0
stringlengths 1
203
| 1
stringlengths 1
235
|
---|---|
اونی که خودت تا حالا شروع کردی | خانواده ای که تو هم الان داشتیش اگر |
که یک چیرلیدر جذاب و بامزه بودی | که انقدر جذاب و باحال باشی |
بیا هرچی هست همون اسمو روش بگذاریم این یک بدبختی لعنتیه | بزار اسمشو همونی بزاریم که هست این یه فاجعه ی لعنتیه |
بهت گفتم بخاطر این اینجا نیومدم | بهت که گفتم من اماده ی این چیزا نیستم |
بهت گفتم که استرس این جور چیزها | بهت گفتم این چیزا چقد استرس داره |
برای یکی اینجا نیومدم | برا یکی شم آماده نبودم |
وقتی غریبه ها مست می کنند و گند میزنن | وقتی غریبه ها مست میکنن و میرن سکس میکنن نتیجه این میشه |
وسایلتو جمع کن و برو | همین الان وسیله هاتو بردار و برو |
دلم برای بابا تنگ شده | اره میدونم این غیر قابل اجتنابه |
و در ردیف جلویی باشی؟ | و توی ردیق جلو هستی؟ |
باشه زود به اونجا میرسم | باشه باشه سریع تر میرسونم خودمو |
پس این ها یک جور ضربان احساسی کتاب هستند | خب اینا همون رفتارای احساسی هستن که توی کتاب بهش اشاره شده |
کیت قراره خونه بابا بزرگ ببرتتون | کیت شمارو میبره پیش بابا بزرگ |
فکر کردی کجا داری میری؟ | فک میکنی داری کجا میری؟ |
زنگها برای که به صدا در می آیند | پس برو یه قهوه ام درست کن دیگه |
چند نفر اونجا کار میکنن؟ هشت تا با یه سرجوخه | چند نفر اونجا کار میکنن ؟ حدودا هفت هشت نفر |
این مهر ستاد کله اونا دستورات جمهوری رو صادر میکنن | تمام دستورات از طرف ستاد کل و شخص ژنرال صادر میشه |
یه کولی وقتی یه خرگوش می گیره میگه این روباهه | اون همیشه بجای اینکه بگه خرگوش ناخودآگاه میگه روباه |
یه دونه مو هم نداشت و همه ش داد میزد | چون موهاشو زده بودن دائم گریه میکرد |
اون زن پابلو اه پیلار | اون پیلار زن پابلو ست |
قبل از اینکه من برم داشتی به اون دختره چی می گفتی؟ هیچی | با اون دختر داشتی درباره چی حرف میزدی ؟ هیچی |
نمی خوام دینامیتها اینجا باشه چون اینجا آتیش داریم | دوست ندارم این همه دینامیت اینجا باشه خطرناکه |
می جنگیم حمله می کنیم قطارها و پلها رو منفجر می کنیم ولی نه اینجوری | کارمون مبارزه حمله انفجار قطارها و پلهاست ولی نه اینجوری |
واسه کشتن آره ولی واسه مبارزه برای جمهوری نه | دست به قتل میزنی ولی نه بخاطر جمهوری یا مردم |
و در خدمت جمهوری چی داری میگی زن؟ | هرچی که جمهوری بگه نفهمیدم چی گفتی زن ؟ |
باید مراقب باشی پابلو ؟ اگه خوابت ببره آره | باید مواظب باشی پابلو ؟ آره مخصوصا وقت خواب |
که چی؟ اینکه داریم تدارک یه حمله رو می بینیم | که چی ؟ اینکه دارن خودشونو واسه یه حمله آماده میکنن |
این فقط یه شایعه س | البته به نظر من که یه شایعه ست |
کی موقع عقب نشینی افراد وطن پرستت رو رهبری میکنه؟ گمشو بیرون | این شغل منه در تمام کشور چی داری میگی نکنه میخوای بمیری ؟ |
اسبه حتم دوباره رد پا بجا میزاره تو خیلی حساسی انگلیسی | اسب شوکه شده باید آرومش کنی تو هم که با احساسی خبر نداشتم |
اگه یه سربازو دیدی اسلحه تو اینجوری بیار بالا اینجوری؟ | هر تعداد سربازی که دیدی با یه علامتی نشون بده اینجوری خوبه ؟ |
چه دیوونه هایی تو گروهمون داریم؟ | هدفت چیه از این کار آخه ؟ |
موقعی که داشت با اسبها میومد اونو دیده بودن | مگه دنبال اسب نیومده بود ؟ |
اون یه پیغام داره واسه ژنرال گلز که فرمان حمله رو میده | یه پیغام واسه ژنرال آورده میگه دستور حمله با اونه |
به همین دلیله که باید بهت نگاه کنم ممکنه که توی رویا نبوده باشی | چرا باید اینجوری به تو نگاه کنم ممکنه بغیر از ر یا چیز دیگه ای نبوده |
من خیلی دوست دارم روبرتو اینو همیشه یادت باشه | همیشه یادت باشه که من خیلی دوست دارم |
چی؟ زیر خاکسترا بود من فکر کردم ازش مراقبت میکردی | چی ؟ زیر خاکستر اجاق بود مگه قرار نبود مواظبش باشی |
تو اینکارو کردی؟ اونموقع روحیمو باخته بودم | تو اینکارو کردی ؟ اعتراف میکنم که تعادل روحی خوبی ندارم |
افرادمون اون پایین منتظرن بگو که داریم میایم | افرادمون بیرونن دیگه آره بگو که الان میایم |
مگه چی از دستم خوندی؟ نه گوش کن عصبانی نشو | مگه چیکار کردم ؟ نه ناراحت نشو |
دارم بهت میگم سیمو بکش نه روبرتو | دارم میگم بزن بهم اون سیمارو دیگه نه نمیتونم روبرتو |
و اون می خواد بیارتش پیش ما | منم مجبور بودم یاد بگیرم |
آماده این؟ بابات باید به برقکاری تغییر شغل می داد | شماها حاضرین؟ آره بیاید بریم سراغ کامپیوتر من |
باید همین الان یه گره کریسمسی بزنیش | لی الان باید گره ش بزنی یه گره ی کریسمسی |
فقط دوتا گوزن قوی ان که رفتن تو هم | میدونی فقط دوتا گوزن قوی ان آره دوتان |
فیلمم توش هست چی؟ | تو اینجا نوار هم هست پسر چی؟ |
اما یجورایی انگار مشکل پیدا کرده | ولی یجورایی انگار انگار بهم ریخته |
فکر کنم از حالت فکوس در اومده | بنظرم همین تنظیمات فوکوس رو بهم ریخته باشه |
یادت رفت اتاق رو بررسی کنی | خیلی خب مامان و بابا یادت رفت اتاق رو چک کنی |
خیلی خب کمد به نظر خوبه | خب کمد که بنظر خوب میاد |
به جز تو چیزی نمی بینم | من که چیزی نمیبینم البته به غیر از تو |
وایسا یه چی دیگه مونده میشه یه لحظه نگهش داری؟ | تو میدونی چیه؟ خب دیگه بیا بریم |
نه من چیزی رو درست نکردم | نه من هیچیو تعمیر نکردم |
قرار بود خیلی سکسی بشه | من خیلی سکسی شدم |
این شیش تا داره خدای من | ولی این یک <عدد> تا داره وای خدا جون |
انگار اینا حلقه های فوکوس هستن | بنظر میاد که اینا حلقه های متعدد فوکوس ه |
این حلقه رنگ و اینم فوکوس | میشه باهاش رو رنگ ها زوم کرد ولی |
اما اینو می بینی؟ آره | این یکی که اینجاست رو میبینی؟ آره |
خبر ندارم این چیکار می کنه | اصن نمیدونم اینجا چیکار میکنه |
نمی دونم یکدفعه توی خونه م ظاهر شد | نمیدونم یهو سروکله ش تو خونه من پیدا میشه |
خیلی خب مامانی و بابایی هم می تونن بیان؟ | خیلی خب برای مامان و بابا |
باید قال این بازی رو قبل از کریسمس بکنم | باید اینو تا قبل از تعطیلات کریسمس تموم کنم رفیق |
داشتم کیفم رو زیرو رو می کردم | من داشتم توی کیفمو میگشتم |
این مواد بلژیکی اعلاست که توی فویل پیچیدیش؟ | خیر سرت شکلات بلژیکی مرغوبه که پیچیدیش تو یه |
بهم اعتماد کن اونقدر زیادم نیست | هشت تا تیکه شکلاته ولی خیلی زیاد نیست |
و ممنونم اگه تو رو نشناسم باید سر بذارم بمیرم | و بابتش ازت ممنونم مایک من تورو خیلی خوب میشناسم |
اون فقط یه شب کار می کنه و کارشم اینه که با گوزن های جادوییش با | تو عمرش فقط یه شب کار میکنه و فقط با سورتمه ش به اینور و اونور پرواز میکنه |
از اونا هم داشت که مرده تخم هاش رو توی چرم پیچیده بود | حتی از اونایی که یارو تخماشو تو چرم پیچیده |
همه شون بین سال های <عدد> تا <عدد> ساخته شدن؟ | سال ساخت همه شون بین <عدد> تا <عدد>ه؟ |
با این صحنه واقعا خوب میشه | پس باید اونو بندازیمش تو تله |
مضخرفه هر موقع اون خانومه برگشت خبرم کن | خیلی چرته بگو اون خانومه کی برمیگرده |
وای رایان فکر کنم این | رایان بنظرم این |
< >مطمئنی از پس دیدنش بر میای؟ < > | مطمئنی مطمئنی طاقت دیدن اینو داری |
< >از چیزی که در درونت هست استفاده کن < > که اینطور | عجب چیزی که درونته رو احساس کن |
منم یه عالمه رنگ می بینم داشی | منم کلی رنگ میبینم رفیق |
بیخیال چیش رو نفهمیدم؟ | لیلا چی داره به سرش میاد؟ |
بیشتر از من مواد زدی بالا؟ | بیشتر از من از اون شکلات ها خوردی؟ |
تا حالا گه دیدی داداش؟ | تاحالا یه گه بزرگ دیدی پسر؟ انگار |
من گه صدات می کنم اوه اومدن | بگو که گهی عه اومدن |
اگه می خوای به افرادی که جلوی انرژی شون رو گرفتن کمک کنی | اگه میخوای به آدمای بی انرژی کمک کنی |
آره یکمی مشروب هوس کردم | آره من دلم یکم مشروب میخواد |
لعنتی یه چی از استخر اومد بیرون | تو روحش یه چیزی از استخر پرید بیرون |
تف تو روحش من دارم می ترسونمش؟ | گور باباش من دارم اونو میترسونم؟ |
توی استخر چیز عجیبی بود | اون چیزی که توی استخر بود خیلی عجیب بود |
منظورم اینه که شاید یه چیزی دیده باشیم اما دوربین داغونه | منظورم اینه که درسته که یه چیزایی دیدیم ولی دوربینه هم خرابه |
می دونی بابایی اسباب بازی جدید خریده؟ | خبر داری بابایی برات یه اسباب بازی جدید گرفته |
وایسا داره معکوس حرف می زنه؟ داره میگه مری خونی ؟ | صبر کن ببینم داره کلمات رو برعکس میگه؟ داره میگه بلودی مری ؟ |
اما وقتی که این بازی رو میکردم بچه های زیادی اینو بازی میکردن | ولی اون موقع ها که من بازی میکردم خیلی از بچه های دیگه هم بازی میکردن |
کل این خونه سال <عدد> توی آتیش جزغاله شده | این خونه در سال <عدد> به کلی سوخته بوده |
که شامل دختراش کتی و کریستی هم میشه | همینطور دختراشون کیتی و کریستی |
لیلا شب بلند میشه و با یه چیزی که | لیلا شب ها از خواب بیدار میشه و با یه چیزی بازی میکنه که |
فقط اونو این دوربین می تونه ببینتش بازی میکنه | فقط خودش و این دوربین میتونن اونو ببینن |
یه کار مزخرفی جور میکنه که تو انجامش بدی | یه موضوع مسخره ای رو سرهم میکنه تو هم کلید میکنی روش |
تنها چیزی که میخوام بفهمم اینه که واقعا چیزی اینجا هست یا | من فقط میخوام سردربیارم ببینم واقعا یه چیزی تو این خونه هست یا |
باشه اینکارو بکن جدی؟ میتونم اینکارو بکنم؟ | باشه انجامش بده جدی؟ میشه انجامش بدم؟ |
خیلی خب مایک دیگه باید بریم سر وقتش | خیلی خب مایک بنظرم دیگه آماده ست |
اگه اتفاق خاصی رخ داد ببینیمش | اگه این یکی چیز خاصیی رو ضبط کرد اون یکی رو هم چک کنیم |
الان دوست دارم همینجا باشم | عیبی نداره تو همون فاز بمون |
اونو لیلا تو یه روز بدنیا اومدن | پسر من اونم با گوزن های جادویی |
یالا باید برگردیم داره شب میشه | لیلا وایسا خواهش میکنم |