای جنسی لحاظ نکرده بود) آمار جوابهای افراد به سؤالها این گونه بود:
افرادی که به مدت یکسال نه سکس داشتهاند و نه همسر/یار جنسی: ۱۱٫۹٪
افراد بزرگسال، ۹٫۸٪ مردان و ۱۳٫۶٪ زنان.
افرادی که به مدت ۵ سال همسر/یار جنسی نداشتهاند: ۸٫۰٪ افراد بزرگسال، ۷٫۱٪ مردان، ۸٫۷٪ زنان
افرادی که در تمام دوران بزرگسالی خود تا زمانی که این تحقیق انجام شده، هیچ همسر/یار جنسی نداشتهاند: ۲٫۹٪ افراد بزرگسال، ۳٫۴٪ مردان، ۲٫۵٪ زنان.ها و منابع.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248706 |
248718 | ان بردستریت | ان بردستریت متولد ۱۶۱۲ و متوفی ۱۶۷۲، از زنان شاعر آمریکایی قرن هفده میلادی است.
وی دختر توماس دادلی، فرماندار ماساچوست بود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248718 |
248725 | جیمز یوئینگ | جیمز استیون یوئینگ ( ) آسیبشناس آمریکایی بود.
زندگینامه.
در روز ۲۵ دسامبر ۱۸۶۶ در پیتسبورگ، ایالت پنسیلوانیا متولد شد. او سومین فرزند از ۵ فرزند خانواده بود. در سن ۱۴ سالگی دچار استئومیلیت استخوان فمور گردید و به همین دلیل ۲ سال در بستر بود. در طول این مدت در چندین مدت درچند مسابقه شرکت کرد و در نهایت یک میکروسکوپ برنده شد. وسیلهای که تأثیر زیادی در زندگی آینده او و موجب علاقه وی به مبحث سرطان شد. وی در ماساچوست مدرک لیسانس خود رادر زمینه فیزیولوژی گرفت و در سال ۱۸۸۸ وارد دانشکده پزشکی در نیویورک شد و ۳ سال بعد فارغالتحصیل شد.
در سال ۱۸۹۹ او به عنوان اولین استاد پاتولوژی وارد دانشگاه کرنل شد و این سمت را برای ۳۳ سال حفظ کرد. در سال ۱۹۰۰ با کاترین هالستد ازدواج کرد. اولین کتابش را با عنوان پاتولوژی کلینیکی خون در سال ۱۹۰۱ منتشر کرد. پس از تلاشهای بسیار کتاب رفرانس موفقی با عنوان بیماریهای بدخیم را در سال ۱۹۱۹ (میلادی) منتشر کرد.
سرانجام در ۱۶ مه ۱۹۴۳ در سن ۷۶ سالگی به علت سرطان مثانه درگذشت.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248725 |
248727 | به کابوس استاندارد خوش آمدید | به کابوس استاندارد خوش آمدید داستان علمی-تخیلی کوتاهی است به نوشته رابرت شکلی.
داستان در مورد مردی است از سیاره زمین که مأموریت کشف و اکتشاف نژادهای جدید را دارد.
در این سفر وی با نژادی روبرو میشود که به نظر میرسد به تمام چیزهایی که انسانها به عنوان کمال و نهایت آسودگی در مخیله خود اندیشیدهاند رسیدهاند؛ ولی این موضوع برای او باعث تسلی خاطر نیست به ویژه بعد از دیدن قدرت نظامی این نژاد که از فرمانروای دیکتاتور قبلی حاکم بر آن سیاره به یادگار مانده است و دهها برابر قدرتمند تر از نیروی نظامی زمین میباشد.
پیوند به بیرون.
داستان «به کابوس استاندارد خوش آمدید» در آکادمی فانتزی | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248727 |
248728 | کفش (داستان) | کفش داستان علمی-تخیلی کوتاهی به نوشته رابرت شکلی است.
داستان در مورد فردی است که در یک مغازه دست دوم فروشی یک جفت کفش هوشمند پیدا میکند.
کفش قابلیت سخن گفتن از طریق ارتشاعات ایجاد شده در کف پا را با او دارد و با به مدارهای الکترونیکی همدردی که دارد سعی میکند زندگی او را بهبود ببخشد.
پیوند به بیرون.
داستان کفش در آکادمی فانتزی | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248728 |
248730 | زیگوت (رویانشناسی) | زاگ یا زیگوت (از یونانی ζυγωτός با تلفظ zygōtos به معنای "پیوسته شده" یا "جفت شده" که آن هم از ζυγοῦν با تلفظ zygoun به معنای "پیوستن" یا "جفت شدن" میآید) سلول یوکاریوتی است که توسط رویداد لقاح بین گامتها تشکیل شده. ژنوم زیگوت ترکیبی از DNA در هر گامت بوده، و شامل تمامی اطلاعات ژنتیکی مورد نیاز برای تشکیل یک فرد جدید می باشد. در جاندارن چند سلولی، زیگوت، جزو اولین مراحل تکوین است. در جاندار تکسلولی، زیگوت قادر است تا به صورت غیر-جنسی توسط میتوز تقسیم شده و تولید زادههای یکسانی کند.
جانورشناسان آلمانی به نام اوسکار و ریچارد هرتویگ، در اواخر قرن نوزدهم، برخی از پیشرفتهای اولیه را در مورد زیگوتهای جانوری صورت دادند.
واژه شناسی.
فرهنگستان زبان واژگان زاگ، دگرزاگ، جورزاگ، پارزاگ و غیره را برای مشتقات این واژه برگزیده است.
قارچها.
در قارچها، جوش خوردن جنسی سلولهای هاپلوئیدی را کاریوگامی نامند. نتیجه کاریوگامی، تشکیل سلول دیپلوئیدی به نام زیگوت یا زیگوسپور است. این سلول بسته به چرخه زندگی گونه مورد نظر، ممکن است وارد چرخه میوز یا میتوز شود.
گیاهان.
در گیاهان، اگر بارورسازی بین گامتهای تقلیل نیافته رخ دهد، زیگوت ممکن است پولیپلوئیدی شود.
در گیاهان خشکی، زیگوت در اتاقکی به نام مامه دان (آرکگونیوم) تشکیل می شود. در گیاهان بدون دانه، آرکگونیوم اغلب به شکل فلاسک (شبیه قمقمه یا بالن در شیمی) است که گردن توخالی بلندی داشته و سلول اسپرم از طریق آن وارد می گردد. تقسیم و رشد زیگوت در داخل آرکگونیوم نیز ادامه می یابد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248730 |
248731 | گراناز موسوی | گراناز موسوی (زاده ۱۳۵۴ در تهران) شاعر و فیلمساز معاصر ایرانی است. او به جز سرودن شعر به نوشتن نقد کتاب، ویراستاری ادبی، ترجمه، فیلمنامهنویسی، کارگردانی سینما و بازیگری نیز پرداختهاست.
زندگی.
پدرِ گراناز، هاشم موسوی، صدابردار با سابقهٔ تلویزیون و سینما و مادرش، پروین چگینی فراهانی، کارشناسِ نودالِ تلویزیون بود.
پس از سپری کردن دوران دبستان در مدرسه رازی و پس گرفتن دیپلم دبیرستان هدف، بین سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۳ در کلاسهای بازیگری تئاتر حمید سمندریان و مهین اسکوئی شرکت کرد. همزمان تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته شیمی در دانشگاه الزهرا آغاز نمود که بعداً با مهاجرت به استرالیا در سال ۱۳۷۶ آن را رها کرده، در رشته سینما در دانشگاه فلیندرز و سپس مدرسهٔ فیلم، تلویزیون و رادیوی استرالیا "(AFTRS)" به ادامهٔ تحصیل پرداخت. پایاننامهٔ دکترای وی در دانشگاه سیدنی " زیباییشناسی سینمای شاعرانه " بوده و او مشغول به تدریس پارهوقت در دو دانشگاه در استرالیا است.
وی دانشآموختهٔ رشتهٔ سینما در مقطع دکتراست و کارگردانی اولین فیلم بلند داستانی اش بنام تهران من، حراج را که محصول مشترک ایران - استرالیا، است در سال ۲۰۰۸ در تهران انجام داد. این فیلم منتخب رسمی جشنوارههای بینالمللی فیلم تورنتو، روتردام، پوسان (۲۰۰۹)، موزه هنر مدرن نیویورک و برندهٔ جایزهٔ بهترین فیلم مستقل سال استرالیا است.
دومین فیلم داستانی بلند گراناز موسوی فیلم سینمایی "وقت چیغ انار" ، که محصول مشترک افغانستان، استرالیا، ایران، و هلند است. این فیلم سینمایی توسط گراناز موسوی، بهیر وردک و مرضیه وفامهر و کریستیان ویلیامز تهیه شده است. با توجه به تحولات سیاسی اخیر در کشور افغانستان و قوانین سرسختانه وضع شده توسط طالبان، فعلا فیلم سینمایی «وقت چیغ انار» تا مدتها یکی از آخرین آثار سینمایی خواهد بود که در کشور افغانستان تولید شده است.
گراناز از کودکی شعر میسرود. در ۱۲ سالگی برنده جایزه شعر دانشآموزی منطقه ۳ تهران شد و در ۱۷ سالگی نخستین آثارش را در مجلههای آدینه، دنیای سخن و چاووش به چاپ رساند. سپس یکسال بعد نوشتن نقد کتاب و ویراستاری ادبی را در مجلهٔ دنیای سخن آغاز کرد.
از گراناز موسوی تا کنون سه مجموعه شعر در ایران به چاپ رسیدهاست. نخستین دفتر شعرش «خط خطی روی شب» در سال ۷۶ توجه اهل قلم و جامعه ادبی ایران را به خود جلب کرد. همان سال، م. آزاد، شاعر و منتقد برجسته، در نقدی بر این مجموعه در مجله آدینه از کشف استعدادی تازه در شعر معاصر خبر داد. در سال ۱۳۷۹ دومین دفتر شعرش، «پابرهنه تا صبح» (نشر سالی) را منتشر کرد که برنده نخستین دوره جایزه شعر امید ایران، «کارنامه» شد و به چاپ چهارم رسید. سومین کتابش «آوازهای زن بیاجازه» (نشر سالی) در سال ۱۳۸۱ در تهران، و چهارمین کتابش نیز "Les rescapés de la patience" در پی بورسیه ادبی در فرانسه، به شکل مجموعه دوزبانه در سال ۲۰۰۵ در این کشور به چاپ رسید. آخرین اثر او «حافظه قرمز» نام دارد که در سال ۱۳۹۰ در استرالیا منتشر شدهاست.
شعرهای او تا به حال به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، پرتغالی، سوئدی، ایتالیایی، آلمانی، ترکی و کردی در کتابها و منظومههای گوناگون به چاپ رسیدهاست. او همچنین از داوران جایزه ادبی والس بودهاست. در سال ۲۰۰۲ پژوهشی با عنوان «دنیای نمادین گراناز موسوی و سبک نوشتاری آن» "(L'univers symbolique et son écriture chez Granaz Musavi)" در دانشگاه سوربن روی کارهای وی منتشر گردید. او در سمینارها و کنگرههای مختلفی در فرانسه، بریتانیا، آمریکا، آلمان، استرالیا، ایتالیا، سوئد، اسپانیا، لوگزامبورگ و کانادا شعرخوانی و به دعوت دانشگاه استنفورد، دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه لندن سخنرانی داشتهاست.
گراناز در ۱۷ سالگی در فیلم «به خاطر همهچیز» به کارگردانی رجب محمدین (۱۳۶۹) بازی کرد. در سال ۱۳۷۲ نیز در فیلم «جاده عشق» از همین کارگردان به ایفای نقش پرداخت. وی در فیلم «لاکپشتها هم پرواز میکنند» دستیار و تدوینگر دیجیتال فیلم بودهاست. در سال ۲۰۰۶ وی برندهٔ جایزهٔ بهترین طرح فیلمنامهٔ سال (تهران من، حراج) در استرالیا شد و در جشنواره فیلم کن حضور یافت. در سال ۲۰۰۹ این فیلم برندهٔ بهترین فیلم مستقل سال دراین کشور شد.
گراناز موسوی کارگردانی اولین فیلم بلندش «تهران من، حراج» «My Tehran For Sale» منتخب رسمی جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو (۲۰۰۹)، موزه هنر مدرن نیویورک موزه هنر مدرن موزه هنر مدرن و برندهٔ جایزهٔ «09 Inside Film Awards» که محصول مشترک ایران و استرالیا است را در سال ۲۰۰۸ در تهران انجام دادهاست.
جوایز داخلی.
گراناز موسوی در سال ۱۳۷۹ برای کتاب «پابرهنه تا صبح» برنده جایزه شعر کارنامه یا جایزه شعر امروز ایران شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248731 |
248732 | محراب کلیسا | محراب کلیسا یا تابوک (نامهای دیگر: مُخارجه، محراب گنبددار) در معماری رومی به فضای متقارنی که به وسیلهٔ نیمکره یا نیمطاق پوشیده شدهاست گفته میشود و بروننشسته در ساختمان کلیساها هستند که شکلی نیمدایره دارند و گنبدی نیمکرهای نیز بر آنها قرار دارد بعضی تابوکها دیوارهای چندضلعی دارند.
در معماری رومی، معماری روم شرقی و معماری گوتیک دیر مسیحی، کلیسای جامع و معماری کلیسا به صورت دایرهوار در ساختمان اصلی در بالای قربانگاه بدون توجه به شکل سقف قرار میگیرد. ممکن است شکل سقف کلیسا تخت، شیبدار، گنبدی شکل، کروی باشد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248732 |
248733 | ادوارد تیلور | ادوارد تیلور متولد ۱۶۴۵ و متوفی ۱۷۲۹، شاعر آمریکایی قرن هفده-هجده میلادی.
وی دانش آموخته دانشگاه هاروارد در ماساچوست بود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248733 |
248740 | نبرد اقیانوس اطلس (۱۹۳۹–۱۹۴۵) | نبرد آتلانتیک طولانیترین رشته عملیات نظامی جنگ جهانی دوم بود.
چرچیل این واژه را در ۶ مارس ۱۹۴۱میلادی برای توصیف نبردهایی که برای نگهداری و مهار راههای حیاتی بریتانیا به جهان خارج در جریان بودند به کار گرفت. در این نبردها که از آغاز تا پایان جنگ جهانی دوم در اروپا ادامه داشتند آلمانیها با یورش به کشتیها و زیردریاییها و با بمباران و مینگذاری به وسیله زیردریایی، آسیبهای زیادی به دشمن وارد کردند.
در سال ۱۹۴۲م متفقین ماهانه بهطور میانگین ۹۶ کشتی از دست میدادند. در تابستان همان سال ایده اسکورت کشتیها در کرانههای آمریکا، از تهدید زیردریاییهای آلمانی کاست ولی در آبهای میان آمریکا و اروپا خطر همچنان وجود داشت. در مارس ۱۹۴۳م زیردریاییهای آلمانی ۱۰۸ کشتی بازرگانی را غرق کردند در حالی که خودشان فقط یک فروند کشتی از دست دادند. دو ماه پس از آن اقدامهای انگلیس و آمریکا مؤثر افتادند، ایجاد پایگاه نیروی هوایی در ایسلند، استفاده از ناوهای هواپیمابر برای اسکورت کشتیها، گسترش رادار و گسترش ناوشکنها سبب وارد آمدن تلفات سنگینی بر زیردریاییهای آلمانی شد. آلمانیها در مقابل به بهبود وضع زیردریاییها پرداختند ولی در ادامه جنگ دیگر نتوانستند مانند سال ۱۹۴۲م بر متفقین فشار آورند. در آخرین سال جنگ ماهانه بهطور میانگین تنها ۱۲ کشتی بازرگانی متفقین غرق میشدند.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248740 |
248741 | اوون کلاین | اوون ژوزف کلاین (زادهٔ ۱۴ اکتبر ۱۹۹۱) یک فیلمساز، بازیگر و کارتونیست آمریکایی است که بیشتر به خاطر بازی در نقش فرانک برکمن در فیلم "ماهی مرکب و نهنگ" (۲۰۰۵) و کارگردانی اولین فیلم بلند خود "صفحات خندهدار" (۲۰۲۲) شناخته میشود.
زندگینامه.
کلاین در نیویورک زاده شد. او فرزند کوین کلاین و فوبه کیتس (هر دو هنرپیشه) است و یک خواهر کوچکتر به نام گرتا کلاین دارد.
حرفه.
برجستهترین نقشآفرینی کلاین، بازی در فیلم ماهی مرکب و نهنگ (ساخته نوآ بامباک) محصول سال ۲۰۰۵ است. او پس از ساخت چند فیلم مستند و کوتاه، در سال ۲۰۲۲ نخستین فیلم بلند خود را با نام "صفحات خندهدار" کارگردانی کرد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248741 |
248761 | روستاوی | روستآوی (به گرجی: "რუსთავი") در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی پایتخت گرجستان، در استپ گاردابانی شهر روستاوی جای گرفتهاست که یکی از مراکز صنعتی گرجستان است. روستاوی مرکز ایالت تاریخی کومو کارتلی است. قسمت اصلی شهر، شامل بخش صنعتی، در ساحل چپ رودخانهٔ متکواری قرار دارد، در حالی که ساختمانهای مسکونی در ساحل راست رود ساخته شدهاند. آب و هوای روستاوی و پیرامون آن خشک است با تابستانهای داغ و زمستانهای نسبتاً سرد. متوسط بارندگی سالانه به حدود ۴۰۰ میلیمتر میرسد.
بخش عمدهٔ کانال گاردابانی در قسمت مرکزی شهر در ساحل چپ رود متکواری قرار دارد. آب کانال نه تنها برای آبیاری، بلکه برای تأمین آب مورد نیاز نیروگاه برق حرارتی تفلیس به کار برده میشود که در نزدیک روستاوی ساخته شدهاست.
روستاوی چهارمین شهر بزرگ گرجستان است که در سال ۲۰۰۲ جمعیت آن به ۱۳۸۲۰۰ نفر برآورد شدهاست.
روستاوی همچنین زادگاه شاعر حماسه سرای گرجی شوتا روستاولی نیز هست.
صنعت.
توسعهٔ این شهر نوین در ارتباط با طرح احداث کارخانهٔ ذوب آهن و فولاد روستاوی است که در دشت برهنه ای در کنار ویرانههای شهر قدیمی در سال ۱۹۴۴ میلادی آغاز شد و در سال ۱۹۵۰ کارخانه اولین محصول خود را تولید کرد، دو سال بعد کارخانه نورد آغاز به کار کرد و در سال ۱۹۵۴ کارکنان ذوب آهن گرجستان اولین محصول آهن و زغال کک خود را عرضه کردند.
امروزه روستاوی بزرگترین مرکز صنایع سنگین گرجستان است. بیشترین حجم تولید کارخانهٔ تولید فولاد و آهن اختصاص به لولههای فولادی بدون درز دارد که بهطور گستردهای در صنایع نفت قفقاز جنوبی مورد استفاده قرار میگیرد. روستاوی شمشهای فولادی مورد نیاز کارخانهٔ نورد سومقاییت (در آذربایجان) را تأمین میکرد. کارخانهٔ ذوب فولاد روستاوی همچنین ورق فولاد و سایر استانداردها قطعات فولادی را که نقش عمده ای در اقتصاد دارند، تولید میکند.
علاوه بر کارخانههای ذوب آهن، کارخانههای بزرگ شیمیایی نیز در این شهر فعالیت دارند. کارخانههای شیمیایی روستاوی، کودهای ازته برای تأمین نیاز بخش کشاورزی کشورهای قفقاز جنوبی و تعدادی نقاط دیگر تولید میکرد که در سالهای پس از استقلال با وجود بحرانهای سیاسی و اقتصادی تولیدات آن دچار اختلال شدهاست. تعدادی کارخانه تولید الیاف مصنوعی نیز در این شهر ساخته شدهاست. کارخانهٔ تولید سیمان از ضایعات تولیدات سنگ ترکانی فعالیت دارد. کارخانهٔ تولید قطعات بتونی و نیز کارخانههای تولیدات مکانیکی-مهندسی و تجهیزات جرثقیل در این شهر بنا شدهاست. روستاوی در دورهٔ شوروی با بسیاری از نقاط شوروی روابط تولیدی و اقتصادی داشت. نیروی انسانی متخصص شهر از تفلیس تأمین میشد. در آغاز روستاوی مصالح ساختمانی گوناگون و تجهیزات را از تفلیس دریافت میکرد، در حالی که پس از رونق تولیدات صنعتی شهر، روستاوی بسیاری از مواد مصرفی صنایع را تأمین کرده و به شهر متخصصان و کارکنان ذوب آهن تبدیل شده و فقط محصولات صنایع سبک و غذایی را در روابط متقابل اقتصادی از شهر تفلیس در یافت میکند.
آموزش.
شبکهٔ وسیعی از دبیرستانهای آموزشی و فنی در روستاوی تأسیس شدهاست. موسسههای علمی آموزشی پلی تکنیک و مؤسسه اتوماسیون مراحل تولید در شهر فعالیت دارد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248761 |
248771 | غرجستان | غَرجِستان (همچنان غرچستان، غرشستان، غرجالشار و غرچگان و در بعضی جاها گرشستان و کرشستان) سرزمینی بزرگ کوهستانی بود که در میان هرات و کابل قرار داشت. عنوان پادشاه این مکان در قدیم «شار» بود. اکنون این ناحیه در افغانستان است و در منطقه هزارستان یا هزارهجات قرار دارد.و این ناحیه مسکن و محل زندگی اقوام هزاره بودهاست.
جغرافینویسان پیشین عرب آن ناحیه را «غرجالشار» گفتهاند پادشاهان آن ناحیه موسوم بود به «شار» و به گفتهٔ مقدسی واژهٔ «غرج» در زبان اهالی آن ناحیه به معنی کوهستان میباشد و بنابراین غرجالشار به مفهوم «کوهستان پادشاه» است. در اواخر سدههای میانه آن سرزمین را غرجستان میگفتند و در بیان جنگهای مغول نیز به همین یاد شدهاست.
ابن حوقل جغرافیدان مسلمان قرن چهارم هجری قمری طی مشاهداتش از بامیان دربارهٔ غرجالشار مینویسد: غرجالشار دو شهر دارد یکی بشین و دیگری شورمین، وسعت هر دو شهر به یک اندازه است و دارای آبها و باغ هاست. سلطان که این سرزمین به وی منسوب است و به لقب «شار» یاد میشود در قریه بلیکان مقیم است.
واژهشناسی.
غرجستان در اصل از واژه اوستایی «گرش» و پسوند پارسی «ستان» به معنای سرزمین گرفته شده که پس از استیلای عربی نویسی، به گونه گرشستان و سپس غرجستان آمدهاست. واژه اوستایی «گر» در یسنه فقره ۱۴، ۱۶ و ۲۸ ذکر شدهاست و به معنی کوه بکار رفتهاست. واژه «گیرو» به معنی سایه رخ در گویش هزارگی، بهطور گسترده در مناطق کوهستانی غرجستان کاربرد دارد.
جغرافیا.
عتیقالله پژواک نویسندۀ کتاب «غوریان» که از سوی انجمن تاریخ افغانستان چاپ شده است در مورد غرجستان چنین مینویسد:
«غرجستان از طرف شمال محدود است به بند سیاهتوب و بند سردرخت تا بالامرغاب، به طرف جنوب آن گنبد افتاده، شرق آن را رود مرغاب محدود ساخته و به طرف غرب آن "دهن کوچه" مربوط قادس حکومت درجهسوم قلعهٔ نو واقع است.
غرجستان از درههای ذیل تشکیل شدهاست.
چارصده، نُهصده:
اهالی غرجستان صده، درۀ میوهدار را میگویند. ۱) صدۀ مرغاب، ۲) صدۀ مَلمِنج و کَنداخ، ۳) صدۀ فُلاخَر، ۴) صدۀ خَفَک. که از چار آن علاقۀ چارصده تشکیل و معروف گردیده است. پنج صدۀ دیگر عبارت است از: فیاق، سرتور، کودیان، جَوَند و لَفَرا و یولنتاغ... ناگفته نماند که غرجستان تاریخی مجموع چهارصده و پنجصده هر دو را در برگرفته و از نُه صده تشکیل شده ولی امروز چارصدۀ آن به نام یک علاقه مهم شهرت دارد. اهالی غرجستان تاجیک و فیروزکوهی میباشند.»
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248771 |
248772 | شستبریدههای سرخ | شستبریدههای سرخ سردهای از میمونهای بر قدیم هستند. آنها نزدیکترین دسته به شستبریدههای سیاهوسفید هستند و خیلی از گونههایشان گروههایی را با میمون آبی تشکیل دادند و با آنها زندگی کردند. زیر گونهای از این میمون به نام میمون سرخ غربی خیلی زیاد توسط شامپانزهها شکار میشود.
خصوصیات ظاهری.
میمون سرخ معمولاً یک پوشش سیاه یا قهوهای در پشتش دارد، دستها، پاها و سر سرخ یا مایل به خاکستری هستند. جلوی بدنش سفید یا خاکستری است. بعضی از گونهها مقداری موی سفید دورتادور سرشان دارند. مادهها کوچکتر از نرها هستند، اما شبیه هم دیده میشوند و تفاوت آنچنان محسوسی ندارند. مانند تمام میمونهای سرخ زندگی میکنند. اندازهشان به ۴۵ تا ۶۷ سانتیمتر میرسد. اندازه دم ۵۲ تا ۸۰ سانتیمتر و وزنشان بین ۵ تا ۱۱ کیلوگرم است.
عادات.
این حیوانات در روز بر روی درخت زندگی میکنند و برای پیدا کردن غذا از درختی به درخت دیگر میپرند. آنها در گروهای ۲۰ تا ۸۰ عددی (میانگین ۵۰ عدد) زندگی میکنند و از چندین نر و ۲ یا ۳ ماده تشکیل میشوند. در گروه سلسله مراتبی وجود دارد، که این سلسله مراتب در ارجحیت دسترسی به غذا، مکان خواب مناسب تر و تقدم در جفتگیری نمود پیدا میکند. این حیوانات کمتر در یک محل ساکن هستند، با توجه به اینکه در مناطق بزرگتر (حدوداً ۱۰۰ هکتار) و گروهای بزرگتر از میمونهای سیاه و سفید زندگی میکنند. تغذیه این حیوانات اساساً شامل برگهای تازه، جوانهها، دانهها، میوهها و گیاهان دیگر است
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248772 |
248773 | شستبریده سرخ غربی | شستبُریدهٔ سرخ غربی نوعی میمون از زیرگونههای میمونهای بر قدیم است و اغلب توسط شامپانزهها بهخاطر گوشتشان شکار میشوند. در سال ۱۹۹۴ این میمونها باعث آلودگی تعداد زیادی از شامپانزهها که آنان را شکار کرده بودند به ویروس ابولا شدند.
زیرگونه.
میمون سرخ غربی دارای سه زیرگونه میباشد:
زیرگونه والدرون شدیداً در حال انقراض است یا حتی ممکن است تا الان کاملاً منقرض شده باشد. دو زیر گونه دیگر منقرض نشدهاند اما خطر انقراض آنان را به شدت تهدید میکند.
خصوصیات ظاهری.
طول سر و بدن آنها ۴۵ تا ۶۷ سانتیمتر است و دمی به طول ۸۰ سانتیمتر دارند و وزنشان بین ۵ تا ۱۱ کیلوگرم است. البته نرها به صورت ناچیزی از مادهها سنگین تر هستند. بدنی لاغر با اعضای کشیده دارند. پوشش بدنشان خاکستری-قهوهای یا سیاه است. دستها و سر و پاها قهوهای مایل به سرخ و شکمشان سفید است.
عادات.
این حیوانات مانند سایر میمونها از درخت به راحتی بالا میروند. دارای دم بلند و انگشتان درازی هستند. به ندرت بر روی زمین حرکت میکنند و در واقع درخت زی هستند. این حیوانات در گروهای ۱۰ تا ۸۰ عددی زندگی میکنند. (میانگین ۵۰ عددی) در یک گروه چندین مذکر و نهایتاً ۲ یا ۳ مؤنث زندگی میکنند. بعضی از نرها مخصوصاً نرهای جوان از گروهی که در آن متولد شدهاند بیرون میشوند. در میان هر دو جنس سلسله مراتبی رعایت میشود که در ارجح بودن در استفاده از غذا ٬جای خواب مناسب، ارجحیت در تیمار پوستشان و در جفتگیری (اغلب بچهها، بچههای نری است که در سلسله مراتب بالاتر است) نشان داده میشود. ارتباط برقرار کردن این موجودات شامل گسترهای از نداها و اشارات و حتی ژستهای ویژه است.
این حیوانات محدودهٔ ویژهای ندارند که بخواهند از آن دفاع کنند، اما از همان محدودهای که فعلاً در آن زندگی میکنند در برابر مهاجمان دیگر دفاع میکنند و جیغ میکشند، که به آنها بفهمانند وارد محدودیشان شدهاند. اندازه محدوده مورد نظر بستگی به تعداد اعضای گروه دارد و از ۸ هکتار تا ۱۳۲ هکتار متغیر است، که در هر هکتار ۱ یا ۲ حیوان زندگی میکنند.
شستبریده غربی آفریقایی از برگها، میوهها و شکوفههای آنها تغذیه میکند. معده آنها میتواند سلولز را هضم کند و باعث شده که معدهشان مانند معده نشخوارکنندهها باشد.
طول مدت آبستنی حیوان ماده ۴٫۵ تا ۵٫۵ ماه است و بعد از آن مدت یک بچه به دنیا میآورد. بیشتر تولدها در فصل پاییز است. برخلاف سایر میمونها، پرستاری از بچه فقط بر عهده مادر است و سایر مادهها کاری به بچه ندارند.
مادهها نیز مانند نرها در هنگام رسیدن به بلوغ از گروه اخراج میشوند، اما خیلی زودتر از آنکه ماده با گروهی دیگر ارتباط برقرار کند نر بیرون شدهاست. میمون سرخ غربی از شکارهای شامپانزه و پلنگ است، ولی بیشترین تهدید از طرف انسانها است. در هر حال با اینکه زیستگاهای آنان به تدریج در حال نابودی است، اما بیشتر زیستگاههای آنها در مناطق محافظت شده قرار دارد. به شکار آنها برای گوشتشان اشارهای نشده، اما این حیوانات در لیست حیوانات در معرض انقراض قرار دارند. به ویژه که وضعیت زیر گونهای از آنها به نام «شستبریده سرخ خانم والدرون» اعلام شده بود، که در سال ۲۰۰۰ منقرض شدهاست. اما گزارشهای موثقی وجود دارد که این حیوان در جنوب شرقی کشور ساحل عاج هنوز وجود دارد، که در مرز انقراض است و نیاز به حمایت دارد. میمون سرخ غربی یکی از نه زیرگونه میمون سرخ است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248773 |
248774 | زبان یغنابی | زبان یغنابی یا زبان سغدی نو (Neo-Sogdian) زبانی از شاخۀ زبانهای ایرانی است، که مردم یغنابی ساکن در درهٔ یغناب، در کشور تاجیکستان، میان رشتهکوههای زرافشان و حصار، بدان سخن میگویند. وضعیت خاص جغرافیائی منطقه یغناب و حصار کوهستانی اطراف آن سبب شدهاست تا این مردم، سنتهای قدیمی و زبان شان را از تغییر حفظ کنند و قدمت زبان آنها به دوهزار سال پیش، یعنی به دوران شاهنشاهی اشکانی میرسد. از اینرو میتوان گفت این مردمان به زبان اشکانیان سخن میگویند. این زبان الفبا ندارد و بصورت شفاهی و سینه به سینه آموخته میشود و فرهنگ مکتوب ندارند. این زبان بازماندهٔ زبان سغدی باستان است. زبان یغنابی از زبانهای ایرانی شاخهٔ شمالشرقی است و با زبانهای آسی، پشتو و زبانهای پامیری نزدیکیهایی دارد. این زبان به لحاظ قدمت و ملاحظات زبانشناختی با اهمیت میباشد. آمارها نشان میدهد در حدود ده هزار تن به زبان یغنابی صحبت میکنند و این زبان در شمار زبانهای رو به نابودی است.
الفبای یغنابی.
یغنابی تا دهه ۱۹۹۰ میلادی خط نوشتاری نداشت، اما به گفته آندریف، پیش از سال ۱۹۲۸ میلادی، برخی از ملاهای یغنابی، عمدتاً زمانی که میخواستند برخی اطلاعات را از تاجیکها پنهان کنند، از خط عربی برای نوشتن این زبان استفاده میکردند.
در سالهایهای اخیر، سیفالدین میرزازاده از آکادمی علوم تاجیکستان از الفبای تاجیکی اصلاح شده برای نوشتن یغنابی استفاده کردهاست. الفبای یغنابی کاملاً نامناسب است، زیرا قادر نیست که حروف صدادار کوتاه و بلند یا v و w را از هم تشخیص دهد و تنش را مشخص نمیکند.
А а (a), Б б (b), В в (v), Ԝ ԝ (w), Г г (g), Ғ ғ (ğ), Д д (d), Е е (ye), Ё ё (yo), Ж ж (j), З з (z), И и (i), Ӣ ӣ (î), й (y), К к (k), Қ қ (q) Л л (l), М м (m), Н н (n), О о (o), П п (p), Р р (r), С с (s), Т т (t), У у (u), Ӯ ӯ (û), Ф ф (f), Х х (x), "Хԝ хԝ" (xw), Ҳ ҳ (h), Ч ч (ç), Ҷ ҷ (c), Ш ш (ş), Ъ ъ (’), Э э (e), Ю ю (yu), Я я (ya)
دستور زبان یغنابی.
برای نمونه فعل خواستن به این صورت صرف میشود
یغنابی تنها بازمانده زندهای است که از زبان سغدی به جای مانده و در آن مانند زبان سغدی هنوز میتوان بن ماضی را از بن مضارع بنا کرد و علامت جمع نیز در آن t-است. از این رو با زبان آسی که علامت جمع در آن tA است شبیهاست.
پیوند به بیرون.
لکسیکون یغنابی، تاجیکی، انگلیسی | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248774 |
248775 | پوتی | پوتی (به گرجی: "ფოთი") یکی از شهرهای بندری گرجستان است. این شهر یکی از بزرگترین بنادر دریای سیاه و یکی از ۳۰ بندر بزرگ و پیشرفتهی جهان است. بخش عمده صادرات و واردات دریایی گرجستان از طریق این بندر انجام میشود. این بندر نه تنها برای گرجستان بلکه برای تأمین کالاهای مورد نیاز کشورهای ارمنستان، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان نیز نقش بسیار مهم و استراتژیک دارد.
جغرافیا و جمعیت.
این شهر بندری در کرانهٔ شرقی دریای سیاه در منطقهٔ سامگرلو-زمو سوانتی جای دارد. پوتی در ۳۱۲ کیلومتری غرب تفلیس واقع است. جمعیت پوتی در سال ۲۰۱۲ میلادی ۴۷٬۹۰۰ اعلام شدهاست.
موقعیت نظامی.
در جریان جنگ ماه اوت ۲۰۰۸ اوستیای جنوبی بندر پوتی به تصرف ارتش روسیه درآمد.
در سالهای اخیر شهر پوتی میزبان تجهیزات نظامی گرجستان بودهاست. مرکز فرماندهی تجهیزات و کشتیهای جنگی و زیردریاییهای گرجستان عمدتاً در این شهر مستقر شدهاست. این شهر مرکز اصلی نیروی دریایی گرجستان است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248775 |
248776 | زوگدیدی | زوگدیدی (به گرجی: "ზუგდიდი") یکی از شهرهای گرجستان واقع در استان تاریخی سامِگرلو (مینگرلیا) در غرب این کشور است.
این شهر در شمال غربی این استان جای دارد.
زوگدیدی مرکز منطقه سامگرلو-زمو سوانتی است که دو استان تاریخی سامگرلو و سِوانتی را در برگرفته است.
جمعیت این شهر در سال ۲۰۰۲ برابر با ۶۸٬۸۹۴ نفر بوده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248776 |
248779 | عشقم را مصلوب کن | عشقم را مصلوب کن یک تکآهنگ است که در ۲۶ اوت ۱۹۹۶ توسط گروه ایکس ژاپن منتشر شدهاست. سمت دوم این تکآهنگ، اجرای زندهٔ تکآهنگ قبلی گروه است که در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۵ در "توکیو دوم" ضبط شدهاست.
Wikipedia contributors, "Crucify My Love," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Crucify_My_Love&oldid=222477681 (accessed August 18, 2008). | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248779 |
248780 | مقطع مخروطی | مقطع مخروطی به خمی گویند که از برخورد یک مخروط و یک صفحه حاصل شود.
اثبات اینکه در حالت غیر انحطاط این منحنیها، که به عنوان منحنیهای مکان در صفحه تعریف میشوند، واقعاً به وجود میآیند، میتواند بدون محاسبه با کمک کرههای دندلین انجام شود. اثبات ریاضی در اینجا در مقاطع صفحه بخش مخروط واحد آورده شدهاست. یک مخروط همچنین میتواند به عنوان یک مورد خاص دو بعدی از یک چهارگانه دیده شود و میتوان آن را با یک معادله درجه دوم، معادله مخروطی عمومی توصیف کرد. جاسازی یک بیضی، هذلولی و سهمی در یک صفحه نمایشی منجر به مخروطهای تصویری میشود که همگی معادل یکدیگر هستند، یعنی؛ یعنی میتوان آنها را با نگاشت خط مستقیم به یکدیگر تبدیل کرد.
معادلهٔ کلی.
معادلهٔ یک مقطع مخروطی بهصورت معادلهٔ درجه دو زیر برحسب formula_1 بیان میشود:
formula_2
صفحات مقاطع مخروطی.
برای تعیین اینکه منحنی ها/نقاطی که در بالا به عنوان مقاطع مخروطی به آنها اشاره شد در واقع زمانی رخ میدهند که یک مخروط یک صفحه را قطع میکند، در اینجا مخروط واحد را قطع میکنیم (مستقیم مخروط دایره ای) formula_3 با صفحه موازی با محور y. این یک محدودیت نیست زیرا مخروط به صورت چرخشی متقارن است. هر مخروط دایرهای سمت راست، تصویر پیوندی مخروط واحد formula_4 است و بیضیها/hyperbolas/parabolas/... با یک نقشهبرداری affine به همان شکل برگردید. داده شده: صفحه formula_5 مخروط formula_6. جستجو: تقاطع formula_7.
Parameterdarstellungen der Schnittkurven findet man in Weblink CDKG, S. 106–107.
"Zusammenfassung:"
معادله قطبی در مقاطع مخروطی.
Die "Leitlinieneigenschaft" der nicht ausgearteten Kegelschnitte lautet:
Ist der Punkt formula_37 der Nullpunkt und hat die Gerade formula_36 die Gleichung formula_44, so gilt in Polarkoordinaten (s. Bild):
formula_45
Auflösen nach formula_46 liefert zunächst formula_47. Setzt man formula_48, so erhält man die Polardarstellung der nichtausgearteten Kegelschnitte:
formula_50 ist dabei der "Halbparameter" (halbe Breite des Kegelschnitts am Brennpunkt) und formula_51 die "numerische Exzentrizität." Wählt man den Halbparameter formula_50 fest, so erhält man Kegelschnitte mit dem Nullpunkt als gemeinsamen Brennpunkt, und zwar
für formula_53 den "Kreis" mit Mittelpunkt formula_54 und Radius formula_55,
für formula_39 die "Ellipse" mit dem Mittelpunkt formula_57 und den Halbachsen formula_58,
für formula_40 die "Parabel" mit dem Scheitel formula_60 und der Gleichung formula_61,
für formula_41 die "Hyperbel" mit dem Mittelpunkt formula_63 und den Halbachsen formula_64.
دوران شکلها.
از دوران هر شکل دور یک محورش شکل جدیدی به وجود میآید.
مثلاً از دوران مستطیل حول یک محورش، استوانه به دست میآید.
مثلاً پارهخطی را حول خطی که بر آن عمود است دوران دهیم، یک دایره ایجاد میشود.
برش.
مخروطی را در نظر بگیرید. اگر برشی موازی قاعدهٔ آن روی آن ایجاد کنیم، سطح مقطع به وجود آمده یک دایره است. اگر این برش را به صورت مایل به طوریکه نه موازی قاعده و نه موازی مولد مخروط باشد، سطح مقطع ایجاد شده یک بیضی خواهد بود. اگر این برش موازی مولد مخروط باشد، سطح مقطع به وجود آمده سهمی نامیده میشود. و اگر این برش بر قاعده عمود شود یک هذلولی ایجاد میشود.
دایره.
دایره یک منحنی مسطح و بسته و شامل نقاطی از صفحه است که فاصلهشان از نقطهٔ ثابتی واقع در آن صفحه مقداری ثابت باشد. نقطهٔ ثابت، مرکز دایره و مقدار ثابت، اندازهٔ شعاع دایره نامیده میشود. همچنین دایره را میتوان یک بیضی دانست که کانونهای آن بر همدیگر منطبقند (برونمرکزی آن صفر است)؛ ازینرو دایره یکی از مقاطع مخروطی است. مقطع مخروطی منحنیای است که در محل تقاطع یک صفحه با یک مخروط پدیدار میشود، و هنگامی که صفحه با مقطع مخروط موازی باشد منحنی حاصل دایره خواهد بود. دایره را همچنین میتوان به عنوان چندضلعی متساویالاضلاعی تعریف کرد که تعداد اضلاع آن به بینهایت میل میکند.
بیضی.
بیضی مجموعهٔ نقاطی از صفحه است که جمع فواصل آن نقاط از دو نقطهٔ ثابت در صفحه، عددی ثابت است.
به این دو نقطه ثابت کانونهای بیضی گفته میشود و فاصله این دو را فاصلهٔ کانونی مینامند. بیضی دارای دو قطر میباشد که برهم عمود هستند و به محل برخورد این دو قطر مرکز بیضی گفته میشود.
سهمی.
سهمی مجموعه نقاطی از صفحه است که از یک خط و از یک نقطه هم فاصله هستند. سهمی خمی باز است که از برخورد مخروطی قائم با قاعدهٔ دایرهای و صفحهای حاصل میشود که با یکی از وترهای مخروط موازی باشد ولی با ارتفاع مخروط موازی "نباشد". اگر این صفحه با قاعدهٔ مخروط موازی باشد حاصل دایره، اگر با ارتفاع مخروط موازی باشد حاصل هذلولی، و اگر با هیچیک از وترهای مخروط یا ارتفاع آن موازی نباشد حاصل بیضی خواهد بود.
هذلولی.
هُذلولی خمی باز است که از برخورد یک صفحه با سطح مخروطی، در حالتی که صفحه، موازی با محورِ سطحِ مخروطی باشد، پدید میآید. در صفحهٔ اقلیدسی و از نظر مکان هندسی، هذلولی مجموعهای از نقاط در یک صفحه است که تفاضل فاصلهٔ هر یک از آنها از دو نقطهٔ ثابت در صفحه (کانونها)، مقداری ثابت (دو برابر مقدار a در هذلولی) باشد؛ اگر نصف اندازهٔ طول و عرض هذلولی را a و b و نصف فاصلهٔ کانونی را c بنامیم، در هر هذلولی رابطهٔ c2 = a2 + b2 برقرار خواهد بود. هر هذلولی دو خط مجانب دارد که در مرکز هذلولی با هم برخورد میکنند.
مقاطع مخروطی
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248780 |
248782 | ایکس جپن | ایکس جَپَن (به ژاپنی: ، ) یک گروه موسیقی ژاپنی است که در سال ۱۹۸۲ توسط توشیمیتسو «توشی» دیاما و یوشیکی هایاشی تشکیل شدهاست.
اعضا.
مانند بسیاری از گروههای موسیقی ژاپنی دیگر، اعضای گروه ایکس جَپَن با اسامی هنری یا نام کوچکشان شناختهمیشوند.
اعضای قبلی.
<!- ==آلبومها== ->
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248782 |
248784 | جوئل بارلو | جوئل بارلو متولد ۱۷۵۴ و متوفی ۱۸۱۲، شاعر آمریکایی قرن هجده-نوزده میلادی.
وی اهل کانتیکت بود و در همان ایالت تحصیلات خود را در دانشگاه ییل به اتمام رسانید.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248784 |
248785 | ویلیام کالن براینت | ویلیام کالن براینت (زادهٔ ۳ نوامبر ۱۷۹۴ – درگذشتهٔ ۱۲ ژوئن ۱۸۷۸)، شاعر آمریکایی سدهٔ نوزده میلادی بود.
وی اهل ماساچوست بود و در سن ۱۴ سالی نخستین شعر خود را منتشر ساخت.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248785 |
248786 | کستا ختاگوروف | کُستا ختاگوروف (۱۸۵۹-۱۹۰۶) ادیب و شاعر ملی اوستیا که بنیانگذار ادبیات آسی نیز بشمار میآید. او در اواسط قرن ۱۹ میلادی به دنیا آمد و در سالهای نخستین سدهٔ بیستم درگذشت. هرچند که در سدههای ۱۸ و ۱۹ به زبان آسی شعرهایی گفته میشد اما به هر روی به گونهٔ رسمی در پایان سدهٔ نوزدهم ادبیات آسی متولد شد و بانی آن نیز کُستا ختاگوروف بود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248786 |
248789 | هنری وادزورث لانگفلو | هنری وادزورث لانگفلو (متولد ۱۸۰۷ و متوفی ۱۸۸۲)، شاعر آمریکایی قرن نوزده میلادی.
وی اهل پورتلند، مین بود و در دانشگاه هاروارد تدریس میکرد.
وی اولین اثرش را در چهارده سالگی انتشار داد.
به فارسی.
گزیدهای از شعرهای لانگفلو را محمّدعلی اسلامی ندوشن در کتابی به نامِ "بهترین اشعارِ هِنری لانگفِلُو" منتشر کرده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248789 |
248799 | ماژلان (ابهامزدایی) | ماژلان (لاتین: Magellan) در موارد زیر کاربرد دارد: | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248799 |
248800 | مجمع حقیقت افغان | حقیقت افغان یک مجمع افغانی است که در برج دیسمبر ۲۰۰۷ در پایتخت افغانستان و بعدا در برج ژانویه ۲۰۰۸ در هلند رسما پا به عرصهٔ وجود گذاشت. که بدین ترتیب در داخل و خارج از افغانستان جهت تأمین صلح و وحدت ملی فعالیت مینماید. حقیقت افغان مجمع است که به هیچ گروپی (چه چپ و چه هم راست) وابسته نیست.
حقیقت افغان برضد هر نوع تبعیض نژادی، زبانی، جنسی و منطقه ای بوده و بخاطر برون رفت ازین مرض مُدهش فعالیت مینماید. اسم مجمع حقیقت فغان در سال ۲۰۱۶ به حزب انسجام و تحول افغانستان تغییر نموده است
۱- هفته نامهٔ (Oosterhout) واقع هالند. چهارشنبه ۲۳ ژانویه ۲۰۰۸
۲- وِب سایت https://web.archive.org/web/20161019181732/http://www.haqiqateafghan.com/
۳- رادیو حقیقت افغان در هالند http://orts.auvicom.nl/Joomla/index.php?option=com_content&task=view&id=112&Itemid=202 | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248800 |
248843 | گنده | گُنده فیلمی از مایکل مور، مستندساز آمریکایی است که در سال ۱۹۹۶ ساخته و در ۱۹۹۸ اکران شد. مایکل مور این فیلم را در سفری که برای معرفی کتابش، "Downsize This!" به ۴۷ شهر در ایالات متحده آمریکا داشت ساخت و وضعیت اقتصادی آمریکا را در حال سقوط و کارگران را در ترسِ از بیکاری یافته و توصیف میکند.
او در این فیلم به بهرهکشی شرکتهای بینالمللی مانند نایک از کارگران و کودکان کار پرداخت. گزارشهای سازمان Play Fair و این فیلم موجب سقوط سهام و کاهش فروش این شرکت شد.
هرچند که بیشتر این فیلم تعقیب ناموفق مور برای مصاحبه با رئیسها و مدیران شرکتها را نشان میدهد، سرانجام موفق میشود از یکی از مسئولان شرکت نایک فیلم بگیرد. «گنده» همچنین به بیل کلینتون و سه نامزد مهم دیگر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۱۹۹۶ میپردازد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248843 |
248844 | کودکان کار | کودکان کار به گروهی از کودکان گفته میشود که به کار در بیرون از خانه اشتغال دارند. این نوع فعالیت طیف وسیعی از فعالیتها از جمله انواع کار واقعی و کاذب، کارگری غیر حرفهای، گدایی، واکس زدن، فروش کالاهای کم ارزش، و غیره را شامل میشود. کودکان کار به چند دسته تقسیم میشوند. دستهای از آنها در خیابانها کار میکنند و آخر شبها به خانه بازمیگردند و احتمالاً به مدرسه میروند و لزوماً در دام بزه نمیافتند. گروهی دیگر از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بیبهره هستند و ارتباطشان با خانواده در شرف قطع شدن است و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میشود و زمینهٔ بزهکاری برای این دسته فراهمتر است. گروهی دیگر به مدرسه نمیروند و همراه خانوادهٔ خود در خیابانها زندگی میکنند. گروه دیگر هم از اساس بیخانواده هستند و در خیابان رشد میکنند و ناگزیر تن به کار میدهند.
کودکان کار براساس دو فاکتور به صورت رسمی در کشورهای مختلف تعریف میگردند: نوع کار و حداقل سن مناسب برای آن کار. عموماً به کودکی یک کودک کار گفته میشود که مشغول به فعالیتی باشد که برای سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی کودک مضر باشد، و با تحصیل کودک تداخل پیدا کند. سن مناسب برای هر شغل و کاری بر اساس آثار آن کار بر سلامت و رشد کودک تعیین میگردد. بر این اساس، قرارداد شماره ۱۳۸ سازمان بینالمللی کار برای مشاغل مختلف یک حداقل سن را تعیین کرده که اگر کودکی که سنش پایینتر از این سن است مشغول به فعالیت در آن شغل باشد، آن کودک یک کودک کار در نظر گرفته میشود. این سنین عبارتند از: ۱۸ سال برای مشاغل پر خطر (مشاغلی که سلامت جسمی، روانی یا اخلاقی کودک را به خطر میاندازند)، ۱۳–۱۵ سال برای مشاغل سبک (مشاغلی که سلامت و امنیت کودک را تهدید نمیکنند و کودک را از تحصیل بازنمیدارند)، البته سن ۱۲–۱۴ سال ممکن است که تحت شرایط خاصی در کشوهای فقیر پذیرفتنی باشد. بر اساس تعریف دیگری که توسط برنامه اطلاعات آماری و نظارت بر کودک کار در سازمان بینالمللی کار ارائه شدهاست، فردی کودک کار نامیده میشود که مشغول به یک فعالیت اقتصادی باشد، و سنش کمتر از ۱۲ سال باشد و یک ساعت در هفته یا بیشتر کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل ۱۴ ساعت در هفته کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل یک ساعت در هفته در یکی از مشاغل پر خطر مشغول به کار باشد، یا سنش ۱۷ سال یا کمتر باشد و در مشاغل «بدترین شکلهای کار کودکان» مشغول به کار باشد.
کار کودکان بسیار معمول است و میتواند شامل کار در کارخانه، معدن، روسپیگری، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، داشتن کسب و کار شخصی (مانند فروش غذا) یا کارهای نامتعارف باشد. ناپذیرفتنیترین شکلهای کار کودکان استفاده نظامی از کودکان و تنفروشی کودکان است. موارد کمتر جنجالی و معمولاً قانونی (با بعضی محدودیتها) شامل کار کشاورزی در ایام تعطیلی مدرسه (کار فصلی)، کسب و کار خارج از ساعات مدرسه و همچنین بازیگری یا آوازخوانی کودکان میباشد.
کار کودک در درجات مختلف در طول تاریخ وجود داشت اما با آغاز سوادآموزی همگانی و تغییراتی که در شرایط کار طی صنعتی شدن به وجود آمد و ظهور مفاهیم حقوق کارگر و حقوق کودکان مورد نقد و بحث عمومی قرار گرفت. کار کودکان همچنان در جاهایی که سن ترک مدرسه پایین است شیوع دارد.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار (ILO)، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان محروم از کودکی میشوند. طبق این آمار ۱۲۰ میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند. ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و ۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی میکنند. قاچاق انسان از راههای عمده وارد کردن این کودکان به بازار است. به جز کارگری بردهوار، روسپیگری و فروش اعضای بدن کودکان، از دیگر سرنوشتهای کودکان قاچاق است.
کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی استثماری تلقی میشود.
تاریخچه.
کار کودک عمری به درازای تاریخ پیدایش جهان و تولد انسان دارد. از همان دورانی که انسان برای ادامهٔ بقای خود به کار ساختن سر پناه و تأمین غذا مشغول شد، کودکان نیز با راههای گوناگون به کار گرفته شدند و متناسب با تواناییهای جسمانی خود، موظف بودند در کارها مشارکت کنند. با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی انسان، این مشارکت همواره گستردهتر نیز شدهاست. چنانچه مطالعات باستانشناسی نشان میدهد، استفاده از کودکان در اجتماعات مبتنی بر شکار و گردآوری خوراک نسبت به جوامع متأخرتری که از طریق کشاورزی غذا بدست میآوردند به مراتب کمتر بود.
با این حال روند استفاده از کودکان برای کار بعد از انقلاب صنعتی شتاب بیشتری به خود گرفت. انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم اتفاق افتاد، دوره ای که دنیا با عطش شگفتانگیز تولید روبه رو شد و برای سرعت بخشیدن به فرایند تولید، ماشین آلات مکانیکی جایگزین کار انسانی شد و کارخانههای بزرگ و کوچک ابتدا در بریتانیا و سپس در ایالات متحده و دیگر کشورهای دنیا گسترش پیدا کرد. صاحبان کارخانهها میبایست برای کار با ماشین آلات، نیروی انسانی استخدام میکردند، اما کار با آن دستگاهها به قدرت و تخصص خاصی نیاز نداشت؛ بنابراین کارفرمایان تمایل شدیدی به استخدام کودکان پیدا کردند که نسبت به بزرگسالان دستمزدشان کمتر بود.
استفاده از کودکان به عنوان نیروی کار ارزان از قرن نوزدهم در کارخانجات بزرگ و کوچک آنقدر گسترده شد تا آنکه صدای اقشار مختلف جوامع بلند شده و زمینه برای ایجاد قوانین محدود کننده استفاده از کودکان در سنین پایین مهیا شد.
در انگلستان.
انگلیس اولین کشوری بود که قوانینی دربارهٔ کار کودکان وضع کرد. بین سالهای ۱۸۰۲ تا ۱۸۷۸میلادی مجموعه قوانینی وضع شد که به تدریج باعث کاهش ساعات کاری و بهبود وضعیت کودکان کارگر در محیط کار میشد. براساس این قوانین، حداقل سن برای کار کودکان نیز افزایش پیدا کرد.
در آمریکا.
تصویب قوانین مبتنی بر حمایت از کودکان کار و ایجاد ممنوعیت از استثمار کودکان در ایالات متحده راه به مراتب طولانیتری را پیمود. در کانکتیکت در سال ۱۸۱۳ قانونی وضع شد که بر پایهٔ آن، کودکان کار باید تا حدی برای ادامهٔ تحصیل فرصت داشته باشند. سال ۱۸۸۹ در ۲۸ ایالت آمریکا قوانینی دربارهٔ محدودیت کار کودکان وضع شده بود. پس از آن، تلاشهای زیادی برای وضع قوانین ملی کار کودکان انجام گرفت. کنگرهٔ ایالات متحده دو قانون در سالهای ۱۹۱۸ و ۱۹۲۲ وضع کرد، ولی دیوان عالی هر دو آنها را خلاف قانون اساسی دانست. در سال ۱۹۲۴ کنگره درخواست اصلاحیهای در قانون اساسی مبنی بر ممنوعیت کار کودکان را ارائه داد، ولی ایالات آن را به تصویب نرساندند. سپس کنگره در سال ۱۹۸۳ قانونی دربارهٔ استانداردهای کار منصفانه وضع کرد که براساس این قانون، حداقل سن برای کودکانی که در ساعات مدرسه کار میکنند شانزده سال و برای کودکانی که بعد از ساعات مدرسه کار میکنند چهارده سال و برای مشاغل خطرناک هجده سال تعیین شد.
عوامل اثرگذار.
موضوع کودکان کار، موضوع نسبتاً پیچیدهای است و عوامل گوناگونی در آن اثرگذار هستند، ولی با این حال سازمان جهانی کار در مقاله ای با عنوان «آیندهای بدون کار کودک» دلایل کار کودک را به سه دستهٔ کلی تقسیم نمودهاست:
۱) دلایل بی واسطه: کمبود یا نداشتن پول یا غذا، افزایش قیمت کالاهای اساسی، مقروض بودن خانوادهها، شوکهای خانوادگی همچون مرگ یا بیماری سرپرست خانواده، کمبود برداشت محصول، تقاضا برای کارگر ارزان در کارگاههای کوچک غیررسمی، عدم توازن کسب و کار، درآمد مزرعهٔ خانوادگی با هزینهٔ نیروی کار، نبود مدرسه یا وجود مدارسی با سطح کیفی پایین و ضعیف یا مواد درسی نامربوط (کودکان در طول دوره تحصیل برای خانوار فقط هزینه دارند، و زمانی این هزینهها جبران میشود که بعد از اتمام تحصیلات مشغول به کار شوند. بعضی از خانوارهایی که در منطقهای زندگی میکنند که در آن کیفیت آموزش پایین است به این مسئله فکر میکنند که به علت کیفیت پایین آموزش، فرزند آنها در آینده توانایی رقابت با کودکان دیگر که در مدارس با کیفیت درس میخوانند را ندارد، در نتیجه امکان جبران هزینههای تحصیل کودک در آینده وجود ندارد. در نتیجه تحصیل کودک صرفاً اتلاف عمر کودک و منابع مالی خانوار است. در چنین شرایطی خانوار تصمیم میگیرد که کودک خود را به سر کار بفرستد).
۲) دلایل نهفته: از هم پاشیدگی خانوادههای گسترده و سیستمهای حمایت اجتماعی غیررسمی، والدین تحصیل نکردهٔ بیسواد یا کم سواد، نرخ باروری بالا، انتظارات فرهنگی از کودکان دربارهٔ کار و آموزش، دیدگاههای تبعیض آمیز براساس جنسیت (به عنوان مثال بعضی از فرهنگها اعتقاد دارند که پسر باید کار کند تا مرد شود، یا دختر نیازی به تحصیل ندارد چون باید زود ازدواج کند و در نتیجه به جای تحصیل در مدرسه کارهای خانه را انجام میدهد تا برای ازدواج آماده شود)، کاست (طبقه)، قومیت، ملیت، مذهب، نژاد، طرز تلقی از فقر، آرزو برای مصرف کالا و استانداردهای زندگی بهتر، احساس فشار کودکان از سوی خانوادههایشان و افراد فقیر از سوی ثروتمندان.
۳) دلایل ساختاری: کاهش درآمد ملی، نابرابری بین ملیتها و مناطق مختلف و وضعیت نامطلوب تجارت کسب و کار، شوکهای اجتماعی مانند جنگ، بحرانهای مالی و اقتصادی (توجه شود که شوکهای منفی لزوماً منجر به افزایش کودک کار نمیگردند، و همچنین شوکهای مثبت نیز لزوماً منجر به کاهش کودک کار نمیکردند)، مهاجرت و ایدز، تعهدات سیاسی یا مالی ناکافی برای آموزش خدمات اساسی و حمایت اجتماعی (در کشورهای توسعه یافته که بازارهای مالی و اعتباری از نقص کمتری برخوردار هستند، خانوارهای نیازمند میتوانند وامهای بلند مدت دریافت کنند و با آن وام فرزندان خود را به مدرسه بفرستند به جای آنکه به علت نیاز مالی آنها را به سر کار بفرستند. این وام در نهایت توسط خود فرزندان بعد از اتمام تحصیلات و ورود به بازار کار بازپرداخت میشود)، حکمرانی بد و ضعیف، محرومیت اجتماعی گروههای حاشیه ای، و کمبود قانونمندی یا عدم تقویت مؤثر آن (مجموعه علل ساختاری منجر به مهاجرت به کشورهای همسایه برای کار با دستمزد بیشتر میشود).
عوامل دیگر تأثیر گذار
کودکان کار در کشورهای جهان.
ایالات متحده آمریکا.
در کنار حضور کودکان کار در کشورهای جهان سوم، پدیده کودکان کار در کشوری همچون ایالات متحده آمریکا نیز به چشم میخورد. در حدود ۵۰۰٬۰۰۰ کودک در حال کار در مزارع آمریکا هستند و قانون حمایت از این افراد از قبل از جنگ جهانی دوم تا به امروز دستخوش تغییر نشدهاست. این گروه را کودکانی تشکیل میدهند که غالباً از گروه مهاجرانی بودهاند که بهطور غیرقانونی از آمریکای لاتین به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردهاند. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، حداقل ۴۳ کودک بر اثر سوانح در حین کار جان خود را از دست دادهاند.
ایران.
براساس آمارهای موجود بیش از ۲۵۰میلیون کودک (۱۴–۵) که معمولاً زیر سن قانونی کار میکنند، در کشورهای در حال توسعه است. اگر سن پایان کودکی را براساس پیمان نامه حقوق کودک زیر ۱۸سال در نظر بگیریم، در سال ۲۰۰۲ بیش از ۳۵۰ میلیون کودک و نوجوان به جای پرداختن به تحصیل، کار میکنند.
در ایران نیز تعداد کودکان کار به دلایل گوناگون رو به افزایش است اما آمار دقیقی در مورد کودکان کار وجود ندارد. بیش از ۲۰هزار نفر کودک کار در تهران تأیید شدهاست. در آمار تخمینی سازمان جهانی کار در سال ۱۹۹۵بیش از ۷۱/۴ درصد کودکان بین ۱۰تا ۱۴ سال در ایران از لحاظ اقتصادی فعال هستند.
براساس سرشماری سال ۱۳۷۵ بیش از ۴ درصد جمعیت شاغل کشور را گروه سنی ۱۰تا ۱۴ سال تشکیل میدهند بر اساس این همین آمار جمعیت شاغل کشور ۵/۱۴ میلیون نفر بودهاست که ۴ درصد آن در حدود۶۰۰ هزار نفر میشود. در سال ۱۳۷۵ حدود ۳۸۰ هزار کودک در سن ۱۰تا۱۴ سال در ایران کار ثابت داشتهاست.
در ایران آمار دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد زیرا شناسنامه هویتی برای کودکان کار تشکیل نشده و آمارها متنوع و در بسیاری از مواقع متناقضاند. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ در حدود یک میلیون و هفتصد هزار کودک به صورت مستقیم درگیر کار میباشند. در هر صورت در ایران نیز همانند بسیاری از کشورهای جهان تعداد کودکان کار رو به افزایش است و عواملی نظیر گسترش فقر، افزایش تورم، طلاق، بالارفتن هزینه تحصیل، بحرانهای طبیعی چند سال اخیر (نظیر سیل، زلزله و …)، مهاجرت کودکان کشورهای همسایه و کودکان شهرهای توسعهنیافته به شهرهای برخوردار و وجود چرخه بین نسلی کار از مهمترین عوامل بروز کار کودکان در ایران بودهاست.
طبق آخرین آماری که مقامات ایران در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ دادند، تنها در تهران ۱۴ هزار زبالهگرد وجود دارد که یک سوم آنها یعنی ۴ هزار و ۷۰۰ نفر کودک هستند.
در خرداد ۱۳۹۸ بر اساس تازهترین گزارش مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۹۶ بیش از ۳۳۶ هزار کودک پسر و ۷۴ هزار کودک دختر بین سنین ۱۰ تا ۱۷ سال مشغول کار بوده و ۸۹ هزار کودک دنبال کار بودهاند؛ یعنی نسبت به سال ۹۵ و ۹۶ به ترتیب ۶٪ و ۹٫۶٪ افزایش داشتهاست. بر همین اساس تعداد کودکان بیسواد ۲۵۱ هزار کودک و تعداد کودکانی که ترک تحصیل کردهاند ۱٫۶۸ میلیون کودک میباشد.
تهران.
شهردار تهران میگوید حدود نیم میلیون کودک کار در تهران کار میکنند که با فقر دستوپنجه نرم میکنند. تعداد قابل توجهی از این تعداد تابعیت قانونی ندارند. درصدی از آنها در خیابانها مشغول دستفروشی یا زبالهگردی یا فالفروشی هستند. تقریباً از هر پانصد تهرانی، یک کودک کار در خیابان وجود دارد. این عدد برای تبریز یک کودک کار در برابر ۱۶ هزار نفر است.
تحلیل آمار تهران.
تعداد کودکان کار در پایتخت به طرز مشهودی بیشتر از جاهای دیگر است. در طرحهای کوتاه مدتی که برای این مسئله طراحی شده اجراکنندگانی چون شهرداری، سازمان بهزیستی و نیروی انتظامی بیشتر این کودکان را جمعآوری و نگهداری کردهاند. گزارشها نشان میدهد جمعیت این کودکان رو به افزایش است و جمعآوریهای مقطعی نمیتواند چارهٔ کار دانسته شود. این دسته به دلیل حضور دائم در محدودههای ترافیکی یا فعالیت در حوزه بازیافت زباله در معرض خطر هستند و به مریضیهای مختلفی مبتلا میشوند.
عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر وقت کشور در ۶ مرداد سال ۱۳۹۸ در تحلیل و توصیف وضعیت کودکان کار در شهر تهران گفت:گزارشها نشان میدهد که کودکان خیابانی و متکدی در وضعیت نامناسبی زندگی میکنند و مورد استثمار قرار گرفتهاند. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که تا ۸۰ درصد این کودکان غیر ایرانی میباشند. با توجه به اینکه بخشی از این کودکان از اتباع افغانستان بودند با سفارت این کشور موضوع را مطرح کردهایم. اکثر کودکان جمعآوریشده افغانستانی و غیرقانونی هستند، اگر سایر نهادها همکاری لازم را داشته باشند میتوانیم نسبت به ساماندهی کودکان خیابانی اقدامات مناسبی را انجام دهیم اما اگر آنها همکاری نداشته باشند این کودکان را عودت خواهیم داد. همچنین مقرر شده است با همکاری نیروی انتظامی و دستگاه قضایی برای باندهای کودکان کار و خیابانی قرار تعقیب صادر شود.در ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ سوده نجفی رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران بیان داشت:یکی از مشکلات شهر تهران، کودکان خیابان و کار است که با آزارهای متعدد روبه رو هستند. این کودکان دچار مشکلات جسمی و روحی میشوند و از سویی دیگر حضور آنها در خیابانها مشکلاتی برای شهروندان ایجاد میکند. از سوی دیگر ساماندهی کودکان کار باید از سوی نهادهایی همچون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شهرداری، سازمان بهزیستی کشور، وزارت آموزش و پرورش و دیگر دستگاه ها انجام شود که متاسفانه یک نهاد مشخص و رسمی در زمینه ساماندهی کودکان کار معرفی نشده است و با وجود تعداد متولیان متعدد، آمار کودکان کار در کشور و به ویژه در شهر تهران روز به روز در حال افزایش است. آماری که من در دست دارم حکایت از این دارد که ۷۰ هزار کودک کار در خیابانهای تهران وجود دارد که ۸۰ درصد از این افراد ایرانی نیستند. متاسفانه کنترلی نیز بر روی نحوه ورود و فعالیت این اتباع غیر قانونی به کشور وجود ندارد و بنظرم در کنار جلوگیری از ورود غیر قانونی اتباع خارجی، باید با باندهای کودکان کار در تهران نیز برخورد نمود.محمد لطفی نماینده سمنها در مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در انتقاد از نحوهی جمعآوری کودکان کار از خیابانها گفته است:اگر سیاستهایی که تاکنون توسط دولت یا حاکمیت انجام شده است منجر به آسیب نمیشد، فلسفه وجودی سمنها هم از بین میرفت به معنای دیگر مسالهای که سمنها نسبت به آن واکنش نشان میدهند که در اینجا موضوع کودکان کار است به دلیل سیاستهای اشتباه برنامهریزان دولتی ایجاد شده است. آیا دولت ابزار لازم برای جمعآوری این کودکان را در اختیار ندارد؟ دولت ۳۰ مرتبه این طرح را اجرا کرده و شکست خورده است به صورتی که امروز جامعه و فعالان اجتماعی نسبت به این طرح بدبین و حساس شدهاند؛ در چنین شرایطی خود دولت حاضر نیست به تنهایی دست به این اقدام بزند، اما اکنون یک سمن به همراه یک کلینیک مددکاری پذیرفتهاند که مسئولان دولتی را برای اجرای چنین طرحی همراهی کنند، آن هم با همان روشهای ناکارآمد مرسوم. بهتراست به جای این برخوردهای مقطعی مساله به صورت ریشهای حل شود یعنی وضعیت اقتصادی را بهبود بخشیده و دستمزدها را افزایش دهیم؛ خط اصلی سیاستگذاری در جامعه ما تامین نیروی کار ارزان برای سرمایهداران است اگر این مساله تغییر کرده و عدالت اجتماعی در جامعه برقرار شود، باقی مسائل از جمله موضوع کودکان کار حل خواهد شد.
قرقیزستان.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری تازه تأسیس قرقیزستان، گسترش کار کودک را در مقیاس صنعتی در برنامهٔ خود قرار داد. این تصمیم جهت افزایش بهرهوری مزارع پنبه به عنوان درآمد اصلی دولت اسلام کریموف در دستور کار قرار گرفت. در این کشور در ستامبر با شروع فصل بازگشایی مدارس، کلاسها به حال تعلیق درمی آیند و دانشآموزان جهت کار روانهٔ کشتزارهای پنبه میشوند. برای هر کودک در حدود ۲۰ تا ۶۰ کیلوگرم سهمیهٔ برداشت روزانه در نظر گرفته شدهاست. با آغاز فصل وجین در بهار بچهها دوباره روانهٔ مزارع پنبه میشوند. براساس مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ انجام گرفت، نزدیک به ۲٫۷ میلیون کودک در قرقیزستان به کار در مزارع پنبه گمارده میشوند.
هند.
در سال ۲۰۱۵، هند بالاترین آمار بهکارگیری غیرقانونی کودکان در بخشهای مختلف را به خود اختصاص داد. کودکان کار در هند بیش از همه در بخش کشاورزی اشتغال دارند. آنها در سنین پایین برای کمک به اقتصاد خانواده روی زمینهای کشاورزی مشغول به کار میشوند. بسیاری از این کودکان در حالی که سن بسیار پایینی دارند به دلایلی چون فقر، بیکاری، جمعیت زیاد خانواده و بیسوادی والدین مجبور به کار میشوند. این مسائل به عنوان اصلیترین دلایل کار کودک در هند مطرح میشوند.
قانون شرایط کار در ایران.
بر اساس ماده ۷۹ قانون کار ایران، اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال ممنوع است و در صورتی که کارفرمایی افراد زیر ۱۵سال را به خدمت بگیرد، متخلف شمرده و مشمول مجازات از جریمه نقدی و حبس تا پلمپ کارخانه و ابطال پروانه کار میشود.
با توجه به ماده ۸۲ قانون کار؛ ساعت کار روزانه کارگران نوجوان باید نیم ساعت کمتر از ساعت کار کارگران معمولی باشد. ترتیب استفاده از این امتیاز به توافق میان کارگر و کارفرما مربوط میشود.
در ماده ۸۳ قانون کار به تأکید آمدهاست؛ ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت، زیانآور و خطرناک، و حمل بار با دست بیش از حد مجاز، استفاده از وسایل مکانیکی، برای کارگران نوجوان ممنوع است.
ماده ۸۴ قانون کار نیز پیشبینی کردهاست که در مشاغل و کارهایی که ماهیت آن برای سلامتی یا اخلاق کارآموزان و نوجوانان زیانآور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود که تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی است.
طبق ماده ۱۸۸؛ کارگران کارگاههای خانوادگی که انجام کار آنها توسط صاحب کار همسر یا خویشاوندان نسبی درجه یک انجام میشود مشمول مقررات قانون کار نمیباشند.
در بخش دیگری از ماده ۱۸۸ قانون کار آمدهاست؛ کارگران بین ۱۵ تا ۱۸ سال کارگران نوجوان نامیده میشوند. البته با توجه به این نکته که این دسته از کارگران در ابتدای استخدام باید از سوی سازمان تأمین اجتماعی مورد آزمایش پزشکی قرار بگیرند.
نقد قانون کار کودک.
بر اساس مواد ۸۲ تا ۸۴ قانون کار، اضافه کاری، انجام کارهای زیانبار و شبانه برای کودکان ممنوع است. اما براساس ماده ۱۸۸ قانون کار، کار کودکان در کارهای خانگی و به موجب ماده ۱۹۶، کار آنها در کارگاههای کوچک زیر ۱۰ نفر ممنوع نیست. با این وجود قانون کار با استثنا کردن کودکان شاغل در کارگاههای کوچک و خانگی از اصل ماده ۷۹ و مواد ۸۲ و ۸۳ و ۸۴ قانون کار که اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال را منع کرده، به نظر کارشناسان زمینه استثمار کودکان را فراهم کردهاست. از طرفی همانطور که ماده ۸۴ به مشاغلی که برای سلامت و اخلاق کارآموزان و نوجوانان اشاره کرده، به این معنی است که اگر زمینه زیانباری برای کار کودکان و نوجوانان ایجاد شود، کارفرما میتواند از کار کودکان استفاده کند در نتیجه این ماده هم به عقیدهٔ منتقدین زمینه استثمار کودکان را فراهم خواهد کرد.
شرکتهای متهم به استفاده از کودکان کار.
نستله.
با وجود آن که نستله یکی از بزرگترین تولیدکنندگان شکلات و شیرینی در جهان بهشمار میآید اما این شرکت به استفاده پیوسته از کودکان کار شهرت دارد. این شرکت، از طریق بهکارگیری ارزان قیمتترین بخش نیروی کار همواره سعی بر آن داشتهاست تا در بازار سود بیشتری را از آن خود کند. بر اساس گزارش رسانهها در سال ۲۰۰۱، نستله در مزارع ساحل عاج ۶۰۰۰۰۰ کودک را در شرایط زیر استانداردهای لازم به کار گرفتهاست.
گپ.
یک گزارش در سال ۲۰۰۷، کمپانی گپ را متهم به استفاده از کودکان برای تولید برخی محصولات خود کرد. گپ این موضوع را تأیید کرده و قول دادهاست شرایط را بهبود ببخشد. بر اساس آنچه در این گزارش آمدهاست، این شرکت از سال ۲۰۰۴ به اتخاذ سیاستهای نظارتی سخت گیرانهای دست زدهاست تا کار کودک را در زنجیرهٔ تأمین خود حذف کند. با این حال، این گزارش میافزاید که نظارتها به وسیلهٔ برخی از پیمانکاران فرعی نادیده گرفته میشود.
زارا و اچ اند ام.
در سال ۲۰۰۹، فعالان انگلیسی از این دو تولیدکننده پوشاک خواستند تا فروش محصولاتی که با پنبهٔ برداشت شده توسط کودکان را متوقف کنند. سازمان بینالملل ضد بردهداری همچین بنیاد عدالت محیطی، اچ اند ام همچین زارا را متهم کردهاند که از پنبهٔ تولیدی در بنگلادش استفاده میکنند. همچنین گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از مواد خام مصرفی این دو شرکت از ازبکستان تأمین میشود. ازبکستان از کودکان زیر ده سال به عنوان کارگر بخش کشاورزی استفاده میکند. فعالان، از این دو شرکت خواستند تا استفاده از پنبهٔ ازبکستان را متوقف کنند همچنین با استفاده از نظام مسیریابی محصولات به مسئولیت اخلاقی پیرامون مواد اولیه استفاده شده در محصولات خود پایبند باشد.
اپل.
اپل یکی از محبوبترین برندهای تولیدکنندهٔ محصولات صوتی و تصویری و گوشیهای تلفن همراه حداقل یازده کودک زیر پانزده سال را در کارخانههای تابعهٔ خود به کار گرفتهاست. این شرکت بسیاری از محصولات خود را در چین، سنگاپور، مالزی، تایوان و تایلند مونتاژ میکند. اپل بارها به دلیل رفتار غیرانسانی با کارکنان خود مورد انتقاد قرار گرفتهاست.
آسیبپذیری کودکان در برابر کار.
کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر میبرند. این کودکان میتوانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفهای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانههای فساد و… قرار گیرند؛ و همچنین عدم بهرهگیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر جه بیشتر از این کودکان سلب میکند.
بهطور کلی کودکان کار به دلیل داشتن وضعیت عاطفی نامناسب و شرایط خاص زندگی، دارای روحیهای حساس و از نظر عاطفی، آسیب پذیرتر از کودکان هم سن و سال خود هستند؛ بنابراین بیتوجهی و نادیده گرفتن این کودکان باعث نهادینه شدن خشمی پنهان در ناخودآگاه آنها شده، در بزرگسالی باعث بروز بسیاری از ناهنجاریها در جامعه میشود.
تأثیرات اقتصادی – اجتماعی کار کودکان.
کار کودکان سبب افزایش سود و انباشت سرمایه برای کسانی میشود که کودکان را مورد استثمار قرار میدهند و در نتیجه فاصله طبقاتی را در جامعه بیشتر میکند و فقر و تهیدستی را افزایش میدهد. کودکان را از دستیابی به دانش و مهارت کافی بازمیدارد و در نتیجه بهرهوری نیروی کار را در جامعه کاهش میدهد. آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، بزهکاری، استثمار، تبعیض، فقر و… افزایش مییابد و در نتیجه سلامت اجتماعی را به مخاطره میاندازد و مانع پیشرفت و توسعه جامعه میگردد.
تاریخچه نقد کار کودکان.
از همان سدهٔ نوزدهم، هنگامی که پل لافارگ آسیبهای انقلاب صنعتی را مشاهده کرد، فکر ساختن ماشینهایی برای بزرگسالان امکانپذیر شده بود، اما به جای این اقدام، صاحبان صنایع بافندگی کار کودکان را چنین توجیه میکردند که فقط کودکان میتوانند با جثههای کوچکشان به زیر ماشینآلات بخزند و نخ و رشتههای گسیخته را گره بزنند. چنانکه انگار تصورِ ساختن ماشین آلاتِ «خاص» بزرگسالان امکان نداشتهاست.
ازجمله نویسندگان مشهوری که به مقولهٔ کودکان کار پرداخته و شرایط تحمیلی بر آنان را در عصر صنعتی به چالش کشیدهاند میتوان به چارلز دیکنز و ویکتور هوگو اشاره کرد. دیکنز در رمان مشهور خود یعنی الیور توئیست به شرایط اسفناک یتیمخانههای انگلستان پرداخته و با قلم انتقادی خود استفاده کودکان برای فعالیتهای بزهکارانه را نقد کردهاست. ویکتور هوگو فرانسوی نیز در اثر معروف خود یعنی رمان بینوایان به ترسیم فضای خشن نیمه دوم قرن نوزدهم فرانسه پرداخته و تلاش نموده تا وضعیت وخیم کودکان و استثمار کودکیشان را در جامعه فرانسه ترسیم نماید.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248844 |
248846 | راجر هاجسون | چارلز راجر پامفرت هاجسون (زاده ۲۱ مارس ۱۹۵۰ در انگلستان) خواننده، آهنگساز و ترانهسرای بریتانیایی و یکی از اعضای اولیه گروه راک سوپرترمپ است. ترانههای او معمولاً دربارهٔ موضوعات روحانی و فلسفیست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248846 |
248848 | یک مشت دروغ | یک مشت دروغ یا مجموعه دروغها یک فیلم آمریکائیست که بر اساس رمانی به همین نام توسط دیوید ایگناتیوس نگاشته شدهاست. این فیلم در ارتباط با تروریسم ساخته شدهاست و موضوع فیلم نسبت به رمان دارای اضافاتی است. این فیلم، داستان یک مأمور سیآیای بهنام راجر فریس است که در جستجوی یافتن یکی از سران القاعده راهی اردن میشود.
کارگردان این فیلم ریدلی اسکات است و بازیگرانی چون لئوناردو دیکاپریو و راسل کرو در آن بازی کردهاند. فیلم بهعلت خشونت زیاد و برخی صحنههای شکنجه درجهٔ R گرفتهاست. شعار فیلم (Tagline) "به هیچکس اطمینان نکن، همه را فریب بده" است.
اکران.
این فیلم در بخش خارج از رقابت جشنواره شصت و پنجم ونیز در ماه سپتامبر ۲۰۰۸ بهنمایش درآمد. این فیلم در ۱۰ اکتبر ۲۰۰۸ برابر با ۱۹ مهر ۱۳۸۷ طبق برنامه به روی پرده سینماهای جهان رفت. این فیلم برای نمایش در تلویزیون نیز خریداری شدهاست.
نقل قولها.
"برگرفته از تریلر فیلم"
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248848 |
248852 | حمید حاجیزاده | حمید پورحاجیزاده (۱۳۲۹، بزنجان - ۳۱ شهریور ۱۳۷۷، کرمان) شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» بود که از قربانیان سلسله قتلهای سیاسی موسوم به قتلهای زنجیرهای بود. وی در آخرین روز شهریور ماه سال ۱۳۷۷ به همراه پسر ۹ سالهاش «کارون» با ۴۳ ضربه چاقو قطعه قطعه شدند.
زندگی.
حمید پورحاجیزاده (با نام ادبی سحر) در سال ۱۳۲۹ در روستای بزنجان از توابع شهرستان بافت به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی را در زادگاه و سه سال اول دبیرستان را در شهرستان بافت و سپس دبیرستان نمونه شهاب کرمان و سال آخر را در دبیرستان ملی هشترودی شیراز به پایان برد و بعد از آن فوق دیپلم ادبیات خود را از دانشسرای راهنمایی کرمان دریافت کرد. وی برادر فرخنده حاجیزاده است. از چهار خواهر و برادر او سه تن دیگر نیز در شعر و موسیقی دستی دارند، از جمله محمد پورحاجیزاده. فعالیت ادبی وی از همان دوران ابتدایی شکوفا شده بود و شعر میسرود و اکثر اوقات رتبۀ ممتاز مسابقات ادبی را از آن خود میکرد.
وی با کوشش خود انجمن ادبی کاخ جوانان شیراز را سر و سامان داد. پس از انقلاب اسلامی وی در رشته حقوق قضایی دانشگاه شهید بهشتی تهران ادامۀ تحصیل داد امّا پیشامدهای گوناگون مانع از ادامۀ تحصیلش شد. او سپس کارشناسی ادبیات فارسی خود را از دانشگاه شهید باهنر کرمان دریافت کرد و در آموزش و پرورش کرمان تدریس کرد و طی این سالها کارهای ادبی و تحقیقی خود را نیز ادامه داد. سال ۱۳۶۰ با روحانگیز سلطانی نژاد ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای اروند، ارس و کارون است. او در این سالها تبعید شد و کتابهایش نیز مجوز چاپ نمیگرفتند. سرانجام حمید پورحاجیزاده در نیمه شب ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ همراه با کودک ۹ سالهاش، کارون در سری قتلهای زنجیرهای مجموعاً با ۴۳ ضربه چاقو (کارون ۱۶ ضربه و حمید با ۲۷ ضربه) به قتل رسیدند.
قتل.
گزارش مفصل قتل با عنوان «گزارش یک قتل، کارون در من است امشب» که بخشهایی از آن در برخی نشریات داخل کشور مانند نشریه پیام هاجر، شماره ۳۰۲، ۵ بهمن ۱۳۷۸؛ محمد حاجیزاده، قتلهای زنجیرهای در شعبه شهرستانها توسط محمد حاجیزاده، برادر حمید چاپ شد. در این گزارش آمدهاست:«… پزشک قانونی تعداد ضربههای دشنه فرورفته در سینه برادر را ۲۷ از زیر گلو تا زیر ناف و ضربهٔ وارده به سینه کارون را بالغ بر ده ضربه دانسته بود… آثار ضربه سخت و مشت در سر و صورت، پارگی قلب و ریه و دستگاه گوارش، بریده شدن انگشتان دست راست حمید تا روی پوست، بنا به نظر پزشک قانونی با هر ضربه کارد حمید تیغه چاقو را میگرفته و قاتل میکشیده و برای باری دیگر فرومیکردهاست که منجر به این گردیده که کف دست بشود پر از شیارهای عمیق شقاوت! …کسانی که در غسالخانه حضور داشتهاند یا جسد کارون را دیدهاند از جای آثار نیش چاقو بر روی گوش، صورت و پشت کارون گفتهاند که باید این آثار قبل از پارهپاره کردن سینه، قلب و شکم کارون روی داده باشد. بعضی نیز که به دقت به صورت کارون نگاه کردهاند به قول روستاییهای ما حالت «گرگ پدمک» را در چهره کارون دیدهاند. اصطلاح «گرگ پدمک» در خصوص روبرو شدن گوسفند با گرگ به کار میرود، در این حالت وقتی که گوسفندی به ناگهان گرگ را در مقابل خود میبیند چشمهایش از حدقه میزند بیرون و هرگونه توان و حرکتی از گوسفند سلب میشود، در برابر گرگ میایستد و گرگ راحت او را میدرد.
صحنه قتل به دقت نظامیگونه و استادانه طراحی گردیده بود. اگر چه پس از دو سه روز، هم ما قضیه را فهمیده بودیم و هم آگاهی!…»ارس حاجیزاده که کمی پس از قتل به خانه میرسد این گونه صحنه را شرح میدهد:«دندونای بابامُ شکستهبودن، فکر کنم با چوب. استخونای انگشتاش معلوم بود، انگشتای دست راستشُ قطع کرده بودن، بدنش سوراخ سوراخ بود. طناب انداخته بودن دور گردنش، از طناب رخت خونهٔ خودمان بریده بودن. غیر استکان بابام سه تا استکان نعلبکی توی سینی بود.»او صحنه قتل کارون را نیز این گونه شرح میدهد:«چشمای کارون راست و ایستاده بود. دهنشُ پاره کرده بودن. وسط سینهش، پایین قلبش یه چیز سفیدی بود. رفتم جلو تکهٔ چربی بود خواستم ورش دارم نتونستم.»
پیگیری قتل.
ارس حاجیزاده در مورد پیگیری قتل پدر و برادر خود میگوید «وقتی بازپرس پرونده میگفت این قتل انگیزهای به بزرگی چنار میخواهد و وقتی سرهنگ پوررضاقلی، رئیس وقت آگاهی کرمان در برابر سوالهای ما سرش را پایین میانداخت هنوزم نفهمیده بودیم اصل ماجرا چیست. بیشتر از دوماه از قتل بابا و کارون گذشته بود که گفتند آقای مختاری مفقود شده. او به مراسم ختم بابا آمده بود. چندین روز بعد هم آقای پوینده ناپدید شد و بعد آقای فروهر و خانم اسکندری کشته شدند.» فرخنده حاجیزاده دربارهٔ پرونده برادر و برادرزادهاش میگوید: «تمام این سالها پیگیریهای ما ادامه داشت، همه جا رفتیم، هر کاری هم توانستیم کردیم، از طرفی هم از سوی وزارت اطلاعات تحت فشار بودیم و احضار و بازجوئی میشدیم در نهایت هم که گفتند یک اشتباه ساده بوده؛ یعنی با ضربات چاقو برادر و برادرزادهام را سلاخی کردند و گفتند اشتباه ساده بوده. چند سال پیش هم در آستانهٔ بازنشستگی من، مرا مجبور کردند بنویسم که در قتل برادرم آنها مقصر نبودهاند».
کتابشناسی.
حاصل ۴۹ سال زندگی وی چندین کتاب است:
و سایر دفتر شعر، دفاتر خاطرات کودکی، نوجوانی و جوانی که برخی چاپ شده و در دست چاپ هستند.
نمونهای از غزلیات.
مسوزان وطنم را
<templatestyles src="شعر/styles.css"/><templatestyles src="نستعلیق/styles.css"/>
غفلت گوهر شکنان
<templatestyles src="شعر/styles.css"/><templatestyles src="نستعلیق/styles.css"/>
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248852 |
248854 | گاگریو | گاگریو در بختیاری و کهگیلویه به نامهای دیگری مانندِ «گوگِریو» و «سُروُو» که مخففِ "سرودهٔ عزا" است گفته میشود.
گاگریوسبک های مختلفی داردکه هرطایفه ازهفت لنگ وچهارلنگ تا ایلات کهگیلویه هر کدام یک سبک خاص دارند،مثل سبک بهداروندباب،سبک دورکی باب،سبک چهارلنگ باب، سبک بویراحمدی ، دشمنزیاری و بهمئی البته این سبکها درتمام مناطق بختیاری و کهگیلویه اجرا میشود و به محدوده خاصی ختم نمی شوند.
گاگریویا[دونگ دال ]درزبان بختیاری یعنی نوای غمگین قدیمی ترین گاگریوهابه سبک زنانه خوانده می شونداین سبک ازموسیقی بسیارغمگین وسوزناک است که درهنگام سوگواری ومرگ یکی ازافرادهرتیره بستگی به جایگاه اجتماعی فردمتوفی خوانده میشوداین سبک درمناطق هفت لنگ نشین وچهارلنگ نشین به یک صورت اجرامی شود[مردان نیزبه این سبک درمراسمات عزاداری تسلط کامل دارندودرحالاحاظراین سبک بیشترتوسط مردهاخوانده می شودودرمقابل مبلغی دریافت میکنند]
"دنگدال "به گویش میوندی هم باز به معنی گاگریو میباشد
محتوا.
گاگِریوها شعر هستند و در دستهٔ اشعار بختیاری جای میگیرند. این اشعار عمدتاً در مراسمِ عزاداری بختیاریها و بیشتر توسطِ زنان خوانده میشود اما امروزه با گسترش و دگرگونی وضعیتِ اجتماعی و ساخت مساجد و امکاناتِ صوتی، مردان نیز گاهی به خواندنِ گاگریو روی میآورند.
گاگریوها معمولاً با توجه به خصوصیاتِ فردِ در گذشته و توسط زنان بهشکلِ فی البداهه خوانده میشوند و معمولاً با تغییرِ نام و کلمات، شعر را بگونهای متناسب با وضعیتِ درگذشته میخوانند. مضمونِ این ابیات شرحِ خوبی، مِهر، میهمان نوازی، سوارکاری، تیراندازی، شجاعت و رشادتِ شخصِ درگذشتهاست. همچنین زنانِ در گذشته نیز به صفاتِ پاکدامنی، مهمان نواری، تلاش در خانه و مضامینی از این دست ستوده میشوند.
وزن گاگریوها.
در گاگریوها وزن و قافیه معمولاً رعایت میشود. هرچند که گاهی یک مصرع نسبت به مصرعِ پیشینِ خود، یک یا چند هجا بیشتر یا کمتر دارد. اما معمولاً وزن و قافیه در این اشعار به خوبی رعایت میشود. بهطور خلاصه میتوان گفت که بیشترِ زنانِ بختیاری طبعِ شعر داشته و اشعاری را به شخصِ درگذشته نسبت داده و با همخوانی و بهشکلِ گروهی، با سوز و گدازی خاص میخوانند.
رسوم.
محورِ همهٔ اشعارِ گاگریو، غم و عزاست. در آغازِ خواندنِ گاگریو، رسم بر اینست که یکی از زنانِ سرشناس و «بی بی» های ایل شروع به خواندنِ بیتی از گاگریوه میکند و همهٔ زنان نیز با وی همنوا میشوند و آن بیت، بیتِ ترجیعی میماند که زنان پس از خواندنِ هر چند بیتی آن بیت را دوباره تکرار میکنند. معمولاً پس از خواندنِ چهل بیت یا کمتر، زنِ دیگری خواندنِ اشعار و تکرارِ آنها را بعهده میگیرد و زنانِ دیگر نیز با وی همنوا شده و این کار در مجالسِ ترحیم ممکنست ساعتها به درازا بینجامد.
انواع گاگریو.
گاگریوها با توجه به محتوای آنها به چند دسته تقسیم میشوند:
مانند:
<templatestyles src="شعر/styles.css"/><templatestyles src="نستعلیق/styles.css"/>
<templatestyles src="شعر/styles.css"/><templatestyles src="نستعلیق/styles.css"/>
<templatestyles src="شعر/styles.css"/><templatestyles src="نستعلیق/styles.css"/>
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248854 |
248855 | اراتوستن | اِراتوستِن یا اراتوستنِس (به یونانی: ) (حدود ۲۷۶ – حدود ۱۹۴ پیش از میلاد) ریاضیدان، شاعر، ورزشکار، جغرافیدان و ستارهشناس یونانی دوران اسکندر بود.
زندگینامه.
او در قورینا (یا سیرن، در کشور لیبی امروزی) چشم بجهان گشود. نخستین کسی بود که توانست محیط زمین را با استفاده از تفاوت زاویه تابش خورشید در اسکندریه و اسوان بدست آورد. منابع و کتابهای لازم را در اسکندریه، مرکز فراگیری علوم و فنون آن روزگار، سراغ داشت لذا به آنجا رفت و سرکتابدار کتابخانهٔ (کتابخانه قدیم اسکندریه) آنجا شد. اراتوستن آثاری از خود بهجای گذاشته که برای جغرافیای ایران قدیم هم گرانبها است. استرابون در کتابهای خود نام او را بسیار آورده و گفتههای او را سند دانسته. اراتوستن نخستین نویسندهٔ خارجی است که نام ایران و خلیج پارس را یاد کرده. او ایران را آریانا و خلیج پارس را Persian Gulf نامیدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248855 |
248857 | جان گرینلیف ویتیر | جان گرینلیف ویتیر متولد ۱۸۰۷ و متوفی ۱۸۹۲، شاعر آمریکایی قرن نوزده میلادی.
وی اهل ماساچوست بود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248857 |
248858 | جونز وری | جونز وری متولد ۱۸۱۳ و متوفی ۱۸۸۰، شاعر آمریکایی قرن نوزده میلادی.
وی اهل ماساچوست بود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248858 |
248859 | جیمز راسل لوول | جیمز راسل لوول ( تلفظ: ؛ زادهٔ ۲۲ فوریهی۱۸۱۹ – درگذشتهٔ ۱۲ اوت ۱۸۹۱)، شاعر و دیپلمات اهل ایالات متحدهٔ آمریکا بود. وی اهل ماساچوست بود و در دانشگاه هاروارد در رشته حقوق تحصیل کرد. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248859 |
248860 | امهرست، ماساچوست | امهرست در لهجه محلی "ه" آن خوانده نمیشود شهری در غرب ایالت ماساچوست در کشور آمریکا است.
دانشگاه ماساچوست در امهرست در اینجا قرار دارد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248860 |
248861 | گنجعلی خان | گنجعلی خان از حکام مشهور زمانِ شاه عباس صفوی است که از سال ۱۰۰۵ تا ۱۰۳۴ هجری قمری بر کرمان فرمانروایی و آثار و بناهای زیادی بنا کرد و در آبادی این منطقه کوشش کرد. گنجعلی خان از افراد یکی از طوایف ایران، یعنی طایفه «زیک» بود.
زندگینامه.
آن روزهایی که عباس میرزا (همان شخصی که بعدها شاه عباس شد) در هرات تحت نظر بود، گنجعلی بیگ از امرای زیک در جرگ خدام مخصوص و معتبر درگاه شاهزاده بود و از کمال کاردانی به هر خدمتی که مأمور شدی حسن کفایت ظاهر کردی. قرار بود به دستور شاه اسماعیل دوم عباس میرزا هم مثل سایر شاهزادگان بقتل برسد. اما در همان روز خبر مرگ شاه رسید(۹۸۵ه.ق ۹۵۵ه.ش ۱۵۷۷م) و علیقلیخان شاملو و مرشد قلیخان استاجلو و همین گنجعلی بیگ شاهزاده را حفظ کردند و بعدها او را بطرف پایتخت حرکت دادند. در مشهد بود که مرشد قلیخان لقب خانی به گنجعلی بیگ داد و او گنجعلی خان شد.
شاه عباس همیشه به گنجعلی خان احترام میگذاشت و او را بابا خطاب میکرد.
گنجعلی خان از ۱۰۰۵ه.ق (۹۷۴ه.ش) (۱۵۹۶م) تا ۱۰۳۴ه.ق (۱۰۰۲ه.ش) (۱۶۲۴م) حاکم کرمان بوده و پس از او نیز پسرش محمدذوق حکومت کرمان را داشت. حوزه حکومتی گنجعلی خان از مرز فارس تا سرحد قندهار کشیده میشد و تمام کرمان و بلوچستان و قائنات و سیستان را در بر میگرفت.
گنجعلی خان از امرایی است که در زمان او اقدامات بسیار اساسی و مهمی در کرمان شدهاست. تمام راهها که به دریا ختم میشد امن و امان شد و تجارت رونق گرفت.
گنجعلی خان با سپاه کرمان در بیشتر لشکر کشیهای شاه عباس شرکت داشت چنانکه در ۱۰۰۶ ه.ق از طریق طبس به جنگ ازبکان رفت و در سال ۱۰۱۱ ه.ق برای دفع عبدالباقی خان ازبک خود را به خراسان رسانید و در این جنگ امرای بزرگی مثل اللهوردی خان نیز حضور داشتند. در سال ۱۰۱۳ ه.ق برای جنگ با عثمانیها به آذربایجان رفت و تا دریاچه وان رسید. در سال ۱۰۲۰ه.ق به بلوچستان لشکر کشید و قلعه بن فهل (بم پور) را گرفت. در سال ۱۰۲۵ه.ق عازم گرجستان و جنگ با عثمانی شد. در سال ۱۰۲۸ که شاه عباس عازم قندهار شد گنجعلی خان نیز با او بود و در همین وقت بود که حکومت قندهار و توابع را هم به ایالت پناه گنجعلی خان حاکم کرمان التفات فرمودند.
فرجام کار.
گنجعلی خان در سال ۱۰۳۳ه. ق. یا به روایت صحیحتر در سال ۱۰۳۴ه. ق؛ و هنگامی که بر بالای ایوان ارگ قندهار در تختی که به نرده ی ایوان تکیه داشت خوابیده بود نرده سستی پذیرفته، او در میان خواب و بیداری از تخت خزیده، به پایین افتاده و درگذشت.
پسرانش محمدذوق و علیمردان خان نعش پدر را از قندهار به مشهد مقدس معلی نقل نموده و در روضه رضویه در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) مدفون گردانید.
حکومت گنجعلی خان حدود سی سال طول کشید که درست مقارن با دوران شگفتی و قدرت شاه عباس کبیر است. گنجعلی خان از همان روز نخست ورود خویش شروع به اقدامات عمرانی اساسی کرد. او برای اینکه در وسط شهر تفرج گاههای عمومی وجود داشته باشد ابتدا یک میدان بزرگ ایجاد کرد. این میدان که بیش از ۱۰۰ متر طول و ۵۰ متر عرض دارد از چهار طرف به بناهای اختصاصی محصور گردیده و یک مجموعه عالی از آثار عمرانی عصر صفوی بهشمار میرود.
نامه شاه عباس به گنجعلی خان.
از شاه عباس به گنجعلی خان حاکم کرمان:
گنجعلی خان! جمعی از حرکات و رفتار تو بد میگفتند خواستم شخصاً تحقیق کنم. به همین جهت به کرمان آمدم و همان روزی که تو به جمعی به سرآسیا میرفتی به این شهر رسیدم. با جمعیت به سرآسیا (سراسیاب فرسنگی کنونی) آمدم. سه شب در فلان کاروانسرا ماندم و بر من یقین شد که آنچه درباره تو گفتهاند دروغ و خطا بودهاست.
امروز حکومت هرات و قندهار نیز به حکومت تو اضافه میشود. تو بناهای خود از مسجد و حمام و آب انبار همه را به همان صورت که شروع کردهای تمام کن ... چه، شکایت و فریادهای مردم تمام میشود اما عمارات و آثار خیر باقی میماند ...
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248861 |
248866 | آذرگوی | آذرگوی شهابی را گویند که از شهابهای عادی درخشندهتر است. اتحادیه بینالمللی اخترشناسی، آنرا اینطور تعریف میکند که از هر سیارهای درخشش بیشتری دارد (یعنی از قدر ظاهری ۴− (حدود درخشندگی ناهید) درخشانتر است). آذرگویها چگالی کمی دارند و هنگام برخورد با جو زمین، سرعتی بین ۱۱ تا ۷۲ کیلومتر در ثانیه دارند.
یک آذر گوی به قدر ۴- تکه آهن یا سنگی به وزن ۵۰ گرم است. برای آنکه آذرگویی با نورانیت شدید مثلاً از قدر ۱۲- دیده شود وزنش حتماً باید ۳ تا ۵ کیلوگرم باشد. چنین آذر گویی حتماً به زمین میافتد در واقغ شهابهایی نورانیتر از قدر ۸- بدون شک خود را به زمین میرسانند.
نورانیترین آذر گویی که تاکنون مشاهده و ثبت شدهاست شهابی از قدر تقریبی ۲۲- (به نورانیت خورشید) بودهاست که در شب ۱۳ آذر ۱۳۵۱ آسمان منطقه سوماوا در کشور چک را برای مدتی روشن کرد. متأسفانه هیچ تکهای از این آذر گوی یافت نشد. آذر گویهای نورانی گاهی چنان منفجر میشوند که چیزی از آنها باقی نمیماند و آنها را بولید مینامند. قدر ظاهری بولید ۱۴− یا از آن درخشانتر است. البته اتحادیه بینالمللی اخترشناسی تعریفی رسمی برای بولید ارائه نکردهاست و آنرا عموماً با آذرگوی مترادف در نظر میگیرد. اخترشناسان غالباً وقتی از واژه بولید استفاده میکنند که منظور نظرشان آذرگویی باشد بسیار درخشان و مخصوصاً آنی که منفجر هم بشود. در اواخر قرن بسیتم میلادی اینطور باب شد که هر شی آسمانی را که با زمین برخورد کند و منفجر شود را، بدون توجه به اینکه سیارک باشد یا شهاب، بولید بنامند.
بازگشتار.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248866 |
248870 | سیدنی لنیر | سیدنی لنیر متولد ۱۸۴۲ و متوفی ۱۸۸۱، شاعر آمریکایی قرن نوزده میلادی.وی اهل جورجیا بود و در دانشگاه جانز هاپکینز تدریس نمود.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248870 |
248874 | رابرت فراست | رابرت فراست (به انگلیسی: Robert Frost) (زاده ۲۶ مارس ۱۸۷۴، سان فرانسیسکو – درگذشته ۲۹ ژانویه ۱۹۶۳، بوستون) شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی بود.
وی در دانشگاه میشیگان تدریس می نمود. شعرهای رابرت فراست کلاسیک و همه از وزن و قافیه برخوردارند. بیشتر این شعرها در بندهای آغازین، خواننده را به دیدن منظرهای فرا میخوانند و در بندهای پایانی نتیجهٔ فلسفی را به وی پیشکش میدارند. چنانکه خود فراست هم در جایی میگوید: «شعر با خیال و زیبایی آغاز میشود و با حکمت پایان میگیرد».
شعرهای فراست در اوج بیپیرایگی سرشار از نوعی اندیشمندی و ژرف نگریست و گو اینکه مصالح شعرش را سادهترین اشیاء و عناصر تشکیل میدهد، اما در نهایت به غنای معنایی و حقیقت زندگی و انسان و سر انجام هستی گره میخورد. غنایی که گاه شنل طنز و کنایه و نماد را بر دوش دارد و گاه جامهٔ تمثیل و روایتهای داستانی را بر تن میکند. وی با نخستین مجموعهٔ شاعرانهٔ خود «خواست کودک» که ازرا پاوند نقد ستایشآمیزی بر آن نوشت، هستی شاعرانهٔ خویش را در جهان ادبیات به ثبت رسانید و پس از آن چهار بار جایزهٔ پولیتزر را نصیب خود کرد.
تخصص فراست بیشتر در سرودن اشعار عاشقانهاست و در همانهاست که خیال بیهمتای خود را در زیباترین تشبیهات و واژگان میپیچد و چونان گنجینهای از زیبایی به دست خواننده میدهد. از آن میان میتوان به شعر عاشقانهٔ خیمه ابریشمی اشاره داشت. در این شعر فراست با نهایت ظرافت زیبایی خیمهای را- از بندها تا تیرک میانی - وصف میکند و در پایان شعر نتیجه میگیرد که آن تیرک میانی «تو» هستی که در جامهای ابریشمی قرار داری. فراست خود در مورد تاریخچهٔ این شعر میگوید در کودکی یک روز صبح مادرش در لباس کلاسیک انگلیسی با دامنی بلند و ابریشمین از پنجره میبیند و این زیباترین صحنه از همان زمان در ذهنش مینشیند و بعدها این شعر از آن خاطره آفریده میشود.
زندگینامه.
«رابرت لی فراست» چکامهسرای پرآوازهٔ آمریکایی، فرزند «ایزابل مودی» و «ویلیام پریسکات فراست» در ۲۶ مارس ۱۸۷۴ در «سان فرانسیسکو» چشم به جهان گشود. مادرش آموزگار و پدرش روزنامهنگار بود و او به یاد ژنرال ایی.لی. نامگذاری شد.
در ۱۸۸۰ به کلاس اول رفت، اما در مدرسه دوام نیاورد و در ۱۸۸۱ نیز همین روش را در پیش گرفت. سرانجام در ۸۲ خانوادهاش پذیرفتند که در خانه و با آموزگار سرِخانه درس بخواند؛ و همین ایام بود که آموزگار دریافت که وی در تنهایی صداهای دیگری را میشنود و مادرش را آگاه گردانید که وی از موهبت شنوایی و بینایی خارقالعادهای برخوردار است.
در پنجم می ۱۸۸۵ هنگامی که رابرت فراست یازده ساله بود، پدرش را بر اثر بیماری سل از دست داد و مادر پس از پرداخت تمامی هزینههای خاکسپاری و موارد دیگر تصمیم گرفت با دو فرزندش رابرت و جنی برای ادامهٔ زندگی به «لارنس، ماساچوست» نزد خانوادهاش برود، در حالی که فقط ۸ دلار در جیب داشت. در خانهٔ جدید که بر اساس انضباط سختی اداره میشد، به بچهها بد میگذشت. اما چارهای نبود. پس از چندی بر اساس امتحان ورودی دبستان، مدرسه رابرت را در کلاس سوم و جنی را که کوچکتر بود، در کلاس چهارم ثبت نام کرد.
در سال ۱۸۹۰ هنگامی که رابرت فراست، با عنوان دانش آموز ممتاز، مدرسهٔ ابتدایی را تمام کرده بود، نخستین شعرش که «La Noche Triste» نام داشت در بولتن مدرسه به چاپ رسید. نوزده ساله بود که مجلهای محلی یکی از اشعارش را به پانزده دلار خرید. پدربزرگش او را همواره از شاعری منع میکرد و به او گوشزد مینمود که گذران زندگی از این راه ممکن نیست، اما این سخنان در رابرت جوان تأثیری نداشت، چرا که سرنوشت او پیشاپیش نوشته شده بود.
در سال ۱۸۹۱ پس از به پایان بردن دورهٔ دبیرستان در امتحان ورودی کالج «هاروارد» پذیرفته شد و نیز سردبیر بولتن آنجا گردید و همچنین در همین زمانها بود که با «النور میریام وایت» دیدار کرد و به او دل باخت و پس از پافشاری بسیار در ۱۸۹۵ زمانی که خبرنگار «دیلی آمریکن» بود، با او ازدواج کرد. اما خوشبختیهای سادهٔ زندگی او بسیار بیدوام بود و با فرارسیدن سال ۱۹۰۰ از هم فرو پاشید. این سال برای رابرت ۲۶ ساله، سال خوبی نبود چرا که در ۸ ژوئیه پسرش «الیوت» را بر اثر بیماری وبا از دست داد، سپس النور همسرش بهخاطر مرگ الیوت دچار افسردگی شدید گردید و بعد مادرش به علت سرطان به جهان دیگر پیوست.
پس از آن رابرت چند سالی دیگر در آمریکا ماند و به کشاورزی پرداخت و چون کشاورز کامیابی نبود، همزمان آموزگاری کرد، بهطوریکه اول به صورت نیمهوقت و سپس تماموقت درآکادمی پینکرتون به تدریس ادبیات انگلیسی پرداخت، در این میان شعر هم میسرود و به گاهنامههای گوناگون میفرستاد که گهگاهی به چاپ میرسید. اما ناگهان در سال ۱۹۱۲ تصمیم گرفت با خانوادهاش به انگلیس مهاجرت کرده تمامی زندگی خود را صرف نوشتن کند. این قمار برای او بُرد بسیار به بار آورد، چرا که در انگلیس نخستین کتاب که از او به چاپ رسید خواست کودک توجه همگان را برانگیخت و باعث شد که رابرت به جرگهٔ شاعرانی از قبیل ازرا پاوند، هیلدا دولیتل و… درآید. اما دیری نپایید که با شنیدن خبر چاپ کتابش در ۱۹۱۵ به آمریکا بازگشت و از آن به بعد بود که قلههای شکوفایی شاعرانهاش یکی پس از دیگری آشکار گردید، چنانکه در آغاز سال ۱۹۲۳ هنری هولت برگزیدهٔ اشعار و در نوامبر همان سال کتاب نیوهمپشایر از او به چاپ رساند و نیز دانشگاه ورمانت به او مدرک (Litterarum Humaniorum Doctor LHD) عطا نمود. در می ۱۹۲۴ جایزهٔ پولیتزر را برای کتاب نیو همپشایر نصیب خود کرد و همچنین از دانشگاه ییل و کالج میدلبری به مدرک افتخاری نائل آمد. در ۱۹۲۸ هولت کتاب «غرب می گریزد» او را چاپ کرد و نیز برای نخستین بار با تی.اس. الیوت شاعر مشهور انگلستان دیدار نمود. سه سال بعد در ۳۱ جایزهٔ پولیتزر را برای مجموعهٔ اشعارش دریافت کرد. پنج سال بعد از آن در ۳۶ هولت کتاب A Further Ring او را به چاپ رساند که این کتاب سال بعد ۱۹۳۷ جایزهٔ پولیتزر را دریافت نمود.
سال بعد، همسرش النور را بخاطر نارسایی قلبی از دست داد اما در همان سال رابرت فراست که سرمست از بادهٔ موفقیت و عشق بود به کاتلین موریسون پیشنهاد ازدواج داد. کاتلین نپذیرفت ولی فراست در ادامهٔ احساسش به وی کتاب «درخت زمستانی» را که در آوریل ۴۲ از او منتشر شد، به کاتلین موریسون پیشکش کرد، که سال بعد این کتاب نیز برندهٔ جایزهٔ پولیتزر شد.
دو سال بعد یعنی در مارس ۱۹۴۵ هولت کتاب A Mosque Reason و در می ۱۹۴۷ کتاب «بوته بلند» را از او به چاپ رسانید و نیز در همین سال دانشگاه برکلی هفدهمین مدرک افتخاری را به وی اعطا کرد. دو سال بعد در ۴۹ مجموعهای کامل از اشعار او به چاپ رسید و یک سال بعد از آن سنای آمریکا روز تولد او را به عنوان روز یادبودِ فراست پذیرفت.
در سال ۵۳، عضویت آکادمی شاعران آمریکا به او اعطا شد و متأسفانه در همین سال هم به خاطر سرطان پوست تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در سال ۵۵، مجلس قانونگذاری ورمانت کوهی را به نام او کرد و سال بعد کندی رئیسجمهور از او خواست که در مراسم نخستین ریاست جمهوری – که در ۱۹۶۱ برگزار میشد - همراهیاش کند، رابرت فراست شعری هم برای مراسم سرود اما به علت بیماری و ضعف، خود قادر به خواندن آن نشد.
در ۱۹۶۲، هولت کتاب In The Clearing را از او به چاپ رسانید و نیز در همین سال با وجودی که گرفتار ذاتالریهٔ سختی شده بود برای شرکت در یک برنامهٔ تبادل فرهنگها به دعوت کندی به اتحاد جماهیر شوروی رفت، اما آنقدر خسته و بیمار و ضعیف شده بود که در شوروی قادر به ترک بستر خود نگردید پس نیکیتا خروشچف نخستوزیر شوروی خود به دیدار او رفت.
رابرت فراست در بازگشت از این سفر تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما پزشکان دریافتند که سرطان مثانه و پروستات او پیشرفتهتر از آن است که درمان شود.
وی با همهٔ این احوال زندگی خود را تا سال ۶۳ ادامه داد و در این سال هم جایزه بولینگن را از آن خود کرد؛ اما در هفتم ژانویه دچار انسداد خون شد و در ۲۹ ژانویهٔ همان سال اندکی بعد از نیمه شب درحالیکه زندگی غرور آفرینی را از خود بر جای میگذاشت، چشم از جهان فرو پوشید و در مقبرهٔ خانوادگیشان در بنینگتون، ورمانت به خاک سپرده شد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248874 |
248877 | والاس استیونز | والاس استیونز (متولد ۱۸۷۹ پنسیلوانیا - متوفی ۱۹۵۵)، شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی.
والاس استیونس در ریدینگِ پنسیلوانیا در 1879 دیده به جهان گشود و در هارتفورد، کانکتیکت در 1955 دیده از جهان فروبست. از شعر او استقبال دیرهنگامی صورت گرفت و نخستین مجموعهی او به نام "هارمونیوم" در سال 1923 منتشر شد که استیونس چهل و چهار سالگی را میگذراند. مجموعهی بعدی او "ایدههایی دربارهی نظم" سیزده سال بعد در 1936 به چاپ رسید و سپس چندین اثر دیگر که اوجشان انتشار "مجموعه اشعار" او در سال 1955 بود که با آن جایزهی شعر پولیتزر و دومین جایزهی ملی کتاب شعر را از آن خود کرد. نسخهی کاملتری از آثار استیونس در سال 1967 با نام "نخل در انتهای ذهن" به ویراستاریِ دخترش، هالی استیونس منتشر شد و نکتهی مهم اینکه این اثر برخی از اشعار متأخر وی را که در "مجموعه اشعار" وجود نداشت در بر میگرفت. استیونس وکیل بود و از سال 1916 به بعد با «شرکت بیمه و حوادث هارتفورد» همکاری داشت و در آن جا بر روی دعویات مربوط به ضمانت و تعهدات آن کار میکرد. او حتی مقالات کوتاهی دربارهی بیمه نگاشت که همراه با شمار زیادی از نوشتههای جذاب دیگر در "آثار منتشر شدهی پس از مرگ" به سال 1959 و همینطور در ویراست کاملتری به سال 1989 منتشر شد. او در سال 1934 به سمت معاونت شرکت منصوب شد، اما از آن پس از همهی ترفیعات کاری دیگر اجتناب کرد. او به کارش مفتخر بود و در عین حال گویا بهخوبی از پس آن برمیآمد، و همین برای زندگی استیونس کافی بود.
او در «مردی با گیتار آبی» مینویسد،
شعر
فراتر از موسیقی باید که بنشیند
بر جای بهشت پوچ و چامههایش،
خودمان در شعر باید که بنشینیم بر جایشان
حتی در میان صدای سیمهای گیتارتان
جوایز.
برنده جایزه پولیتزر در زمینه شعر در سال (۱۹۵۵) است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248877 |
248880 | ازرا پاوند | ازرا وستون لومیس پاوند (زاده – درگذشته )، شاعر آمریکایی ایرلندیتبار و از خاندانی اشرافی و اصیلِ ایرلندی در قرن بیستم میلادی بود. او در انگلستان از پیشگامان نهضت تصویرگرایی شد و نخستین گلچین شعر پیروان این جنبش را با عنوان تصویرگرایان منتشر کرد. او با همکاری ویندها لویس مجلهٔ بلاست را منتشر کرد که ناشر افکار ورتیستها بود. وی مخبر خارجی مجله شعر هم بود و در همین سالها سردبیری مجلهٔ لیتل ریویو را هم بر عهده داشت. او متأثر از شعر یونان باستان، اشعار شرقی، ترانههای سدههای میانه و شیوه پرداخت نمادگرایانه بودهاست.
به دلیل عقاید سیاسی جنجالی، آثار او همچنان مانند زمان حیات وی، بحثبرانگیز تلقی میشود.
وی اهل آیداهو بود و در ایتالیا درگذشت.
فعالیت سیاسی.
در دهه سی و چهل میلادی، او نظریههای فاشیستی بنیتو موسولینی را پذیرفت و حمایت خود را از آدولف هیتلر بیان داشت. طی جنگ جهانی دوم، دولت ایتالیا به وی پول پرداخت تا برنامههایی رادیویی در انتقاد از ایالات متحده آمریکا، فرانکلین د. روزولت و یهودیان بسازد. در نتیجه، پس از اتمام جنگ، به دست آمریکاییها دستگیر شد و ماهها در زندان ماند. او مدت سه هفته نیز در یک سلول کوچک نگهداری شد و همین باعث شد تا از نظر روانی آسیب ببیند. به همین دلیل نمیتوانست در دادگاه حاضر شود به مدت دوازده سال در یک بیمارستان روانی واقع در واشینگتن محبوس شد.
سرانجام با تلاشهای نویسندگان دیگر، او از بیمارستان روانی آزاد شد، به ایتالیا بازگشت و تا پایان عمر در این کشور زندگی کرد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248880 |
248883 | ماریان مور | ماریان مور متولد ۱۸۸۷ و متوفی ۱۹۷۲، از زنان شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی است.
وی متولد میزوری بوده و برنده جایزه پولیتزر سال ۱۹۵۱ است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248883 |
248885 | حروفچینی کردی | حروفچینی کردی حروفچینی یکی از بخشهای اساسی صنعت چاپ و نشر است و هر ناشری باید اطلاعات تخصصی و کاملی درزمینهٔ حروفچینی کامپیوتری داشتهباشد. بهدلیل نداشتن این آشنایی در میان بسیاری از ناشران زبان کردی، از روشهای غیراستانداردی استفاده میشود که باعث کاهش سرعت انتشار و تأثیر متن و افت کیفیت آثار میشود.
الفبای سورانی.
الفبای سورانی در میان کردهای ایران و عراق، که تحت تأثیر الفباهای فارسی و عربی بودهاند، رایج است. الفبای رسمیِ مورد استفاده دولت محلی کردستان عراق نیز سورانی است.
چیدمان صفحهکلید.
چیدمان صفحهکلید (Keyboard layout) مشخص میکند که با فشردن هر کلید از سختافزارِ صفحهکلید، کدام یونیکد به ویندوز برگردد، و بهاصطلاح چیدمان یا آرایش صفحهکلید را مشخص میکند.
یونیکاتب (Uniscribe).
هنگامی که متنی تایپ میشود، یونیکدها به ترتیبی که تایپ شدهاند (نه لزوماً ترتیبی که قرار است نمایش داده شوند) در کامپیوتر ذخیره میشوند. سپس این برنامه اطلاعات لازم را برای حالت و ترتیب قرارگرفتن حروف در کنار هم را درهنگام چاپ یا نمایش مشخص میکند. نسخههای مختلفی از "Usp10.dll" (منبع دادههای Uniscribe) وجود دارد که نسخههای بعد از سال ۲۰۰۲ همهٔ حروف الفبای سورانی را بهدرستی تحلیل میکنند. هر نرمافزاری میتواند از نسخهٔ جداگانهای از Usp10.dll استفاده کند (مانند مایکروسافت آفیس و گوگل ارث) یا از نسخهٔ ویندوز استفاده کند.
قلمهای کردی.
قلم کردی در اصطلاح به قلمی میگویند که نگارههای (glyph) الفبای سورانی را داشتهباشد.
قلمهای Ali.
در حروفچینی با قلمهای Ali-Font از Keyboard layoutهای عربی یا فارسی استفاده میشود و در طراحی قلم بهجای نگارههایی از عربی یا فارسی، نگارههای کردی قرار داده شدهاست. در داخل قلم، مثلاً نشانهٔ «َ» را به v کوچک و «ة» را به «ه» کردی تغییر دادهاند. برای نمونه، بهجای «ڵهڕ»، «لَةرِ» تایپ میشود. تایپ کردی با این قلمها کُند و خستهکننده است و حروفچینها برای انجام آن دستمزد بیشتری میگیرند. vهای کوچک کاملاً غیرحرفهای طراحی شدهاند و ظاهرِ متن یکدست نیست. مشکل وقتی به گذاشتن متن در اینترنت میرسد، جدیتر میشود و باید متن را به یونیکد تبدیل کرد.
قلمهای «یونیکورد» (Unikurd).
«گروه آی. تی کُرد» ابتدا قلم Unikurd Web را، که کاملاً یونیکد را پشتیبانی میکرد، برای نمایش در سایزهای ریز روی مانیتور ساخت. Unikurd Web فقط در سایزهای ۱۰ و ۱۱ و ۱۲ قابل خواندن است. بسیاری از سایتهای کردی از این قلم استفاده میکنند؛ چون حالت پررنگ (Bold) برای آن طراحی نشده و مرز راستنگارهها داخل نگارهها میافتد و در حالت ClearType، نگارههای لاتین با نگارههای دیگرِ قلم هماهنگی ندارد، کمتر توسط طراحان حرفهایِ سایت مورد استفاده قرار میگیرد. سایر قلمها که مناسب برای چاپ هستند، با جانشینکردن نگارههای قلمهای رایج فارسی و عربی در این قلم ساخته شدهاند. در بسیاری از قلمهای «یونیکورد»، vهای کوچک با دقت طراحی نشدهاند و با نگارههای دیگرِ قلم هماهنگی ندارند و در اندازههای بزرگ برای چاپ غیرقابلاستفاده میشوند.
جدول حروف الفبای سورانی در یونیکد.
نکات:
در نسخههای قبل از سال ۲۰۰۲ از Usp10.dll این حرف به جلویی متصل میشد؛ بنابراین، از “Arabic Letter Heh”+ “Zero width non joiner” استفاده میشد. اما، با توجه به اینکه «ه» (e) در یک متن کردی معمولاً بیشتر از حروف دیگر تکرار میشود، بنابراین، نوشتن آن با دو کاراکتر باعث افزایش اندازهٔ فایل میشود و درضمن برای حذف آن باید دو بار Delete یا Backspace را فشرد.
اگر برای حرف کردی استفاده شود، باید برای دو حالت پایانی از “Arabic Letter Heh” + “Zero width joiner” استفاده کرد که همان مشکلات حرف «ه» پیش میآید.
شاید این دو کاراکتر تفاوت ظاهریِ چندانی نداشتهباشند و در طراحی قلم برای هر دو بتوان یک نشانه را بهکار برد، اما درحقیقت کاملاً متفاوتند. این مسئله مخصوصاً در بحث جستجو و در اسناد رسمی بحرانی میشود. معمولاً مایلند در ایران از «ک» (تابع خط فارسی) و در عراق از «ک» (تابع خط عربی) استفاده کنند. | https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248885 |
248887 | ای. ای. کامینگز | ادوارد استلین کامینگز مشهور به ای.ای. کامینگز، متولد ۱۸۹۴ و متوفی ۱۹۶۲، شاعر آمریکایی قرن بیستم میلادی.
وی اهل بوستون بود و در دانشگاه هاروارد تحصیلات خود را سپری نمود. پدرش کشیش و استاد همان دانشگاه بود. از آثار او میتوان به حدود ۲۹۰۰ قطعه شعر، دو رمان خودزندگینامه، چهار نمایشنامه و چندین مقاله و در کنار آن چندین و چند نقاشی و طراحی اشاره کرد.
کامینگز در زمانِ مرگ، دومین شاعر پرخواننده بعد از رابرت فراست در آمریکا بود.
منتخبی از اشعار کامینگز به نام کارناوال بیصدای شب با ترجمه علی سلامی در سال ۱۳۹۷ از طرف انتشارات سرزمین اهورایی منتشر شد.
نمونه اشعار.
هیچ چیز این جهان که پیش رویِ ماست.
به ظرافت شگفت تو نمیرسد
به ظرافتی که در هر نفس وا میداردم
با رنگِ مهر، مرگ و جاودانگی را رنگی دیگر زنم.
نمیدانم چه در توست که میبندد و میگشاید
تنها میدانم چیزی در من است که میداند
چشمان تو ریشه دارتراند از هر گل سرخ
و حتی باران هم چنین دستان کوچکی ندارد
تنهایی.
برگ
می زیرد
به
شکل
تنهایی
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248887 |
248911 | خانواده تیبو | خانوادهٔ تیبو رمان بلندی است نوشتهٔ روژه مارتن دوگار (۱۹۵۸–۱۸۸۱)، نویسنده فرانسوی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات.
این رمان از سویی به بررسی وقایع اروپا در سالهای ابتدایی قرن بیستم و سالهای جنگ اول جهانی میپردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده توانگر و فرهیخته فرانسوی یعنی خانوادهٔ تیبو را توصیف میکند. فرزند کوچک این خانواده، ژاک تیبو با روح سرکش و رام نشدنیاش سرنوشت خود را در دنیای پیرامونش میجوید و خانواده را ترک میگوید. روژه مارتن دوگار خانواده تیبو را مابین سالهای ۱۹۲۲ الی ۱۹۴۰ نوشت.
ماجرای این رمان که در هشت کتاب روایت شدهاست. با جستجوی دو نوجوان گمشده آغاز میشود. «ژاک» پسر کوچک آقای تیبو و «دانیل» هم کلاسی او که از خانوادهای پرتستان است. برخلاف دیگر رمانهای کلاسیک شمار کاراکترهای اصلی این رمان محدود است و بیشتر حول زندگی دو فرزند آقای تیبو میگذرد. «آنتوان» و «ژاک». آنتوان و ژاک طبعی متفاوت از هم دارند. ژاک طبعی عصیانگر و رمانتیک دارد و برخلاف آن برادر بزرگترش آنتوان سرشتی عاقل و محافظهکار، این تفاوت سرشت، سرنوشتی متفاوت را برای این دو برادر رقم میزند.
عدهای از هواخواهان رماننویسی کلاسیک این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم میدانند.
این رمان به صورت هشت کتاب منتشر شد که عناوین آنها به شرح زیر است:
نقد و بررسی.
. . . در سوسیالیسم مارتن دوگار هیچ چیز سادهلوحانهای نیست. وی به این عقیده نمیرسد که سرانجام روزی فراخواهد رسید که کمال در تاریخ تجلّی کند. . . . به هیچ چیز جز بشر یقین نداشتن و دانستن که بشر هم چیزِ چندانی نیست دردی است که سر تا سر اندام این اثر را که با این حال بسیار قوی و پرمایه است فراگرفته . . . .
آلبر کامو، به ترجمهٔ فارسی منوچهر بدیعی
این کتاب را که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۳۷ است یکی از بزرگترین رمانهای قرن دانستهاند. بررسی دقیق و موشکافانه وقایع فرانسه پیش از جنگ جهانی جلد هفتم کتاب را (در چاپ ایرانی جلدهای سوم و بخشی از جلد چهارم) تا حد یک سند تاریخی ارزشمند جلوه میکنند. اکثر اشخاصی که نامشان در جلد هفتم کتاب (تابستان ۱۹۱۴) آمدهاست اشخاص حقیقی هستند.
بدون شک نویسنده همانگونه که در بالا ذکر میکند رمان خانواده تیبو را در دو جبهه یاد شده به ظرافت و مهارت پیش میبرد. نخست زندگی شخصی خانواده تیبو، از بزرگ خاندان یعنی اسکار تیبو و سپس فرزند اول او یعنی آنتوان و بهطور گسترده زندگی شخصی قهرمان داستان یعنی ژاک تیبو. در رویکردی دیگر دوگار وقایع اروپای قبل از جنگ اول جهانی و اروپای درگیر جنگ را به شکلی حیرتآور از نظر استاد تاریخی نقل میکند. اشراف نویسنده به وقایع رخدادهای اروپا و شناختن افراد دولتی و حزبی و حتی ژورنالیستی بسیار گستردهاست. هنر دوگار آنجا نمایان میشود که او این دو جبهه را با هم میآمیزد.
ممکن است طرفداران «رمان نو» به این رمان بیاعتنایی کنند و آن را در سبک رمانهای نوشتهشده به شیوه کهنه بدانند اما این نکته نباید از نظر پنهان بماند که در آغاز رماننویسی مدرن دو راه بیشتر پیش پای رماننویس نبودهاست: یکی راه تالستوی و دیگری راه داستایوفسکی. اولی راه تصویر نمودن دنیا به شیوه رئالیستی و حقیقی و دوم تصویر کردن دنیا از منظر چشم درون و جدال آن با واقعیتهای دنیای خارج. دوگار آشکارا به راه تالستوی رفتهاست.
«چند سال قبل، از یک نویسندهٔ قویِ فرانسوی رمانی خواندم به نام «خانوادهٔ تیبو». البته آن نویسنده، معروف نیست؛ اما این رمان خیلی قوی است. معمولاً رمانهای بزرگ و قویِ فرانسویها و روسها و دیگر کشورهایی که رمانهای بزرگ از آن جاها منتشر شده، تصویر هنرمندانهٔ واقعیتهای زندگی است. شما کتابهای بالزاک یا ویکتور هوگو یا نویسندگان روسی را ببینید؛ اینها تصویر هنرمندانه یی است از واقعیتهایی که در متن جامعه جریان دارد. این کتاب هم همینطور است. در آن جا، مجموعههای چپ و سوسیالیست در فرانسه و آلمان و اتریش و سوئیس چقدر تلاش کردند برای این که بتوانند جلوی جنگ جهانی اول را - که استشمام میکردند جنگی دارد راه میافتد - بگیرند؛ اما نتوانستند و همهٔ این تلاشها هدر رفت. تلاش آنها برای ایجاد حاکمیت سوسیالیستی بود. بعد از اندکی، این حاکمیت در روسیه ی تزاری به وجود آمد؛ آن هم شد یک تجربهٔ ناموفق دیگر برای این حرکت غربی. تجربهٔ شوروی هم تجربهٔ غربی هاست؛ متعلق به شرق نیست. درست است که در بلوک بندی میگفتند شرق و غرب، اما آن هم متعلق به اروپاست؛ آن هم برآمدهٔ از افکار اروپاییها و از تفکر مارکس و انگلس است؛ یعنی یک تجربهٔ ناموفق.»
به فارسی.
ابوالحسن نجفی این رمان را در اوایلِ دههٔ ۱۳۶۰ به فارسی درآورده و با طرحهای قباد شیوا توسّطِ انتشارات نیلوفر در ایران منتشر کردهاست. مؤخرهای به قلم آلبر کامو به ترجمه منوچهر بدیعی در انتهای این ترجمهٔ فارسی آمدهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248911 |
248928 | شهرستان اردوباد | اردوباد یکی از بخشهای جمهوری آذربایجان است که مرکز آن نیز شهری به همین نام است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248928 |
248954 | زوددرمانی | زوددَرمانی واژهای است در داستانهای تخیلی به قابلیت درمان سریع یک زخم یا بیماری توسط شخصیتهای داستان اشاره دارد.
شخصیتهای زود درمان در این داستانها توان درمان یافتن با سرعتی فراتر از سرعت معمول انسانی و جانوری را دارند.
خاصیت زوددرمانی بیشتر در شخصیتهای داستانی کمیک در کتابهای کمیک مارول کامیکس دیده میشود، زود درمانی وقتی اتفاق می افتد که فرد استفاده کننده آن در معرض یا عارضه شیمیایی قرار گرفته و یا ژن موجود یک حیوان را در بدن خود داشته باشد از استفاده کنندگان آن میتوان به مرد عنکبوتی، هالک ، موربیوس، ولورین و... اشاره کرد .
منابع و پانویسها.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248954 |
248955 | قطار | قطار یا ترَن (در فرانسوی: train) گونهای از ترابری ریلی است که از وسایل نقلیهٔ بههم پیوستهای ساخته شده که برای جابهجایی بار یا مسافران روی ریل راهآهن حرکت میکند.
نیروی محرکه قطار توسط یک لوکوموتیو یا موتورهای جداگانه موجود در هر واگن خودکششی چندگانه تأمین میشود. اغلب از اصطلاح «موتور» به عنوان جایگزینی برای لوکوموتیو استفاده میشود. اگرچه در گذشته پیشرانه بخار، پیشرانه غالب بود، امروزه متداولترین نوع لوکوموتیوها، انواع دیزلی و الکتریکی هستند. انرژی مورد نیاز در لوکوموتیوهای الکتریکی از طریق سیمهای سقفی یا ریلهای اضافی تأمین میشود. قطارها همچنین میتوانند توسط اسبها جابجا شوند، توسط موتور یا کابل یا وینچ سیمی کشیده شوند، با استفاده از نیروی جاذبه در سراشیبی حرکت کنند یا توسط نیروهای پنوماتیکی، توربینهای گازی یا باتریهای الکتریکی به حرکت درآورده شوند.
مسیر قطار معمولاً از دو ریل پیوسته با فاصله ثابت از هم تشکیل شدهاست که ممکن است با ریلهای اضافی مانند ریلهای برقرسان ("ریل سوم") و ریلهای چرخشانهای تکمیل شود. گاهی از مونوریل و مَگ لِو نیز استفاده میشود.
قطارهای مسافربری دارای واگنهای مسافربر بوده و اغلب بسیار طولانی و سریع هستند. در اواخر قرن بیستم سیستمهای ریلی پرسرعت به سرعت شروع به رشد کردند و این موضوع همچنان یک موضوع اصلی برای توسعه بیشتر است. گاهی برای اشاره به سیستمهای تراموای مدرن از اصطلاح «ریل سبک» استفاده میشود، اما ممکن است این اصطلاح به معنای یک فرم متوسط بین تراموا و قطار نیز باشد، شبیه به سیستم حمل و نقل سریع ریلی سنگین.
در قطارهای باری برای حمل کالا یا مواد از واگنهای باری استفاده میشود. امکان حمل مسافر و بار در یک قطار با استفاده از ترکیب مختلط نیز امکانپذیر است.
ماشین آلات ریلی و واگنهایی که برای نگهداری و تعمیر ریلها استفاده میشوند، «تجهیزات نگهداری از راه» نامیده میشوند. به همین ترتیب، ممکن است از قطارهای اختصاصی برای ارائه خدمات پشتیبانی به ایستگاههای موجود در امتداد خط قطار، مانند جمعآوری زباله آنها یا جمعآوری درآمد استفاده شود.
تاریخچه پیدایش و تکامل قطارها.
آغاز به کار قطارها به سدهٔ ۱۵۰۰ میلادی بازمیگردد نخست ریل قطار از جنس چوب ساخته و واگنها توسط اسبان پر قدرت کشیده میشد. قطار بخار در اوایل سده ۱۸۰۰ اختراع گردید قطارها وسایل ترابری مفیدی هستند زیرا بارهای سنگین را به راحتی روی ریل میکشند.
هنگامی که ریچارد ترویتیک برای اولین بار لوکوموتیو مجهز به موتور بخار خود را روی ریلهای فولادی به حرکت درآورد و عصر قطارهای امروزی آغاز گردید.
این اقدام در سال ۱۸۰۴ میلادی و در ولز جنوبی (انگلستان) انجام شد، او ابتدا یک لوکوموتیو با موتور بخار جهت حمل بار با ظرفیت حمل بار به وزن ۲۰ تن (۲۰۰۰۰ کیلوگرم) درست کرد و سپس یک لوکوموتیو با موتور بخار جهت حمل مسافر اختراع کرد و مردم شهر را سوار میکرد و قطار یک دور کامل به دور شهر میچرخید و پول ناچیزی از مردم دریافت میکرد تا اینکه یک روز یکی از چرخهای لوکوموتیو او شکست و پس از آن ریچارد دیگر از لوکوموتیو خود استفاده نکرد و آن را رها کرد.
اما کسی که در تبدیل قطار به وسیله بسیار مهم ترابری عمومی نقش مهمی ایفا کرد جورج استفنسون انگلیسی بود وی یک قطار تقریباً بزرگ ساخت و برای مسافران درون ان قطار خود را به لوکوموتیوی با موتور بخار مجهز کرد.
امروزه هر چند هنوز هم قطارهای بخار در گوشه و کنار جهان دیده میشوند اما دیگر دوران آنها به پایان رسیدهاست. لوکوموتیوهای برقی یا دیزلی جدید به سوخت و نگهداری کمتری نیاز دارند. قطارها به ویژه در حمل بارهای سنگین و نیز جا به جایی مسافران در مراکز شهرها دارای اهمیت زیادی هستند. درسته
اولین قطاری که وارد ایران شد ماشین دودی نامیده میشد و از تهران به شهر ری رفتوآمد میکرد.
تمامی مسیر حرکت قطارها از درون اتاق کنترل تحت نظر قرار دارند. مسئول کنترل علامتها و چراغهای مختلف را برای اطمینان از بازبودن تمام خطها کنترل میکند. لوکوموتیو ران قطار هم با استفاده از چراغها و درجههای مقابل خود با اتاق کنترل ارتباط مستقیم دارد تا از بازبودن مسیر اطمینان حاصل کند.
انواع.
قطارها انواع مختلفی دارند که برای اهداف خاصی طراحی شدهاند. یک قطار میتواند از ترکیبی از یک یا چند لوکوموتیو و واگنهای راهآهن متصل به آن، یا یک واحد چندگانه خودران، یا گاهی یک واگن تنها یا بندبند به نام واگن ریلی تشکیل شود. انواع خاصی از قطارها که در "راه آهن"های مربوط استفاده میشوند عبارتند از: مونوریل، راهآهن سریعالسیر، مَگ لِو، راهآهن اتمسفریک، راهآهن زیرزمینی تایر-لاستیکی، قطار کابلی و قطار چرخشانهای.
قطار مسافربری از یک یا چند لوکوموتیو و (معمولاً) چندین واگن تشکیل شدهاست. از سوی دیگر، یک قطار ممکن است به صورت کامل از واگنهای حامل مسافر تشکیل شده باشد (و دارای لوکوموتیو نباشد) که بعضی یا همه آنها دارای موتور محرک باشند. به این قطارها "قطار خودکششی یا واحد چندگانه (MU)" گفته میشود. در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه خاور دور و اروپا، از قطارهای تندرو بهطور گستردهای برای حمل مسافران استفاده میشود. قطارهای باری به جای واگنهای مسافربری، از واگنهای حمل بار تشکیل شدهاند، اگرچه برخی از قطارهای باری و پستی (به ویژه ایستگاههای پست متحرک) از نظر ظاهری بسیار شبیه قطارهای مسافربری هستند. قطارها همچنین میتوانند ترکیبی مختلط داشته باشند، یعنی هم محل اقامت مسافران بوده و هم وسایل نقلیه باری باشند. این قطارهای مختلط بیشتر برای مسیرهای کم مسافر مورد استفاده قرار میگیرد. در این مسیرها استفاده از قطارهای مسافربری و باری جداگانه مقرون به صرفه نخواهد بود. از قطارهای ویژه نیز برای نگهداری مسیر استفاده میشود. در بعضی از نقاط جهان، این قطارها "تجهیزات نگهداری از راه" نامیده میشوند.
اجزای قطار.
بوژی.
بوژی یک واگن چرخ دار یا گاری الکتریکی است. در اصطلاح مکانیک، بوژی یک شاسی یا چهارچوب چرخ دار است که به وسیله نقلیه متصل میشود. میتوان آن را در محل خود ثابت کرد، مانند یک کامیون باری، یا بر یک مفصل گردنده سوار کرد، مانند یک واگن راهآهن یا یک لوکوموتیو، یا به صورت فنری نصب کرد، مانند سیستم تعلیق چرخ ممتد کاترپیلار. معمولاً بر روی هر واگن یا لوکوموتیو دو بوژی نصب میشود، یکی در یک انتها و دیگری در انتهای دیگر. در یک پیکربندی جایگزین، که اغلب در وسایل نقلیه مفصلی استفاده میشود، بوژیها (اغلب بوژیهای جاکوب) را در زیر اتصال بین واگنها قرار میدهند. اکثر بوژیها دارای دو محور هستند، چرا که سادهترین طراحی است، اما بوژیهایی با حداکثر پنج محور برای واگنهای بارهای بسیار سنگین نیز طراحی و ساخته شدهاند. واگنهای سنگین میتوانند بیش از دو بوژی داشته باشند که از تقویت کنندههای دهانه (Span Bolster) برای تساوی بار و اتصال بوژیها به واگنها استفاده میکنند. معمولاً کف قطار در سطحی بالاتر از بوژیها قرار دارد، اما کف واگن میتواند در بین بوژیها پایینتر باشد، مانند قطارهای دو طبقه برای افزایش فضای داخلی که با مشکل محدودیت ارتفاع مواجه هستند، یا قطارهای بدون پله برای سوار شدن آسان.
پانتوگراف.
پانتوگراف دستگاهی است که بر روی سقف قطار برقی، تراموا یا اتوبوس برقی نصب میشود و وظیفه دریافت برق از خطوط برق هوایی نصب شده در بالای ریل را دارد. قطارها و اتوبوسهای برقی باتریدار در ایستگاههای شارژ، شارژ میشوند. پانتوگراف یک وسیله متداول در این وسایل برای دریافت الکتریسیته است.
چرخقطار.
چرخ قطار یا چرخ ریلی نوعی چرخ است که مخصوص استفاده در مسیرهای ریلی طراحی شدهاست. چرخ به عنوان یک عضو غلتشی عمل میکند، و بهطور معمول به یک محور متصل میشود و مستقیماً بر روی واگن راهآهن یا لوکوموتیو سوار میشود، یا بهطور غیرمستقیم بر روی یک بوژی نصب میشود. چرخهایی نصب شده در زیر واگنها که هرزگرد نبوده و قطار را به حرکت درمیآوردند، چرخ محرک نامیده میشود.
نیروی محرکه.
اولین قطارها با طناب منتقل میشدند، با نیروی جاذبه حرکت میکردند یا توسط اسب کشیده میشدند، اما از اوایل قرن نوزدهم به بعد تقریباً همه قطارها توسط لوکوموتیو بخار به حرکت درآمدند. از دهه ۱۹۱۰ به بعد، لوکوموتیوهای بخار شروع به جایگزینی با موتورهای دیزلی و الکتریکی کردند. اگرچه این اشکال جدید پیشرانه بسیار پیچیدهتر و گرانتر از نیروی بخار بودند، آنها بسیار تمیزتر بوده و به نیروی انسانی بسیار کمتری نیاز داشتند. تقریباً در همان زمان، استفاده از قطارهای خودکششی (چه دیزلی و چه برقی) برای مسافربری رونق گرفت. تا دهه ۱۹۷۰ دیزلی سازی لوکوموتیوها برای استفاده روزمره در اکثر کشورها تکمیل شد. از لوکوموتیوهای بخار هنوز هم در راهآهنهای میراثی برای اوقات فراغت و توریستها استفاده میشود.
کشش الکتریکی هزینه کمتری در هر کیلومتر کارکرد قطار ارائه میدهد، اما به دلیل هزینه اولیه بالا فقط برای مسیرهای پر رفت و آمد توجیه اقتصادی دارد. با اینکه هزینه ساخت ریل و تجهیزات به ازای هر کیلومتر برای قطارهای کشش الکتریکی نسبت به لوکوموتیوهای دیزلی بسیار بیشتر است، اما کشش الکتریکی برای عملکرد دراز مدت و بدون وقفه بسیار قابل اطمینان تر است چرا که در بعضی کشورها هزینه واردات گازوئیل بسیار بالاتر است. قطارهای برقی جریان الکتریکی مورد نیاز خود را از طریق خطوط برق هوایی یا از طریق سیستم برق ریل سوم دریافت میکنند.
یکی از فناوریهای در حال توسعه در رابطه با نیروی محرکه قطارها، استفاده از سلولهای سوختی است که مزیت عدم نیاز به تأسیسات برق رسانی در محل را با مزیت عدم انتشار آلاینده ترکیب میکند، اما مشکل اساسی آن فعلاً هزینه اولیه بسیار بالای وسایل نقلیه سلول سوختی است.
قطارهای مسافربری.
قطار مسافربری شامل واگنهای مسافربر است و اغلب میتواند بسیار طولانی و سریع باشد. این قطار ممکن است یک قطار خودکششی یا خودروی ریلی باشد، یا ترکیبی از یک یا چند لوکوموتیو و یک یا چند تریلر بدون نیروی محرک باشد که به عنوان کالسکه یا واگن شناخته میشوند. قطارهای مسافری بین ایستگاههایی حرکت میکنند، که در آن مسافران میتوانند سوار و پیاده شوند. در اکثر موارد، قطارهای مسافربری طبق یک برنامه زمانی ثابت کار میکنند و از حق اشغال مسیر برتری نسبت به قطارهای باری برخوردار هستند.
برخلاف قطارهای باری، قطارهای مسافربری باید برای سرنشینان برق را برای اهدافی از قبیل روشنایی و گرمایش و غیره تأمین کنند. این برق را میتوان مستقیماً از موتور لوکوموتیو تأمین کرد یا از یک ژنراتور دیزل جداگانه استفاده کرد. از یک ون ژنراتور جداگانه همچنین میتوان برای خدمات مسافربری در جادههای دورافتاده که دارای سیستم تغذیه برق قطار (Head-end power) نیستند استفاده کرد.
قطارهای مسافت طولانی.
قطار تندرو.
یکی از ردههای قابل توجه و درحال رشد قطارهای طولانی مدت ریل سریعالسیر است که معمولاً با سرعتی بالاتر از ۲۰۰ کیلومتر در ساعت (۱۲۰ مایل در ساعت) حرکت میکند و اغلب در مسیر اختصاصی کار میکند که مورد بررسی قرار میگیرد و برای تطبیق با سرعت بالا آماده میشود. اولین نمونه موفق سیستم ریلی مسافربری پرسرعت، شینکانسن ژاپن بود که در اصطلاح عامیانه به آن «قطار گلوله ای» میگویند، که در اکتبر ۱۹۶۴ شروع به کار کرد.
سریعترین قطار چرخدار که روی ریل حرکت میکند ت ژ و فرانسه است که تحت شرایط آزمایش در سال ۲۰۰۷، به سرعت ۵۷۴٫۸ کیلومتر بر ساعت دست یافت، یعنی دو برابر سرعت برخاست هواپیمای مسافربری بوئینگ ۷۲۷. قطار TGV با حداکثر سرعت عملکردی ۳۰۰–۳۲۰ کیلومتر بر ساعت کار میکند، همانطور که ICE آلمان (Inter-City Express) و ایویئی اسپانیا (Alta Velocidad Española) کار میکنند. بالاترین سرعت در حال حاضر در عملیات ارزشیابی برنامهریزی شده ۳۵۰ کیلومتر در ساعت (۲۲۰ مایل در ساعت) متعلق به سیستمهای راهآهن سریعالسیر پکن - تیانجین و راهآهن سریعالسیر ووهان - گوانگژو در چین است.
در بیشتر موارد، مسافرت ریلی پرسرعت با مسافرت هوایی هنگامی که مسافت از ۵۰۰ تا ۶۰۰ کیلومتر فراتر نرود، از نظر زمانی و هزینه ای قابل رقابت است، زیرا مراحل ورود به سیستم و سوار شدن به فرودگاه میتواند حداقل دو ساعت به زمان حمل و نقل کلی بیفزاید. همچنین، وقتی میزان سوخت جت مصرف شده توسط هواپیمای مسافربری در هنگام برخاستن و ارتفاع گرفتن در نظر گرفته شود، ممکن است هزینههای عملیاتی ریل در این مسافتها کمتر باشد. سفر هوایی با افزایش مسافت از نظر هزینه رقابتی تر میشود زیرا هزینه سوخت درصد کمتری از کل هزینه حمل و نقل را تشکیل میدهد.
قطارهای بینشهری.
قطار «بین شهری» اصطلاحی کلی برای هر سرویس ریلی است که از قطارهایی با توقفهای محدود برای ارائه مسافرتهای سریع مسافت طولانی استفاده میکند. خدمات بین شهری را میتوان به سه گروه عمده تقسیم کرد:
قطارهای منطقهای.
قطارهای منطقه ای معمولاً بین شهرها و شهرکها ارتباط برقرار میکنند و در طول مسیر به جوامع کوچکتر شهری (و برخی روستایی) سرویس میدهند. این خدمات برای تأمین تقاضای ترافیک محلی در مناطق کمتر در دسترس ارائه میشوند.
قطار نیمه-سریع.
قطارهای نیمه-سریع دسته خاصی از قطارها هستند. قطارهای نیمه-سریع میتوانند با حداکثر سرعتی بیشتر از قطارهای معمولی بین شهری کار کنند اما سرعت آن به اندازه خدمات قطار سریعالسیر نیست. این خدمات پس از بهبود زیرساختهای ریلی متداول برای پشتیبانی قطارهایی ارائه میشود که میتوانند با سرعت بالاتری ایمن کار کنند.
قطارهای مسافت کوتاه.
قطارهای حومه.
برای مسافتهای کوتاهتر، بسیاری از شهرها دارای شبکه قطارهای رفت و آمدی (که به آنها قطارهای حومه ای نیز گفته میشود) در خدمت شهر و حومه آن هستند. این قطارها یک روش حمل و نقل بسیار کارآمد برای کنار آمدن با تقاضای زیاد ترافیک در یک کلانشهر هستند. در مقایسه با حمل و نقل جاده ای، افراد زیادی را با مساحت بسیار کمتر زمین و آلودگی هوای کم حمل میکند. راهآهن رفت و آمدی در مقایسه با سیستمهای حمل و نقل سریع با فرکانس نسبتاً کمتر، مسافت بیشتری را طی میکند و ممکن است مسیرها را با قطارهای دیگر به اشتراک بگذارد.
قطارهای داخل شهر.
ترانزیت سریع.
شهرهای بزرگ اغلب دارای یک سیستم حمل و نقل سریع هستند که به آنها «مترو» گفته میشود. نیروی محرکه قطارها الکتریکی بوده و، معمولاً این برق از طریق ریل سوم تأمین میشود و خطوط راهآهن آنها از سایر ترافیکها جدا است، و معمولاً بدون تقاطعهای هم سطح هستند. معمولاً آنها در تونلهایی در مرکز شهر و بعضی اوقات روی سازههای مرتفع در قسمتهای بیرونی شهر اجرا میشوند. آنها میتوانند سریعتر از قطارهای سنگین و مسافت-طولانی سرعت گرفته و سرعت خود را کاهش دهند.
از اصطلاح عمومی «ترانزیت سریع» برای حمل و نقل عمومی مانند قطارهای حومه، مترو و راهآهن سبک استفاده میشود. با این حال، این خدمات در متروی شهر نیویورک به عنوان «قطار» شناخته میشود، در حالی که در مترو لندن معمولاً به آن «قطار تونلی» یا «لوله ای» (tube trains) گفته میشود.
تراموا.
در انگلستان تمایز بین «تراموا» و «راهآهن» دقیقاً مشخص و در قانون تعریف شدهاست. در کانادا و ایالات متحده، به این نوع راهآهنهای خیابانی کالسکه برقی (trolleys) یا واگن شهری (streetcars) گفته میشود. تفاوت اصلی فیزیکی بین راهآهن و سیستم واگن برقی این است که دستگاه اصلی در خیابانهای عمومی تردد میکند، در حالی که قطارها از حق-راه-انحصاری برخوردار بوده و از جادههای عمومی جدا میشوند. اغلب، قطار داخل شهری (interurban) طرح-آمریکایی و ریل سبک مدرن با سیستم واگن برقی (trolley system) اشتباه گرفته میشود، زیرا ممکن است در ایستگاههای نزدیک به هم یا ایستگاههای با فاصله زیاد توقف کنند. در برخی از زبانها، به ویژه هلندی، از واژه "تراموا" ("tram") برای اشاره به قطار داخل شهری و ریل سبک مدرن نیز استفاده میشود.
ریل سبک.
از اصطلاح «ریل سبک» گاهی برای یک سیستم تراموای مدرن استفاده میشود، علیرغم اینکه خطوط ریلی سبک عموماً دارای حق-راه-انحصاری هستند، شبیه خطوط راهآهن سنگین (و نه شبیه تراموا). همچنین ممکن است ریل سبک به معنای یک فرم متوسط بین تراموا و قطار باشد، شبیه به مترو، با این تفاوت که ممکن است دارای تقاطعهای هم سطح باشد که در این صورت با دروازههایی برای عبور محافظت میشوند. در اصطلاحات آمریکایی، این سیستمها اغلب «بین شهری» نامیده میشوند زیرا مناطق شهری بزرگتر موجود در مجاورت یک شهر بزرگ را به مرکز شهر متصل میکنند. سیستمهای مدرن ریل سبک معمولاً از «حقوق انحصاری راه» ریلهای سنگین رها شده استفاده میکنند (به عنوان مثال خطوط ریلی سابق) و برای بازآفرینی و احیای مناطق محروم در مجاورت مناطق شهری از آنها استفاده میشود.
مونوریل.
مونوریلها برای پاسخگویی به ترافیک تقاضای متوسط در حمل و نقل شهری ساخته شدهاند و شامل قطاری است که با یک ریل منفرد حرکت میکند و بهطور معمول در ارتفاع قرار دارد. مونوریل نشان دهنده قسمت نسبتاً کمی از میدان راهآهن کلی است. تقریباً همه قطارهای مونوریل از موتورهای القایی خطی استفاده میکنند.
مَگ لِو.
برای دستیابی به عملکرد بسیار سریعتر با سرعت بیش از ۵۰۰ کیلومتر بر ساعت (۳۱۰ مایل بر ساعت)، از ابتدای قرن بیستم فناوری نوآورانه maglev مورد تحقیق قرار گرفتهاست. این فناوری با استفاده از آهنربا، قطار را از بالای مسیر بلند میکند، اصطکاک را کاهش میدهد و اجازه سرعت بیشتری را فراهم میکند. نمونه اولیه آن در سال ۱۹۱۳ به نمایش درآمد. اولین قطار تجاری Maglev یک شاتل فرودگاهی بود ("شاتل" وسیله نقلیه ای است که بین دو مسیر بهطور مرتب تردد میکند) که در سال ۱۹۸۴ در فرودگاه بیرمنگام انگلیس معرفی شد.
قطار مگلو شانگهای، که در سال ۲۰۰۳ افتتاح شد، سریعترین سرویس قطار تجاری از هر نوع دیگر است که با سرعت حداکثر ۴۳۰ کیلومتر بر ساعت (۲۷۰ مایل در ساعت) کار میکند. تاکنون از Maglev برای مسیرهای حمل و نقل جمعی بین شهری استفاده نشدهاست.
قطارهای زمینی.
از قطارهای زمینی برای حمل بار در زمینهای ناهموار استفاده میشود.
قطارهای فرودگاهی.
قطارهای فرودگاهی افراد را بین ترمینالهای داخل یک مجموعه فرودگاه جابجا میکنند.
قطارهای میراث فرهنگی.
قطارهای میراث فرهنگی به عنوان یک جاذبه گردشگری توسط داوطلبان، که اغلب مسافران راهآهن هستند، اداره میشوند. معمولاً این قطارها وسایل نقلیه تاریخی بازنشسته ملی هستند.
قطارهای معدنی.
قطارهای معدنی در معادن بزرگ کار میکنند و هم کارگر و هم کالاها را حمل میکنند.
قطارهای باری.
یک قطار باری برای حمل کالا یا مواد (بار) از واگنهای باری استفاده میکند. اساساً هر قطاری که برای حمل مسافر استفاده نمیشود نوعی قطار باری است. بیشتر حمل بار دنیا با قطار انجام میشود و سیستم ریلی در ایالات متحده بیشتر برای حمل بار به جای مسافر استفاده میشود.
در شرایط مناسب، حمل و نقل کالا با قطار بسیار اقتصادی بوده و همچنین نسبت به حمل و نقل جاده ای از نظر مصرف انرژی، بهینه تر است. حمل بار ریلی بیشتر برای کالاهای عمده و در مسافتهای طولانی مناسب است اما برای مسافتهای کوتاه و بارهای کم مناسب نیست. حمل بارهای فلهای بیشتر از ۳۲ کیلومتر میتواند مقرون به صرفه باشد.
مهمترین عیب حمل بار ریلی عدم انعطافپذیری آن است و به همین دلیل، راهآهن بیشتر تجارت کالای خود را به رقیب جاده ای خود از دست دادهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248955 |
248968 | دالاوان | دالاوان، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۹۹ نفر (۳۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248968 |
248969 | کلهکین | کلهکین، روستایی است از توابع بخش مرکزی استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۸۰۸ نفر (۱۴۰ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248969 |
248970 | شهرک صنعتی پیرانشهر | شهرک صنعتی پیرانشهر، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۲ نفر (۷ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248970 |
248971 | مزرعه تمرچین | مزرعه تمرچین، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۴ نفر (۹ خانوار)
بودهاست.
مالکیت و ارجعیت ها.
تمرچین که بیش 150 سال در سندات و مکتوبات ارضی در اختیار ایل پیران بوده و هیچگونه تعرضی به مالکیت انها نداشته تا قبل از اصلاحات ارضی محمدامین اقا بزگ(گوره) همزاقا و باپیراقا به مدت 65 سال بر انجا حاکمیت کرده اند. تا پیش از انقلاب اسلامی ایران درگیری های شدید در انجا شاهد بوده ایم
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248971 |
248972 | زیوه (پیران) | زیوه، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۲۸۱ نفر (۲۳۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248972 |
248973 | قزقاپان، پیرانشهر | قزقاپان، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۲۹ نفر (۳۴ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248973 |
248974 | کاسورهده | کاسوره ده، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۷۸ نفر (۳۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248974 |
248975 | امینآباد (پیران) | امین آباد، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۱۶۵ نفر (۲۴ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248975 |
248976 | برایمآباد | برایمآباد، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان پیرانشهر و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۰ نفر (۴ خانوار)
بوده است.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248976 |
248977 | جران | جِران، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت آن ۳۷۹نفر (۷۲خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248977 |
248978 | دیلزه | دیلزه، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۳۱ نفر (۴۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248978 |
248980 | زیدان (پیران) | زیدان، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۸ نفر (۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248980 |
248981 | سهگردکان | سه گردکان، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۷ نفر (۸ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248981 |
248982 | قلعه سیداحمد | قلعه سیداحمد، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۴۷ نفر (۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248982 |
248984 | گلآباد (پیرانشهر) | گل آباد، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۸ نفر (۱۶ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248984 |
248985 | شهرک دیلزه مکان مستقل | شهرک دیلزه مکان مستقل، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۲۵۸ نفر (۴۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248985 |
248986 | شینآباد (پیرانشهر) | شینآباد (به کردی: "شیناوێ")، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران. این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵٬۱۰۰ نفر (۵۶۵ خانوار) بودهاست. آتشسوزی در مدرسه شینآباد در این روستا اتفاق افتاد.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248986 |
248996 | بادینآباد پیران | بادینآباد پیران، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۵۱۸ نفر (۸۴ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248996 |
248997 | چیانه | چیانه، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۳۹۰ نفر (۶۳ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248997 |
248998 | سوغانلو (پیرانشهر) | سوغانلو (پیرانشهر)، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۷۰۰ نفر (۹۵ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=248998 |
249003 | قلاته رش | قلاته رش، روستایی است از توابع بخش مرکزی و در شهرستان پیرانشهر استان آذربایجان غربی ایران.
جمعیت.
این روستا در دهستان پیران قرار داشته و بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۶۲۸ نفر (۱۱۰ خانوار)
بودهاست.
| https://fa.wikipedia.org/wiki?curid=249003 |