id
stringlengths
1
7
url
stringlengths
31
762
title
stringlengths
1
132
text
stringlengths
4
168k
5693
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1%20%28%D8%A7%D8%A8%D9%87%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D8%B2%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C%29
سرینگر (ابهام‌زدایی)
سرینگار به دو مفهوم بکار می‌رود: سرینگر (بخش) نام بخشی است در ایالت جامو و کشمیر هندوستان سرینگر (شهر) مرکز بخش نامبرده و همچنین پایتخت کل ایالت جامو و کشمیر است.
5694
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D9%86%DA%AF%D8%B1
سرینگر
سرینگر یا سرینگار (کشمیری: سِریٖنَگَر یا سِری نَگَر، اردو: سرینگر) شهری است در ایالت جامو و کشمیر هندوستان واقع در هیمالیای غربی. این شهر در دره کشمیر و بر کرانه رود جِهلوم قرار گرفته و پایتخت تابستانی دولت ایالتی جامو و کشمیر است. شهر سرینگر حدود دو هزار سال پیش به‌دست شاه پراواراسِنا بنیاد نهاده شد. این شهر در قدیم با نام‌های فارسی «شهر کشمیر» و «شهر» نامیده می‌شد ولی نام باستانی هندی آن که بعدها دوباره رواج یافت سرینگار یا سریناگار است. ریشه این نام را از سری (شکوه) و نگار (شهر) دانسته‌اند. تاریخچه آشوکا، شاه بزرگ ماوریایی در سدهٔ یکم پ.م. شهر قدیم سرینگر را بنیاد کرد و آن را پورانادیستان نامید. این نام اکنون به صورت پاندرتان بجا مانده. بوداگرایی نیز با گسترش نفوذ آشوکا به منطقه رخنه یافت. طی دوره‌های بعد، کوشان‌ها، پادشاهی ویکرامادیتیا، حاکمان محلی هندو و مسلمانان بر آن حکم راندند. در سده‌های میانه گورکانیان و پشتوها بر سرینگر چیره شدند. با شکستی که رانجیت سینگ بر پشتوها وارد کرد، سرینگر در سال ۱۸۱۴ بخشی از شاهنشاهی سیک شد. منابع پیوند به بیرون نثرنویسی فارسی در کشمیر جامو و کشمیر شهرها و شهرک‌ها در بخش سریناگار شهرها و شهرک‌ها در جامو و کشمیر مراکز تقسیمات کشوری هند
5707
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D9%86%DB%8C
اختربینی
اختربینی یا اَختَرگویی یا اَسترولوژی شبه‌علمی است که ادعا می‌کند تأثیر اجرام سماوی ماه، عطارد، زهره، خورشید، مریخ، مشتری، زحل، ثوابت گاه عقدتین قمر بر عالم را که تعیین‌کنندهٔ حرکات چهار عنصر عالم می‌باشند، بررسی می‌کند. در اختربینی چهار نحلهٔ گسترده وجود دارد: طالع‌بینی: به وضعیت آسمان‌ها از لحظه تولد فرد تا جملهٔ جنبه‌های زندگی وی مربوط می‌گردد. اختربینی عمومی: وضعیت آسمان‌ها را در لحظات به‌ویژه مهم مثلاً اعتدال بهاری، خسوف و کسوف یا اقتران سیارات با رویدادهایی که به‌روی طبقات وسیعی مردم و ملت‌ها یا کل جهان اثر می‌گذارند، مربوط می‌سازد. اختربینی حُکمی: با بررسی وضعیت آسمان‌ها معین می‌سازد که لحظه‌ای خاص برای آغاز کاری خاص مناسب است یا خیر. اختربینی مذاکره‌ای: پاسخ به سؤالات خاص بر مبنای وضعیت آسمان‌ها در لحظهٔ پرسش است. اختربین دائرةالبروج را تقسیم شده به دوازده بخش یا برج مساوی تصور می‌کند که هر یک سی درجه است. هر برج خانه سیاره‌ای است؛ و هریک به اجزاء گوناگون (عاشرات، غایات و مانند آنها) تقسیم شده‌است که هریک از آن‌ها را نیز سیاره‌ای خداوند است. درجات شرف سیارات در نقاط مختلف در سراسر منطقةالبروج پراکنده‌است (متضاد آن درجات هبوط آنهاست). وانگهی هر برجی با بخشی از بدن انسانی، حمل با سر و حوت با پا، متناظر است. چهار عنصر، همتای خود را مثلثه‌های منطقةالبروج می‌یابند و زوج متضادهای فیثاغورسی متعدد (نر ماده، روزانه شبانه، گرم سرد و مانند آنها) به زوج‌های متوالی برج‌ها نسبت داده می‌شوند. سرانجام جواهر بسیار متنوع در عالم تحت‌القمری و صفات خصلت انسانی به نحو نسبتاً دلخواهی به هر یک از برج‌ها مرتبط می‌شود. طالع‌بینی طالع‌بینی بررسی رابطهٔ زادروز افراد و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها از طریق ارتباط دادن آن به اجرام آسمانی می‌باشد. در این شبه‌علم با محاسبهٔ نموداری موسوم به زایچه که نحوهٔ قرارگیری خورشید و سیارات در صورت‌های فلکی را در زمان زایش فرد نشان می‌دهد، سعی بر پیش‌گویی سرنوشت و ویژگی‌های اخلاقی فرد می‌شود. کتاب‌های عامه‌پسند بسیاری در این زمینه نوشته شده‌است از قبیل طالع‌بینی و غیره. به عقیدهٔ کارل گوستاو یونگ بخش قابل ملاحظه‌ای از اختربینی (طالع‌بینی) بر پایه فرافکنی‌های ناخودآگاهانه و احتمالاً هم‌زمان‌انگاری تصاویر بسیار عاطفی در آسمان شب بوده‌است. طالع‌بینی به کمک غیر ستارگان نیز به نحوی رایج است. مانند: طالع عدد، رنگ، اسامی و… که بررسی و پیش‌بینی ابعاد شخصیت آدمی به کمک امور مربوط است که احتمالاً اخیراً به نام طالع دیده می‌شوند. طالع‌بینی در ایران ایران قبل از پیدایش ساسانیان آشکارا در معرض نفوذ برخی از نظریه‌های بین‌النهرینی در باب امور سماوی دیگر نشانه‌ها بود. در زمان ساسانی ترجمهٔ اساسی آثار اختربینی یونانی و هندی به پارسی میانه صورت گرفت. طالع‌بینی ساسانی اساساً تقلیدی از طالع‌بینی هلنیستی بوده (البته بدون تمام مایه‌های فلسفی) که برخی جنبه‌های هندی از قبیل استفاده از تاسوعات (نوامشاها) و تفسیرهای شائویت از عاشرات یونانی مصری بدان پیوند خورده‌است؛ این طالع‌بینی در شکل تخصصی خود به صورت اختربینی پیوسته درآمد. این شکل از اختربینی و از این هم بالاتر، آنچه اختربینی عمومی نامیده می‌شود، در ایران ساسانی در اجتماع و به‌ویژه در میان طبقات بالادست نفوذ عمیقی داشت. در متون مانوی و در نظریه‌های هزاره‌گرایانه زرتشتیان در مورد تاریخ نیز اندیشه‌های اختربینانه به‌فراوانی دیده می‌شود؛ اما سطح اخربینی‌ای که در نوشته‌های پهلوی دیده می‌شود، سخت نازل است. طالع‌بینی در اسلام اختربینی مانند ستاره‌شناسی در سه جریان کمابیش توأمان به جهان اسلام رسید. از اواخر قرن هشتم، متون یونانی و سریانی معرف علم هلنیستی، آثار سانسکریت مقتبس هندی از آن علم و کتب پهلوی که تلفیقی از آن دو بودند، به تعداد فراوان به عربی ترجمه شدند. در اختربینی اسلامی، مبنای هلنیستی را که با اتکای شدید به تعریف نوافلاطونی مربوط به تأثیر نجومی ارسطو، که صابئیان ساختگی، حران آن را انتقال داده بودند، تقویت شده بود، با ابداعات هندی و تأکید ساسانی بر روی اختربینی مداوم ترکیب کردند. این ترکیب به‌ویژه در نظریه‌های تنجیمی و نجومی ابومشعر (۸۸۶–۷۸۶)، بانفوذترین اختربین اسلام آشکار شد. آن‌ها با پیچیده‌تر ساختن قواعد و به تقلید از هندیان و حرانیان، ابداع آیین‌های گسترده برای انحراف یا تغییر تأثیرات سیاره‌ای، این موضوع را به شیوهٔ خود تغییر و گسترش دادند. ابداعات آن‌ها در قرن دهم به بیزانس، در قرن دوازدهم به غرب لاتینی و در قرن سیزدهم به هند وارد گردید و در هر سه منطقهٔ فرهنگی بر تحولات اختربینانه در دوران ماقبل مدرن، اثری عمیق داشت. در جهان اسلام نیز، مانند جهان مسیحی، طالع‌بینی با مخالفت‌های دینی شدیدی در اصل در زمینهٔ مسائل مربوط به اختیار و ماهیت حدناپذیر قدرت‌الله، روبه‌رو گردید. حامیان و مدافعان فکری اصلی آن فیلسوفان متأثر از نوافلاطونی‌گری و رهبران دینی شیعی و خاصه اسماعیلی‌مذهب بودند. روشنگران عالم اسلام نیز سرانجام مانند روشنفکران عالم غرب و بیزانس، آن را تحت فشار متعصبان دینی کناری نهادند؛ اما هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان، در سطح عامه باقی‌مانده و رشد کرده‌است. در هند (جز در میان فرنگی‌مآب‌ها) اعتبار فکری سابق خود را حفظ کرده و در مؤسسات آموزش عالی به جد بررسی می‌شود و تحول می‌یابد. جستارهای وابسته اخترشناسی اثر بارنوم منابع خرافات روان‌شناسی مردم‌پسند ستاره‌بینی شبه‌علم شبه‌فیزیک عرفان علوم خفیه مطالعات فرهنگی نظریه‌های تاریخ نمادگرایی ویکی‌سازی رباتیک هرمسیه
5710
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D8%B9%D9%84%D9%85
شبه‌علم
شِبهِ‌علم به ادّعاها، باورها، یا کارهایی گفته می‌شود که به‌غلط با عنوان علم ارائه می‌شوند، ولی بر پایهٔ روش علمی نیستند؛ یعنی مروّجان شبه‌علم به جای اینکه خرافات و مطالب غیرواقعی را بدون روتوش ارائه کنند، از قالب و اصطلاحات علمی استفاده می‌کنند تا با استفاده از اعتبار علم، میزان باورپذیری ادعاهای خود را بالا ببرند؛ مثلاً فرد باورمند به شبه‌علم از قانون عمل و عکس‌العمل برای توضیح «نتایج کار خیر» استفاده می‌کند و از «نسبیت» برای توضیح اینکه «فلان مهمانی چقدر نسبت به فلان کلاس درس زودتر تمام شد!» و از «عدم قطعیت» برای رد کردن یک اصل سادهٔ منطقی استفاده می‌کند و از «کوانتوم» برای شفا و از «ژنتیک» برای توصیف عقاید سنتی آزموده نشده و از «انرژی» به «عرفان» می‌رسد و از «قانون بقای ماده و انرژی» به این نتیجه می‌رسد که تناسخ وجود دارد و… باور به بشقاب‌پرنده‌ها، طالع‌بینی، کف‌بینی، ستاره‌بینی (آسترولوژی)، استفاده از ۱۰ درصد مغز، انرژی‌درمانی، عرفان حلقه، کارما، دارما، تناسخ، بار اخلاقی گذاشتن روی انرژی (انرژی مثبت خوب و انرژی منفی بد) دورآگاهی، شعور مواد، عرفان کوانتومی، قانون جذب، طب سنتی، سابلیمینال، زمین تخت‌گرایی، تعبیر خواب، سنگ‌درمانی، تأثیرات خاص یوگا و مدیتیشن و هیپنوتیزم، چاکرا و چاکرا درمانی و بیداری کندالینی، چشم سوم، هومئوپاتی، هواپونوپونو، فنگ‌شویی و تئوری‌های توطئه در زمینه علم، نمونه‌هایی از باورهای شبه‌علمی هستند. از نمونه‌های شبه‌علم در زمینه دین هم می‌توان به باور به آفرینش‌گرایی، طراحی هوشمند، فواید علمی نماز و روزه برای بدن، طب اسلامی، اعجاز‌های علمی قرآن، ربط دادن تجربیات نزدیک به مرگ با ماوراءالطبیعه، تأثیرات فیزیکی چشم زخم، عوارض وحشتناک خودارضایی و روان‌شناسی اسلامی اشاره کرد. شبه‌علم، خوراک نوشتاری بسیاری از مطبوعات عامه‌پسند موسوم به مجلات زرد را می‌سازد. مطالب و باورهای که شبه‌علم نام‌می‌گیرند عموماً با استفاده از شکل استدلال، بحث و واژگان مشابه با مباحث تخصصی علمی، به عنوان مطالعات علمی و ثابت‌شده ارائه می‌شوند اما در عمل، روش‌شناسی علمی ندارند و به انتخاب گزینشی نتایج، بیان اغراق‌آمیز یا دروغ‌پردازی متکی هستند. در ایران نیز همانند کشورهای دیگر جهان، موارد شبه‌علم بدون ارزیابی دقیق رسانه‌های رسمی به عنوان دستاوردهای علمی واقعی گزارش می‌شود که ساخت موتورهای بدون سوخت، ویروس‌یاب مستعان و دیگر اختراعات غیرممکن از آن جمله است. بخشی از ترویج شبه‌علم در ایران از تریبون‌های رسمی، از جمله صداوسیما انجام می‌شود که در مواردی افرادی بدون صلاحیت علمی از این مطالب برای دفاع از مواضع سیاسی و مذهبی حکومت استفاده می‌کنند. اما آنچه رواج شبه‌علم در ایران را از بسیاری کشورها متمایز می‌کند نقش فعال رسانه‌های رسمی و مقام‌های عالی در آن است، تا جایی که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق از تولید انرژی هسته‌ای در زیرزمین خانه یک دختر نوجوان ایرانی گفته بود. نمونه دیگر شبه‌علم، معرفی مستعان ۱۱۰ توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان دستگاهی که می‌تواند برای شناسایی لحظه‌ای ویروس کرونا از فاصلهٔ دور استفاده شود. این ادعا توسط انجمن فیزیک ایران، در دسته ادعاهای شبه‌علم دسته‌بندی شد. ریشه‌شناسی اصطلاح واژه مانادانش نخستین بار در دینکرد پنجم یاد شده‌است. این واژه در زبان پارسیگ به دیسه «ماناگْ‌دانِشْنیه» () آمده‌است. در فرگرد بیست و چهارم، بند سی‌ام‌الف از همان کتاب آمده‌است: «... در میان آنان دشمنانی هستند که فریفتار و گمراه کننده هستند که به جای دانایی، دانش دروغین و شبیه (=مانا) را و به نام باور گمراهی را که همانند راه (راست) است. ...» تاریخچه تاریخچه شبه‌علم مطالعه بر روی تئوری‌های شبه‌علمی در طول زمان است. شبه‌علم عقایدی است که خود را به جای علم معرفی می‌کنند، در حالی که معیارهای کافی برای علم واقعی بودن را ندارند. تشخیص دادن میان علم و شبه‌علم گاهی بسیار سخت می‌باشد. یک پیشنهاد برای تمایز بین این دو، معیار جعلی است، که بیشتر به کارل پوپر فیلسوف مربوط می‌شود. در تاریخچه علم و شبه‌علم ممکن است تمایز بین این دو بسیار دشوار باشد، زیرا بعضی از علوم مشتقی از شبه‌علم‌ها هستند. به عنوان مثالی برای این دگرگونی می‌توان به علم شیمی اشاره کرد، که خاستگاه آن در مطالعات کیمیاگری شبه‌علم یا پیش‌علم ریشه دارد. تنوع بسیار گسترده در شبه‌علم‌ها باعث سردرگمی بیشتر در تاریخچهٔ علم می‌گردد. برخی شبه‌علم‌های امروزی، همچون اختربینی و طب سوزنی، پیش از عصر علمی ریشه‌گرفته‌اند. مابقی به عنوان بخشی از ایدئولوژی‌ای، همچون لیسنکوئیسم، یا به عنوان پاسخی به تهدیدهای ادراک شده نسبت به ایدئولوژی‌ای توسعه یافته‌اند. مثال‌های این فرایند ایدئولوژیکی علم آفرینش و طراحی هوشمند می‌باشند، که در پاسخ به تئوری علمی فرگشت توسعه یافته‌اند. تعاریف در گزارشی سینگر و بناسی (۱۹۸۱) اینگونه نوشتند که عقاید شبه‌علمی ریشه در حداقل یکی از منابع زیر دارند. اشتباهات شناختی رایج از تجربیات شخصی پوشش نادرست رسانه‌های جمعی. عوامل اجتماعی فرهنگی. آموزش علمی ضعیف یا نادرست. یکی دیگر از مطالعات آمریکایی (ایو و دان، ۱۹۹۰) از یافته‌های سینگر و بناسی حمایت کرد و باورهای شبه‌علمی را به وسیلهٔ معلمان علوم انسانی و دبیرستان به دست آورد. روان‌شناسی روان‌شناسی علم شبه تلاش می‌کند تا تفکر شبه‌علمی را با تفسیر کامل در ایجاد تمایز بین علم و شبه‌علم مورد بررسی قرار دهد. سیاست‌ها، سلامت و آموزش و پرورش معانی سیاسی سرحد مشکلات بین علم و شبه‌علم باعث به وجود آمدن بحث در قلمرو علمی، فلسفی و سیاسی می‌شود. برای مثال ایمره لاکاتوس به حزب کمونیسمی هیئت حاکمه اتحاد جماهیر شوروی اشاره می‌کند، که اظهار به شبه‌علم بودن قوانین وراثت مندل داشت و از آن دفاع می‌کرد، که دانشمندانی شناخته شده همچون نیکولای وویلوف، به گولاگ فرستاده شده بودند که «تأسیس لیبرال غرب» انکار کننده آزادی بیان در موضوعاتی که به عنوان علوم شبه به‌شمار می‌آید، بود. مخصوصاً در مواردی که آنها علیه تجارب اجتماعی مبارزه می‌کنند. زمانی که علم نتواند از ایدئولوژی تمیز گردد، دانشمندان اطلاعات غلطی را برای تبلیغ یا ترویج توجه به تبلیغ مشتبه می‌کنند. زمانی که سیاستمداران، روزنامه نگاران و نخبگان روشنفکر ملت، حقایق علمی را برای بهره‌مندی کوتاه مدت سیاسی تحریف می‌کنند، یا هنگامی که افراد قدرتمند از طریق علم و دانش، با یکدیگر مرتبط می‌شوند. این عقاید باعث کاهش نفوذ، اهمیت، کمال، و استقلال علم در جامعه می‌گردد. معانی سلامت و آموزش و پرورش متمایز کردن علم از شبه‌علم ملزم به داشتن مفاهیم کاربردی در شاخه‌های سلامت و مراقبت، گواهی کارشناس، سیاست‌های زیست‌محیطی، و آموزش‌های علمی است. راه‌های درمانی با زنگار در مفاهیم علمی که در واقع آزمایش علمی غیرواقعی است و ممکن است برای بیماران، درمان کنندگان، بیمه کننده گان، تصمیم گیرندگان دولت و عموم مردم اتخاذ کردن تصمیم نادرست، ناکارآمد، پرهزینه و حتی خطرناک باشد. تمیز علم از شبه‌علم فیلسوفان علم کوشش‌های فکری بسیاری کرده‌اند تا بتوانند معیاری برای تفکیک علم از شبه‌علم پیدا کنند. حتّیٰ راجع به این موضوع بحث کرده‌اند که آیا اساساً چنین معیاری وجود دارد یا نه؟ یکی از اهداف رشتهٔ فلسفه علم، تشخیص نظریات و روش‌های علمی از روش‌های غیرعلمی است. برای نمونه برخی از نظریه‌پردازان در حوزهٔ فلسفهٔ علم مانند کارل پوپر بر این باورند که یکی از معیارهای تمیز علم از شبه‌علم، ابطال‌پذیری مدعیات مطرح شده‌است. گزاره‌های شبه‌علمی معمولاً ابطال‌ناپذیر هستند، در حالی که مدعاهای علمی ابطال‌پذیرند. ریشهٔ بسیاری از باورهای شبه‌علمی، برقراری اشتباه ربط‌های غیرمنطقی است و همچنین تلاش برای صورت‌بندی یک رابطهٔ علّت و معلول دروغین؛ مثلاً باور به ربط بین وقوع زلزله و پروژهٔ هارپ نشانه‌های شبه‌علم روبرت پارک ۷ نشانهٔ هشداردهنده برای شبه‌علم معرفی می‌کند که در ضمن به گفتهٔ وی می‌توان آن‌ها را در ادعاهای طب سنتی نیز یافت: فرار به رسانه: اصحاب شبه‌علم، ادّعاهای خود را مستقیماً به رسانه‌های گروهی می‌برند. صحّت و سلامت علم، وابسته به آن است که هر کشف تازه، در ابتدا به همتایان عرضه و توسّط ایشان نقد شود. وجود ژورنال‌هایی دارای مرور همتا دقیقاً برآوردگار همین مقصود است. امّا اصحاب شبه‌علم این مرحله را دور می‌زنند و یافته‌ها و بافته‌های خود را مستقیماً به رسانه‌های عمومی می‌برند. توطئه‌اندیشی: اصحاب شبه‌علم مدّعی هستند که بسیاری از نهادهای دارای قدرت و ثروت، در حمایت از علم رسمی و آکادمیک قرار گرفته‌اند و با توطئه و حق‌کشی مانع از ابراز وجود و ارائهٔ یافته‌های ایشان می‌شوند. تکیه بر همهمه به جای پیام: شبه‌علم بر یافته‌های اتّفاقی که در اندازه‌گیری‌های علمی وجود دارند (و بهترین نمودار آن‌ها در پزشکی، اثر دارونما ست) تکیه می‌کنند و با ترفندهای آماری سعی می‌کنند که به جای پیام، همهمه را عمده‌سازی کنند و به نتیجه‌گیری‌های غیرمنطقی برسند. یافته‌های علمی ایشان مبتنی بر تغییرات تصادفی و یافته‌های مرزی «اتّفاقی» در مطالعه‌هاست. تکیه بر تک‌نگاری تجربه‌های شخصی: نقل تجربه‌های شخصی به‌صورت تک‌نگاری ادعاها، راه زنده ماندن خرافات در عصر علم تجربی بوده‌است. از همین روست که می‌گویند: «کشف بزرگ علم تجربی نه واکسن بوده‌است و نه آنتی‌بیوتیک، بلکه کارآزمایی تصادفیِ دوسوکور بوده‌است!». درحالی‌که علم پزشکی، از طریق شواهد و «داده‌ها» پیشرفت می‌کند، نه از راه مدعیات ذهنی و فردی. شبه‌علم اما افرادی را می‌آورد تا جلوی ما بنشینند و بگویند که مدعیات آن‌ها را «شخصاً تجربه کرده‌اند». تکیه بر قدیمی و باستانی بودن ادعا: اهالی شبه‌علم بر این مدعا تکیه می‌کنند که صدها و بلکه هزاران سال پیش، باور مورد ادعای ایشان رواج داشته و مورد تأیید بزرگانی بوده‌است و به درست یا غلط از شخصیت‌های قدیمی شهیر یا مورد احترام، برای تأیید خود نقل قول می‌آورند. کار در انزواء: اصحاب شبه‌علم معمولاً در انزواء کار می‌کنند. شفافیت را برنمی‌تابند و یافته‌های خود را نیز معمولاً در مجامع و همایش‌ها و رسانه‌های ویژهٔ خودشان مطرح می‌کنند. طرح کردن قوانین تازه برای طبیعت: اصحاب شبه‌علم برای آنکه یافته‌ها و مشاهده‌های ادعایی خود را توجیه کنند، «قوانین» تازه و بدیعی را برای طبیعت پیشنهاد می‌کنند. علمی بودن راه دیگر تمیز علم از شبه‌علم وجود امکان راستی‌آزمایی آن است. به این معنا که یک استدلال، امکان بررسی نقّادانه را داشته باشد. برای نمونه، فرض کنید ادّعا می‌شود درون هر تخم‌مرغ، قورباغه‌ای وجود دارد، ولی اگر تلاشی برای مشاهدهٔ درون آن، چه از راه شکستنش و چه از راه اشعهٔ X انجام شود، قورباغه تغییر ماهیت می‌دهد. این مدّعا قابل بررسی و راستی‌آزمایی نبوده و به همین علّت علمی نیست. به همین سبب حتّیٰ برخی تاریخ را علم تلقّی نمی‌کنند، چرا که امکان راستی‌آزمایی دقیق آن وجود ندارد. البتّه در کنار آن تاریخ تحلیلی با به‌کارگیری شیوه‌های خاص خود، این مسئله را جبران می‌کند. قابلیت تکرار راه دیگر بررسی علمی بودن یک پدیده، امکان تکرار آن است. برای نمونه وقتی دربارهٔ مسئله‌ای ادّعایی صورت می‌گیرد، صرف نظر از دقّتی که برای رخ دادن آن صرف شده، باید بتوان مجدّداً به نتایج نسبتاً ثابتی رسید. جستارهای وابسته مفاهیم مرتبط ضد علم خوش‌باوری فهرست موضوعات مشخص شده به عنوان شبه‌علم نه حتی غلط عبارات مشابه علم فرمایشی شبه‌ریاضیات دیگر جستارها علم‌گرایی فلسفه علم نژادگرایی علمی فلسفه تحلیلی شبه‌تاریخ فهرست تصورات نادرست متداول فهرست موضوعات مشخص‌شده به عنوان شبه‌علم یادداشت‌ها منابع چیستی علم: درآمدی بر مکاتب علم‌شناسی فلسفی، آلن اف. چالمرز، ترجمهٔ سعید زیباکلام، انتشارات سمت، ۱۳۸۰ علم و نابخردی، انتشارات انجمن فیزیک ایران پیوند به بیرون فهم عمومی از علم و تکنولوژی ( قسمت پنجم: برنامه‌های فریب عمومی، پارادایم‌های پارانرمال، اعمال مرتاضان و جادوگران!) - شبکه فیزیک هوپا (انجمن فیزیکدانان جوان ایران) تئوری حاشیه شبه‌فیزیک علوم فریب‌کاری گونه‌های مغالطه علمی موانع اندیشه انتقادی ناسزاها نوواژه‌های سده ۱۸ (میلادی) ویکی‌سازی رباتیک
5720
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%AF%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86
پیشدادیان
پیشدادیان نخستین سلسلهٔ پادشاهان در شاهنامه و اساطیر ایرانیان می‌باشد. معادل اوستاییِ پیشداد (Pēš-dād)، پَرَداتَ (Para-dāta)، به معنای مقدم است. پیش به معنای مقدم و داد به معنای قانون‌گذاری است. این نام طبعاً نام یک خاندان نبود، بلکه نامی است که بعدها بر این گروه نهاده‌اند؛ زیرا این گروه را از نظر قانون‌گذاری مقدم بر دیگران شمرده‌اند. پیشدادیان بیشتر از اینکه در تاریخ اساطیری قابل درک باشند، در تاریخ‌نگاری اندیشه اهمیت دارند. واژه پیشداد به معنی «نخستین کسی که قانون آورده‌است» می‌باشد. کیومرث که این دودمان فرمانروایی را بنیاد گذاشت، در شاهنامه نخستین فرمانروا و در نوشته‌های اوستایی نخستین کسی بوده‌است که از فرمان اهورامزدا پیروی کرده و اهورامزدا همهٔ تباران آریایی را از او آفریده‌است. اما برخی از تاریخ‌نگاران که از نوشته‌های پهلوی بهره برده‌اند، کیومرث را نخستین انسان و هوشنگ را نخستین فرمانروا می‌دانند. در اساطیر ایران از کیومرث (گئومرتن، به معنای نخستین انسان) به عنوان نخستین انسان یاد شده، و کمتر بر پادشاهی او تکیه می‌شود. اما در شاهنامه او نیز جزو دودمان پیشدادی به حساب می‌آید. در متون پهلوی، هوشنگ کسی است که دارای لقب پیشداد می‌باشد؛ و چنین گمان می‌رود که او را نخستین پادشاهی می‌دانسته‌اند که بر جهان فرمان رانده‌است. پایان پیشدادیان با پادشاهی زوتهماسب یا گرشاسپ (پسر زو) است و سپس شروع سلطنت کیانیان است. در ابتدای این دوره، پادشاهان با فرّه سلطنت می‌کنند. در این مرحله به مرور شاهد پیشرفت‌های مردم در جهات مختلف زندگی، از جمله کشف آتش، چگونگی یادگیری ساختمان‌سازی و… هستیم. مهم‌ترین شخصیت این دوره، جمشید است که در نهایت، ضحاکِ بی‌فرّه و فریب‌خوردهٔ اهریمن پادشاهی را از او می‌ستاند. در تمام مدت هزارسالهٔ پادشاهی ضحاک، بدی جهان را فرا می‌گیرد. فریدون بر او چیره می‌شود و دوباره پادشاهانِ با فرّه به سلطنت می‌رسند، و نبردهای ایران و توران آغاز می‌شود. خلاصهٔ تاریخ پیشدادیان کیومرث پسری به نام سیامک داشت که در جنگ با دیوان کشته شد. هوشنگ (پسر سیامک) انتقام خون پدرش را از دیوان ستاند و پس از مرگ کیومرث پادشاه هفت کشور شد. او چهل سال فرمانروایی کرد و آهن و آتش را کشف کرد و جشن سده را بنیاد گذاشت و ساختن پوشاک از پوست حیوانات را به مردم آموخت. پس از او، طهمورث بر تخت نشست و در برانداختن دیوان رنج بسیار برد و برخی از چهارپایان را رام کرد و آیین‌های نیکو آورد. پس از طهمورث، فرزندش جمشید پادشاه شد و به ساختن ابزار رزم و خود و زره و آب کردن آهن پرداخت. او گوهرها را از سنگ‌ها بیرون آورد و بوی‌های خوش پدیدآورد و به مردم کشتی‌رانی و رشتن و بافتن و دوختن جامه را آموخت. مردم در روزگار او به چهار گروه آتشبان‌ها، جنگجویان، کشاورزان و دست‌ورزان دسته‌بندی می‌شدند. او تختی ساخت و در روز هرمزد از ماه فروردین بر آن تخت نشست و مردم آن روز را نوروز خواندند. او با این نیکی‌ها و پرستش خدا و درستی سیصد سال فرمانروایی کرد. اما پس از چندی خودبین شد و خود را خدای جهان دانست و فر کیانی از او دور شد. سرانجام، سپاهی از ایران به سوی ضحاک رفت و او را به پادشاهی ایران برگزید و او به ایران آمد و از جهانیان سپاهی گردآورد و بر جمشید تاخت و جمشید گریخت و صد سال پنهان شد. اما او روزی در کنار دریای چین (رود آمودریا) پدیدار شد و ضحاک او را به دو نیم کرد و دخترانش ارنواز و شهرناز را به زنی گرفت. اهریمن که با آدمیان و آسودگی آنان دشمن بود، می‌خواست از این راه همه مردم را به کشتن دهد و تخمهٔ آدمیان را براندازد. در روزگار ضحاک آیین فرزانگان پنهان و کام دیوان آشکار شد و هر روز مغز دو مرد جوان را برای خورش به مارهای روی شانه‌های ضحاک می‌دادند، اما دو تن به نام‌های ارمایل و گرمایل هر روز جان یکی از جوان‌ها را رهایی می‌بخشیدند. وقتی که چهل سال از پادشاهی ضحاک مانده‌بود، در شبی سه نفر را که فر کیانی داشتند، در خواب دید. خواب‌گزاران او را از پیدایش فریدون آگاه کردند و هنگامی که او در جستجوی فریدون بود، کاوه آهنگر بر او به پا خاست و فریدون را به پادشاهی برگزید و او را به جنگ با ضحاک برانگیخت و فریدون او را در دماوندکوه در غاری آویخت. فردوسی بارها ضحاک را اژدها یاد کرده‌است: فریدون از نژاد جمشید و فرزند آبتین و فرانک بود. او گسترهٔ فرمانروایی خود را به سه پاره کرد و هر پاره را به یکی از پسران خود سپرد. او پادشاهی ایران به ایرج، توران به تور و شام را به سلم داد. تور و سلم، ایرج را کشتند و فریدون به دست منوچهر به خونخواهی ایرج به پا خاست. منوچهر نیز که نوادهٔ فریدون و پسر پشنگ بود، تور و سلم را به یاری پهلوانانی مانند نریمان و قارن کشت. پس از آن منوچهر نزد فریدون آمد و فریدون او را به پادشاهی برگزید و خود درگذشت. در شاهنامه، پادشاهی این دودمان با درگذشت زوتهماسب یا گرشاسپ و بر تخت نشستن کی‌قباد به پایان می‌رسد. تبارنامه پیشدادیان پایتخت پیشدادیان فردوسی در شاهنامه مقر و مسکن پادشاهان پیشدادی را تا زمان فریدون مشخص نمی‌کند. فریدون جنیدی ادیب و فرهنگشناس بنابر ابیات شاهنامه نخستین پایتخت پیشدادیان و پایتخت فریدون پیشدادی را در شهر باستانی کوس در طبرستان دانسته‌است. بنابر پژوهش‌های فریدون جنیدی، کوس یکی از شهرهای باستانی ایران در طبرستان بوده که موقعیت جغرافیایی آن در آمل استان مازندران امروزی قرار داشته‌است و تا شهر تمیشه که نیز از شهرهای طبرستان بود امتداد داشت که پس از یورش‌های پیاپی اعراب، مغولان و تیموریان ویران شد و از شهر کوس نیز پس از ویرانی دو روستای کوچک در شهرستان نور مازندران امروزی به نام‌های کوسه زر و کوسه مله بر جای مانده‌است. از گفتار فردوسی پیدا است که جایگاه «کوس» را در زمان فردوسی نمی‌دانسته‌اند، اما پیش از اسلام بر ایرانیان روشن بوده‌است. چنانچه رفتن خسرو انوشیروان به گرگان در شاهنامه آمده‌است: بدین سان شهر باستانی کوس در طبرستان نخستین جایگاه فرمانروایی در ایران بوده‌است .فریدون جنیدی پایتخت منوچهر را در آمل طبرستان دانسته و چنین می‌افزاید: پس از فریدون نیز به هنگام فرمانروایی منوچهر (نژاد مانوش) باشندگان کوهستان‌های پیرامون دماوند پایتخت، اندکی از جایگاه خویش که در زمان فریدون در کوس واقع بود بسوی خراسان به پیش می‌رود و در شهر آمل پای می‌گیرد! آنجا که سام نریمان برای نبرد با مهراب کابل خدای بسوی نیمروزان، سپه می‌راند، فرزندش زال بپذیره او می‌رود و در میان سخنان می‌گوید: و سام در نامه ای که به منوچهر می‌نویسد، از این داستان چنین یاد می‌کند: و این گفتار چنان می‌نماید که بدان هنگام آمل پایتخت ایران بوده‌است. بنای تمیشه را به فریدون پیشدادی نسبت داده‌اند. فردوسی تمیشه را تختگاه دوم فریدون پیشدادی خوانده‌است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده‌است: «فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد». ظهیرالدین مرعشی آورده‌است: «چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه … اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می‌خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می‌خوانند، ظاهر است. واژه «کوت» در گویش طبری منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می‌باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از «تمیشه کوتی» بنظر می‌رسد که خرابه‌های انباشته شده شهر بوده‌است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» (یا بانسرا یا بانوسرا) که امروزه منطقه‌ای مشتمل بر زمین‌های مسطح و کشاورزی است، معتقدند که این واژه شکل محلی واژه «بانوسرای» است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ‌هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود.ابن اسفندیار آورده‌است: «گرشاسف ایرانی در حمله‌ای به سرزمین‌های شرقی، فغفور چین را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود». در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده‌است: «پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان». ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان، زادگاه فریدون را روستای ورکه لاریجان طبرستان معرفی می‌کند. شاهان پیشدادی در شاهنامه کیومرث سیامک (قبل از شاه شدن کشته شد) هوشنگ تهمورث جمشید ضحاک فریدون ایرج منوچهر نوذر زو گرشاسپ پانویس منابع بهار، مهرداد. جستاری چند در فرهنگ ایران. تهران: انتشارات فکر روز، ۱۳۷۶. یارشاطر، احسان، و دیگران. تاریخ ایران کیمبریج جلد سوم، قسمت اول. مترجم: حسن انوشه. تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۳. بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران. ویراستار: کتایون مزداپور. تهران: انتشارات آگاه، ۱۳۸۶. پیوند به بیرون ادبیات ایران اسطوره‌شناسی ایرانی تاریخ مزدیسنا جغرافیای تاریخی دودمان‌ها و فرمانروایان زرتشتی دودمان‌های زرتشتیان
5721
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D9%88%D9%85%D8%B1%D8%AB
کیومرث
کیومرث یا گیومرث در فارسی، گیومرت یا گیومرد در پهلوی، گَیومَرَتَن در اوستایی نام نخستین نمونهٔ انسان در جهانشناسی مزدیسنا و نخستین شاه ایران در شاهنامه است. گیومرث در زبان اوستایی از دو جز گَیو (به معنی زندگانی) و مَرَتَن (به معنی میرنده یا فناپذیر) تشکیل یافته‌است. زادگاه و تختگاه کیومرث، بلخ بوده است. کیومرث در بندهش کیومرث، نخستین بشر را، اهورامزدا آفرید، کیومرث به مدت سی سال تنها در کوهساران به‌سر برد، در هنگام مرگ از او نطفه‌ای خارج شد و به وسیله اشعه خورشید تصفیه شد و در خاک محفوظ بماند، پس از چهل سال از آن نطفه، گیاهی به‌شکل دو ساقه ریواس بهم پیچیده در مهرماه و مهر روز (جشن مهرگان) از زمین بروییدند پس از آن از شکل گیاهی به صورت انسانی تبدیل شدند که در قامت و چهره شبیه هم بودند(مشی و مشیانه) یکی نر موسوم به مشی و دیگری ماده موسوم به مشیانه پس از پنجاه سال آن دو با هم ازدواج کردند و بعد از نه ماه از آن‌ها یک جفت نر و ماده پدید آمد از این یک جفت هفت جفت پسر و دختر متولد شد یکی از ان هفت جفت موسوم بود به سیامک و زنش نساک از سیامک و نساک یک جفت متولد شدند به نام‌های فرواک و زنش فراواکیین از آنان پانزده جفت پدید آمد که کلیه نژادهای همه کشورها از پشت آنان است که یکی از ان پانزده جفت هوشنگ و زنش گوزنگ نام داشتند ایرانیان از پشت آنان می‌باشند. ریشه‌شناسی نام گیومرث یا گیومرت در تاریخ‌نگاری‌ها و داستان‌های ایرانی و کیومرث یا جیومرت تاریخ‌نگاری‌های اسلامی و گیومرد یا گیومرت یا گیوک مرت پهلوی همگی از واژه اوستایی «گیه مرتَ» ریشه گرفته‌است. بخش «گیه» به معنی جان و بخش «مرت» در معنای مردن است. مرت یعنی درگذشتنی، میرا و فانی و بدین‌سان «گیه مرت» به معنای «زندگانی میرا» یا «حیات فانی» است. به سخن دیگر انسان و آدمی چون سرانجام آن فنا و زوال است، زنده میراست. گیومرث بر یک مفهوم مجرد شخصیت یافته‌ای دلالت دارد که معنی آن «زندگی میرا»، زندگی انسانی است. به نظر می‌رسد که تمایل به شخصیت دادن به مفاهیم مجرد در دورهٔ نوآوری زرتشت، تحول یافته‌است. درست است که مفهومی چون رته (rta) «نظم قانونی و مقدس» در دورهٔ هند و ایرانی نقشی داشته‌است، اما احتمالاً آن زمان از این مفهوم یک «خدای مستقل» تصور نمی‌شده‌است. گُیومرت (کیومرث) در شاهنامه کیومرث یا گَیومرت نخستین پادشاه کشور یا ملّت ایران در شاهنامه است که سی‌سال حکمرانی نمود. حکیم طوس چنین بیان می‌کند که او در کمال و بزرگی دیهیم بر سر گذاشت ولی از دوران او آگاهی در دست نیست. زمان کیومرث مانند زمانی نیست که پسر از پدر یاد نماید یا احوالات و خاطرات پدر را بتواند مو بمو بازگو نماید، آنچه بود کیومرث (گَیومرت) انسانی بود برتر از دیگران در اخلاق و مردمانگی. در شاهنامه فردوسی دربارهٔ کیومرث این‌گونه آمده که او نخستین کسی بود آیین تاج و تخت را آورد. پادشاهی گیومرت (کیومرث) از روز نوروز که جهان پر از فرّ و آیین و آب است آغاز می‌گردد. دشت و دمن پر از سبزه و گیاه، آفتاب گرمابخش و درخشان، چنین روزی است که کیومرث تاج شاهی به‌سر برنهاد: آنچنان که برمی‌آید جایگاه نخست‌شان در دل کوه بوده شاید بتوان گفت از کوهستان نشینان بوده‌است. جامه و تن‌پوش‌های گیومرت و گروه‌اش نیز جامه‌های بافته شده نبود پس هنوز به هنر پارچه بافی آشنایی نداشتند از پوست جانوران رام یا ددان مانند پلنگ پوششی برای خویش فراهم می‌نمودند. اینک از فرهنگ دوره مزبور در ایران اشیاء و آثاری توسط باستانشناسان کشف گردیده‌است. جامعه و فرهنگ دوران کیومرث جامعه‌ای که ایرانیان در زمان کیومرث داشتند هنوز دوران اولیه بشر متمدن و یکجانشین را سپری می‌نمود و نیاز به ارتقاء همه‌جانبه داشت. بدین سبب کیومرث در پیشرفت فرهنگ و تمدن ایرانیان نقش بسزایی ایفا نموده و پدر تاج‌دار ایرانیان کهن بوده‌است. شاهنامه او را بانی و ترویج دهندهٔ انواع پوشیدنی، خوردنی، آموزش و پرورش معرفی می‌کند به عبارتی ایرانیان برخی فنون را در رشتن و بافتن از پشم حیوانات را مدیون وی هستند. در کنار ارائه و آموزش انواع هنرها، از چهره و سیمای پادشاه عادل فرّ شاهنشاهی متبلور می‌شد و روز بروز کدخدایی او بر مردمش شیرین‌تر و مقبول‌تر می‌گشت. دد و دام نیز مطیع فرمان او گشتند و همه حیوانات اهلی و وحشی در کنار کیومرث آرام گرفتند یا در قلمروی او احساس خطر نمی‌کردند. حکیم طوس فردوسی خبر می‌هد که همه در مقابل تخت او دوتا شده عرض ادب بجا می‌آوردند حتی حیوانات نیز از این قاعده مستثنا نبودند در برابر کدخدا کرنش می‌نمودند. بدین منوال کیومرث در شاهنامه نخستین پادشاه دانسته شده‌است که سی‌سال کدخدایی جهان را بر عهده داشت. در شاهنامه نیز مانند متون پهلوی به کوه‌نشینی کیومرث اشاره شده‌است. به علاوه او کسی‌است که پلنگینه بر تن می‌کند و کشاورزی هم در زمان او آغاز می‌شود. کیومرث فرزندی دارد سیامک نام، که به دست فرزند اهریمن یعنی خزروان دیو (در زمان حیات کیومرث) کشته می‌شود. کیومرث از این ماجرا غمگین می‌شود و هوشنگ پسر سیامک را با لشکری به جنگ دیو می‌فرستد و پس از گرفتن انتقام سیامک، روزگار کیومرث نیز به‌سر می‌رسد. دولت کیومرث زمامداری کیومرث بدوران بسیار کهن مربوط است، به استناد متون پیش از کشف آهن توسط ایرانیان. تمدن‌های متقدم در این موضوع، یعنی احتمال دست‌یابی به عنصر استراتژیک آهن یحتمل تمدن‌های مصر باستان و میان‌رودان بودند. دوران کدخدایی کیومرث پیش از کشف آهن بود و ایرانیان فن استخراج آهن را در زمان هوشنگ یادگرفتند که البته دست‌یابی به آهن مستلزم کشف و حفظ آتش بود که این مهم در زمان هوشنگ محقق شد: از کیومرث فقط یک پسر بجا ماند که همانند پدر هم با ذکاوت بود و هم خوب‌چهر که کیومرث طاقت دوری از او را نداشت. سیادت کیومرث بی‌هیچ پیشامد ناگواری سال‌های سپری شد و حکومت او هر روز بیش از پیش فروزنده‌تر می‌شد کسی هم با او دشمنی نداشت مگر یک نفر آن هم اهریمن بدسگال. اقبال و درخشش فرّهٔ‌ایزدی کیومرث، رشک و حسد اهریمن را به غلیان آورد و سراپای وجودش از کین کیومرث لبریز شد آنگاه نسبت به استمرار دولت کیومرث بحث‌ها و جدل‌ها براه انداخت تا عاقبت مسبب فنای دولت او گردد. اهریمن زان‌پس فرزند خویش را که پهلوانی گرگ سیرت بود، برانگیخت و او را مهیای جنگ با کیومرث نمود. تدارک دیو سیاه پسر اهریمن سپهسالار کشور دیوان در حمله به کشور کیومرث، توسط سروش‌ها یک بیک به سمع سیامک رسید و سیامک از اقدام اهریمن و پسرش به خشم آمد و با سپاه اندکی که داشت بر دیوان تاخت. کیومرث از وقایع آگاه نشد حتّی خبر نداشت که فرزندش به جدال دیوان رفته‌است. در چنین اوضاع مشوّشی بود که بار دوّم سروشی خجسته بسان پریان خبر آورد که دیو ستمگر سیامک را هلاک نموده‌است. شاهزاده سیامک هنگام عزیمت به جنگ، چرمینهٔ پلنگی به تن کرد و با سپاهی اندک رهسپار نبرد شد. شاهنامه یادآور می‌شود که در زمان مزبور هنوز جوشن و لباس رزم وجود نداشت یا ایرانیان هنوز موفق به تهیه آن و سایر آلات حرب نشده بودند، حتی آیین جنگ و خون‌ریزی برای ایرانیان مفهومی نداشت. کیومرث از خبر قتل سیامک برسر و سینه زنان از تخت فرود آمد با دیده‌هایش اشکبار و موی‌های چنگ انداخته به عزا نشست. از نشر خبر ناله و خروش لشکریان به آسمان برخاست، همه با جامه‌های پیروزه رنگ و رخانی زرد رنگ به سوگ نشستند. حتی دد و دام نیز بر درگاه صف کشیدند. از ابیات فوق چنین متصوّر است که همه بجانب کوهستان رهسپار شدند، احتمالاً به سبب شکست غیره منتظره سیامک ایرانیان موطن خویش را رها نموده به کوچ اجباری دست زدند. خطر حمله دیوان قریب‌الوقوع بوده و ارتش کیومرث توان مقابله با آن‌ها را نداشت. ایرانیان چند سالی در کوهستان به سوگ نشستند و عزای سیامک را پاس داشتند که دوباره از جانب خداوند فرشته‌ای (سروش) بر کیومرث نازل شد پس از درود بر ایشان او را بشارت به توقف عزا و ترغیب جنگ با دیوان را داد. این احوالات کیومرث مبیّن آن است که وی از اولیاء بوده و مراودهٔ فرشتگان با او دلیل بر شخصیت دینی و مذهبی وی است. اصولاً فرشتگان جز پیامبران بر کسی نزول نکرده‌اند. در بیت آخر خداوند فرمان می‌دهد و کیومرث فرمان او را اطاعت می‌نماید. مدت کوهستان نشینی کیومرث با قومش را شاهنامه ذکر نمی‌کند ولی جریانی مشابه ماجرای شعب ابی‌طالب برای پیامبر اسلام بوده یعنی یک نوع تحریم و محاصره یا عدم دسترسی به امکانات معیشتی بود. پادشاه کیانیان پس از نزول وحی دست‌ها را بطرف آسمان بلند کرده نفرین بر بدگمان می‌کند، نام آفریدگار را بر زبان جاری ساخته آنگاه چشمانش را از اشک پاک نموده به عزا پایان می‌خشد تا به کین سیامک برخیزد، شب و روز آرامش و آسایش را بر خویش حرام می‌کند تا آیین مزدیسنا را احیا و آیین خروزان دیو را از روی زمین محو نماید؛ و اینچنین است که رسالت هر دو شخصیت زرتشت و کیومرث مترداف هم هستند. کیومرث در اوستا از بعد از شاهنامه دیگر چندان نامی از کیومرث در ادبیات فارسی نمی‌بینیم. کیومرث هرگز به شهرت شهریاران بزرگ بعدی چون جمشید و فریدون نرسید. گویا در یکی از نسکهای مفقود اوستای ساسانی به نام چهرداد، سرگذشت کیومرث به تفصیل آمده بود. خوشبختانه خلاصهٔ این نسک در کتاب پهلوی دینکرد آمده‌است. کیومرث در اوستا با صفت نخست‌اندیش آمده‌است زیرا نخستین کس است که پیام اهورامزدا را دریافت کرد. در فروردین یشت بند ۸۷ نیز آمده که: فروَهر کیومرث را می‌ستاییم که نخستین کسی است که به گفتار و آموزش اهورا مزدا گوش فرا داده و کسی است که اهورا مزدا از او خاندان‌های کشورهای آریایی و نژاد کشورهای آریایی را آفریده‌است.» یک اندیشهٔ اساطیری قدیمی در بخشی از دینکرد آمده‌است که در آن آیین ازدواج میان نزدیکان (خویدوس) توصیه و توجیه شده‌است. به عنوان نخستین نمونهٔ خویدوس، پیوند مقدس میان اورمزد (خدای آسمان) و دخترش سپندارمذ (زمین) برشمرده شده‌است. از این پیوند است که کیومرث زاده شد. نطفهٔ گیومرث چهل سال بر زمین باقی ماند. بن ملتهای آسیای مقدم عدد چهل اصطلاح سنتی برای عدد بزرگ نامعین است: یهودیان چهل سال در بیابان راه می‌روند، در داستان‌های هزار و یک شب و دیگر داستان‌های شرقی غالباً سخن از دورهٔ محتوم چهل روزه در میان است. بنا بر نظر یرمیاس باید اصل این کاربرد نمادی (سمبلیک) عدد چهل را که همچون دیگر بن مایه‌های (موتیفهای) حاصله از مشاهدات نجومی، از اصل بابلی ناشی شده، در عدد «خوشهٔ پروین» (ثریا) جستجو کرد. ویندیشمان این سؤال را مطرح کرده‌است که چرا باید نطفهٔ گیومرث قبل از این که نخستین زوج بشری از آن به وجود آید، درست چهل سال در زمین باقی بماند، و توجیه آن را در افسانهٔ ور جم می‌یابد که بر طبق آن «هر چهل سال یک بار از هر زوج انسانی، دو انسان یعنی یک زوج، زن و مرد، یه دنیا می‌آیند.» (وندیداد ۲ بند 41). گیومرث در متون پارسی میانه در متون پهلوی آمده‌است که هرمزد کیومرث را در گاهنبار ششم (ششمین و آخرین دورهٔ آفرینش) آفرید و این آفرینش هفتاد روز به طول انجامید. بلندای کیومرث شش نای، و درازا و پهنای او به یک اندازه بود. کیومرث به مدت سه هزار سال پس از خلقت بی‌حرکت بود و وظایف دینی انجام نمی‌داد ولی به آن می‌اندیشید. تا اینکه اهریمن به همراهی دیوان بر جهان تاخت از آن پس کیومرث فناپذیر شد و پس از آن تازش به مدت سی‌سال بزیست. چون کیومرث مرد بر سمت چپ افتاد و نطفهٔ او بر زمین ریخت. ایزد نریوسنگ نگهبانی دوسوم آن و سپندارمذ نگهداری یک‌سوم آن را بر عهده گرفت. از نطفهٔ کیومرث نخستین جفت مردمان به صورت دو شاخه ریواس روییدند. نام این جفت به صورتهای مختلف آمده‌است: «مشی و مشیانه»، «مشیگ و مشیانگ»، «مرد و مردانه» و … تمام مردم از فرزندان مشیگ و مشیانگ هستند. هرچند در متون پهلوی تکیه بر نخستین‌انسان‌بودن گیومرث است ولی اشاره به پادشاهی او نیز شده‌است. برای نمونه در دینکرد به او لقب «گرشاه» به معنی شاه کوهستان داده شده‌است. مهری از زمان ساسانیان موجود است که کیومرث را نشان می‌دهد که پاها و بدن پشمالو و چهره‌ای میان انسان و حیوان دارد و حیوانات در کنار او هستند. کیومرث در واژه‌نامه دهخدا در واژه‌نامه دهخدا زیر واژه گیومرت آمده‌است: فردوسی توسی دهخدا همچنین کیومرث [ک َ م َ] را نام نخستین پادشاه جهان دانسته‌است. در مفاتیح‌العلوم نیز یادکرد شده که کیومرث نام نخستین انسان در نزد مجوس (ایرانیان) است. دهخدا کیومرث را نخستین پادشاه پیشدادیان معرفی کرد و لقب او را گِلشاه دانسته‌است در کتاب مجمل التواریخ آمده‌است: دیدگاه‌ها در مورد کیومرث مهرداد بهار (پژ ص ۴۹) اظهار داشته‌است که اسطورهٔ کیومرث اسطوره‌ای جدیدتر است و به پس از کشف فلزات بازمی‌گردد و در اسطورهٔ کهن‌تر (مربوط به اقوام هندوایرانی) جم و خواهرش نخستین زوج مردمان به‌شمار می‌آمدند. محمدبن جریر طبری دربارهٔ کیومرث و جانشینانش می‌نویسد: مردمان را اختلاف هست به گاه کیومرث اندر، و هر کسی چیزی همی‌گویند گروهان عجم گویند که او آن است که آدمش خوانند و خلق از اوست. همچنین نقل می‌کنند که کیومرث پسری داشت به نام مشی؛ و مشی با خواهرش مشیانه (مشیان) ازدواج کرد و مشیانه برای او فرزندانی آورد، یعنی سیامک پسر مشی، و سیامی دختر مشی؛ و سیامک پسر مشی پسر کیومرث دارای فرزندانی به نام افرواک، دیس، براسب، اجرب و اوراش و دخترانی به نام‌های افری، دذی، بری و اوراشی شد. بیرونی در آثار الباقیه چنین می‌آورد: اما ایرانیان و عامهٔ مجوس کاملاً منکر طوفان اند و برآنند که پادشاهی در میان ایشان از گیومرث گلشاه که به نظر آنان نخستین انسان است، پیوسته وجود داشته‌است. [بیرونی پس از نقل عقاید گوناگون دربارهٔ طوفان نتیجه‌گیری می‌کند که:] و این قبیل آشفتگیها در حکایات شنونده را به شک می‌اندازد و او را به تصدیق آنچه در برخی کتب است وامی‌دارد که گیومرث انسان اولین نبوده، بلکه او کامر[=جامر] پسر یافث پسر نوح است؛ و گیومرث سروری سالخورده بود که در کوه دنباوند(=دماموند) مستقر شد و آنجا را به تصرف خود درآورد تا آنکه کم‌کم کارش بالا گرفت، و مردم (در آن زمان) در حالتی همانند دوران نخستین و آغاز پیدایش بودند، بعد او و بعضی از فرزندان او بر اقالیم فرمانروا شدند. گیومرث در آخر راه ستم پیش گرفت و نام خود را آدم نهاد و گفت هر کس که مرا به نامی جز این بخواند، گردنش می‌زنم؛ و بعضی ایرانیان می‌گویند که او امیم پسر لاود پسر ارم پسر سام پسر نوح بوده‌است. این مطلب که قدرت شاهی بنیان نهاده شد تا بر بی نظمی و بی عدالتی و ستمی که میان آدمیان حکمفرما بود، لگامی باشد، روایتی است از بیرونی که از کتاب مردی به نام سعید بن محمد ذُهلی استخراج کرده‌است. این روایت که در آن گیومرث «پیشداد» خوانده شده، همچنین آمیزهٔ خاصی از افسانهٔ ایرانی نخستین زوج و افسانهٔ کتاب مقدس در مورد باغ عدن را دربردارد. حمدالله مستوفی می‌نویسد: سه روایت در مورد کیومرث وجود دارد که اولی او را حضرت آدم علیه السلام می‌داند و عقیده دوم آنست که کیومرث بین شیث و نوح می‌زیسته و عقیده دیگر آنست که کیومرث فرزند ولاد بن امیم بن ارم بن ارفخشد بن سام بن نوح بود. شهرستانی در کتاب الملل و النحل چنین می‌آورد: کیومرثیه کسانی هستند که به تقدم کیومرث اعتقاد دارند. اینان به دو اصل قائلند: یزدان و اهرمن، و می‌گویند که یزدان ازلی قدیم است، و اهرمن محدث و مخلوق است؛ و می‌گویند که سبب آفرینش اهرمن این بوده‌است که یزدان در دل خود اندیشید که: «اگر منازعی داشتم چگونه می‌توانست باشد؟» و این اندیشه بد و با طبیعت نور ناسازگار بود، و از آن تاریکی به وجود آمد، و اهرمن نامیده شد. طبع او شر و فتنه و فساد و فسق و ضرر و زیان‌رسانی بود. او بر نور خروج کرد، و با طبیعت و گفتار خود با آن به مخالفت برخاست. ستیز میان لشکر نور و تاریکی درگرفت. بعد فرشتگان به میانجیگری برخاستند و مصالحه‌ای برقرار کردند مبنی بر این که جهان فروردین در مدت هفت هزار سال از آن اهرمن باشد، و پس از آن او جهان را رها کند و به نور واگذارد؛ و کسانی را که پیش از این صلح در جهان بودند، از میان برد و تباه کرد. بعد مردی به نام گیومرث و حیوانی به نام گاو پیدا شد. اهرمن هردو را کشت. از جایی که این مرد افتاد شاخه‌ای از ریباس [ریواس] رویید، و از ریشهٔ ریباس مردی به نام میشی و زنی به نام میشانه بیرون آمدند، و این دو پدر و مادر بشر بودند؛ و از جایی که گاو افتاده بود، چهرپایان و دیگر حیوانات روییدند. آنان [زردشتیان] برآنند که پیامبرانی و شاهانی دارند که نخستین آنان گیومرث بود، و او نخستین کسی بود که بر زمین فرمانروایی کرد، و در اصطخر اقامت داشت. بعد از او هوشنگ پسر فرواک بود. مسعودی در مروج الذهب می‌نویسد: گویند که گیومرث نخستین کسی بود که فرمود تا هنگام غذا خاموشی گزینند تا طبیعت سهم خود را بگیرد و تن را با غذای که بدان می‌رسد اصلاح کند و جان آرام گیرد و هریک از اعضاء در کار دریافت صافی غذا تدبیری برای تندرستی تن کند و آنچه به کبد و دیگر اعضاء گیرندهٔ غذا می‌رسد مناسب و شایستهٔ اصلاح آن باشد. در ادامه چنین می‌آورد که بعضی پنداشته‌اند که عمر وی هزار سال بود و کمتر از این نیز گفته‌اند؛ و مجوسان را دربارهٔ گیومرث بحثی دراز است از جمله این که مبدأ پیدایش نسل بود؛ و او و زنش که مشیه و مشیانه (شابه و منشابه) هستند مانند گیاهان به صورت گیاه ریواس روییدند، و امثال این سخن که تذکار آن ناپسند است، و حکایتی که با ابلیس داشت و او را بکشت. گیومرث به اصطخر فارس اقامت داشت و پادشاهیش چهل سال و به قولی کمتر از این بود. در فصل سوم کتاب اول (حمزه ج) از موبد بهرام پس مردانشاه، مورخی که بیش از بیست نسخه از خداینامه را با هم مقایسه کرده، نقل می‌کند که: نخستین انسان گیومرث گلشاه (شاه گل) سی سال فرمانروایی کرد. پسر و دختری از او ماند: مشی مشیانه که هفتاد سال با بدون داشتن فرزندی گذرانیده بودند، در مدت پنجاه سال صاحب هجده فرزند نر و ماده شدند. پس از مرگشان جهان به مدت نود و چهار سال و هشت ماه بدون شاه ماند. اما فترت میان پایان فرمانروایی گیومرث و آغاز فرمانروایی هوشنگ پیشداد، دویست و نود و چهار سال و هشت ماه طول کشید. پانویس از آنجا که املای «گر» و «گِل» در رسم‌الخط پهلوی یکسان است لقب کیومرث به صورت «گِل‌شاه» نیز آمده‌است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه لقب کیومرث را به صورت «ملک الجبل» (=کوه‌شاه) می‌آورد اما اشاره می‌کند که بعضی آن را «ملک‌الطین» (=گِل‌شاه) می‌دانند. (نک به صفا ص ۴۰۷) پانویس منابع فردوسی، ابوالقاسم؛ شاهنامه فردوسی، پیرایش دکتر جلال خالقی مطلق، تهران ۱۳۹۴، نشر سخن، شابک: ۲-۷۵۱-۳۷۲-۹۶۴-۹۷۸، پوشینهٔ یکم رویهٔ ۱۱. بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران دوستخواه، جلیل. اوستا: کهنترین سرودهای ایرانیان (گزارش و پژوهش از جلیل دوستخواه) کریستنسن، آرتور؛ نمونه‌های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایران؛ ژاله آموزگار- احمد تفضلی؛ تهران، نشر چشمه، ۱۳۸۹، چاپ چهارم، جلد اول، ص. ۱۵. صفا، ذبیح‌الله. حماسه‌سرایی در ایران فردوسی. شاهنامه به تصحیح مصطفی جیحونی. تاریخ طبری، ترجمه ابوعلی محمد بن محمد بلعمی پیوند به بیرون اسطوره‌شناسی ایرانی افسانه‌های قرون وسطی پادشاهان در اسطوره‌شناسی پادشاهان پیشدادی شاهنامه شخصیت‌های شاهنامه مزدیسنا ویکی‌سازی رباتیک
5723
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
ستاره‌شناسی در ایران
دوران پیش از اسلام دانش ستاره‌شناسی در ایران مانند دیگر نقاط جهان پیشینه طولانی دارد. از آن جا که ابزار کار این دانش آسمانی پاک و چشم تندرست است، از نخستین علومی است که مورد توجه انسان قرار گرفته‌است. برخی پژوهشگران، چندی از نقوش تخت جمشید را نشانه‌ای بر آشنایی سازندگان آن‌ها با اخترشناسی می‌دانند؛ از این میان است نقش حمله شیر به گاو که در بسیاری حجاری‌های تخت جمشید هست. مطالعاتی هم روی جهت‌گیری چهارطاقی‌های بجا مانده از آتشکده‌های کهن نشان داده‌است که می‌توان رابطه‌هایی میان ساختمان آن‌ها و طلوع و غروب جرم‌های آسمانی یافت. از دوران پیش از اسلام به جز کتاب زیج شهریار سند مکتوبی بر جای نمانده‌است. ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه عن القرون الخالیه اطلاعاتی دربارهٔ باورهای اقوام گذشته دربارهٔ اخترشناسی ارائه کرده‌است. دوران پس از اسلام ستاره شناسان ایرانی بزرگ ستاره شناسان اسلامی را پایه‌ریزی می‌دهند. پس از دوران خلافت مأمون که دارالترجمه نامی خود را برای برگردان آثار علمی ملل گوناگون بنیاد نهاد، پیشرفت اخترشناسی بمانند علوم دیگر سرعت فراوانی گرفت. نخستین محاسبات دقیق قطر زمین در همین زمان و بدست برادران بنوشاکر انجام گرفت. (توضیحات بیشتر در کتاب تاریخ نجوم اسلامی نوشته نالینو.) یکی از انگیزه‌های توجه ویژه به اخترشناسی در دوران اسلامی تعیین سالنامه و اوقات شرعی است که نیازمند مشاهدات و محاسبات دقیق ستاره‌شناسی است. هندسه کروی که بدست ابوالوفای بوزجانی تکوین یافت این محاسبات را بسیار تسهیل کرد. در دربار شاهان و امرای ایرانی همیشه شاعران و منجمان سلطنتی وجود داشتند و این امر به رونق پیشه منجمی می‌افزود. البته از رایزنی منجمان برای تعیین زمان‌های سعد و نحس بهره‌گیری می‌شد؛ ولی خود این امر نیازمند سالهای متمادی تحصیل و مطالعه بوده‌است. زیج‌های بسیاری در دوران اسلامی نوشته شده‌اند که واپسین آن‌ها در سده ۱۸ میلادی و در هند تهیه شده‌است. ستاره‌شناسی در دوران معاصر در دوران معاصر آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین با ترجمه کتاب کامیل فلاماریون توسط عبدالرحیم طالبوف و بعد گاهنامه‌های سید جلال طهرانی آغاز شد. برگردان مقالات خارجی در نشریات همگانی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰ نیز بسیاری را با نجوم به معنای جدید آن آشنا کرد. آغاز انتشار مجله فضا در دهه ۱۳۴۰ و۱۳۵۰ هم‌زمان دوران فتح ماه رویداد دیگری است که به آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین کمک کرد. انتشار این گاهنامه که به برپایی کانونی موسوم به «کانون فضایی ایران» هم انجامید تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. گاهنامه مرزهای بی‌کران فضا که از سال ۱۳۶۹ خورشیدی پا به عرصه وجود گذاشت، از معدود نشریاتی بود که در میان نشریات پارسی‌زبان تخصصی پس از انقلاب به فضا و فضانوردی می‌پرداخت. سیروس برزو، مالک و سردبیر این گاهنامه علمی بود که بنا به دلایل نامشخصی ۴ سال بیشتر منتشر نگردید. مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، ارتباط با مراکز فضایی، گرفتن مطالب اختصاصی (همانند داستان‌های یوری گلازکف یا زندگی‌نامه آندریان نیکلایف به قلم خودش) و بسیاری دیگر از مطالب نو و ابتکاری دیگر، با پافشاری بر توانمندی‌های فضایی شورویها، از ویژگی‌های شاخص نشریه مرزهای بی‌کران فضا در دوران انتشار بود. از دیگر اقدامات جنبی این گاهنامه، برگزاری نمایشگاه‌های فضایی- ستاره‌شناسی به مناسبت‌های گوناگون، نشست‌هایی همراه با نمایش فیلم و سخنرانی و همچنین راه‌اندازی بازار فضایی، برای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطبان خود بود. به فراخور سی امین سالگرد پرواز گاگارین نمایشگاه عکسی روبه روی سینما آزادی برگزار کرد که بدست دکتر حسابی گشایش شد. این گاهنامه بخش‌هایی از صفحات خود را به اخترشناسی اختصاص داده بود که کسانی همچون توفیق حیدرزاده و بهرام عفراوی، در آن مطلب داشتند و عناوینی همچون «آسمان شب» به خوانندگان اجازه می‌داد تا چگونگی ستارگان را به گونه مرتب دنبال کنند. گاهنامه دانشمند نیز در برگردان مقالات ستاره‌شناسی پیشینه طولانی دارد. پس از انقلاب تا پیدایش دوباره دنباله‌دار هالی فعالیت چشمگیری در نشریات ایرانی به چشم نمی‌خورد؛ جز چاپ دو کتاب شناخت مقدماتی ستارگان و ستاره‌شناسی به زبان ساده (هر دو از انتشارات گیتاشناسی) که فعالیت‌های فردی و کارساز کسان دوستدار ستاره‌شناسی بود. با پیدایش دنباله دار هالی در نشریات و به ویژه در گاهنامه دانشمند به اخبار مربوط به این امر پرداخته می‌شد. تلاش‌های احمد دالکی از استادان دانشگاه شهید بهشتی در آن زمان برای آشنایی همگانی با اخترشناسی چشمگیر است. پس از افول دنباله دار هالی انتشار مقالات ستاره‌شناسی در گاهنامه دانشمند ادامه پیدا کرد که بیشتر این مقالات گزینش و برگردان توفیق حیدرزاده بود که پیش از این نیز کتاب شناخت مقدماتی ستارگان را برگردان و منتشر کرده بود. راه‌اندازی بخش آسمان در این ماه بدست وی که به بررسی رویدادهای رصدی آسمان هر ماه می‌پرداخت کارایی فراوانی در آشنایی خوانندگان با ستاره‌شناسی رصدی داشت. مرکز رصدخانه زعفرانیه نیز از سال ۱۳۶۷ با کوشش احمد دالکی آغاز به کار کرد و پس از او حسین رضایی این مرکز را به پیش برد و سپس محمدرضا نوروزی (او پیشتر از دانش آموختگان همین مرکز بوده) سرپرستی این مرکز را بر دوش گرفت. اکنون فریبا یزدانی سرپرست این مرکز است. رصد خانه زعفرانیه در اخترشناسی آماتوری ایران بسیار کارساز بوده‌است و بسیاری از نخستین‌ها در اخترشناسی آماتوری ایران و همین‌طور بسیاری از کسان و گروه‌های آماتوری در ایران از این مرکز سرمشق گرفته‌اند. در سال ۱۳۷۰ توفیق حیدرزاده مجله نجوم را منتشر کرد که انتشار آن سرآغازی بر آشنایی جدی خوانندگان پارسی‌زبان با اخترشناسی شد. هم‌اکنون، پس از ۱۵ سال، نجوم تنها نشریه همگانی اخترشناسی است که در خاورمیانه منتشر می‌شود. امروزه ماهنامه نجوم فعالیت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون گسترش اخترشناسی در میان مردم گسترش داده‌است؛ از آن میان: برگزاری کلاس‌های آموزش اخترشناسی برای مقاطع سنی گوناگون، برگزاری سمینارهای ماهانه دربارهٔ موضوعات روز اخترشناسی برای عموم، برگزاری سلسله نشست‌های نمایش و نقد علمی فیلم‌های علمی-تخیلی به نام "سینما-فضاً و کمک به انجمن نجوم ایران در برگزاری باشگاه ماهانه نجوم تهران در چهارشنبه پایانی هر ماه در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر است. همچنین انجمن نجوم آماتوری ایران پس از طی مراحل قانونی از "میانه دهه ۷۰ خورشیدی"، پیگیر کسب مجوزهای لازم گردید و هر چند از سال‌های اواخر دهه ۷۰ فعالیت غیررسمی خود را آغاز کرد، اما به صورت رسمی این اولین مرکز آماتوری کشور مزین بنام پر افتخار ایران در "اول اَمرداد ۱۳۸۰" تشکیل شد. از سال ۱۳۸۰ با راه‌اندازی وبگاه‌های خبررسانی آسمان پارس و مجله نجوم و انجمن نجوم آماتوری ایران تحول دیگری در عرصه نجوم آماتوری ایران به وجود آمد. دومین ماهنامه ستاره‌شناسی ایران نیز با نام ماهنامه آسمان شب با توزیع بین‌المللی در آخرین روزهای سال جهانی نجوم ۲۰۰۹ دی ماه ۱۳۸۸ به صورت رنگی منتشر شد. همچنین امروز گروه‌های اخترشناسی آماتوری فراوانی در سطح ایران پرکار هستند که می‌توان به گروه روجا و ادیب اصفهان و انجمن ستاره‌شناسی اهواز و مرکز نجوم آستان حضرت عبدالعظیم و مرکز مطالعات و پژوهش‌های فلکی ـ نجومی و مؤسسه آفاق راهبر آذربایجان اشاره کرد. منابع پیوند به بیرون اخترشناسی در ایران فرهنگ در ایران فرهنگ فارسی
5724
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%20%D8%B1%D8%B5%D8%AF%DB%8C
اخترشناسی رصدی
اخترشناسی رصدی بررسی حرکات سیاره‌ها، قمرها و دیگر اجرام منظومهٔ خورشیدی است. نخستین اطلاعات از فضا، به‌وسیلهٔ دانش اخترشناسی رصدی به دست ما رسیده‌است. یکی از مهم‌ترین گام‌های اثباث خورشیدمرکزی هلال‌های زهره بود که گالیله آن را با تلسکوپ مشاهده کرد؛ این را مدیون اخترشناسی رصدی هستیم. مطالعهٔ این حرکات با چشم غیرمسلح نیز ممکن است و کپلر قوانین سه‌گانهٔ خود را از این راه به دست آورده‌است. برای آغاز مشاهدات تنها به آسمانی صاف و دو چشم سالم نیاز است و در مراحل بعدی و با آشنایی بیشتر با صورت‌های فلکی می‌توان از دوربین‌های دوچشمی کوچک جهت تعقیب حرکت سیاره‌های کم‌نور و برخی دنباله‌دارها و سیارک‌ها استفاده کرد. محاسبات ساده‌ای مانند تعیین جرم زمین، قطر زمین، فاصلهٔ ماه و خورشید، فاصلهٔ سیارات از خورشید، تخمین زمان خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی از همین مشاهدات ساده ممکن است. جستارهای وابسته مطالعه مشاهده‌ای رصدخانه رصدخانه فضایی منابع پیوند به بیرون Archives and iconography from 17th century preserved by the رصدخانه پاریس library اخترشناسی رصدی مشاهده‌های علمی
5725
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B7%D8%A7%D9%82%DB%8C
چهارطاقی
چهارطاقی یا چارتاقی، در معماری به کالبدی با زمینه چهارگوش و پوشش گنبدی شکل، متشکل از چهارپایه و یک طاق گنبدی بر روی آن، با چهار ورودی طاق‌دار گفته می‌شود. چهارطاقی را چهاردر، چهارقاپو و چهاردروازه نیز نامیده‌اند. در یک نگاه کلی چهارتاق فضایی مربع‌شکل با زمینه‌ای چلیپایی و با پوششی گنبدی است که بر روی سِکُنج‌ها قرار گرفته و دارای چهار ورودی تاق‌دار است. کاربرد چهارطاقی، در معماری غیرمذهبی، در ایجاد سازه‌ها و بناهایی اغلب تشریفاتی است، از جمله در برپایی موقت چهارطاق به عنوان بخشی از آذین‌بندی در جشن‌ها. از طرح‌های چهارطاقی، به‌سبب قابلیت‌های بسیار در زمینه فضاسازی، در گستره زمانی و مکانی و در بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شده‌است. چهارطاقی، شیوه رایج برای ساخت آتشکده در دورهٔ شاهنشاهی ساسانی بوده‌است. این طرح‌ها در دوره اسلامی نیز، از آسیای میانه تا آفریقا، برای ساخت مساجد و آرامگاه‌ها، و با ایجاد تغییراتی، از جمله در گوشه‌سازیِ آن، به‌کار رفته‌است. اجزاء چهارطاق یک نقشه مربع دارد و عناصر اصلی تشکیل‌دهنده آن عبارت‌اند از چَفْد، گنبد و جِرز. این اجزا به صورت یک جرز است در هر یک از چهار گوشه نقشه مزبور، چهار چفد (قوس) که چهار جرز را به هم متصل می‌کند، یک گنبد که به کمک یک گوشواره در بالای قوس‌ها ساخته می‌شود و یک درگاه که در هر یک از چهار ضلع بنا پس از خاتمه کار به وجود می‌آید. چَفْد یا قوس در لغت به مفهوم یک شکل خمیده و منحنوی مانند است. در اصطلاح معماری به باریکه طاقی که روی سردر یک درگاه قرار می‌گیرد گفته می‌شود. در واقع چفد خطی است که از تکرار آن تاق و از دَوَران آن گنبدها به‌وجود می‌آیند. با این حال چنانچه پوشش بین دو قسمت یک دیوار، مثل پنجره، در یا درگاه مورد نظر باشد، همچنان برای این گونه پوشش‌ها چفد به‌کار می‌برند. چفد را در اصطلاح معماری چفت، سفت، سفد و چخت نیز می‌گویند. گنبد بنابر تعریف علم هندسه یکی از انواع چفدها است که بر اساس چرخش حول محور عمودی راس یا تیزه آن شکل می‌گیرد. چرخش بر روی یک قاعده مدور اتفاق می‌افتد. در زیر این قاعده می‌توان انواع ته‌رنگ‌های چهارگوش، دایره، پنج‌ضلعی، شش‌ضلعی و هشت‌ضلعی را ملاحظه کرد. این قاعده مدور هنگامی که روی هر کدام از این ته‌رنگ‌ها قرار می‌گیرد نیاز به یک مکان انتقالی به نام چپیره‌سازی دارد که شکل زیرین را به شکل نیم‌کره‌ای تبدیل می‌کند. بر این اساس گنبدهای اواخر اشکانی و دوره ساسانی بر روی فیلپوش‌هایی که در چهارگوشه تالار مربع‌شکل بر بالای دیوارها به‌کار رفته بنا گشته‌است. از طریق این فیلپوش‌ها طرح مربع تالار در بالا به چندضلعی هشت‌گوش‌های تبدیل یافته و کار بنیاد گنبد را آسان ساخته‌است. چهارطاقی در دوره‌های مختلف ۱- چهارطاقی شهر ایج در استان فارس یکی از نمونه‌های چهارطاقی سالمی است که از دورهٔ ساسانیان به یادگار مانده‌است و این چهارطاقی را می‌توان یکی از نادرترین بناهایی که از ساسانیان به جا مانده، یاد کرد و یکی از خصوصیات این چهارطاقی که خود را از دیگر چهار طاقی‌های جهان متمایز می‌دارد ساختن ساعت خورشیدی در این بنا است که زمان ساسانیان مردم این منطقه ساعت را می‌شناختند و با سوراخی که در سقف آن پدیدآورده بودند و ساعت نشانی که در سقف آن درست کرده‌اند با گذر نور خورشید از این منفذ یا سوراخ دقیقاً ساعت را بدون کم یا زیاد را نشان می‌دهد و یکی از شاه کارهای آن دوره و حتی در همین دوره نیز می‌توان برشمرد .۱. از دوره اشکانی، که دوره شکل‌گیری چهارطاقی دانسته شده، دو چهارطاقی مهم برجای مانده‌است: الف. چهار طاقی قلعه ضحاک بر بالای صخره‌ای بین مراغه و زنجان، که دوازده متر ارتفاع دارد و در سه ضلع، دهانه طاق‌دار بزرگ و در ضلع دیگر پنجره کوچکی دارد و به دلیل تزیینات متنوع، احتمالاً بنایی غیرمذهبی و اقامتگاه حاکم قلعه بوده‌است. ب. چهار طاقی بازه‌هور، در نزدیکی روستای رباط سفید، بین تربت حیدریه و نیشابور، که با ماسه و ملات گچ و سنگ لاشه ساخته شده‌است. ابعاد هر ضلع آن حدود پانزده متر است و روی جرزها، با قطعات سنگی تخت، طاقهای ضربی ایجاد شده‌است. ۲. ساخت بنای چهارطاق در دوره ساسانی برای انواع بناها نیز ادامه یافت و به اوج خود رسید و در بناهای مذهبی چهارطاقی هم در ساخت آتشگاه‌ها و هم در اتاق اصلی آتشکده‌ها که پوشش گنبدی با زمینه مربع داشت، به کار رفت. الف. آتشکده کُنارسیاه در جنوب فیروزآباد شامل دو بنا، یعنی آتشگاه و چهارطاق، با راهرو پیرامونی است که با «طاقْ آهنگ» پوشیده شده‌است. ب. آتشگاه فیروزآباد از سنگ تراشیده با گنبدی آجری است، شامل یک محوطه چهارگوش مرکزی با دهانه‌های عمیق بزرگ در هر طرف و چهار در محوری و الحاقی در اطراف آن ج. چهارطاقی نیاسر نزدیک کاشان، متعلق به زمان اردشیر اول ساسانی، یک چهارطاقی با نقشه سنّتی است که گنبد آن شامل هشت قالب گچی ترکیب شده با نی در لابه‌لای اندود داخلی طاق و در نوع خود بی‌نظیر است. د. آتشکده آذرگشنسب تخت سلیمان، در جنوب آذربایجان غربی، نیز از بهترین چهار طاقی‌های دوره ساسانی است. در فیروزآباد (گور)، باکو، فراشبند، جره، نطنز، کازرون، آتشکوه، نیاسر (متعلق به دورهٔ اردشیر اول ساسانی)، نویس در حوالی ساوه، عبدل‌آباد بردسکن و جاهای دیگر باقی‌مانده‌است. آتشکده آذرگشنسب در تخت سلیمان نیز از نمونه‌های چهارطاقی‌های دوره ساسانی است. بیشتر چهارطاقی‌های مذکور، وابسته به آتشکده‌ها و محل استقرار آتش و اجرای مراسم دینی، و سایبان دائم برای آتش بوده‌اند. چهار طاقی در دوره اسلامی در دوره اسلامی از طرح چهارطاقی در شماری از بناهای غیردینی، چون کوشک‌ها، نیز استفاده شده‌است. برخی از چهارطاقی‌ها نیز در دوران اسلامی به مسجد یا امامزاده تبدیل شده‌اند. از طرح‌های چهارطاقی، به‌سبب قابلیت‌های بسیار در فضاسازی، در گستره زمانی و مکانی و در بناهای مذهبی و غیرمذهبی استفاده شده‌است. در دوره اسلامی، از چهارطاق ابتدا در مساجد مستقلاً استفاده شد و سپس ایوان با آن تلفیق، و مساجد بزرگ‌تر با اجزای بیشتر تشکیل شد، مانند مسجدجامع اردبیل. مسلمانان در به‌کارگیری طرح چهارطاق در ساختمان مساجد، آتش و آتشدان را از فضای داخلی برداشتند و ضلع قبله را با دیوار و نماد قبله پوشاندند و برای باطنی‌تر شدن فضای چهارطاق و عدم توجه به خارج، درگاه‌ها و ایوان‌ها و راهروها و حیاط‌های داخلی و درها و دیوارهای خارجی را افزودند. محور اصلی نیز در جهت قبله قرار گرفت. همچنین بنا که در بلندی‌های خارج شهر ساخته می‌شد، پس از تبدیل شدن به مسجدجامع در مرکز شهر احداث گردید. ابعاد بزرگ مساجد جامع تغییراتی را در چهارطاقی به دنبال داشت و جرزهای جسیم جانبی به جای قوس‌ها به کار گرفته شد. در این روند، چهارطاقی‌های ساسانی اساس برخی از مساجد بزرگ ایران شدند که به مسجد ـ کوشک نیز شهرت یافته‌اند. بازمانده‌ای منحصر به فرد، که شکل اولیه آن تا حدودی حفظ شده و از هر چهار طرف باز و فاقد محراب است، چهارطاقی مجردی است میان حیاط مصلای یزد. مهمترین مساجد چهارطاقی شناخته شده در ایران مسجد جامع اردستان مسجد جامع برسیان مسجد جامع بروجرد مسجد جامع نطنز مسجد جامع گلپایگان مسجد جامع اصفهان مسجد جامع قزوین مسجد جامع قم مسجد جامع ساوه چهارطاقی در مساجد چهارطاقی در مساجدِ دارای تالار مستطیل نیز به کار رفته‌است، مانند مسجد محمدیه یزد که در وسط نقشه مستطیل، تالاری مربع با گنبدهای مدور تعبیه شده که شبیه چهار طاقی‌های دوره ساسانی، نظیر نیاسر کاشان، است. این سازه و نقشه خاص در معماری مساجد در خارج از محدوده امروزی ایران نیز رواج یافت که از آن جمله است: مساجد دیگ‌گران در هزاره در شمال شرقی بخارا و چهارستون در ترمذ و تلختن بابا در ترکمنستان، وضوخانه مسجد ابن‌طولون در مصر، قُبّةالبرودیین در مراکش، مسجد بزرگ وان در ترکیه، و مسجد تحفهْ والا در دهلی، که ویرانه‌های باقی‌مانده بخش مرکزی آن نشان‌دهنده ساختمان بنای آن براساس چهارطاق است. کاربرد چهارطاقی در آرامگاه‌ها معماری آرامگاه‌ها نیز تا حدود زیادی از طرح‌های چهارطاقی دوره ساسانی متأثر است، گرچه در این نمونه‌ها طرح اصلی دستخوش تغییراتی شده‌است، مانند تبدیل دهانه‌های بزرگ به درگاه‌های کوچک و در مراحل بعد به طاق‌نماهای تزیینی. آرامگاه اسماعیل سامانی در بخارا از نمونه‌های اولیه آن است؛ که به‌ویژه در آسیای مرکزی و هند بسیار از آن تقلید شده‌است، از جمله در مقبره سلطان سنجر در مرو، آرامگاه هوشنگ شاه در ماندو در هند و آرامگاه سلطان بَلبَن در دهلی که از اولین نمونه‌های معماری اسلامی در هند به‌شمار می‌رود و همچنین نمونه‌های معاصر آن همچون مزار قائد. آرامگاه شیخ عثمان مروندی در سیهوان هند، در میان سده‌های هشتم تا دهم به‌تدریج تکمیل شده‌است. این مقبره چهارطاقی است که نمای بیرونی آن کاشی‌کاری شده و ورودی آن پیش‌طاقی دارد. بناهای آرامگاهی با الگوی چهارطاقی، از طریق آسیای مرکزی، تا چین نیز گسترش یافت. قدیم‌ترین آرامگاه اسلامی در کانتون چین، به این سبک بنا شده‌است. نشانه‌های به‌کارگیری چهارطاق در آرامگاه‌های فاطمی، مرابطون، ایوبی و ممالیک در مصر نیز یافت می‌شود. جستارهای وابسته چهارتاقی دانشمندان ایرانی آتشکده فهرست چهارطاقی‌های ایران منابع آثار ایران، آندره گدار، یدا گدار، ماکسیم سیرو و دیگران، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، انتشارات آستان قدس رضوی، ۱۳۶۵ پیوند به بیرون «چهارتاقی‌ها و آتشخانه‌های ایران»، دوفصلنامه دانش مرمت و میراث فرهنگی، ویژه‌نامه آتشکده‌ها و آتشگاه‌های ایران باستان‌شناسی چهارتاقی‌های تاریخی ایران بر پایه شهرستان طاق و قوس عناصر معماری اسلامی گنبدها معماری ایرانی معماری ساسانی
5727
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%E2%80%8C%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF
صالح‌آباد
شهرها صالح‌آباد (تربت جام) شهری است در استان خراسان رضوی در شرق ایران صالح‌آباد (تهران) شهری است در استان تهران در غرب ایران صالح‌آباد (مهران) شهری است در استان ایلام در غرب ایران صالح‌آباد (همدان) شهری است در استان همدان در غرب ایران صالح آباد (نجف آباد) شهرکی اقماری در استان اصفهان و بخش مرکزی شهرستان نجف آباد بخش‌ها بخش صالح‌آباد (بهار) از بخش‌های شهرستان بهار در استان همدان بخش صالح‌آباد (تربت جام) از بخش‌های شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی بخش صالح‌آباد (مهران) از بخش‌های شهرستان مهران در استان ایلام روستا استان اصفهان صالح‌آباد (برخوار) روستایی در دهستان برخوارمرکزی بخش مرکزی شهرستان برخوار استان اصفهان صالح‌آباد (سمیرم) صالح‌آباد (نائین، جنوب)روستایی در دهستان بهارستان بخش مرکزی شهرستان نایین استان اصفهان صالح‌آباد (نائین، شمال)روستایی در دهستان بهارستان بخش مرکزی شهرستان نایین استان اصفهان صالح‌آباد (نطنز) روستایی در دهستان برزرود بخش مرکزی شهرستان نطنز استان اصفهان استان آذربایجان غربی صالح‌آباد (ارومیه) روستایی در دهستان بکشلوچای بخش مرکزی شهرستان ارومیه استان آذربایجان غربی صالح‌آباد (خوی) روستایی در دهستان زری بخش قطور شهرستان خوی استان آذربایجان غربی استان تهران صالح‌آباد (قرچک) روستایی در دهستان قشلاق جیتو بخش مرکزی شهرستان قرچک استان تهران صالح‌آباد (پیشوا) روستایی در دهستان طارند بالا بخش جلیل‌آباد شهرستان پیشوا استان تهران صالح‌آباد (دماوند) استان خراسان رضوی صالح‌آباد (نیشابور) روستایی در دهستان ریوند بخش مرکزی شهرستان نیشابور استان خراسان رضوی صالح‌آباد (گناباد) استان خوزستان صالح‌آباد (امیدیه) استان زنجان صالح‌آباد (خدابنده) روستایی در دهستان کرسف بخش مرکزی شهرستان خدابنده استان زنجان استان سمنان صالح‌آباد (بیارجمند) روستایی در دهستان خوارتوران بخش بیارجمند شهرستان شاهرود استان سمنان صالح‌آباد (دامغان) روستایی در دهستان قهاب رستاق بخش امیرآباد شهرستان دامغان استان سمنان صالح‌آباد (شاهرود) روستایی در دهستان دهملا بخش مرکزی شهرستان شاهرود استان سمنان استان سیستان و بلوچستان صالح‌آباد (مهرستان) روستایی در دهستان آشار بخش آشار شهرستان مهرستان استان سیستان و بلوچستان صالح‌آباد (زاهدان) استان فارس صالح‌آباد (فسا) روستایی در دهستان نوبندگان بخش نوبندگان شهرستان فسا استان فارس صالح‌آباد (کازرون) روستایی در دهستان سمقان بخش چنارشاهیجان شهرستان کازرون استان فارس صالح‌آباد (ارسنجان) روستایی در دهستان خبریز بخش مرکزی شهرستان ارسنجان استان فارس صالح‌آباد (نی‌ریز) روستایی در دهستان حناء بخش آباده طشک شهرستان نی‌ریز استان فارس استان کردستان صالح‌آباد (بانه) روستایی در دهستان کانی سور بخش نمشیر شهرستان بانه استان کردستان صالح‌آباد (سقز) روستایی در دهستان تیلکوه بخش امام شهرستان سقز استان کردستان صالح‌آباد (کامیاران) استان کرمان صالح‌آباد (بافت) روستایی در دهستان فتح‌آباد بخش مرکزی شهرستان بافت استان کرمان صالح‌آباد (ریگان) روستایی در دهستان ناصریه بخش گنبکی شهرستان ریگان استان کرمان صالح‌آباد (فهرج) استان لرستان صالح‌آباد (سلسله) روستایی در دهستان یوسف وند بخش مرکزی شهرستان سلسله استان لرستان استان مازندران صالح‌آباد (تنکابن) روستایی در دهستان گلیجان بخش مرکزی شهرستان تنکابن استان مازندران صالح‌آباد (ساری) روستایی در دهستان رودپی شرقی بخش رودپی شهرستان ساری استان مازندران استان مرکزی صالح‌آباد (آشتیان) روستایی در دهستان مزرعه نو بخش مرکزی شهرستان آشتیان استان مرکزی صالح‌آباد (ساوه) روستایی در دهستان قره چای بخش مرکزی شهرستان ساوه استان مرکزی استان هرمزگان صالح‌آباد (حاجی‌آباد) روستایی در دهستان درآگاه بخش مرکزی شهرستان حاجی‌آباد استان هرمزگان استان همدان صالح‌آباد (همدان) شهری در مرکزیت بخشی به همین نام ، واقع در شهرستان بهار استان همدان استان یزد صالح‌آباد (تفت) روستایی در دهستان نصراباد بخش مرکزی شهرستان تفت استان یزد دیگر صالح‌آباد بزرگ، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سبزوار استان خراسان رضوی ایران. شهرک صالح‌آباد، در بخش کوخرد هرنگ شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران. صفحه‌های ابهام‌زدایی روستاهای ایران صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها
5728
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%A7%D8%B1
بار
بار به معانی گوناگون به کار می‌رود: بار به معنی مقدار زیاد، تجمع مقدار زیاداست محموله به معنی وسایل یا مصالحی است که از جایی به جای دیگر حمل می‌شود. بار الکتریکی یکی از مفاهیم مورد استفاده در الکتریسیته است. بار (یکا) یکی از واحدهای اندازه‌گیری فشار است. بار (نیشابور) نام یکی از شهرهای بخش مرکزی شهرستان نیشابور در ایران است. بار سازه‌ای یکی از مفاهیم مورد استفاده در مهندسی عمران است. بار (مکان) به معنی نوشگاه، محل فروش و مصرف نوشیدنی‌های الکلی است. بار (هرمزگان) نام یکی از روستاهای هرمزگان در ایران است. رودخانه بار نام یکی از رودخانه‌های شهرستان نیشابور است. بار یا بارگاه به معنای پیشگاه و دربار یک پادشاه یا خداوند است. بارعام شامل بارعام و بار خاص، از رسم‌های پادشاهی است. بار الکتریکی (امپدانس) صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها صفحه‌های ابهام‌زدایی نام خانوادگی
5729
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%20%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF
پر احمد
پَر احمد (با اضافه بعد از ر) حشم‌نشین کوچکی است از توابع بخش کوخرد شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان در جنوب ایران واقع شده‌است. چشمه کوچکی که در جنوب کوه ناخ و دقیقآ در زیر پراحمد قرار دارد و در حدود ۳۰۰ اصله نخل را آبیاری می‌کند. جمعیت پراحمد پیشتر ۲۰ نفر جمعیت داشته‌است ولی امروزه خالی از سکنه‌است. یک باب آب‌انبار برکه دارد. محدوده پر احمد از طرف شمال رشته کوه ناخ، از طرف جنوب روستای تخت گرو، از طرف مغرب روستای دیخور، و از سمت مشرق به بهر بارو منتهی می‌شود. گیاهان دارویی در کوه‌های اطراف پَر احمد گیاهان داروئی متعددی وجود دارد. حشم‌نشین کروهی از حشم‌نشین و مالداران در فتراتی از فصل‌های سال در این مکان به‌طور غیر مداوم بر سر چشمه پر احمد حضور دارند، وگاهی هم تا چند ماهی در کنار چشمه اقامت موقت و در آن محل سکونت گزیده أند. پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره‌ها از: محمد محمدیان. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران : ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. مهندس:، حاتم، محمد ، غریب“ «تَاریخْ عَرَب الّهْولَة Huwala Arab History » “، دولة الکویت، ج۱. چاپ سوم، القاهرة، مصر ، دار‌الأمین للطباعة والنشر والتوزیع، ۸ شارع أبوالمعالی، سال انتشار ۱۹۹۷ میلادی، Engineer: Mohammed gharhb Hatem , third edition : Egypt (Cairo), 2013 بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـــ ۵۱ )، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. روستاهای شهرستان بستک شهرستان بستک
5731
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D9%87%20%D8%AE%D8%A2%D8%A8
کوه خآب
کوه خآب یا « کوه پل تیر » نام رشته کوهی در غرب استان هرمزگان ایران است. این کوه‌ها در جنوب کوخرد قرار دارند و اولین رشته کوه‌های ساحلی خلیج فارس است. کوه جنوب یا (کوه زیر) کوه جنوبی دهستان کوخرد کوه بسیار بلندی است که ارتفاع آن از سطح دریا میان ۲۵۰۰ متر تا ۳۰۰۰متر می‌رسد، و بنام کوه زیر معروف است، این کوه به سمت مغرب ادامه دارد. بزرگ‌ترین قله این کوه «قله کوه سفید» نامیده می‌شود. در مشرق «کوه زیر» وجنوب شرقی دهستان کوخرد و جنوب رودخانه مهران کوهی مجزا و مخروطی وجود دارد که بنام «کوه خآب» معروف است. ارتفاع کوه خآب ارتفاع این کوه در میان ۱۸۰۰ متر تا ۲۰۰۰ متر می‌رسد. در قله کوه خآب (پل تیر) سنگ بزرگی وجود دارد بنام «سنگ نقاره» در بغل این سنگ از قدیم دسته سنگهایی مانند دسته هاون وجود دارد که هرکس از آن سنگ عبور کند با این دسته سنگها برآن سنگ بزرگ می‌کوبد و سنگ نقاره آواز عجیبی از خود در می‌آورد. در پشت کوه خآب سنگ بزرگی است به نام سنگ نازبُن، این سنگ ته دره و در جنوب کوه خآب واقع است، در شمال کوه خآب سنگ عجیبی وجود دارد که بنام سنگ اکال «قارچ» معروف است، همچنین در شمال این کوه دره بزرگی وجود دارد بنام دره بست گز آثار سد بزرگی در این دره باقی مانده که از زمانی خیلی دور ساخته شده‌است این سد «سد بز» نام دارد. کوه خآب (پل تیر) پس از عبور از یک تَنگه ساده در مشرق به رشته کوه «گوچی» در (بون کوه چهاربرکه) میپیوندد. در کوه زیر جنوب دهستان کوخرد چاه‌های بسیار زیبایی وجود دارد مانند آبگیرها و تپه‌ها و دشتهای سرسبز و جنگلهای و درختان کوهستانی مانند: کُور، کُنار، کِرت، سمر، کُوهِنگ، سَلَم، و اشکفتها «غارها» فراوانی وجود دارد که به‌شکل جداگانه‌ای شرح می‌دهیم. راه‌های قافله رو از تنگه‌های این کوه‌ها راه‌های مالروی به سمت خلیج فارس وجود دارد که عبارت أند از سه راه پُرپیچ و خم که در زمان قدیم از این راه‌ها از بندر لنگه و مغویه و چارک کالا به کوخرد می‌آوردند، این راه‌های قدیمی و قافله رو بوده که در زمان قدیم از آنها برای رساندن کالا به‌وسیله اسب و قاطر و الاغ و شُتر استفاده می‌شده‌است، این راه‌ها بشرح زیر است: راه صِنخُو نخست از آب شیرینو گذشته از پیچ نرگ او شیرینو تا رسیده به تنب میش و غار تنب میش اشکفت تنب مش در بون کوه و گذشته از لاور نادردون سپس بسوی ساحل ادامه داشته بطول ۷۵ کیلومتر تقریبا. راه گروهی نخست از اُسُّن وگذشته از پرِ بختیاری وجَلگهِ مَرخاو گذشته از گردنه سخت‌گذر گروهی و رسیده به بون کوه سپس ادامه می‌یابد به‌طرف ساحل به‌طور ۱۲۵ کیلومتر تقریبا. راه چُک شِرُه ابتداء از پشتخه خَرتِل گذشته از دُوکلِ کل احمد و گذشته از سربالائی چُک شِرُه رسیده به بنهِ دَگَه در بونه کوه سپس ادامه داشته تا ساحل بطول ۱۷۵ کیلومتر تقریبا. در این راه‌ها آب انبارها برکه و کاروانسراهای متعددی از زمانی بسیار دور ساخته شده برای استراحتگاه قافلها (کاروانها) تا اینکه بتوانند به مسیرشان ادامه بدهند، این آب انبارها و کاروانسراها به نفقه نیکوکاران ساخته شده‌است. نگارخانه </center> منابع محمدیان، کوخردی، محمد ، “ «به یاد کوخرد» “، ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. نگاره از: محمد محمدیان. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd، an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. شهرستان بستک کوه‌های استان هرمزگان کوه‌های شهرستان بستک رشته‌کوه‌های ایران کوه‌های ایران
5735
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%DA%AF%D9%85%D8%A7
ماگما
به مواد مذاب درون زمین که بسیار گرم بوده و تحت فشار شدید در زیر پوستهٔ زمین قرار گرفته‌اند ماگما یا تَفتال می‌گویند. ماگما ممکن است از طریق شکستگی‌ها و سایر نقاط ضعیف و نازک است ماگما سنگ‌های گداخته‌ای هستند که اغلب در اتاقک مذابی در زیر رویه زمین قرار دارند و بر اثر فشار کم و دمای بالا به صورت نیمه‌جامد و گاه حتی مایع هستند. ماگما در دمای میان ۱۲۰۰ تا ۱۸۰۰ درجه سانتیگراد پدید می‌آید. ماگما پس از رسیدن به سطح زمین و گدازه شدن به مرور سرد شده و توده‌هایی از سنگ‌های همچون بازالت را پدیدمی‌آورند. در زمین‌شناسی به سنگ‌های حاصل از انجماد مواد گداخته، سنگ‌های آذَرین می‌گویند. فرایند تشکیل و حرکت ماگما و تبدیل آن به سنگ آذرین را فعالیت ماگمایی می‌گویند. سنگ‌های آذرین به دو بخش سنگ‌های آذرین درونی و سنگ‌های آذرین بیرونی تقسیم می‌شوند. سنگ‌های آذرین بیرونی حاصل فرایند آتشفشانی و بیرون ریختن مواد مذاب از دهانهٔ آتشفشان است اما سنگ‌های آذرین درونی حاصل فرایند ماندن ماگما در آشیانه و سرد شدن آهستهٔ آن می‌باشد. ماگما از مایعی تشکیل شده که سیلیکاته است و گران‌روی زیادی دارد و با گاز و مواد فرّار همراه است. گدازه ماگمایی است که مواد فرّار خود را از دست داده باشد. ماگماها ممکن است کاملاً مایع یا نیمه‌متبلور باشند. گدازه‌ها معمولاً نیمه‌متبلورند زیرا محتوی بلور و کانی‌هایی هستند که نقطه ذوب یا انجماد بالاتر دارند. این بلورها یا مستقیماً از ماگما متبلور شده‌اند یا کانی‌های دیرگداز سنگ مادر ماگما هستند که از سنگ مادر جدا شده و به داخل ماگما افتاده‌اند. فعالیت ماگمایی ماگما در بخشی از گوشتهٔ بالایی زمین، واقع در زیر سنگ‌کره که سست است و سست‌کُره asthenosphere نام دارد تولید می‌شود. مخزنی در سنگ‌کره که در آن ماگما پیش از فوران انباشته می‌شود انباشت‌گاه ماگما magma chamber نام دارد. فعالیت ماگمایی (ماگماتیسم) یعنی فرایند تشکیل و حرکت ماگما و تبدیل آن به سنگ آذرین خود شامل دو بخش است: فعالیت ژرف‌توده‌ای (پلوتونیسم) و فعالیت آتشفشانی (ولکانیسم). فعالیت ژرف‌توده‌ای به آن دسته از رویدادهایی گفته می‌شود که به موجب آن ماگما از اعماق زمین به سمت بالا حرکت کرده ولی به سطح زمین نمی‌رسد و در درون زمین سرد شده و توده‌های سنگ‌های آذرین درونی همچون گرانیت را پدیدمی‌آورد. توده‌های آذرین درونی ممکن است به پنج شکل در زیر زمین تشکیل شوند که عبارتند از: ژرف‌سنگ batholith که وسیع‌ترین نوع توده‌هاست، کوژسنگ laccolite که توده‌ای قارچی‌شکل است، کاوسنگ lopolith که مقعر است، آذرین‌لایه sill و آذرین‌تیغه dike. از انواع سنگ‌های آذرین درونی گرانیت و از سنگ‌های آذرین بیرونی بازالت از همه معروف‌تر هستند. فعالیت آتشفشانی به فرآیندهایی گفته می‌شود که در طی آن ماگما به سطح زمین راه می‌یابد. انفجار آتشفشانی باعث می‌شود مواد سنگی آواری به روی سطح زمین پاشیده شوند که این مواد را آذرآواری pyroclastic می‌گویند. اگر سنگی که مورد هجوم ماگما قرار گرفته‌است دارای لایه‌بندی مشخص باشد و دو سطح بالایی و پایینی ماگما با این لایه‌بندی موازی باشند ماگما را همشیب و در صورتی که این دو سطح لایه‌بندی را قطع کند ماگما را ناهمشیب می‌نامند. ماگمایی که سنگ آذرین خاصی از آن به وجود آمده یا ماگمای دیگری از آن مشتق شده باشد را ماگمای والد parental magma می‌گویند. پانویس منابع واژه‌های مصوّب فرهنگستان تا پایان سال ۱۳۸۹ (مجموع هشت دفتر فرهنگ واژه‌های مصوّب فرهنگستان) Hess, P.C. ; 1989: Origin of Igneous Rocks, Harvard University Press, Cambridge. Press, F. ; Siever, R. ; Grotzinger, J. & Jordan, T.H. ; 2003: Understanding Earth, Freeman & co (چاپ چهارم), ISBN 0-7167-9617-1. Thompson, G.R. & Turk, J. ; 1997: Introduction to Physical Geology, Brooks Cole (جاپ دوم), ISBN 0-03-024348-3. Winter, J.D. ; 2001: An introduction to igneous and metamorphic petrology, Prentice-Hall, ISBN 0-13-240342-0. آتشفشان‌شناسی سنگ‌شناسی سنگ‌های آذرین پوسته زمین
5746
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7
فهرست سازها
این فهرستی از سازهای موسیقی جهان است. سازهای زهی آرخو باغلاما بالالایکا باندورا باندولین باندولون بانجو بربط (عود یا رود) بیوا بوزوکی تار آذربایجانی (۹ سیم) تار تار باس تنبور جنبش چپمن استیک چگور چنگ چنگ گیتار چنگ رومی چونگیر دمبوره دولسیمر چکشی دیوان دوتار رباب (ربابه خورستان) رباب سلانه سه‌تار سی‌تار سنتور شهتور سنتور آپالاشی شورانگیز صراحی فیدل قیچک (غژک یا غیچک) عود کانتله کرشمه کاواکینیو کنترباس کمانچه کِمِنچه کوبزا کوتو گاسلی گیتار گیتار آکوستیک گیتار کلاسیک گیتار فلامنکو گیتار الکتریک گیتار بیس قانون قاویز (زنبورک ترکمنی) قوپوز قیجاق (کمانچهٔ ترکمنی) لاعود لوت ماندولا ماندولین مراژ مورین خور ویولن ویولن آلتو ویولا ویولا دآمور ویولا داگامبا ویولای باس ویولن‌سل ویولنسل دا اسپلا یوکه‌لیلی سازهای بادی آکوردئون آکاردئون بایان ابوا ابوا دامور ابوا دا کاچا ارگ بادی اکارینا بالابان تاریا ترومبون ترومپت توبا توبای بایرویت توبای واگنر تویتوک (نی ترکمنی) دودوک دوزله (دونی) دیجریدو رکت رباب ریکوردر زامپونیا ساکسوفون ساکسوفون سوپرانو ساکسوفون آلتو ساکسوفون تنور ساکسوفون ملودی ساکسوفون باریتون ساکسوفون باس سازدهنی سازدهنی کروماتیک سرنا سیکو سوسافون سولینگ شاکوهاچی شمشال شوفار شوی شهنای شیپور شیپور پست ضرب دهانی (بیت‌باکس یا حنجره‌نوازی) فاگوت کنترفاگوت فلوت فلوت آلتو فلوت پن فلوت پیکولو فلوت باس فلوت ریکوردر فلوگل هورن قارمان قانون قره نی قشمه غژغژه کالیوپ کاستراتو کاوال کر آنگله کرنای کلارینت کلارینت باس کرباست كنسرتينا کورنت للوا ملودیکا موسیقار نی نی‌انبان ووووزلا هارمونیوم هورن یدی بوغون (نی ترکمنی) یوفونیوم سازهای کوبه‌ای دف دایره (در زبان ترکی به آن قاوال هم می‌گویند.) تمبک (ضرب) تیمبال (تیمپانی) طبل طبل بزرگ طبل کوچک طبل بانگو طبله دامارو دمام مثلث ماراکاس سنج زنبورک تومبا طبلا دهل تمپو کاخون کوزه (اودو) هنگ (هندپن، پنتام یا هنگ‌درام) درامز گابلت درام حلقه انگشتی کنگا جمبه ناقارا نقاره تایکو تیمپانی سازهای صفحه‌کلیددار پیانو ارگ کلاوسن کلاویکورد چمبالو هارپسیکورد چلستا آکوردئون هارمونیون گارمون ویرجینال کالیمبا چلستا سازهای الکترونیک ارگ برقی ترمین درام الکتریک سینتی سایزر کیبورد گیتار الکتریک گیتار بیس جستارهای وابسته طبقه‌بندی سازهای موسیقی منابع دائرةالمعارف سازهای ایرانی، محمدرضا درویشی، مؤسسهٔ فرهنگی هنری ماهور، تهران، ۱۳۸۰ فرهنگ بزرگ موسیقی، رولان دوکانده، ترجمهٔ شهره شعشعانی، ۱۳۶۴ هفت اورنگ، مروری بر موسیقی سنتی و محلی ایران، بهمن بوستان و محمدرضا درویشی، حوزهٔ هنری سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۰ تاریخ موسیقی ایران، روح‌انگیز راهکانی، انتشارات پیشرو، تهران، ۱۳۷۷ فهرست‌های سازها سازهای موسیقی
5748
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%98%D8%A7%D9%86%D8%B1%20%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%82%DB%8C
ژانر موسیقی
ژانر موسیقی یک مقوله یا نامی قراردادی است که برای توصیف صفات قطعه‌هایی از موسیقی که متعلق به رسوم مشترک هستند یا دسته‌ای از قراردادها است، به کار می‌رود. اگرچه این اصطلاحات گاهی در شیوه رایج با فرم موسیقی یا سبک موسیقی به کار می‌رود، اما باید این دو واژه را متمایز شمرد. موسیقی را می‌توان به شیوه‌های گوناگونی به ژانرها از جمله موسیقی عامه‌پسند یا موسیقی سکولار تقسیم کرد. ماهیت هنری موسیقی به این معنی است که این طبقه‌بندی‌ها اغلب ذهنی و بحث‌برانگیز هستند و ممکن است برخی از ژانرها با هم همپوشانی داشته باشند. جستارهای وابسته فهرست سبک‌های موسیقی جدول‌های بیلبورد برای مطالعهٔ بیشتر منابع ژانرهای موسیقی
5749
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%D8%B2
جاز
جاز (یا به گویش انگلیسی جَز.) یک سبک موسیقی در اواخر سده نوزدهم و اوایل سده بیستم است که از مشخصات آن، به‌کارگیری نت‌های محزون، سنکُپ وضدضرب، ضرب‌های کشیده-کوتاه و خرامان (سوینگ)، تغییرات داینامیکی وسیع، به‌کارگیری ندا و پاسخ، پلی‌ریتمیک بودن و مهم‌تر از همه بداهه‌نوازی است؛ و آن را نخستین فُرم هنری (Art Form) پدید آمده در ایالات متحدهٔ آمریکا می‌دانند. گروه موسیقی ای که جاز بنوازد، گروه جاز نام دارد. با فراگیری جاز در سراسر دنیا، این موسیقی تأثیر زیادی روی فرهنگ‌های موسیقایی ملت‌ها، مناطق و محل‌های مختلف، همچنین رشد بسیاری از سبک‌های شاخص دیگر داشت. جاز نیواورلینز که از اوایل دههٔ ۱۹۱۰ به وجود آمد، ترکیبی از دسته‌های دوره‌گرد سازهای بادی برنجی، رگتایم، موسیقی بلوز با بدیهه‌سازی‌های فراوان است. در دههٔ ۱۹۵۰ ضرورت جاز آزاد با اجراهایی بدون متر خاص و ساختمان موسیقایی غیرعادی احساس شد. در اواسط این دهه، هارد باپ که معرف تأثیرات ریتم اند بلوز، موسیقی گاسپل و بلوز به خصوص در نوازندگی پیانو و ساکسوفون بود، توسعه یافت. مُدال جاز در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ با استفاده از بداهه نوازی توسعه یافت. جاز راک فیوژن در اواخر دههٔ ۱۹۶۰ و اوایل دههٔ ۱۹۷۰ با تلفیق بداهه‌نوازی جاز با سازهای الکتریکی رایج در موسیقی راک، ظهور کرد. در اوایل دههٔ ۱۹۸۰، یک فرم تجاری از جاز فیوژن با نام جاز ملایم با پخش رادیویی قابل ملاحظه‌ای که یافت، موفقیت چشمگیری بدست آورد. باقی سبک‌ها و ژانرها از قبیل لاتین جاز و آفرو-کوبایی در دهه ۲۰۰۰ محبوب شدند. واژه‌شناسی و تعریف پرسش اصالت واژه جاز (جاز) با تحقیقات قابل ملاحظه‌ای به نتیجه رسید و تاریخچه آن به خوبی ثبت شده‌است. به اعتقادی، به عبارت خودمانی جَسم (به انگلیسی jasm) مربوط است که به معنای «روحیه، انرژی» است که در سال ۱۸۶۰ به کار می‌رفت. نخستین ثبت نوشتاری این واژه در سال ۱۹۱۲ در یک مقاله لس‌آنجلس تایمز صورت گرفت که در آن یک بازیکن بیسبال یک توپ جاز را توصیف کرد: «به این دلیل که تلوتلو می‌خورَد و شما به سادگی نمی‌توانید کاری با آن بکنید.» استفاده از این واژه در نوشته موسیقایی در اوایل ۱۹۱۵ در شیکاگو تریبون ثبت شد. نخستین استفاده از عبارت ثبت شده در متن موسیقایی در نیو اورلینز در ۱۴ نوامبر ۱۹۱۶ بوده‌است. در مصاحبه با ان‌پی‌آر، موسیقیدان آمریکایی، یوبی بلیک از اصل این عبارت عامیانه صحبت کرد و گفت که «در یک جایی آن را جاز صدا زدند در حالی که جاز نبود بلکه جَس بود که واژه نامناسبی بود و اگر شما معنی آن را می‌دانستید در جلوی خانم‌ها از آن عبارت استفاده نمی‌کردید.» انجمن گویش آمریکایی این واژه را واژه قرن بیستم انتخاب کرد. بر همگان ثابت شده‌است که از آنجایی که جاز محدوده وسیعی از موسیقی را در طول بیش از ۱۰۰ سال دربرمی‌گیرد، تعریف جاز بسیار دشوار می‌باشد. همچنین برای تعریف جاز از نقطه نظر فرهنگ‌های موسیقی دیگر از قبیل تاریخچهٔ موسیقی اروپایی یا موسیقی آفریقایی تلاش‌هایی انجام شده‌است. یک تعریف وسیع‌تر که دوره‌های مختلف جاز را پوشش می‌دهد توسط تراویس جکسون پیشنهاد شد: «جاز، موسیقی‌ای است که کیفیت‌های مختلفی از قبیل سوینگ، بداهه‌نوازی، تعامل گروهی، بها دادن به صدای منحصر به فرد هر موسیقیدان و پذیرا بودن در برابر امکانات موسیقایی مختلف را شامل می‌شود.» بر خلاف تلاش‌های منتقدین و مشتاقان سبک‌های مختلف جاز که برای یافتن تعریف دقیق‌تر بحث می‌کردند، موسیقیدانان، خودشان را نسبت به تعریف موسیقی ای که اجرا می‌کنند بی‌میل نشان می‌دادند. برای مثال دوک الینگتون، یکی از چهره‌های برجستهٔ جاز، گفت: «همهٔ آن‌ها موسیقی هستند.» پیشینه جاز در فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا و نیز در سنت‌های موسیقایی سیاهان آمریکا مانند بلوز و رگتایم و دسته‌های موسیقی نظامی اروپایی ریشه دارد. در آغاز سده بیستم این گونه موسیقی در میان سیاهان آمریکا رواج یافت و در دهه ۱۹۲۰ در بسیار از کشورها رایج گردید. از آن زمان به‌بعد جاز تأثیر زیادی در عرصه موسیقی داشته و هنوز در تحول و تغییر است. وینتون مارسالیس ترومپت‌نواز چیره‌دست آمریکایی و برندهٔ جایزه پولیتزر دربارهٔ جاز می‌گوید: سبک‌ها جاز خود به سبک‌های فرعی زیادی تقسیم می‌شود که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: دیکسی‌لند بیگ‌بند یا سوینگ بی‌باپ کول‌جاز فری جاز جاز برزیلی سالسا جاز فیوژن سول جاز اسید جاز سموث جاز مدال جاز آوانگارد جاز ایران و «جاز شرقی» در دهه ۱۹۶۰ میلادی، دوک الینگتون، بزرگنام موسیقی جاز، قطعه‌ای به نام و افتخار اصفهان تنظیم نمود که مورد توجه قرار گرفت. اما اولین خواننده جاز فارسی آلفرد لازاریان بود که در دههٔ ۴۰ شمسی تک‌آهنگی که از وی در رادیو پخش شد و مخاطبان زیادی به خود جذب کرد. اگرچه موج جاز در آن زمان طرفداران خود را به سرعت از دست داد. همان موقع مطبوعات علت کنار کشیدن وی را را اشکال‌تراشی در کار و عدم استقبال از جاز عنوان کردند. در ۱۹۶۵، گروهی به رهبری لوید میلر و پرستون کیز سبک جدیدی از موسیقی جاز بنام «جاز شرقی» ابداع نمودند که در آن موسیقی سنتی ایران با موسیقی جاز آمیخته گردید. دستاوردهای این گروه اهل یوتا که Oriental Jazz Quartet نام گرفت، بسیار در ایران مورد توجه قرار گرفت، و حتی از تلویزیون ملی ایران نیز پخش می‌شد. جستارهای وابسته فهرست موسیقی‌دانان جاز کلوب جاز منابع پیوند به بیرون سازدهنی جاز اصطلاحات جاز بداهه (موسیقی) تاریخ آفریقایی-آمریکایی سبک‌های موسیقی آمریکا فرمت‌های رادیویی موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار موسیقی سنتی
5759
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%20%DA%AF%D8%B1%DB%8C%DA%AF
ادوارد گریگ
ادوارد گریگ (زادهٔ ۱۵ ژوئن ۱۸۴۳ – درگذشتهٔ ۴ سپتامبر ۱۹۰۷) آهنگ‌ساز و نوازندهٔ پیانو اهل نروژ بود. او به عنوان یکی از آهنگسازان برجستهٔ دوره رمانتیک شناخته می‌شود، و موسیقی وی جزئی از مجموعه موسیقی کلاسیک استاندارد در سراسر جهان است. استفادهٔ او از موسیقی محلی نروژ در آثارش، برای کمک به توسعهٔ موسیقی نروژ، رشد هویت ملی و آگاهی بین‌المللی بود، همانگونه که ژان سیبلیوس برای فنلاند و بدریخ اسمتانا برای بوهم انجام دادند. گریگ مشهورترین فرد اهل شهر برگن است، با تندیس‌های بی‌شماری که چهرهٔ او را به تصویر می‌کشد و بسیاری از مکان‌های فرهنگی به نام وی نامگذاری شده‌است مانند: بزرگترین ساختمان برگزاری کنسرت این شهر (تالار گریگ)، پیشرفته‌ترین مدرسهٔ موسیقی (آکادمی گریگ)، گروه کر حرفه‌ای (کر ادوارد گریگ) و «موزه ادوارد گریگ» که در خانه قبلی گریگ به میراث وی اختصاص یافته‌است. زندگی‌نامه ادوارد هاگروپ گریگ در برگن نروژ بدنیا آمد. والدین وی «الکساندر گریگ» (۱۸۰۶–۱۸۷۵)، بازرگان و معاون کنسول در برگن و «جودیت هاگروپ» (۱۸۱۴–۱۸۷۵) معلم موسیقی و دختر سیاستمدار، «ادوارد هاگروپ» بودند. ادوارد گریگ در یک خانوادهٔ موسیقی پرورش یافت. مادر او اولین معلم پیانو وی بود و به او آموخت تا از سن شش سالگی نوازندگی کند. وی در چندین مدرسهٔ متوسطه تحصیل کرد و در تابستان ۱۸۵۸ با «اله بول» نوازندهٔ برجستهٔ ویولن اهل نروژ آشنا شد. «اله بول» استعداد گریگ را به رسمیت شناخت و پدر و مادرش را ترغیب کرد که او را به کنسرواتوار لایپزیگ بفرستند. گریگ در کنسرواتوار ثبت نام کرد ولی از نظم و انضباط آنجا راضی نبود. وی در بهار ۱۸۶۰ از دو بیماری خطرناکِ تنفسی، پلورزی و سل جان سالم به‌در برد. او از عفونت‌های تنفسی بی‌شماری رنج برد و در نهایت دچار نارسایی ترکیبی ریه و قلب شد. گریگ در نروژ و خارج از کشور بارها بستری شد و حتی چند تن از پزشکان‌اش به عنوان دوستان شخصی وی درآمدند. ادوارد گریگ بعد از یک دوره بیماری طولانی، در اواخر تابستان سال ۱۹۰۷ و در سن ۶۴ سالگی در اثر نارسایی قلبی در بیمارستان شهر برگن، نروژ درگذشت. فعالیت‌ها گریگ در سال ۱۸۶۱ اولین کار خود را به عنوان پیانیست کنسرت در کارلسهامن سوئد آغاز کرد. در سال ۱۸۶۲ تحصیلات خود را در شهر لایپزیگ به پایان رساند و اولین کنسرت خود را در شهر زادگاهش برگن برگزار کرد که شامل سونات شماره ۸ پیانو اثر بتهوون بود. در سال ۱۸۶۳ گریگ به کپنهاگ دانمارک رفت و سه سال در آنجا ماند. وی با آهنگسازان دانمارکی «یوهان هارتمان» و «نیلز گید» ملاقات کرد. وی همچنین با ریکارد نرداک آهنگساز نروژی و آهنگساز سرود ملی نروژ که دوست خوب و منبع الهام گریگ بود، ملاقات کرد. نرداک در سال ۱۸۶۶ درگذشت و گریگ به افتخار او مراسم راهپیمایی تشییع جنازه را تشکیل داد. در ۱۱ ژوئن ۱۸۶۷ گریگ با دختر عمهٔ بزرگ خود به نام «نینا هاگوپرت» (۱۹۴۵–۱۸۴۵)، خواننده سوپرانو ازدواج کرد. سال بعد تنها فرزندشان به نام «الکساندرا» به دنیا آمد. الکساندر در سال ۱۸۶۹ بر اثر بیماری مننژیت درگذشت. گریگ در سال ۱۸۶۸ هنگامی که تعطیلات تابستانی خود را در دانمارک می‌گذراند، کنسرتو پیانو خود را در لا مینور نوشت. در سال ۱۸۶۸ فرانتس لیست که هنوز با گریگ ملاقات نکرده بود، برای وزارت آموزش نروژ توصیه‌ای نوشت که منجر به دریافت کمک هزینه سفر برای گریگ شد. این دو نفر در سال ۱۸۷۰ در رم با هم ملاقات کردند. در اولین دیدار، آنها به اجرای سونات شماره ۱ ویولن گریگ رفتند که لیست را بسیار خوشحال کرد. در دومین بازدید خود در ماه آوریل، گریگ نسخه خطی از کنسرتو پیانو خود را (از جمله تنظیم ارکسترال) انجام داده بود، با خود آورد. اجرای دستخط کنسرتو با پیانو توسط لیست وی را بسیار تحت تأثیر قرار داد و گریگ را تحسین کرد گرچه گریگ به او خاطرنشان کرد که با عجله موومان اول را نوشته‌است. لیست همچنین برای ارکستراسیون توصیه‌هایی را به گریگ (به عنوان مثال، دادن ملودی تم دوم در موومان اول به یک ترومپت سولو) کرد. در سال‌های ۱۸۷۴ تا ۱۸۷۴ گریگ بنا به درخواست هنریک ایبسن، موسیقی صحنهای را برای نمایش پیر گینت آهنگسازی کرد. گریگ ارتباط نزدیکی با «ارکستر فیلارمونیک برگن» داشت و بعداً از سال ۱۸۸۰ تا ۱۸۸۲ مدیر موسیقی این ارکستر شد. در سال ۱۸۸۸ گریگ در لایپزیگ با چایکوفسکی ملاقات کرد. گریگ تحت تأثیر وی قرار داشت و زیبایی، اصالت و گرمی موسیقی چایکوفسکی را می‌ستود. در ۶ دسامبر ۱۸۹۷، گریگ و همسرش برخی از آثار خود را در یک کنسرت خصوصی در قلعه ویندزور برای ملکه ویکتوریا و دربار اجرا کردند. گریگ به دو دکترای افتخاری نایل شد، ابتدا از دانشگاه کمبریج در سال ۱۸۹۴ و دیگری توسط دانشگاه آکسفورد در سال ۱۹۰۶ به وی اعطا شد. آهنگسازی برخی از کارهای اولیه گریگ شامل سمفونی (که بعداً آن را نادیده گرفت) و یک سونات پیانو است. او همچنین سه سونات ویولن و یک سونات ویولنسل نوشت. گریگ همچنین موسیقی حیرت‌انگیزی را برای نمایش هنریک ایبسن (پیر گینت) ساخت که شامل اثر معروف او با عنوان در قصر پادشاه کوهستان است و «سوئیت هولبرگ» که ابتدا برای پیانو نوشته شده بود ولی بعداً توسط آهنگساز برای ارکستر زهی تنظیم شد. گریگ همچنین ترانه‌هایی را نوشت که در آن از اشعار شاعران: هاینریش هاینه، یوهان ولفگانگ فون گوته، هنریک ایبسن، هانس کریستیان آندرسن، رودیارد کیپلینگ و دیگران استفاده شده‌است. گریگ بسیاری از آثار پیانویی را خودش قبل از مرگ اجرا و ضبط کرد. فهرست آثار سونات پیانو در می مینور اپوس ۷ سونات ویولن شماره ۱ در فا ماژور اپوس ۸ کنسرت اوورتور «در پاییز» اپوس ۱۱ کنسرتو پیانو در لا مینور اپوس ۱۶ موسیقی صحنه برای بیورنستیرنه بیورنسون اپوس ۲۲ موسیقی صحنه «پیر گینت» اپوس ۲۳ بالاد در فرم واریاسیون بر روی یک آهنگ محلی نروژی در سل مینور اپوس ۲۴ کوارتت زهی در سل مینور اپوس ۲۷ آلبوم برای گروه کر مردان اپوس ۳۰ دو مرثیه برای زهی‌ها یا پیانو اپوس ۳۴ چهار رقص نروژی برای پیانو با چهار دست اپوس ۳۵ سونات ویلنسل در لا مینور اپوس ۳۶ «سوئیت هولبرگ» برای پیانو، تنظیم بعدی برای ارکستر زهی اپوس ۴۰ سونات ویولن شماره ۳ در دو مینور اپوس ۴۵ سوئیت پیرگینت شماره ۱ اپوس ۴۶ سوئیت شاعرانه برای ارکستر اپوس ۵۴ (ارکستراسیون چهار قطعه از قطعات شاعرانه) سوئیت پیرگینت شماره ۲ اپوس ۵۵ سوئیت از «سیگورد جورسلفر» اپوس ۵۶ چهار رقص سمفونیک برای پیانو، تنظیم بعدی برای ارکستر اپوس ۶۴ سری آهنگ «هاگتوسا» براساس اشعار آرنه گاربورگ اپوس ۶۷ «اسلاتر» (رقص دهقانان) برای پیانو اپوس ۷۲ شصت و شش قطعات شاعرانه برای پیانو در ده کتاب اپوس‌های: ۱۲، ۳۸، ۴۳، ۴۷، ۵۴، ۵۷، ۶۲، ۶۵، ۶۸ یادداشت پانویس منابع Carley, Lionel (2006) Edvard Grieg in England (Woodbridge, Suffolk: The Boydell Press) Finck, Henry Theophilius (2008) Edvard Grieg (Bastian Books) Finck, Henry Theophilus (2002) Edvard Grieg; with an introductory note by Lothar Feinstein (Adelaide: London Cambridge Scholars Press) Foster, Beryl (2007) Songs of Edvard Grieg (Woodbridge, Suffolk: The Boydell Press) Grimley, Daniel (2007) Grieg: Music, Landscape and Norwegian Cultural Identity (Woodbridge, Suffolk: The Boydell Press) Jarrett, Sandra (2003) Edvard Grieg and his songs (Aldershot: Ashgate) . پیوند به بیرون آثار ضبط شده سونات شماره ۱ در فا ماژور موومان اول سونات شماره ۱ در فا ماژور موومان دوم سونات شماره ۱ در فا ماژور موومان سوم سونات شماره ۳ در دو مینور موومان اول سونات شماره ۳ در دو مینور موومان دوم سونات شماره ۳ در دو مینور موومان سوم نت‌های موسیقی ادوارد گریگ آهنگسازان اهل نروژ آهنگسازان پیانو آهنگسازان دارای نشان شوالیه آهنگسازان رمانتیک اهل نروژ آهنگسازان سده ۱۹ (میلادی) اهل نروژ آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل نروژ آهنگسازان کلاسیک اهل نروژ آهنگسازان کلاسیک سده ۱۹ (میلادی) آهنگسازان کلاسیک مرد آهنگسازان کلاسیک مرد اهل نروژ آهنگسازان کوارتت زهی آهنگسازان موسیقی کلاسیک سده ۲۰ (میلادی) آهنگ‌سازان رمانتیک اعضای افتخاری انجمن رویال فیلارمونیک افراد نروژی اسکاتلندی‌تبار اهالی برگن پیانونوازان سده ۱۹ (میلادی) اهل نروژ پیانیست‌های کلاسیک مرد درگذشتگان ۱۹۰۷ (میلادی) درگذشتگان از بیماری مرتبط قلبی درگذشتگان به علت بیماری‌های قلبی و عروقی زادگان ۱۸۴۳ (میلادی) موسیقی‌دانان اهل برگن موسیقی‌دانان دارای نشان شوالیه موسیقی‌دانان مرد سده ۱۹ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل نروژ نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل نروژ نوازندگان پیانو کلاسیک اهل نروژ نوازندگان پیانو کلاسیک سده ۱۹ (میلادی) نوازندگان پیانو کلاسیک سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان پیانو مرد اهل نروژ یونیتارین‌های اهل نروژ شاگردان زالومون یاداسون
5763
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%8C%20%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%B9%20%D8%A2%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%A8
امپرسیون، طلوع آفتاب
امپرِِسیون، طلوع خورشید نام اثری است از نقاش سرشناس فرانسوی، کلود مونه (۱۸۴۰ - ۱۹۲۶ میلادی) که جنبش هنری امپرسیونیسم نام خود را از آن گرفته‌است. این اثر که به سال ۱۸۷۲ امضا شده‌است (با اینکه تحقیقات جدید فاش کرد که تاریخ پایان این اثر، ۱۸۷۳ یعنی یک سال پس از امضای نقاش بر پای اثر بوده‌است)، لنگرگاه لوآور در شمال غربی فرانسه را به تصویر کشیده‌است. نقاش برای کشیدن این منظره از ضربه‌های بسیار نرم و تماس‌های بی‌نظم قلم مو بر سطح بوم استفاده کرده‌است که به جای تماسها در ترسیم کلاسیک، فقط اشاره‌ای دارد. این تابلو در سال ۱۸۷۴ میلادی و در جریان اولین نمایشگاه هنری مستقل امپرسیونیست‌ها (که در آن تاریخ به این نام شناخته نمی‌شدند)، به نمایش عمومی گذاشته شد. لویی لِروا منتقد، نقاش و نمایشنامه‌نویس فرانسوی در حالی که از نام این اثر استفاده کرده بود، متنی تمسخرآمیز در روزنامه هیاهو با عنوان نمایشگاه امپرسیونیست‌ها منتشر کرد و ناخواسته، جنبش هنری جدید را نامگذاری نمود. مونه در ترسیم شاهکارش، خورشید را با همان میزان درخشندگی که آسمان اطرافش دارد کشیده‌است که این شرایط، فقط در حالتی متصور است که غلظت رطوبت هوا، بالا باشد که خود باعث تغییرات در انرژی امواج نور دریافت شده می‌گردد. این ویژگیٍ امپرِِسیون، طلوع خورشید که باعث متمایز شدن خورشید از آسمان اطرافش شده‌است، به دلیل استفاده از رنگهای مکمل سرد و گرم به جای تغییر در مقدار یا روشنایی رنگ‌هاست. نگارخانه منابع Wikipedia contributors, "Impression, Sunrise," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Impression,_Sunrise&oldid=172797779 (accessed November 22, 2007). پیوند به بیرون خورشید در هنر نقاشی‌ها در پاریس نقاشی‌های ۱۸۷۲ (میلادی) نقاشی‌های دریایی نقاشی‌های کلود مونه آثار هنری دزدیده‌شده
5765
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%84%20%D9%82%D9%87%D9%88%D9%87
فال قهوه
فال قهوه یکی از روش‌ های پرطرفدار فال‌گیری و پیشگویی با استفاده از ته‌ مانده قهوه ای که نوشیده شده‌ است می باشد. معمولاً برای این کار از قهوه ترک استفاده می‌ کنند . خواندن علایم چای و قهوه به نام تاسیوگرافی (Tasseography) شهرت دارند که از لغت عربی « طاسه » به معنای فنجان گرفته شده‌ است . فال بینی با قهوه به خصوص در میان اهالی یونان ، ایران ، ارمنستان ، روسیه و یوگسلاوی رواج داشته و دارد . فالگیری با قهوه در کشور ها و مناطق جهان راه و رسم‌ های گوناگونی دارد ، ولی عموماً به این ترتیب است که بخش بیشتر مایع ته قهوه را می‌ نوشند و مخلوط غلیظی از قهوه و آب در ته فنجان به جا می‌ ماند سپس فنجان را روی نعلبکی بر می‌ گردانند . پس از مدتی آن را بر می‌ دارند و فالگیر به شکل‌ هایی که در ته فنجان درست شده نگاه می‌ کند و با اشاره به شکل‌ ها که آن ها را به انسان و حیوان و درخت و چیز های دیگر تشبیه می‌ کند نکاتی را در مورد زندگی و گذشته و حال و آینده کسی که قهوه را خورده بیان می‌ کند . فال تفاله چای فال تُفاله چای نوعی پیشگویی به وسیله فنجان چای است به گونه‌ ای که قبل از خوردن چای درون فنجان نیت کرده و پس از خوردن آن مقداری از مایع چای را باقی می‌ گذارند به طوری که تفاله‌ های چای درون آن جا به جا شوند سپس با توجه به اشکالی که تفاله‌ ها با جا به جا شدن می‌ سازند و تعبیر آن اشکال به پیشگویی می‌ پردازند این نوع پیشگویی در ایران و انگلستان بسیار مرسوم است . منابع جادو چای آشپزی ترکی فالگیری طالع‌بینی
5766
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87%20%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF%20%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86
دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
دانشگاه آزاد اسلامی ارسنجان از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در شهر ارسنجان است. این دانشگاه در رتبه‌بندی وبومتریکس ۲۰۲۰ پنجمین واحد دانشگاه آزاد برتر استان فارس (پس از شیراز، مرودشت، جهرم و نورآباد) است و در دوازدهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۶ به پیشنهاد دکتر محمد حسین اسکندری و با همت مرحوم حسین رضایی و دیگر معتمدین تأسیس گردید. با اولین پذیرش دانشجو که سال ۱۳۶۶ انجام شد، ۱۶۰ دانشجو در دو رشته تحصیلی وارد دانشگاه شدند. برای اولین بار ریاست دانشگاه آزاد ارسنجان را دکتر ناظم السادات بر عهده گرفتند. تعداد دانشجویان این دانشگاه ۱۶۵۸ نفر در ۸۴ رشته در مقاطع مختلف تحصیلی از کاردانی تا دکتری می‌باشد و ۶۲ نفر هیئت علمی تمام وقت واحد ۸۹ کارمند مسوولیت‌های آموزشی و اداری را بر عهده دارند است. رشته‌های کنونی کاردانی نقشه‌کشی معماری مکانیک خودرو مربی کودک کامپیوتر_نرم‌افزار ساختمان_کارهای ساختمان علمی کاربردی حسابداری کارشناسی مهندسی رباتیک مامایی پرستاری اتاق عمل مهندسی برق قدرت آموزش و پرورش ابتدایی مهندسی هسته‌ای مهندسی هسته‌ای_مهندسی رآکتور تربیت بدنی روانشناسی زبان و ادبیات فارسی زیست‌شناسی علوم تربیتی فیزیک اتمی مهندسی عمران مهندسی کشاورزی مهندسی معماری مهندسی مکانیک مهندسی منابع طبیعی کارشناسی ارشد روان‌شناسی بالینی روان‌شناسی عمومی روان‌شناسی اسالمی مثبت گرا روان‌شناسی صنعتی سازمانی روان‌شناسی ورزشی زبان و ادبیات فارسی آموزش و پرورش ابتدایی آموزش و پرورش پیش دبستانی علوم ورزشی مدیریت آموزشی آموزش و بهسازی منابع انسانی مدیریت ورزشی رویدادهای ورزشی مشاوره و توانبخشی ژنتیک مولکولی میکروبیولوژی ژنتیک علوم جانوری فیزیولوژی جانوری فیزیک هسته ای فیزیک پرتوپزشکی عمران -سازه هیدرولیکی مکانیک – طراحی کاربردی مهندسی فضای سبز اقتصاد کشاورزی اگرونومی مرتعداری آبخیزداری همزیستی با بیابان دکتری روان‌شناسی عمومی زراعت – فیزیولوژی زراعی ژنتیک مولکولی زیست‌شناسی – فیزیولوژی جستارهای وابسته منابع وبگاه دانشگاه ارسنجان
5767
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82
منطق
مَنطِق مطالعهٔ روشمند قاعده استنتاج مجاز مانند روابطی که منجر به پذیرش گزاره (تالی) بر پایهٔ مجموعهٔ دیگر گزاره‌ها (پیش‌فرض‌ها) می‌شود، است. واژهٔ منطق در زبان عربی به معنای سخن گفتن است. در گذشته منطق صرفاً شاخه‌ای از فلسفه شمرده می‌شد ولی از میانهٔ سدهٔ سیزدهم در ریاضیات و در دهه‌های واپسین در علوم رایانه و از دهه ۱۳۶۰ در علوم شناختی نیز به آن می‌پردازند. منطق از نطق و به معنای گویش و گفتار است که شخص برای تفهیم مخاطب خود وی را با ادلهٔ گفتاری تحت تأثیر قرار می‌دهد و نیز خود شخص که حاضر به شنیدن گفته‌های مخاطب خود باشد، او یک شخص (منطقی) می‌باشد. تعاریف ابزاری از منطق از فواید آن تشخیص اندیشهٔ درست از اندیشهٔ نادرست است؛ و از لوازم آن انتقال اندیشه با کمک زبان است که از آن‌ها برای تعریف منطق هم بهره برده می‌شود. تعبیر دیگری، منطق را خطاسنج اندیشه می‌نامد. منطق چارچوب‌های ویژه‌ای را کشف و معرفی نموده‌است که اندیشه در آن قالب‌ها از خطا و بیراهه رفتن مصون می‌ماند. البتّه تعریف دیگری هم از منطق می‌توان ارائه داد که بیش‌تر فیلسوفان اسلامی به کار می‌برند. آن‌ها در تعریف منطق می‌گویند که منطق ابزاری از سنخ قانون است که اندیشه را از افتادن در خطاها مصون نگه می‌دارد و آن را به سمت استدلال‌هایی کاملاً پایدار رهنمون می‌سازد؛ لذا اگر کسی به کلّی منطق را در استدلال‌هایش به کار برد، (البته در صورت صحت مواد) به هیچ وجه دچار خطا در تفکّر و مغالطه نخواهد شد. در تعریف به کمک لوازم منطق (ساختار زبان) با تعبیری کم‌تر روان‌شناسانه از منطق این است که منطق علم مطالعهٔ ساختارهای زبانی زبان‌های طبیعی است. البته این تعبیر نیز دشواری‌های خود را دارد. منطق یکی از علوم طبیعی و تجربی مثل فیزیک نیست. گزاره‌های منطق ضروری (یعنی حمل هر موضوعی بر هر محمولی یا ضرورت دارد یا ندارد. اگر ضرورت داشت یا ضرورت سلب است یا ضرورت ایجاب و اگر ضرورت نداشت امکان است) به نظر می‌آیند و توصیفی از وضع ممکنات ارائه نمی‌کنند. جنس گزاره‌ای مانند «اجتماع نقیضین محال است» شبیه به گزاره‌ای مانند «سرعت نور برابر با مقدارِ ثابت c است» به نظر نمی‌رسد. منطق نحو علم منطق همانگونه که فارابی گفته‌است قوانینی را در اختیار می‌نهد که انسان را در معقولات در معرض مغالطه، به سوی درستی هدایت می‌کند. آنگاه فارابی علم منطق را به علم نحو تشبیه می‌کند و نسبت علم منطق به عقل و معقولات را مانند نسبت علم نحو به زبان و الفاظ می‌شمارد: همچنان که علم نحو قوانینی دربارهٔ الفاظ در اختیار ما می‌گذارد، علم منطق نیز قوانینی دربارهٔ معقولات در اختیارمان می‌نهد. موضوع منطق تعریف در حوزهٔ مفاهیم (تصورات) است؛ به معنای تبدیل مجهولات تصوری است به معلومات، با استفاده از معلومات دیگر. اشکال تعریف یک مفهوم را به چهار صورت تعریف می‌کنند: جنس قریب+فصل قریب:حد تام مانند حیوان ناطق برای انسان جنس بعید+فصل قریب:حد ناقص مانند جسم ناطق برای انسان جنس قریب+عرضی خاص:رسم تام مانند حیوان کاتب برای انسان جنس بعید+عرضی خاص:رسم ناقص مانند جسم کاتب یاکاتب یابشریامثل من یا آخرین پدیده برای انسان استدلال در حوزهٔ قضایا (تصدیقات) است؛ که به معنای روش درست درک و شناسایی قضایا می‌باشد. دراستدلال یا برهان (منطق) ویا حجت موضوعاتی مانند اقسام قضیه(حملی-شرطی)-مواد قضیه وصناعات خمس(برهان (منطق)-خطابه-جدل-شعر-سفسطه(مغالطه)مطرح اند نسب‌های چهارگانه نسب اربع درمنطق عبارتند از: (تساوی (ریاضیات)-تباین-عموم وخصوص مطلق-عموم وخصوص من وجه) تباین عبارت از رابطهٔ میان دو پدیده است؛ که وجود یکی مستلزم عدم وجود دیگری است و قابل جمع در یک چیز نیستند؛ مانند عددی که نمی‌تواند هم زوج و هم فرد باشد و مانند هیچ ایرانی آمریکایی نیست و هیچ آمریکایی ایرانی نیست و تساوی یعنی اینکه دو چیز کامل با هم مشابه هستند مانند حیوان کاتب و انسان و عموم و خصوص مطلق یعنی یک چیز چزئی از یک چیز دیگر است مانند هر تهرانی ایرانی است و عموم و خصوص من وجه یعنی دو چیز که بخشی از آنها مشابه هستند مانند بعضی ایرانی‌ها مسلمان هستند و بعضی مسلمان‌ها ایرانی هستند و همه ایرانی‌ها مسلمان نیستند و همه مسلمان‌ها ایرانی نیستند. تاریخچه نخستین مدون صریح و ثبت‌شدهٔ منطق صوری (formal logic) در تاریخ، ارسطو فیلسوف مشهور یونانی است. در زمان ارسطو افرادی بودند به عنوان سوفیسط و کار آن‌ها مغالطه کردن و گول‌زدن دیگران بود، به همین دلیل ارسطو علمی آورد به عنوان منطق تا از مغالطه جلوگیری نماید و دیگران بتوانند با فراگرفتن آن دچار گول خوردن نشوند نوشته‌های ارسطو دربارهٔ منطق در دورهٔ بیزانسی به صورت مجموعه‌ای یگانه تدوین و به نام ارگانون (ارغنون) گردآوری شد. این مجموعه شامل شش بخش است بنام‌های: «مقولات»، «عبارت (قضایا)»، «قیاس»، «برهان»، «جدل» و «مغالطه». بعدها برخی از شارحین ارسطو، دو رسالهٔ «شعر» و «خطابه» را به ارگانون افزودند. «ایساغوجی» رساله دیگری است که با اقتباس از دو رساله برهان و جدل به عنوان مدخلی برای منطق ارسطو در نظر گرفته شد. بدین گونه آنچه به‌دست حکیمان مسلمان رسید، منطق نُه بخشی ارسطو بود و شفای ابن سینا نیز شرحی بر همین منطق است. البته این نوشته‌ها امروزه شاملِ منطق و فلسفهٔ منطق و برخی بحث‌هایِ دیگر در حاشیهٔ منطق محسوب می‌شوند. آنچه ما امروزه به نامِ منطقِ صوری می‌شناسیم در کتابِ آنالوطیقایِ (analytic) اول دیده می‌شود. در قرن هجدهم فیلسوف پرآوازهٔ آلمانی ایمانوئل کانت ادعا نمود که منطق دیگر به پایان رسیده‌است و نیازی به چیزی بیش‌تر از منطق ارسطویی وجود ندارد. بااین‌حال در پایان قرنِ نوزدهم انفجاری در دانش منطق روی داد و حجمِ انبوهی از مطالعات به آن افزوده شد. این پیشرفت‌ها با کارهایِ ریاضیدان و فیلسوفِ آلمانی فرگه و شاگردِ انگلیسیِ وی راسل آغاز گردید. پس از آن‌ها نیاز به کارهایِ دیگری در زمینهٔ منطق احساس شد که در آغاز، شگفت یا غیرِضروری می‌رسید: انواعِ تازه‌ای از منطق مانندِ منطقِ ربط، منطقِ زمان، منطقِ موجهات، و منطق‌های چندارزشی که در اثرِ این احساس پدید آمدند که منطقِ فرگه و راسل برایِ برخی اهداف یا نیازها کافی نیستند. منطق فطری روشن است که نمی‌توان برای تفکر انسان آغازی در نظر گرفت؛ بلکه او از بدو پیدایش متفکر بوده و برای ادامه حیات و پیشبرد اهداف خویش از تفکر و اندیشه استفاده می‌کرده‌است. طبعاً استفاده از تفکر با روش خاصی صورت می‌گرفت. پس انسان نخست از روی فطرت می‌اندیشید؛ یعنی با عقل سلیم و منطق فطری کار تفکر را پیش می‌برد و گاه نیز در این مسیر، به عمد و برای در مغالطه انداختن دیگران یا بر اثر سهو و به سبب پیچیده بودن موضوع تفکر به انحراف کشیده می‌شد و بعد به انحراف خود توجه می‌کرد و درصدد تصحیح آن برمی‌آمد؛ اما علم منطق (منطق صناعی یا فن منطق) از هنگامی آغاز شد که بشر به تفکرات خود و صحت و سقم آن‌ها توجه کرد و قواعد روش اندیشیدن را نظمی بخشید و بر هر قاعده آن نامی گذاشت. منطق در چین باستان در چین باستان «مئی تی» دانشمند اجتماعی و دوستدار سود که به آیین تائویی تمایل داشته، منطق دانی بود که «مینگ هیو» یعنی منطق، یادگار اوست. از این دانشمند کتابی به زبان چینی برجای مانده که کهن‌ترین منطق و اجزاء عام آن است. این کتاب نُه بخش دارد: وی در نخستین بخش کتاب، منطق و اجزاء عام آن را کاویده و در بخش دوم از روش‌های انتاج و در بخش سوم از خطاهای روش‌های قیاسی و قیاس‌های باطل بحث کرده‌است؛ و در بخش‌های دیگر از دشواری‌های منطق صوری به ویژه از رهگذار زبان چینی سخن گفته‌است. غرض و هدف منطق چینی عبارت است از: بازشناختن درست از نادرست…. کسانی را که به روش منطق بوده‌اند به زبان چینی «مینگ کیا» یا دوستدار منطق می‌خواندند، در مقابل کسانی که به روش جدل و خلاف آشنایی داشته‌اند. منطق در هند باستان شش نحله فلسفی هند باستان به مسائل منطق توجه کرده‌اند که در این میان دو نحله بیشتر به مسائل منطقی پرداخته‌اند. یکی نحله وایسشیکا منسوب به شخصی به نام «اولوکا» است. منطق «وایسشیکا» در ده دفتر و هر یک مرکب از دو درس روزانه است. جنبه منطقی این دفترها چشمگیر نیست. دیگری نحله «نیایا» منسوب به «گوتاما» است. منطق این نحله، به گفته محققان، پیش از ارغنون ارسطو تدوین شده‌است. این منطق دو بخش دارد: منطق برهانی در یک درس و منطق جدلی در چهار درس. منطق در یونان باستان پیش از ارغنون ارسطو مباحث منطقی در یونان باستان مطرح بوده‌است، اما نه به منزله یک علم مستقل؛ بلکه فیلسوفان مسائل منطقی را در خلال مباحث فلسفی شان یادآور می‌شدند. دانش‌پژوه به نقل از دیباچه اوسط کبیر فارابی می‌نویسد دانشمندان پیش از ارسطو مانند کسانقراطیس دربارهٔ اکتساب حد از برهان، و افلاطون دربارهٔ اکتساب آن از راه قسمت، و ارخوطس در حدود، و پروتاگوراس دربارهٔ سفسطه و ثراسوماخوس در خطابه، و هومروس در شعر سخنانی داشته‌اند؛ ولی آن‌ها از روی صناعت و هنر و علم در این گونه مسائل سخنی نیاورده اند، بلکه آشنایی آن‌ها از روی آزمایش و مزاولت بوده‌است، نه اینکه این مباحث را تدوین کرده و قواعدی آورده باشند. منطق در ایران باستان از ایران باستان سه گفتار در منطق ارسطو از پاول پارسی برجای مانده‌اند که سرراست از بُن پهلوی‌شان به ما نرسیده‌اند. دوتای آن‌ها به سریانی و آن دیگری نیز به عربی (در ترتیب‌السعادات مشکویه رازی) برجای مانده‌اند. پاول پارسی فیلسوف و منطق‌دان ایران باستان و استاد فلسفه خسرو انوشیروان ساسانی بود. پاول که در دربار شاه ایران، خسرو انوشیروان، بالید بر پایهٔ انجام گزارش سریانی منطقش از ریواردشیر (ریشهر) پارس بود و زین‌رو، وی را پارسی گفته‌اند. گفتارهای پاول پارسی را بزرگمهر لقمان برای نخستین‌بار در سال ۱۳۹۵ با نام گویایی ارستو به پارسی ناب گردانده و چاپ کرده‌است. گویایی ارستو دربردارندهٔ این سه گفتار از پاول پارسی است که به شاه خسرو انوشیروان ساسانی پیشکش شده: گفتار اندر گویایی ارستو روشنایی‌نامه‌ای بر اندر پیرامون گزارش (Περὶ Ἑρμηνείας) ارستو پیش‌درآمدی بر فرزانگی ارستو. منطق در جهان اسلام فارابی را پدر منطق اسلامی شمرده‌اند و شمار رساله‌های منطقی او را به ۴۸ رسانده‌اند که حدود نیمی از آن‌ها برجای مانده‌است. خواننده امروزی ممکن است برخی مباحث این رساله‌ها را سطحی یا خروج از بحث منطقی بینگارد؛ اما بیشتر آن‌ها استحکامی شایسته دارند و گذشت قرون چیزی از صلابتشان نکاسته‌است. برخلاف نوشته‌های متأخر، هیچ‌یک از این رساله‌ها همه مباحث منطق را در خود جای نمی‌دهند؛ بلکه صرفاً به بخشی از مسائل آن می‌پردازند. اشاره ای گذرا به برخی از مباحث این رساله‌ها خالی از فایده نیست و خواننده را با نخستین مکتوبات منطقی جهان اسلام آشنا می‌سازد. تعریف و فایده علم منطق فارابی در کتاب احصاء العلوم برای بیان معنا و فایده علم منطق از این توضیح بهره می‌گیرد که برخی از معقولات انسان فطری و یقینی اند؛ مثل «کل بزرگتر از جزء خود است» و «عدد سه فرد است»؛ درحالی‌که پاره ای دیگر از آن‌ها خطاپذیر و نیازمند قیاس و استدلال‌اند. در قسم دوم، به قوانینی نیاز است که فکر را از خطا بازدارد. از این نظر، می‌توان قوانین منطق را به قواعد علم نحو همانند ساخت. بر این اساس، در صورت ناآشنایی با منطق، هرگاه با آرائی گوناگون و متضاد روبرو شویم، یا باید میان آن‌ها سرگردان بمانیم، یا همه را ـ با وجود ناسازگاری با یکدیگر ـ حق بپنداریم یا آنکه بی‌دلیل، برخی از آن‌ها را درست و پاره ای دیگر را نادرست بخوانیم. به گفته فارابی، واژه نطق سه معنا دارد: سخن لفظی (القول الخارج بالصوت) سخن ذهنی (القول المرکوز فی النفس) نیروی عقل و اندیشه (القوة الانسانیة المفطورة فی الانسان) منشأ اشتقاق اصطلاح منطقی، واژه نطق به هر سه معنای یاد شده‌است؛ یعنی علم منطق گفتار لفظی، اندیشه‌های ذهنی و نیز عقل آدمی به راه صواب رهنمون می‌گردد. موضوع علم منطق فارابی، با اعتقاد به وجود رابطه ای تنگاتنگ میان لفظ و معنا، موضوع علم منطق را چنین می‌داند:«معقولات، از آن نظر که الفاظ بر آنها دلالت دارند و الفاظ از آن نظر که بیانگر معقولات اند.»به گفته وی، به دلیل همین ارتباط بین لفظ و معناست که پیشینیان، هم معقولات و هم الفاظ حاکی از آن‌ها را «نطق» و «قول» نامیده‌اند. علاوه بر این، فارابی بر استقلال منطقی از فلسفه تأکید می‌ورزد و گمان اندراج منطق در فلسفه را نادرست می‌شمارد. به گفته وی ممکن است برخی چنین بپندارند که «منطق نیز از اجزاء فلسفه است؛ زیرا در این صناعت نیز از اشیاء موجود سخن می‌رود.» پاسخ فارابی به این پندار آن است که مسائل منطقی، جنبه ای آلی و ابزاری دارند؛ بر این اساس، گویا این مسائل بیرون از قلمرو موجودات قرار می‌گیرند و تنها، ابزاری برای شناخت آن‌ها به‌شمار می‌آیند. فارابی با پذیرش این حقیقت که مردم پیش از ارسطو نیز ـ کم و بیش ـ قواعد منطق را در سخنانشان به کار می‌بستند، تدوین علم منطق و ساماندهی مباحث آن را کار این فیلسوف یونانی شمرده‌است. سبک نوشتاری منطقی فارابی فارابی به بسیاری دیگر از مباحث منطق نیز پرداخته‌است که برای آشنایی با سبک نوشته‌های منطقی وی، به دو مسئله اشاره می‌کنیم: کلیات خمس: فارابی محمولات کلی را بر دو نوع می‌داند: بسیط و مرکب. محمولات مرکب «حد و رسم» را پدیدمی‌آورند و محمولات بسیط «کلیات خمس» نام می‌گیرند. به لحاظ ذاتی یا عرضی بودن محمول بسیط و نیز اشتراکی یا اختصاصی بودن آن، کلیات پنج‌گانه پدید می‌آید. اشکال سه‌گانه قیاس: از نظر فارابی، قیاس به لحاظ صورت سه شکل دارد: حد وسط، موضوع یکی از دو مقدمه (صغرا و کبرا) و محمول دیگری است؛ حد وسط، محمول هر دو مقدمه است؛ حد وسط، موضوع هر دو مقدمه است. هر کدام از دو مقدمه در هر یک از این «اشکال ثلاثه»، از یک سو می‌تواند کلیه، جزئیه، یا مهمله باشد و از سوی دیگر، موجبه یا سالبه تواند بود. در نتیجه، در هر شکل، ضروبی سی و شش‌گانه پدید می‌آیند. قرنِ بیستم فرگه از نقطهٔ دیگری کار را آغاز نمود. پیش از او این امر شناخته شده بود که با منطقِ ارسطویی برخی از استدلال‌ها را نمی‌توان صورت‌بندی نمود. بااین‌حال این استدلال‌ها درست هستند. به نمونهٔ زیر توجه کنید: یا علی برادرِ رضا است یا حسن برادرِ رضا است. علی برادرِ رضا نیست. نتیجه: حسن برادرِ رضا است. این استدلال را نمی‌توان به اشکال Aها B هستند و غیره درآورد. از قدیم تلاش‌هایی برایِ این کار انجام شده و به شکست منجر گردیده بود. فرگه منطق را از این قبیل صورت‌ها آغاز نمود. او نمادهایی مانند P و Q و غیره را به عنوانِ جانشین گزاره‌ها (p اولِ proposition به معنیِ گزاره‌است) و نشانه‌های دیگر را به عنوانِ پیوند دهنده جملات به کار برد. اگر P و Q گزاره باشند P~ خوانده می‌شود «نقیضِ P» و P→Q خوانده می‌شود «اگر P آنگاه Q». منطقِ فرگه و راسل قادر است به بررسیِ روابطِ بینِ گزاره‌ها و استدلال‌هایی که به دلیلِ چینشِ این روابط معتبر اند بپردازد. به همین دلیل آن را حسابِ گزاره‌ها یا منطقِ جملات می‌نامند. در مقابل به آنچه با منطقِ ارسطویی آغاز گردید منطقِ محمولات گفته می‌شود (زیرا گزاره‌ها را به موضوع و محمول تقسیم می‌کند). جایگاه منطق در میان منطق‌دانان مسلمان با تفحص در دو اثر اصلی منطق اسلامی، یعنی منطقیات فارابی و بخش منطق شفای ابن سینا، روشن می‌شود که منطق مسلمانان تحت تأثیر هیچ منطقی جز مباحث منطق مطرح شده در یونان پیش از ارسطو، منطق ارسطو و منطق مگاری - رواقی نبوده‌است؛ زیرا بی شک ابن سینا تحت تأثیر ارسطو بوده‌است و از سویی، در این دو کتاب جز به آن سه منبع یونانی به هیچ منبع دیگری ارجاع داده نشده‌است؛ اما در این میان سهم عمده از آن رنگ ارسطویی دارد؛ هر چند در بعضی از مباحث نیز تحت تأثیر منطق مگاری - رواقی است. ویژگی منطق مسلمانان که در آثار فارابی و به ویژه ابن سینا تبلور یافته این است که در استدلال از هر دو سنت منطقی ارسطو و مگاری - رواقی استفاده کرده‌است. منطق‌دانان مسلمان این علم را «علم میزان» نیز نامیده‌اند. ابن سینا این علم را خادم علوم معرفی کرده‌است، چراکه منطق مقصود بالذات نیست؛ بلکه ابزاری است برای رسیدن به علوم دیگر، بنابراین در خدمت علوم دیگر است؛ اما پیش از شیخ الرئیس، فارابی این علم را رئیس علوم معرف کرده‌است؛ زیرا حکم این علم در همه علوم دیگر نفوذ دارد و بدین ترتیب برتر از علوم دیگر و رئیس آنهاست. تاریخ منطق را از بدو ورود به جهان اسلام تاکنون می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد: عصر آشنایی با منطق، عصر شکل‌گیری و تثبیت، عصر شکوفایی یا عصر شرح، بسط و نظریه‌پردازی و عصر توقف یا رکود. روشن است که نمی‌توان برای هر دوره مرز مشخصی در نظر گرفت، ولی تا حدودی و با اندک مسامحه‌ای می‌توان گفت از زمان نهضت ترجمه تا زمان فارابی عصر آشنایی با منطق ارسطویی است. در این دوره، حداکثر، مطالب ارسطو شرح می‌شود. هم چنین می‌توان عصر فارابی را با توجه به نگارش‌های بسیار او در منطق، عصر شکل‌گیری منطق و تثبیت قواعد آن به منزله یک علم بومی دانست. دوره سوم نیز با ابن سینا آغاز می‌شود. او با نوشتن منطق شفا و دیگر کتب منطقی، به ویژه الاشارات و التنبیهات، دوره نوینی را در منطق پایه‌ریزی کرد که در قرن هفتم به اوج شکوفایی رسید. در این دوره نه تنها مباحث منطقی تثبیت شد، بلکه شرح و بسط کمی یافت و نیز در این دوران منطق دانان مسلمان به مباحث جدیدی روی آوردند که پیش تر سابقه نداشت. متأسفانه عصر شکوفایی را به یک معنا باید عصر انحطاط نیز دانست؛ چراکه در این دوره مهم‌ترین بخش منطق، یعنی صنعت برهان چندان جدی گرفته نشد. اما عصر توقف و رکورد را می‌توان از قرن نهم به بعد تا به امروز دانست، ولی در عصر توقف یک استثنای بسیار بزرگ وجود دارد و آن فیلسوف صاحب مکتب در حکمت متعالیه یعنی ملاصدرای شیرازی است؛ زیرا اگر آراء منطقی او جدی گرفته می‌شد، تحولی بس شگرف در بخش عظیمی از منطق، یعنی منطق استنتاج رخ می‌داد و در آن صورت می‌توانستیم ادوار منطق را به پنج دوره تقسیم، و دوره پنجم را عصر تحولی بنیادی در منطق نام‌گذاری کنیم. جستارهای وابسته اقسام منطق منطق احتمالاتی منطق امری منطق توصیف منطق جبری منطق ریاضی منطق سه ارزشی منطق سه حالته منطق شهودی منطق فازی منطق فلسفی منطق کاربردی منطق کلاسیک منطق کوانتومی منطق مادی منطق مرتبه اول منطق معنایی منطق موجهات (یا منطق وجهی) پانویس منابع پاول پارسی (۱۳۹۵)؛ گویایی ارسطو؛ پیرایش دست‌نوشتهای سوریگ[=سُریانی] و عربی و گردانش آن‌ها به انگلیسی و پارسیگ[=پهلوی] به همراه پانوشتهای سنجشگرانه: رَهام اشه؛ پارسی‌گردان: بزرگمهر لقمان؛ تهران: نشر شورآفرین. موحد، ضیا، درآمدی به منطقِ جدید، شرکتِ انتشاراتِ علمی و فرهنگی (چاپِ ششم ۱۳۸۴) هاک سوزان، فلسفهٔ منطق، ترجمهٔ محمد علی حجتی، کتابِ طه، ۱۳۸۲ پیوند به بیرون کتاب‌شناسی منطق‌های غیر استاندارد (انگلیسی) کتاب «دروس علم منطق»، نگارش سید رضا حسینی نسب فلسفه اسلامی عارف، رضا، مغالطه پژوهی نزد فیلسوفان مسلمان، انتشارات حکمت، ۱۳۸۹. نقش حد وسط در قیاسهای اقترانی، عسگری سلیمانی، خردنامه صدرا، تابستان ۱۳۸۰، شماره بیست و چهارم استدلال تاریخ آموزش تاریخ ایده‌ها تاریخ ریاضیات تاریخ علم تاریخ منطق تجرید شاخه‌های فلسفه شناخت فلسفه ریاضیات فلسفه منطق
5772
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%A7%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%AF
هامبورگ
هامبورگ ()، دومین شهر بزرگ آلمان پس از برلین و هشتمین در اتحادیه اروپا، و نیز سومین بندر بزرگ در اروپا بعد از روتردام و آنتورپ است. هامبورگ یک شهر ایالتی است، یعنی یکی از شانزده ایالت آلمان نیز به‌شمار می‌آید. این شهر بر کرانه رود البه بنا شده‌است. هامبورگ دو برابر لندن و هفت برابر پاریس وسعت دارد. نام رسمی منعکس کننده تاریخ هامبورگ به عنوان عضوی از اتحادیه Hanseatic قرون وسطایی و یک شهر شاهنشاهی آزاد از امپراتوری مقدس روم است. قبل از وحدت آلمان در سال ۱۸۷۱، این یک دولت شهری کاملاً مستقل بود و قبل از ۱۹۱۹ یک جمهوری مدنی تشکیل شد که طبق قانون اساسی توسط طبقه ای از بزرگ دزدگیرهای ارثی یا Hanseaten اداره می‌شد. با وجود بلایایی مانند آتش‌سوزی بزرگ هامبورگ، سیل دریای شمال در سال ۱۹۶۲ و درگیری‌های نظامی از جمله بمب‌گذاری در جنگ جهانی دوم، این شهر پس از هر فاجعه توانسته‌است بهبود یابد و ثروتمندتر شود. هامبورگ بعد از روتردام و آنتورپ سومین بندر بزرگ اروپا است. پخش کننده بزرگ منطقه ای NDR، شرکت چاپ و نشر Gruner + Jahr و روزنامه‌های اشپیگل و دی زیت در این شهر مستقر هستند. هامبورگ مقر قدیمی‌ترین بورس سهام آلمان و قدیمی‌ترین بانک بازرگانی جهان، بانک برنبرگ، است. شرکت‌های رسانه ای، تجاری، لجستیکی و صنعتی با مکان‌های قابل توجه در شهر شامل شرکت‌های چند ملیتی Airbus , Blohm + Voss , Aurubis , Beiersdorf و Unilever هستند. هامبورگ همچنین با داشتن چندین دانشگاه و مؤسسه، قطب اصلی علوم، تحقیقات و آموزش اروپا است. این شهر با داشتن رتبه ۱۹ در نظرسنجی کیفیت زندگی Mercer 2019، از کیفیت زندگی بسیار بالایی برخوردار است. تاریخ اسقف‌نشین هامبورگ توسط لوئی پارسا، پادشاه فرانک‌ها به عنوان مقر مبلغان مذهبی فعال در اسکاندیناوی تأسیس شد. این شهر سال ۸۴۵ میلادی توسط وایکینگ‌ها غارت گردید. جغرافیا هامبورگ در جنوب شبه جزیره یوتلاند قرار دارد؛ که در جنوب آن اروپای قاره‌ای در شمال منطقه اسکاندیناوی در غرب دریای شمال و در شرق دریای بالتیک قرار دارد. این شهر بر روی رود البه قرار گرفته که از تقاطع آلستر و بیله تشکیل می‌شود. هامبورگ دارای آب و هوایی اقیانوسی است که تحت تأثیر اقیانوس اطلس است. بافت جمعیتی از مجموع یک میلیون و هشصت و چهل و یک هزار شهروند مقیم هامبورگ، ۶۳۱ هزار نفر معادل سی و چهار درصد با پیشینه مهاجرت و ۳۰۲ هزار نفر برابر با شانزده درصد با تابعیت غیر آلمانی هستند که همین منظور هامبورگ را به یکی از مقاصد مناسب برای مهاجرت تبدیل کرده‌است. تقسیمات شهری هامبورگ دارای هفت منطقه و شهرداری شامل، هامبورگ میته، آلتونا، آیمزبوتل، هامبورگ نورد، ونسبک، برگدورف و هاربورگ است. این هفت منطقه هامبورگ به ۱۰۴ بخش شهری تقسیم شده‌اند. ترابری فرودگاه هامبورگ و فرودگاه هامبورگ فینکن‌وردر به‌عنوان دو فرودگاه بین‌المللی و خصوصی ترابری هوایی را برعهده دارند، همچنین ایستگاه راه‌آهن مرکزی هامبورگ از ایستگاه‌های مهم راه‌آهن در آلمان محسوب می‌شود. اس-بان هامبورگ نیز به‌عنوان راه‌آهن حومه با ۸ خط و ۱۵۰ ایستگاه در سال ۱۹۷۲ راه‌اندازی شده‌است. متروی هامبورگ در سال ۱۹۱۲ تأسیس شده و هم‌اکنون دارای ۴ خط و ۹۱ ایستگاه می‌باشد. این مترو از قدیمی‌ترین متروهای جهان محسوب می‌شود. در شهر هامبورگ ۱۷۰۰ کیلومتر مسیر دوچرخه‌سواری وجود دارد، طبق برنامه‌ریزی دولت به این میزان در سال ۲۰۲۰ میلادی ۲۸۰ کیلومتر دیگر اضافه می‌شود. بورس بازار بورس هامبورگ در سال ۱۵۵۸ میلادی به عنوان اولین بازار بورس آلمان و چهارمین بازار بورس اروپا آغاز به کار کرد. در آغاز قرن بیست و یکم این بورس تنها برای تجارت اعتبار و سرمایه‌گذاری ویژه‌سازی شده‌است. رسانه‌ها هامبورگ با ۷۰٫۰۰۰ نفر شاغل در صنعت رسانه و ۲۵ میلیارد یورو پول در گردش این صنعت یکی از شهرهای مهم رسانه در آلمان است. در مجموع ۱۴٫۰۶۳ شرکت بزرگ و کوچک در شاخه‌های تبلیغات، موسیقی، فیلم، انتشارات، چاپ و تلویزیون در این شهر ثبت شده‌اند. همچنین مهم‌ترین دانشگاه‌های خبرنگاری و کارآموزی کار در رسانه در هامبورگ واقع شده‌است. دفتر مرکزی مجله‌های چاپی و روزنامه‌های اشپیگل، اشترن و دی تسایت و همچنین مرکز بزرگ‌ترین شرکت رسانه‌ای آلمان اکسل اشپرینگر (روزنامه بیلد) در هامبورگ است. در این شهر بیش از ۵۰ درصد خدمات چاپی سراسر آلمان انجام می‌شود. مشاغل بر اساس آمار رسمی‌ای که در سال ۲۰۱۴ ارائه شده‌است در مجموع ۱٫۱۹۳٫۴۰۰ نفر در فعالیت‌های اقتصادی در هامبورگ شاغل هستند که ۳۳۹٫۶۰۰ نفر آنها به صورت آزاد و شخصی، ۳۹۳٫۱۰۰ نفر در تجارت، حمل و نقل و توریست، اطلاعات و ارتباطات، ۳۰۴٫۳۰۰ نفر در شرکت‌های خدمات رسانی (مالی و املاک)، ۱۱۵٫۹۰ نفر در مشاغل تولیدی، ۳۸٫۲۰۰ نفر در مسکن و خانه سازی و ۲٫۴۰۰ نفر در صنعت کشاورزی و ماهیگیری مشغول به کار هستند. سیاست در انتخابات مجلس هامبورگ در فوریه سال ۲۰۲۰ حزب سوسیال دموکرات آلمان ۵۴ کرسی. حزب اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان ۱۵ کرسی، حزب اتحاد ۹۰/سبزها ۳۳ کرسی، حزب چپ (آلمان) ۱۳ کرسی و حزب دست راستی آلترناتیو برای آلمان ۷ کرسی و حزب دموکرات آزاد آلمان ۱ کرسی از مجموع ۱۲۳ کرسی پارلمان هامبورگ را به دست آورده‌اند. تا قبل از این انتخابات سال ۲۰۲۰ دولت هامبورگ ائتلافی از دو حزب سبزها و سوسیال دمکرات بوده‌است. آموزش و پرورش در هامبورگ علاوه بر مدارس عمومی و کارآموزی، مدارس خاصی برای افرادی با معلولیت‌های ذهنی و جسمی وجود دارد. همچنین نوزده دانشگاه تحصیلات عالی در هامبورگ واقع شده‌است. بر اساس آمار سال ۲۰۱۲، ۲۲۲٫۷۰۰ دانش‌آموز در ۲۰۱۸ مدرسه و ۲۹۷ مؤسسه با ساختار مدرسه مشغول به تحصیل بوده‌اند. از این مجموع ۱۹٫۳۰۰ نفر در ۹۵ مدرسهٔ خصوصی تحصیل می‌کرده‌اند. بر اساس این آمار در این سال تعداد ۷۵٫۵۱۵ دانشجو در این شهر به تحصیل مشغول بوده‌اند. هامبورگ یکی از شهرهای آلمان است که نظام تحصیل در آن در حال رشد است در همین راستا مجلس هامبورگ برای سال‌های ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ بودجهٔ اضافهٔ دو میلیارد یورویی تخصیص داده‌است. توریست در ده سالهٔ گذشته هامبورگ بیشترین شاخص توسعه توریست در اروپا را دارا بوده‌است. در سال ۲۰۱۵ هامبورگ یکی از یازده مقصد مورد علاقه توریست‌ها در اروپا بوده‌است، در این سال در حدود ۱۲٬۶ میلیون نفر حداقل یک شب در هامبورگ اقامت داشته‌اند. هامبورگ یکی از شهرهای آلمان است که دارای هتل‌های پنج ستاره است. آب و هوا آب و هوای هامبورگ گرم و دریایی ست. با توجه به تأثیرات غالب آب و هوای دریایی که در غرب آن قرار دارد، در فصل زمستان هوا سرد خفیف و در تابستان نسبت به مناطق شرقی کشور خنک تر است. بندر هامبورگ بندر هامبورگ موسوم به دروازه آلمان به جهان بزرگ‌ترین بندر آلمان و سومین بندر بزرگ اروپا و پانزدهمین بندر بزرگ دنیااست. مساحت این بندر ۷۳۹۹ هکتار و بیشتر کارهای این بندر از طریق انتقال کانتینری انجام می‌پذیرد. جستارهای وابسته دانشگاه هامبورگ پانویس منابع اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها در آلمان اعضای پیمان هانزایی ایالات امپراتوری آلمان ایالات جمهوری وایمار ایالات کنفدراسیون آلمان ایالت هامبورگ ایالت‌های آلمان ایالت‌های امپراتوری مقدس روم شهرها و شهرک‌های بندری دریای شمال شهرهای امپراتوری روم شهرهای بندری در آلمان شهرهای دانشگاهی آلمان شهرهای رودگذر شهرهای کرانه البه مرکز ایالت‌ها در آلمان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در سده ۹ (میلادی)
5776
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B2%20%D8%A8%D9%87%D9%85%D9%86
۲۲ بهمن
۲۲ بهمن سیصد و بیست و هشتمین روز سال در گاه‌شماری خورشیدی است. به پایان سال ۳۷ روز (۳۸ روز در سال کبیسه) باقی‌است. مناسبت‌ها روز پایانی ده‌ روز موسوم به دهه فجر انجام راهپیمایی ۲۲ بهمن در ایران پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ ایران رویدادها ۱۳۵۷ - پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پایان نظام شاهنشاهی در ایران ۱۳۵۷ - اعلامیه بی‌طرفی ارتش ۱۳۵۸ - آغاز سیل ۱۳۵۸ خوزستان ۱۳۶۸ - قتل در بانک کشاورزی همدان ۱۳۸۸ - تظاهرات هواداران جنبش سبز ۱۳۹۷ - گام دوم انقلاب زادروزها ۱۲۹۰ - ارتشبد غلامرضا ازهاری، ارتشبد نیروی زمینی شاهنشاهی ایران ۱۳۲۹ - مجید مظفری، بازیگر ۱۳۲۹ - صادق نوجوکی، موسیقی‌دان ۱۳۳۴ - بهتاش فریبا، بازیکن فوتبال ۱۳۴۷ - فاطمه هاشمی، بازیگر ۱۳۵۹ - آرام جعفری، بازیگر ۱۳۶۳ - حسن هوری، بازیکن فوتبال درگذشتگان ۱۴۰۰ - حلیمه سعیدی، بازیگر منابع تعطیلات تعطیلات عمومی در ایران روزهای بهمن
5777
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%20%28%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D8%AF%29
زروان (ایزد)
زَروان یا زُروان به معنی زمان و نام یکی از ایزدان آئین مزدیسناست. این نام در اوستا به‌صورت زَروان یا زُروان آمده و گاه با صفت اکرانه و گاه با دَرِغوخَودات همراه است. زروان در نوشته‌های پهلوی خدای زمان است، اما بنا بر آیین زروانی، زروان خدایی است که در زمانی که هیچ‌چیز وجود ندارد اهورا مزدا و انگره مینو (اهریمن) را به دنیا آورد. پژوهشگران پیدایی این عقیده را به دوره‌های بسیار دور و پیش از زرتشت می‌رسانند؛ آنچنان‌که می‌نویسند در آیین مزدایی زرتشتی، زروان اهمیت زیادی نداشته و جنبشی که موجب پدید آمدن آیین زروانی شده مربوط به دوران اشکانی و ساسانی است. تاریخچه زروان یا زمان در آیین ایرانی تاریخی مبهم و طولانی دارد. در لوحه‌های بابِلی مربوط به سدهٔ پانزدهم پیش از میلاد از ایزدی به نام «زُروان» سخن رفته‌است. بنا به ادعای هوشنگ دولت‌آبادی در کتاب «رد پای زروان» این آیین ریشه در تمدن مادها دارد و از جمله نویسنده یونانی اودموس رودزی این آیین را متعلق به مادها دانسته‌است. از سوی دیگر نویسنده انگلیسی آر.سی. زنر در کتاب «زروان معمای زرتشتیگری» به ریشه‌های کهن زروان و تأثیرات آن بر ادیان بعدی از جمله زرتشتیگری و مانویت تأکید دارد. در اوستا به‌اختصار از این ایزد یاد شده و در متون پهلوی هم دربارهٔ آن سخن رفته‌است. زروان دراصل فرشتهٔ زمان است و با صفت اَکرانه (بی‌کرانه) از او یاد شده‌است. از صفات زروان چنین پیداست که برای زمان، آغاز و انجامی تصور نشده و آن را همیشه پایدار و قدیم و جاودانی دانسته‌اند. از این زمان بی‌کرانه است که زمان کران‌مند آفریده شد و ادامهٔ خلقت از طریق توالد و تناسل میسر گردید. در آیین مهرپرستی نیز زمانِ بی‌کرانه در رأس قرار دارد و زروان معمولاً به‌صورت موجودی با سر شیر و جسمی که ماری دورِ آن پیچیده، تجسم یافته‌است. در برخی از نوشته‌های زبان پهلوی از زروان به صورت موجودی برتر از اورمزد سخن رفته‌است. در گات‌ها زُروان اهمیتی ندارد. برخی از دانشمندان، جنبشی را که موجب پدیدآمدن آیین زروانی شده‌است، مربوط به دوران اشکانی و ساسانی می‌دانند. و برخی دیگر آیین زروانی را دین مغان مادی پیش از فرارسیدن دین زرتشت پنداشته‌اند. مانی، با اقتباس از افکار زرتشتیِ زمان خود، نام زروان را به خدای بزرگ — که به تصور او خود صاحب دو فرزند بود — اطلاق کرده‌است و در واقع در وجود زروان دوگانگی مزدایی به وحدت تبدیل می‌شود. ازاین‌رو بعضی از محققان، آیین زروانی را گونه‌ای یکتاپرستی دانسته‌اند. اعتقاد به زروان، در هر حال، البته قبل از عهد ساسانیان، در ایران وجود داشته‌است. نه فقط در اوستا ذکر زروان آمده‌است، بلکه در مآخذ نسبتاً قدیم یونانی هم به وجود آن اشارت رفته‌است. در دورهٔ ساسانی، مذهب زروان بیش از سایر مذاهب بین زرتشتی‌ها رایج بوده‌است. مذهب زروان حاصل و نتیجهٔ تأثیر و نفوذ عقاید و مذاهب بابِلی در آیین زرتشت می‌باشد. درواقع، زروان که پروردگار زمان است، مظهر و مدبّر حرکات افلاک و اجرام تلقی می‌شده‌است که همه‌چیز را دربردارد و بر همه‌چیز قاهر است و اعتقاد به جبر و تقدیر هم که از نتایج اعتقاد به زروان است، با معتقَدات بابِلی‌ها و کلدانی‌ها در باب تأثیر اوضاع کواکب بر احوال نفوس مناسبت دارد و به نظر می‌آید که آیین زروان از وقتی در بین ایرانیان پدید آمده‌است که بابِل ضمیمهٔ مملکت هخامنشی شده‌است. نهایت آنکه در عهد ساسانیان انتشار آن در بین عوام بسیار بطیء بوده‌است و عهد ساسانیان است که در بین عامه نیز نفوذ و انتشار یافته‌است و شاید مذهب معتبر و عمدهٔ عامه همین آیین زروان بوده‌است. زروان، خدای دیرین، که پدر هورمزد و اهریمن به‌شمار می‌آمد، تنها زمان بی‌کران نبود؛ مظهر تقدیر و سرنوشت نیز محسوب می‌شد. در آیین زروان، جهدِ تمام رفته بود که خیر و شر، هر دو را به مبدأ واحد که زروان است منسوب بدارند. از آن پس زروان، که پروردگار زمان بود، مختار مطلق و جبار مقتدر گردید و دیگر جایی برای قدرت و اختیار انسان نماند. بدین‌گونه، اعتقاد به نوعی جبر، که نتیجهٔ این مذهب بود، اندک‌اندک در میان مردم رخنه کرد و از اسباب سقوط و انحطاط ملک گشت. در این آیین، اورمزد و اهریمن دو فرزند بودند، از آن زمان که زروان بی‌کران نام داشت. چون این دو نیروی عظیم از یک اصل بودند، از حیث قدرت باهم برابری می‌کردند و در کارهای جهان تعادلی پدید آمد. بدین‌گونه، آیین زروان، ثنویّتِ زرتشتی را به یک نوع توحید نزدیک می‌کرد و در ورای نیروی خیر و شر، وجود مطلقی را که زمان بی‌کران و ابدیت جاودان باشد، قرار می‌داد. این وجود مطلق، به صورت خدایی درآمد که هم پدیدآورندهٔ جهان بود و هم نیست‌کنندهٔ آن به‌شمار می‌آمد. به همان‌گونه که کرونوس، پروردگار زمان نزد یونانیان قدیم، بر همه چیز برتری داشت، زروان بی‌کران نیز در ایران همه‌چیز را در قبضهٔ تصرف داشت. ایزد زمان بی‌کران زروان ایزد زمان بی‌کران است؛ یعنی قبل از وجود داشتن زمان و مکان وجود داشته‌است. آسمان یا همان «وای» به عنوان تن زروان شناخته می‌شود و بعدها از این زمان بی‌کران زمان کرانه‌مند به وجود می‌آید. در دوران اشکانیان و ساسانیان اعتقاد به فرقه‌ای که در آن زروان به عنوان مبدأ آفرینش و پدر اورمزد شناخته می‌شود رونق می‌گیرد. هر چند گمان می‌رود که این کیش پیش‌زردشتی و متعلق به دوران آریایی‌های اولیه باشد. اما در این دوران بیشتر به عنوان فرقه‌ای از دین زردشتی شناخته می‌شود که برای پاسخ به سوال‌هایی که در دین زردشتی ایجاد شده‌است شکل گرفته باشد. در برخی متون او را دارای همسر نیز دانسته‌اند. زروان در روایات ارمنی طبق روایت ارمنی زروان در آرزوی داشتن پسری بود که جهان خوبی و نیکی را بیافریند او هزار سال قربانی کرد (قربانی به معنای یزش و نیایش) بعد از گذشت هزار سال که او ناامید شده بود نطفهٔ جفتی توامان در رحم او بسته شد چون زروان به عنوان موجودی بی‌طرف دارای دو جنسیت یا بدون جنسیت است. زروان دارای دو فرزند پسر شد که یکی اهورامزدا سرور خوبی‌ها که حاصل سال‌ها یزش اوست و دیگری اهریمن که حاصل ناامیدی و یاس زروان است. زروان با خود عهد کرد که حکومت جهان را به پسری که اول به دنیا بیاید بسپارد. اورمزد که دارای علم و حکمت بود از موضوع آگاه شد و به برادر خود خبر داد آنگاه اهریمن رحم زروان را پاره کرد و از آن بیرون آمد و گفت من آن پسری هستم که منتظر او بودی آنگاه زروان گریست و ناامید شد بعد که اورمزد به دنیا آمد او شاد شد و گفت این همان فرزندی است که منتظر او بودم اما طبق قولی که داده بود حکومت جهان را به مدت نه هزار سال به اهریمن واگذار کرد زروان در روایات پهلوی در بندهشن و گزیده‌های زادسپرم اورمزد به کمک زروان زمان کرانه‌مند (دارای محدودیت) را به وجود آورد که مدت آن دوازده هزار سال است. در این نوشته‌ها از زروان به عنوان داور میان نبرد اهریمن و اورمزد نیز هست که فرماندهی جهان را ابتدا به اهریمن واگذار می‌کند اما در نهایت اورمزد را فرمان‌روای غایی و نهایی جهان برمی‌گزیند. اصل همه جهان به زروان بازمی‌گردد زیرا اورمزد با کمک زروان جهان مادی را می‌آفریند. زروان در روایت مانوی در دین مانوی زروان داور نیست ولی تحت عنوان پدر بزرگی شناخته می‌شود و آفرینش خدایان به دستور او انجام می‌گیرد و در راس خدایان قرار گرفته‌است. زروان در نوشته‌های یونانی و رومی زروان در نوشته‌های یونانی و رومی با کرونوس/ساتورن که هستی بخش است برابر دانسته می‌شود، او که پلوتون/هادس یا همان اهریمن را و زئوس/ژوپیتر یا همان اهورامزدا (هورمزد) را خلق کرده‌است. هادس دیوها/تیتان‌ها را می‌آفریند و در زیر زمین سکنی می‌گزینند و با زئوس/ژوپیتر که بر فراز کوه المپ زندگی می‌کند نبرد می‌کند و زئوس دیوها و تیتان‌ها را به دوزخ (تارتاروس) می‌فرستد. نگارخانه پانویس منابع ادیان توحیدی اسطوره‌ها اسطوره‌شناسی ایرانی ایزدان ایرانی ایزدان مزدیسنا ایزدان
5781
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D9%84%20%D9%88%D8%B1%D9%82
فال ورق
فال ورق گونه‌ای فالگیری است که، در آن از ورق‌های بازی استفاده می‌شود. گفته شده که پیشینه فال ورق به مصر باستان می‌رسد و با باورهای کهن نسبت به ایزد مصری دبیران یعنی ثوث ارتباط دارد. در اروپا این کار از سده ۱۴ میلادی رواج یافت. یک دسته ورق استاندارد امروزی که در غرب به نام ورق انگلیسی-آمریکایی شناخته شده (یعنی دسته ورق ۵۴ تایی شامل چهار خال دل، خشت، گشنیز و پیک) می‌تواند برای گرفتن فال بکار رود ولی فالگیران حرفه‌ای با کاربرد اینگونه ورقها برای فالگیری مخالفند. از این‌رو دسته ورق‌های ویژه‌ای برای افراد حرفه‌ای درست شده که برای نمونه می‌تواند از ورق‌های تاروت نام برد. دسته ورق تاروت از ۲۲ ورق سرّی بزرگ و ۵۶ ورق سرّی کوچک تشکیل شده‌اند. ۵۶ ورق کوچک همان‌‌هایی هستند که در ورق‌های معمولی بازی نیز حضور دارند (بعلاوه یک ورق صورت اضافی در هر خال) و ۲۲ ورق بزرگ معمولاً فقط در سری تاروت برای فالگیری بکار می‌روند. این ۲۲ ورق در بسیاری مواقع نشان دهنده سفری معنوی از خود به جهان بیرون ودوباره به خود هستند. فال ورق لویاتان دلاوتو به دوره از بشر باستانی بر می‌گردد که در آن با مدد گرفتن از ساموئیل (لوسیفر) از دوره ی نامعلوم (شاید مصر باستان) به جواب های بشر پاسخ می‌دهد. البته تعداد محدودی از فالگیران به این عمل دست می زنند و دلیل آن را عواقب بد این عمل بر روی فال گیرنده می دانند که باید از طریق هدیه از طرف صاحب فال پرداخت گردد تا از عواقب ناگوار آن مصون بمانند (هم فالگیر و هم صاحب فال) که در اغلب موارد با اعمال شهوانی قابل جلوگیری است. منابع فال ورق علوم خفیه بازی‌های مرتبط با ورق تاروت فالگیری ورق‌های بازی طالع‌بینی
5784
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D8%B1
استخر
استخر آب، آبگیری مصنوعی است که برای شنا، آب‌تنی، تفریح، سرگرمی و ورزش‌های آبی مانند واترپلو و غواصی استفاده می‌شود. از استخر آب همچنین برای مصارف آموزشی و علمی نیز استفاده می‌گردد. برای کنترل مقدار باکتری‌ها، به آب استخرها معمولاً کلر افزوده می‌شود. پیشینه «حمام بزرگ» نخستین مخزن آب همگانی در جهان باستان می‌باشد که بیش از ۵۰۰۰ سال پیش در موهنجو-دارو، یکی از شهرهای پاکستان وجود داشت. این مخزن حدود ۱۲ متر طول از شمال به جنوب و ۷ متر عرض داشت و بیشترین عمق آن ۴/۲ متر بوده‌است. دو راه‌پله عریض از شمال و جنوب مخزن به سمت کف آن ایجاد می‌کردند، در لبهٔ پله‌ها نرده‌هایی چوبی نصب می‌کردند و در پایین پله‌ها نیز یک فضای مسطح به اندازه عرض کل استخر می‌ساختند به گونه‌ای که افراد بتوانند از پله‌ها پایین آمده و در عرض استخر بدون اینکه به فضای اصلی استخر وارد شوند حرکت کنند. مخزن آب را نیز با آجرهای ریز کف‌بندی و با یک لایهٔ ضخیم از قیر طبیعی طرفین مخزن را زیرسازی کرده و لبه و دیوارهای اطراف را با گچ می‌ساختند. امنیت برای امنیت و حفظ جان مردمی که از استخر استفاده می‌کنند شرایطی باید برقرار باشد از جمله: استفاده از آب پاک و بدون آلودگی انجام اقدام‌های لازم برای بهداشت استخر و آب وجود تجهیزات نجات در نزدیکی استخر امکان دیدن کف استخر عدم وجود اجسام نوک‌تیز در نزدیکی یا داخل استخر مدیریت تعداد افراد حاضر در استخر و عدم شلوغی وجود روشنایی اضطراری عدم عبور سیم‌های برق افقی، با فاصله‌ای معادل حداقل ۶ متر از لبهٔ استخر عدم وجود مدارهای الکتریکی محافظت نشده در نزدیکی استخر عدم استفاده از مواد شیمیایی غیر استاندارد در آب استخر نشانه‌گذاری لازم باید وجود داشته باشد انواع استخر استخر پلی اتیلنی استخر بتنی استخر پیش ساخته استخرهای شنا در 3 نوع فایبرگلاس، وینیل و بتنی قابل بهره برداری هستند. که بیشترین روش پیاده سازی سازه به صورت بتنی است که می توان آن را به عنوان کامل، گران و بادوام ترین روش در نظر گرفت. در استخرهای شنا بتنی امکان پیاده سازی تمامی شکل ها و طراحی ها وجود دارد. این نوع دارای عمر طولانی نسبت به سایر روش ها است. نگارخانه جستارهای وابسته پلاژ لیدو دستگاه شنا متل قو نجات غریق استخر بازتاب حوض منابع پیوند به بیرون راهنمای شناگران - راهنمای بین‌المللی استخرهای جهان (به انگلیسی) استخرها پهنه‌های آبی تفریح حیاط پشتی ساختمان‌سازی شنا مکان‌های ورزشی ورزشگاه‌ها بر پایه نوع پدیدارهای باغ
5786
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%DA%A9%20%28%D9%88%D8%B1%D9%82%29
پیک (ورق)
پیک یا اسپیک یا یکی از چهار خال موجود در ورق‌های بازی به شکل درخت سرو و دارای رنگ سیاه است. شکل‌های دیگر ورق بازی شامل خشت، گشنیز و دل هستند. در بازی‌های مختلف ارزش آنها متفاوت است. خال پیک در بازی کنتراکت بریج بالاترین ارزش را داراست. این خال به خال مرگ معروف است. پیک دارای اعداد ۱ تا ۱۰ و سرباز (J) و ملکه (Q) و شاه (K) است بازی‌های مرتبط با ورق اصطلاحات بازی کارتی ورق‌های بازی
5787
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%B1
گاوار
گاوار (به ارمنی: Գավառ) یک شهر در ارمنستان است که در استان گغارکونیک واقع شده‌است. گاوار در کیلومتری شمال گاوار، مرکز استان گغارکونیک واقع شده‌است. گاوار مرکز استان گغارکونیک ارمنستان است. شهر گاوار در شیب شرقی کوهستان گِغاما در کنار دریاچه سِوان و در ۹۸ کیلومتری ایرَوان قرار گرفته. ریشه‌شناسی مردم این شهر نام گاوار را در لهجه محلی به صورت کیاوار تلفظ می‌کنند. تاریخچه سنگ‌نوشته‌های اورارتویی یافت‌شده این نظریه را استحکام بخشیده که این محل، کانون ناحیه باستانی ولیکوخی (Velikukhi region) در امپراتوری اورارتو بوده‌است. نیاکان بسیاری از مردم گاوار در سال ۱۸۳۰ از شهر بایزید در ترکیه به این‌جا کوچیدند و در محل گاواران تاریخی آبادی‌ای به نام نور بایزید (بایزید نو) بنا کردند. جغرافیا و آب و هوا گاوار ۱۶ کیلومتر مربع مساحت و ۲۰٬۷۶۵ نفر جمعیت دارد و ۱٬۹۸۲ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است. در کیلومتری شمال گاوار، مرکز استان گغارکونیک واقع شده‌است. شهر گاوار در سال ۲۰۰۱ میلادی ۲۳٬۲۰۰ نفر جمعیت داشت گاوار نهمین شهر بزرگ ارمنستان است. جمعیت‌شناسی امروزه ۱۰۰ درصد مرد گاوار مسیحی و ۹۹ درصد آن‌ها باسوادند. از جمعیت گاوار تنها ۳۲ درصد مرد هستند. فرهنگ با وجود تازه‌ساز بودن شهر، در پیرامون گاوار بازمانده‌های زیادی از عصر برنز به چشم می‌خورد. مجسمه‌ها رسانه‌ها ترابری اقتصاد زیربنای اقتصادی آن که الکترونیک، ماشین‌سازی و نساجی و مربوط به زمان شوروی بوده تا اندازه زیادی فرسوده و ازکارافتاده شده. این شهر یک فرودگاه، یک موزه فولکلور و یک اسقف دارد. آموزش و پرورش ورزش مشاهیر بومی دورنمای شهر جاذبه‌های تاریخی جستارهای وابسته پیوند به بیرون نگارخانه </center> جاذبه‌های تاریخی جستارهای وابسته فهرست شهرداری‌های ارمنستان پانویس منابع آرمنوپدیا kyavar.com پیوند به بیرون گاوار بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۰ (میلادی) در امپراتوری روسیه شهرها و شهرک‌های ارمنستان فرمانداری ایروان مناطق مسکونی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۳۰ (میلادی) مناطق مسکونی در استان گغارکونیک بنیان‌گذاری‌های ۱۸۳۰ (میلادی) در ارمنستان
5793
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%84%D8%A7%D8%B1
دلار
دلار یا دالر نام یکای پول ۳۳ کشور جهان از جمله کشورهای آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزیلند، و سنگاپور است. واژه دالر احتمالاً صورت مقلوب تالر یا یوآخیمزتالر است که نام منطقه‌ای است در بوهم که معادن نقره مرغوبی داشت. و از آن برای ضرب سکه استفاده می‌شد. امروزه این منطقه بخشی از جمهوری چک است و چک‌ها آن را با نام یاخیموف می‌شناسند. نماد $ علامت $ برای دلار آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر استفاده می‌شود. در قرن ۱۸ میلادی ps برای پزو استفاده می‌شد و به مرور دو حرف s و p به هم چسبیده شده و علامت $ را تشکیل دادند. اس با خط عمودی «$» که علامت بین‌المللی دلار است نیز از اسپانیایی‌ها اقتباس شده که پول خود را با علامت P (پی) مشخص می‌کردند و این "P" در آمریکای شمالی به تدریج و در جریان نوشتن به شکل «$» درآمد. کشورهای دیگر که دلار یکای پول آن‌ها است جستارهای وابسته فهرست یکای پول رایج کشورها دلار قطب جنوب دلار دیزنی پول بی‌پشتوانه نماد دلار منابع دلار سکه‌شناسی یکاهای پول بر پایه کشورها یکای پول
5815
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C%D8%AF
اهرید
اهرید یکی از شهرهای کشور مقدونیه شمالی است. این شهر در حدود ۳۰ آرامگاه تاریخی دارد که مورد استقبال شدید جهانگردان قرار می‌گیرد. همچنین وجود بازمانده‌های کاخهایی که رومی‌ها در زمان فرمانروایی خود در این شهر ساخته‌اند جلوه ویژه‌ای به این شهر داده است. نام قدیم این شهر لینیدوس بوده که در کنار جاده «ویا ایگناتیا» که شهرهای آدریاتیک و آگن را بهم متصل می‌کرد ساخته شده است. یکی از زیباترین دریاچه‌های اروپا با نام دریاچه اوهرید در این شهر قرار دارد که ژرفترین دریاچه اروپاست. یک سوم این دریاچه در آلبانی قرار دارد ولی زیبایی قسمتی که در مقدونیه قرار دارد را دارا نیست. نگارخانه منابع Wikipedia contributors, "Ohrid," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Ohrid&oldid=206346958 Ohrid Info & Tourism Portal اوهرید محوطه‌های باستان‌شناختی در مقدونیه شمالی استعمار دوره باستان در ایلیریا پایتخت‌های پیشین بلغارستان شهرهای مقدونیه شمالی میراث جهانی یونسکو در مقدونیه شمالی
5816
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%88%D9%BE%DB%8C%D9%87
اسکوپیه
اسکوپیه یا اسکوپیا نام پایتخت کشور مقدونیه شمالی است. جغرافیا این شهر بر روی رودخانه واردار و در برخوردگاه دو جاده‌ای که از شهرهای صوفیه پایتخت بلغارستان و تیرانا پایتخت آلبانی شروع می‌شود قرار دارد. تاریخ این شهر توسط رومانیایی‌ها بخاطر موقعیت راهبردی خوب به‌عنوان مرکز استان داردانیا انتخاب شد. این شهر از زمان ساخت توسط اقوام بسیاری تصرف شد که از این اقوام می‌توان به نژادهای اسلاو، روم، بلغار، صرب و در نهایت ترکها که از سال ۱۳۹۲ تا سال ۱۹۱۲ این شهر در اشغال آن‌ها بود اشاره کرد. شهر اسکوپیه قدیمی بخاطر زمین‌لرزه شدید سال ۱۹۶۳ کاملاً ویران شد و با کمک یوگوسلاوها شهری نوین به جای آن ساخته شد. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی، نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۰۶. پایتخت‌های اروپا پایتخت‌های پیشین بلغارستان پایتخت‌های پیشین صربستان شهرهای ایلیریا باستان شهرهای مقدونیه شمالی شهرهای یونان باستان
5817
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%A7
بیتولا
بیتولا (Битола) جنوبی‌ترین شهر کشور مقدونیه است که بر روی فلاتی بین کوه‌های مرزی یونان قرار دارد. این شهر دومین شهر بزرگ مقدونیه است ولی از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی قرار ندارد. قیمت هتلهای این شهر بسیار بالاست و از نظر امکانات شهر زیاد مناسبی برای اقامت هنگام سفر به یونان یا در هنگام برگشت از یونان نیست چون هیچ قطار یا اتوبوسی برای سفر به مرز وجود ندارد. ولی از نظر دیرینگی و آثار تاریخی دارای جاذبه‌های زیادی است که از آنها می‌توان به باقی‌مانده‌های هراکلی اشاره کرد که توسط فیلیپ دوم، چهار قرن قبل از میلاد مسیح ساخته شد و دو سده بعد توسط رومی‌ها تصرف شد و به محلی مهم تبدیل شد. از این بنا تنها گرمابه‌ها، ایوان و تئاتری که توسط رومی‌ها ساخته شده بود باقی‌مانده‌است. منابع بیتولا شبکه شهرهای خلاق یونسکو شهرهای مقدونیه شمالی
5818
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D9%88%DA%AF%D8%A7
استروگا
استروگا () نام شهری است در مقدونیه شمالی. این شهر کوچک در ناحیه شمالی دریاچه اوهرید قرار دارد که توسط رودخانه کرینی دریم به دو بخش تقسیم می‌شود. در آخرین روز ماه اوت در کنار این رودخانه جشن شاعران با حضور تمام شاعران مقدونیه برگزار می‌شود. این شهر همچنین زادگاه شاعر نامدار بالکان کوستادین میلادینوف است. استروگا شهرهای مقدونیه شمالی
5820
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%DA%86%D8%A7%DA%86%DB%8C
آچاچی
آچاچی یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان میانه واقع شده‌است. این شهر در سال ۹۲ به شهرداری ارتقا یافت و صاحب شهرداری شد. مردم آچاچی آذربایجانی بوده و به ترکی آذربایجانی تکلم می کنند. مطابق آخرین سرشماری رسمی آچاچی با 3647 نفر جمعیت رتبه سوم را در میان پنج شهر تابعه شهرستان میانه دارا می باشد. دو رودخانه بزرگ آذربایجان در این شهر به هم می‌رسند یکی رود قزل‌اوزن و دیگری رودخانه میانه‌چای است. در سمت جنوبی این شهر رشته کوه قافلانکوه و تونلهای آن و همچنین قلعه دختر و پل دختر طبیعت زیبایی را به‌وجود آورده‌است که ذهن و فکر هر بیننده‌ای را به خود مشغول می‌کند. این شهر مرکز دهستان قافلانکوه غربی است. جاده ترانزیت تهران-تبریز-اروپا از وسط این شهر عبور می‌کند.وجود سوپر مارکت های متعدد در حاشیه جاده، این شهر را به بازار خشکبار و لبنیات و سوغاتی های آذربایجان تبدیل کرده است. شغل اغلب ساکنان آچاچی عبارت‌اند از کشاورزی-کارمندی دولت-رانندگی کامیون و تریلر و مدیریت رستورانها و مغازه‌های بین راهی. امکانات دولتی و عمومی واقع در آچاچی عبارتند از: شهرداری، درمانگاه، اداره آب و فاضلاب، پاسگاه انتظامی، سالن ورزشی چند منظوره 1200 نفری، بانک کشاورزی، پست بانک، مخابرات، کتابخانه عمومی ، شورای شهر ، شورای حل اختلاف بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این مکان ۳٬۶۴۷ نفر (۱٬۱۹۰ خانوار) بوده‌است. منابع پیوند به بیرون پایگاه اطلاع‌رسانی شهرستان میانه پایگاه اطلاع‌رسانی شهرداری آچاچی شهرستان میانه شهرهای استان آذربایجان شرقی شهرهای شهرستان میانه
5824
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85%20%DA%A9%DB%8C%D9%87%D8%A7%D9%86
سرانجام کیهان
بیشتر ستاره‌شناسان امروزه برآنند که کیهان حدود ۱۴ میلیارد سال پیش در فرایند مه‌بانگ (انفجار بزرگ) زاده شده‌است. از آن زمان کیهان بسط یافته و فضا و زمان را نیز با خود گسترش داده‌است؛ و زمین هم بر اثر سرد شدن موادی که بر اثر انفجار جدا شدند به وجود آمده‌است. نمایشنامه‌های متفاوت نمایشنامه‌های گوناگونی برای سرانجام کیهان متصور شده‌اند که سه صورت اصلی آن، گسترش دائمی، انقباض مجدد و تعادل نسبی است. اگر انبساط به همین روند ادامه یابد سرانجام کیهان چیزی جز مه‌گسست و سرمای بزرگ نخواهد بود. در این حالت، کیهانی گسترده پر از سیاهچاله‌ها و ستارگان خاموش بر جای می‌ماند. اگر روند انبساط عالم بازایستاده و حرکت آن معکوس شود، کیهان با تمام کهکشان‌ها و ستارگانش بر خود فرو ریخته و مچاله می‌شود. در فرایند مه‌رمب، پایان عالم اَبَر سیاهچاله‌ای عظیم خواهد بود. نمایشنامه آخری به توقف انبساط کیهان و بازایستادن آن منتهی می‌شود. اگر متغیرهای کیهانی دقیقاً متوازن باشند می‌توان از طرح فاجعهٔ کیهانی حذر کرد و اظهار داشت که کیهان برای مدت‌های مدیدی پابرجا می‌ماند و البته در پایان، هر چند در زمانی طولانی‌تر از سناریوی اول، تسلیم مه‌گسست خواهد شد. سرانجام کیهان بسته به نتیجه کشمکش دو نیرو است: نیروی کششی رو به درون گرانشی و نیروی گسلی ناشی از انبساط جهان. به همین علت تلاش کیهان‌شناسان بر محاسبه بزرگی این دو نیرو متمرکز است. بزرگی نیروی گرانشی که باید با اثر انبساطی کیهان مقابله کند بسته به فراوانی اجرام درون کیهان دارد. هر جرمی دارای گرانش است و بر اجرام پیرامون خود نیروی گرانشی وارد می‌کند. هر چیزی که جرم بیشتری داشته باشد گرانش قوی‌تری نیز دارد. برای نمونه، گرانش زمین بر تمام نیروهای گرانشی اجرام خرد پیرامونی‌اش، برتری دارد. برای تعیین سرانجام کیهان لازم است که چگالی آن مورد محاسبه قرار گیرد. در کیهانشناسی از نماد Ω (اومگا، آخرین حرف الفبای یونانی، استعاره‌ای از انتها) برای نمایش چگالی نسبی استفاده می‌کنند. مقدار ماده‌ای که برای کند کردن و توقف نهایی انبساط کیهان لازم است (دارای چگالیِ نسبیِ بحرانی) Ω=۱ دارد. اگر چگالی نسبی عالم دقیقاً این مقدار باشد در پایان کیهان به تدریج و آرام آرام متوقف می‌شود. با Ωای کوچک‌تر از یک، نهایت کیهان به مه‌گسست می‌انجامد و کیهان با Ωیِ بزرگ‌تر از یک نیز به مه‌رمب ختم می‌شود. بر این اساس، سرانجام عالم به مقدار چگالی آن بستگی دارد. شواهد موجود نشان می‌دهد که Ω از ۰/۳ کمتر نیست. اما باید آثار گرانشی ماده تاریک را نیز در نظر گرفت. مادهٔ تاریک به مقدار زیادی در کیهان وجود دارد و آثار گرانشی آن قابل بررسی است. میزان انبساط جهان همچنین تحت تأثیر نیروی انرژی تاریک قرار دارد و بدون شناخت آن، سرانجام قطعی کیهان نامعلوم خواهد بود. سرانجام زمین میلیاردها سال پس از این، خورشید به غول سرخی بدل می‌شود. در آن هنگام، در این مورد که آیا زمین توسط خورشیده بلعیده می‌شود یا نه، میان ستاره‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. قدر مسلم این است که مدت درازی پیش از این اتفاق به خاطر تورم و افزایش درخشندگی و حرارت خورشید، بخش عمده‌ای از جو زمین پراکنده شده و اقیانوس‌های آن جوشیده و خشک شده‌اند. بر اساس یکی از آخرین تحقیقات، زمین بخت چندانی برای بقا ندارد. با اینکه انبساط خورشید سبب کاهش جرم و نیروی گرانشی آن می‌شود و این خود سیاره‌ها را آزاد می‌کند تا در مدارهای بیرونی‌تر به گردش درآیند، سرانجام، سیاره زمین در جاذبه مارپیچی خورشید گرفتار آمده و به کام آن فرومی‌رود. از سوی دیگر، کهکشان آندرومدا، نزدیک‌ترین کهکشان به کهکشان راه شیری، در مسیر برخورد با آن قرار دارد. این احتمال قوی وجود دارد که بین سه تا چهار میلیارد سال آینده، این دو کهکشان با هم برخورد کنند و در هم فرو روند. در این صورت، برخورد آن‌ها همچون عبور اشباحی از میان یکدیگر خواهند بود زیرا بیش از ۹۰٪ فضای کهکشان‌ها خالی است و این برخورد بیش از آنکه برخوردی بین ستاره‌ها و سیاره‌ها باشد، زورآزمایی عظیمی بین سیاهچاله‌های مرکزی این دو کهکشان است. سرانجام، این دو سیاهچاله با هم یکی می‌شوند و کهکشان بیضوی جدیدی شکل می‌گیرد. جستارهای وابسته مرگ گرمای کیهان منابع آکادمی علوم فضایی ایران آخرت‌شناسی آینده‌پژوهی سناریوهای آخرالزمانی کیهان‌شناسی کیهان‌شناسی فیزیکی موضوعات علمی تخیلی
5841
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D8%AF%20%DA%A9%D9%86%D9%88%D8%AA
دانلد کنوت
دانلد اروین کنوث (زاده ۱۰ ژانویه، ۱۹۳۸) دانشمند علوم رایانه و استاد افتخاری در دانشگاه استانفورد در ایالت کالیفورنیای آمریکا است. شهرت کنوث بیش از هر چیز مربوط به نگارش مجموعه کتاب‌های هنر برنامه‌نویسی رایانه است که یکی از گرانبهاترین مراجع در زمینه علوم رایانه به‌شمار می‌رود. او عملاً پایه‌گذار رشته آنالیز الگوریتم‌ها است و سهم فراوانی در گسترش مبانی نظری شاخه‌های گوناگون علوم رایانه داشته‌است. وی همچنین طراح سیستم حروف‌چینی تک TeX و سامانه طراحی حروف فراقلم (Metafont) و مطرح‌کننده مفهوم برنامه‌نویسی ادیبانه است. پژوهش‌ها و فعالیت‌های دانشگاهی زادگاه وی شهر میلواکی در ویسکانسین است و دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته ریاضیات را تا ۱۹۶۰ در مؤسسه فناوری کیس گذراند. در ۱۹۶۳ دکترای خود در ریاضیات را از مؤسسه فناوری کالیفرنیا دریافت کرد؛ همان‌جا بود که به مقام استادی رسید و کار بر روی «هنر برنامه‌نویسی رایانه» را آغاز کرد، کتابی که قرار است در هفت جلد منتشر شود. او در ۱۹۶۸، سالی که به دانشگاه استانفورد پیوست، نخستین جلد این مجموعه را منتشر کرد. در ۱۹۷۱ کنوث برنده نخستین دوره جایزه گریس موری هاپر شد. او جوایز بسیار دیگری را نیز به خود اختصاص داده‌است از جمله جایزه تورینگ، نشان ملی علوم، جایزه جان فون نویمان و جایزه کیوتو. پس از انتشار سومین جلد مجوعه‌اش در سال ۱۹۷۶ و در اثر نارضایتی از محدودیت‌های ابزارهای رایج حروف‌چینی و نشر به پیاده‌سازی سامانه‌های تک و فراقلم مشغول شد. برای قدردانی از فعالیت‌ها و کمک‌های کنوث به علوم رایانه، لقب منحصربه‌فرد «استاد در هنر برنامه‌نویسی رایانه» در سال ۱۹۹۰ به وی اهدا شد. این لقب از آن پس «استاد افتخاری در هنر برنامه‌نویسی رایانه» خوانده می‌شود. (Professor Emeritus of the Art of Computer Programming) او در ۱۹۹۲ به عضویت فرهنگستان علوم فرانسه درآمد و همان سال نیز برای کار روی «هنر برنامه‌نویسی رایانه» پژوهش‌های معمول و تدریس در دانشگاه استانفورد را رها کرد. در سال ۲۰۰۳ وی به اعضای انجمن سلطنتی لندن پیوست. سال ۲۰۰۴، سال بازچاپ سه جلد نخست مجوعه‌اش بود در حالی که کنوث هم‌اکنون روی جلد چهارم کار می‌کند و به‌طور مرتب بخش‌هایی از آن را روی وبگاه شخصی‌اش منتشر می‌کند. هم‌زمان، کنوث، چندین بار در سال، سخنرانی‌هایی غیررسمی در دانشگاه استانفورد ارائه می‌دهد که آن‌ها را «تعمقی در رایانه» می‌نامد.‌ نکات کوچک‌تر کنوث برنامه‌نویس مشهوری است که به شوخ‌طبعی‌های بازیگوشانه‌اش معروف است: او به هرکسی که در کتاب‌هایش اشتباه یا هر ایراد چاپی پیدا کند دو دلار و پنجاه و شش سنت (۲٫۵۶) مژدگانی می‌دهد چون "۲۵۶ سنت برابر یک دلار در مبنای شانزده است." (این جایزه برای ایرادات کتاب "۳:۱۶ درک متون کتاب مقدس" سه دلار و شانزده سنت است) شماره نسخه‌های نرم‌افزار تک او به عدد π میل می‌کند، یعنی شماره نسخه‌ها با ترتیب ۳، ۳٫۱، ۳٫۱۴ و مانند آن افزایش پیدا می‌کند. شماره نسخه‌های فراقلم به عدد e میل می‌کند. او یک بار به استفاده‌کنندگان نرم‌افزارش هشدار داد: "مراقب اشکالات کد این برنامه باشید؛ من نشان داده‌ام که برنامه درست کار می‌کند، اما آن را امتحان نکرده‌ام." علاوه بر نوشته‌هایش در زمینه علوم رایانه، کنوث هم‌چنین نویسنده ۳:۱۶ روشنگری متون انجیل که در آن او کتاب مقدس را طی فرایند «نمونه برداری تصادفی طبقه‌بندی شده» بررسی می‌کند، یا به‌طور دقیق‌تر، او هر بند شماره ۱۶ از هر بخش با شماره ۳ هر کتاب را مطالعه می‌کند. او هر بند را با نمونه خطاطی شده آن همراه کرده‌است، که حاصل تلاش داوطلبانه گروهی از خوشنویسان زیر نظر هرمان تساپف است. کنوث نخستین نوشتار علمی‌اش به نام «سامانه پاتچبی (Potrzebie) برای وزن‌ها و دیگر میزان‌ها» را در یک مجله مدرسه‌ای در ۱۹۵۷ منتشر کرد و در آن واحد طول را ضخامت شماره ۲۶ مجله MAD تعریف کرد و نام واحد نیرو را نیز "whatmeworry" ("نگرانم می‌کنه") نامید. مجله MAD مقاله را خرید و در نسخه ژوئن ۱۹۵۷ خود منتشر کرد. زندگی شخصی کنوت که لوتری است علاوه بر مکتوبات علوم کامپیوتری، نویسندهٔ کتاب 3:16 Bible Texts Illuminated است، که در آن انجیل را توسط فرایند نمونه برداری متقارن بررسی می‌کند، مشخصاً تحلیلی از فصل ۳، آیه ۱۶ هر کتاب ارائه می‌کند. به همراه هر آیه یک اثر هنری خطاطی از گروهی از خطاطان آمده‌است. از سرگرمی‌های کنوث موسیقی و به ویژه نواختن ارگ کلیسا است. او یک ارغنون لوله‌ای در منزل خود نصب کرده‌است و با این همه داشتن هر استعدادی در نواختن این ساز را انکار می‌کند. او از پست الکترونیکی استفاده نمی‌کند، زیرا به گفته خودش آن را از ۱۹۷۵ تا اول ژانویه ۱۹۹۰ به کار برده که برای یک عمر کافی است. در عوض مکاتبه فلّه‌ای را مؤثرتر می‌داند یعنی استفاده از پست سنتی هر چند ماه یکبار. همسرش، جیل کنوث، کتابی با عنوان بیرق‌های بی‌نوشته در سال ۱۹۸۶ منتشر کرده‌است. این کتاب دربارهٔ طرح بیرق‌های متفاوتی است که در مراسم مذهبی مسیحیان در کلیسا استفاده می‌شود. این زوج دو فرزند دارند. جستارهای وابسته برنامه‌نویسی ادیبانه تولید اعداد تصادفی در رایانه نماد O بزرگ برزدن فیشر یتس الگوریتم اکس کنوث تک جستجوی دودویی یکپارچه منابع پیوند به بیرون وبگاه استنفورد برای دانلد کنوث زندگینامه مفصل کنوث دونالد کنوث، لئونارد اویلر علوم رایانه ویدئوی سخنرانی‌های دانلد کنوث آموزگاران علم رایانه آهنگ‌سازان اهل ایالات متحده آمریکا ارگ‌نوازان اهل ایالات متحده آمریکا استادان دانشکده علوم رایانه دانشگاه استنفورد استادان دانشگاه استنفورد استادان دانشگاه اهل ایالات متحده آمریکا اعضای آکادمی ملی مهندسی آمریکا اعضای انجمن ریاضی آمریکا اعضای خارجی انجمن سلطنتی اعضای خارجی فرهنگستان علوم روسیه اعضای فرهنگستان علوم فرانسه اعضای فرهنگستان ملی دانش آمریکا اعضای فرهنگستان نروژی علوم طبیعی و انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه اسلو افراد آمریکایی آلمانی‌تبار افراد زنده اهالی میلواکی، ویسکانسین برنامه‌نویسان رایانه آمریکایی برنامه‌نویسان نرم‌افزار آزاد برندگان جایزه تورینگ برندگان نشان ملی دانش پیشگامان رایانه تایپوگرافرها و طراحان تایپ اهل ایالات متحده آمریکا ترکیبیات‌دانان دانشمندان اهل کالیفرنیا دانشمندان رایانه اهل ایالات متحده آمریکا دانشمندان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا دانشمندان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا دانش‌آموختگان انستیتوی فناوری کالیفرنیا دانش‌آموختگان دانشگاه کیس وسترن رزرو دانلد کنوت دریافت‌کنندگان جایزه گریس موری هاپر دریافت‌کنندگان جایزه گوگنهایم ریاضیات به زبان ساده ریاضی‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا ریاضی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا ریاضی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) ریاضی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۳۸ (میلادی) طراحان زبان‌های برنامه‌نویسی فلوهای انجمن ماشین‌های حسابگر لوتری‌های اهل ایالات متحده آمریکا نویسندگان اهل پالو آلتو، کالیفرنیا نویسندگان اهل کالیفرنیا نویسندگان فناوری اهل ایالات متحده آمریکا
5843
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87
دامنه
دامنه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد: در رایانه: دامنه (علوم رایانه) دامنه (مهندسی نرم‌افزار) در اینترنت: دامنه اینترنتی یکی از مفاهیم دانش رایانه در جغرافیا: دامنه (کوه) یا کوه‌پایه مناطق دامنه‌ای در کنار رشته‌کوه‌ها دامنه (شهر) شهری در بخش مرکزی شهرستان فریدن استان اصفهان دامنه (استهبان) روستایی از توابع بخش رونیز شهرستان استهبان در استان فارس دامنه (جیرفت) روستایی از توابع بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت در استان کرمان در ریاضیات: دامنه یک تابع مجموع مقادیر مجاز ورودی به یک تابع در آمار: دامنه (آمار) ختلاف بین بزرگترین داده و کوچکترین داده در یک توزیع مشخص در فیزیک: دامنه (فیزیک) بیشترین فاصله میان مکان موج از نقطه تعادل صفحه‌های ابهام‌زدایی صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها
5844
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%87%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87
هرزنامه
هرزنامه یا هرزنگاری رایانامه‌ای یا اسپم ایمیل ، سو استفاده کردن از سامانهٔ انتقال پیام است (شامل اکثر وسایل انتشار رسانه‌ای، سامانه‌های تحویل دیجیتال) که به پیام‌های گروهی و ناخواسته گفته می‌شود. بیشترین فرم شناخته شده هرزنامه، هرزنامه‌های پست الکترونیک است. گرچه این کلمه در رسانه‌های دیگری همچون: هرزنامه instant messaging، هرزنامه گروه‌های خبری، هرزنامه موتورهای جستجو وب، هرزنامه در بلاگ‌ها، هرزنامه در ویکی، هرزنامه در تبلیغات طبقه بندی شده آنلاین، هرزنامه در پیام‌های گوشی‌های همراه، هرزنامه در انجمن‌های اینترنتی، فکس‌های ناخواسته، هرزنامه در شبکه‌های اجتماعی و هرزنامه در شبکه‌های اشتراک فایل هم دیده می‌شود. فرستادن هرزنامه همچنان به دلیل صرفه اقتصادی پایدار می‌ماند؛ زیرا تبلیغ کنندگان هیچ هزینه‌ای صرف مدیریت لیست‌های ایمیل ‌هایشان نمی‌کنند و این، کار را برای مسئول دانستن فرستندگان ایمیل سخت می‌کند. هرزنامه یا هرزنگاری رایانامه‌ای یا اسپم ایمیل (به انگلیسی: E-mail spam)، سو استفاده کردن از سامانهٔ انتقال پیام است (شامل اکثر وسایل انتشار رسانه‌ای، سامانه‌های تحویل دیجیتال) که به پیام‌های گروهی و ناخواسته گفته می‌شود. بیشترین فرم شناخته شده هرزنامه، هرزنامه‌های پست الکترونیک است. گرچه این کلمه در رسانه‌های دیگری همچون: هرزنامه instant messaging، هرزنامه گروه‌های خبری، هرزنامه موتورهای جستجو وب، هرزنامه در بلاگ‌ها، هرزنامه در ویکی، هرزنامه در تبلیغات طبقه بندی شده آنلاین، هرزنامه در پیام‌های گوشی‌های همراه، هرزنامه در انجمن‌های اینترنتی، فکس‌های ناخواسته، هرزنامه در شبکه‌های اجتماعی و هرزنامه در شبکه‌های اشتراک فایل هم دیده می‌شود. فرستادن هرزنامه همچنان به دلیل صرفه اقتصادی پایدار می‌ماند؛ زیرا تبلیغ کنندگان هیچ هزینه‌ای صرف مدیریت لیست‌های ایمیل‌هایشان نمی‌کنند و این، کار را برای مسئول دانستن فرستندگان ایمیل سخت می‌کند. ۸۰٪ رایانامه‌های جهان هرزنامه هستند. بعضی از هرزنامه ها شامل بدافزار های کامپیوتری هستند و ممکن است به اطلاعات شما دست یابند جستارهای وابسته هرز آگهی تبلیغات بالاپر منابع ویکی‌پدیای انگلیسی پست الکترونیک تکنیک‌های بازاریابی هرزه‌نگاره تبلیغات بازاریابی اینترنتی ترویج و ارتباطات بازاریابی
5845
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%DB%8C%D9%85%DB%8C%D9%84
ایمیل
رایانامه، روشی برای تبادل پیام («نامه») بین افرادی است که از وسایل الکترونیکی استفاده می‌کنند. اولین استفادهٔ محدود از رایانامه در دههٔ ۱۹۶۰ به وقوع پیوست، در آن زمان کاربران فقط می‌توانستند برای کاربران همان رایانه، ایمیل ارسال کنند. برخی از سیستم‌ها همچنین نوعی پیام‌رسانی فوری ارائه می‌کردند، طوری که فرستنده و گیرنده باید همزمان آنلاین می‌بودند. ری تاملینسون به عنوان مخترع رایانامهٔ شبکه‌ای (امروزی) شناخته می‌شود. او با استفاده از علامت @ (اَت ساین) نام کاربری را با سرور مقصد پیوند داد و در سال ۱۹۷۱ اولین سیستمی را ساخت که قادر به ارسال پیام بین کاربران در میزبان‌های مختلف در سراسر آرپانت بود. در اواسط دهه ۱۹۷۰، این روش به عنوان رایانامه شناخته شد. رایانامه در شبکه‌های کامپیوتری و اینترنت کار می‌کند. سیستم‌های امروزه بر اساس مدل ذخیره و ارسال فعالیت می‌کنند. سرورهای رایانامه پیام‌ها را می‌پذیرند، ارسال و ذخیره می‌کنند. نه کاربران و نه رایانه‌های آنها ملزم نیستند همزمان آنلاین باشند. آنها معمولاً برای ارسال یا دریافت پیام یا بارگیری آن به یک سرور رایانامه یا رابط پست الکترونیکی وب متصل می‌شوند. رایانامه‌های اولیه در ابتدا فقط متنی ASCII بودند، بعدها رایانامهٔ اینترنتی توسط برنامه‌های افزودنی رایانامهٔ چندمنظوره (MIME) گسترش یافت تا متن را در سایر کاراکترها و پیوست‌های محتوای چندرسانه ای حمل کند. رایانامهٔ بین‌المللی، با آدرس‌های رایانامهٔ بین‌المللی شده با استفاده از UTF-8، استاندارد شده، اما به‌طور گسترده پذیرفته نشده‌است. سابقه سرویس‌های رایانامه مدرن اینترنتی به آرپانت (ARPANET) برمی‌گردد. اولین استانداردهای رمزگذاری پیام‌های رایانامه در سال ۱۹۷۳ منتشر شد (RFC 561). یک رایانامه ارسال شده در اوایل دهه ۱۹۷۰ مشابه یک رایانامهٔ ساده‌ای است که امروزه ارسال می‌شود. واژه‌شناسی واژهٔ مرکب انگلیسی electronic mail به شکل گرته‌بردارانه به بسیاری از زبان‌های جهان راه یافته‌است. هر یک از دو واژهٔ این ترکیب جداگانه به زبان‌های مقصد برگردانده شده و سپس در آن زبان‌ها واژهٔ مرکبی شکل داده‌اند؛ برای نمونه در فرانسوی به courrier électronique، در آلمانی به elektronische Post، در عربی به برید الکترونی، در روسی به электронная почта و در فارسی به نامهٔ الکترونیک و پست الکترونیک برگردانده شده‌است. طولی نکشید که واژهٔ مرکب انگلیسی electronic mail در خود این زبان به صورت کوته‌نوشت email درآمد و کاربرد گسترده یافت. از آن پس همین صورت کوته‌نوشت هم به بسیاری از زبان‌های دیگر راه یافت (نگاه کنید به صفحهٔ مربوط به همین واژه در ویکی‌پدیای دیگر زبان‌ها). این وام‌واژه در فارسی به صورت ایمیل و ای‌میل نوشته می‌شود. واژه‌های رایانامه و پیام‌نگار از جمله پیشنهادهای فرهنگستان برای نام‌گذاری این پدیده در فارسی هستند که البته هنوز به تصویب نهایی نرسیده‌اند. تا تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۲ وبگاه فرهنگستان برابر تصویب‌شده‌ای برای این عبارت منتشر نکرده‌است. با این حال در همین وبگاه، در صفحهٔ ارتباط با فرهنگستان، به جای email واژهٔ پیام‌نگار به کار رفته‌است. در واژهٔ رایانامه جزء رایا کوتاه‌شدهٔ رایانه است (مانند e که کوتاه‌شدهٔ electronic است). به سخن دیگر، بدین‌سان در انگلیسی و فارسی برای ساختن واژه‌های اینترنتی و رایانه‌ای یک پیشوند ساخته شده‌است. به این فرایند دستوری‌شدگی می‌گویند. پیشوند «رایا-» هم در فارسی مانند پیشوند -e در انگلیسی نشان‌دهندهٔ رایانه‌ای و اینترنتی بودن چیزی است. از زمرهٔ نهادها و مرجع‌های رسمی که واژهٔ رایانامه را پذیرفته‌اند، شورای عالی انفورماتیک است که در «واژه‌نامهٔ مرجع برای ترجمهٔ محیط لینوکس»، Electronic Mail را نامهٔ الکترونیکی و E-mail را رایانامه ترجمه کرده‌است. شیوه‌نامه‌ها برای ارسال رایانامه‌ها از شیوه‌نامهٔ SMTP استفاده می‌شود. این شیوه‌نامه مشخص می‌کند که چگونه یک مأمور ارسال نامه باید یک نامه را از کاربر ارسال‌کننده دریافت کرده و آن را به صندوق پستی کاربر گیرنده تحویل دهد. رایج‌ترین پیاده‌سازی‌های این شیوه‌نامه برنامه‌های سندمیل و پست‌فیکس هستند. همچنین دو شیوه‌نامهٔ رایج دیگر به نام‌های پاپ و قرارداد پیام‌گزینی وجود دارند که کاربر گیرنده با استفاده از این شیوه‌نامه‌ها می‌تواند به صندوق پستی خود متصل شده و نامه‌های خود را بخواند. پیاده‌سازی‌های مختلفی از این دو شیوه‌نامه وجود دارد که از میان معروف‌ترین آنها می‌توان به داوکت اشاره کرد. نرم‌افزارهای دریافت و ارسال رایانامه برای فرستادن و دریافت رایانامه، نرم‌افزارهای گوناگونی رایج است از جمله مایکروسافت آوت لوک که تحت ویندوز است و همچنین نرم‌افزار اوولوشن یا Kmail که تحت سیستم‌عامل‌های مبتنی بر یونیکس مانند گنو/لینوکس کار می‌کند یا سرویس‌های مبتنی بر وب مانند یاهو میل و جیمیل. سرویس‌های رایانامه از جمله سرویس دهندگانی که به صورت رایگان به افراد، یک پست الکترونیک (رایانامه) ارائه می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: جیمیل آی‌کلاد یاندکس اوت‌لوک یاهومیل اینباکس هات‌میل سرویس‌های رایانامه ایرانی از جمله سرویس دهندگانی که به صورت رایگان به افراد، یک پست الکترونیک (رایانامه) ارائه می‌دهند می‌توان به رایانامه چاپار زیر اشاره کرد: شرکت پست هم خدمات رایانامه ارائه می دهد و در ازای این خدمت هزینه اشتراک دریافت می کند. جستارهای وابسته نامه لیست پستی هرزنامه پانویس اختراع‌های آمریکایی رددذوحکنه:اسناد الکترونیک پست الکترونیک تاریخ اینترنت معرفی‌شده‌های ۱۹۷۱ (میلادی) معرفی‌شده‌های مرتبط با رایانه در ۱۹۷۱ (میلادی) واژگان اینترنت
5852
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A8%D9%84%D8%A7%DA%AF
وبلاگ
تارنگار که به آن تارنوشت، یا وب‌نوشت هم می‌گویند، نوعی وبگاه و محلی برای فعالیت روزنامه‌نگاری است که حاوی اطلاعاتی مانند: گزارش روزانه، اخبار، یادداشت‌های شخصی یا مقالات علمی مورد نظر طراح آن است. وبلاگ ترکیبی از دو کلمهٔ «web» و «log» به معنای ثبت وقایع روزانه است. مطالب وبلاگ بر مبنای زمانی که ثبت شده گروهبندی و به ترتیب از تازه‌ترین رخداد به قدیم ارائه می‌گردد. نویسندهٔ تارنگار، روزنامه‌نگار، تارنویس یا وب‌نویس یا وبلاگ‌نویس نامیده می‌شود و ممکن است بیش از یک نفر باشد، وب‌نویس به گزارش مداوم رویدادها، خاطرات، یا عقاید یک شخص یا یک سازمان می‌پردازد. واحد مطالب در تارنگار، پست است، در حالی که واحد مطالب در وبگاه صفحه است. معمولاً در انتهای هر مطلب، برچسب تاریخ و زمان، نام نویسنده و پیوند ثابت به آن یادداشت ثبت می‌شود. فاصلهٔ زمانی بین مطالب تارنگار لزوماً یکسان نیست و زمان نوشته‌شدن هر مطلب به خواست نویسندهٔ تارنگار بستگی دارد. مطالب نوشته‌شده در یک تارنگارهمانند محتویات یک وبگاه معمولی در دسترس کاربران قرار می‌گیرد. در بیشتر موارد تارنگارها دارای روشی برای دسترسی به بایگانی یادداشت‌ها هستند (مثلاً دسترسی به بایگانی بر حسب تاریخ یا موضوع). بعضی از تارنگارها امکان جستجو برای یک واژه یا عبارت خاص را در میان مطالب به کاربر می‌دهند. واژه‌شناسی و واژه‌گزینی واژهٔ وبلاگ اولین‌ بار توسط یورن بارگر استفاده شد که یک هم‌آمیزی از دو واژهٔ وب و لاگ است. واژهٔ لاگ، واژه‌ای‌ست از ریشه واژهٔ یونانی لوگاس که در قرون میانه در معنای دفتر گزارش سفر کشتی‌ها به کار می‌رفته‌است. لاگ در زبان تخصصی رایانه به پرونده‌هایی گفته می‌شود که گزارش وقایع رخ‌داده در رایانه را ثبت می‌کنند. بلاگ نیز شکل کوتاه‌شدۀ وبلاگ است. انواع تارنگارها به‌جز نوع نوشتاری تارنگار، با گسترش روزافزون فناوری‌های اینترنتی، سامانه‌های نوینی از تارنگارها نیز گسترش پیدا کرده‌است. در حال حاضر تارنگارها به صورت‌های مختلفی مانند وب‌نوشت عکسی یا فتوبلاگ یا فلش بلاگ ویدئو بلاگ، پادکست یا صدا بلاگ نیز وجود دارند. تاریخچۀ وب‌نویسی نخستین تارنگار دنیا SCRIPTING NEWS متعلق به دیوید واینر بود. در آغاز سال ۱۹۹۹ ۲۳ تارنگار در اینترنت وجود داشت و در عرض چند ماه تعداد آن‌ها به میلیون‌ها تارنگار رسید که از نقاط مختلف جهان می‌نوشتند. تارنگارهای فارسی در ایران نخستین تارنگار را سلمان جریری دانشجوی ۲۳ سالۀ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در ۱۶ شهریور ۱۳۸۰ ایجاد کرد و موج وب‌نویسی در مهرماه ۱۳۸۰، توسط حسین درخشان روزنامه‌نگار مقیم تهران مقاله‌ای با عنوان «چگونه در اقیانوس اطلاعاتی این روزها غرق نشویم» در مجلۀ دنیای کامپیوتر در ایران آغاز شد. نخستین تارنگار فارسی‌زبان ایرانی با استفاده از «بلاگ اسپات» و دو ماه پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ راه‌اندازی شد. چند ماه بعد نخستین ارائه‌دهندهٔ خدمات تارنگار فارسی یعنی «پرشین بلاگ» راه‌اندازی شد. در سال اول حدود ۱۰۰ تارنگار ایجاد شد و سال‌های بعدی با ایجاد سرویس‌های پرشین بلاگ، بلاگ اسکای و بلاگفا به ده‌ها هزار رسید. طبق اطلاعات مندرج در سایت بلاگ سنسوس، در سال ۲۰۰۸ تارنگارهای فارسی در رتبۀ دهم زبان‌های تارنگاری رایج در جهان قرار داشتند. گزارش‌های جدید نشان می‌دهد که در مجموع بیش از ۴٫۵ میلیون تارنگار فارسی به ثبت رسیده که در میان آن‌ها بیش از ۴۵۰ هزار تارنگار فعال وجود دارد. در حال حاضر در ایران بیش از هشت میلیون تارنگار ثبت شده وجود داشته و ایران از این حیث جایگاه دهم را در جهان داراست. در میان افغان‌ها نخستین تارنگار را ضیا افضلی به نام «غزل امروز افغانستان» از کانادا نوشته‌ است. نخستین تارنگاری که از داخل افغانستان نوشته شده‌ است را وحید پیمان ایجاد کرد. ارائه‌دهنده خدمات تارنگار وبگاه ارائه‌دهندهٔ خدمات تارنگار یک نوع وبگاه است که با کمک آن می‌توان به سادگی تارنگار ایجاد کرد. بسیاری از این وبگاه‌های ارائه‌کنندهٔ این نوع خدمات، از نرم‌افزارهای وب‌نوشت معروف استفاده می‌کنند. به عنوان نمونه وردپرس از نرم‌افزار وردپرس استفاده می‌کند. مزیت این نوع وبگاه‌ها در آن است که کاربر خود مجبور به میزبانی و پیکربندی نرم‌افزار نیست. در مقابل، تمام تنظیمات نرم‌افزار تارنگار هم برای کاربر در دسترس نخواهد بود. این نوع وبگاه‌ها خدمات مختلفی را ارائه می‌کنند. متداول‌ترین این خدمات، امکان ایجاد وب نوشت (نوشتار)ی است. برخی از این تارنگارها امکان ایجاد وب‌نوشت عکسی (فتوبلاگ)، وب‌نوشت صوتی (پادکست)، یا وب‌نوشت ویدیوئی (ویدئو بلاگ) را نیز ارائه می‌کنند. ارائه‌دهندگان خدمات تارنگار فارسی وبگاه‌های ارائه‌کنندهٔ خدمات تارنگار به فارسی، ابتدا متمرکز بر خدمات تارنگار (نوشتار)ی بودند اما تدریجاً انواع دیگر خدمات، نظیر میزبانی پادکست و تارنگارهای تصویری را نیز ارائه کردند. اولین تارنگاردهندهٔ تماماً فارسی، پرشین‌بلاگ است که در ۲۳ خرداد ۱۳۸۱ کار خود را رسماً آغاز کرد. تا پیش از آن، تارنگار دهنده‌های چند زبانه نظیر بلاگر را می‌شد برای تارنگارهای فارسی به کار گرفت. در طول سال‌های دههٔ ۸۰ و ۹۰ خورشیدی، برتعداد تارنگار دهنده‌های تماماً فارسی افزوده شد. آمار رسمی از تعداد این وبگاه‌ها موجود نیست اما گمان می‌رود که حدود ۳۵۰ تارنگار دهندهٔ تماماً فارسی مشغول فعالیت هستند. از جمله ارائه‌دهندگان خدمات تارنگار به فارسی می‌توان به بلاگ اسکای، بلاگفا، پارسی بلاگ، پرشین‌بلاگ، میهن بلاگ و بیان بلاگ اشاره کرد. درزمینه وب نوشت دهنده تصویری می‌توان آپارات را نام برد. درزمینه وبلاگدهی کودکان می‌توان ازهدهدفارسی نام برد.و بازداشت وبلاگ‌نویسان در ایران پس از اینکه در دهه هشتاد شمسی وبلاگ‌نویسی در ایران مورد توجه قرار گرفته بود، دستگاه قضایی ایران موج جدید برخورد با وبلاگ‌نویسان را آغاز کرد. این دستگیری‌ها به یکی از مسائل داغ سیاسی روز تبدیل شد که واکنش‌های متعددی از سوی دولت خاتمی و همچنین دستگاه قضایی ایران در پی داشت. مجتبی (مدیار) سمیع‌نژاد، حنیف مزروعی، شهرام رفیع زاده، امید معماریان، محبوبه عباسقلی‌زاده، فرشته قاضی و روزبه میرابراهیمی از جمله افرادی بودند که در پاییز ۱۳۸۳ به دلیل مطالب منتشر شده وبلاگ‌هایشان بازداشت شدند. تأثیر تکنولوژی در ایجاد وبلاگ‌ها با تکامل ابزارهای الکترونیکی و نرم‌افزاری برای تسهیل در تولید و نگهداری از مقالات ارسال شده، انتشار مطالب برای افراد آسانتر شد و همه چیز به سمت و سوی وبلاگ نویسی به صورت آنلاین جلو رفت که منجر به وبلاگ‌های آنلاینی که امروزه مورد استفاده قرار می‌گیرند شد. در این روش وبلاگ‌ها می‌توانند توسط سرویس اختصاصی میزبانی وبلاگ مدیریت و اجرا شوند. از دیگر قابلیت‌های وبلاگ‌ها، امکان دریافت و انتشار کامنت از سوی مخاطبان وبلاگ است که تا حدی وبلاگ ها را تعاملی می سازد. جستارهای وابسته بلاگستان سیر زمانی وبلاگ‌نویسی در ایران وبلاگ‌نویسی در افغانستان منابع کتاب‌ها سید مهدی موسوی و دیگران، کشکول پارسی: گزیده وبلاگ‌های «پارسی بلاگ» در سال ۱۳۸۳، تهران: صبح صادق، ۴۰۰ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۴. وحید قاسمی، وبلاگستان، شهر شیشه‌ای، تهران: ناقوس، ۳۵۲ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۲. الهه طاهریان ریزی و دیگران، آشنایی با وبلاگ، تهران: طاهریان، ۲۳۲ صفحه، چاپ اول، ۱۳۸۳. راهنمای آسان وبلاگ‌نویسی، داریوش فرسایی راهنمای ساخت Weblog، حسن یعقوبی وبلاگ'' ویرایش اول توسط شهاب مباشری، ویرایش دوم توسط احسان مظلومی: نشر توسعه آموزش We the Media: Grassroots Journalism by the People, for the People by Dan Gilmor (O'Reilly, 2004) پردازش جمعی اطلاعات دفترهای خاطرات روزانه رسانه‌های جدید سیاست و فناوری فرهنگ اینترنت فناوری در جامعه کوته‌نوشت‌ها گونه‌های ادبی گونه‌های غیر داستانی واژگان اینترنت نوواژه‌های دهه ۱۹۹۰ (میلادی) وب ۲٫۰ وب‌نوشت وب‌نوشت‌ها وردپرس
5861
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86%20%D9%88%20%D8%A2%D9%81%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86
آنلاین و آفلاین
واژه‌های بَرخط یا آنلاین و بُرون‌خط یا آفلاین معانی مشخصی در رابطه با فناوری رایانه و مخابرات دارند. به‌طور کلی، برخط نشانگر حالت اتصال است، در حالی که برون‌خط نشان‌دهندهٔ حالت قطعی می‌باشد. در استفادهٔ معمول، برخط اغلب به اینترنت یا وب جهان‌گستر اشاره دارد. در فرهنگ رایانه منظور از بَرخط یا آنلاین وضعیت یا حالت وصل‌بودن به رایانهٔ مرکزی است؛ یعنی وصل‌بودن یک کاربر به اینترنت و شبکه‌های الکترونیکی مانند آن. زمانی که شما به اینترنت متصل می‌شوید، در واقع، قابل دسترس هستید و هر کسی می‌تواند با استفاده از ابزار مناسب، به‌طور مستقیم و بی‌درنگ با شما ارتباط برقرار کند. معنی واقعی این واژه به‌خصوص زمانی نمود پیدا می‌کند که شما از نرم‌افزارهای پیام‌رسان فوری مانند یاهو! مسنجر ،تلگرام، واتس آپ و نظایر آن استفاده می‌کنید. تعریف برخط بودن (آنلاین) یا نبودن در جوامع الکترونیکی معمولاً در مطابقت با استاندارد فدرال ۱۰۳۷C آمریکا بیان می‌شود. به طور خلاصه برای آن که یک دستگاه برخط باشد، باید حداقل یکی از شرایط زیر را داشته باشد: تحت کنترل مستقیم یک دستگاه دیگر باشد؛ تحت کنترل کامل سیستمی باشد که به آن مربوط است؛ آمادهٔ بهره‌برداری فوری توسط سیستم باشد، بدون آن که نیازی به دخالت انسان وجود داشته باشد؛ به یک سیستم ارتباط پیدا کرده باشد (متصل شده باشد)؛ آمادهٔ ارائه خدمات باشد. متضاد این واژه برون‌خط یا آفلاین است، یعنی اگر کاربری برخط نباشد، در حالت برون‌خط قرار دارد. پی‌نوشت و منبع اصطلاحات فنی رایانه‌ای گفتگوی اینترنتی واژگان اینترنت واژگان عمومی شبکه
5862
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%DA%86%D9%87%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%B1%DA%A9
مورچه‌خورک
مورچه‌خورک یا مورچه‌خور خاردار یا اکیدنه، جانوری از تیرهٔ تُندزبانان (Tachyglossidae) و راستهٔ تک‌سوراخیان از بازماندگان پستانداران تخم‌گذار است. چهار گونهٔ موجود، مورچه‌خورک پوزه‌کوتاه ، مورچه‌خورک پوزه‌دراز غربی و مورچه‌خورک پوزه‌دراز شرقی همراه با نوک‌اردکیها؛ (پلاتپوس‌ها)، تنها اعضا منقرض نشده راستهٔ پستانداران تخم گذار هستند به خاطر سرعتی که زبان مورچه‌خورک برای گرفتن مورچه و موریانه دارد به این خانواده تندزبانان گقته‌اند. ویژگی‌ها مورچه‌خورک ۳۰ تا ۶۰ سانتی‌متر طول دارد و بدنش از خارهای سفید و سیاه بسیار تیز پوشیده شده است و فاقد دندان است و با زبان خود مورچه‌ها و جانوران ریز را می‌گیرد. آن‌ها در هر بار تخم‌گذاری یک تخم می‌گذارند که در درون کیسه مادر تبدیل به نوزاد می‌شوند و تا هنگام رشد کافی در آن باقی می‌مانند و تغذیه می‌کنند. پانویس منابع:ویکی‌پدیای انگلیسی -animal biodiv آرایه (زیست‌شناسی) نام‌گذاری‌شده توسط تئودور گیل پستانداران قلمرو شمالی (استرالیا) تک‌سوراخیان جانداران پدیدآمده در میوسن جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده زیاگان استرالیا
5864
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86
کیسه‌داران
کیسه‌داران فرورده‌ای از پستانداران هستند که مشخصه‌شان دارا بودن کیسه‌ای در بدن است که در آن نوزادان خود را بزرگ می‌کنند. همانندی آن‌ها با دیگر پستاندارانی که در فرورده جفت‌داران طبقه‌بندی می‌شوند در این است که هر دو زنده‌زا هستند و این آن‌ها را از تک‌سوراخیانی چون نوک‌اردکی و مورچه‌خورک متمایز می‌کند. با این حال برخلاف دیگر پستاندارانی که فرزندان خود را در شکل کامل شده و با دارا بودن اعضای زیستی می‌زایند، کیسه‌داران نوزادانی کم رشدیافته به دنیا می‌آورند که به هیچ وجه قادر به زندگی در جهان طبیعی بیرون نیستند و ناچارند به درون کیسه مادر بروند تا از شیر مادر تغذیه کنند. از دیدگاه فرگشتی، کیسه‌داران نمونه‌ای یکتا و مهم از چگونگی خو گرفتن به طبیعت و زادآوری را به نمایش می‌گذارند. از شناخته شده‌ترین کیسه‌داران می‌توان به کانگورو، کوآلا، وامبت، و شیطان تاسمانی اشاره کرد. به جز صاریغ ویرجینیا که در آمریکای شمالی نیز یافت می‌شود، دیگر کیسه‌داران همگی در نیمکره جنوبی زندگی می‌کنند. نزدیک به ۷۰ درصد از ۳۳۴ گونهٔ موجود در این فرورده در استرالزی، که شامل استرالیا و گینه نو و جزایر نزدیک به آن‌ها می‌شود، یافت می‌شوند و ۱۰۰ جانور دیگر باقی‌مانده نیز ساکن قاره آمریکا هستند. بیشتر آن‌ها در آمریکای جنوبی به سر می‌برند و تنها ۱۳ گونه در آمریکای مرکزی زندگی می‌کنند. پدید آمدن تبادل بزرگ در دوران پالئوسن باعث هجوم پستانداران جفت‌دار به آمریکای جنوبی و انقراض گونه‌های بسیاری از کیسه‌داران شد. واژه‌شناسی نام علمی کیسه‌داران، Marsupialia، برگرفته از واژه یونانی marsipos به معنای «کیسه» و «خورجین» است که در سال ۱۸۱۱ میلادی توسط یوهان ایلیگر، جانورشناس آلمانی، گذاشته شد. فرگشت بیشتر بازسازی‌های انجام‌شده از موقعیت قاره‌ها در دوران مزوزوئیک نشان می‌دهند که در دوره تریاس و ژوراسیک بیشتر قاره‌های نوین کنونی بخش‌هایی از یک یا دو ابرقاره بوده‌اند. این ابرقاره با نام پانجه‌آ خوانده می‌شد و از ۲۵۰ میلیون تا ۱۷۰ میلیون سال پیش به وجود خود ادامه داد. پس از آن، پانجه‌آ آغاز به جدا شدن کرد و تا ۱۰۰ میلیون سال پس از آن، هند و ماداگاسکار و نیوزیلند حرکت خود بر روی صفحه‌های قاره‌ای را ادامه دادند. با آنکه حرکت بر روی برخی خط‌های جداکننده پیشتر آغاز شده بود، به نظر می‌رسد که کرتاسه دوران مهمی بود که در آن بخش‌بندی‌های بزرگ و ایجاد اقیانوس‌های جداکنندهٔ قاره‌ها انجام شد. این همان هنگامی بود که خزندگانِ پستاندارنما حضور داشتند و هنوز پستانداران راستین پا بر زمین نگذاشته بودند. با آنکه بحث‌های فراوانی بر سر اینکه در چه زمان جانوری مرز میان پستانداران و خزندگان را رد کرد وجود دارند، اجماع دانشمندان بر این است که نخستین پستانداران راستین با ویژگی‌های جمجمه‌ای مورد انتظار از آن‌ها در پایان تریاس در ۲۱۰–۲۰۰ میلیون سال پیش پا بر زمین گذاشتند. کهن‌ترین سنگواره مربوط به یک گونهٔ کیسه‌دار، که با نام Sinodelphys szalayi خوانده می‌شود، در سازند یی‌ژیان در چین مربوط به ۱۲۵ میلیون سال پیش به دست آمده‌است. ساختار پاهای جلویی و عقبی نشان می‌دهند که این جانور درخت‌رویی فرز و ماهر بوده و هم بر زمین و هم روی درختان توانایی زندگی داشته‌است. از آنجا که کهن‌ترین سنگواره مربوط به یک پستاندار جفت‌دار با نام Eomaia scansoria از رسوب‌های همین سازند بیرون آورده شده‌است، به احتمال بسیار نیای مشترک کیسه‌داران و جفت‌داران در زمانی نزدیک به همان هنگام وجود داشته‌است. بررسی‌های سنگواره‌ای نشان می‌دهند که نخستین کیسه‌دارانِ آمریکای شمالی در پایان کرتاسه پسین پدید آمدند. در ۶۳ میلیون سال پیش و با آغاز دوره پالئوسن، سنگواره‌های یافت شده نشان از حضور آن‌ها در آمریکای جنوبی نیز می‌دهند. در دوره ائوسن مهاجرتی از کیسه‌داران از آمریکای شمالی به اروپا انجام شد. این جانداران از ائوسن تا میوسن در اروپا حضور داشتند و با آغاز میوسن میانی در این قاره منقرض شدند. کیسه‌داران در دوران الیگوسن (۳۴–۲۳ میلیون سال پیش) در آسیای مرکزی و شمال آفریقا حضور داشتند و در جنوب آسیا نیز تا دوره متاخر ۱۶٫۴–۱۱ میلیون سال پیش به چشم می‌خوردند. اگرچه سپس همه آن‌ها در آن مناطق منقرض شدند، وجودشان نشان از پراکندگی بسیار آن‌ها در دوران جداشدگی ابرقاره دارد. این دوره هنگام فرمانروایی آن‌ها بر لوراسیا بود ولی با به پایان رسیدن میوسن در ۶ میلیون سال پیش، کیسه‌داران از بسیاری مناطق لوراسیا ناپدید شدند؛ موضوعی که علت آن به گمانی حضور جفت‌داران بوده‌است. میوسن آغازین و الیگوسن پایانی، هنگامی بود که کیسه‌داران برای نخستین بار در استرالیا ظاهر شدند. پستانداران کیسه‌دار آمریکای شمالی در آغاز میوسن در این قاره منقرض شدند اما با آغاز پلیستوسن، گروهی از آن‌ها از آمریکای جنوبی به آمریکای شمالی رفتند و اکنون نیز به همراه کیسه‌داران استرالیا و آمریکای جنوبی تنها پستانداران کیسه‌دار در جهان هستند. در کل از روی شواهد می‌توان با قاطعیت نتیجه گرفت که کیسه‌داران نخست در قاره‌های شمالی زمین فرگشت یافتند، سپس در هنگامی میان ۷۰ تا ۶۳ میلیون سال پیش به قاره‌های جنوبی مهاجرت کردند. آمریکای جنوبی در پالئوسن پسین سه گروه از پستانداران در میان زیواگان آمریکای جنوبی بودند: جفت‌داران شگفت‌بند و سرآمدسم‌ها و کیسه‌داران. نخستین جانداران کیسه‌دار شکل همه‌چیزخوارانی صاریغ‌مانند بودند. بیشتر کنام‌های گیاه‌خواران، به ویژه آن‌هایی که در دسترس جانورانی با جثه بزرگتر بودند، توسط شگفت‌بندها و بازماندگان سرآمدسم‌های آغازین اشغال شده بودند. با این حال به نظر می‌رسد که بسیاری از خط‌های فرگشتی کیسه‌داران با جوندگان جفت‌دار همگرا شده باشند. کهن‌ترین سنگواره یک جاندار کیسه‌دار از رسوب‌های مربوط به ۶۳–۶۱ میلیون سال پیش در آرژانتین و بولیوی به دست آمده‌است. به نظر می‌رسد که در آن هنگام آمریکای جنوبی مکانی بسیار بااهمیت در پناه‌دادن و رشد این جانوران بوده‌است. تا میلیون‌ها سال، این منطقه از آمریکای شمالی توسط دریایی کم‌عمق جدا بود. در ۳ میلیون سال پیش و با خشک شدن تکه‌هایی از دریا و دادوستد گونه‌ای مهمی که امروزه با نام تبادل بزرگ آمریکا خوانده می‌شود، گونه‌های بی‌شماری از پستانداران جفت‌دار به آمریکای جنوبی حمله کردند و رقابت آن‌ها با کیسه‌داران بومی باعث نابودی بسیاری از کیسه‌داران شد. ورود گوشتخوارانی چون خرس، راکون، و گربه‌ها به آمریکای جنوبی باعث منقرض شدن جانوران بدیعی چون گربه‌شکلان شمشیرکیسه‌ای شد. صاریغ آمریکایی تنها کیسه‌داری بود که توانست در آمریکای شمالی به زندگی بپردازد و بخش‌های گسترده‌ای از آن سرزمین را اشغال کند. کهن‌ترین نمونه‌های صاریغ آمریکایی از لایه‌های ته‌نشین مربوط به دوره پلیوسن در آمریکای جنوبی پیدا شده‌اند. به نظر می‌رسد که نیای این جانور پیش از شکل‌گیری تنگه پاناما با گذر از آب‌های کم‌عمق میان‌جزیره‌ای به مناطق استوایی آمریکای مرکزی پا گذاشته باشد. استرالیا بررسی‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهند که در دوران کرتاسه و کینوزوئیک، جنوبگان در مکان قطب جنوبی خود بوده و تا هنگامی در کرتاسه استرالیا بخشی از این قاره بزرگ بوده‌است. پس از ترک‌خوردگی‌های کرتاسه پسین و پالئوسن، که باعث ایجاد دریاهای میان‌قاره‌ای شدند، استرالیا از جنوبگان جدا شد و از آغاز ائوسن تاکنون ۲۰ درجه به سوی شمال حرکت کرده‌است. با بررسی این نتایج می‌توان پی برد که مهره‌داران در کرتاسه و پالئوسن از قاره جنوبگان به سوی استرالیا حرکت کردند و در آنجا پخش شدند. بررسی‌ها نشان می‌دهند که این جدا شدن دو خط کیسه‌داران آمریکایی و استرالیایی در حدود ۸۰ میلیون سال پیش صورت گرفت. کهن‌ترین کیسه‌داران شناخته‌شده در استرالیا مربوط به کمینه ۵۵ میلیون سال پیش در پالئوسن پسین هستند که شامل چندین گونه دوزهدانی‌سان–شکل، کولوکولوسان، و مجموعه‌ای از دیگرانی که رده‌بندیشان از روی ساختار دندانی مشکل است، بودند. اگرچه بررسی‌های زمین‌شناسان بر روی چگونگی جدا شدن قاره‌ها از هم نشان داده‌اند که کیسه‌داران از راه قطب جنوب به استرالیا راه یافتند، تاکنون تنها یک سنگواره از کیسه‌داران در قطب جنوب یافت شده‌است که مربوط به ائوسن میانی در جزیره سیمور در شبه‌جزیره جنوبگانی بوده‌است. از آنجا که تاکنون هیچ سنگواره‌ای از کیسه‌داران در شرق قطب جنوب یافت نشده، ممکن است که در آن هنگام سدی طبیعی بخش شرقی و غربی قطب جنوب را از هم جدا کرده بود و نیاکان کیسه‌داران آمریکایی در حالی در بخش غربی باقی مانده‌اند که نیاکان کیسه‌داران استرالیایی در پشت سد در بخش شرقی به زندگی می‌پرداختند. استرالیا و جزایر اطرافش از آن هنگام تاکنون پناهگاهی امن برای کیسه‌داران بوده‌اند. نبود رقیب برای این جانوران در آن محیط امکان رشد جانداران عجیبی همچون دندان‌بومرنگان شد. در کل، استرالیا خانهٔ ۷ راسته و ۳۱ تیره از کیسه‌داران شد که امروزه تنها ۴ راسته و ۱۶ تیره از آن‌ها باقی مانده‌اند. آناتومی در گذشته باور بر این بود که کیسه‌داران از دیدگاه فرگشتی ساده‌تر و پیش‌پاافتاده‌تر از دیگر پستانداران هودد هستند، اما بررسی‌های پسین نشان داده‌اند که تفاوت‌های میان این پستانداران و دیگر پستاندارانی که راه فرگشتی دیگری را طی کردند تنها دو روش گوناگون پدید آمده برای پاسخ به نیازهای زیستی یکسان بوده‌اند. از این رو، امروزه باور بر این است که مسیر فرگشتی کیسه‌داران نه پایین‌تر از مسیر فرگشتی دیگر پستانداران، که به موازات آن بوده‌است. در حالت کلی، تفاوت‌های آناتومیک میان این دو گروه از پستانداران را می‌توان در تفاوت‌های ظاهری و نیز تفاوت‌های مربوط به روش زایش خلاصه کرد. مشخصه بارز کیسه‌داران که آن‌ها را از دیگر اعضای پستانداران متمایز می‌کند آن است که بچه‌های کیسه‌داران در حال بسیار ابتدایی از ساختار بدنی به دنیا می‌آیند و بچه‌ها برای مدت طولانی از پستان‌های مادر که در شکمش قرار دارند، تغذیه می‌کنند. ظاهر اسکلت کیسه‌داران در حالت کلی اسکلتی همچون دیگر پستانداران است و تفاوت آنچنانی دیده نمی‌شود. ستون فقرات دارای ۲۶ مهره است و همواره هفت مهره گردنی حضور دارند. شمار مهره‌های سینه‌ای اغلب ۱۳ عدد است ولی در وامبت‌ها و موش کورهای کیسه‌دار به ۱۵ و در بادپرکیسه‌دارها به ۱۲ عدد می‌رسد. شمار استخوان‌های جوش‌خورده به هم برای تشکیل استخوان خاجی نیز میان یک تا هفت در تغییر است. سخت‌ترین بخش بدن کیسه‌داران دندان‌های آن‌ها است. بیشتر این جانوران شمار بسیاری دندان (۴۰ تا ۵۰ عدد) دارند. آن‌ها در هر نیم‌فک بالایی پنج دندان پیشین و در نیم‌فک پایینی ۴ دندان پیشین دارند. در هر دو نیم‌فک نیز یک دندان نیش وجود دارد. شمار دندان‌های آسیاب کوچک در نیم‌فک‌های بالا و پایین ۳ است و این شمار برای دندان‌های آسیاب به ۴ می‌رسد. شمار و درجه پیشرفت دندان‌ها در هر جانور کیسه‌دار بستگی به رژیم غذایی و تاریخچه فرگشتیش دارد. جمجمه کیسه‌داران نیز از جهات گوناگون با جمجمه جفت‌داران تفاوت دارد. استخوان‌های بینی بزرگ هستند و در عقب فراخ می‌شوند. آن‌ها دو جفت ورودی هوا در سقف دهان دارند در حالی که جفت‌داران دارای تنها یک جفت ورودی هوا هستند. اسکلت بدن نیز برخی فرق‌ها با دیگر پستانداران دارد: ساختار پاها و انگشتان آن در این جانوران دارای تنوع بسیاری است. بسیاری از آن‌ها دارای پنج انگشت در پاهای عقبی هستند که از بزرگترین این انگشتان برای کمک کردن در بالارفتن از درخت بهره می‌گیرند. انگشت نخست برخی از گونه‌ها به تدریج کوچک و کوچکتر شده و در برخی دیگر، مانند کانگوروها، به کلی حذف شده‌است. در این جانوران انگشت چهارم بسیار بزرگ و کشیده شده و به عنوان محور اصلی پا به‌شمار می‌رود. چنین سازگاری‌هایی توانایی حرکت به عقب را کاهش داده‌اند ولی به شدت بر توانایی شتاب گرفتن به پیش افزوده‌اند. دستگاه زادآوری روش زایش و شیردهی کیسه‌داران از جمله بارزترین تفاوت‌های آن‌ها با دیگر پستانداران است. کیسه‌داران ماده دارای دو کانال واژنی جانبی هستند به منظور انتقال اسپرم و یک کانال میانی که تنها در هنگام تولد بچه‌ها باز می‌شود. رحم‌ها نیز جدا هستند؛ برخلاف بسیاری از جفت‌داران که دارای یک زهدان کلی هستند. در نرها، بیضه‌ها همواره در کیسه‌ای بیرون بدن قرار دارند و برخلاف جفت‌داران که بیضه‌هایشان در پایین آلت تناسلیشان است، بیضه‌های این جانوران در بالای آلت قرار دارد. در هر دو جنس، ادرار و مدفوع از یک کانال یکتا به بیرون پرتاب می‌شوند که این کانال مکان جفت‌گیری و بیرون آمدن نوزاد نیز هست. وجود این کانال مختص کیسه‌داران است و هیچ جفت‌دار دیگری، جز نوک‌اردکی و اکیدنه، دارای آن نیست. کیر نرها اغلب دوشاخه است، به استثنای کانگوروها، بادپرکیسه‌دارها، و موش کورهای کیسه‌دار. میزراه پیش از رسیدن به دوشاخه به پایان می‌رسد ولی دو کانال به موازات دو شاخه به راه خود ادامه می‌دهند تا منی را به واژن جانبی ماده هدایت کنند. شکل اسپرم از تیره‌ای به تیره دیگر فرق می‌کند و برای نمونه در میان کیسه‌داران آمریکای جنوبی دارای سه ریخت گوناگون است. زمان بارداری در کیسه‌داران به نسبت کوتاه‌است و از جفت‌گیری تا به دنیا آمدن فرزندان میان ۴۲–۱۱ روز طول می‌کشد. در هنگام تولد، بچه‌ها بسیار کوچک و ناکامل هستند و تنها ۱٪ وزن مادر وزن دارند. وزن بچه‌ها در این هنگام به ندرت بالاتر از ۱ گرم می‌رسد. شمار بچه‌هایی که در هر زمان در کیسه شیر داده می‌شوند بسته به گونه فرق دارد. در برخی همچون کانگوروها، تنها ۱ بچه در کیسه بزرگ و شیر داده می‌شود، در حالی که در برخی چون کیسه‌موش‌ها ۸ تا ۱۲ بچه در یک زمان می‌توانند در کیسه مادر حضور داشته باشند. وزن کلی فرزندان در هنگام بزرگ شدن در کیسه‌داران ماده‌ای که شمار بیشتری فرزند در کیسه خود دارند می‌تواند تا ۳ برابر وزن مادر برسد. چنین چیزی انرژی بسیار بسیاری را از بدن مادر مصرف می‌کند و اغلب همراه با نرخ بالای مرگ در مادرانی است که همهٔ ذخیره بدنیشان مصرف شده باشد. به دلیل کوچک بودن بچه‌ها در هنگام تولد، آن‌ها نیاز دارند برای مدت طولانی به تغذیه از شیر مادر بپردازند. مادر نیز نیاز به تولید میزان بسیاری شیر دارد. در کانگوروهای بزرگ مادر برای کمینه ۲۳۰ روز بچه را در کیسهٔ خود نگه می‌دارد و پس از آن بچه آرام آرام از کیسه بیرون می‌آید و در محیط زندگی می‌کند تا آنکه ۵ تا ۸ ماه پس از آن به کلی از شیر گرفته شود. این چنین وقف زمان و بدن از سوی مادر برای بچه‌هایش در میان کیسه‌داران در کمتر جانوری دیده می‌شود. بچه پس از لحظهٔ زایمان راه را به سوی بالا و برخلاف میدان گرانشی زمین دنبال می‌کند تا به سر کیسه برسد. در اینجا، بوی شیر بچهٔ کوچک و بی‌شکل را به سوی پستان‌ها می‌کشاند و سپس با دهان خود پستان را گرفته، آغاز به مکیدن شیر می‌کند. در برخی کیسه‌داران، شمار بچه‌های ابتدایی‌شکل بیرون آمده پس از زایمان بیشتر از شمار پستان‌های موجود است. در این موارد از آنجا که نوزاد پدید آمده بسیار ناکامل است و پدید آمدن آن در بدن مادر نیازمند انرژی و ماده غذایی آنچنان نیست، بیشتر بودن شمار نوزادان بی‌شکل از شمار پستان‌ها این احتمال را که همهٔ پستان‌های مادر در پایان اشغال شوند افزایش می‌دهد. بقیهٔ دیگر نوزادانی که نتوانند خود را به پستان‌ها بچسبانند خواهند مرد. هنگامی که یک فرزند آغاز به بیرون آمدن از کیسه مادر می‌کند، مادر اقدام به دادن شیر به دیگر فرزند خود، که ممکن است برای ماه‌ها آن را در حالتی کم‌فعالیت در بدن خود نگه داشته باشد، می‌کند و به هر دو فرزند شیر می‌دهد. در این هنگام سینه‌های مادر دو شیر گوناگون تولید می‌کنند تا به نیازهای سنی دو فرزند پاسخ مناسب دهند: شیری رقیق با کربوهیدرات و اندکی پروتئین برای کودک تازه به دنیا آمده و شیر پرچرب برای فرزند بزرگتر. چنین توانایی اگر نه یگانه، که در میان دیگر پستانداران استثنایی است. کیسه‌داران نیز همچون دیگر پستانداران دارای گونه‌ای تأخیر زمانی در باردارشدن دوباره هستند، ولی تفاوت آن‌ها با دیگر پستانداران در این است که آن‌ها توانایی خود برای باردار شدن را حتی پس از زایمان حفظ می‌کنند و ماده پس از زایمان نیز اقدام به جفت‌گیری می‌کند. جنین پدیدآمده از آمیزش آغاز به شکل‌گیری می‌کند و به بلاستوسیستی با تنها ۱۰۰–۷۰ سلول تبدیل می‌شود. جنین سپس وارد گونه‌ای مرحله انتظار می‌شود که بدان «میان‌آسایی رویانه» می‌گویند. در کانگوروها، بلاستوسیت تا هنگامی که مادر در حال شیردهی است آغاز به رشد نمی‌کند ولی به محض آنکه جانور جوان آغاز به خوردن غذای جامد می‌کند و وابستگیش به شیر مادر کم می‌شود، بلاستوسیت رشد خود را از سر می‌گیرد. به نظر می‌رسد که میان‌آسایی برای این پدید آمد تا جلوی به دنیا آمدن فرزندان اضافی را در حالی که کیسه هنوز در اشغال فرزند یا فرزندان پیشین است، بگیرد. فایدهٔ دیگر چنین ویژگی‌ای نیز این است که مادر می‌تواند با سرعت فقدان فرزند از دست داده‌اش را با پرورش پلاستوسیت موجود در رحمش جبران کند. کیسه به صورت معمول، کیسه‌ی جانداران کیسه‌دار مکانی از بدن ماده‌ها در نظر گرفته می‌شود که در آن نوزاد ناکامل آغاز به رشد و شیرخوردن می‌کند و مادر با گذاشتن فرزندانش در آن امنیتشان را تضمین می‌کند. با آنکه نام «کیسه‌دار» اشاره به داشتن کیسه توسط این جانوران دارد، همه کیسه‌داران نیز دارای کیسه نیستند. برخلاف کانگوروها و والابی‌ها که کیسه‌هایی گرم و بزرگ برای بچه‌هایشان دارند، جاندارانی چون نامبت‌ها فاقد کیسه هستند و پستان‌ها تنها توسط حلقه‌هایی از ماهیچه که فرزند را در هنگام شیرخوردن محافظت می‌کنند، محاصره شده‌اند. در میان آن‌هایی هم که کیسه دارند، کیسه می‌تواند از جلو، پشت، یا مرکز باز شود و عمیق یا کوتاه باشد. نوزادان به محض بیرون آمدن از رحم و زایمان به سوی کیسه حرکت می‌کنند. حرکت آن‌ها در این هنگام بر روی موهای بدن مادر مانع از سقوطشان می‌شود. پژوهش‌های تازه بر روی نوزادان برخی گونه‌های کیسه‌دار نشان داده‌اند که آنان حتی پیش از تولد و درون رحم به صورت غریزی تلاش می‌کنند تا به سوی کیسهٔ مادر (در بالای رحم) حرکت کنند. مغز به نسبت پستانداران جفت‌داری که دارای جثه برابر با کیسه‌داران هستند یا در زیست‌بوم یکسان زندگی می‌کنند، ناحیه صورتی در جمجمه کیسه‌داران بزرگتر است ولی حفره جمجمه‌ای آن‌ها کوچکتر است. دو نیم‌کره مغزی آن‌ها پیچ‌خوردگی‌های ساده‌ای دارند و فاقد جسم پینه‌ای هستند. مغز کیسه‌داران در بسیاری از گونه‌های آن‌ها به نسبت کوچک، و در شمار کمی از آن‌ها حتی با استانداردهای مرسوم هوددان بسیار بزرگ است. با آنکه فرم ظاهری آن تفاوتی با دیگر پستانداران ندارد، مهم‌ترین اختلاف میان مغز آن‌ها و دیگر پستانداران در نبود کامل جسم پینه‌ای است. بررسی‌های بسیاری نشان می‌دهند که به جای این بخش، بافت رابط قدامی بزرگ آن‌ها دارای فیبرهایی است که در عمل همهٔ بخش‌های نئوکورتکس را به هم وصل می‌کند و همان کارکرد جسم پینه‌ای را پدیدمی‌آورد. در گذشته تصور بر این بود که کیسه‌داران به نسبت جفت‌داران توانایی هوشی کمتری دارند چرا که ساختارهای اجتماعی در خود فرگشت نداده و نشانه‌ای از بازی، همبستگی گروهی، روش‌های پیچیده مقابله با مهاجمان، یا روش‌های پیچیدهٔ ارتباطی در آن‌ها وجود ندارد. سپس اما نشانه‌هایی از پیچیدگی‌های مشهود در رفتار این جانوران و توانایی‌های یادگیریشان دیده شده‌است. آن‌ها توانایی‌های جالبی در ایجاد ارتباط توسط سیگنال‌های فرومونی دارند. غدد پوستی و بویایی آن‌ها نقش مهمی در این توانایی بازی می‌کنند. رده‌بندی کیسه‌داران میان ۶ تا ۷ درصد گونه‌های پستاندار در جهان را تشکیل می‌دهند. این فرورده دارای نزدیک به ۳۳۰ گونه‌است که در ۲۱ تیره، ۹۲ سرده، و ۷ راسته‌ی اصلی دسته‌بندی شده‌اند. از میان راسته‌ها، سه تایشان به همراه ۲۱ سرده در آمریکای جنوبی به سر می‌برند. نخستین رده‌بندی‌ها برای این جانوران توسط لینه در کتاب سامانه طبیعت انجام شد. در ۱۷۵۸، او کیسه‌داران آمریکایی را به همراه آرمادیلوها، حشره‌خواران، و خوک‌ها به دلیل شباهت‌های بسیار سطحی در یک گروه قرار داد؛ این جانوران اما اکنون در سرده‌های جدای از هم قرار دارند. فهرست زیر معرفی‌کننده نام تیره‌های کیسه‌داران کنونی و به‌تازگی منقرض شده‌است. منبع این فهرست کتاب یک تعادل شکننده اثر «کریستوفر دیکمان» است: گستره و پراکندگی کیسه‌داران در همه مناطق استرالیا و جزیره‌های نزدیک به آن یافت می‌شوند. آن‌ها همچنین در منطقه گینه نو نیز حضور دارند. آن‌ها را می‌توان در مناطق خشک و صحرایی استرالیا، مناطق کرانه‌ای و شبه‌کرانه‌ای، جنگلی با پوشش انبوه، و نیز ارتفاعاتی به بلندای بیش از ۲۰۰۰ متر نیز یافت. برخی از آن‌ها، همچون شیطان تاسمانی، در خاک اصلی استرالیا منقرض شده‌اند و تنها در جزایر اطراف به زندگی ادامه می‌دهند. همانند دیگر جانوران، رژیم غذایی و تنوع طعمه در میان کیسه‌داران تعیین‌کنندهٔ مکان زندگی آن‌ها بوده‌است. برای نمونه، اعضای تیره ستبردمان، که یکی از پرشمارترین تیره‌های کیسه‌داران ساکن استرالیا است، دارای رژیم بیشتر حشره‌خواری و گوشت‌خواری هستند. چنین جانورانی اغلب در مناطق نیمه‌خشک با پوشش بیابانی یافت می‌شوند؛ جایی که در آن توانایی شکار بالاتری دارند. کیسه‌داران درخت‌زی استرالیا نیز در مناطق جنگلی با پوشش گستردهٔ درختانی چون اکالیپتوس یافت می‌شوند. چنین جانورانی نیاز فراوان به تغذیه از برگ درختان یا حشرات ساکن در تنها آن‌ها دارند و بسیاری از آن‌ها را می‌توان در مناطقی که خاک مرغوب و برگ‌های مغذی حضور دارند، یافت. صاریغ‌های آمریکایی از جنوب غربی کانادا تا آرژانتین حضور دارند. آن‌ها را همچنین می‌توان در برخی جزیره‌های کوچک آنتیل یافت. بیشترین تنوع زیستی در کیسه‌داران قاره آمریکا را می‌توان در میان ارتفاعات پایین و قله‌های با آب و هوای معتدل و جنگل‌های باران‌خیز استوایی یافت. در میان زاویه‌های °۱۰ و °۲۰ درجه جنوبی، ۳۷ گونه جاندار کیسه‌دار زندگی می‌کنند؛ تا ۵ درجه بالاتر از این نوار نیز ۲۹ گونه و تا ۵ درجه پایین‌تر ۲۸ گونه یافت می‌شوند. بررسی‌های ژنتیکی نشان می‌دهند که کیسه‌داران در دوره‌های زمانی طولانی چنین زیستگاه‌هایی را اختیار کرده‌اند و ساکنان «قدیمی» جنگل‌های استوایی بوده‌اند. از این رو، به نظر می‌رسد که در آمریکای جنوبی آن‌ها تطابق بیشتری برای زندگی در مناطق بارانی گرمسیر یافته‌اند تا جاهای دیگر. با این حال در بیرون جنگل‌های باران‌خیز نیز می‌توان گونه‌های کیسه‌داری را یافت که گستره‌شان را تا قله‌های آند در جنوب بولیوی، پاراگوئه، و آرژانتین پیش برده‌اند. تغذیه کیسه‌داران نیز همچون دیگر پستانداران دارای سه گروه عمده تغذیه‌کنندگان از گوشت (کیسه‌داران گوشتخوار)، تغذیه‌کنندگان از علف‌ها و برگ درختان (کیسه‌داران علف‌خوار)، و همه‌چیزخواران هستند. کیسه‌داران گوشت‌خوار را می‌توان به ۲ دسته اصلی اقسیم کرد: آن گونه‌هایی همچون شیطان تاسمانی که از گوشت مهره‌داران و دیگر پستانداران تغذیه می‌کنند، و آن گونه‌هایی چون بیشتر اعضای تیره ستبردمان که جانداران بی‌مهره و حشرات را شکار می‌کنند. گروه نخست دارای تنها ۶ گونه ساکن استرالیا است که ۴ تایشان را کوئول‌ها تشکیل می‌دهند. کوئول‌های کوچکتر نه تنها از گوشت مهره‌داران تغذیه می‌کنند که میزان بسیاری حشره و حتی میوه نیز به رژیم غذایی خود می‌افزایند. کوئول‌های بزرگتری چون کوئول ببری طعمه خود را با پنهان شدن و دنبال کردن شکار می‌کنند و به دنبال طعمه‌هایی چون والابی که به اندازه بدن خودشان هستند و والابی مرداب که دو برابر بزرگتر از آن‌ها هستند می‌روند. بزرگترین گوشتخوار کیسه‌دار تا سده گذشته گرگ تاسمانی بود با وزنی که به ۳۵ کیلوگرم می‌رسید. دسته دوم که به حشره‌خواری می‌پردازند جثه کوچکتری نسبت به دسته نخست دارند و وزن اغلبشان کمتر از ۱۰۰ گرم است. آن‌ها از بویایی خود برای یافتن حشرات زیر خاک بهره می‌گیرند، شنوایی و دید نزدیک قوی دارند، و با فرزی بسیار می‌توانند حشره را شکار کنند. این جانوران گستره وسیعی از بی‌مهرگان را برای خوردن برمی‌گزینند ولی کمتر به سراغ جاندارانی چون مورچه، حلزون، و کرم‌های ابریشم پشمالو می‌روند. نامبت که با ۷۰۰ گرم وزن بزرگترین عضو این گروه است شکارچی ماهر موریانه‌ها است. عنکبوت‌ها و هزارپاها از جمله دیگر طعمه‌های این دسته از کیسه‌داران هستند. کیسه‌داران همه‌چیزخوار گستره بسیار وسیعی از غذاها اختیار می‌کنند؛ اگرچه اغلبشان تنها یک یا دو منبع غذایی را به عنوان منابع اصلیشان استفاده می‌کنند. چهار زیر دسته اصلی این گروه عبارتند از همه‌چیزخواران حشره‌خوار، همه‌چیزخواران میوه‌خوار، همه‌چیزخواران قارچ‌خوار، و همه‌چیزخواران کلی. در سه زیر دسته نخست، منبع غذایی مشخص شده نیم یا بیش از نیمی از رژیم غذایی را تشکیل می‌دهد. بادپر پردم، صاریغ‌های کوتوله، صاریغ راه‌راه، و صاریغ لیدبیتر از جمله کیسه‌داران همه‌چیزخوار-حشره‌خوار هستند. آن‌ها علاوه بر بی‌مهرگان از انواع گوناگونی از شهد، گرده، صمغ، و دیگر فراورده‌های گیاهی بهره می‌گیرند. برای نمونه، بادپر شکم‌زرد به هنگام کندن پوست درختان برای به دست آوردن شیره‌شان ردی V شکل بر روی درخت به جای می‌گذارد. تنها گونهٔ کیسه‌داری که در رژیم غذاییش میوه جایگاه اصلی را دارد موش-کانگوروی مشکین است. این جانور ساکن شمال کوئینزلند اغلب میوه‌های خود را از میان آنانی که روی زمین سقوط کرده‌اند برمی‌دارد. در رژیم این جانور و شماری دیگر از کیسه‌داران قارچ‌های وحشی نیز حضور دارند. قارچ جایگاه مهمی در تغذیه گونه‌هایی چون کانگوروهای دم‌قلمویی و کانگوروهای خرگوشی دارد و این ماده غذایی میان ۵۰ تا ۹۰ درصد غذای آنان را تشکیل می‌دهد. کیسه‌داران علف‌خوار در استرالیا بیش از ۶۰ گونه هستند و به دو زیر دسته اصلی برگ‌خواران و چراکنندگان تقسیم می‌شوند. برگ‌خواران از برگ و فراورده‌های گیاهی تغذیه می‌کنند و شامل کوالا، بادپر بزرگ، هفت گونه صاریغ دم‌قلمویی، سه گونه صاریغ دم‌حلقه‌ای، و دو گونه موش‌کانگورو می‌شوند. این جانوران درخت‌نوردان ماهری هستند و درختان برای آن‌ها هم منبع غذا هستند و هم پناه. آن‌ها اما همواره ناچارند تا گاه به گاه از درختی که بر روی آن هستند پایین بیایند تا برای یافتن منابع جدید به درختان دیگر بروند. چراکنندگان را نیز گونه‌هایی چون کانگورو، والابی، و وامبت‌ها تشکیل می‌دهند. این جانوران از علف‌های سطح خاک و بوته‌های کوتاه‌قد تغذیه می‌کنند. کوچکترین آن‌ها، مونجون، وزنی میان ۱۳۵۰–۱۲۵۰ گرم دارد و بزرگترینشان که کانگوروها هستند وزنی ۵۰ تا ۶۰ برابر آن‌ها. گونه‌های بزرگتر توانایی هضم علف‌های سخت‌تر و دارای الیاف بیشتر را دارند. بیشتر چراکنندگان بر روی سطح زمین می‌زیند ولی والابی‌های صخره چالاکی بالایی در پریدن و جست و خیز بر روی سنگ‌ها دارند. خوردن گیاهان دارای سودمندی‌ها و مشکلات خود است. سختی خوردن گیاهان در این است که سلول‌های مغذی گیاهان پنهان شده در میان دیوار محافظی از سلولز هستند و نیز بسیاری از گیاهان مواد غذایی خود را با روش‌های گوناگونی چون رشد تیغ یا تلخ کردن مواد مغذی از گزند در امان نگاه می‌دارند. کیسه‌داران علف‌خوار اما در طول زمان روش‌های جالبی برای مقابله با این مشکلات یافته‌اند. ساده‌ترین این روش‌ها خوردن تنها آن برگ‌هایی است که تازه روییده‌اند و حفاظت چندانی ندارند. برخیشان همچون صاریغ‌ها همچنین فرزی لازم برای رسیدن به بلندترین شاخه‌های درختان و تغذیه از برگ‌های تازه‌روییده را پیدا کرده‌اند. به هنگام خوردن برگ‌ها یا علف، میزان بسیاری آب دهان تولید می‌شود تا به شکستن سلول‌های سلولز کمک کند. در کانگوروها و والابی‌ها غذا پس از خورده شدن نخست به درون «معده اولیه» می‌رود؛ جایی که میزان بالایی از میکروب‌های شکننده سلولز حضور دارند. بدون این فرایند، امکان هضم علف وجود ندارد. در برخی دیگر همچون کوالاها، صاریغ‌ها، و وامبت‌ها اما کورروده بزرگ این امکان را ایجاد کرده تا غذا برای مدت بسیار در مرحله هضم بماند. کوالا دارای بزرگترین کورروده به نسبت جثه در میان همه پستانداران است و مقادیری از غذا برای ۱۲–۷ روز درون کورروده‌اش می‌مانند. در این مدت، نزدیک ۵۰–۲۵ درصد الیاف غذایی شکسته و هضم می‌شوند و میزان انرژی بسیاری آزاد می‌شود. رفتار به دلیل وجود سامانه عصبی پیشرفته در میان پستانداران، این جانوران روش‌های گوناگونی برای پیوند با محیط اطرافشان یافته‌اند. رفتارهای کیسه‌داران نیز برآمده از نیاز آن‌ها به حل مشکلات زیست‌بومی بوده‌است که در طی میلیون‌ها سال فرگشتیده‌اند. این رفتارها در طول زمان نقش حیاتی در موفقیت گونهٔ کیسه‌دار در بقا و تولد مثل داشته‌اند. تاکنون هیچ گونهٔ کیسه‌داری اهلی نشده‌است، اگرچه برای عده‌ای از انسان‌ها منبع غذایی بوده‌اند. از این رو شناخت انسان‌ها نسبت به رفتارهای کیسه‌داران جز در مورد برخی گونه‌ها به نسبت کم است. صاریغ آمریکایی از جمله گونه‌هایی است که مورد مطالعه بیشتر قرار گرفته‌است. این جانور دارای رفتارهایی است که شستن صورت توسط آب دهان با کمک دست و ساختن لانه در سوراخ‌های گشاد تنه درختان از آن جمله‌اند. مهم‌ترین رفتار این جانور اما «تقلید مرگ» است؛ صاریغ در هنگام احساس خطر از سوی مهاجمان خود را مردن می‌زند تا مهاجم اقدام به کشتنش نکند. بررسی امواج مغزی این جانور نشان داده‌است که مغز صاریغ در هنگام خواب و تقلید مرگ دو موج متفاوت تولید می‌کند. چنین چیزی در میان دیگر پستانداران بی‌نظیر است. کیسه‌داران برای برقراری ارتباط از روش‌های گوناگونی بهره می‌گیرند. ایجاد صدا از جمله این روش‌ها است و همه کیسه‌داران دارای توانایی تولید صدا هستند. صداها برای اهداف گوناگونی همچون جفت‌گیری، اعلام خطر، دفاع از خود، یا روابط معمول میان مادر و فرزند در کیسه تولید می‌شوند. این صداها شامل صداهای ارتباطی، خشن و زبر با حالت هشدار دهنده، معاشقه، و خرخر یا فِش‌فِش هشدار هستند. شماری از کیسه‌داران همچنین به دلیل دارا بودن غده‌های تولید ماده‌های بودار اقدام به نشانه‌گذاری و ارتباط با دیگر نمونه‌های هم‌نوع خود می‌کنند تا به آن‌ها دربارهٔ وجود قلمرو یا وضعیت باروریشان پیام برسانند. برای نمونه، فیلاندرهای گردن‌قرمز با بوییدن ادرار دیگران متوجه وضعیت پذیرشی آنان می‌شوند. نمایش‌های ظاهری نیز برای رساندن سیگنال به دیگران به کار می‌روند. نشان دادن دندان‌ها و تولید فش‌فش همزمان برای ترساندن مهاجم و نیز ایستادن بر روی دو پا به منظور تهدید مزاحمان از جمله این نمایش‌ها هستند. در میان کانگوروهای قرمز، تکان دادن دم به دو طرف به شکل تناوبی می‌تواند نشان از آمادگی جنسی نر برای نزدیکی به ماده باشد؛ اگرچه کانگوروها نر در نبود ماده گاه به خودارضایی با بوته‌ها می‌پردازند. لمس کردن نیز راه دیگری از ارتباط است؛ چیزی که برای نمونه در روابط میان کانگوروهای مادر و فرزند اهمیت حیاتی پیدا می‌کند و وقت بسیاری از دو طرف را به خود اختصاص می‌دهد. کیسه‌داران جوان نیز برای بالا بردن توانایی‌های زندگی و یادگیری فنون آن به بازی می‌پردازند. این شامل جنگ–بازی، بازی جنسی، و دنبال کردن می‌شود. شیطان‌های تاسمانی کوچک با هم کشتی می‌گیرند و جنگ–بازی در میان کانگوروهای بزرگ بسیار رایج است. کانگوروهای جوان برای نخستین بار جنگ کردن را با مادرشان می‌آموزند و پس از از شیر گرفته شدن این تنها نرها خواهند بود که به این بازی با دیگر کانگوروها ادامه می‌دهند. آن‌ها برای آنچه «بوکس‌بازی» خوانده می‌شود با دست‌هایشان گردن نر مقابل را می‌گیرند و با جهش پا و در حالی که دمشان همچون ستونی بر زمین قرار گرفته به آن نر ضربه وارد می‌کنند. این بازی‌ها اغلب تعیین‌کنندهٔ جایگاه نرها در گروه و غالب بودنشان است. در مقایسه با پستانداران جفت‌دار، کیسه‌داران رفتارهای اجتماعی محدودتری را پرورش داده‌اند. این می‌تواند به کوچک بودن نسبی نسبت جرم مغز به جرم بدن مرتبط باشد و پدید نیامدن رفتارهای دفاعی و اجتماعی پیچیده را ناشی از محدودیت‌های مغزی معرفی کند؛ با این حال برخی بررسی‌ها نیز بر این نکته تأکید دارند که از آنجا که سوخت و ساز کیسه‌داران به نسبت جفت‌داران کمتر است، پیچیدگی‌های فیزیولوژیک و رفتاری آنان نیز به همین نسبت کاهش نشان می‌دهد. برخلاف برخی جفت‌داران که وجود انبوه مهاجمان نیاز به داشتن سامانه ماهیچه‌عصبی قوی با پاسخ‌های سریع درشان را ضروری کرده‌است، اغلب کیسه‌داران در نبود مهاجمان مهم نیازی به فرگشتن چنین ابزارهای عصبی و نیز اجتماعی را نداشته‌اند. بیماری‌ها بیماری ماهیچه سفید یکی از بیماری‌های رایج در میان کیسه‌داران است. این بیماری گونه‌ای میوپاتی است که در میان برخی درازپایان، به ویژه در میان کوئوکاها، پدید می‌آید. جانوران این‌گونه هنگامی که در اسارت نگه داشته می‌شوند دچار گونه‌ای سندروم می‌شوند که باعث کاهش وزن، از دست دادن پیشرفت‌کننده ماهیچه‌ها به ویژه ماهیچه پاهای پشتی، فلج پاها و در پایان مرگ می‌شود. وجود ویتامین E در غذای جانور برای جلوگیری از پدید آمدن این بیماری ضروری است. فک متورم نیز از گذشته به عنوان عاملی کشنده در میان درازپایان در اسارت شناخته می‌شد. بیماری در آغاز در محدوده دهانی پدیدار می‌شود و می‌تواند تبدیل به یک استئومیلیت موضعی شود و غشاهای مخاطی حفره دهانی و زبان را آلوده کند و به چشم‌ها و سوراخ‌های بینی برسد. در پایان، گسترش این بیماری به صورت گندخونی به شش‌ها، معده، و کبد باعث مرگ جانور می‌شود. به دلیل آماس کردن ناحیه فکی، جانور توانایی غذا خوردن خود را نیز از دست می‌دهد. این بیماری در صورتی که در مراحل آغازین خود تشخیص داده شود می‌تواند با آنتی‌بیوتیک درمان شود. در میان کوالاها گونه‌ای عفونت با نام کلامیدیا شیوع پیدا می‌کند که باعث کاهش جمعیت بسیار آن‌ها شده‌است. با آنکه واگیرشدن این بیماری به صورت کاتوره‌ای و نامنظم پدید می‌آید، شیوع آن باعث نابینایی و عفونت‌های جنسی منجر به نازایی می‌شود و در پایان کاهش شمار اعضای جمعیت‌های محلی را به همراه می‌آورد. واکسن این بیماری توانسته‌است نتایج مطلوبی داشته باشد. ذات‌الریه نیز از جمله بیماری‌های این جانور است که ریشه باکتریایی دارد. نئوپلاسم‌های خودبه‌خودی، به ویژه سرطان خون و لنفاوی، نیز به ثبت رسیده‌اند. تیره‌های ستبردمان و وامبتیان نیز بیماری‌های ویژه خود را دارند. همهٔ موش‌های کیسه‌دار استوارت نر در دوره‌ای دو هفته‌ای پس از جفت‌گیری می‌میرند. این نرها پس از آنکه جفت‌گیری می‌کنند نشانه‌های تشویش و اضطراب شدید ناشی را نشان می‌دهند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که نرها به این دلیل پس از جفت‌گیری می‌میرند که بالا رفتن شدید تستوسترون خون در دوران جفت‌گیری باعث از هم گسیختگی سامانه دفاعی بدن و ایجاد توده‌ای لنفاوی – که احتمالاً به دلیل سطوح بالارفتهٔ پلاسمای کورتیکواستروئیدی پدید آمده – می‌شود. به تازگی بیماری ژنتیکی نوینی در میان شیطان‌های تاسمانی فراگیر شده که باعث ایجاد سرطان بر صورت در این جانوران و مرگ همهٔ مبتلایان در کمتر از ۱ سال می‌شود. هنوز درمانی برای این بیماری پیدا نشده‌است. شایع‌ترین گونه عفونت در میان وامبت‌ها نیز بیماری سارکوپتیک مانژ است که تلفات بسیاری به این جانور وارد می‌کند. این بیماری منتقل‌شونده باعث اریتما و پاراکراتوزیس می‌شود و توانایی حرکت وامبت‌ها را مختل می‌کند. مانژ می‌تواند به انسان‌هایی نیز که وامبت‌ها را در دست می‌گیرند منتقل شود و درمان آن توسط ایفرمکتین صورت می‌گیرد. رابطه با انسان نخستین ارتباط انسان‌ها با کیسه‌داران به هنگامی می‌رسد که ساکنان آغازین استرالیا در کمینه ۴۵٬۰۰۰ سال پیش به آن سرزمین رسیدند. میان ۲۰٬۰۰۰ تا ۱۸٬۰۰۰ سال پیش، سرد شدن ناگهانی زمین باعث ایجاد خشکی‌های فراوانی در اطراف استرالیا شد که راه را برای ورود انسان‌ها به جزیره‌های اطراف، همچون نیوزیلند و تاسمانی، گشود. سه موج مهاجرت اصلی انسان‌ها به این مناطق، که واپسین آن‌ها نزدیک ۵٬۰۰۰ سال پیش پدید آمد، نه تنها آشنایی انسان با این پستانداران را رقم زد که باعث خطرهای نوینی برای بقای آن‌ها شد. در هنگام مهاجرت ساکنان نخستین استرالیا، هنوز کیسه‌داران بزرگ‌جثه‌ای چون Diprotodon optatum در استرالیا حضور داشتند. کانگوروهای سرکوتاهی چون اعضای سرده‌های پروکوپتودون و سیموسترونوس با قدی بلندتر از ۳ متر نیز به زندگی ادامه می‌دادند. با پایان نخستین موج مهاجرت، این اَبَرکیسه‌داران منقرض شدند و جای خود را به کیسه‌داران به نسبت کوچک‌جثهٔ کنونی دادند. اَبَرکیسه‌داران منقرض شده اما به زندگی در افسانه‌ها و قصه‌های شبانهٔ مردمان بومی ادامه دادند و کیسه‌داران کوچک نیز بخش مهمی از فرهنگ آنان را تشکیل دادند. کیسه‌داران برای بومیان استرالیا منبع غذا و پوشاک بودند. از پوست این جانوران همچنین برای ساخت ابزارهای موسیقی کوبه‌ای بهره گرفته می‌شد. وابستگی بسیار بومیان به این پستانداران به گونه‌ای بود که این جانوران در فرهنگ گفتاری بومیان حضور بسیار داشتند و طبیعی‌دانان اروپایی نخستینی که پا بر استرالیا گذاشتند از دانش بومیان در زمینه کیسه‌داران بهره بسیار بردند. دانش بومیان استرالیا دربارهٔ کیسه‌داران اما گونه‌ای فرهنگ داستانی درهم‌تنیده با معنویت و وابستگی است و اغلب جانوران را در حالت خواب و رؤیا به تصویر می‌کشد. برای نمونه، کانگوروی قرمز که در میان بومیان مارلو خوانده می‌شود، نقش مهمی در جهان‌بینی این مردمان دارد. این جانور شکل‌دهندهٔ بسیاری از قوانین، آداب، و مراسم بومیان صحرای غرب استرالیا است و آنچنان در میان آنان مقدس است که سخن گفتن از آن در میان ایشان گونه‌ای بی‌احترامی تلقی می‌شود. بومیان از گوشت مارلو تغذیه می‌کنند و با آداب ویژه‌ای به ذبح آن می‌پردازند و از خودگذشتگی او برای زنده ماندن انسان‌ها مورد ستایش قرار می‌گیرد. نخستین برخورد اروپاییان با کیسه‌داران پس از اکتشاف قاره آمریکا در سده پانزدهم صورت گرفت. ویسنت یانیز پینزون، کاشف اهل اسپانیا، در سال ۱۵۰۰ پا بر سرزمین برزیل کنونی نهاد و از وجود تنوع زیستی فراوان در آن منطقه در شگفت ماند. او دستور داد تا خدمهٔ کشتی‌اش شماری از کیسه‌داران را با خود به کشتی ببرند. از سوی دیگر، پرتقالی‌ها در خاور دور پیش رفته بودند و در برخی جزیره‌های آن منطقه اقدام به تشکیل حکومت کرده بودند. اگرچه برای سال‌ها خبرهایی از برخی جانداران اسرارآمیز در خاور دور وجود داشت، نوشته‌های آنتونیو گالوانیو، فرماندار جزایر ملوک، در میان سال‌های ۱۵۳۶ تا ۱۵۴۰ نخستین یادداشت‌ها از وجود پستانداران کیسه‌دار استرالزی هستند. او در نوشته‌هایش از جانوری نام می‌برد که مردم بومی کوسوس یا کوسو می‌خوانندش و با چشمان خیره‌کنندهٔ آبی‌رنگ بر روی درختان زندگی و زایش می‌کند. امروزه این جانور با نام کوسکوس خوانده می‌شود. اروپاییان در آغاز برای توصیف جانوران استرالیا آن‌ها را با دیگر پستانداران آشناتری چون گربه و موش و راکون مقایسه می‌کردند. گزارش‌ها از این برخوردها اغلب از سوی ناخدایان کشتی‌های گذری از آن منطقه صورت می‌گرفت. ساکن شدن مهاجران در خلیج سیدنی در سال ۱۷۸۸ اما توجه‌های بیشتری را به سوی کیسه‌داران جلب کرد. ۶ سال پس از آن هنگام، کانگوروها را می‌شد در باغ‌وحش لندن یافت و تا ۳۰ سال پس از آن، ۲۳ گونه کیسه‌دار به شکل رسمی طبقه‌بندی شده بودند. هانری دو بلانویل با ذکر ویژگی‌های یگانهٔ زایشی این جانوران نشان داد که باید آن‌ها را از دیگر پستانداران متمایز دانست. کارهای پژوهشی جان گولد و دستیارش جان گیلبرت نقش بزرگی در افزایش دانش و آگاهی نسبت به کیسه‌داران استرالیا داشت؛ از آن جمله کتاب سه جلدی پستانداران استرالیا اثر گولد که در آن شمار بسیاری از کیسه‌داران به همراه تصاویر نقاشی‌شده‌شان فهرست شده بودند. حفاظت با گسترش حضور اروپاییان در استرالیا، تقابل انسان‌ها و کیسه‌داران مقیم و حتی بومیان باعث تلفات بسیاری به آن‌ها شد. این تقابل شامل کشته شدن گوسفندان و طیور مهاجران توسط گرگ‌های کیسه‌دار، شیطان تاسمانی، و کوئول‌ها می‌شد. کانگوروهای دم‌قلمویی و باندیکوت‌ها نیز به کشتزارهای کشاورزان حمله می‌کردند و سبزیجات آنان را غارت می‌کردند. تا نیمه سده ۱۹ میلادی به این جانوران با دیده متخاصمانه نگریسته می‌شد و شماری از آن‌ها، از جمله گرگ تاسمانی، به دلیل شکار شدن توسط انسان‌ها منقرض شدند. گله‌داران بزرگ گوسفند در این دوره آغاز به اشغال مناطق زندگی کانگوروها کردند و حتی از دولت‌های محلی استرالیا برای دادن اجازهٔ کشتن آن‌ها درخواست کردند. در ۱۸۷۹، قانونی با نام لایحه نابودی کیسه‌داران به حضور نمایندگان مجلس محلی نیو ساوت ویلز رسید اما این قانون اجرا نشد و راه را برای قانون چراگاه و دام در سال بعد باز کرد. طبق این قانون، سگ‌های وحشی به همراه «همه کانگوروها، والاروها، والابی‌ها، و فیلاندرها» به عنوان آفت در نظر گرفته شدند. این قانون سپس شمار بیشتری از کیسه‌داران را شامل شد و باعث کشته شدن میلیون‌ها عدد از این پستانداران طی دهه‌های پس از خود شد. تخمین زده می‌شود که میان سال‌های ۱۸۸۸ تا ۱۹۰۰ شمار ۲۱٫۴ میلیون کانگورو و والابی در نیو ساوت ویلز کشته شدند. کاهش جمعیت کیسه‌داران حتی در سال ۱۸۳۶ توسط چارلز داروین مشاهده شده بود. او این کاهش را نتیجه حضور سگ‌های شکاری مهاجران می‌دانست. با آغاز سده ۲۰ میلادی نگرانی‌ها دربارهٔ آینده کیسه‌داران در استرالیا شدت گرفت و نخستین قانون حمایتی از آنان در سال ۱۹۰۳ زیر نام قانون پاسداری از جانوران محلی به تصویب ایالت نیو ساوت ویلز رسید. با تلاش‌های دوستداران محیط زیست و زیست‌شناسان، قانون پاسداری از پرندگان و جانوران در ۱۹۱۸ و قانون پاسداری از چراگاه در ۱۹۳۴ کیسه‌داران را از زیر عنوان «آفت» بیرون آوردند و در پایان قانون پاسداری از زیواگان سال ۱۹۴۸ اندیشهٔ «اندوخته طبیعی» را به رسمیت شناخت و مردم را به آگاهی بخشی دربارهٔ حیات وحش فراخواند. هم‌اکنون بالا رفتن فعالیت‌های انسانی در مناطقی که کیسه‌داران در آن‌ها زندگی می‌کنند باعث انقراض یا در معرض خطر انقراض جدی قرار گرفتن گونه‌های بسیاری از آن‌ها شده‌است. در مناطق کم توسعه یافته‌تری چون اندونزی و گینه نو کیسه‌داران کمتری منقرض شده‌اند. تلاش‌هایی برای قانون‌گذاری در زمینه حفاظت از این جانوران در دهه‌های گذشته صورت گرفته‌اند؛ از جمله در استرالیا که پژوهش‌های به نسبت گسترده‌ای را در زمینه ژن‌شناسی و پی بردن به چگونگی حفاظت از گونه‌های در خطر به انجام رسانده‌است. بسیاری گونه‌های کیسه‌دار در استرالیا زیر برنامه‌های بازیابی گذاشته شده‌اند و از آن هنگام جمعیتشان بالا رفته‌است. در این کشور همچنین پرورش در اسارت برای گونه‌های بسیار نادر یا منقرض در حیات وحش صورت می‌گیرد. در آمریکای جنوبی اگرچه برنامه‌های تعیین گستره و خطرات انسانی پیش روی گونه‌ها صورت گرفته، اما مشکل برقراری ارتباط و همکاری میان همهٔ کشورهای منطقه تاکنون جلوی حفاظت بیشتر را گرفته‌است. تهدیدها کیسه‌داران جهان در مناطق جغرافیایی محدودتری به نسبت پستانداران جفت‌دار زندگی می‌کنند و این مناطق تنها شامل استرالیا و جزایر اطرافش به همراه آمریکای جنوبی هستند. چنین محدودیت جغرافیایی آن‌ها را در برابر تهدیدهای بیرونی بسیار آسیب‌پذیر کرده‌است. برای نمونه، پژوهش‌گران بر این باورند که گرمایش جهانی و دگرگونی‌های اقلیمی در برزیل باعث از میان رفتن محیط زندگی مطلوب برای گونه‌های جانوری کیسه‌دار شده‌است. عوامل انسانی که حیات کیسه‌داران را در دو منطقه عمده زندگیشان در جهان تهدید می‌کنند عبارتند از نابود کردن جنگل‌ها برای آماده‌سازی به منظور کاشت، آبیاری بیش از حد (غرقابی کردن) زمین‌ها و شور شدن خاک، چرای دام در جنگل‌ها و مراتع، آتش‌سوزی، معرفی گونه‌های مهاجم، بیمار شدن توسط عوامل انسانی، و شکار بی‌رویه است. شواهدی در دست نیست که نشان دهند در طول تاریخ بیماری توانسته نسل هیچ‌یک از پستانداران استرالیا را منقرض کند؛ اگرچه بیماری‌هایی چون تومور صورتی شیطان‌های تاسمانی جمعیتشان را به شدت کم کرده‌است. به همین شکل، به نظر نمی‌رسد شکار توسط اروپاییان مهاجر به استرالیا نقش مهمی در کاهش جمعیت کیسه‌داران این قاره داشته باشد. معرفی گونه‌های نابومی از جمله مهم‌ترین عوامل تأثیرگذاری بر جمعیت کیسه‌داران و پوشش گیاهی استرالیا بوده‌است. برای نمونه خرگوش‌ها عامل کاهش پوشش گیاهی در مناطق خشک استرالیا بوده‌اند. جانوران مهاجمی چون دینگو و گربه رمیده و روباه قرمز از بیرون استرالیا به این منطقه معرفی شدند. دینگو تاریخچه‌ای ۳٬۰۰۰ تا ۸٬۰۰۰ ساله دارد، ولی دو تای دیگر به نسبت جدید هستند. روباه‌های قرمز توانایی بالایی در شکار پستانداران کوچکتر دارند و وجود آن‌ها در یک منطقه می‌تواند بالقوه باعث انقراض کیسه‌داران ریزجثه آن ناحیه شود. یادداشت‌ها پانویس منابع برای مطالعه بیشتر پیوند به بیرون Metatheria: Marsupial Mammals در تارنمای تنوع جانوری تصاویری از کیسه‌داران جهان، در Project Noah کیسه‌داران جانداران پدیدآمده در پالئوسن جانداران پدیدآمده در پالئوسن و هنوز منقرض‌نشده
5865
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%AA
وامبت
وامبت ها(تمپلتُن ها) پستانداران کیسه داری با پاهای کوتاه هستند که نزدیک‌ترین خویشاوند آن‌ها کوآلا است. اما وامبت‌ها، برخلاف کوآلاها، فقط بر روی زمین زندگی می‌کنند و نقب می‌زنند. هر وامبت معمولی، چندین نقب دارد که ممکن است وامبت‌های دیگر را در آن شریک کند؛ اما هر وامبت در منطقه مخصوص خودش غذا می‌خورد. وامبت‌ها، شب‌ها فعالیت می‌کنند و برای خوردن علف یا ریشه درختان و بوته‌ها بیرون می‌آیند. آن‌ها ممکن است برای یافتن غذا، مجبور باشند چند کیلومتر راه بروند. وامبت‌ها در ۳ گونه مختلف دسته‌بندی می‌شوند. آن‌ها تنها یک بچه به دنیا می‌آورند که دوره زندگی این بچه در کیسه، حدود ۶ ماه است. بچه تا حدود ۱۱ ماه یا بیشتر، پیش مادرش می‌ماند. شرایط فیزیکی طول سر و بدن وامبت‌ها، تا ۱۱۵ سانتیمتر و وزن آن‌ها تا ۳۹ کیلوگرم می‌رسد. پوست قسمت عقب بدن وامبت‌ها بسیار ضخیم است و به همین دلیل آن‌ها در هنگام حمله دشمن، پشت خود را به طرف مهاجم می‌گیرند (در حالت دفاعی با پاهای عقب خود نیز به مهاجم ضربه می‌زنند). طول عمر وامبت‌ها، در طبیعت ۱۵ سال و در اسارت ۲۰ تا ۳۰ سال می‌باشد. طولانی‌ترین عمر ثبت شده ۳۴ سال بوده‌است. مدفوع این حیوان به شکل مکعب مربع است و با مدفوع خود، قلمروشان را مشخص می‌کنند همچنین مربعی و صاف بودن آن به جای دایره‌ای بودن، باعث می‌شود تا مدفوع در منطقه موردنظر خود باقی بماند. پراکندگی وامبت‌ها مانند کوآلاها، در استرالیا دیده می‌شوند و محل زندگی آن‌ها ایالت‌های آدلاید، نیو ساوت ولز، تاسمانی، ویکتوریا و چمنزارهای سیدنی و ملبورن است. حفاظت تمامی گونه‌های وامبت‌ها در تمام ایالت‌ها تحت محافظت هستند. وامبت بینی مودار شمالی در خطر انقراض است و فقط در دو منطقه از ایالت کوینزلند دو جمعیت وحشی از آن باقی مانده است. بیشترین خطری که این موجودات را تهدید می‌کند جمعیت کم آنها، شکار توسط سگهای وحشی، رقابت برای غذا به دلیل چرای بی‌رویه گاو و گوسفند و بیماری‌ها می‌باشد. رده‌بندی تیره وامبتیان سرده وامبت‌ها وامبت معمولی، Vombatus ursinus سرده وامبت بینی‌مودار وامبت بینی‌مودار جنوبی، Lasiorhinus latifrons وامبت بینی‌مودار شمالی،Lasiorhinus krefftii سرده †Rhizophascolomus سرده †Phascolonus سرده †Warendja سرده †Ramasayia نگارخانه پانویس منابع دانشنامه آکسفورد زیاگان استرالیا کیسه‌داران کیسه‌داران استرالیا جانداران پدیدآمده در میوسن جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده وامبت‌سانان تیره‌های پستانداران
5866
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C
والابی
والابیها کانگوروهای کوچکی هستند از گونه درازپایان (Macropodidae) که در استرالیا، زلاند نو و گینه نو زندگی می‌کنند. آنها دارای انواع گوناگونی هستند اما بیشتر به اندازه خرگوش هستند. طول بدن آنها 700 میلیمتر است، هرچند انواع یک‌متری آنها نیز دیده شده‌اند. والابی‌ها بیشتر علفخوار بوده و خود نیز غذای سایر حیوانات گوشتخوار هستند. دشمنان طبیعی آنها عبارت‌اند از: عقاب و دینگو همچنین برخی از انسان‌ها آنها را به خاطر پوست زیبایشان شکار می‌کنند. گونه ها سرده درازپاها والابی چابک, Macropus agilis والابی سیاه‌خط, Macropus dorsalis والابی گردن‌قرمز, Macropus rufogriseus والابی پارما, Macropus parma (rediscovered, thought extinct for 100 years) والابی تامار, Macropus eugenii والابی خاکستری, Macropus greyii (انقراض) والابی قلمویی غربی, Macropus irma والابی دم‌شلاقی, Macropus parryiسرده والابی صخره والابی صخره پالم آیلند, Petrogale assimilis والابی صخره پهلوسیاه, Petrogale lateralis والابی صخره دم‌قلمویی, Petrogale penicillata والابی صخره دماغه یورک, Petrogale coenensis والابی صخره گادمن, Petrogale godmani والابی صخره هربرت, Petrogale herberti والابی صخره ماریبا, Petrogale mareeba مونجون, Petrogale burbidgei والابی صخره مونت کلارو, Petrogale sharmani والابی صخره کوتوله, Petrogale concinna والابی صخره پراسپرین, Petrogale persephone والابی صخره گردن‌بنفش, Petrogale purpureicollis والابی صخره روتشیلد, Petrogale rothschildi والابی صخره کوتاه‌گوش, Petrogale brachyotis والابی صخره بی‌پیرایه, Petrogale inornata کانگوروی پازرد, Petrogale xanthopus سرده والابی خرگوشی نواردار والابی خرگوشی نواردار, Lagostrophus fasciatus والابی خرگوشی شرقی, Lagorchestes leporides (انقراض) والابی خرگوشی دریاچه ماکای, Lagorchestes asomatus (انقراض) والابی خرگوشی روفوس, Lagorchestes hirsutus سرده Dorcopsis Black dorcopsis, Dorcopsis atrata Brown dorcopsis, Dorcopsis muelleri Gray dorcopsis, Dorcopsis luctuosa White-striped dorcopsis, Dorcopsis hageni سرده والابی دم‌سوزنی والابی دم‌سوزنی افساردار, Onychogalea fraenata والابی دم‌سوزنی کرس‌سنت, Onychogalea lunata (انقراض) والابی دم‌سوزنی شمالی, Onychogalea unguifera سرده فیلاندر فیلاندر براون, Thylogale browni فیلاندر کالابی, Thylogale calabyi فیلاندر سربی, Thylogale brunii فیلاندر کوهستان, Thylogale lanatus فیلاندر پا-سرخ, Thylogale stigmatica فیلاندر گردن‌قرمز, Thylogale thetis فیلاندر تاسمانی, Thylogale billardierii سرده Dorcopsulus Macleay's dorcopsis, Dorcopsulus macleayi سرده والابی مرداب والابی مرداب یا والابی سیاه, Wallabia bicolor درازپایان زیاگان استرالیا کیسه‌داران استرالیا کیسه‌داران نام‌های رایج پستانداران
5867
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B4%20%DA%A9%D9%88%D8%B1%20%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D9%87%E2%80%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1
موش کور کیسه‌دار
موش کور کیسه‌دار جانوری کوچک است که دارای پوستی نرم و ابریشمی است، این پوست زیبا درخششی مخملی دارد که رنگ آن از زرد روشن است تا زرد طلایی کیسه این جانور رو به بالا است تا خاک در آن وارد نشود. خوراک این جانور را کرمهای خاکی و حشرات تشکیل می‌دهند. پانویس منابع پستانداران استرالیای غربی کیسه‌داران سرده‌های پستانداران
5868
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%DA%AF%20%D8%AA%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C
گرگ تاسمانی
گرگ تاسمانی یا ببر تاسمانی (نام علمی: Thylacinus cynocephalus به یونانی کیسه‌دار سَگ‌سر). پستاندار کیسه‌دار گوشت‌خوار بومی جزیره تاسمانی، سرزمین اصلی استرالیا و پاپوآ گینه نو بود که در قرن بیستم منقرض شد. این حیوان بزرگ‌ترین گونهٔ شناخته‌شده گوشتخوار از فُرورده کیسه‌داران در عصر هولوسن محسوب می‌شد. گرگ تاسمانی پیش از ورود اروپائیان به استرالیا در جزیرهٔ اصلی بسیار کمیاب بود یا به‌کلی منقرض شده بود، اما در تاسمانی در کنار چندین گونه بومی دیگر به حیات خود ادامه می‌داد. شکار بی‌رویه این حیوان که با پاداش‌های دامداران همراه بود، دلیل اصلی انقراض این گونه دانسته می‌شود. شیوع نوعی بیماری شبیه به هاری، ورود سگ‌ها، انقراض همزمان گونه‌های شکار این جانور و تخریب زیستگاه آن از سوی انسان نیز از دلایل دیگر انقراض این حیوان به حساب می‌آید. آخرین گرگ تاسمانی شناخته شده در سال ۱۹۳۳ در جزیرهٔ تاسمانی زنده‌گیری شد و در سال ۱۹۳۶ در باغ وحش هوبرت جان سپرد. پس از آن تا دههٔ ۱۹۶۰ گزارش‌های تأیید نشده متعدد از مشاهده این جانور و کشف ردپاهایی که احتمالاً متعلق به گرگ تاسمانی بودند، احتمال بقای این حیوان را قوت می‌بخشیدند تا اینکه در سال ۱۹۸۶ با گذشت ۵۰ سال از مرگ آخرین بازمانده قطعی این گونه انقراض آن رسمیت یافت. ولی دانشمندان با استفاده از دی‌ان‌ای موجود در نمونه‌ای که از سال ۱۸۶۶ در الکل باقی‌مانده سعی دارند که این موجود را دوباره متولد کنند. این حیوان همچون ببر کمری راه راه دارد و چهره‌ای همچون گرگ دارد که به همین علت این دو نام را به خود گرفته‌است، شکارچی رأس هرم غذایی بود. البته به عنوان یک حیوان کیسه‌دار خویشاوند نزدیک این دو پستاندارِ جُفت‌دار نبود ولی با توجه به فرگشت همگرا شباهت‌هایی با این حیوانات پیدا کرده بود. ویژگی‌های جسمی ارتفاع این حیوان ۶۰ سانتی‌متر، درازای آن‌ها ۱۲۵ سانتی‌متر و دُم آن‌ها ۵۰ سانتی‌متر بود. وزن آن‌ها ۳۰ کیلوگرم بوده و از پرندگان و پستانداران کوچک تغذیه می‌کردند. رنگ آن‌ها از زرد متمایل به قهوه‌ای تا خاکستری متغیر بوده‌است و در قسمت پشت دارای خطوط راه راه سیاه شبیه به ببر بودند که به تعداد ۱۵ تا ۲۰ عدد از شانه تا دم کشیده شده بود. سر بزرگ آن‌ها شبیه به گرگ و سگ بود، و دم کوتاهی داشتند. همچنین پاها به نسبت کوچک بودند. موهای بدن کوتاه و در حدود ۱۵ میلی‌متر طول داشتند. به‌طور معمول ماده‌ها کمی از نرها کوچک‌تر بودند اما برخلاف اکثر کیسه‌داران هر دو جنس دارای کیسه بودند. کیسهٔ جنس نر برای محافظت از آلت جنسی کاربرد داشت. فرگشت اجداد گرگ‌های تاسمانی امروزی حدود ۴ میلیون سال پیش پدیدار شدند. پیدایش گونه‌های خانوادهٔ کیسه‌گرگان (Thylacinidae) به ابتدای دوران میوسن برمی‌گردد. اکثر گونه‌های این خانواده از نمونهٔ اخیر کوچک‌تر بودند، به جز کیسه‌گرگ نیرومند (Thylacinus potens) که در اواخر دوران میوسین ظاهر شد. و در اندازهٔ گرگ‌ها بود. گرگ تاسمانی امروزی در اواخر دوران پلیستوسن و اوایل دوران هولوسین پدیدار شد. (با این حال هیچ وقت در کل محل سکونت خود پخش نشدند) انقراض در سرزمین اصلی استرالیا از حدود ۲٬۰۰۰ سال پیش این حیوان در سرزمین اصلی استرالیا و کمی پیش‌تر در گینهٔ نو منقرض شده بود. با توجه به پژوهش‌های دانشگاه سیدنی، علل انقراض این حیوان را می‌توان موارد زیر دانست: این گمان وجود دارد که با ورود دینگو به سرزمین اصلی استرالیا، ۳ حیوان گرگ تاسمانی، شیطان تاسمانی و چارخو تاسمانی در سرزمین اصلی استرالیا منقرض شده باشند. احتمالاً گرگ تاسمانی و شیطان تاسمانی به عنوان رقیب دینگو، و مرغ تاسمانی به عنوان شکار، به همین علت بود که در نبود دینگو این حیوانات توانستند در تاسمانی زندگی کنند.با این حال این فرضیه در ابتدا دچار مشکلاتی بود مثلاً اینکه دینگو در روز شکار می‌کند اما گرگ تاسمانی در شب و همچنین گرگ تاسمانی ساختاراسکلتی وعضله‌ای به مراتب قدرتمندتری داشت که می‌توانست در نبردهای تن به تن مفید باشد. تحقیقات اخیر روی جمجمهٔ دینگو و گرگ تاسمانی همچنین نشان داده‌است که با وجود ضعیف‌تر بودن گاز دینگو اما جمجمهٔ وی استحکام و مقاومت بیشتری داشته و این امکان را به این حیوان می‌دهد و می‌داد که در رویارویی مستقیم مقابل جانوری حتی بزرگ‌تر از گرگ تاسمانی پیروز بشود. رژیم غذایی دینگو نیز متنوع‌تر از گرگ تاسمانی بوده و این امکان را به این حیوان می‌دهد که از منابع بیشتری تغذیه کند.همچنین شواهدی در دست می‌باشد که در حدود ۴٬۰۰۰ سال پیش انسان با پیشرفت در شیوه‌های شکاری نیز به عنوان رقیب با این حیوان عمل می‌کرده‌است. انقراض در تاسمانی با ورود اروپاییان و سکونت در این جزیره در سده‌های ۱۸ و ۱۹ میلادی به‌ویژه با تراکم این سکونتگاه‌ها در شمال جزیره برخوردها با گرگ تاسمانی تشدید شد. این حیوانات به زودی آغاز به حمله به گوسفندان کردند. برای همین در سال ۱۸۳۰ شرکت ون دایمنز جایزه‌ای برای کشتن این حیوان تعیین کرد، در سال ۱۸۸۸ هم دولت محلی تاسمانی برای هر گرگ تاسمانی بزرگ‌سال مبلغ ۱ پوند و برای هر توله مبلغ ۲۲ شلینگ پرداخت می‌کرد. نگارخانه جستارهای وابسته شیطان تاسمانی مرغ تاسمانی تاسمانی پانویس پیوند به بیرون فیلم‌هایی سیاه و سفید از گرگ تاسمانی منابع ۱. سازمان پارک‌های تاسمانی انقراض هولوسن پستانداران تاسمانی پستانداران توصیف‌شده در ۱۸۰۸ (میلادی) پستانداران گینه نو پستانداران منقرض‌شده از ۱۵۰۰ (میلادی) پستانداران منقرض‌شده استرالیا جانداران پدیدآمده در پلیستوسن جانوران بزرگ استرالیا جانوران منقرض‌شده ستبردم‌سانان شکارگران اوج فهرست سرخ IUCN از گونه‌های منقرض‌شده کیسه‌داران استرالیا کیسه‌داران گوشت‌خوار کیسه‌داران منقرض‌شده گونه‌های منقرض‌شده از فعالیت‌های انسانی
5870
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%88%D8%A2%D9%84%D8%A7
کوآلا
کوآلا جانوری گیاه‌خوار و کیسه‌دار و بومی استرالیا است. نزدیک‌ترین جانور به کوآلا از نظر ظاهر وامبَت است. آنها روزها روی شاخه‌های پهن اکالیپتوس می‌خوابند و بچه‌هایشان را هم همان‌جا به‌دنیا می‌آورند. کوآلاها از برگ‌های اکالیپتوس تغذیه می‌کنند و این رژیم غذایی انرژی اندکی را در اختیار آنها قرار می‌دهد. به‌همین دلیل این جانور ساعت‌های طولانی را بر روی شاخه‌های درخت می‌خوابد که به ۲۰ ساعت در روز نیز می‌رسد. سال ۲۰۱۹ تعداد بسیار زیادی کوآلا در آتش‌سوزی جنگل‌های استرالیا سوختند و از بین رفتند. نام کوآلا در زبان بومیان استرالیا به‌معنی «آب‌ننوش» است؛ زیرا این جانوران رطوبت را از خوردن برگ دریافت می‌کنند و به ندرت آب می‌نوشند. تغذیه کوآلاها فقط در جنگل‌های اُکالیپتوس استرالیا زندگی می‌کنند. آنها هر شب با دست‌های پرقدرتشان شاخه‌ها را می‌گیرند و شاخه به شاخه برگ‌های سخت اکالیپتوس را می‌خورند. آنها هر روز میانگین ۳۰۰ تا ۴۰۰ گرم برگ اکالیپتوس می‌خورند. آنها به‌علت خوردن برگ‌های اکالیپتوس همیشه بوی این برگ را می‌دهند. هیچ جانور دیگری جز کوآلا نمی‌تواند برگ‌های سخت اکالیپتوس را بخورد. کوآلای مادر پس از ۶ ماهگی و به منظور گذران رژیم غذایی فرزندش از شیر به گیاه اکالیپتوس، نوع ویژه‌ای از مدفوعش را به‌عنوان غذا به او می‌دهد. باکتری‌هایی در دستگاه گوارشی این پستاندار وجود دارند که به آنها کمک می‌کنند رشته‌های سلولزی موجود در برگ اکالیپتوس را بشکنند. در هنگام گذار از شیر مادر به تغذیه اکالیپتوسی، مادر نخست با کمک آن مدفوع و در طی یک ماه، به فرزند خود میکروارگانیسم‌های مورد نیاز برای هضم گیاه را می‌خوراند. پس از آنکه بدن فرزند پروتئین‌های مورد نیاز برای هضم را به‌دست آورد، تغذیه اصلی با برگ اکالیپتوس آغاز می‌شود. پانویس منابع پستانداران استرالیای جنوبی پستانداران توصیف‌شده در ۱۸۱۷ (میلادی) پستانداران کوئینزلند پستانداران گیاه‌خوار پستانداران نیو ساوت ولز پستانداران ویکتوریا (استرالیا) جانوران گیاه‌خوار سنگواره‌های زنده گیاه‌خواران چنگال‌دار فهرست سرخ IUCN از گونه‌های آسیب‌پذیر فهرست سرخ IUCN از گونه‌های کمترین نگرانی کوآلاها کیسه‌داران استرالیا وامبت‌سانان
5872
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D9%87%20%D9%86%D9%88%D8%A8%D9%84
جایزه نوبل
جایزه نوبل معتبرترین جایزه‌ای است که در حوزه‌های علمی به یک دانشمند تعلق می‌گیرد. جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت کارخانه‌دار و شیمی‌دان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت می‌شناسند، پایه‌گذاری شد. در سال ۱۹۰۱ (میلادی)، نخستین جوایز این بنیاد داده شدند. طبق وصیت وی، پنج جایزه به‌طور سالانه در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات، اقتصاد و صلح به افرادی تعلق می‌گیرد که بیشترین خدمت را به مردم کرده باشند. اگرچه وصیت‌نامه نوبل، بنیان‌گذار این جوایز بود اما طرح او کامل نبود و به دلیل پاره‌ای موانع ۵ سال طول کشید تا بنیاد نوبل تأسیس شود. در ۱۰ دسامبر سال ۱۹۰۱ نخستین جوایز نوبل اهدا شد. ششمین جایزه یعنی جایزه یادبود نوبل علوم اقتصادی نیز در سال ۱۹۶۸ میلادی، توسط بانک مرکزی سوئد پایه‌گذاری شد که البته در لیست جوایز مرتبط با بنیاد نوبل جایی ندارد. نقدهای زیادی نسبت به نبود جایزه ای در رشتهٔ ریاضیات است. دلیل آن با استناد به وصیت نامهٔ نوبل این است که جوایز به کسانی تعلق می‌گیرد که با استفاده از تئوری و پژوهششان به خلق خدمت کرده باشند اما رشتهٔ ریاضیات به‌طور مستقیم خدمتی به مردم ارائه نمی‌کند. در سال ۱۹۶۸ بانک مرکزی سوئد (Sveriges Riksbank) جایزه یادبود نوبل علوم اقتصادی را به یاد آلفرد نوبل پایه‌گذاری کرد. اساس این جایزه، کمک‌های مالی بانک مرکزی سوئد به مناسبت سیصدمین سالگرد تأسیس بانک به بنیاد نوبل در سال ۱۹۶۸ است. اولین جوایز نوبل علوم اقتصاد در سال ۱۹۶۹ به راگنار فریش و یان تینبرگن اهدا شد. اعطا جایزه نوبل علوم اقتصاد توسط فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد (در استکهلم، سوئد) و طبق همان اصولی که برای جوایز نوبل از سال ۱۹۰۱ وجود داشته، انجام می‌شود. با این حال، این جایزه جزو جوایز نوبل به حساب نمی‌آید؛ از آنجا که بخشی از جوایز پنجگانه نوبل که برپایه وصیت آلفرد نوبل در سال ۱۸۹۵ پایه‌گذاری شد، نیست. فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد، اهداء جایزه نوبل شیمی، جایزه نوبل فیزیک و جایزه یادبود نوبل علوم اقتصاد بانک مرکزی سوئد را بر عهده دارد؛ اعطاء جوایز نوبل فیزیولوژی و پزشکی بر عهده مجمع نوبل در موسسه کارولینسکای سوئد می‌باشد؛ آکادمی سوئد جایزه نوبل ادبیات را اعطا می‌کند و هیئت نوبل نروژ جایزه صلح نوبل را اهدا می‌کند. بین سالهای ۱۹۰۱ و ۲۰۱۹، جوایز نوبل (و جوایز نوبل علوم اقتصاد از سال ۱۹۶۹ به بعد) ۵۹۷ بار به ۹۵۰ شخص و سازمان اعطا شد؛ که برخی از افراد بیش از یک بار جایزه گرفتند. در مجموع این تعداد شامل ۲۷ سازمان و ۹۰۸ شخص مجزا می‌شود. مراسم اهدای جوایز نوبل سالانه در استکهلم سوئد برگزار می‌شود (به استثنای مراسم جایزه صلح نوبل، که در شهر اُسلو در کشور نروژ برگزار می‌شود). هر برنده (معروف به جایزه دار)، مدال طلا، لوح و مبلغی پول به تصمیم بنیاد نوبل دریافت می‌کند. (از سال ۲۰۲۰، هر جایزه به مبلغ ۹٬۰۰۰٬۰۰۰ کرون، یا ۹۳۵٬۳۶۶ دلار آمریکا، ۸۴۸٬۶۷۸ یورو، یا ۷۱۶٬۲۲۴ پوند ارزش دارد) مدال‌های جایزه نوبل تا پیش از سال ۱۹۸۰ میلادی با طلای ۲۳ عیار ساخته می‌شدند و از آن سال به بعد در ساخت آنها از الکتروم ۱۸ عیار به همراه روکش طلای ۲۴ عیار استفاده شد. این جایزه پس از مرگ افراد اهدا نمی‌شود. اما اگر شخصی برنده شود و قبل از دریافت جوایز فوت کند، باز ممکن است جایزه اعطا شود. جوایز در بین افراد بیش از سه نفر تقسیم نمی‌شود، درحالیکه جایزه صلح نوبل را می‌توان به سازمانهای دارای افراد بیش از سه نفر اهدا کرد. تاریخچه آلفرد نوبل شیمیدان، مهندس و مخترع بود که در ۲۱ اکتبر ۱۸۳۳ در شهر استکهلم پایتخت کشور سوئد، در خانواده ای که بیشتر اعضای آن مهندس بودند چشم به جهان گشود. در سال ۱۸۹۴، نوبل کارخانه ذوب آهن بوفورز (Bofors) را خریداری کرد که به یکی از بزرگ‌ترین کارخانه‌های صنایع نظامی تبدیل شد. اختراع دیگر نوبل باروت بی‌دود بالستیت است که این اختراع پیشرانه بسیاری از مواد منفجره نظامی بدون دود، به ویژه باروت کوردیت بی‌دود انگلیسی بود. در نتیجهٔ ادعاهای ثبت اختراع خود، نوبل سرانجام درگیر دعوی نقض حق ثبت اختراع در مورد کوردیت شد. نوبل در طول زندگی خود ثروت هنگفتی را به دست آورد، بیشتر ثروت وی از ۳۵۵ اختراع او حاصل شد که دینامیت مشهورترین آن هاست. در سال ۱۸۸۸، نوبل پس از خواندن آگهی ترحیم خود در یک روزنامه فرانسوی، با عنوان تاجر مرگ مرده‌است، مات و مبهوت ماند. در واقع این برادر آلفرد، لودویگ بود که فوت شده بود. آگهی ترحیم، هشت سال زودتر چاپ شده بود. آگهی، نوبل را مشوش کرد و باعث نگرانی او این دربارهٔ شد که بعد از مرگ، از او چگونه یاد خواهد شد. این موضوع به او الهام داد تا وصیت خود را تغییر دهد. روز ۱۰ دسامبر ۱۸۹۶، آلفرد نوبل در ۶۳ سالگی در ویلای خود در شهر سن ریمو کشور ایتالیا بر اثر خونریزی مغزی درگذشت. نوبل در طول زندگی خود چندین وصیت نامه نوشت. او وصیت نامه نهایی خود را یک سال قبل از مرگش در تاریخ ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵در باشگاه سوئد-نروژ پاریس امضا کرد. در کمال تعجب، در آخرین وصیت نوبل مشخص شده‌است که از ثروت او برای اعطای جوایز به افرادی که در سالهای آینده در رشته‌های فیزیک، شیمی، فیزیولوژی یا پزشکی، ادبیات و صلح برای بشریت بهترین بهره‌ها را به ارمغان می‌آورند، استفاده شود. نوبل ۹۴ درصد از کل ثروت خود، یعنی ۳۱ میلیون کرون (حدودا ۱۸۶ میلیون دلار آمریکا، یا ۱۵۰ میلیون یورو در سال ۲۰۰۸)، را به پایه‌گذاری اهدای پنج جایزه نوبل اختصاص داد. به دلیل وجود شک و تردید پیرامون وصیت‌نامه، استورتینگ (قوه مقننه عالی کشور نروژ) تا تاریخ ۲۶ آوریل ۱۸۹۷ آن را تصویب نکرد. مجریان وصیت نامه، راگنار سولمان و رادولف لیلیِکوئیست، بنیاد نوبل را تشکیل دادند تا از ثروت نوبل محافظت کرده و مراسم اعطای جوایز را بنیان‌گذاری کنند. طبق دستورالعمل‌های نوبل، هیئت نوبل نروژ برای اعطای جایزه صلح تأسیس شد که اعضای آن اندکی پس از تأیید وصیت نامه در آوریل ۱۸۹۷ مشخص شدند. پس از آن، به زودی، دیگر سازمان‌های اهدا کننده جوایز تعیین شدند. در ۷ ژوئن مؤسسه کارولینسکا، ۹ ژوئن آکادمی سوئد و در ۱۱ ژوئن فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد معرفی شدند. بنیاد نوبل در مورد آیین‌نامه نحوه اعطای جوایز به توافق رسید و در سال ۱۹۰۰، اساسنامه تازه نوشته شده بنیاد نوبل توسط پادشاه اسکار دوم اعلان شد. در سال ۱۹۰۵، اتحادیه خصوصی بین سوئد و نروژ منحل شد. هیئت‌های مخصوص چهار هیئت مخصوص اعطاء جایزه که تحت اساسنامه بنیاد نوبل فعالیت می‌کنند عبارت‌اند از: فیزیک و شیمی فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد که وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته‌های فیزیک و شیمی را برعهده دارد. اقتصاد فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد وظیفه انتخاب برنده «جایزه علوم اقتصادی بانک مرکزی سوئد به یاد آلفرد نوبل» که به جایزه نوبل اقتصاد شناخته می‌شود را نیز برعهده دارد. ادبیات آکادمی سوئد وظیفه انتخاب برنده جایزه نوبل در رشته ادبیات را برعهده دارد. فیزیولوژی و پزشکی انستیتوی کارولینسکا وظیفه گزینش برنده جایزه نوبل در رشته فیزیولوژی و پزشکی را برعهده دارد. صلح کمیته نوبل نروژ وابسته به استورتینگ (پارلمان نروژ) (برای جایزه صلح). کمیته‌های تخصصی ضمناً پنج کمیته نوبل (از جمله کمیته نروژی برای جایزه صلح) برای توزیع یکی از جوایز مطالعه می‌کنند. به‌علاوه چهار مؤسسه نوبل هر یک برای یکی از چهار جایزه نام‌برده فعالیت می‌کنند. کمیته‌های پنجگانه نوبل هریک سه تا پنج عضو دارند که توسط هیئت مربوط تعیین می‌شوند. کسی نمی‌تواند خود را نامزد دریافت جایزه نوبل کند. کسانی‌که می‌توانند معرف نامزدهای جوائز نوبل باشند: برندگان سابق جوائز نوبل (در رشته مخصوص خود) اعضاء هیئت اعطاء جوایز و اعضاء کمیته‌های نوبل (در رشته مخصوص خود) استادان برجسته دانشگاه و آن‌هایی که توسط اعطاء کنندگان جوایز انتخاب می‌شوند. ناشر اثر نامزد. (در مورد ادبیات) اعضاء پاره‌ای از سازمان‌های پارلمانی یا حقوقی بین‌المللی (برای جایزه صلح) اعضاء پارلمان‌ها و کابینه‌ها (برای جایزه صلح). چگونگی انتخاب برنده در آغاز، کسانی که صلاحیت معرفی نامزد دارند فهرست نامزدهای خود را تا تاریخ یکم فوریه همان سال میلادی ارائه می‌دهند. البته، اعضای کمیته نوبل خود زمان بیشتری برای معرفی نامزدهای خود دارند. سپس کمیته نوبل نروژ با بررسی فهرست نامزدها و فهرست کوتاه‌تری شامل ۲۰ تا ۳۰ نفر از میان آن‌ها انتخاب می‌کند. در گام بعد گروهی از مشاوران نروژی و بین‌المللی گزارش‌هایی دربارهٔ نامزدهای لیست نهایی ارائه می‌دهند که اعضای کمیته نروژی با استفاده از این گزارش‌ها و دیگر مستندات تعداد نامزدها را به چند نفر می‌رسانند. تصمیم دربارهٔ برنده نهایی در آخرین جلسه کمیته گرفته می‌شود که معمولاً در اواخر ماه سپتامبر یا اوایل اکتبر برگزار می‌شود. اگر اعضا به اجماع نرسند، رأی اکثریت به حساب می‌آید. جشن‌های اهدای جوایز کمیته‌ها و مؤسساتی که جزو هیئت انتخاب جوایز هستند، اغلب نام برندگان را در ماه اکتبر اعلام می‌کنند. این جوایز در یک مراسم رسمی که در ۱۰ دسامبر، یعنی سالگرد درگذشت آلفرد نوبل برگزار می‌شود، به برندگان اهدا می‌شود. مراسم جایزهٔ صلح نوبل از ۱۹۰۵ تا ۱۹۴۶ در مؤسسهٔ نوبل نروژ، پس از آن در ابتدا در دانشگاه اسلو، و از سال ۱۹۹۰ در عمارت شهرداری اسلو برگزار شده‌است. سایر مراسم‌های اهدای جوایز از سال ۲۰۰۵ در تالار کنسرت استکهلم برگزار شده‌اند. هر سال هر یک از جوایز حداکثر به سه نفر اهدا می‌شود. هر جایزه عبارت است از یک مدال طلا، یک دیپلم افتخار، و مبلغی پول. در حال حاضر، مبلغ اهدایی در حدود ۱۰ میلیون کرون سوئد (اندکی بیش از یک میلیون یورو یا ۱٫۳ میلیون دلار آمریکا) است. اصولاً اهدای این مبلغ با این هدف صورت گرفته که برندگان نوبل، به دور از فشار تأمین هزینه‌ها، به کار و پژوهش ادامه دهند. اما واقعیت این است که بسیاری از برندگان، پیش از دریافت این مبلغ بازنشسته می‌شوند. اگر در یک گروه دو نفر برنده شوند، مبلغ یادشده میان دو نفر نصف می‌شود. اگر شمار برندگان سه نفر باشد، کمیتهٔ اهدای جوایز مختار است که این مبلغ را به‌طور برابر میان سه نفر تقسیم کند یا اینکه به یک از برندگان یک‌دوم و به هریک از دو نفرِ دیگر یک‌چهارم مبلغ مذکور را اهدا کند. معمولاً دریافت‌کنندگان این مبلغ، آن را برای اهداف علمی، فرهنگی، یا انسان‌دوستانه وقف می‌کنند. از سال ۱۹۰۲، پادشاه سوئد، به‌جز جایزهٔ صلح نوبل، رسماً کلیهٔ جوایز را در استکهلم اهدا کرده‌است. پادشاه اسکار دوم، در ابتدا با اهدای جوایز بزرگ ملی به خارجی‌ها مخالف بود. اما گفته می‌شود پس از آنکه به ارزش تبلیغاتیِ این جوایز برای کشورش پی برد، نظرش عوض شد. نخستین جایزهٔ صلح نوبل در سال ۱۹۰۱ توسط رئیس مجلس نروژ اهدا شد تا اینکه در سال ۱۹۰۴ کمیتهٔ نوبل نروژ تشکیل شد. پنج عضو این کمیته توسط استورتینگه (پارلمان نروژ) گمارده می‌شوند و انجام امور مقدماتیِ مربوط به داوری و نیز اهدای جایزهٔ صلح نوبل بر عهدهٔ این کمیته است. اعضای این کمیته مستقل هستند و به قانون‌گذاران پاسخگو نیستند. اعضای دولت نروژ حق عضویت در این کمیته را ندارند. وصیت نوبل پایه‌گذاری جوایز نوبل در پی وصیت آلفرد نوبل شیمی‌دان، کارآفرین سوئدی و مخترع دینامیت صورت گرفت. آلفرد نوبل در طول زندگی‌اش چندین وصیت‌نامه نوشت. آخرین وصیت‌نامه وی در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ اندکی بیش از یکسال قبل از مرگش نوشته شد. او در ۲۷ نوامبر سال ۱۸۹۵ وصیت‌نامه مذکور را در باشگاه سوئد-نروژ پاریس امضا کرد. اختراع نوبل مستقیماً در ساخت مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفت و او از استفاده نظامی از اختراعش به شدت ناراحت بود. گفته می‌شود در آن زمان، یک روزنامه فرانسوی به مناسبت مرگ لودویگ برادر نوبل، به اشتباه یک اعلامیه‌های درگذشت کودکان را به چاپ رساند و در آن آلفرد نوبل را «سوداگر مرگ» لقب داد؛ نوبل با خواندن این مطلب تصمیم گرفت که آخرین وصیت‌نامه خود را بنویسید. بر اساس این وصیت‌نامه، نوبل ۹۶ درصد از ثروت خود را به پایه‌گذاری مراسم اهدای پنج جایزه اختصاص داد: کلیه دارایی‌های نقدشدنی اینجانب باید صرف امور زیر شود: این سرمایه باید توسط مجریان وصیتنامه اینجانب، برای خرید اوراق بهادار مطمئن سرمایه‌گذاری شود تا از سود آن هر ساله به افرادی که در سال‌های آینده به حال بشریت بهترین بهره‌ها را به ارمغان می‌آورند جوایزی اعطا شود. سود حاصل از سرمایه مذکور باید به پنج قسمت مساوی تقسیم شده و به پنج مورد زیر اختصاص یابد: یک قسمت به شخصی که به مهم‌ترین کشف یا اختراع در زمینه فیزیک دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهم‌ترین کشف یا پیشرفت در زمینه شیمی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهم‌ترین کشف در زمینه فیزیولوژی یا پزشکی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که در عرصه ادبیات باارزش‌ترین اثر را با گرایشی آرمان‌گرایانه خلق کرده باشد؛ و یک قسمت به شخصی که برای ایجاد برادری در میان ملت‌ها و انحلال یا کاهش نیروهای نظامی یا برگزاری یا حمایت از همایش‌های صلح‌طلبانه بزرگ‌ترین و بهترین کار را انجام می‌دهد. جوایز فیزیک و شیمی باید توسط فرهنگستان علوم سوئد؛ جوایز فیزیولوژی و پزشکی توسط مؤسسه کارولین در استکهلم؛ جوایز ادبیات توسط فرهنگستان استکهلم و جوایز قهرمانان صلح توسط کمیته‌ای که توسط استورتینگ انتخاب شده اهدا شوند. خواسته آشکار من این است که در اهدای این جوایز، ملیت شخص مورد توجه قرار نگیرد تا صرفنظر از آنکه او اهل اسکاندیناوی است یا نه، شایسته‌ترین فرد این جایزه را دریافت کند. روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده در مقایسه با سایر جوایز، روند پیشنهاد نامزد و انتخاب برنده جوایز نوبل طولانی و موشکافانه‌است. به همین دلیل است که در گذر سال‌ها، جوایز نوبل به مهم‌ترین و معتبرترین جوایز در نوع خود تبدیل شده‌است. فرم‌هایی که به منزله دعوتنامه‌های شخصی و اختصاصی است، به ۳۰۰۰ شخص منتخب ارسال می‌شوند تا از آن‌ها برای اعلام نامزدی دعوت به عمل آید. برای نمونه بنیاد نوبل اعلام کرده‌است که در مورد جایزه صلح ممکن است افراد زیر نامزد شوند: مهلت دقیق اعلام نامزدی ۳۱ ژانویه است. اعلام نامزدی توسط خود شخص از درجه اعتبار ساقط است. همچنین افرادی که زنده هستند می‌توانند نامزد دریافت این جایزه شوند. بر خلاف بسیاری جوایز دیگر، نامزدهای دریافت جایزه نوبل به‌طور علنی معرفی نشده و هرگز به آن‌ها اعلام نمی‌شود که آن‌ها برای دریافت جایزه مورد نظر هستند. موارد ثبت شده به مدت پنجاه سال مهروموم می‌شوند. پس از پایان مهلت اعلام نامزدی، یک کمیته موارد نامزدی را جمع‌آوری می‌کند تا به فهرست اولیه‌ای که از ۲۰۰ نامزد تشکیل شده برسد. این فهرست برای کارشناسان منتخب در حوزه کار هر یک از نامزدها فرستاده می‌شود تا اینکه فهرست مذکور به ۱۵ نامزد نهایی محدود شود. پس از آن گزارشی را به پیوست نظرات مربوط تهیه می‌کند و آن را به آکادمی یا بر حسب زمینه جایزه به دیگر نهاد مربوط می‌فرستد. برای روشن‌تر شدن حد و اندازه‌ای این موسسات، مجمع جایزه پزشکی ۵۰ عضو دارد. اعضای مؤسسه تشکیل جلسه می‌دهند و برای انتخاب برنده(ها) جایزه رای‌گیری می‌کنند. روند انتخاب برنده نهایی در بین زمینه‌های گوناگون اندکی با هم متفاوت است. برای نمونه در ادبیات به ندرت به بیش از یک نفر جایزه اهدا می‌شود. اما سایر جایزه‌ها معمولاً برای چند نام در نظر گرفته می‌شوند. عدم گزینش نامزدهای درگذشته انتخاب افراد درگذشته به عنوان برنده جایزه مجاز نیست. گاهی با استناد به این واقعیت که برخی افراد که لایق دریافت جایزه نوبل بوده‌اند به خاطر اینکه پیش از مرگشان نامزد دریافت این جایزه نشده‌اند، انتقاداتی صورت گرفته‌است. در دو مورد جایزه نوبل به افراد درگذشته که در هنگام نامزد شدن زنده بوده‌اند اهدا شده‌است. این دو مورد داگ هامرشولد دبیرکل سازمان ملل متحد (۱۹۶۱، جایزه صلح) و اریک آکسل کارلفلدت (۱۹۳۱، ادبیات) هستند که به هر دوی آن‌ها در همان سالی که درگذشتند جایزه اهدا شد. از سال ۱۹۷۴ به بعد، به افراد درگذشته جایزه اهدا نشده‌است. ویلیام ویکری (۱۹۹۶، اقتصاد) پیش از آنکه جایزه را دریافت کند درگذشت و این مسئله پس از آن بود که برنده شدن وی اعلام شده بود. در سال ۲۰۱۱ با وجود اینکه رالف ام اشتاینمن پیش از اعلام نام برندگان نوبل پزشکی درگذشت ولی به عنوان برنده این جایزه معرفی شد. گویا کمیته نوبل نمی‌دانست که وی سه روز قبل درگذشته است. در این مورد استثناء قائل شدند و وارثان او به‌جای وی جایزه را دریافت کردند. انتقادها به اهدای جوایز در طی سال‌ها، افرادی که معتقدند توافقات رسمی و تأیید اسامی از موفقیت‌های واقعی در روند تصمیم‌گیری در مورد اینکه جایزه باید به چه کسی اهدا شود مهم‌تر است جوایز نوبل را مورد انتقاد قرار داده‌اند. جنگ ویتنام یکی از بدترین موارد در ۱۹۷۳رخ داد که در آن هنری کیسینجر و له دوک تو به خاطر بازگرداندن صلح به ویتنام به‌طور مشترک برنده جایزه صلح نوبل شده بودند و این در حالی بود که جنگ ویتنام همچنان ادامه داشت. له دوک تو با این استدلال که صلح هنوز محقق نشده‌است از دریافت جایزه خودداری کرد. ماهاتما گاندی در فاصله سال‌های ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۸، ماهاتما گاندی پنج بار نامزد دریافت جایزه نوبل شد اما هیچ‌گاه جایزه‌ای دریافت نکرد. تحقیقات نشان می‌دهد که مقامات مسئول قصد داشتند در سال ۱۹۴۸جایزه نوبل را به وی اهدا کنند. با این حال وی در همان سال ترور شد. گفته می‌شود کمیته در همان سال برای وی جایزه پس از وفات در نظر گرفت. اما سرانجام این تصمیم را منتفی کرد و در عوض تصمیم گرفت که در آن سال جایزه نوبل را به هیچ‌کس اهدا نکند. محدودیت تعداد دریافت‌کنندگان یکی دیگر از نقاط مورد اختلاف، قوانین سختگیرانه‌ای است که با ارائه هم‌زمان جایزه به بیش از سه نفر مخالفت می‌کند. در مواردی که جایزه برای ارج نهادن به موفقیت کار تیمی که بیشتر از سه نفر است در نظر گرفته می‌شود، ناگزیر یک یا چند نفر از دریافت جایزه محروم می‌شوند. برای نمونه در سال ۲۰۰۲، جایزه‌ای که به دلیل پیشرفت‌های صورت گرفته در زمینه طیف‌سنجی توده‌ای در شیمی پروتئین به کویچی تاناکا و جان فن اهدا شد تلاش‌های فرانس هیلن‌کامپ و مایکل کاراس را از مؤسسه شیمی فیزیک و نظریه‌ای دانشگاه گوته فرانکفورت را به رسمیت نشناخت. عدم ارائه جوایز به اشخاص درگذشته همچنین، قانون عدم ارائه جوایز به اشخاص درگذشته، اغلب موفقیت‌های کسانی را که پیش از دریافت جایزه در پیشبرد آن رویداد علمی خاص همکاری داشته‌اند را به رسمیت نمی‌شناسد. برای نمونه در سال ۱۹۵۳، روزالیند فرانکلین در کشف ساختار دی‌ان‌ای به پیشرفت‌های مهمی رسید/ اما وی در سال ۱۹۵۸ در پی ابتلا به سرطان تخمدان درگذشت و در سال ۱۹۶۲ جایزه نوبل به فرانسیس کریک، جیمز واتسون و موریس ویلکینز (یکی از همکاران فرانکلین) اهدا شد. نوبل شیمی سال ۲۰۰۰ همچنین جایزه نوبل شیمی در سال ۲۰۰۰ برای «کشف و پرورش پلیمرهای آلی رسانا»، اکتشاف پلیمرهای درهم تنیده انتقال شارژی با همان سطح رسانایی بالا، که قبلاً کشف آن توسط ویس و همکاران در گزارش وی در سال ۱۹۶۳ در مورد رسانایی بالای پلی‌پیرول اکسید شده ید دار شده و نیز گزارش قبلی وی در مورد یک ابزار الکترونیکی آلی با رسانایی بالا اعلام شده بود را نادیده گرفت. نوبل فیزیک سال ۲۰۰۵ جایزه نوبل فیزیک در سال ۲۰۰۵ و به ویژه برنده شناختن روی جی. گلوبر و برنده ندانستن ای سی جورج سودارشان انتقادات فراوانی را به همراه آورد. در حالیکه نقل قول‌های ارئه شده در مقاله گلابر در سال ۱۹۶۳ نشان می‌دهند که کار وی از منابع بیشتری بهره برده، اما کاملاً روشن است که مقاله‌های هر دو فیزیکدان، در زمینه نورشناخت کوانتومی و فرضیه همگرایی نور تأثیر بسزایی داشته‌است. در این مورد نیز درگذشت لن ماندل و دان والز که به پیشبرد موارد مذکور کمک‌های فراوانی کرده بودند، باعث شد این دانشمندان نیز از گردونه حذف شوند. نبود جایزهٔ ریاضیات فرضیه‌های فراوانی برای اینکه چرا نوبل برای ریاضیات جایزه‌ای در نظر نگرفت ارائه شده‌اند. در وصیت‌نامه نوبل از ارائه جوایز به آن دسته از «اکتشافات و اختراعاتی» صحبت به میان آمده که برای نوع بشر در عمل بیشترین فایده را داشته‌اند و احتمالاً جنبهٔ عملی این کارها بیش از جنبه تئوریک آن مورد نظر بوده‌است. در نتیجه، ریاضیات علمی نبود که به حال بشریت فایده‌ای عملی داشته باشد. چیزی که اساس تشکیل بنیاد نوبل را تشکیل می‌داد. یک دلیل احتمالی دیگر این بود که پیش از آن در اسکاندیناوی یک جایزه مشهور برای ریاضیات وجود داشت. جوایزی که در آن زمان در زمینه ریاضیات داده می‌شد، عمدتاً به دلیل تلاش‌های گوستا میتاگ-لفلر (Gösta Mittag-Leffler) بنیان‌گذار نشریه «اکتا متمتیکا» بود. این نشریه پس از گذشت یک قرن همچنان یکی از مهم‌ترین نشریات ریاضی در جهان است. او با استفاده از نفوذ خود در استکهلم، شاه اسکار دوم را متقاعد کرد تا رقابت‌های جایزه‌داری را ترتیب داده و از ریاضی‌دانان برجسته سراسر اروپا از جمله هرمیت، برتراند، ویرستراس و پوینکار تقدیر به عمل آورد. حتی گفته می‌شود دلیل آنکه نوبل از ارائه جایزه به ریاضیات خودداری کرد این بود که همسرش با میتاگ لفلر روابط نامشروع داشت. البته این داستان یک دروغ محض است زیرا نوبل هیچگاه ازدواج نکرده بود. در سال ۲۰۰۱، دولت نروژ ارائه جایزه آبل را در زمینه ریاضیات آغاز کرد تا جای خالی جایزه ریاضی نوبل را پر کند. جایزه شاو نیز که اهدای آن در سال ۲۰۰۴ آغاز شده و به جایزه نوبل شباهت دارد در زمینه علوم ریاضی داده می‌شود. مدال فیلدز اغلب به «جایزه نوبل ریاضی» تشبیه می‌شود. اما از آنجا که این جایزه به ریاضیدانان زیر چهل سال محدود می‌شود این مقایسه چندان مناسب نیست. جایزه کرافورد در زمینه ریاضی، مانند جوایز علمی نوبل، توسط آکادمی سلطنتی سوئد اعطا می‌شود. به‌طور کلی، این جایزه معادل جوایز علمی نوبل است. دانستنی‌ها در تاریخ جوایز نوبل تنها چهار نفر بوده‌اند که دو بار موفق به دریافت جایزه شده‌اند. این افراد عبارتند از: ماری اسکودوسکا کوری فیزیک [۱۹۰۳]: کشف رادیو اکتیویته شیمی [۱۹۱۱]: انزوای رادیوم خالص لینوس کارل پاولینگ شیمی [۱۹۵۴]: نظریه اوربیتال به‌هم‌آمیخته صلح [۱۹۶۲]:عمل‌گرایی پیمان منع جزئی آزمایش هسته‌ای جان باردین فیزیک [۱۹۵۶]: اختراع ترانزیستور فیزیک [۱۹۷۲]: نظریه ابررسانایی فردریک سانگر شیمی [۱۹۵۸]: ساختار مولکول انسولین شیمی [۱۹۸۰]: توالی ویروس نوکلئوتید کارل شارپلس شیمی [۲۰۰۱]: کار دربارهٔ واکنش‌های اکسیداسون فعال شده توسط کاتالیزهای کایرال شیمی [۲۰۲۲]: توسعه کلیک شیمی و شیمی بیواورتوگونال علاوه بر این، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ در سال‌های ۱۹۱۷، ۱۹۴۴ و ۱۹۶۳ جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. دو جایزه اول، به‌طور ویژه به خاطر تلاش‌های این گروه در طی جنگ‌های جهانی اعطا شدند. تنها خواهر-برادرانی که برنده جایزه نوبل شدند یان تینبرگن (اقتصاد ۱۹۶۹) و برادر کوچکترش نیکلاس تینبرگن (پزشکی، ۱۹۷۳) بودند. تاکنون دو نفر برنده هر دو جایزه اسکار و نوبل بوده‌اند. جورج برنارد شاو از ایرلند در سال ۱۹۲۵ جایزه ادبیات نوبل و در سال ۱۹۳۸ به خاطر بهترین بازی روی صحنه، جایزه اسکار را به خود اختصاص داد و ال گور آمریکایی که در سال ۲۰۰۷ نوبل صلح را به خاطر تلاش برای پایان جنگ عراق و در فوریه ۲۰۰۸ اسکار بهترین فیلم مستند برای کارگردانی فیلم یک حقیقت ناراحت‌کننده را به دست آورد. عدم اهدای نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ در سال ۲۰۱۸ آکادمی سوئد اعلام کرد که پس از ۷۵ سال، برای نخستین بار، نوبل ادبیات را در این سال اهدا نمی‌کند. این مسئله به‌خاطر ارتباط آکادمی سوئد با مردی به نام ژان-کلود آرنو است که به‌عنوان شخصیتی فرهنگی در سوئد شناخته می‌شود اما متهم به آزار جنسی یا سوءاستفاده جنسی از ۱۸ زن شده و حالا همسر او نامزد جایزه ادبیات شده‌است؛ بنابراین در سال ۲۰۱۸ جایزهٔ نوبل ادبیات اهدا نخواهد شد تا آکادمی بتواند با نتایج بی‌سابقهٔ این مسئله کنار بیاید. رئیس هیئت‌مدیرهٔ بنیاد نوبل، اظهار داشت که: «با وجود تأثیرهایی منفی این موضوع بر اعتبار جایزهٔ ادبی نوبل، این مسائل بر اهدای جوایز دیگر نوبل در سال ۲۰۱۸ تأثیر نخواهند گذاشت.» جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۸ در سال ۲۰۱۹ به اولگا توکارچوک، نویسنده لهستانی، اهدا شد. درخواست سلب صلاحیت در آوریل ۲۰۱۸ صدها نویسنده و مدرس دانشگاه در سوئد به‌شدت به آکادمی نوبل تاختند و گفتند که این نهاد، دیگر برای اعطای این جایزه صلاحیت ندارد. آن‌ها این نهاد را به فساد مالی و پارتی‌بازی، اعطای جوایز نوبل اقتصاد به اقتصاددانان نئولیبرال، چشمگیر بودن شمار دانشمندان آمریکایی در بین دیگر برندگان، عدم اعطای جوایز به زنان دانشمند متهم کردند و در آخرین مورد، اهدای جایزه به پائولو ماکیارینی اشاره کردند. جستارهای وابسته فهرست برندگان جایزه نوبل جایزه ایگ‌نوبل مرکز صلح نوبل برندگان نوبل به ترتیب کشور برندگان جایزه نوبل از نظر وابستگی دانشگاهی برندگان زن جایزه نوبل فهرست برندگان یهودی جایزه نوبل فهرست برندگان مسلمان جایزه نوبل فهرست برندگان هندوی جایزه نوبل جایزه نوبل فیزیک جایزه نوبل شیمی جایزه نوبل فیزیولوژی با پزشکی جایزه نوبل ادبیات جایزه صلح نوبل جایزه نوبل اقتصاد (جایزه علوم اقتصادی بانک سوئد به یاد آلفرد نوبل) فهرست هدایا، مدالها و جوایز جایزه تورینگ (کامپیوتر) جایزه صلح لنین موارد اختلاف‌برانگیز جایزه نوبل جایزه فناوری هزاره منابع منابع کتاب‌ها برای مطالعهٔ بیشتر پیوند به بیرون Nobel Prizes by Universities and Institutes آکادمی سلطنتی علوم سوئد آلفرد نوبل جایزه‌های بین‌المللی جایزه‌های دانش و مهندسی جوایز بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۹۵ (میلادی) جوایز علم و فناوری سوئد جوایز علمی علم و فناوری در سوئد مقاله‌های دارای ویدئو
5887
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%BA
صاریغ
صاریغ یا ساریگ (نام علمی: Opossum) به گروهی از کیسه‌داران گفته می‌شود که انواع مختلف آن‌ها جثه‌هایی به اندازه موش تا گربه دارند و در قاره آمریکا، به ویژه جنگل‌های آمریکای جنوبی یافت می‌شوند. صاریغ‌های ماده در زیر شکم کیسه‌ای دارند که بچه‌های خود را در آن نگه می‌دارند. بچه‌های صاریغ هنگام خطر روی پشت مادر سوار می‌شوند و دم خود را به دم او می‌پیچانند. این جانوران از انواع متنوعی از غذاها تغذیه می‌کنند. از جمله مانند لاشخورها در میان آشغال‌ها غذا پیدا می‌کنند. این انعطاف‌پذیری در رژیم غذایی و محیط زیست صاریغ را قادر می‌سازد که به‌سرعت جمعیتش را افزایش دهد. صاریغ‌های نیمکره غربی از راسته دوزهدانی‌سانان و تیرهٔ دوزهدانیان (Didelphidae) هستند. نام علمی این راسته به دلیل داشتن دو زهدان در دستگاه تناسلی ماده‌های این جانوران گذاشته شده‌است. مشخصات درازای صاریغ بین هفده تا صد و چهار سانتیمتر و بلندی آن بین نه تا پنجاه و چهار سانتیمتر است. پای جلوی آن دارای پنج انگشت و پنجه، پای عقب دارای چهار انگشت ناخن دار به سمت بیرون و یک انگشت مشابه شست در سمت مخالف و بدون ناخن است. هر صاریغ پنجاه دندان دارد. بیشتر اعضای این گونه همه چیزخوار هستند و بیشتر ترجیح می‌دهند که از لاشه حشرات و جانوران تغذیه کنند. صاریغ زندگی شبانه دارد و در طول روز در لانه اش می‌خوابد و شبها شکار می‌کند. بیشتر بر روی درختان زندگی می‌کنند البته یاپوک یا صاریغ آبی که در آمریکای جنوبی وجوددارد آبزی است. پای عقب این جانور دارای پرده برای شنا کردن است. صاریغ اگر خود را در خطر شکار شدن ببیند وانمود به مردن می‌کند که به آن «نمایش صاریغ» می‌گویند. بیشتر اعضای این گونه دارای کیسه شکمی مشخص هستند ولی با این حال در برخی ازآنها در آمریکای جنوبی این کیسه ناقص شده یا ازبین رفته‌است. صاریغ ماده ممکن است تا هفده پستان در کیسه داشته باشد ولی بیشتر آن‌ها دوازده پستان دارند. تولید مثل از چهار تا بیست و چهار رویان صاریغ که به آن جویز گفته می‌شود تنها هشت تا نه عدد آن‌ها زنده می‌مانند. دوره حاملگی حدود سیزده روز است و نوزاد صاریغ حدود دو سانتیمتر درازا و شانزده گرم وزن دارد. رده‌بندی تیره دوزهدانیان از دو زیرخانواده اصلی تشکیل شده‌است. این دو زیرخانواده به همراه سرده‌ها و زیرسرده‌هایشان به شرح زیر هستند: تیره دوزهدانیان زیرخانواده پشمالوصاریغیان سرده پشمالوصاریغ‌ها زیرسرده Mallodelphys صاریغ پشمالوی دربی (Caluromys derbianus) صاریغ پشمالوی گوش-قهوه‌ای (Caluromys lanatus) زیرسرده Caluromys صاریغ پشمالوی دم‌برهنه (Caluromys philander) سرده صاریغ شانه‌سیاه صاریغ شانه‌سیاه (Caluromysiops irrupta) سرده صاریغ‌های دم‌پشمالو صاریغ دم‌پشمالو (Glironia venusta) زیرخانواده Didelphinae سرده صاریغ کوتوله چاکوآ صاریغ کوتوله چاکوآ (Chacodelphys formosa) سرده صاریغ آب‌زی یاپوک یا صاریغ آب‌زی (Chironectes minimus) سرده نهان‌کوتوله‌ها (Cryptonanus) صاریغ باریک‌اندام آگریکولا (Cryptonanus agricolai) صاریغ باریک‌اندام چاکو (Cryptonanus chacoensis) صاریغ باریک‌اندام گواهیبا (Cryptonanus guahybae) صاریغ باریک‌اندام شکم‌قرمز (Cryptonanus ignitus) † ۱۹۶۲ صاریغ باریک‌اندام اونوداوی (Cryptonanus unduaviensis) سرده دوزهدان‌ها (Didelphis) صاریغ گوش‌سفید (Didelphis albiventris) صاریغ بزرگ‌گوش (Didelphis aurita) صاریغ گوش‌سفید گویان (Didelphis imperfecta) صاریغ معمولی (Didelphis marsupialis) صاریغ گوش‌سفید آند (Didelphis pernigra) صاریغ ویرجینیا (Didelphis virginiana) سرده صاریغ‌های باریک‌اندام صاریغ باریک‌اندام اکرامارکا (Gracilinanus aceramarcae) صاریغ باریک‌اندام فرز (Gracilinanus agilis) صاریغ باریک‌اندام دریاد (Gracilinanus dryas) صاریغ باریک‌اندام امیلیا (Gracilinanus emilae) صاریغ باریک‌اندام شمالی (Gracilinanus marica) صاریغ باریک‌اندام برزیلی (Gracilinanus microtarsus) سرده موش‌صاریغ کالینوفسکی موش‌صاریغ کالینوفسکی (Hyladelphys kalinowskii) سرده صاریغ پاتاگونیا صاریغ پاتاگونیا (Lestodelphys halli) سرده Lutreolina لوترین یا صاریغ ضخیم‌دم (Lutreolina crassicaudata) سرده موش‌صاریغ‌ها (موش‌صاریغ‌ها) زیرسرده Marmosa موش‌صاریغ پرپشت‌ابرو (Marmosa andersoni) موش‌صاریغ ایستمی (Marmosa isthmica) موش‌صاریغ روفوس (Marmosa lepida) موش‌صاریغ مکزیکی (Marmosa mexicana) موش‌صاریغ لینه (Marmosa murina) موش‌صاریغ کیچوا (Marmosa quichua) موش‌صاریغ رابینسون (Marmosa robinsoni) موش‌صاریغ قرمز (Marmosa rubra) Marmosa simonsi موش‌صاریغ تایلر (Marmosa tyleriana) Marmosa waterhousei موش‌صاریغ گواخیرا (Marmosa xerophila) Marmosa zeledoni زیرسرده Micoureus موش‌صاریغ آلستون (Marmosa alstoni) موش‌صاریغ پشمالوی شکم‌سفید (Marmosa constantiae) موش‌صاریغ پشمالو (Marmosa demerarae) موش‌صاریغ پشمالوی تیت (Marmosa paraguayanus) موش‌صاریغ پشمالوی کوچک (Marmosa phaeus) موش‌صاریغ پشمالوی دم‌برهنه (Marmosa regina) سرده صاریغ‌های قلمی (Marmosops) صاریغ قلمی بیشاپ (Marmosops bishopi) صاریغ قلمی سرباریک (Marmosops cracens) صاریغ قلمی کرایتون Marmosops creightoni صاریغ قلمی دوروتی (Marmosops dorothea) صاریغ قلمی تیره (Marmosops fuscatus) صاریغ قلمی هندلی (Marmosops handleyi) صاریغ قلمی شودی (Marmosops impavidus) صاریغ قلمی خاکستری (Marmosops incanus) صاریغ قلمی پاناما (Marmosops invictus) صاریغ قلمی جونین (Marmosops juninensis) صاریغ قلمی نبلینا (Marmosops neblina) صاریغ قلمی شکم‌سفید (Marmosops noctivagus) صاریغ قلمی حساس (Marmosops parvidens) صاریغ قلمی برزیلی (Marmosops paulensis) صاریغ قلمی پینهیرو (Marmosops pinheiroi) سرده صاریغ چهارچشم قهوه‌ای صاریغ چهارچشم قهوه‌ای (Metachirus myosuros) سرده تک‌زهدان‌ها صاریغ دم‌کوتاه سپیا (Monodelphis adusta) صاریغ سه‌خط شمالی (Monodelphis americana) (Monodelphis arlindoi) صاریغ پهلو-قرمز شمالی (Monodelphis brevicaudata) صاریغ پهلو-زرد (Monodelphis dimidiata) صاریغ دم‌کوتاه خاکستری (Monodelphis domestica) صاریغ دم‌کوتاه امیلی (Monodelphis emiliae) صاریغ پهلو-قرمز آمازون (Monodelphis glirina) صاریغ دم‌کوتاه هندلی (Monodelphis handleyi) صاریغ سه‌خط ایهرینگ (Monodelphis iheringi) صاریغ دم‌کوتاه کوتوله (Monodelphis kunsi) صاریغ دم‌کوتاه ماراحو (Monodelphis maraxina) صاریغ دم‌کوتاه آزگود (Monodelphis osgoodi) صاریغ پهلو-قرمز کلاه‌دار (Monodelphis palliolata) صاریغ ریج (Monodelphis reigi) صاریغ رونالد (Monodelphis ronaldi) صاریغ راه‌راه بلوطی (Monodelphis rubida) (Monodelphis sanctaerosae) صاریغ دم‌کوتاه بینی‌دراز (Monodelphis scalops) صاریغ پهلو-قرمز جنوبی (Monodelphis sorex) صاریغ سه‌خط جنوبی (Monodelphis theresa) (Monodelphis touan) صاریغ سه‌خط قرمز (Monodelphis umbristriata) صاریغ تک‌خط (Monodelphis unistriata) سرده فیلاندر (Philander) صاریغ چهارچشم اندرسن (Philander andersoni) صاریغ چهارچشم دلتا (Philander deltae) صاریغ چهارچشم جنوب‌شرقی (Philander frenatus) صاریغ چهارچشم مک‌ایلنی (Philander mcilhennyi) صاریغ چهارچشم موندولفی (Philander mondolfii) صاریغ چهارچشم اولروگ (Philander olrogi) صاریغ چهارچشم خاکستری (Philander opossum) سرده موش‌صاریغ‌های دم-چاق (Thylamys) موش‌صاریغ دم-چاق سیندرلا (Thylamys cinderella) (Thylamys citellus) موش‌صاریغ دم-چاق ظریف (Thylamys elegans) (Thylamys fenestrae) موش‌صاریغ دم-چاق کریمی (Thylamys karimii) موش‌صاریغ دم-چاق پاراگوئه (Thylamys macrurus) موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌سفید (Thylamys pallidior) (Thylamys pulchellus) موش‌صاریغ دم-چاق معمولی (Thylamys pusillus) موش‌صاریغ دم-چاق آرژانتین (Thylamys sponsorius) موش‌صاریغ دم-چاق تیت (Thylamys tatei) موش‌صاریغ دم-چاق کوتوله (Thylamys velutinus) موش‌صاریغ دم-چاق شکم‌براق (Thylamys venustus) سرده Tlacuatzin موش‌صاریغ خاکستری (Tlacuatzin canescens) پانویس پیوند به بیرون انجمن ملی صاریغ در آمریکا پستانداران میوسن آمریکای جنوبی پستانداران میوسن آمریکای شمالی جانداران پدیدآمده در میوسن جانداران پدیدآمده در میوسن و هنوز منقرض‌نشده سنگواره‌های زنده صاریغ‌ها کیسه‌داران آمریکای مرکزی آرایه (زیست‌شناسی) نام‌گذاری‌شده توسط جان ادوارد گری
5902
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%86%DB%8C%20%DA%AF%D9%88%D8%AF%D9%85%D9%86
بنی گودمن
بنجامین دیوید "بنی" گودمن (زاده ۳۰ مه ۱۹۰۹ – درگذشته ۱۳ ژوئن ۱۹۸۶) نوازنده کلارینت و رهبر ارکستر جاز بود. او را با نام‌هایی مانند «استاد» و «پادشاه سوئینگ» و «پدرسالار کلارینت» و «دولتمرد ارشد سوئینگ» یاد می‌کردند که همه نشانی از مهارت و استادی او در نواختن کلارینت و تنظیم و اجرای نوع سوینگ موسیقی جاز است. بنی گودمن علاوه بر جاز، نوازنده برجسته‌ای در زمینه موسیقی کلاسیک بود. دوران کودکی و جوانی بنی گودمن فرزند خانواده‌ای فقیر و یهودی و مجارتبار و ساکن شیکاگو، ایلینوی بود. از کودکی به نواختن کلارینت پرداخت و در نوجوانی در ارکسترهای جاز می‌نواخت و پول می‌گرفت. شهرت در دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ پس از رفتن به نیویورک نوازنده موفقی بود. با ارکستر خود سفرهایی به نقاط مختلف آمریکا کرد و در سال ۱۹۳۵ در لس‌آنجلس برنامه‌های موفقی را در سالن رقص پالومار اجرا کرد که باعث شهرت او و ارکسترش شد. کنسرت در کارنگی هال در ۱۹۳۸ کنسرتی در تالار کارنگی برگزار کرد که یکی از مهم‌ترین اجراهای جاز در تاریخ این موسیقی شمارده می‌شود. اجرای ارکستر بنی گودمن در همان شب از آهنگ «سینگ، سینگ، سینگ» با اجراهای تنهای هری جیمز (ترومپت) و جین کروپا (درامز) و جس استیسی (پیانو) و البته خود گودمن (کلارینت)، یکی از بهترین اجراهای سبک سوئینگ است. فیلم داستان زندگی فیلم “سرگذشت بنی گودمن” در سال ۱۹۵۵ ساخته شده است. پانویس پیوند به بیرون وبگاه رسمی بنی گودمن اجراکنندگان ودویل افراد آمریکایی لیتوانیایی یهودی‌تبار اهالی آمریکا از تبار روس و یهودی اهالی شهرستان وستچستر، نیویورک برندگان جایزه مرکز کندی برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی پیاده‌روی مشاهیر هالیوود درگذشتگان ۱۹۸۶ (میلادی) درگذشتگان به علت سکته قلبی رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۰۹ (میلادی) لهستانی‌تبارهای یهودی اهل ایالات متحده آمریکا آلبوم‌های موسیقی متن ۱۹۵۵ (میلادی) موسیقی‌دانان اهل شیکاگو موسیقی‌دانان جاز اهل ایلینوی موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت) موسیقی‌دانان جاز یهودی موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان کلاسیک یهودی اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان یهودی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان کلارینت نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان کلارینت سده ۲۰ (میلادی) هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز هنرمندان چس رکوردز هنرمندان کپیتال رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز
5903
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%20%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%DA%AF%D9%86
جری مالیگن
جِرالد جوزف "جری" مالیگَن (۶ آوریل ۱۹۲۷ - ۲۰ ژانویه ۱۹۹۶) یکی از موسیقیدانان سبک جاز آمریکا و متخصص سازبندی بود. وی پیانو و کلارینت نیز می‌نواخت ولی محبوبیت او بیشتر در نوازندگی ساکسوفون نیمه‌بم (باریتون) بود. او در چندین فیلم هم، به عنوان آهنگساز یا بازیگر حضور داشته است که از آن میان، می‌توان به بازی در فیلم «سگ‌دو» اشاره نمود. آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا افراد آمریکایی آلمانی‌تبار اهالی نیویورک (ایالت) اهالی کوئینز برندگان جایزه گرمی تنظیم‌کنندگان جاز چندنوازان اهل ایالات متحده آمریکا درگذشتگان ۱۹۹۶ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان در کنتیکت درگذشتگان به علت سرطان کبد درگذشتگان در عمل جراحی رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۲۷ (میلادی) موسیقی‌دانان آمریکایی ایرلندی‌تبار موسیقی‌دانان اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت) موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ساکسوفون باریتون جاز نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی) هنرمندان پرستیژ رکوردز هنرمندان ورو رکوردز افراد آمریکایی ایرلندی‌تبار
5904
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%20%DA%AF%D8%AA%D8%B2
استن گتز
استنلی گتز (۲ فوریه ۱۹۲۷ – ۶ ژوئن ۱۹۹۱) نوازنده سکسوفون تنور و از پیشگامان سبک کول جز و جاز برزیلی بود. استن در فیلادلفیا به‌دنیا آمد و در نیویورک بزرگ شد. قبل از این‌که پدرش در سیزده‌سالگی او سکسوفونی برایش بخرد با چند ساز دیگر آشنا بود. در شانزده‌سالگی به گروه نوازندگان جک تی‌گاردن پیوست. سپس در ارکسترهای دیگر از جمله با استن کنتون، جیمی دورسی و بنی گودمن نواخت. با نوازندگی در ارکستر وودی هرمن گل کرد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی همراه با هوراس سیلور و آسکار پیترسن به نواختن به سبک کول جز پرداخت. در سال ۱۹۶۰ میلادی بعد از بازگشت از اروپا (که برای فرار از دستگیری به‌خاطر اعتیادش به آنجا رفته بود) همکاری با آنتونیو کارلوس ژوبیم را آغاز کرد. اجرای او با ژوآئو ژیلبرتو و آسترود ژیلبرتو از آهنگ ژوبیم به‌نام «دختری از ایپانه‌ما» شهرتی جهانی یافت. از آن زمان به بعد این آهنگ یکی از مشهورترین آهنگ‌های جاز شده‌است. همکاری او با ژوبیم و دیگر موسیقی‌دانان برزیلی ریتم بوسانووا را به دنیا شناساند. پس از بازگشت از سفر دیگر به اروپا (باز هم به خاطر اعتیاد و فرار از دستگیری) در دهه‌های هفتاد وهشتاد کنسرت‌های زیادی اجرا کرد. او را یکی از بهترین نوازندگان سکسوفون تنور در موسیقی جاز می‌دانند. منابع افراد آمریکایی اوکراینی و یهودی‌تبار افراد آمریکایی یهودی‌تبار اهالی برانکس اهالی پنسیلوانیا اهالی ملیبو، کالیفرنیا برندگان جایزه گرمی درگذشتگان ۱۹۹۱ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان کبد زادگان ۱۹۲۷ (میلادی) ساکسوفون‌نوازان بیباپ ساکسوفون‌نوازان جاز اهل برزیل ساکسوفون‌نوازان جاز فیوژن ساکسوفون‌نوازان جاز نرم موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا موسیقی‌دانان اهل نیویورک موسیقی‌دانان جاز اهل کالیفرنیا موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت) موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان جاز یهودی موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان یهودی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ساکسوفون تنور جاز نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی) هنرمندان ام‌جی‌ام رکوردز هنرمندان ورو رکوردز یهودیان آمریکایی سده ۲۰ (میلادی)
5905
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%D9%84%DB%8C%20%D9%87%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%AF%DB%8C
بیلی هالیدی
النورا فیگن (انگلیسی: Eleanora Fagan؛ ۷ آوریل ۱۹۱۵–۱۷ ژوئیه ۱۹۵۹)‏ که با نام حرفه‌ای بیلی هالیدی شناخته می‌شود، خواننده آمریکایی در سبک جاز و سوینگ بود. لستر یانگ، دوست و همکار هالیدی، لقب لیدی دِی را به او داده بود. هالیدی توانست با خلاقیت خود تأثیری ماندگار بر موسیقی جاز و آوازخوانی پاپ بگذارد. سبک آوازخواندن او که به‌شدت تحت تأثیر نحوهٔ نواختن سازها در موسیقی جاز است، پیشگام شکل جدیدی از دستکاری هنرمندانه در جمله‌بندی و تمپو محسوب می‌شود. بیلی هالیدی به خاطر مهارت کم‌نظیرش در اجرای آواز و بداهه‌خوانی مشهور است. هالیدی پس از پشت سر گذاشتن کودکی پرتلاطم و آشفته‌اش، در یکی از نایت‌کلاب‌های هارلم (نیویورک) شروع به آوازخوانی کرد و تهیه‌کننده‌ای به نام جان هموند صدای هالیدی را شنید و پسندید. هالیدی در سال ۱۹۳۵ با شرکت برانزویک رکوردز قرارداد بست. طی دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰، هالیدی توانست با شرکت‌های نشر موسیقی مانند کلمبیا و دکا همکاری کند و به موفقیت عامه دست یابد. اما در این حین و به خصوص در دهه ۱۹۴۰، هالیدی دچار مشکلات حقوقی متعدد و اعتیاد به موادمخدر شد. پس از گذراندن حبس کوتاه‌مدت، هالیدی کنسرت بزرگ و موفقی در کارنگی هال برگزار کرد که تمام بلیت‌های آن فروش رفت. او طی دهه ۱۹۵۰ کنسرت‌های موفق دیگری نیز برگزار کرد. آهنگ‌های آخر بیلی هالیدی، به دلیل مشکلات شخصی و عوض‌شدن صدای او، مورد استقبال قرار نگرفتند اما موفقیت مالی نسبی به دست آوردند. آلبوم آخر او به نام بانوی ساتن‌پوش در سال ۱۹۵۸ منتشر شد. هالیدی در ۱۷ ژوئیه ۱۹۵۹، در ۴۴ سالگی، بر اثر سیروز کبدی درگذشت. هالیدی برنده چهار جایزه گرمی است که همگی پس از مرگ و برای «بهترین آلبوم تاریخی» به او تعلق گرفتند. نام بیلی هالیدی در تالار مشاهیر گرمی و تالار ملی مشاهیر بلوز ثبت شده‌است. هرچند هالیدی خواننده سبک راک اند رول نبود اما نام او در تالار مشاهیر راک اند رول نیز ثبت شده و در وب‌سایت این تالار ذکر شده‌است که «بیلی هالیدی موسیقی جاز را برای همیشه تغییر داد». تاکنون چندین فیلم سینمایی دربارهٔ زندگی هالیدی ساخته و منتشر شده که جدیدترین آنها ایالات متحده دربرابر بیلی هالیدی (۲۰۲۱) است. پانویس منابع This Discography is still available: see Facebook page The Billie Holiday Circle. </ref> پیوند به بیرون Discography "Twelve Essential Billie Holiday Recordings" by Stuart Nicholson, Jazz.com Billie Holiday در Playbill Vault Billie Holiday در قبریاب n Emory University: Billie Holiday collection, 1953-1981 اجراکنندگان خیابانی اهل آمریکا برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی بیلی هالیدی خوانندگان اهل پنسیلوانیا خوانندگان ترانه‌های احساساتی و عاشقانه خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن بلوز کلاسیک خوانندگان زن جاز اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان کنترآلتو اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان موسیقی پاپ سنتی خواننده-ترانه‌پردازان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا خواننده-ترانه‌پردازان اهل ایالات متحده آمریکا خواننده-ترانه‌پردازان زن آمریکایی آفریقایی‌تبار خواننده-ترانه‌پردازان زن اهل ایالات متحده آمریکا خواننده-ترانه‌پردازان اهل پنسیلوانیا درگذشتگان ۱۹۵۹ (میلادی) درگذشتگان به علت سیروز زادگان ۱۹۱۵ (میلادی) زندانیان و بازداشت‌شدگان اهل ایالات متحده آمریکا کاتولیک‌های آفریقایی-آمریکایی محکومان به جرم‌های مربوط به مواد مخدر اهل ایالات متحده آمریکا مرگ‌های مرتبط با الکل در ایالت نیویورک موسیقی‌دانان اهل بالتیمور موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا موسیقی‌دانان بالاد هنرمندان دکا رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز
5907
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%88%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%84%D9%88%D8%B3%20%DA%98%D9%88%D8%A8%DB%8C%D9%85
آنتونیو کارلوس ژوبیم
آنتونیو "تام" کارلوس برازلیرو د آلمیدا ژوبیم (زادهٔ ۲۵ ژانویه ۱۹۲۷ در ریو دوژانیرو، درگذشتهٔ ۸ دسامبر ۱۹۹۴ در نیویورک)، نوازنده گیتار و پیانو، خواننده، شاعر و آهنگ ساز برزیلی است. از او به عنوان یکی از مهمترین عناصر و بنیان‌گذاران سبک بوسا نوا یاد می‌شود. ژوبیم از برجسته‌ترین آهنگسازان قرن بیستم است و ترانه‌های‌اش توسط بسیاری از هنرمندان برزیلی و دیگر کشورها دوباره‌سرایی شده‌اند. زندگی‌نامه آثار موسیقی و سبک ژوبیم ریشه در کارهای پیگزینگنیا، نوازنده و آهنگساز برجسته برزیلی و بنیانگذار موسیقی مدرن برزیل در دهه ۱۹۳۰ دارد. کارهای ژوبیم همچنین متأثر از آهنگسازهای فرانسوی از جمله کلود دبوسی و راوِل و موسیقی جاز بودند. شعرهای او در موضوعات مختلف از جمله «عشق»، «خیانت»، «محدودیت‌های سیاسی» و بخصوص دربارهٔ «طبیعت برزیل» هستند. شهرت ژوبیم در برزیل از زمان هم‌کاری او با وینیشس دی موراس، شاعر ودیپلمات، جهت نوشتن ترانه‌ای برای یک تئاتر در سال ۱۹۵۶ آغاز شد. محبوب‌ترین ترانه این تئاتر Someone to light up my life نام دارد. بعدها این تئاتر به فیلم تبدیل شد اما تهیه‌کننده فیلم «ساشا گوردین» از هیچ‌کدام از ترانه‌های تئاتر در فیلم استفاده نکرد. در عوض گوردین از موراس و ژوبیم خواست تا ترانه‌ای دیگر برای فیلم تهیه کنند. موراس در این زمان در اوروگوئه مشغول کار برای وزارت خارجه برزیل بود و بدین ترتیب آن‌ها فقط توانستند از طریق تلفن سه قطعه برای این فیلم تهیه کنند. این همکاری موفقیت‌آمیز باعث شد تا بعدها موراس شعرهای بسیاری از ترانه‌های محبوب ژوبیم را برای‌ش بنویسد. محبوبیت بی‌شک یکی از کلیدی‌ترین عوامل شناخته‌شدن ژوبیم در کشورهای انگلیسی‌زبان همکاری او با ساکسوفونیست نامی استن گتز، ژوآئو ژیلبرتو و همسر ژیلبرتو (آسترود ژیلبرتو) است که محصول این همکاری آثاری مانند گتز/ژیلبرتو و گتز/ژیلبرتو قسمت دوم هستند. انتشار آلبوم گتز/ژیلبرتو در آمریکا و متقابلاً در دیگر نقاط دنیا باعث تولد «جنون بوسا نوا» شد. ژوبیم کار آهنگ‌سازی بسیاری از قطعات گتز/ژیلبرتو را که بعدها پرفروش‌ترین آلبوم جاز تمام دوران شناخته شد انجام داد. ژوبیم در جوایز گرمی ۱۹۶۴ جایزه «بهترین آلبوم سال»، «بهترین آلبوم جاز بدون خواننده» و «بهترین مهندسی آلبوم غیر کلاسیک» را از آن خود کرد. «دختری از ایپانما»، از معروف‌ترین و محبوب‌ترین قطعات بوسا نوا نیز جایزه بهترین قطعه سال را کسب کرد. پانویس منابع De Stefano, Gildo, Il popolo del samba, La vicenda e i protagonisti della storia della musica popolare brasiliana, preface by Chico Buarque de Hollanda, introduction by Gianni Minà, RAI-ERI, Rome 2005, De Stefano, Gildo, Saudade Bossa Nova: musiche, contaminazioni e ritmi del Brasile, preface by Chico Buarque, introduction by Gianni Minà, Logisma Editore, Florence 2017, آهنگسازان اهل برزیل خواننده-ترانه‌پردازان اهل برزیل زادگان ۱۹۲۷ (میلادی) درگذشتگان ۱۹۹۴ (میلادی) برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی نوازندگان گیتار جاز اهل برزیل گیتاریست‌های مرد اهل برزیل نوازندگان پیانو جاز اهل برزیل خوانندگان جاز اهل برزیل ترانه‌پردازان اهل برزیل خوانندگان مرد اهل برزیل تهیه‌کنندگان موسیقی اهل برزیل تهیه‌کنندگان موسیقی جاز خوانندگان فولک اهل آمریکای لاتین نوازندگان گیتار جاز لاتین پیانیست‌های جاز لاتین خوانندگان جاز لاتین ترانه‌پردازان موسیقی لاتین هنرمندان ورو رکوردز دور از وطن‌های اهل برزیل در ایالات متحده آمریکا افراد برزیلی پرتغالی‌تبار موسیقی‌دانان اهل ریو دو ژانیور (شهر) آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان گیتار سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل برزیل نوازندگان پیانو مرد خوانندگان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان جاز مرد خواننده-ترانه‌پردازان مرد اهل برزیل ترانه‌سرایان اهل برزیل
5909
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%DB%8C%D9%86%D8%AA%D9%88%D9%86%20%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3
وینتون مارسالیس
وینتون مارسالیس متولد ۱۹۶۱ نیو ارلئان در لوئیزیانا نوازنده مشهور شیپور کلیددار (ترومپت) جاز و برنده جایزه پولیتزر است. وی از دانش‌آموختگان مدرسه جولیارد است. پیوند به بیرون وبگاه رسمی آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز سده ۲۱ (میلادی) آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان سده ۲۱ (میلادی) آهنگسازان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا افراد زنده افراد سی‌بی‌اس نیوز اهالی لوئیزیانا برندگان جایزه پولیتزر برای موسیقی برندگان جایزه گرمی برندگان مدال ملی علوم انسانی برندگان نشان جرج پیبیدی دانش‌آموختگان مدرسه جولیارد رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۶۱ (میلادی) مجریان رادیو جاز موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان پست-باپ موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز اهل نیواورلئان موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت) موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت کلاسیک اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان کلمبیا رکوردز
5910
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D8%B2%DB%8C%20%DA%AF%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%BE%DB%8C
دیزی گیلیسپی
دیزی گیلیسپی (۲۱ اکتبر ۱۹۱۷ – ۶ ژانویه ۱۹۹۳) نوازنده ترومپت و از پایه‌گذاران سبک پرشتابی از موسیقی جاز به نام سبک بی‌باپ بود. وی نوازنده‌ای چیره‌دست و در بداهه نوازی ممتاز بود. زندگی‌نامه وی از سیاهپوستان آمریکا بود و با نام شناسنامه‌ای جان بیرکس گیلیسپی در شهر چراو، کارولینای جنوبی به دنیا آمد. کوچکترین فرزند در میان نه فرزند جیمزو لوتی بود. پدرش رهبر یک گروه موسیقی محلی بود. دیزی در ۴ سالگی نواختن پیانو را آغاز کرد. هنگامی که ده سال بیشتر نداشت پدر را از دست داد و وی به صورت خودآموخته نواختن ترومبون و ترومپت را فراگرفت. اولین فعالیت حرفه‌ای دیزی همکاری با ارکستر فرانک فیرفکس در سال ۱۹۳۵ بود گیلیسپی هم‌چنین به خوانندگی، آهنگسازی و سردستگی گروه موسیقی می‌پرداخت. وی در سال ۱۹۷۰ بهائی شد. پس از آن مشروبات الکلی را کنار گذاشت و با ویلیام سیرز در نوشتن کتاب دزد در شب همکاری کرد. وی در تاریخ ۶ ژانویه ۱۹۹۳ بر اثر سرطان لوزالمعده در انگلوود، نیوجرسی درگذشت و در کویینز نیویورک به خاک سپرده شد. پانویس منابع The African American Registry - The heart of jazz, Dizzy Gillespie افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز لاتین آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا اهالی انگلوود، نیوجرسی اهالی چراو، کارولینای جنوبی اهالی کالیفرنیا اهالی کلارک‌اسویل (تنسی) برندگان جایزه مرکز کندی برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی بهائیان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا بهائیان اهل ایالات متحده آمریکا گیلیسپی بهائیان سده ۲۰ (میلادی) پیاده‌روی مشاهیر هالیوود ترومپت‌نوازان بیباپ جترومپت‌نوازان از لاتین چندنوازان اهل ایالات متحده آمریکا خاطره‌نویسان اهل آمریکا خاطره‌نویسان روزانه اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان اهل پنسیلوانیا خوانندگان اهل کارولینای جنوبی خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان مرد اهل ایالات متحده آمریکا درگذشتگان ۱۹۹۳ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان در نیوجرسی درگذشتگان به علت سرطان لوزالمعده دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۱۷ (میلادی) فرماندهان نشان ادبیات و هنر موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل پنسیلوانیا موسیقی‌دانان اهل کارولینای جنوبی موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی) نوشتارهای صوتی نوکیشان بهائی هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز هنرمندان پرستیژ رکوردز هنرمندان کپیتال رکوردز هنرمندان میوزیکرفت رکوردز هنرمندان ورو رکوردز هنرمندان فیلیپس رکوردز
5913
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%DB%8C%D9%88%20%D8%A8%D8%B1%D9%88%D8%A8%DA%A9
دیو بروبک
دیوید وارن "دیو" بروبک (۶ دسامبر ۱۹۲۰–۵ دسامبر ۲۰۱۲) نوازنده پیانو و آهنگساز آمریکایی موسیقی جاز و رهبر گروه چهار نفری دیو بروبک کورتت بود که پل دزموند، یوجین رایت و جو مورلو دیگر اعضای آن را تشکیل می‌دادند و آهنگ تیک فایو آن‌ها معروف‌ترین و پرفروش‌ترین تک‌آهنگ جاز دنیا به‌شمار می‌رود. او زمانی از سوی کتابخانه کنگره آمریکا «اسطوره زنده» لقب گرفته بود. زندگی‌نامه دیو بروبک در کانکورد، کالیفرنیا زاده شد. مادرش یک پیانیست علاقه‌مند بود و نخستین معلم پیانو او به‌شمار می‌رفت. او با کسانی همچون دوک الینگتون و الا فیتزجرالد همکاری کرده بود. «کوارتت دیو بروبک» در سال‌های دهه ۵۰ و ۶۰ از موفقیت تجاری زیادی برخوردار شد و میلیون‌ها آلبوم از آن به فروش رفت. دیو بروبک بعد از لویی آرمسترانگ دومین هنرمند جاز بود که عکسش روی جلد مجله تایم چاپ شد. بروبک در طول سال‌های فعالیت حرفه‌ای اش بیش از ۲۵۰ قطعه جاز و قطعاتی نیز برای باله و کارهای ارکسترال نوشت. دیو بروبک صبح روز چهارشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۲ در ۹۱ سالگی در پی نارسایی قلبی در بیمارستانی در نورواک، کنتیکت درگذشت. منابع دیو بروبک، نوازنده پیانو و آهنگساز جاز، درگذشت - BBC آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان رگتایم اعضای فرهنگستان هنر و دانش آمریکا افراد آمریکایی آلمانی‌تبار افراد آمریکایی انگلیسی‌تبار افراد آمریکایی سوئیسی-آلمانی‌تبار اهالی شهرستان آمادور اهالی کالیفرنیا اهالی کانکورد، کالیفرنیا اهالی نورواک، کنتیکت اهالی ویلتون، کنتیکت برندگان جایزه مرکز کندی برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی پرسنل ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا ترانه‌پردازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا درگذشتگان ۲۰۱۲ (میلادی) درگذشتگان به علت سکته قلبی دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا زادگان ۱۹۲۰ (میلادی) سربازان ارتش ایالات متحده آمریکا سربازان ارتش ایالات متحده شاگردان آرنولد شونبرگ شاگردان داریوس میو کاتولیک‌های اهل کالیفرنیا مرگ‌های به موجب بیماری قلبی در کنتیکت موسیقیدانان اهل کالیفرنیا موسیقی‌دانان اهل منطقه خلیج سان‌فرانسیسکو موسیقی‌دانان اهل نورواک، کنتیکت موسیقی‌دانان جاز اهل کالیفرنیا نظامیان ایالات متحده آمریکا در جنگ جهانی دوم نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو مرد اهل ایالات متحده آمریکا نوکیشان کلیسای کاتولیک روم هنرمندان آتلانتیک رکوردز هنرمندان ای-اند-ام رکوردز هنرمندان دکا رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز
5916
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C%D9%85%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D9%85%DB%8C%D8%AA
جیمی اسمیت
جیمی اسمیت نوازنده ارگ و یکی از نوابغ بداهه‌نوازی جاز. در ۱۹۲۵ در شهر نوریس تاون (Norris Town) ایالت پنسیلوانیای آمریکا از پدر و مادری هنرمند زاده شد. پدر او که خود نوازنده پیانوی جاز بود، اولین آموزگار موسیقی جیمی بود. او از پدرش پیانو را آموخت و رفته رفته استعداد خود در موسیقی جاز را نشان داد و در رادیوی ایالتی به نوازندگی مشغول شد و شبها در کنار پدرش در باشگاههای شبانه می‌نواخت. منابع گفتگوی هارمونیک افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) ارگ‌نوازان جاز-فانک ارگ‌نوازان سده ۲۰ (میلادی) ارگ‌نوازان کلاسیک ارگ‌نوازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا ارگ‌نوازان مرد اهالی پنسیلوانیا درگذشتگان ۲۰۰۵ (میلادی) زادگان ۱۹۲۵ (میلادی) موسیقی‌دانان اهل فیلادلفیا موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان کیبورد اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان کیبورد جاز اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان مرکوری رکوردز هنرمندان ورو رکوردز افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۱ (میلادی)
5928
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D8%B1
گیتار
گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم‌های آن در اثر ارتعاش تولید صدا می‌کنند، به سازهای گروه زهی تعلق دارد. این نوع گیتار شش سیم دارد و این ساز علاوه برداشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته‌است هم‌گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتیجه گونه‌های متفاوتی از آن به وجود آمده و هم‌اکنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد. ریشه‌شناسی واژه guitar در زبان انگلیسی، gitarre در زبان آلمانی و guietare در زبان فرانسوی، همگی برگرفته از واژه guitarra در زبان اسپانیایی هستند که آن خود از واژه قیثاره در زبان عربی اندلسی برگرفته شده‌است. این واژه نیز خود مشتق شده از واژه لاتین cithara است که نسبت آن به واژه κιθάρα kithara در یونانی باستان می‌رسد. این واژه یونانی هم شاید از واژه پارسی سیهْتار (سه‌تار) آمده‌است. پیشینه داستان‌های متفاوتی در مورد تاریخچه وجود گیتار وجود دارد؛ دسته‌ای بر این عقیده‌اند که گیتار از ایران سرچشمه گرفته‌است و عده‌ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که به وسیله رومی‌ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده‌است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود = چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق آسیا رایج شد. در زمان حکومت اسلام در اسپانیا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتارسازی ایرانی است. زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد و مدرسه موسیقی خود را در زمان عباسیان در آندلس (بخشی از اسپانیا و پرتغال امروزی) بنا کرد. جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آن‌ها یاد کردیم یک کمان موسیقی است که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده‌است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد می‌شده و این صدا به وسیله یک تقویت‌کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت می‌شده‌است. ازآنجاکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد می‌کرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه‌های کوتاه‌تر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده‌است. ازدیاد این سیم‌ها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی (Harp Arquee) گردید. سپس‌سازی متشکل از مجموعه‌ای از سیم‌ها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیم‌هایی به طول مساوی کار گذاشته شده بود. یونانی‌ها دو نوع لیر داشتند، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا؛ کیتارا به وسیله رومی‌ها تغییرشکل یافت؛ نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده‌است. بعدها رومی‌ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفون در تمام اروپا رواج یافت؛ در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید؛ این گیتارها به دلیل داشتن بدنه‌ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند. به تدریج در سده‌های چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسم‌هایی از قبیل: گیتارا، گیترنه، گیترن (Giteren)(سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می‌شد) و شیتارا معین شدند. در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفون، با اسم‌هایی از قبیل: ویهوئلا (Vihuela) در اسپانیا و ویولا (Viola) در ایتالیا خوانده می‌شدند، که بعضی از این سازها با آرشه (de arco)، بعضی با مضراب (de penola) و بعضی دیگر هم با انگشت (de mano) نواخته می‌شدند. بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano) نوعی گیتار به وجود می‌آید. درطی قرن‌های چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلای انگشتی تغییرات قابل توجه‌ای به وجود می‌آید، به آرامی در پهلوهای آن‌ها فرورفتگی ایجاد می‌شود و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار می‌شوند. در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند انگشت (de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد. از آن پس گیتار بدنه‌ای بزرگ‌تر. اجزای گیتار 150px گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند، یا شکل اجزاء یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتاً اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها همین‌ها هستند. سردسته خرک (جدا کننده سیم‌های گیتار از بدنه که روی دسته گیتار سوار می‌شود) هد (برای کوک کردن ساز) فرت (Fret) Truss Rod (پیچی که برای تنظیم انحنای دسته به کار می‌رود) Inlays (تزییناتی که نقش راهنما را دارند و معمولاً پشت فرت‌های ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار می‌گیرند) دسته پاشنه (اتصال بدنه با دسته) بدنه پیکاپ‌ها (pickups) قسمت‌های مربوط به مدار الکتریکی (تنظیمات ولوم و تن صدا) خرک پایینی (Bridge - جدا کننده سیم‌های گیتار از بدنه که روی صفحه جلویی گیتار سوار می‌شود) صفحه پیک گارد (گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفاً برای جلوگیری از خش‌دار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان) صفحهٔ پشتی صفحهٔ جلویی قسمت‌های جانبی دریچه خروج صدا (معمولاً دارای تزییناتی به نام rosset) سیم‌ها saddle (تنظیم‌کننده ارتفاع هر سیم) فرت بورد (چوبی که فرت‌ها روی آن کوبیده شده‌اند) انواع گیتار گیتارها را به شیوه‌های مختلفی می‌توان دسته‌بندی کرد. در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آن‌ها را دسته‌بندی کنیم، که مسلماً برای یک ابزار موسیقی مناسب‌ترین روش خواهد بود. از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد بنابراین ناچار به استفاده از دسته‌بندی بدنه خواهیم بود: گیتار با بدنه چوبی توخالی انواع گیتارهای آکوستیک گیتار آکوستیک گیتاری است که وسیله‌ای جز بدنه آن صدای سیم‌ها را تقویت نمی‌کند، صدای سیم‌ها تنها در بدنهٔ چوبی توخالی آن تقویت می‌شود و به گوش می‌رسد. این نوع از گیتار معمولاً شش سیم فلزی دارند، ضخامت آن‌ها از زیرترین سیم تا بم‌ترین سیم به‌طور معمول بین ۱۳ تا ۵۶ هزارم اینچ می‌باشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار کناری ساخته می‌شود، که صفحهٔ بالایی معمولاً دارای سوراخ یا سوراخ‌های بزرگی است که به واسطه شکل و محل قرار گرفتنشان می‌توانند ویژگی‌های آکوستیکی خاصی به ساز بدهند. گونهٔ اسپانیایی گیتار آکوستیک با عنوان گیتار فلامنکو شناخته می‌شود؛ که نامش را از سبک فلامنکو گرفته‌است. گیتار زمانی وارد موسیقی فلامنکو شد که اسپانیایی‌ها فلامنکو را با سازهای دیگری می‌نواختند. پس از آن گیتار به شدت بر این موسیقی تأثیر گذاشت و هم‌اکنون کاملاً به آن وابسته‌است. انواع گیتارهای کلاسیک اصولاً باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده می‌شود. اما این نوع گیتار کمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته می‌شوند تفاوت دارد. بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیم‌های فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می‌شود، که به آن صدای نرم و آرامی می‌دهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد و تنها یک سبک مشخص از موسیقی را ارائه می‌دهد. گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی‌ها آن را به کار می‌برده‌اند مشتق گشته‌است. بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد، معمولاً گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوه‌ای تیره دارند ساخته می‌شود و گیتارهای با چوب‌های زرد و روشن‌تر از آن گیتارهای فلامنکو هستند. اسپانیایی‌ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده می‌کرده‌اند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عده‌ای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند. انواع گیتارهای الکتروآکوستیک از لحاظ شکل نمی‌توان تفاوت چندانی بین یک گیتار الکتروآکوستیک با یک گیتار آکوستیک پیدا کرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الکتروآکوستیک روند الکتریکی را پیش می‌گیرد، بدین صورت که صدا توسط پیکاپ به شکل سیگنال الکتریکی درآمده و بعد از گذر از برخی ادوات الکتریکی، به وسیله آمپلی فایر تقویت می‌شود و سرانجام از طریق اسپیکرهای آمپلی فایر به گوش می‌رسد. اگر تنظیمات خاصی برای آمپلی فایر (و افکت یا افکت‌ها) نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آکوستیک تفاوت چندانی نخواهد داشت، با این تفاوت که حالا صدا تا حدود زیادی تحت کنترل می‌باشد. نوازنده بدون آنکه مجبور به تعویض ساز برای پیدا کردن صدای مورد نظرش باشد می‌تواند از طریق تنظیم اکولایزری و تنظیمات میزان شدت صدا که روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی که مورد نظرش است نوازندگی کند. گیتار با بدنه چوبی نیمه خالی انواع گیتارهای جاز و بلوز گیتار با بدنه چوبی توپر انواع گیتارهای الکتریک گیتار با بدنه فلزی انواع رزوناتور گیتارها را از جنبه‌های دیگری هم می‌توان دسته‌بندی کرد: از نظر طول گام دسته (Scale Size): تنور (با گام دسته در حدود ۲۱ تا ۲۳ اینچ) معمولی (با گام دسته در حدود ۲۴ تا ۲۵٫۵ اینچ) باریتون (با گام دسته در حدود ۲۶ تا ۲۸ اینچ) بیس (با گام دسته در حدود ۳۰ تا ۳۶ اینچ) از نظر تعداد و جنس سیم‌ها: چهار و پنج سیم (معمول در انواع گیتار بیس) شش سیم (معمول در انواع گیتار و گاهی در گیتار بیس) از جنس فلز (معمول در انواع گیتار آکوستیک) از جنس نایلون (معمول در انواع گیتار کلاسیک) هفت و هشت سیم (گاهی در انواع گیتار الکتریک) دوازده سیم به صورت شش سیم دوبله (گاهی در انواع گیتار الکتریک) از نظر شیوه صدابرداری آکوستیک (بدون واسطه توسط میکروفون) الکتریک (با استفاده از پیکاپ) جستارهای وابسته گیتار الکتریک گیتار بیس گیتار کلاسیک منابع منابع مربوط به بخش تاریخچه: تئوری موسیقی گیتار نوشته مهرداد پاینده، نشر فردوس، ۱۳۸۴. آموزش گیتار نوشته فرهاد اسعدیان، نشر پرگار، ۱۳۸۶. پیوند به بیرون بخش ریتم سازهای اسپانیا سازهای زخمه‌ای سازهای زهی سازهای غیرانتقالی سازهای موسیقی بلوز سازهای موسیقی کلاسیک غرب سازهای موسیقی محلی سازهای ارکسترال
5931
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%BE
رپ
رَپ نوعی ژانر موسیقی است که در دهه ۱۹۷۰ (میلادی) توسط سیاه‌پوستان آمریکا و آمریکایی‌های لاتین در محله‌های حاشیه‌ای و غالباً فقیرنشین برانکس (واقع در نیویورک) که غالباً به گتو معروف‌اند، پدید آمد. این سبک موسیقی نوعی سلاح مبارزه جوانان سیاه با تبعیض‌های نژادی رایج در آن زمان بود و به همین دلیل بود که به خاطر بیان مشکلات زندگی در گِتوها (جایی برای زندگی مردمی که جزو اقلیت یک شهر به حساب می‌آیند) به موسیقی گتو نیز شهرت دارد. این سبک قدمتی تقریباً ۶۰ ساله دارد این سبک به‌جا مانده از سبکی است که با شعر به حکومت اعتراض می‌کردند. از سال ۲۰۰۰ میلادی با گسترش اینترنت و وبسایت‌های اشتراک‌گذاری موسیقی و ویدئو مانند مای‌اسپیس، یوتیوب، اسپاتیفای و ساوندکلاود، موسیقی رپ گسترش بیشتری پیدا کرد و تبدیل به یکی از مهم‌ترین سبک‌های موسیقی شد. تاریخچه سیاه‌پوستان آمریکایی دهه ۷۰ میلادی در نیویورک، زمانی که تبعیض نژادی و ظلم و ستم سفیدپوستان، آن‌ها را به ستوه آورده بود به خیابان‌ها ریختند و برای بیان اعتراضات، حرف‌هایشان را به‌صورت ریتمیک و ترانه خواندند. دقیقاً از همین‌جا بود که سبک جدیدی از موسیقی پا به عرصهٔ ظهور گذاشت و «رپ» نام گرفت که ابتدا و به‌دلیل پدیدآورندگان آن، به «سی.ان. ان» سیاه‌پوستان آمریکا شهرت یافت. اغلب از دهه ۱۹۹۰ به عنوان یکی از برترین دهه های تاریخ رپ یاد می‌شود. رپ و هیپ هاپ حال حاضر آمریکا هر چند رپ و هیپ هاپ در آمریکای امروز، هنوز هم لحن تلخ و اعتراضی خود را حفظ کرده‌است، ولی دیگر دربارهٔ مباحثی که در آغاز تولد خود به آن‌ها می‌پرداخت سخنی به میان نمی‌آورد یا حداقل، به ندرت دربارهٔ آن‌ها سخن می‌گوید؛ گویا آرزوی مارتین لوتر کینگ در مورد برابری حقوق سیاه‌پوستان و سفیدپوستان، لااقل در مورد رپکن‌ها در حد زیادی به تحقق پیوسته، چون محور اصلی موسیقی رپ و هیپ هاپ در آمریکای حال حاضر را گنگستا رپ (Gangsta Rap) و تا حدود زیادی هاردکور رپ (Hardcore Rap) تشکیل می‌دهد به عبارت ساده‌تر امروزه مباحث اصلی این موسیقی را رجزخوانی و بیان مشکلات اجتماعی نظیر فقر، بی‌کاری و… تشکیل می‌دهد. گرچه همواره سیاهپوستان را صاحبان رپ می‌دانند ولی نمی‌توان از نقش آمریکایی‌های لاتینی‌تبار در زنده نگه داشتن و گسترش این سبک چشم‌پوشی کرد، دوم اینکه رپ در دنیای امروز از چهارچوبی که آن را تنها مربوط به سیاهپوستان می‌ساخت خارج شده‌است و به یک شیوهٔ اعتراض برای نوجوانان و جوانان تبدیل شده‌است؛ در واقع هر جا که جوان‌ها هستند و هر کجا که نارضایتی وجود دارد رپ هم به عنوان یک شیوهٔ اعتراض که در قالب گفتار و در دل کلماتی که به سرعت و پشت سر هم پیاده می‌شوند، حضور دارد. گویش و سرعت بیان کلمات فلو رایم و قافیه پردازی روی ریتم از اصول اولیه رپ می‌باشد. انواع موضوع و دیدگاه برای اجرای رپ وجود دارد مانند مسائل اجتماعی، گنگ، دیسلاو و دیس. همچنین یکی از اولین رپرهای سفیدپوست امینم (به انگلیسی:Eminem) بوده‌است که به دلیل سفیدپوست بودن توسط سیاه پوستان مورد تمسخر قرار می‌گرفت. در ایران رپ فارسی در اواسط دهه ۱۳۷۰ (خورشیدی) در ایران شکل گرفته‌است و خواننده‌های زیادی به‌طور زیرزمینی و غیرمجاز در این سبک فعال هستند. در ایران، خوانندگان رپ از این ابزار برای اعتراض به مشکلات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی می‌کنند. البته افراد مختلف با اهداف و نیات متفاوتی مشغول به نوشتن شعر در چنین قالبی می‌شوند. جستارهای وابسته هیپ هاپ رپ فارسی دریل ترپ گنگستا رپ منابع رپ رگی‌تون ژانرهای موسیقی شیوه‌های خوانندگی فرهنگ آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار
5932
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%D9%87%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B4%D9%87%D8%B1%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
فهرست شهرها و شهرک‌های ارمنستان
در جمهوری ارمنستان، یک شهر یا شهرک ( ''k'aghak) بر پایه جمعیت تعریف نمی‌شود. اما شهرهای ایروان، گیومری و وانادزور که هم‌اکنون بالای ۸۰٬۰۰۰ تن جمعیت دارند در طی دوران شوروی شهرهای اصلی تابع جمهوریت () محسوب می‌شدند. مابقی شهرک‌ها کمتر از ۵۰٬۰۰۰ تن جمعیت دارند. فهرست منابع: آمار ۲۰۱۱ ارمنستان جستارهای وابسته فهرست شهرهای اروپا فهرست شهرهای جهان فهرست شهرداری‌های ارمنستان فهرست مقالات مرتبط با ارمنستان منابع تقسیمات اداری سطح دوم بر پایه کشور تقسیمات کشوری در اروپا زیربخش‌های ارمنستان زیربخش‌های کشور آسیا شهرها و شهرک‌های ارمنستان فهرست شهرها بر پایه جمعیت فهرست‌های شهرداری‌ها ارمنستان فهرست‌های شهرهای آسیا ارمنستان فهرست‌های مربوط به ارمنستان فهرست‌های مرتبط با جغرافیای ارمنستان مناطق مسکونی در ارمنستان
5933
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA
آرارات
آرارات (به ارمنی: Արարատ) در معانی زیر بکار می‌رود: سرزمین کوهستانی ارمنستان کوه آرارات، که کوهی است در شرق ترکیه، نزدیک به مرز ارمنستان و ایران. استان آرارات، یکی از استان‌های کشور ارمنستان. آرارات کوچک دشت آرارات آرارات، ارمنستان آرارات (آرارات) آیرارات استرالیا آرارات، ویکتوریا، شهری در ایالت ویکتوریا در کشور استرالیا فرودگاه آرارات بیمارستان روانی آرادیل تاریخ جمهوری آرارات، یا جمهوری کردی آرارات که یک دولت خودمختار کردی بود رسانه آرارات، محصول سال ۲۰۰۲ فیلمی است دربارهٔ نسل‌کشی ارمنی‌ها توسط امپراتوری عثمانی ورزشی ورزشگاه آرارات، یک مجموعه ورزشی ویژه ارامنه در تهران ورزشگاه آرارات (اصفهان)، یک مجموعه ورزشی ویژه ارامنه در شهر اصفهان باشگاه آرارات تهران، یکی از باشگاه‌های ورزشی شهر تهران باشگاه آرارات اصفهان یکی از باشگاه‌های ورزشی شهر اصفهان باشگاه بسکتبال آرارات تهران، یکی از باشگاه‌های بسکتبال شهر تهران باشگاه فوتبال آرارات ایروان یکی از باشگاه‌های فوتبال شهر ایروان در کشور ارمنستان باشگاه فوتبال آراکس آرارات سایر اچ‌ام‌ای‌اس آرارات آرارات ۹۶۲۰۵ صفحه‌های ابهام‌زدایی مکان‌ها
5937
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%85%DA%A9
سیامک
سیامک نخستین شاهزاده ایران و دومین اسطوره ایرانی پس از کیومرث در شاهنامه است. زادگاه وی باختر بود، او شاهزاده‌ای بود که از بهر رهایش خاندانش و پادشاهی پدر به جنگ فرزند اهریمن،دیو سیاه شتافت و در آن راه جانش را از دست داد. سیامک به معنی «سیاه مو» یا «دارندهٔ موی سیاه» از شخصیتهای اساطیری ایرانیان است.سیامک 2فرزند به نام هوشنگ و فرواک.هوشنگ جد پارسیان شد سیامک در شاهنامه آرامش پادشاهی کیومرث با شوراندن و برانگیختن آهرمن به پایان خود می‌رسد، درخشش و فرّهٔ‌ایزدی کیومرث بانی رشک اهریمن گشت و او تاب محبوبیت روزافزون پادشاهی کیومرث را نداشت؛ بدین انگیزه فرزندش دیو سیاه را که نهادی پلید داشت به جنگ کیومرث برشوراند. کیومرث از نیرنگهای اهریمن و دیو سیاه آگاهی نداشت و سروش‌ها آگهی یورش خزروان‌دیو را به گوش فرزندش رساندند و سیامک با اندک سپاه خویش به جنگ خزوران (دیو) می‌شتابد که سیامک شکست خورده و کشته می‌شود. پس از کیومرث پادشاهی به هوشنگ پسر سیامک می‌رسد. به گواهی نوشتارهای کهن، سیامک مبارزی است که در آغاز جوانی به روش غم‌انگیزی از بهر باور به دست ستیزندگان و دشمنان دین (دیوان) کشته شد. همچنین او را باید نخستین پیش‌آهنگ و رهایندهٔ آدمی سوشیانس برشمرد که نام او نماد آرزوی مردمان ستمدیده دربارهٔ فرمان فرمایی دادگری و برابری در جهان است. در آموزه‌های مزدیسنا به‌ویژه در گاثه‌ها سخن از پدیداری رهایش‌دهنده یا رهایش دهندگانی در آینده بنام سئوشیانث‌ها آگهی می‌دهد. سیامک در اوستا در نسک گمگشته چهرداد از سیامک سخن رفته بود. خلاصهٔ این نسک در دینکرت آمده‌است. سیامک در منابع پهلوی در متنهای پهلوی بر خلاف شاهنامه سیامک فرزند کیومرث نیست بلکه فرزند مشی و مشیانه است. اصولاً چون در منابع پهلوی کیومرث نخستین انسان است و هوشنگ نخستین شاه و از آنجا که شاهی مستلزم وجود رعایا و فرمانبرداران است میان کیومرث و هوشنگ چندین نسل فاصله است. یکی از حلقه‌های این زنجیر (کیومرث تا هوشنگ) سیامک است. سیامک در منابع اسلامی دراکثر منابع اسلامی نیز میان کیومرث و هوشنگ چندین نسل فاصله است و سیامک جایی در میان این دو. سیامک نیز همچون کیومرث در داستان‌های ایرانی پس از اسلام مقام بلندی نیافت. البته، ابوعلی بلعمی در ترجمه تاریخ طبری می‌نویسد: "و او را (کیومرث را) گِل پادشاه خواندندی که از گِل آفریده شد، و جفت او ایلده ، که حوّا خوانند هم خدا از گِل آفرید و جان در تن هر دو اندر یکوقت و یک اندازه کرد." سپس برای پانوشت متن مجلد مربوط به ایرانیان چاپ 1337، از نسخه دیگر برای ایلده آورده شده: "یلده". با توجه به اینکه فرزند دیگر کیومرت و یلده ، سیامک نخستین سوشینث بود و شیث نیز فرزند آدم و حوّا می‌باشند شاید بتوان گفت سیاه‌مک و شیث یکی هستند و تجلّی خورشید حقیقت، البته اگر یلدَه را با فتحه بخوانیم و مرادمان < یلدا > باشد و چنین خوانشی صحیح نیز باشد. سیامک دوم سیامک دیگری هم در شاهنامه حضور دارد که از پهلوانان توران است و تنها در جنگ دوازده رخ به او اشاره شده‌است. او در نبردی تن‌به‌تن با گرازه پهلوان ایرانی کشته می‌شود. گرازه او را چنان سخت بر زمین می‌زند که استخوانش شکسته و جان می‌سپارد. پانویس منابع دوستخواه، جلیل. اوستا: کهنترین سرودهای ایرانیان (گزارش و پژوهش از جلیل دوستخواه) فردوسی. شاهنامه به تصحیح مصطفی جیحونی صفا، ذبیح‌الله. حماسه‌سرایی در ایران ای. م. دیاکونوف. تاریخ ماد. ترجمه کریم کشاورز. انتشارات: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی. تهران ۱۳۸۰. پیوند به بیرون اسطوره‌شناسی ایرانی ایران پیش از اسلام رستاخیزشناسی زرتشتی شخصیت‌های شاهنامه مزدیسنا منجی موعودگرایی
5940
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C%20%D8%A8%D8%B4%DB%8C
سیدنی بشی
سیدنی بشی (۱۴ مه ۱۸۹۷ – ۱۴ مه ۱۹۵۹) نوازنده کلارینت و ساکسوفون سوپرانو بود. او از پیشگامان جاز و سبک دیکسی‌لند که سال‌ها ساکن پاریس بود. نوازنده ی کلارینت و ساکسفون سوپرانو را می‌توان اولین سولوییست بزرگ در تاریخ جز دانست. در سال‌های اولیه ی جَز و درحالیکه ساز ساکسفون در حاشیه ی این موسیقی قرار داشت، بشه با نواختن اصواتی شیرین از آن به عنوان ساز سولو استفاده می‌کرد. او همچنین از اولین هنرمندان آمریکایی بود که در شوروی سابق در دهه ی ۲۰ به اجرا پرداخت. او در نیواورلئان در خانواده ای کرئول (اهالی ایالت لوئیزیانا که اصالتی فرانسوی دارند) و اهل موسیقی در سال ۱۸۹۷ متولد شد. او به‌طور خودآموخته نواختن کلارینت را آغاز کرد و در نوجوانی اش در مهمترین گروه‌های مارش در شهر می‌نواخت. ویل ماریون کوک ویولنیست و آهنگساز، در سال ۱۹۱۹ پس از آشنایی با بشه در نیویورک، او را در ارکستر خود استخدام کرد. در سفر به لندن به همراه ارکستر کوک، بشه یک ساکسفون سوپرانو تهیه کرد که در نهایت ساز اصلی او شد. او در آنجا پس از اجراهایی موفق محبوبیت زیادی کسب کرد. اخلاق تند بِشه که گهگاهی به زد و خورد منجر می‌شد او را مدتی در لندن و نیز ۱۱ ماه در پاریس (بدلیل شلیک به مردی که به او گفته بود اشتباه می‌نوازد) به زندان انداخت و باعث دیپورت او به نیویورک شد. بشی در بازگشت به نیویورک موفقیت خود را در حرفه اش با عضویت در ارکسترهای دوک الینگتن و کلارنس ویلیامز و سپس همکاری با نوازنده ی ترومپت و همشهری او، تامی لدنیر ادامه داد. او که در ۱۹۵۱ بدلیل مسائل نژادی ای که گریبانگیر نوازندگان سیاهپوست در آمریکا بود به فرانسه مهاجرت کرد و تا پایان عمرش یعنی سال ۱۹۵۹ در آنجا سکنی گزید. منابع Giddins, Gary. DeVeaux, Scott. 2009. Jazz. W. W. Norton Company. The Sidney Bechet Society Website افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) آمریکایی‌های مهاجرت‌کرده به فرانسه آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهالی نیواورلئان درگذشتگان ۱۹۵۹ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان در فرانسه درگذشتگان به علت سرطان ریه زادگان ۱۸۹۷ (میلادی) موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز اهل نیواورلئان موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان ساکسوفون جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ساکسوفون سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان ساکسوفون سوپرانو جاز نوازندگان کلارینت جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) کاتولیک‌های آفریقایی-آمریکایی
5943
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84
احمد جمال
احمد جمال (۲ ژوئیهٔ ۱۹۳۰ – ۱۶ آوریل ۲۰۲۳) نوازنده آمریکایی پیانوی جاز بود. نام اصلی او «فردریک راسل جونز» بود و در سال ۱۹۵۲ پس از گرویدن به اسلام نام خود را عوض کرد. جمال در ۱۹۳۰ در شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا به‌دنیا آمد. از یازده سالگی به‌صورت حرفه‌ای پیانو می‌زد و از پیانیست‌های محبوب مایلز دیویس بود. منابع آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز مرد احمدیان اهل ایالات متحده آمریکا افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) اهالی پنسیلوانیا برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی پیانونوازان سده ۲۱ (میلادی) زادگان ۱۹۳۰ (میلادی) درگذشتگان ۲۰۲۳ (میلادی) مسلمانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل پیتسبرگ موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۱ (میلادی) نوازندگان پیانو آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو سده ۲۱ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو مرد اهل ایالات متحده آمریکا نوکیشان مسلمان هنرمندان آتلانتیک رکوردز هنرمندان ایمپالس! رکوردز هنرمندان ورو رکوردز
5945
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%84%D8%A7%20%D9%81%DB%8C%D8%AA%D8%B2%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF
الا فیتزجرالد
الا فیتزجرالد (زاده ۲۵ آوریل ۱۹۱۷ – درگذشته ۱۵ ژوئن ۱۹۹۶) خواننده آمریکایی جَز معروف به «بانو الا» یا «بانوی اول آواز» بود. او در عمر پربار خود سیزده بار جایزه گرمی را دریافت کرد. بسیاری از بزرگان جَز مثل لویی آرمسترانگ و دوک الینگتون و کاونت بیسی و نت کینگ کول و فرانک سیناترا و دیزی گیلیسپی و بنی گودمن با او برنامه اجرا کرده‌اند. "یک رودخانه برایم گریه کن" و "فصل تابستان" از جمله تک آهنگ‌هایی هستند که اجرای وی از آن‌ها شهرت و محبوبیت یافته است. زندگی‌نامه او در سال ۱۹۱۷ (میلادی) در ایالت ویرجینیا (آمریکا) به دنیا آمد و در نیویورک بزرگ شد. والدین وی در هنگام تولدش از هم جدا شدند و در سن چهارده سالگی یتیم شد و مادرش در ۳۸ سالگی در یک تصادف جان خود را از دست داد. وی از سال ۱۹۳۴ شروع به خوانندگی کرد. فیتزجرالد در اواخر عمر به دلیل مرض دیابت کور شد و در سال ۱۹۹۳ پزشکان پاهایش را قطع کردند. سرانجام در ۷۸ سالگی در سال ۱۹۹۶ درگذشت. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی پیوند به بیرون آگهی فوت در CNN جستجو در آلتاویستا وب‌گاه طرفداران اجراکنندگان ودویل افراد آمریکایی آفریقایی‌تبار افراد دچار قطع عضو اهل ایالات متحده آمریکا الا فیتزجرالد اهالی بورلی هیلز اهالی نیوپورت نیوز، ویرجینیا اهالی یانکرز بازیگران زن آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا بازیگران زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا بازیگران زن فیلم اهل ایالات متحده آمریکا برندگان جایزه گرمی برندگان جایزه مرکز کندی برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی برندگان نشان جرج پیبیدی بشردوستان اهل ایالات متحده آمریکا بشردوستان اهل نیویورک (ایالت) پیاده‌روی مشاهیر هالیوود ترانه‌پردازان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان اهل نیویورک (ایالت) خوانندگان اهل لس آنجلس، کالیفرنیا خوانندگان اهل ویرجینیا خوانندگان ترانه‌های احساساتی و عاشقانه خوانندگان جاز اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن جاز اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان زن سده ۲۰ (میلادی) خوانندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان گاسپل اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان مدزو-سوپرانوی اهل ایالات متحده آمریکا خوانندگان موسیقی پاپ سنتی خواننده-ترانه‌پردازان اهل ایالات متحده آمریکا خواننده-ترانه‌پردازان زن اهل ایالات متحده آمریکا درگذشتگان ۱۹۹۶ (میلادی) درگذشتگان به علت بیماری در کالیفرنیا درگذشتگان به علت دیابت دریافت‌کنندگان مدال رئیس‌جمهوری آزادی دریافت‌کنندگان نشان ملی هنر آمریکا دور از وطن‌های اهل ایالات متحده آمریکا در دانمارک رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۱۷ (میلادی) گوگل دودل متدیست‌های آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا متدیست‌های اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل نیوپورت نیوز، ویرجینیا موسیقی‌دانان اهل ویرجینیا موسیقی‌دانان جاز آوازی موسیقی‌دانان جاز اهل کالیفرنیا موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت) موسیقی‌دانان زن سده ۲۰ (میلادی) نابینایان اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان دکا رکوردز هنرمندان کپیتال رکوردز هنرمندان ورو رکوردز
5948
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%84%DB%8C%DA%A9%DB%8C
آرت بلیکی
آرت بلِیکی (زادهٔ ۱۱ اکتبر ۱۹۱۹ – درگذشتهٔ ۱۶ اکتبر ۱۹۹۰) نوازنده آمریکایی درامز و رهبر گروه جز مسنجرز بود. او موسیقی را مانند بسیاری از دیگر نوازندگان جاز از کلیسا آغاز کرد. مدتی پیانو می‌زد ولی به قول خودش وقتی مدیر باشگاهی که در آن می‌نواخت او را با سلاح کمری مجبور به برخاستن از جلوی پیانو و نشستن پشت درامز کرد، به درامز روی آورد. در سال ۱۹۴۸ در گفتگوئی با خبرنگاران گفت که به آفریقا رفته و در موسیقی آن دیار مطالعه کرده، اسلام آورده و نام خود را به «عبدالله ابن بوحینه» تغییر داده‌است. در همین سال اولین ارکستر خود را به نام «جز مسنجرز» (پیام‌آوران جاز) با ۱۷ نوازنده تشکیل داد. در ۱۹۵۵ با هوراس سیلور گروه پنج نفری جز مسنجرز را درست کرد. در دهه ۱۹۶۰ میلادی گروه او یکی از مهم‌ترین گروه‌های جاز بود. در دهه ۱۹۷۰ هم که بسیاری از دیگر نوازندگان جاز مشغول تلفیق با موسیقی راک بودند او به ارائهٔ جاز درست و سرراست ادامه داد. نوازندگان بزرگی با او و گروهش همکاری کرده‌اند از جمله هوراس سیلور، کِیت جَرِت، بادی دی‌فرانکو، چاک مانجیونی، و سیدر والتون. پانویس احمدیان اهل ایالات متحده آمریکا اهالی پنسیلوانیا اهالی نورثفیلد، نیوجرسی برندگان جایزه یک عمر دستاورد گرمی درگذشتگان ۱۹۹۰ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان در نیویورک درگذشتگان به علت سرطان ریه رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۱۹ (میلادی) مسلمانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا مسلمانان اهل ایالات متحده آمریکا مسیحیان مسلمان‌شده موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل پیتسبرگ موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز مرد اهل ایالات متحده آمریکا نوکیشان مسلمان هنرمندان ایمپالس! رکوردز هنرمندان ای‌بی‌سی رکوردز هنرمندان تایملس رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز
5957
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%DB%8C%D9%86%DA%AF%20%D8%A2%D9%84%DB%8C%D9%88%D8%B1
کینگ آلیور
جو "کینگ" آلیور (۱۱ مه ۱۸۸۵ – ۱۰ آوریل ۱۹۳۸) نوازنده کورنت و رهبر ارکستر و از پیشگامان جاز بود. آلیور نواختن را در سال ۱۹۱۹ در نیواورلئان شروع کرد. کم‌کم ارکستر خود را ترتیب داد و در شیکاگو، ایلینوی به نواختن پرداخت و لویی آرمسترانگ را به‌همکاری گرفت. او کاشف لوئیس بود. اولین کورنت لوئیس را کینگ آلیور به او داد. سبک معروف به هات جز را او راه انداخت که در آن نوازندگان به‌طور گروهی (و نه انفرادی) بداهه نوازی می‌کردند. چند تصمیم نادرست مالی از جمله رد کردن پیشنهاد اجرای دائمی در باشگاه معروف کاتن کلاب او را فقیر کرد. در آخر عمر در یک باشگاه بیلیارد نظافتچی بود. منابع Wikipedia contributors, "Joe "King" Oliver," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Joe_%22King%22_Oliver&oldid=205121485 افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) اهالی پریش اسنشن، اوئیزیانا اهالی لوئیزیانا اهالی نیواورلئان ترانه‌پردازان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا ترانه‌پردازان مرد اهل ایالات متحده آمریکا ترانه‌پردازان اهل ایلینوی ترانه‌پردازان اهل لوئیزیانا درگذشتگان ۱۹۳۸ (میلادی) درگذشتگان به علت آرتریوسکلروز درگذشتگان به علت بیماری در جورجیا درگذشتگان به علت سکته قلبی رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۸۸۱ (میلادی) زادگان ۱۸۸۵ (میلادی) سرایداران مدفونان در گورستان وودلاون (برانکس، نیویورک) موسیقی‌دانان آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل شیکاگو موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان جاز اهل ایلینوی موسیقی‌دانان جاز اهل نیواورلئان موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان کورنت جاز اهل ایالات متحده آمریکا
5966
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%20%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
نظام جمهوری اسلامی ایران
نظام جمهوری اسلامی ایران نام حکومت کنونی ایران است که بر اساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر پایهٔ جمهوریت و اسلام‌گرایی بنا نهاده شده‌است که نظامی ضد استعماری، مخالف با دموکراسی و سکولاریسم و در نوع خود تمامیت‌خواه و اقتدارگرا با گرایش به نظریه «ولایت مطلقه فقیه» قلمداد می‌شود. جمهوری اسلامی ایران، در پی انقلاب ۱۳۵۷، طی همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی در روزهای ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ با پرسش «جمهوری اسلامی، آری یا نه؟» با رای ۹۸٫۲٪ درصدی آری، رسمیت پیدا کرد. طبق آمار شاخص دموکراسی در نظام جمهوری اسلامی، تکثرگرایی سیاسی «صفر» است و طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هیچ‌یک از افراد و احزاب مخالف نظام جمهوری اسلامی حق فعالیت سیاسی، اجرا و بر عهده‌گیری سمت‌های مختلف را ندارند و به رسمیت شناخته نمی‌شوند. حکومت جمهوری اسلامی ایران در فهرست رژیم‌های درمانده و در شاخص کشورهای شکننده و آسیب‌پذیر مابین نارنجی و قرمز قرار دارد. در دورهٔ حکومت خود با امواجی از نارضایتی مردم روبرو شده‌است که افزایش نابرابری جنسیتی، شکاف طبقاتی، فساد سیستماتیک دولتی و فشارهای خارجی، بر نارضایتی همگانی افزوده‌است و به اعتراضات سراسری منجر شده‌است. این نظام نوعی جمهوری اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه است و ساختار سیاسی آن شامل مجلس خبرگان رهبری، رهبر ایران، و قوه مجریه، قوه مقننه (مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان) و قوه قضاییه است. همچنین مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی، شوراهای اسلامی شهر و روستا در آن فعالیت می‌کنند. رهبر فرمانده کل قوا محسوب می‌شود. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل نوشته شد. با تصویب مجلس شورای اسلامی، تأسیس حزب نه تنها برای مخالفان بیرون از نظام، بلکه حتی گروه‌های منحل شدهٔ اصلاح طلب هم اجازهٔ فعالیت ندارند. پیدایش تصویرسازی روح‌الله خمینی از جمهوری اسلامی سید روح‌الله خمینی از شهریور ۱۳۲۰ با بیان نقدهایی علیه حکومت پهلوی اندیشه سیاسی خود را اعلام کرد. در دهه سی بود که حکومت‌داری فقیه را در کتاب الرسائل مطرح کرد. او در کتاب البیع تشکیل حکومت توسط فقیه را امری واجب دانست. او در سال ۱۳۴۸ کتاب ولایت فقیه حکومت اسلامی را نوشت. در این کتاب مسئله حکومت فقیهان و ولایت فقیه مطرح شد. خمینی در این دوره، تنها به اسلامی‌خواهی تأکید داشت و از جمهوری‌خواهی سخنی نمی‌گفت. خمینی در زمان اقامت خود در فرانسه نظام مورد نظر خورد را بر پایه «آزادی عقیده و بیان» و همچنین حکومتی «برای همه اقلیت‌های مذهبی آزادی به‌طور کامل خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیده خودش را بکند» تصویری که خمینی از خود پیش از انقلاب ارائه داده بود باعث شده بود که یکسال پیش از سقوط حکومت شاه مقامات ارشد سفارت آمریکا به این نتیجه برسند که نهضت اسلامی به رهبری «نمادین» خمینی ویژگی‌های دموکراتیک دارد. او از جمهوری بودن حکومت اسلامی که بر مبنای ولایت مطلقه فقیه باشد، دفاع کرد. در مدت ۱۱۲ روز اقامت در نوفل لوشاتو، خمینی حدود ۴۰۰ مصاحبه انجام داد و این وعده‌ها را به ملت ایران داد: حکومت اسلامی یک حکومت دمکراتیک به معنای واقعی کلمه خواهد بود. همه حقوق بشری و از جمله حقوق اقلیتهای مذهبی کاملاً رعایت خواهد شد. من در ایران آینده هیچ سمت و مسئولیتی جز رهبر روحانی مردم نخواهم داشت. کشور ما در منازعه میان اسرائیل و عرب‌ها باید به کلی بی‌طرف بماند. ما ساواک را منحل خواهیم کرد و همه گروه‌های چپ حق خواهند داشت آزادانه به بیان عقاید خود و فعالیت سیاسی بپردازند. نباید به زندانیان و محکومان دشنام داد و به آنها سیلی زد. در زمینه سیاسی و در زمینه اجتماعی، زن برابر با مرد و حق مشارکت در امور را دارد. در تشکیل دولت، زن مانند مرد حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارد و کاملاً با یکدیگر برابرند. همه‌پرسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ در شرایطی که نه قانون اساسی ایران تدوین شده بود و نه تعریفی از جمهوری اسلامی ارائه شده بود جمهوری اسلامی مورد همه‌پرسی قرار گرفت در واقع همه‌پرسی برای خمینی و طرفداران او راهی برای مشروعیت بخشیدن بر تسلط یافتن‌شان بود. که در نهایت ۹۸٫۲ درصد شرکت‌کنندگان به آن رای آری دادند و بدین ترتیب نظام حاکم بر ایران از نظام شاهنشاهی ایران به نظام جمهوری اسلامی تغییر یافت. امکان همه‌پرسی جمهوری اسلامی پس از به قدرت رسیدن علی خامنه‌ای و با اضافه کردن اصل ۱۷۷ در قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ عملاً غیرممکن شد. همه‌پرسی سال ۱۳۵۷ در حالی انجام شد که حداقل سن شرکت در همه‌پرسی ۱۶ سال بوده‌است. براساس سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ شهروندانی که در همه‌پرسی شرکت کرده بودند حداقل ۵۳ سال داشتند که به معنی حضور ۱۵٫۵ درصد از کل شهروندان ایرانی در همه‌پرسی سال ۱۳۵۷ بوده‌است. نقش عوامل خارجی بر باور عده‌ای انقلاب ایران توطئه‌ای طرح‌ریزی شده از سوی نیروهای خارجی بوده‌است که در مقابل عده‌ای دیگر چنین نظری را ریشه در باور مردم ایران به تئوری توطئه می‌دانند. بر اساس اسنادی که سازمان سیا در سال ۲۰۰۵ از حالت طبقه‌بندی شده خارج کرد از ارتباط روح‌الله خمینی با دولت آمریکا حکایت دارد. بر این اساس در نیمه آبان ۱۳۴۲، روح‌الله خمینی به دولت جان اف کندی پیام می‌دهد که از حملات لفظی‌اش سوء تعبیر نشود زیرا او از منافع آمریکا در ایران حمایت می‌کند. رونالد ریگان چهلمین رئیس‌جمهور آمریکا در مناظره انتخاباتی خود در مقابل رقیب دموکرات خود عنوان کرد که سیاست اشتباه ایالات متحده باعث سقوط شاه ایران شده‌است و آن را «لکه سیاهی» در تاریخ ایالات متحده دانست. در نقل قولی دیگر جورج بوش پدر بیان می‌کند «مأموریتی که به ژنرال هویزر به منظور فلج کردن ارتش ایران تفویض شد، یک خطای بزرگ بود» که مثال دیگری است که از نوع نگاه آمریکا به دوران اقامت روح‌الله خمینی در پاریس حکایت دارد. نوع حکومت برابر قانون اساسی دولت جمهوری اسلامی ایران اصول حکومت جمهوری اسلامی بر پایه جمهوریت و اسلامیت بنا شده‌است، این قانون «جمهوریت» را رای و اراده مردم در اداره امور کشور و «اسلامیت» را مطابقت داشتن قوانین با دین اسلام می‌داند. در مقابل منتقدان نوع نظام سیاسی ایران را نه پارلمانی و نه ریاست جمهوری بلکه نظام ولایت فقیه می‌دانند که در اساس و بنیاد ربطی به دموکراسی و جمهوریت ندارد. حکومت اسلامی علی مطهری نمایندهٔ مجلس در سال ۱۳۹۹ تأکید کرد که «در حال انتقال از حکومت جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی هستیم» و اعلام کرد که عده‌ای در حکومت به صورت جدی به دنبال حکومت اسلامی هستند چرا که رأی مردم را تزئینی می‌دانند. به گفتهٔ او این افراد اعتقاد دارند که «مجلس یک نهاد مشورتی و نهادی است که باید منویات رهبری را اجرا کند» و «رئیس‌جمهور مستقیماً باید منصوب رهبری باشد». همچنین سید علی خامنه‌ای همواره در صورت تمایل توانسته اکثریت مجلس را به رأی دادن یا ندادن به موضوعات مشخص وادار کند. به نظر می‌رسد که رهبر جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر به تدریج قدرت نهادهای غیر انتصابی را کاهش و در مقابل قدرت سپاه پاسداران را افزایش داده‌است که در نتیجه سپاه پاسداران، به عنوان نهادی که از حمایت علی خامنه‌ای برخوردار بوده همواره برای دولت، مجلس یا سایر نهادهای انتصابی نظام از جمله قوه قضاییه، صداوسیما و هیئت‌های نظارت شورای نگهبان نیز اعمال قدرت می‌کند. دیدگاه امنیتی به مسائل از دیدگاه منتقدان رویکرد رهبران کنونی جمهوری اسلامی، بخش امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی با همراهی روحانیون همسو، در عمل توانسته موقعیت روحانیت در نظام را از جایگاه نخست پیشین تنزل دهد. که خود باعث از بین رفتن پشتوانه قشرهای سنتی از جمهوری اسلامی شده که در نهایت این رویکرد باعث می‌شود که نظام جمهوری اسلامی هر چه بیشتر به سمت امنیتی و نظامی شدن پیش برود. اقتدارگرایی رقابتی بر باور عده‌ای از کارشناسان سیاسی نظام جمهوری اسلامی نه نظامی دموکراتیک است و نه نوعی اقتدارگرایی تمام عیار، در نظام‌های اقتدارگرایی رقابتی، نظام‌ها به دو نوع دستگاه ایدئولوژیک و اعمال قدرت همزمان تکیه می‌کنند تا با اقتضای «ضرورت» و «حاجت» دردسرهای جدی را از سر بگذرانند بدون آنکه ناگزیر به اجرای اصلاحات اساسی شوند یا در صورت بستن راه‌های اصلاحات محکوم به فروپاشی شوند. دزدسالاری تمامیت‌خواهانه دینی-مارکسیستی به گفته بی‌بی‌سی و برایان هوک اقتصاد ایران یک دزد سالاری فقط به نفع حاکمان، ایدئولوژی مارکسیست حکومت دینی تمامیت‌خواهی شده‌است. ساختار سیاسی ساختار سیاسی ایران شامل اشخاص حقیقی و حقوقی زیر است. رهبر در راس حکومت قرار دارد. پس از رهبر ساختار سیاسی جمهوری اسلامی بر پایه سه قوه مجریه، قضائیه و مقننه‌است. جمهوری اسلامی نظامی مبتنی بر حکومت اسلامی است و زیربنای تشکیل این حکومت را دین‌سالاری شکل داده‌است. قانون اساسی اولین سخن‌ها از قانون اساسی برای حکومت اسلامی، توسط خمینی در پاریس صورت گرفت. خمینی در اولین سخنرانی خود در بدو ورود به ایران، اعلام کرد که مجلس مؤسسان شکل خواهد گرفت و دولتی دائمی به سر کار خواهد آمد. در حکم نخست‌وزیری بازرگان نیز به وظیفه او برای تشکیل مجلس مؤسسان اشاره شده بود. به همین منظور در ۸ فروردین ۱۳۵۸، شورای عالی طرح‌های انقلاب شکل گرفت. یکی از وظیفه‌های این شورا، تهیه طرح قانون اساسی بر مبنای ضوابط اسلامی و اصول آزادی عنوان شده بود. حسن حبیبی از طرف خمینی مأمور شد تا پیش نویسی برای قانون اساسی بنویسد. چند پیش نویس دیگر هم با این پیش نویس تلفیق شد و پس از بازنگری شورای عالی، برای خمینی و چند مرجع تقلید شیعه ارسال شد. پس از اختلاف بر سر چگونگی تصویب قانون اساسی و نصب هیئت مؤسسان، بنا شد تا مجلسی با عنوان خبرگان تشکیل شود و پیش نویس قانون اساسی به یک محصول نهایی تبدیل و آن محصول به رفراندوم گذاشته شود. ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان برگزار شد و ۷۳ نماینده به مجلس راه یافتن. حسینعلی منتظری رئیس این مجلس و بهشتی نائب رئیس آن شد. در ۲۰ آبان ۱۳۵۸ قانون اساسی با ۱۷۵ اصل صورت بندی شد و شورای انقلاب همه‌پرسی این قانون را با رای آری یا نه در روز ۱۱ و ۱۲ آذر ۱۳۵۸ به رای گذاشت. ۹۹ درصد شرکت کنندگان به این قانون رای آری دادند. پس از گذشت ۱۰ سال از تصویب قانون اساسی، خمینی طی حکمی به رئیس‌جمهور، دستور داد تا متممی را برای قانون اساسی بنویسد و بر این اساس قانون اساسی مورد بازنگری قرار گرفت. مسائلی از جمله رهبری، قوه مجریه، قوه قضاییه، صدا و سیما، تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، بازنگری در قانون اساسی و تغییر نام مجلس شورای اسلامی از مسائل مورد بازنگری در این متمم بود. در این تغییر ۴۶ اصل تغییر و بازنگری شد و در ۶ مرداد ۱۳۶۸ همه‌پرسی آن با ۹۷ درصد موافق به اتمام رسید. رهبر رهبر، بالاترین مقام رسمی در جمهوری اسلامی است که تصدی آن را ولایت مطلقه فقیه که از سوی مجلس خبرگان رهبری تعیین می‌شود، ریشه طرح حکومت اسلامی بر مبنای ولایت فقیه به مجموعه نظرات روح‌الله خمینی در کتاب ولایت فقیه و نقش حسینعلی منتظری، که از عوامل کلیدی در گنجاندن اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود بازمی‌گردد. پس از بازنگری در قانون اساسی در سال ۱۳۶۸، لفظ «مطلقه» به ولایت فقیه اضافه شد که حسینعلی منتظری این عمل را «از مصادیق بارز شرک» عنوان می‌کند که حتی پیامبر اسلام نیز از چنین حقی برخوردار نبوده‌است. همچنین مهدی حائری یزدی از فقهای برجسته معاصر ایران از تناقض درونی نظریه ولایت فقیه و «توالی فاسد غیراسلامی و غیرانسانی» آن سخن به میان می‌آورد و همکاری با این حکومت را جور و حرام می‌داند. اختیارات قانونی و دخالت در امور قوای سه‌گانه قانون مدنی ایران رهبر را دارای اختیار امضای حکم و عزل رئیس‌جمهور می‌داند، همچنین او با نصب فقهای شورای نگهبان بر قوهٔ مقننه اعمال نفوذ می‌کند، او همچنین دارای اختیارات عزل و نصب رئیس قوهٔ قضاییه است. در دیدگاه منتقدان شورای نگهبان حلقه‌ای بسته را شکل می‌دهد که باید قوانین را علیه خود تصویب کند که عملاً به عنوان ابزاری در دست گروهی خاص قرار گرفته‌است. در دهه ابتدایی جمهوری اسلامی و در زمان حیات روح‌الله خمینی، نهادهای رسمی تا حدودی مستقل‌تر بودند و رهبر وقت، که اقتدارش را نه از جایگاه رسمی و قانونی‌اش پس از انقلاب که به واسطه رهبری آن انقلاب به دست آورده بود، به رغم دخالت‌های گاه‌وبیگاهش در امور قوای سه‌گانه، تا حدودی به تفکیک ۳ قوه و کارکرد ذاتی قوا احترام می‌گذاشت. از دیگر سو دخالت‌های وی در امور قوا به شکل مستقیم و بدون پرده‌پوشی انجام می‌شد و خمینی نیازی نمی‌دید که برای انجام این دخالت‌ها متوسل به شکل‌دادن نهادهای غیررسمی و انتقال قدرت قوای رسمی به این نهادها شود. اما علی خامنه‌ای در بیش از ۳ دهه گذشته به شیوه‌ای متفاوت با بنیانگذار جمهوری اسلامی عمل کرده‌است. در سال ۱۳۷۰ و با تصویب نظارت استصوابی شورای نگهبان، عملاً تعیین حدود انتخابات، کاندیداها و نوع رقابت در اختیار رهبری قرار گرفت. قوه مقننه قوه مقننه جمهوری اسلامی ایران دو بخشی است مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، فرایند قانون‌گذاری در جمهوری اسلامی ایران ابتدا در مجلس شورای اسلامی آغاز می‌شود، سپس این مصوبات به شورای نگهبان رفته و در صورت تأیید این شورا مصوبات، قانون لازم‌الاجرا می‌گردند. مجلس شورای اسلامی مجلس شورای اسلامی در ایران کار قانون‌گذاری و نظارت بر دولت را دارد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی از میان نامزدهای تأیید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان هر ۴ سال یکبار توسط رأی مستقیم مردم انتخاب می‌شوند. قوانین تصویب‌شده توسط نمایندگان مجلس تا هنگامی که به تصویب شورای نگهبان نرسد، قانوناً قابل اجرا نیست. رئیس مجلس شورای اسلامی از میان نمایندگان مجلس با رای اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود. بر پایه اصل ۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه‌پرسی سال ۱۳۶۸ خورشیدی پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آن‌ها حداکثر بیست نفر نماینده می‌تواند اضافه شود. زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده و مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعاً یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب می‌کنند. در عین حال، پیروان این ادیان در قوانین ایران از حقوقی برابر با شهروندان مسلمان برخوردار نیستند و محدودیت‌هایی نیز برای فعالیت‌های دینی آنان وجود دارد. همچنین محدودیت‌های بیشتری شامل حال مذاهبی می‌شود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمی‌شوند؛ از جمله بهائیان، یارسان و سایر اقلیت‌ها که در سه دهه اخیر گزارش‌های متعددی از آزار آنان منتشر شده‌است. نمایندگان مجلس شورای اسلامی مسئول تصویب قوانین کشور تحت قوانین اصلی قانون اساسی هستند. بر اساس قانون اساسی هیچ‌یک از قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی نباید با اصول قانون اساسی یا اصول شرع اسلام در تضاد باشد؛ به همین دلیل، تمامی مصوبان نمایندگان مجلس باید به تأیید شورای نگهبان برسد تا همخوانی این قوانین با شرع اسلام و قانون اساسی تأیید شود. هم‌اکنون ریاست مجلس برای یک دوره چهار ساله در دست محمد باقر قالیباف می‌باشد. قوه مجریه (دولت) قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران، بدنه اصلی اجرایی حکومت به حساب می‌آید. رئیس قوه مجریه رئیس‌جمهور است که با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شود. نامزدهای ریاست‌جمهوری پیش از انتخاب شدن می‌بایست توسط شورای نگهبان تأیید صلاحیت شوند. رئیس‌جمهور با انتخاب وزیران مختلف، دولت را تشکیل می‌دهد. هر یک از وزرا باید به‌طور جداگانه از مجلس رأی اعتماد بگیرد. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور کنونی جمهوری اسلامی ایران است. قوه قضائیه بر پایه اصل۱۵۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی، قوه قضاییه قوه‌ای است مستقل که پشتیبان حقوق فردی، اجتماعی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت است. اما از نظر منتقدان استقلال قوه قضاییه نیازمند جدا شدن نهاد دین از دولت است چرا که شرط لازم نظام دموکراتیک التزام به آزادی و حقوق بشر است اما خامنه‌ای مخالفت خود را با ایده «جدایی دین از دولت» اعلام کرده‌است. انتقاد دیگری که منتقدان وارد می‌کنند وابستگی قضات به دستگاه حکومت است. رئیس قوه قضاییه توسط شخص رهبر تعیین می‌شود و سایر قضات جمهوری اسلامی رسماً اعلام می‌کنند که «تابع منویات مقام معظم رهبری» هستند. همچنین منتقدان به دلیل ماهیت اقتصاد رانتی جمهوری اسلامی فساد دستگاه قضایی را عامل دیگری در مقابل استقلال دستگاه قضایی می‌بینند و این فساد را گریبان‌گیر رشوه‌گیری‌های قضات از شاکیان و متهمان تا مقامات بلندپایه بلندپایه دستگاه قضایی جمهوری اسلامی می‌دانند. رئیس پیشین قوه قضاییه جواد لاریجانی با اتهام فسادهای اقتصادی گسترده روبرو بوده و رئیس سابق قوه قضاییه ابراهیم رئیسی از اعضای «هیئت قضایی اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی سال ۶۷» و متهم به «نقض حقوق بشر» بوده‌است. رئیس کنونی قوه قضاییه، غلامحسین محسنی اژه ای می‌باشد شورای نگهبان براساس قانون جمهوری اسلامی اعضای شورای نگهبان مشکل از ۱۲ عضو است که ۶ عضو فقیه و ۶ عضو حقوقدان است. ۶ عضو فقیه این شورا توسط رهبر انتخاب می‌شوند. ۶ عضو حقوقدان این مجلس هم توسط رئیس قوه‌قضاییه و مجلس شورای اسلامی به رأی مجلس گذاشته می‌شود. سایر نهادها غیرنظامی مجلس خبرگان رهبری از وظایف مجلس خبرگان در قانون جمهوری اسلامی تعیین و عزل رهبر جمهوری اسلامی و نظارت بر فعالیت‌های او است. با این حال احمد جنتی رئیس مجلس خبرگان عنوان کرده‌است که وظیفه این شورا بیان مواضع رهبر جمهوری اسلامی به مردم است. مجمع تشخیص مصلحت نظام مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از نهادهای نظام جمهوری اسلامی ایران است که از سال ۱۳۶۸ ایجاد شده و تعیین اعضای حقیقی آن به عهدهٔ مقام رهبری است. مجمع تشخیص مصلحت نظام، مسئولیت تصمیم‌گیری در سیاستهای کلان داخلی و خارجی ایران و حل اختلاف میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان را برعهده دارد. این مجمع وظایف ۱۱ گانه از جمله تدوین برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله (از ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۴) و نظارت بر اجرای آن را بر عهده دارد. از سال ۱۳۸۵ رهبر جمهوری اسلامی، اختیار نظارت بر عمل کرد قوای سه‌گانه را که از اختیارات رهبر است، به این مجمع واگذار کرد. صادق لاریجانی ریاست این مجمع را برعهده دارد. شوراها شورای عالی استان‌ها شورای عالی استان‌ها، بزرگ‌ترین نهاد شورایی در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران است. اعضای این شورا متشکل از نماینده شورای هر استان است که از بین نمایندگان شوراهای شهر و روستا انتخاب شده‌اند. شورای استان شورای استان یا شورای اسلامی استان، به عنوان عالی‌ترین شورا در هر استان، یک شورای مشورتی_نظارتی است. شورای استان نهادی انتخابی است که از نمایندگان شوراهای شهرستان‌های تابعه تشکیل می‌شود. شوراهای شهر و روستا اولین انتخابات رسمی شوراها در قالب انتخابات شهر و روستا در اسفند ۷۷ و در چارچوب برنامه توسعه سیاسی و گسترش نهادهای مدنی و مشارکت عمومی دولت وقت برگزار شد و در ۹ اردیبهشت ۷۸ اولین دوره فعالیت چهارساله شوراهای شهر و روستا شروع به کار کرد. برگزاری انتخابات مبتنی بر قانون تشکیلات وظایف و انتخابات شوراها بود که بعد از چند بار انجام اصلاحیه در خرداد ۷۵ توسط مجلس پنجم تصویب شد. شورای عالی امنیت ملی شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران، شورایی است که به منظور پاسداری از انقلاب ۱۳۵۷، تأسیس شده‌است. این شورا مهم‌ترین وزنه تصمیم‌گیری در سیاست خارجی و امور دفاعی و امنیتی کشور محسوب می‌شود. بر اساس اصل ۱۷۶ قانون اساسی ایران، وظایف این شورا عبارتند از: تعیین سیاست‌های دفاعی-امنیتی کشور، در محدوده سیاست‌های کلی تعیین شده از طرف رهبر ایران، هماهنگ نمودن فعالیت‌های سیاسی، اطلاعاتی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در ارتباط با تدابیر کلی دفاعی-امنیتی و بهره‌گیری از امکانات مادی و معنوی کشور برای مقابله با تهدیدهای داخلی و خارجی. شورای عالی انقلاب فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی در تاریخی ۱۹ آذر ۱۳۶۳ تأسیس شده‌است. این شورا به ریاست رئیس‌جمهور یکی از نهادهای حکومتی جمهوری اسلامی ایران است که با فرمان سید روح‌الله خمینی تشکیل شد. گسترش و نفوذ فرهنگ اسلامی در شئون جامعه، تزکیه محیط‌های علمی و فرهنگی از افکار مادی و نفی مظاهر و آثار غربزدگی از فضای فرهنگی جامعه، تحول دانشگاه‌ها، مدارس و مراکز فرهنگی و هنری براساس فرهنگ صحیح اسلامی و حفظ و احیا و معرفی آثار و مآثر اسلامی و ملی از وظایف این شورا است. شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا این شورا برای تصمیم‌گیری دربارهٔ معضلات اساسی اقتصاد کشور در سال ۱۳۹۷ تشکیل شده و اکنون دربارهٔ امور اساسی کشور به جای نهادهایی چون هیئت دولت، مجلس شورای اسلامی، بانک مرکزی، شورای عالی امنیت ملی تصمیم‌گیری می‌کند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران صدا و سیما، سازمانی رسانه‌ای است که تنها متولی قانونی پخش برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران است. رئیس صدا و سیما توسط رهبر جمهوری اسلامی انتخاب می‌شود با این حال علی خامنه‌ای ادعا می‌کند که او نقشی در مدیریت این سازمان ندارد. بنابر اساسنامه صدا و سیما، هدف اصلی این سازمان ایجاد محیطی مساعد برای تزکیه و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان است. این هدف‌ها در چهارچوب برنامه‌های ارشادی، آموزشی، خبری و تفریحی این سازمان اجرا می‌شوند. صداوسیما آشکارا به حمایت رسانه‌ای از اسلام و حکومت جمهوری اسلامی می‌پردازد؛ عملکرد این سازمان توسط ایرانیان مورد انتقاد واقع شده و برخی آن را «دستگاه تولید دروغ» نامیده‌اند. مسئول بخش ایران و افغانستان در سازمان گزارشگران بدون مرز، اعلام کرد رسانه‌هایی نظیر صداوسیما تنها در چند کشور دیگر از جمله چین و کره شمالی وجود دارند. گزارش‌ها حاکی است که این سازمان در زمان اعتراضات مردمی با فیلمبرداری از معترضان برای آن‌ها پرونده سازی می‌کند و همچنین با پخش اعترافات تلویزیونی از دستگیرشدگان و همکاری در اعتراف‌گیری و پخش برنامه‌هایی بر خارجی بودن و هدایت شده بودن اعتراضات جهت‌گیری می‌کند. نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با کمک صدا و سیما به ضبط و پخش «اعترافات اجباری» مبادرت می‌کنند. منتقدان می‌گویند که از این اعتراف‌ها اغلب در دادگاه‌ها به عنوان مدرک بهره برده می‌شود. در سال ۱۳۹۸، اثبات شد که این سازمان برای ۲ بار مصاحبه‌های ساختگی پخش کرده‌است. در این مصاحبه‌ها نخست یکی از راننده‌های صداوسیما خود را به عنوان فردی که از تظاهرات مردم آسیب دیده‌است جا می‌زند و در برابر دوربین گریه می‌کند؛ کمی بعد، یکی از تصویربرداران قدیمی سازمان به عنوان شهروند در برابر دوربین قرار گرفته و از مسئولان هدف قرار گرفتن هواپیمای اوکراینی دفاع می‌کند. در ۵ تیر ۱۳۹۹ سازمان عدالت برای ایران و فدراسیون بین‌المللی جوامع حقوق بشر، در گزارش ۵۷ صفحه‌ای، نتیجه بیش از ۱۵۰۰ ساعت تحقیق، و تحلیل بیش از ۱۵۰ برنامه و ۱۳ مصاحبه تفصیلی با قربانیان اعترافات اجباری گفت در طی یک دهه اخیر دست‌کم اعترافات اجباری ۳۵۵ نفر و محتوای افتراآمیز علیه ۵۰۵ تن، از تلویزیون دولتی ایران پخش شده‌است. در این گزارش گفته شده که صدا و سیما با وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران در ضبط اعترافات همکاری کرده‌است. در این گزارش آمده که: برای تهیه اعتراف اجباری از «الگوهای مشخصی» شامل شکنجه‌های شدید جسمی مثل شلاق، آویزان کردن، شوک الکتریکی تا شکنجه‌های روانی مانند اعدام ساختگی، تهدید به تجاوز و… استفاده می‌شود در هنگام ضبط، شباهت کارگردانی، صحنه و ظاهر فرد اعتراف کننده با برنامه‌های قبلی نشان از «سناریو» ساخته شده و «صحنه‌آرایی» می‌دهد. در این گزارش آمده که یکی از اهداف اعتراف‌گیری ایجاد «حس ترس و دلسردی» در جامعه و «عادی‌سازی سرکوب» و «استفاده از محتوای برنامه به عنوان مدرک» برای مجازات فرد است. همچنین در ان گزارش آمده که ساخت این نوع برنامه‌ها خانواده و اعتبار فرد اعتراف‌کننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از اطلاعات خصوصی او استفاده می‌کنند به طوری که افراد گفته‌اند این از لحاظ روانی برای آنان بدترین شکنجه بوده‌است. نهادهای نظامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سپاه پاسداران، نهادی است که برای نگهبانی از جمهوری اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد شده‌است و افزون بر نیروهای رسمی زمینی، هوایی و دریایی؛ نیروی مقاومت بسیج را در بر می‌گیرد. سرداران سپاه پاسداران تأکید کرده‌اند که این سازمان نام «ایران» را پسوند خود ندارد و هدف آن پاسداری از دستاوردهای انقلاب است. نیروهای سپاه پاسداران شامل: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی هوافضا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نیروی مقاومت زمینی بسیج، نیروی قدس می‌شود. فرمانده کل سپاه مستقیماً توسط رهبری انتخاب می‌گردد و جانشین و فرماندهان ستاد مشترک و نیروها به پیشنهاد فرمانده کل و با تصویب و حکم رهبری انتخاب می‌شوند. علاوه بر آن دو ساختار دیگر در سپاه به نام‌های حوزه نمایندگی ولی فقیه و سازمان حفاظت اطلاعات وجود دارد که اولی کاملاً مستقل از ساختار فرماندهی و مستقیماً زیر نظر رهبری قرار دارد و دومی نیز تقریباً مستقل از فرماندهی است و فرمانده آن را رهبری با پیشنهاد فرمانده سپاه انتخاب می‌کند و فرمانده آن مستقیماً با دفتر عمومی حفاظت اطلاعات در دفتر رهبری و شخص رهبر مرتبط است و به او گزارش می‌دهد. سپاه پاسداران در جنگ عراق ابتکار عملیات را از دست ارتش درآورد و سپس با در اختیار گرفتن نیروهای بسیج، ایجاد زندان‌های پنهان و سازمان‌های اطلاعاتی اهرم کنترل امنیتی، نظامی جمهوری اسلامی را دست گرفت و با پشتیبانی و سازماندهی گروه‌های شبه نظامی قدرت خود را به بیرون مرزهای ایران گسترش داد. سپاه پاسداران به ویژه در ابتدای رهبری علی خامنه‌ای و ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی به اعمال نفوذ در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی هم برآمد. سرداران سپاه در سال‌های پایانی ریاست جمهوری محمد خاتمی و به ویژه در دوران محمود احمدی‌نژاد توانستند رده‌های بلندپایه بسیاری را در اختیار خود بگیرند. میزان نفوذ سپاه در دورهٔ محمود احمدی‌نژاد به قدری بود که او از اصطلاح «برادران قاچاقچی» برای ورود غیرقانونی حجم انبوهی سیگار توسط این گروه نظامی استفاده کرد. ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتش جمهوری اسلامی ایران پیکرهٔ اصلی نیروهای مسلح ایران را تشکیل می‌دهد. وظیفهٔ اصلی ارتش «حفاظت از استقلال و تمامیت ارضی کشور» است. امروزه ارتش ایران از ۴ نیروی زمینی، نیروی دریایی، نیروی هوایی و نیروی پدافند هوایی تشکیل می‌شود که به‌همراه سپاه پاسداران و نیز نیروی انتظامی، مجموعهٔ نیروهای مسلح ایران را تشکیل می‌دهند. در یک سال اول انقلاب و علی‌الخصوص بعد از وقوع کودتای نوژه، بسیاری از افسران بلندپایه ارتش تصفیه شدند که باعث از بین رفتن ساختار ارتش شد. کاهش طول دورهٔ خدمت وظیفه عمومی توسط دولت موقت به یک سال، انتقال پرسنل متخصص و فنی به خارج از یگان‌های رزمی، اخراج چهل هزار مستشار آمریکایی که برای آموزش با ارتش ایران همکاری می‌کردند، فرار یا خانه‌نشین شدن تعداد زیادی از فرماندهان نظامی، عدم خرید هرگونه تجهیزات و تسلیحات، لغو قرارداد خریدهای خارجی و طرح فروش اقلام عمدهٔ تجهیزات ارتش، ازهم‌پاشیدگی سیستم اطلاعاتی ارتش و فراخواندن وابسته‌های نظامی به کشور، تضعیف آموزش و تعمیر و نگهداری و نیز تلفاتی که در مأموریت‌های ارتش برای برقراری امنیت در مناطق مختلف کشور به خصوص در کردستان پیش آمد از جمله عوامل تضعیف ارتش بودند. در سال نخست جنگ، مدیریت و کنترل جبهه‌ها بیشتر بر عهده فرماندهان ارتش بود. سپاه پاسداران در آن روزها در اوایل عمر خود به سر می‌برد و هیچ تصور و ادراکی از یک جنگ تمام‌عیار و جنگیدن با یک ارتش مجهز را نداشت. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شاخه‌ای از نیروهای مسلح ایران است، که وظایف پلیس و مرزبانی را در کشور برعهده دارد. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۰ از ادغام شهربانی، ژاندارمری و کمیته انقلاب اسلامی تشکیل شد. فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۰ با هدف تغییر ساختار نیروی انتظامی و ارتقاء ساختار آن از سطح نیرو به فرماندهی، ایجاد شد. فراجا هم‌اکنون مسئولیت حفظ امنیت درون ایران را برعهده دارد و کارکرد آن توسط وزارت کشور نظارت می‌شود. شمار کارکنان فعال در فرماندهی انتظامی (افسران و درجه‌داران) بالغ بر ۶۰ هزار نفر برآورد شده‌است. هم‌اکنون سرتیپ پاسدار احمدرضا رادان فرماندهی کل انتظامی را برعهده دارد. پیچیدگی سیستم سیاسی ایران بنا بر قانون اساسی، مجلس خبرگان بر عملکرد رهبری نظارت می‌کند. مجلس خبرگان توسط آراء مردم انتخاب می‌شود ولی کاندیداهای مجلس خبرگان توسط شورای نگهبان صلاحیت‌سنجی می‌شوند. اعضاء شورای نگهبان ۱۲ نفر شامل ۶ فقیه و ۶ حقوقدان هستند. ۶ فقیه توسط رهبر منتصب می‌شوند و ۶ حقوقدان هم توسط مجلس از میان حقوقدانان مسلمان معرفی شده توسط رئیس قوه قضائیه که او هم توسط رهبر منتصب است انتخاب می‌شوند. به بیان دیگر رهبر اعضاء شورای نگهبان را به صورت مستقیم و غیر مستقیم منتصب می‌کند و شورای نگهبان هم کاندیداهای مجلس خبرگان را رد صلاحیت می‌کند و می‌تواند مانع راهیابی کاندیداهای منتقد یا مخالف رهبری به مجلس خبرگان شود؛ بنابراین هدف نظارت بر رهبری که وظیفه مجلس خبرگان است به وقوع نمی‌پیوندد. اصلاح طلبان معتقدند که این سیستم یک چرخه بسته قدرت به وجود می‌آورد که هیچ‌گاه از دست رهبر خارج نمی‌شود. اصلاح‌طلبانی همچون محمدعلی ابطحی این مسئله را مهم‌ترین مانع قانونی برای جنبش اصلاحات در ایران می‌دانند. رویکرد اقتصادی و رفاهی جمهوری اسلامی در ابتدای استقرار با شعار «نه شرقی، نه غربی» و به دنبال ایده اقتصاد اسلامی بود. این شعار در اصل سوم قانون اساسی «اقتصاد صحیح و عادلانه» عنوان می‌شود که هدف از آن «بر طرف ساختن هر نوع محرومیت در زمینه‌های تغذیه و مسکن و کار و بهداشت و تعمیم بیمه.» عنوان شده‌است. منتقدان این نوع اداره اقتصاد را همانند سایر مدیریت‌های جمهوری اسلامی از نوع سیاسی می‌دانند و آن را اقتصاد سیاسی نامگذاری کرده‌اند. مبانی اقتصادی جمهوری اسلامی تبیین نشده‌است و حتی از راهبردهای مکاسب مرتضی انصاری برای تدوین نظام اقتصادی نیز کمتر بهره گرفته شده‌است. اقتصاد ایران در سه بخش اصلی در حال فعالیت است. بخش حاکمیت، بخش دولتی و بخش خصوصی. به گزارش منابع مرتبط با جمهوری اسلامی، در سالهای اولیه پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ درآمد نفتی ایران کاهش یافت. در کنار آن میزان مصرف داخلی افزایش پیدا کرد. تولید نفت ایران از ۶ میلیون بشکه به ۳٫۵ میلیون بشکه کاهش و میزان مصرف داخلی از ۰٫۵ میلیون بشکه به ۱٫۵ میلیون بشکه افزایش یافت. سعید امیرارجمند نقل کرده‌است که خمینی در ۲۴ اوت ۱۹۷۹ گفته «اقتصاد مال خر است. مردم ما برای اسلام انقلاب کرده‌اند نه خربزه» در منبعی دیگر این موضوع به صورت «اقتصاد برای الاغ نیز دارای اهمیت است» نقل شده‌است. خمینی با این جمله جایگاه اقتصاد را در مرتبه پایینی قرار داده‌بود. به گفته منابع مرتبط با جمهوری اسلامی، نرخ مرگ و میر کودکان در سالهای پس از انقلاب اسلامی، نسبت به قبل کاهش پیدا کرده‌است. این رقم در سال ۱۳۵۶ در هر ۱۰۰۰ کودک، ۱۱۱ نفر بود که در سال ۱۳۸۱ به ۲۷ نفر کاهش یافت. همین مورد سبب شد تا سازمان بهداشت جهانی، در دهه ۷۰، ایران را موفق‌ترین کشور دنیا در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان معرفی کند. طبق آمارهای منابع مرتبط با جمهوری اسلامی، نرخ مرگ و میر مادران هم نسبت به سال‌های قبل از نظام جمهوری اسلامی ایران، کاهش یافته‌است. رویکرد فرهنگی و هنری دین‌گرایی و دین‌ناباوری با اینکه اسلام در گذشته، بیشترین پیروان را در ایران داشت، در دوره جمهوری اسلامی ایران، آمار مسلمانان به ویژه شیعه، بسیار کاهش یافته‌است. در دوره جمهوری اسلامی ایران به دلیل استفاده از دین برای سرکوب معترضان (و دلایلی دیگر)، دین‌ناباوری مانند سونامی در میان جوانان ایرانی افزایش یافته‌است. هنر و ادبیات در مورد هنر دوبلاژ و تولید انیمیشن و صنعت فیلم و سینما، ایران پیشرفت چشمگیری کرده‌است. به عقیده طرفداران جمهوری اسلامی ایران، این جنبش توانست یک جمهوری دموکراتیک شعری به وجود بیاورد. این جنبش نوعی دموکراسی را برای ایران به ارمغان آورد که بر هنر و ادبیات اثرگذار بود. پیدایش جریان‌های متعدد شعری در دهه هفتاد در ایران یکی از محصولات این دموکراسی بود. وقوع حوادثی مثل جنگ ایران و عراق نیز بر شعر فارسی معاصر تأثیر گذاشته‌است. وضعیت فعلی بر اساس ارزیابی مؤسسه مطالعاتی صندوق صلح در سال ۱۳۹۷، وضعیت جمهوری اسلامی ایران در فهرست رژیم‌های درمانده و در شاخص کشورهای شکننده و آسیب‌پذیر مابین نارنجی و قرمز قرار دارد. همچنین براساس گزارش آزادی مطبوعات که توسط گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۱۹ ارائه شده‌است ایران از میان ۱۸۰ کشور در جهان در جایگاه ۱۷۳ قرار دارد. به‌علاوه در گزارشی دیگر که توسط سازمان شفافیت بین‌الملل در سال ۲۰۲۰ م ارائه شده‌است ایران از لحاظ فساد مالی و گسترش آن در میان ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۴۶ را کسب کرده‌است. نظام جمهوری اسلامی ایران در طول دوران خود، با امواجی از نارضایتی مردم کشور، روبرو شده‌است. بر اساس تحلیلی در سال ۱۳۹۷، در این سال‌ها، افزایش شکاف طبقاتی، خفقان و سرکوب شدید آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، فساد سیستماتیک دولتی و فشارهای خارجی بر نارضایتی همگانی افزوده‌است که اعتراضات سراسری پراکنده‌ای را برانگیخته‌است. تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷، اعتراضات ۱۳۸۸، تظاهرات ۱۳۹۶، اعتصابات سراسری ۱۳۹۷–۱۳۹۸ و اعتراضات آبان ۱۳۹۸ نمونه‌هایی از نارضایتی‌های منجر به اعتراض در طول حکومت جمهوری اسلامی هستند. اعتراضات ۱۳۸۸ (و شکل‌گیری جنبش سبز ایران)، پیامد پیروزی محمود احمدی‌نژاد بر میرحسین موسوی در انتخابات ۱۳۸۸ ریاست‌جمهوری ایران بود و گسترش قابل توجهی داشت. پس از ناکامی این اعتراضات، حامیان نتایج انتخابات ۱۳۸۸، کم‌کم مستندهای انتخاباتی بی‌شماری را پنهان یا از دسترس خارج کردند. اعتراضات ۱۳۹۶ ماهیتی ضدحکومتی داشت که هم‌زمان از نارضایتی‌های اقتصادی و سیاسی تغذیه می‌شد و در پاسخ آن، حکومت تظاهرات برگزار کرد، شبکه‌های اجتماعی را محدود کرد، از نقش کشورهای خارجی گفت و معترضان را سرکوب کرد و شماری از آنان، کشته شدند. اعتراضات آبان ۱۳۹۸ (پس از افزایش قیمت بنزین در ایران) نیز با سرکوب شدید مردم معترض همراه شد و اینترنت تقریباً در تمام ایران قطع شد. همچنین بنابر گزارش‌های خارجی، شمار کشته‌شدگان، تا ۱۵۰۰ تن و شامل زنان و نوجوانان بوده‌است. اگرچه وزیر کشور، شمار کشته‌شدگان را ۲۰۰ تا ۲۲۵ تن اعلام کرد. در هنگام این تظاهرات، ویدئوهای بسیاری از شلیک مستقیم نیروهای امنیتی ایران، به سوی معترضان منتشر شد. گسترش برق رسانی به واحدهای مسکونی، توسعه شبکه آب لوله‌کشی، توسعه سوادآموزی، گسترش آموزش عالی، توسعه شبکه راه‌های اصلی و فرعی و خطوط راه‌آهن، توسعه شبکه حمل ونقل هوایی و گسترش صنایع خودروسازی، فولاد، پتروشیمی، مس و غیره از نتایج مثبت جمهوری اسلامی است ولی در مقابل ثروت عظیم مانند درآمد ارزی از صادرات نفت و…، این نتایج چشمگیر نیست. در دروان جمهوری اسلامی پدیده‌هایی به اسم «قبر خوابی و پشت‌بام خوابی» «شکار حیوانات وحشی» «افزایش حاشیه‌نشینی»، «کوره‌نشینی» «افزایش کلیه‌فروشی» «افزایش فحشا» «گربه‌خواری» «هم‌خانگی خانواده‌ها» «افزایش کودکان کار» و «اجاره دادن کودکان کار» «زباله‌گردی کودکان» به وجود آمدند. اقتصاد در برخی از منابع رسمی، برخی از فقیهان، نظامیان و سیاست‌مداران نظام جمهوری اسلامی ایران به فساد بزرگ اقتصادی، متهم شده‌اند. نظام اقتصادی جمهوری اسلامی یکی از ضعیف‌ترین نظامهای اقتصادی جهان است. بازده اقتصادی بسیار کمی دارد و یکی از محصورترین اقتصادهای جهانی است (رتبه ۱۷۰ از ۱۷۷ در اقتصاد آزاد). گروهی از حاکمیت اعتقاد دارد که همه دارایی‌ها متعلق و ملک طلق نظام یا بهتر بگوییم ولایت فقیه است. کارشناسان اقتصادی جهان با بررسی وضعیت کنونی اقتصاد جمهوری اسلامی بر این باورند که اقتصاد ایران به سوی وضعیتی مانند بحران اقتصادی ونزوئلا پیش می‌رود. گارت فریزن، فعال اقتصادی و کارشناس و تحلیلگر مجله اقتصادی فوربز در وبگاه مجله، وضعیت کنونی اقتصاد ایران را متزلزل توصیف کرد و پیش‌بینی کرد که اگر جمهوری اسلامی تحت فشارهای آمریکا نتواند نفت خود را بفروشد با یک بحران خطرناک ژئوپلیتیکی روبرو خواهد شد. صندوق بین‌المللی پول نرخ تورم ایران در سال ۱۳۹۷ را ۳۷٫۲ درصد ا و مرکز آمار ایران رقم شاخص فلاکت ایران در سال ۱۳۹۸ را ۵۱٫۹ درصد برآورد کرده‌است. جمهوری اسلامی در ادامه بحران جهش نرخ ارز در سال ۱۳۹۷ با یک بحران اقتصادی مواجه است. استیو هانکه، اقتصاددان آمریکایی، نرخ تورم در اقتصاد ایران در سال ۱۳۹۷ را تا ۱۱۷ درصد تخمین زده بود که ده تا ۱۲ برابر بیشتر از نرخ اعلام شده رسمی است. او در فروردین ۱۳۹۸، فهرستی از کشورهای فلک‌زده جهان منتشر کرد که ایران بخاطر وضعیت اقتصادی بحرانی و تورم بالا در کنار ونزوئلا که اقتصاد فروپاشیده‌ای دارد، یکی از کشورهای فلاکت‌زده معرفی شده بود. همچنین وی معتقد است که حتی اگر تحریم‌ها رفع شود «ورود ایران به اقتصاد جهانی کند خواهد بود». در جمهوری اسلامی، خودکشی افزایش یافت و بیش از ۷۰ درصد خودکشی‌ها علت اقتصادی دارند. به گفته وزارت بهداشت آمار خودکشی هر سال ۵ درصد افزایش می‌یابد و و در سال ۱۳۹۷ آمار خودکشی حدود ۱۰۰ هزار اعلام شد و استان‌های غربی مانند ایلام، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان و کرمانشاه صدرنشین آمار هستند و حدود ۷۳ درصد خودکشی در مناطق شهری و حاشیه‌ها اتفاق می‌افتد. در سال ۱۳۹۹ برخی از خودکشی‌های معیشتی در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه گرفت مانند «خودسوزی یک جانباز بخاطر عدم دریافت وام و مرگ بخاطر سوختگی بالا در بیمارستان»، «به دار آویختن یک کارگر در میدان نفتی هویزه بخاطر عدم پرداخت حقوق وی توسط پیمانکار»، «خفگی ناکام با گاز خانگی یک مادر و دختر»، «پریدن مرد میانسال جلوی قطار در مترو» و «خودکشی یک معلم فقیر و افسرده». اقتصاد ایران از منظر مالکیت، در سه بخش اصلی در حال فعالیت است. بخش حاکمیت، بخش دولتی و بخش خصوصی. بخش دولتی کمترین بازده را دارد و بخش حاکمیت نیز بازده کمی دارد و به سبب غالب بودن این دو بخش در اقتصاد و ضعف و انفعال اتحادیه‌ها و اصناف، بازده بخش خصوصی نیز تحت الشعاع قرار گرفته و ناچیز است. بخش خصوصی هم در اقتصاد توسط خروجی حاکمیت آلوده شده‌است به گونه‌ای که دیگر اثری از بخش خصوصی نمانده‌است. بسیاری از نخبگان که در دوران دانشجویی و شکوفایی سرکوب شده‌اند، از کشور خارج شده‌اند و کار در دست افرادی معمولی قرار دارد. این افراد نمی‌توانند ارزشی ویژه بیافرینند و جامعه در مسیر انحطاط اقتصادی قرار گرفته‌است. با خیال ایجاد تمدن جدید جهانی، ایران خرجش بیشتر از دخلش شده‌است و حاکمیت بدون توجه به وضع مردم اصرار بر پیشبرد اهداف خود دارد. واقعیت این است که ایران حدود یک درصد از دنیاست و کمتر از یک درصد ارزش دنیا را تولید می‌کند و بدیهی است با این اوضاع سودای حاکمیت بر مسلمین جهان محقق نخواهد شد. مبادی ارزش آفرینی در کشور محدود به حقوق انحصاری شده‌است و خبری از ایده‌های ناب ارزش آفرین در کشور نیست. این حقوق انحصاری در بسیاری موارد به همراه دارایی هنگفت دولت، به بهانه خصوصی‌سازی به تملک بخش حاکمیتی درآمده است و ارزشی اندک با بازدهی بسیار پایین (کمتر از ۱۰٪ که بسیار پایین‌تر از تورم است) ایجاد می‌شود و هیچ قسمتی از آن وارد بخشهای دیگر اقتصاد نمی‌شود (اغلب معاف از مالیات هستند و درگیر کمک به بخش خصوصی و مشارکت با او هم نمی‌شوند). وزارت خارجه و خزانه‌داری آمریکا و سخنرانان کنگره بارها ایران را متهم کرده‌اند که «دلیل اتخاذ این استراتژی مخرب این است که با ضعف نظارت در این بخش اقتصاد، حاکمیت می‌تواند منابع بدون حساب برای اهداف بلندپروازانه داشته باشد.»در این سالها کاهش ارزش اقتصاد ناشی از سقوط ارزش ریال با افزایش تورم، سقوط بازار سهام و اختلاسهای حزبی و مؤسسات مالی و اعتباری ورشکسته، که همگی از جیب مردم و ارزشهایی که توسط مردم ایجاد شده جبران شده‌است و شاهد هستیم، روز به روز از اندازه اقتصاد کشور کاسته می‌شود. بخش غیر مولد اقتصاد ایران طی سالهای اخیر به شدت رشد کرده‌است و عدم توفیق تمامی دولتها از هر طیفی در محدود کردن این بخش می‌تواند نشانگر وجود اشکال در نظام اقتصادی حاکمیت باشد. بخشهای غیرمولد در سیستم حاکمیت - با توجه به ضعف ارزش‌آفرینی - عمدتاً هزینه‌های خود را با ضبط و تملک منابع و سرمایه‌های ملی و دارایی‌های مردم - و انجام پروژه‌های رانتی تأمین می‌کنند. مأموریت ایشان، توسعه نفوذ حاکمیتی جهت پایدارسازی سیستم و همچنین تفوق رقابتی گروهی و حزبی است. دلالان و واسطه‌ها، بانکها و صرافی‌ها و مؤسسات مالی، ستادها و بنیادها، سه ارتش قدرتمند، نیروی انتظامی پرتعداد، هلدینگها و سرمایه‌داران ضعیف و ساختگی و نیروهای نیابتی و نهادهای فرهنگی، آموزشی، تبلیغاتی موازی و نامنسجم و افزونه، همگی در پایین آوردن بازده سرمایه و دارایی کشور نقش دارند. این در حالی است که نظامها از ارتش خود در زنجیره‌های ارزش، هوشمندانه بهره می‌گیرند. گرچه برخی معتقدند که مشکلات اقتصادی کشور ریشه در دشمنی‌های خارجی دارد، اما باید اذعان داشت که بخش عمده مشکلات به نظام غیرمولد اقتصادی و همچنین دیپلماسی ناکارآمد اقتصادی مربوط است که هم اقتصاد داخلی و هم تعامل خارجی را فلج کرده‌است. تحریم‌های جهانی پس از گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا نخستین تحریم‌های اقتصادی علیه ایران وضع گردید. در حقیقت تصرف غیرقانونی سفارت ایالات متحده آمریکا در تهران و گروگان گرفتن کارکنان آن بمدت ۴۴۴ روز، باعث پیدایش سال‌ها دشمنی آمریکاییان علیه ایران، از جمله قطع تمام روابط، ضبط و مصادره میلیون‌ها دلار اموال ایران در خارج از کشور، وضع تحریم علیه ایران، و طرد ایران از جوامع غربی شد. درمورد گروگان‌گیری در سفارت آمریکا و پشت پرده‌های آن دلایل زیادی از جمله نقش طراحی شوروی تا تسویه حساب‌های شخصی را به عنوان دلایل آن ذکر کرده‌اند. در ۸ اوت ۱۹۹۶ آمریکا لایحهٔ معروف به ایلسا را به تصویب رساند که هدف آن تحریم کشورهایی بود که از تروریسم بین‌المللی پشتیبانی می‌کردند، در پی دست‌یابی به جنگ‌افزارهای کشتار جمعی بودند و با روند صلح در خاورِمیانه دشمنی می‌ورزیدند. با انتخاب محمود احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری دامنهٔ تحریم‌های ایران شدیدتر شد. با امضای توافق هسته‌ای وین در سال ۲۰۱۵ بخش بزرگی از تحریم‌های جهانی بر ایران برداشته شد اما در ماه مه ۲۰۱۸ دونالد ترامپ خروج آمریکا را از برجام اعلام کرد و تحریم‌های آمریکا اینبار با شدت بیشتری از سر گرفته شد. به نظر جواد طالعی روزنامه‌نگار، در آخرین سال از دومین دورهٔ ریاست جمهوری حسن روحانی، تلاش‌ها در مسیر تأمین نظر آمریکا برای پایان دادن به تحریم‌ها افزایش یافته‌است زیرا بدون پایان یافتن این تحریم‌ها، اداره کشور، حتی با یک ریاضت اقتصادی شدید امکان‌پذیر نیست و با کاهش امتیازات مادی نیروهای سرکوب، آن‌ها را دچار تزلزل روانی در مقابل فشار جامعه می‌کند. به ادعای سرگئی لاورف، وزیر امور خارجه روسیه، آمریکا در تلاش برای راه‌اندازی کمپینی سیاسی علیه جمهوری اسلامی است. عامل فقر دانستن حکومت از سوی مردم بر پایه نظرسنجی مؤسسه گمان، ۸۶ درصد مردم، فساد و ناکارآمدی حکومت را عامل مشکلات اقتصادی‌شان می‌دانند. سیاست از شاخصه‌های اصلی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته آمریکاستیزی، اسرائیل‌ستیزی و در کل مجموع غرب‌ستیزی بوده و رویکرد رهبران جمهوری اسلامی به خصوص در دروه رهبری علی خامنه‌ای همواره در جهت تشدید این رویکرد بوده‌است. در ادامه سیاست‌های داخلی بر باور مجید محمدی جمهوری اسلامی همواره با سیاست تبدیل شدن ایران به «ویرانه» پس از سقوط جمهوری اسلامی خود شرایطی را می‌سازد تا افراد را به ضرورت وجود خود قانع کند. نفوذ منطقه‌ای براساس مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۹ توسط موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک مستقر در لندن انجام شد، ایران در برابر رقیب خود، عربستان سعودی در تلاش‌های استراتژیک برای نفوذ در خاورمیانه به پیروزی رسیده‌است. جمهوری اسلامی دارای نفوذ گسترده در منطقه است که دستگاه پروپاگاندای حکومت نیز با تبلیغات گسترده دست به توجیه حضور نظامی برون‌مرزی ایران پرداخته‌است. این حضور نظامی که در سوریه، لبنان، عراق و یمن در مواردی به حد کنترل اوضاع نیز نزدیک شده‌است. حکومت ایران به‌طور مخفیانه شبکه‌ای از «متحدان غیردولتی» در خاورمیانه ایجاد کرده‌است که «نیروهای نظامی نیابتی» خوانده می‌شوند. این تلاش‌ها که با قدرت‌گیری نظام جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹، و برای اولین بار با حزب‌الله لبنان شروع شد، توسط شاخه برون مرزی نیروی سپاه پاسداران یعنی سپاه قدس فرماندهی می‌شود. در اردیبهشت ۱۳۹۹، به گفته حشمت‌الله فلاحت‌پیشه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در یک دهه گذشته جمهوری اسلامی حدود «۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار» در سوریه هزینه کرده‌است. سال ۲۰۱۶ استفان دی میستورا، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه، گفت حکومت ایران سالانه دست‌کم ۶ میلیارد دلار برای نگهداشتن حکومت بشار اسد در قدرت هزینه می‌کند در حالی که برخی از تحلیلگران این هزینه را بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار در سال ارزیابی کرده‌اند. از گروه‌ها و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در مناطق فرامرزی، می‌توان به حزب‌الله لبنان، انصارالله یمن، طالبان افغانستان، حماس فلسطین، لشکر فاطمیون، لشکر زینبیون، جنبش اسلامی نیجریه، شبیحه سوریه، نیروهای دفاع ملی سوریه اشاره داشت. این گروه‌ها جهت جنگ نیابتی و سرنگونی دولت‌های مورد هدف جمهوری اسلامی ایران است. این گروهک‌ها به پشتیبانی و نیابت از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خاورمیانه می‌جنگند. سرویس‌های امنیتی و اطلاعاتی ایران (از جمله اطلاعات سپاه که زیر نظر مستقیم خامنه‌ای است) برای حفظ قدرت بشار اسد به ارتش سوریه مشاوره و کمک کردند. این کمک‌ها شامل آموزش، پشتیبانی فنی و نیروهای رزمی است. هزاران عامل ایرانی - تا پایان سال ۲۰۱۳ حدود ۱۰ هزار نفر از طرف دولت در جنگ داخلی سوریه شرکت کرده‌اند. این افراد شامل نیروهای منظم و اعضای شبه نظامیان است. در سال ۲۰۱۸، تهران گفت که طی هفت سال گذشته ۲۱۰۰ سرباز ایرانی در سوریه و عراق کشته شده‌اند. ایران همچنین مشارکت شبه نظامیان شیعه را از سراسر منطقه برای جنگ در سوریه، از جمله حزب‌الله لبنان ،لشکر فاطمیون، لشکر زینبیون، جنبش مقاومت اسلامی نجباء، کتائب سید الشهداء، حشد شعبی و کتائب حزب‌الله و سرایا المختار بحرین حمایت و تسهیل کرده‌است. در پی اعتراضات سال‌های ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ در عراق، معترضان در اعتراض به تضعیف ارتش عراق و در مقابل تقویت سپاه پاسداران و حشد شعبی دست به شورش زدند. براساس گزارش موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک «تحول و تبدیل نیروهای بسیج مردمی از گروهی داوطلب وطن‌پرست به بخشی جا افتاده از نظم سیاسی کشور باعث شده که این گروه حمایت مردمی خود را از دست بدهد.» کاهش اعتبار گذرنامه ایرانی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، مسافرت بدون ویزا برای ایرانی‌ها به اروپا به جز کشورهای اروپای شرقی، سوییس و اتریش امکان‌پذیر بود. همچنین مسافران برای سفر به کشورهای ایالات متحده آمریکا، آرژانتین، برزیل، پرو، کانادا و همه کشورهای آمریکای لاتین باید ویزا می‌گرفتند و از میان کشورهای آفریقایی برای سفر به اتیوپی، مراکش و تونس نیازی به ویزان نداشتند. در میان کشورهای آسیایی ایرانی‌ها برای سفر به تایلند، سنگاپور، فیلیپین، هند، اندونزی، هنگ‌کنگ و ژاپن نیازی به ویزا نداشتند. در این باره اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی گفته بود که ایران قبل از انقلاب «کشوری عزیز» بود و او تنها با پاسپورت ایرانی همه کشورهای اروپایی را گشته. علی‌اکبر امیدمهر دیپلمات سابق جمهوری اسلامی نقل می‌کند که در زمان حکومت پهلوی، ایران با ۵۷ کشور جهان قرارداد لغو روادید و با ۱۳۰ کشور هم قرارداد لغو روادید سیاسی و خدمت داشته که مجموعه‌ای از اتفاق‌ها و رفتارهای جمهوری اسلامی باعث کاهش اعتبار گذرنامه ایرانی شده. از جمله سیاست صدور انقلاب اسلامی، گروکان‌گیری در سفارت ایالات متحده، انفجار مقر تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت و کشف گذرنامه ایرانی نزد عاملان انفجار از سال ۱۳۵۹ به بعد. گذرنامه ایرانی در سال ۲۰۲۰ براساس گزارش پاسپورت ایندکس در لیست ۶ گذرنامه کم اعتبار جهان قرار دارد، بر اساس این گزارش ایران در رتبه ۱۹۴ از میان ۱۹۹ کشور جهان قرار دارد و امکان سفر بدون ویزا به ۵ کشور جهان از جمله ترکیه، میکرونزی، هائیتی و دو کشور دیگر را دارست و ۲۸ کشور امکان ویزا در بدو ورود را فراهم کرده‌اند. همچنین بازرسیهای فیزیکی گسترده، انگشت نگاری، چشم نگاری و بازجویی‌های طولانی برای دارندگان گذرنامه‌های ایرانی گزارش شده. اجتماع سعید معیدفر جامعه‌شناس، از فروپاشی اجتماعی در ایران سخن گفته‌است. به اعتقاد او حکومت‌های توتالیتر از اینکه افراد نسبت به هم احساس مسئولیت کنند واهمه دارند بنابراین جامعه را از کارکرد می‌اندازند و توده‌های بی‌مسئولیت می‌پرورانند تا به راحتی بتوان آن‌ها را به هر سو کشاند. بر باور معیدفر بقای این نوع از حکومت‌ها به واسطه شکل‌گیری حیات اجتماعی از بین می‌رود. در تیر ۱۳۹۹، بیش از ۳۰۰ تن از نویسندگان، هنرمندان، دانشگاهیان، فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران ایرانی با اشاره به تداوم سرکوب آزادی بیان در ایران، هشدار دادند که مسدود کردن راه هرگونه انتقاد و پرسشگری به بهانه «اقدام علیه ملی»، به ویژه با وجود ناکارآمدی و فساد ساختاری، به «فروپاشی بزرگ اجتماعی» خواهد انجامید. در این بیانیه افزوده شده که اگر مقام‌های ارشد نظام آزادی‌های مدنی، و از آن جمله آزادی بیان، را نادیده بگیرند و «پیوسته با رویکردی تمامیت‌خواهانه، راه هرگونه انتقاد و پرسشگری را به بهانه اقدام علیه امنیت ملی مسدود کنند، تصلب و خام‌اندیشی در قالب جهل مقدس به نهادینه شدن فساد می‌انجامد و بیش از پیش موجبات ناامیدی مردم ایران فراهم می‌شود». فرار مغزها جمهوری اسلامی در زمینه فرار مغزها با خروج سالانه بین ۱۵۰ هزار تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصیل کرده، پیشتاز جهان است و رتبه اول را در سطح جهانی دارد. صندوق بین‌المللی پول در گزارش سال ۲۰۰۹ خود اعلام کرده‌است ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه نیافته جهان، مقام نخست را داراست.<ref name="tehrooz2"> مهرداد بذرپاش، رئیس سازمان ملی جوانان: «در برخی از محافل از فرار مغزها در میان قشر جوان صحبت می‌شود که این امر اشتباه است و باید به جای فرار مغزها واژه «هجرت فرهنگی علمی» را به کار ببریم. هجرت برای معرفی افتخارات کشور به دنیا و کسب تجربه‌های بسیار ارزشمند است و هم‌اکنون زمان تشکیل نهضت انتقال فرهنگ کشور فرا رسیده‌است، چرا که این امر مهجور مانده‌است. اگر بتوانیم فرهنگ مترقی کشور را به خوبی انتقال دهیم، نصف راه را به سلامت پیموده‌ایم.»</: عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> این افراد غالباً دارای مقام‌هایی در المپیادهای علمی بوده یا جزء نفرات برتر کنکور یا دانشگاه‌ها می‌باشند. جایگاه مردم به گفتهٔ ابوالفضل مظلوم‌زاده روزنامه‌نگار، با صورت‌بندی غیر کارشناسی مسائل، عدم اعتنا به نیازهای واقعی به هنگام مردم و دورافتادگی اعضای جامعه در فرایند سیاست‌گذاری عمومی باعث خالی شدن بخش قابل توجهی از تکیه‌گاه اجتماعی جمهوری اسلامی شده‌است. عوامل مختلفی باعث به تأخیر افتادن اجتماع‌سازی در ایران عنوان شده‌است و این در حالی است که که نظام سیاسی مستقر در ایران تمایلی به پذیرفتن آرا و اندیشه‌های متنوع و متکثر اجتماعی و سیاسی ندارد و راه‌های ظهور و بروز آن را در محیط عمومی سد کرده و نقش آن‌ها را در رسیدن به نفع عمومی و رسیدن به اهداف مشترک به رسمیت نشناخته‌است. این مسئله نشان می‌دهد که چون از نظرهای گروه‌های گوناگون در تصمیم‌گیری‌ها استقبال نمی‌شود در آینده نیز توانایی کنترل آن را ندارند و این دلیل خود باعث گسترش زمینه‌های اختلاف و بی‌اعتنایی به سیاست‌های حاکمیت می‌شود. در عین حال مسئولان جمهوری اسلامی ادعا می‌کنند که نفع عمومی با احترام به حقوق فردی اصل محوری سیاست‌گذاری است در حالی که برآیند افکار عمومی خلاف این ادعا را نشان می‌دهد. ی‌اعتنایی فرد به سیاست‌های مربوط به سبک زندگی و نوع پوشش از سوی حاکمیت نیز می‌توان به عنوان جلوه‌ای دیگر از تضاد سیاست‌ها با حقوق فردی دانست. کاهش اعتماد بسیاری از ایرانیان بنا بر گزارش مؤسسهٔ نظرسنجی گالوپ، فقط ۴۷ درصد ایرانیان به حکومت جمهوری اسلامی، اطمینان دارند. آمار کنونی بخشی از روند مداوم کاهش اعتماد ایرانیان به حکومت است که در سال‌های اخیر، شتاب بیشتری گرفته‌است. مردم ایران طی این سال‌ها، هیچ‌گاه تا این اندازه به حاکمیت جمهوری اسلامی بی‌اعتماد نبوده‌اند. بر اساس این نظرسنجی، از هر ۱۰ شهروند ایرانی، دست‌کم ۴ نفر بر این باورند که استانداردهای زندگی و معیشتی‌شان در مقایسه با گذشته افت کرده‌است و روزبه‌روز بدتر هم می‌شود. همچنین بر پایه برخی از نظرسنجی‌های دیگر، فقط ۱۵ درصد از شهروندان تهرانی از وضعیت کشور، رضایت دارند. مخالفان و هواداران مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی شامل گروه‌ها و احزاب سیاسی و افراد مستقل می‌شوند که به دسته‌ها بندی‌های مختلف تقسیم می‌شوند. مخالفان علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی مخالفان نظام و ولی‌فقیه را مردم خطاب نمی‌کند و اگر مخالفان به معترض در خیابان بدل شوند او با تعابیری چون «عامل دشمن»، «نفوذی»، «فتنه‌گر» و «اشرار» از آنان یاد و مجوز سرکوب این مخالفان را صادر می‌کند. همچنین مخالفانی که با اعتراضات همراهی می‌کنند «فریب‌خوردگان» خطاب می‌شوند. جنبش‌های اجتماعی نخستین جنبش گسترده پس از انقلاب ایران با شورش ۱۳۷۱ مشهد رقم خورد، دومین جنبش اعتراضی گسترده بعد از انقلاب را دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراضات تیر ۱۳۷۸ به راه انداختند. سومین جنبش اعتراضی گسترده توسط جنبش دانشجویی و دانشگاهی در تابستان ۱۳۸۲ بود. چهارمین جنبش اعتراضی گسترده در اعتراض به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ رخ داد، پنجمین جنبش اعتراضی فراگیر در پی اعتراضات دی ۱۳۹۶ و در پی گرانی و سیاست‌های دولت روحانی از مشهد و شهرهای بزرگ شروع شد و ششمین جنبش اعتراضی گسترده در پی اعتراضات آبان ۱۳۹۸ اتفاق افتاد و بر باور بسیاری از کارشناسان بزرگ‌ترین و خونین‌ترین جنبش اعتراضی در ۴۱ سال گذشته‌است. مقامات جمهوری اسلامی پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ برای اولین بار از واژه «جنگ» برای سرکوب معترضان استفاده کردند و در نتیجه حکومت از همان ابتدا سطح خشونتی را که اعتراضات گشته در مراحل نهایی به کار گرفته می‌شد را در ابتدا به کار گرفت و خونین‌ترین سرکوب اعتراضات خیابانی در ۴۰ سال حکومت جمهوری اسلامی را رقم زد. حزب‌های خواهان سرنگونی در آبان ۱۳۹۷ ده گروه و حزب از مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران با امضای تفاهم‌نامه مشترک برای «سرنگونی رژیم ایران» امضاء کردند که شامل اتحاد دمکراتیک آذربایجان، جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران، حزب تضامن دمکراتیک اهواز، حزب دمکرات کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان، حزب کومه‌له کردستان ایران، حزب مردم بلوچستان، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، شورای موقت سوسیالیستهای چپ ایران و کومه‌له زحمتکشان کردستان هستند. این تفاهم‌نامه با با هدف کنار گذاشتن اختلاف‌ها و رسیدن به نظامی دموکراتیک در شکل جمهوری پارلمانی و جدایی دین از سیاست به امضاء رسیده‌است. هواداران موافقان و هواداران جمهوری اسلامی تنها گروهی از ایرانیان هستند که توسط علی خامنه‌ای با عنوان مردم خطاب می‌شوند، این گروه کسانی هستند که در راهپیمایی‌ها و تجمع‌های حکومتی حضور دارند. جمهوری اسلامی توانسته با طیفی از چهره‌های رسانه‌ای، نخبگان سیاسی، اقتصادی و قشرها بالای جامعه را با خود همراه یا راضی کند و دستکم آن‌ها را خاموش نگه دارد. در عین حال فرار مغزها در جمهوری اسلامی هر سال شدت بیشتری میابد و به گفته رئیس‌المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۹، ایران رتبه دوم فرار مغزها در جهان را با مهاجرت سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصیل‌کرده دارا بوده‌است. نقض حقوق بشر روش‌های سرکوب مخالفان تروریسم دولتی در جریان ترور میکونوس و دادگاهی که به همین نام شهرت یافت مقامات عالی نظام جمهوری اسلامی به دست داشتن در قتل مخالفان خود محکوم شدند و ایران برای اولین بار به دلیل تروریسم دولتی توسط این دادگاه محکوم شد. همچنین در مارس ۲۰۰۷ م و پس از گذشت ۱۳ سال از بمب‌گذاری آمیا، دادستانی کل آرژانتین درخواست صدور حکم جلب نه نفر از مقامات جمهوری اسلامی، از جمله علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی و علی‌اکبر ولایتی توسط پلیس بین‌الملل را صادر کرد. این اقدامات همچنین با ترور شخصیت‌های مخالف که به ادعای مخالفان توسط نظام جمهوری اسلامی انجام شده شامل شاهپور بختیار، شهریار شفیق، ارتشبد غلامعلی اویسی عبدالرحمان قاسملو دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران، عبدالرحمان برومند رئیس هیت اجرایی نهضت مقاومت ملی ایران، کاظم رجوی، رضا مظلومان، بیژن فاضلی، علی‌اکبر طباطبایی می‌شود. سانسور بعد از انقلاب ۱۳۵۷ به دستور روح‌الله خمینی ستاد انقلاب فرهنگی که بعدها به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد با هدف پاکسازی استادان دانشگاه شروع به کار کرد. که افرادی چون شمس آل‌احمد، سید محمد خاتمی و عبدالکریم سروش از جمله افرادی بودند که در این ستاد حضور داشتند. این شورا که با هدف گسترش تفکرات اسلامی و دینی در جامعه شروع به فعالیت کرد و به نشر افکار و آثار فرهنگی انقلاب اسلامی می‌پرداخت خود به عاملی برای گسترده‌تر شدن سانسور در ایران بدل شد. فشار بر رسانه‌ها دیدبان حقوق بشر در سال ۱۳۹۰ اعلام کرده‌است که حکومت جمهوری اسلامی با بازداشت و ارعاب بستگان و دوستان خبرنگاران فارسی‌زبان خارج از ایران، به دنبال کسب اطلاعات از این خبرنگاران یا واداشتن آن‌ها به سکوت است. به گفتهٔ مدیر بخش خاورمیانهٔ حقوق بشر، این اقدام ایران حاوی این پیام است که جمهوری اسلامی آماده است که فشارهای خود را به خارج از مرزهایش گسترش دهد. گزارش‌های بیش از صد روزنامه‌نگار ایرانی خارج از ایران حاکی از بازجویی و بازداشت خانوادهٔ بسیاری از این روزنامه‌نگاران به ویژه بخش بی‌بی‌سی فارسی، تلویزیون ایران اینترنشنال و رادیو فردا که به صورت پیوسته مورد آزار و تهدید قرار گرفته‌اند. این حملات پس از اعتراضات آبان ۱۳۹۸ شدت گرفته و واکنش گروه‌های حقوق بشری را در پی داشته‌است. کارزار ضداطلاعات حکومت جمهوری اسلامی در مواجهه با پرونده‌های حساس به انتشار متراکم ضداطلاعات در کوتاه مدت و سپس خودداری از توضیح بیشتر در دراز مدت به امید آنکه با فرارسیدن وقایع تلخ جدید پرونده‌های قدیمی فراموش شوند روی آورده‌است. برای نمونه نیروهای سپاه پاسداران به صورت گسترده از دو روش دام گذاشتن برای رسانه‌های آزاد و کاربران شبکه‌های اجتماعی به‌وسیله پخش اخبار ضد و نقیض و ایجاد تردید در مخالفان در اعتراضات سال ۱۳۸۸ و آبان ۱۳۹۸ استفاده کرده‌اند. در گزارشی که توسط سازمان مبارزه با تروریسم منتشر شده‌است از «تلاش برنامه‌ریزی شده» جمهوری اسلامی برای سوء اطلاع‌رسانی در مرود کرونا اشاره شده‌است. در این روش «ماشین تبلیغاتی جمهوری اسلامی» در داخل به اتهام‌زنی به آمریکا، این کشور را بابت همه‌گیری کرونا ملامت و در مقابل به دفاع و حمایت از چین که از متحدان ایران است پرداخته‌است. حکومت، تحریم‌های آمریکا را عامل عدم کنترل و مقابله با کرونا عنوان کرده‌است و در مقابل خواستار لغو تحریم‌های آمریکا به این دلیل شده‌است. این کارزار به صورت تعمدی، هدایت‌شده و سیستماتیک سعی می‌کند مجموعه‌ای از دروغ، پنهان‌کاری و بزرگ‌نمایی را به کار بگیرد تا مخاطبان ایرانی و جامعه جهانی را به مسیری غلط بکشاند. منسوب کردن مخالفان به دشمنان خارجی بر باور تورستن تایشمان مدیر استودیوی شبکه رادیوهای دولتی آلمان، تأکید بر «دشمن خارجی» از سوی جمهوری اسلامی همواره فرصتی برای سرکوب منتقدان و مخالفان داخلی بوده‌است؛ همچنین بر باور برخی منتقدان جمهوری اسلامی ایران برای بقای خود به دشمن خارجی نیاز دارد. آدم‌ربایی حکومت جمهوری اسلامی به استفاده از روش‌های مختلف آدم‌ربایی از مخالفان از ابتدای شکل‌گیری حکومت خود متهم شده‌است. اعدام استفاده از ابزار اعدام به عنوان «ابزار سرکوب» سابقه‌ای طولانی در تاریخ نظام جمهوری اسلامی دارد براساس گزارش سازمان حقوق بشر ایران نشان می‌دهد که در فاصلهٔ سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ دستکم ۸۰۷۱ مورد اعدام در زندان‌های ایران یا در ملأ عام اجرا شده‌است. این آمار ایران را در جایگاه دوم اعدام در جهان پس از چین و در حدود یک سوم از اعدام‌های جهان را در بر می‌گیرد. با این حال سازمان‌های حقوق بشری بارها تأکید کرده‌اند که آمار اعدام در ایران بیش از ارقام ثبت شده‌است. اگرچه بخش مهمی از اعدام‌ها مربوط به قاچاق مواد مخدر است اما مرور برخی از دوره‌های خاص نشان می‌دهد استفاده از اعدام برای سرکوب یک دستور کار محسوس قضایی و امنیتی بوده‌است. مشهورترین دورهٔ اعدام‌ها در دورهٔ جمهوری اسلامی مربوط به اعدام دسته‌جمعی زندانیان عقدتی-سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ است که به گفتهٔ حسینعلی منتظری در یک دورهٔ کوتاه بیش از ۳۸۰۰ نفر با رأی یک هیئت قضایی که ابراهیم رئیسی هم عضو آن بود اعدام شدند. رها بحرینی پژوهشگر سازمان عفو بین‌الملل در پیامی توییتری که در ۱۹ اوت ۲۰۲۰ منتشر کرد، نامه‌ای را نشان می‌داد که به مقامات دولتی، قضایی و سفرای جمهوری اسلامی ایران ارسال شده بود و این مقامات از دستکم ۲۵ مرداد ۱۳۶۷ در جریان این اعدام‌ها قرار گرفته بودند اما سیاست وزارت خارجی دولت میرحسین موسوی انکار در جریان بودن از این اعدام‌ها بوده و در گذشته اعلام کرده بودند که از این اعدام‌ها بی‌خبر بوده‌اند. نظرسنجی دربارهٔ میزان مقبولیت جمهوری اسلامی در ۱۴۰۱ نظرسنجی مؤسسه تونی بلر برای تغییرات جهانی در سال ۲۰۲۲ نشان داد که ۸۴ درصد ایرانیان از تغییر حکومت جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند. همچنین، این بررسی نشان داده که جامعه ایران سکولارتر شده‌است. بیش از سه‌چهارم شرکت‌کنندگان در نظرسنجی، دین را در زندگی‌شان «بی‌اهمیت» خوانده و گفته‌اند که زندگی سکولارتر را ترجیح می‌دهند. جستارهای وابسته بودجه ایران گاه‌شمار تاریخ جمهوری اسلامی ایران قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فهرست مقامات عالی‌رتبه جمهوری اسلامی ایران حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی ایران متهمان نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران مصادره اموال و دارایی‌ها در نظام جمهوری اسلامی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران دوران تثبیت نظام جمهوری اسلامی ایران اقتصاد ایران در دوره جمهوری اسلامی جنگ نیابتی ایران و اسرائیل جنگ نیابتی ایران و عربستان جنگ داخلی یمن (۲۰۱۴–اکنون) مداخله ایران در جنگ داخلی سوریه منابع پیوند به بیرون اقتصاد ایران تاریخ نوین ایران حکومت ایران سازمان‌های مخالف حقوق ال‌جی‌بی‌تی سیاست در ایران نظام جمهوری اسلامی ایران واژگان سیاسی ایران
5967
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DA%A9
اراک
اَراک () یکی از کلان‌شهرهای ایران، از بزرگ‌ترین شهرهای مرکز ایران و مرکز استان مرکزی و شهرستان اراک است. جمعیت اراک در سال ۱۳۹۵ خورشیدی برابر با ۵۲۰٬۹۴۴ نفر بوده که از این نظر قطب جمعیتی استان مرکزی و هجدهمین شهر پرجمعیت ایران به‌حساب می‌آید. از سده دوم اسلامی ناحیه میان همدان، ری و اصفهان عراق نامیده شد که سپس برای تمایز با عراق عرب آن را عراق عجم نامیدند. عَراق معرب اراک است. اراک نسبت به بسیاری از شهرهای ایران، شهر جوانی محسوب می‌شود. این شهر در دوران قاجار بنیان گذاشته شده و کمی بیش از دو قرن قدمت دارد. نام شهر که ابتدا قلعه‌ای نظامی در کنار روستای کرهرود بود قلعه سلطان‌آباد، بعد سلطان‌آباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به اراک تغییر نام داد. بانی شهر اراک یوسف‌خان گرجی معروف به سپهدار بود که شهر را در طول چند سال و با هزینه ۲۰۰٬۰۰۰ تومان ساخت. در شهر جدید تمامی تأسیسات شهری از قبیل قنات، حمام، آب‌انبار، مسجد، مدرسه، سقاخانه، بازار و ارگ حکومتی ساخته شد. با رونق‌گیری اقتصاد شهر و عبور راه‌آهن سراسری از شهر، مهاجرت به شهر افزایش یافت. شهر اراک دارای زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک است و کوه‌های اطراف شهر، تالاب میقان و دشت فراهان، بر آب و هوای آن تأثیر می‌گذارند. شهر در میان پایکوه‌های داخلی رشته‌کوه زاگرس قرار دارد و از جمله شهرهای امن از نظر لرزه‌خیزی است که احتمال وقوع زلزله بالای ۵ ریشتر در آن بسیار ضعیف است. مردم شهر اراک عمدتاً مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند، اما اقلیتی از مسیحی و بهائی نیز وجود دارند. زبان مردم، فارسی با لهجه اراکی است. اراک از شهرهای صنعتی ایران است که از لحاظ گوناگونی محصولات صنعتی، نخستین، از لحاظ وجود صنایع مادر، دومین و به‌طور کلی یکی از چهار قطب صنعتی کشور محسوب می‌شود. این شهر به واسطه وجود صنایع مادر، تولید ۸۰٪ تجهیزات انرژی کشور، وجود بزرگ‌ترین کارخانه تولیدکننده آلومینیوم کشور، بزرگ‌ترین ماشین‌سازی کشور، بزرگ‌ترین واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین کمباین‌سازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکننده ماشین‌آلات سنگین در خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکننده جرثقیل در خاورمیانه، مدرن‌ترین پالایشگاه نفت کشور و بزرگ‌ترین شرکت املاح معدنی کشور، به‌عنوان «پایتخت صنعتی ایران» شناخته شده‌است و به همین دلیل یکی از آلوده‌ترین شهرهای ایران است. طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک از جمله طرح‌های ملی است که برای کاهش آلودگی شهر به تصویب رسید، اما اجرای ضعیف آن پس از چند سال باعث شد تا مردم اراک، در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به مدت ۱۸ هفته تجمعات اعتراضی نسبت به وضع موجود برپا کنند. ترافیک و گرانی مسکن از جمله مشکلات دیگر این شهر است. از لحاظ گردشگری، قدمت بیشتر بناهای تاریخی اراک به دوره قاجار (فتحعلی شاه) بازمی‌گردد. از مهم‌ترین صنایع دستی شهر، قالی اراک است که در گذشته اهمیت و اعتبار فراوانی داشته‌است و رقیب قالی کرمان بود. نام‌گذاری از سده دوم اسلامی ناحیه میان همدان، ری و اصفهان، عراق نامیده می‌شد که بعدها برای تمایز با عراق عرب آن را عراق عجم نامیدند. عَراق، معرب اراک است. تاریخ بنیان اراک به دو قرن پیش و به دوران قاجار بازمی‌گردد. در آن زمان شهر به نام قلعه سلطان‌آباد خوانده می‌شد. علت نام‌گذاری این بود که شهر به دستور فتحعلی‌شاه قاجار ساخته شد. نام شهر بعدها به سلطان‌آباد، سپس به سلطان‌آباد عراق و در سال ۱۳۱۶ خورشیدی به اراک مبدل گشت. سعید نفیسی نظر می‌دهد که چون می‌خواستند نام قدیم را زنده کنند، نام شهر عراق را به اراک تبدیل نمودند. هرتسفلد محقق آلمانی شکل فارسی اراک را به معنی سرزمین هموار می‌داند. برای واژه «اراک» معانی گوناگونی ذکر گردیده‌است که شماری از آن‌ها عبارت‌اند از: پایتخت، باغستان، نخلستان و شهرستان. برخی افراد واژه «اراک» را برگرفته از ایراک که معرب آن کلمه عراق است، دانسته‌اند، زیرا در دوره‌های باستان به مرکز فلات ایران، ایرانستان و ایرانک گفته می‌شد و در دوره اسلامی و به ویژه از قرن یازدهم میلادی جغرافی‌نویسان مسلمان، منطقه یا سرزمین اراک را به صورت عربی شده آن، یعنی عراق تبدیل کردند. ولایت اراک منطقه وسیعی را شامل می‌شد. در دوره رضاشاه نام قدیمی را برگرداندند، امّا این نام تنها به بخش سلطان آباد اطلاق شد. حدود ۷۰۰ سال ادبیات فارسی تحت تأثیر تلفظ عربی بود که در آن حروف پ، ژ، گ، ک، چ و… حذف و دگرگون می‌شد. تاریخچه پیش از ساخت شهر پیش از ساخت شهر در جای کنونی و در پیرامون آن چند ده وجود داشت، در جنوب شهر ده قلعه و قلعه‌نو و در غرب شهر ده حصار بود که برای ساخت شهر ویران شدند. در جای کنونی شهر دهی بنام دستگرده بوده‌است که از آثار آن قناتی باقی‌مانده که به «قنات ده» شناخته شده‌است. علت شکل‌گیری شهر شهر اراک را تا پیش از سال ۱۳۱۷ خورشیدی، عَراق و پیش از آن سلطان‌آباد می‌گفتند. بانی شهر یوسف‌خان گرجی (معروف به سپهدار عراق) بود. بر پایه روایت‌ها، پیش از ساخت شهر، در محل آن هشت یا ده قلعه به نام‌های خان باباخان، حصار، ده‌کهنه، مرادآباد، آقا سمیع، سلیم، نو و قادر وجود داشت و مردمان قلعه‌ها همیشه در حال درگیری با یکدیگر بودند، یوسف‌خان از درگیری‌های قلعه‌ها شرح حالی به فتحعلی‌شاه قاجار نوشت. وی دستور ویران کردن قلعه‌ها و ساخت شهری جدید را از شاه دریافت کرد. در آن زمان در این ناحیه دو طایفه نیرومند ساکن بودند، خان‌های فراهان که در بخش فراهان کنونی ساکن بودند و خان‌های کَزّاز که در بخش زالیان کنونی ساکن بودند. هر دو طایفه پس از آگاه شدن از تصمیم احداث شهر تازه (قلعه نظامی)، کوشش نمودند حکومت مرکزی را قانع کنند که شهر را در منطقه مسکونی آن‌ها بنا نهد که هرکدام به دلایلی کامیاب نشدند. سرانجام یوسف‌خان گرجی تصمیم می‌گیرد که شهر را در محل کنونی که واپسین نقطه قلمرو فراهان و نخستین نقطه قلمرو کزاز بود بنا نهد تا از بروز اختلاف و درگیری جلوگیری شود. یوسف‌خان که شهرهای گرجستان و قفقاز را دیده بود، کوشش کرد شهری مرتب و منظم بنا کند که همگی کوچه‌ها در فواصل معین یکدیگر را قطع کنند و پهنای همه آن‌ها ۶ ذرع محاسبه شده بود. همچنین بازار شهر در میانه آن گماشته شد که برای عموم مردم دردسترس قرار گیرد. شکل ساخت شهر بنای شهر اندیشیده شده مشتمل بر بنای ارگ حکومتی شامل همه اداره‌های آن روز، مدرسه‌ها، شمار فراوانی مسجد، حمام، کوچه، خانه‌های مسکونی، بازار، برج و بارو و همه تأسیسات شهری بود. برای ساخت شهر ابتدا یک رشته قنات در خارج از محل شهر و از جنوب به شمال حفر شد که مظهر آن در جلوی دروازه جنوب شهر (دروازه قبله) قرار داشت و از آنجا سه قسمت می‌شد، یک قسمت برای ساکنین شرق شهر، یک قسمت برای ساکنین غرب و قسمت سوم به ارگ دولتی اختصاص می‌یافت. دیوارهای شهر برای دفاع به شکل برج و بارو و در یک مستطیل به طول ۸۰۰ متر و به عرض ۶۰۰ متر ساخته شد و دور آن به عرض ۸ متر خندقی حفر شد. در چهار سوی دیوارهای شهر، دروازه‌هایی نصب شد. شکل مستطیل شهر به گونه‌ای طراحی شده بود که جهت شهر به سمت قبله باشد. دلیل این امر استفاده خانه‌ها از نور خورشید در زمستان و خنک بودن منازل در تابستان بود. عرض شهر به ۶ قسمت و طول آن به ۸ قسمت مساوی (به شکل شطرنجی) تقسیم شد و از میان هر قسمت کوچه‌ای ۵ متری عبور می‌کرد. کوچه‌های میانی طول و عرض شهر به بازار اختصاص یافت که در طول ۴ بازار سقف زده شد. در قسمت شمال شهر ساختمان اداری ارگ حکومتی ساخته شد و همه امکانات رفاهی مانند حمام، آب‌انبار، مسجد، مدرسه و سقاخانه در همه نقاط شهر احداث شد. در قدیم فضای سبز شهر بسیار بود، طوری‌که در پشت دیوار شهر تا شعاع چند کیلومتری باغ‌های انگور و تره‌بار وجود داشت. به دلیل اینکه بانی شهر بیشتر وقت خود را در جبهه‌های جنگ ایران و عثمانی و روس بود، ساخت شهر به صورت یکباره نبوده حدود چندین سال طول کشید تا شکل شهر کامل شود. در کتیبه بنای عمارت نظمیه، تاریخ ساخت ۱۲۲۷ قمری و در کتیبه راهروی ارگ حکومتی تاریخ اتمام بنا سال ۱۲۲۸ قمری ذکر شده بود (این دو بنا در سال ۱۳۰۸ خورشیدی تخریب شد). از نوشته‌های تاریخی چنین استنباط می‌گردد که ساخت شهر میان سال‌های ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری بوده‌است. تاریخ اتمام بنای شهر طبق سنگ نوشته سردر بازار تاریخی و جلوی مدرسه سپهداری که هردو از میان رفته‌اند مصراع دوم شعر زیر است که به حساب جمل برابر با ۱۲۳۱ قمری (۱۸۰۸ میلادی) می‌باشد: بنابر نوشته‌های تاریخی دوره قاجار، برای بناهای ساخته‌شده در این شهر، مبلغ ۲۰۰٬۰۰۰ تومان هزینه اختصاص یافت. در کتاب جلد دوم فرهنگ جغرافیایی ایران که در بهمن ماه ۱۳۲۸ چاپ شده‌است دربارهٔ شکل‌گیری و گسترش شهر اراک این‌گونه نوشته‌است: بنای اولیه این شهر در بین سنوات ۱۳۲۷–۱۳۲۳ هجری قمری بوسیله یوسف خان گرجی (سپهدار) فرماندار پادگان محل بنا گردیده‌است و بنام قلعه سلطان‌آباد نامیده شده‌است. طول و عرض قلعه مزبور تقریباً ۸۵۰ در ۶۰۰ متر بوده که از تقاطع کوچه‌های مستقیم و موازی طولی و عرضی به ۴۸ قطعه تقسیم می‌شده و دو کوچه که در مرکز حقیقی شهر متقاطعند دو بازار مستقیم وسیع شهر و در محل تقاطع چهار سوق بزرگی را تشکیل می‌دهند. وضع بنا و کوچه‌های موازی و مستقیم این شهر نماینده ذوق و سلیقه مؤسس آن است. سلطان آباد بواسطه حسن موقعیت جغرافیائی و صنعت مهم قالی بافی مورد توجه بازرگانان واقع و روز به روز به وسعت و اهمیت آن افزوره می‌گردد. متأسفانه دنباله طرح‌ریزی و اصول بنای شهر قدیم بعدها رعایت نشده و کوچه‌ها و خیابانهای بعدی کاملاً بر خلاف اصول اولیه بنا شده‌است. از سال ۱۳۰۸ شمسی به بعد این شهر نیز مانند سایر شهرهای کشور رو به‌آبادی نهاد. همچنین بناهای جدید مثل ساختمان‌های راه‌آهن و خیابان‌های وسیع پهلوی و شاهپور، باغ فردوس، باغ ملی، باغ گلستان، رونق و صفائی به این شهر بخشیده‌اند. شهر اراک مطابق آخرین صورت اداره آمار دارای ۶۲ هزار جمعیت است ولی نظر به فقر اقتصادی اغلب به طهران و اهواز و آبادان کوچ نموده‌اند و فعلاً بیش از ۵۰ هزار سکنه ندارد. گسترش شهر پس از پایان بنای شهر، سپهدار گرجی مردم پیرامون را برای سکونت در شهر تازه تشویق می‌نماید. وی کار خود را از روستاهای کرهرود، سنجان و فیجان آغاز می‌کند که در آن زمان به «سه ده» معروف بودند. همچنین شمار بسیاری از خان‌ها و رعایای پیرامون در دو محله قلعه و حصار سکونت داده شدند. از جمله علل گسترش نامنظم شهر در سال‌های بعد، این بوده که بیشتر باغ‌های شهر به خانه‌های مسکونی تبدیل شد و چون حدود باغ‌ها با جوی‌های آب با مسیرهای غیر مستقیم معین می‌شد، خانه‌های احداث شده به پیروی از آن‌ها نامنظم ساخته شدند. دلیل دیگر نامنظم بودن خیابان‌ها، نظارت نداشتن بلدیه به ساخت و سازها تا آن زمان بود. در سال ۱۲۷۱ قمری سیل مهاجران از نقاط گوناگون مانند گلپایگان، خمین، بروجرد، کاشان، اصفهان، تبریز، قم و خوانسار به سوی اراک آغاز گشت و موجب آغاز رونق اقتصادی شهر شد. به همین اساس محله‌هایی مانند عباس‌آباد، منق آباد، پشت خندق و هزاوه‌ای‌ها شکل گرفت و در سال ۱۳۰۸ با همکاری بلدیه عراق، خیابان امام خمینی امروزی، عباس‌آباد و باغ ملی احداث شد و بافت قدیمی شهر مرمت شد. با عبور راه‌آهن از شهر، گسترش شهرنشینی شتاب گرفت. در سال‌های صلح و آرامش دیوارهای پیرامونی شهر برداشته شد و شهر بی‌رویه رو به گسترش نهاد. دوران مشروطه در سال ۱۲۸۵ خورشیدی که فرمان مشروطه صادر شد، ۹۲ سال از عمر شهر سلطان‌آباد می‌گذشت. در آستانه جنبش مشروطه و ناتوانی قاجار در حمایت از بازرگانان ایرانی در مقابله کمپانی‌های خارجی حاضر در اراک، بازاریان و دست‌اندرکاران صنعت را به مبارزه با سرمایه‌داران خارجی کشاند. این مبارزه به رهبری روحانیان شیعه که پیشینه طولانی حضور در منطقه عراق عجم (به ویژه در قریه کرهرود) را داشتند شکل گرفت. در این زمان مدارس دینی و علمای اراک، بیشتر تابع روحانیون نواندیش نجف از جمله آخوند ملاحمد کاظم خراسانی قرار داشتند. این افراد در دوران مشروطه رهبری جنبش در اراک را بر عهده داشتند که مشهورترین آن‌ها آقا نورالدین عراقی بود. پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی نخستین انجمن ولایتی را به همراه دیگر روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادی‌خواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. اراک شش انجمن مشروطه خواه داشت که عبارت بودند از: انجمن سری آدمیت به ریاست آقا اسدالله پروین انجمن دموکرات به رهبری حاج میرزا عبدالعظیم انجمن تدین تشکیل شده در مدرسه سپهدار به رهبری شیخ علی نخستین انجمن آذربایجانیان متشکل از آذربایجانی‌های عراق عجم به رهبری میرزا حبیب‌الله عکاس‌باشی انجمن برادران به رهبری میرزا حسن خان حرآبادی و میرزا علی اکبر کمپانی انجمن اعتدالیون به رهبری مجد الممالک پس از صدور فرمان مشروطه، آقا نورالدین عراقی اوّلین انجمن ولایتی را به همراه دیگران روحانیون نوگرا تأسیس نمود. پس از به توپ بسته شدن مجلس و دوران استبداد صغیر، آزادی‌خواهان اراک به خاطر حضور پر نفوذ آقا نورالدین عراقی کمتر از دیگر نقاط ایران مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. دوران جنگ جهانی اول و دوم تا سال ۱۲۷۱ قمری جنبه نظامی برای این شهر بیشتر مطرح بود. در این سال به نقل از اعتمادالسلطنه، میرزاحسن، نایب الحکومه عراق دکان‌های شهر سلطان‌آباد، عمارت و باغ‌های دیوانی را تعمیر و درخت‌کاری کرد و از شهرهای دیگر از هر قبیل صاحبان صنایع و حرفه‌های گوناگون را به شهر آورد و ساکن کرد. از این سال به بعد، ولایت عراق علاوه بر نقش نظامی، دارای نقش صنعتی و اقتصادی نیز شد و به واسطه واقع‌شدن در مسیر راه‌های تجاری، مورد توجه کمپانی‌های خارجی قرار گرفت. ورود کمپانی‌های خارجی، به سلطان‌آباد باعث گردید که این شهر به‌طور ناگهانی گسترش یابد و فضاهای تجاری، مسکونی، اداری، تفریحی جدیدی در آن ایجاد شود. به این ترتیب با وجود رکود اقتصادی حاکم بر کشور، اقتصاد سلطان‌آباد رونق یافت و شرایط جذب جمعیت در این منطقه پدید آمد، اما با آغاز جنگ جهانی اول در اواخر سال ۱۲۹۳ خورشیدی، حکومت مرکزی متزلزل شد و سپاهیان روس و انگلیس به شهر وارد و در آن مستقر شدند. بر اثر اشغال شهر، راه‌ها ناامن شد و در نتیجه اقتصاد تجاری سلطان‌آباد به‌طور ناگهانی سقوط کرد. در شهریور ۱۳۲۰ خورشیدی جنگ جهانی دوم آغاز و به داخل ایران کشیده شد، رضاخان از حکومت خلع گردید و مناطقی از کشور به اشغال نیروهای متفقین درآمد. در این دوره، اراک به دلیل دارا بودن یکی از ایستگاه‌های مهم راه‌آهن سراسری ایران از اهمیت ارتباطی خاصی برخوردار بود و به همین لحاظ چند سال توسط متفقین اشغال گردید. سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ خورشیدی را می‌توان یکی از دوران‌های برجسته رکود اقتصادی ایران دانست. نابسامانی اقتصادی این سال‌ها، اراک را نیز تحت تأثیر قرار داد، روند مهاجر فرستی شهر آغاز گردید. در طول دوره جنگ جهانی دوم، آب و سوخت در این شهر انبار می‌شد. با اشغال ایران قحطی، گرانی و کمیابی کالا آغاز شد. نیروهای متفقین غله مازاد روستائیان را می‌گرفتند که این عمل باعث واکنش مردم شد. در سال ۱۳۲۱ خورشیدی در هشت شهر کشور شورشهایی رخ داد که در میان آن‌ها وقایع اراک اهمیت خاصی داشت، زیرا شورش گسترده‌تر و مداوم‌تر بود و از شهریور تا اسفندماه همان سال ادامه داشت. در ۲ شهریور ۱۳۲۱ خورشیدی وزیر دارایی از نخست‌وزیر تقاضای فرستادن قوا برای سرکوب شورش‌ها را کرد، اما اعزام نیرو کمکی به حل ماجرا نکرد. در اواخر آبان کسبه بازار دست به اعتصاب زدند و به دستور قوام‌السلطنه عده‌ای دستگیر شدند. این اعتصاب با دخالت وزیر خواربار و تهدید و وعده به اعتصاب کنندگان به پایان رسید. این قضیه در اسفندماه همان سال تکرار شد، اما به سرعت خاتمه یافت. دوران انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ ۸ ساله نخستین حرکت‌های انقلابی در اراک در میانه سال‌های ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ خورشیدی با سخنرانی و دعوت به تظاهرات رخ داد. نخستین راهپیمایی انجام شده در اراک، تظاهراتی آرام و بدون شعار بود که به وسیله فرهنگیان سازمان‌دهی شده بود. در جریان ۱۰ روز سخنرانی احمد جنتی در محرم ۱۳۵۷ خورشیدی در اراک، مردم پس از سخنرانی‌های وی هر شب در خیابان تظاهرات می‌کردند و شعار مرگ بر شاه می‌دادند که این نخستین شعار علیه شاه در اراک بود. با بالا گرفتن اوضاع در تاسوعای سال ۱۳۵۷ خورشیدی مردم تلاش کردند مجسمه رضاشاه را از میدان باغ ملی پایین بکشند، اما موفق نشدند و در درگیری‌هایی که رخ داد، چهار نفر کشته‌شدند. همان شب مجسمه رضاشاه توسط پلیس از میدان منتقل شد. کشته‌شدن چهار نفر در آن روز باعث ایجاد ترس در مردم و خاموش شدن اعتراضات برای یک هفته پس از آن شد. با آغاز جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، شهر اراک همانند دیگر شهرهای دیگر مورد حمله رژیم بعث عراق قرار گرفت، طوری‌که در طی ۸ سال، ۷۷ بار بمباران شد و در این میان ۸۹۵ نفر کشته‌شدند. شدیدترین حمله به شهر در ۵ مرداد ۱۳۶۵ اتفاق افتاد. اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس‌جمهور وقت) در کتاب کارنامه و خاطرات سال ۱۳۶۵ اوج دفاع، از خاطرات آن روز چنین نقل می‌کند: عمده‌ترین حملات هوایی امروز عراق، علیه مناطق غیرنظامی در اراک صورت گرفت، به این ترتیب که صبح امروز هواپیماهای عراقی به مناطق کارگری صنعتی اطراف شهرستان اراک حمله کردند؛ که بر اثر آن، شماری از کارگران که مشغول کار بودند، کشته‌شدند. طی این حمله، شش هواپیمای عراقی در حالی که در ارتفاع پایین پرواز می‌کردند کارخانه واگن‌سازی پارس، آلومینیوم، کارخانه آذرآب، مراکز آموزش ماشین‌سازی اراک، یک ساختمان اداری و یک منطقه در شهر اراک را در مورد حمله قرار دادند. این تعرض هوایی بیش از ۱۰۰ شهید و بیش از ۵۰۰ مجروح بر جای گذاشت. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی به نقل از شاهدان عینی بمباران، هواپیماهای عراقی در ارتفاع فوق‌العاده پایین اهداف خود را مورد حمله قرار دادند و کارگرانی را که از محوطه کارخانه‌ها بیرون آمده بودند، به زیر رگبار کالیبرهای خود گرفتند. پس از این واقعه شمار کشته‌شدگان در صنایع اراک ۷۲ نفر گزارش شد. جغرافیا تقسیمات کشوری در دوران قاجار شهر اراک، پس از ساخت به عنوان حکومت‌نشین ولایت عراق برگزیده شد. در دوره پهلوی، بر پایه نخستین قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۱۶ آبان ۱۳۱۶ خورشیدی)، اراک یکی از ۱۳ شهرستان استان شمال بود. سپس بر پایه دومین قانون تقسیمات کشوری و وظایف فرمانداران و بخشداران (مصوب ۳ بهمن ۱۳۱۶ خورشیدی)، اراک در کنار زنجان جزء استان یکم قرار گرفت. اراک در ۱۳۴۲ خورشیدی از استان یکم جدا شد. در سال ۱۳۲۶ خورشیدی هم‌زمان با تشکیل استان مرکزی (به مرکزیت تهران)، شهر اراک نیز یکی از شهرهای این استان شد و در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، مرکز استان مرکزی از تهران به اراک منتقل گردید. یک سال پس از آن استان تهران از استان مرکزی جدا شد. از آن زمان تاکنون شهر اراک به عنوان مرکز استان مرکزی در تقسیمات کشوری شناخته می‌شود. شهر اراک یکی از کلان‌شهرهای رسمی کشور است که در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به جمع کلان‌شهرهای کشور پیوست. موقعیت جغرافیایی شهر اراک روی مدار ۳۴ درجه و ۵ دقیقه و ۳۰ ثانیه در نیم‌کره شمالی از خط استوا قرار گرفته‌است. همچنین این شهر روی نصف النهار ۴۹ درجه و ۴۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. اقلیم شهر اراک ویژگی اقلیمی فلات مرکزی ایران (زمستان‌های سرد و مرطوب و تابستان‌های گرم و خشک) را داراست. کوه‌های پیرامون اراک، تالاب میقان و دشت فراهان در آب و هوای این منطقه اثر کرده و ویژگی‌های خاصی به آن بخشیده‌اند. ابرها و جریان‌های غربی در پاییز و زمستان بیشتر رطوبت خود را در کوه‌های غرب منطقه از دست می‌دهند و در زمستان جبهه سردی هوای اراک را اشغال می‌کند که بر اثر ارتفاعات پیرامون و فشاری که تالاب میقان بر هوا وارد می‌کند، زمان بسیاری در منطقه می‌ماند. فصل زمستان بیشتر طولانی و از ۴ تا ۶ ماه متغیر است و بهار و پاییز فصل‌های کوتاهی هستند. تابستان در تیر و مرداد ظاهر می‌شود. مدت روزهای یخبندان از ۶۵ تا ۱۲۰ روز در سال‌های مختلف متغیر است. میزان بارندگی در سال‌های مختلف، میان ۲۳۰ تا ۶۳۸ میلی‌متر متغیر است که متوسط آن حدود ۳۴۱/۷ میلی‌متر برآورد شده‌است. اقلیم شهر اراک بر پایه طبقه‌بندی دمارتن، نیمه‌خشک و بر پایه طبقه‌بندی آمبرژه، نیمه‌خشک و سرد می‌باشد. موقعیت طبیعی شهر اراک از سوی جنوب با کوه‌های سفیدخانی، کوه‌های نظم‌آباد، سرخ کوه (کوه سرخه) و از سوی غرب با کوه مودر احاطه شده‌است. کوه‌های پیرامون شهر از جمله کوه‌های مرکزی و پیشکوه‌های داخلی رشته‌کوه زاگرس محسوب می‌شوند. از میان شهر اراک تنها رود قره‌کهریز (معروف به رودخانه خشک) می‌گذرد. این رودخانه از کوه‌های قره‌کهریز سرچشمه گرفته، پس از آبیاری زمین‌های روستاهای نزدیک اراک، از غرب شهر گذر کرده و به تالاب میقان می‌ریزد. این رود، فصلی بوده و در تابستان خشک می‌شود. از معضلات رودخانه، ورود فاضلاب شهری برخی مناطق شهر به آن و آلودگی آب است. سرانه فضای سبز کلان‌شهر اراک به ازای هر نفر ۲۲ و ۵۷ صدم متر مربع است و این شاخص در کشور هفت و نیم متر مربع به ازای هر نفر است. با این حال، فضای سبز امروز اراک دچار نقصان و کمبود آب است که منجر به از دست رفتن بخشی از این فضا شده‌است. هزار و ۳۰۰ هکتار فضای سبز و حدود ۱۰۰ هکتار چمنکاری در اراک وجود دارد که از طریق چاه ناآشامیدنی و قنوات حوزه شهری آبیاری می‌شوند و علاوه بر آن در منطقه جنوب غربی اراک نیز فضای سبز سِنِجان و کرهرود در اختیار است. وسعت فضای سبز کلان‌شهر اراک، ۱٫۳۳۶ هکتار است که ۴۲۱ هکتار آن به شکل ۱۲۵ بوستان است. بیشتر فضای سبز اراک به صورت نوارهای جنگلی‌باغی و در منطقه سنجان و کرهرود است. زمین‌شناسی چالهٔ اراک، در یک فرورفتگی حاصل از سنگ‌های رسوبی چین‌خورده مابین سنگ‌های آذرین متعلق به رشته‌کوه‌های آتشفشانی و سنگ‌های دگرگونی متعلق به رشته‌کوه‌های زاگرس قرار گرفته‌است. این چاله به وسیلهٔ یک رشته‌کوه که حدود هزار متر از سطح دریا ارتفاع دارد، تقسیم شده‌است. شهر اراک بر روی دشتی آبرفتی در حوضه آبریز میقان واقع شده‌است. دشت اراک و در کنار آن مجموعه تالاب کویری میقان به صورت فروافتادگی بوده که میان دو رشته ارتفاعات شمالی و جنوبی واقع شده‌اند. مرز اصلی ارتفاعات مورد نظر توسط دو گسل تلخاب و تبرته، قطع شده‌اند. وجود این گسل‌ها سبب شده‌است که زون‌های مختلف زمین‌شناسی، از جمله زون سنندج-سیرجان، زون هفتادقله و زون آشتیان-نراق در حوضه منطقه وجود داشته باشند. در اواخر کرتاسه سه زون به یکدیگر متصل بودند و دریای واحدی را تشکیل می‌دادند. در آن دوران، بر اثر فعالیت کوه‌زایی، ارتفاعات جنوبی اراک و کوه‌های هفتادقله به‌وجود آمدند. با آغاز فعالیت‌های کواترنری، فرسایش‌یافتگی کوه‌ها و تپه‌ها باعث حمل رسوبات عظیم و ایجاد دشت آبرفتی اراک شده‌است. زمین‌لرزه شهر اراک از معدود شهرهای کشور است که در منطقه کم خطر از لحاظ لرزه‌خیزی قرار دارد. بررسی‌های زمین‌شناسی نشان می‌دهد که، منطقه اراک تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری جزء مناطق آرام بوده و احتمال وقوع زمین‌لرزه در آن ضعیف است و در صورت وقوع از ۳ تا ۵ ریشتر قوی‌تر نخواهد بود. در شعاع ۶۰ کیلومتری پیرامون شهر اراک در سده اخیر، تنها ۷۲ زمین‌لرزه روی داده‌است که ۵۰ مورد از این آنها، زمین‌لرزه‌های دی و بهمن ۱۳۹۰ خورشیدی (عموماً کمتر از ۴ ریشتر) بوده‌است. این آمار نشان‌دهنده لرزه‌خیزی کم در استان مرکزی است. بزرگ‌ترین این زمین‌لرزه‌ها دارای بزرگی حداکثر ۴٫۲ می‌باشد. از نظر تاریخی، تنها سه زمین‌لرزه تاریخی یکی در اطراف دورود، دیگری در شمال باختری ساوه و آخرین آنها، زمین‌لرزه ۱۴۹۵ میلادی آشتیان معروف به زمین‌لرزه جبال اتفاق افتاده‌است و بزرگی آن در مقیاس امواج سطحی ۵٫۹ ریشتر تعیین شده‌است. مردم‌شناسی جمعیت جمعیت شهر اراک در نخستین سرشماری رسمی کشور در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۵۸٬۹۹۸ نفر بود اما از آن زمان به سبب شهرگرایی شدید با شتاب روی به افزایش نهاد، به گونه‌ای که جمعیت شهر در سال ۱۳۴۵ خورشیدی به ۷۱٬۹۲۵ تن و در سال ۱۳۵۵ خورشیدی به ۱۱۶٬۸۳۲ تن و در سال ۱۳۶۵ خورشیدی به ۲۶۵٬۳۴۹ تن رسید. مطابق آخرین داده‌های سال ۱۳۶۵ خورشیدی، شهر اراک دارای ۵۵٬۰۸۹ خانوار بود. در سرشماری سال ۱۳۷۵ خورشیدی، جمعیت شهر ۳۸۰٬۷۵۵ نفر. و در سرشماری سال ۱۳۸۵ خورشیدی جمعیت شهر به۴۳۸٬۳۳۸ نفر رسید. جمعیت اراک بر پایه نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ خورشیدی برابر با ۴۸۴٬۲۱۲ نفر بوده‌است. جمعیت شهر اراک پس از الحاق نقاط شهری سنجان و کرهرود به ۵۲۶٬۱۸۲ نفر افزایش یافت. از دیدگاه جمعیتی، اراک پانزدهمین شهر پرجمعیت ایران است. این شهر از جمله شهرهایی است که دارای رشد بالای جمعیت بود. میزان رشد جمعیت از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۷۵ خورشیدی برابر با ۵٫۱ بوده‌است. اما در دهه پس از آن رشد جمعیت به ۲٫۹۷ رسید. زبان اراک شهری پارسی‌زبان است. پیش از بنای شهر اراک، مردم مناطق پیرامون به گویش‌های گوناگونی مانند تاتی در منطقه وفس سخن می‌گفتند. پس از بنای شهر اراک و مهاجرت مردم مناطق پیرامون به شهر تازه، این گویش‌ها با یکدیگر درآمیختند و گویش ویژه‌ای به‌وجود آوردند، تا زمانی که با پیدایش رسانه‌های جمعی این گویش رو به نابودی نهاد و امروزه شهروندان اراک تا اندازه‌ای بیلهجه بوده و فارسی کتابی یا تهرانی سخن می‌گویند، اما در مناطق حاشیه‌ای مانند سنجان، کرهرود، روستاهای پیرامون و خود شهر زبان پیرمردان و پیرزنان همان لهجهٔ قدیمی است. دین و مذهب بیشتر مردم شهر مسلمان و پیرو مذهب شیعه هستند. همچنین اقلیتی از پیروان آیین مسیحی و کلیمی نیز در شهر وجود داشتند که از میان آن‌ها کلیمیان از شهر مهاجرت کرده‌اند. همچنین اراک یکی از مراکز ۲۴ گانه بهائیان است و اقلیتی از آن‌ها در شهر وجود دارند که به دلیل ممنوع بودن فعالیت آن‌ها در ایران آمار درستی از شمار آن‌ها در دست نیست. ارمنیان بخشی از اقلیت قومی و مذهبی شهر اراک را در برمی‌گیرند. ارمنیان در طی یک سده گذشته از سرزمین‌های پیرامون اراک و همچنین جلفای اصفهان جهت کار در صنعت قالی‌بافی و دیگر صنایع و همچنین برای کار در کنسولگری انگلستان به عنوان حسابدار و منشی به اراک مهاجرت کرده‌اند. ارمنیان بنیان‌گذار دومین مدرسه اراک به نام مدرسه شرف ارامنه و کلیسای مسروپ مقدس هستند. در سال ۱۳۸۹ خورشیدی جمعیت ارمنیان ۲۴۰ نفر در قالب ۶۰ خانواده بوده‌است. در دورهٔ شاه عباس ارامنهٔ بسیاری به استان مرکزی امروزی کوچانده شدند. پس از ایجاد شهر اراک در زمان قاجاریه، عده‌ای از آن‌ها به شهر آمده و به کارهای از قبیل پزشکی و جواهرفروشی مشغول شدند که سه‌راه ارامنه (میدان هفت تیر امروزی) یادگار آن دوره است. برخی از آن‌ها در محلهٔ نیسانیان و کوچه کشیش اقامت دارند به علاوهٔ کلیسا و مدرسه ویژهٔ ارامنه که در این محله واقع است؛ اگرچه بسیاری از آن‌ها امروزه از اراک خارج شده‌اند. یهودیان نیز بخشی از اقلیت مذهبی اراک را تا یک سده گذشته تشکیل می‌دادند و زمانی جمعیتشان به حدود ۱٬۰۰۰ نفر می‌رسید و پیشه بیشتر آن‌ها پارچه‌فروشی و پزشکی بود. یهودیان خود را در حمایت محسن سلطان‌آبادی عراقی از روحانیون به نام اراک قرار می‌دادند. این گروه در آغاز از مناطق پیرامونی شهر اراک مانند سنجان و دیگر شهرها به این شهر مهاجرت کردند. امروزه همه یهودیان اراک از این شهر مهاجرت کرده‌اند. صنعت اراک یکی از شهرهای صنعتی ایران است که از لحاظ گوناگونی محصولات صنعتی، نخستین، از لحاظ وجود صنایع مادر، دومین و به‌طور کلی یکی از چهار قطب صنعتی کشور محسوب می‌شود. شمار صنایع مادر در این شهر به بیش از ۲۰ واحد می‌رسد. این شهر به‌واسطه وجود صنایع مادر، تولید ۸۰٪ از تجهیزات انرژی کشور، وجود بزرگ‌ترین کارخانه تولیدکننده آلومینیوم کشور، بزرگ‌ترین واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین ماشین‌سازی کشور، بزرگ‌ترین کمباین‌سازی خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکنندهٔ بنزین و مدرن‌ترین پالایشگاه نفت کشور، بزرگ‌ترین تولیدکنندهٔ ماشین‌آلات ساخت‌وساز در خاورمیانه، بزرگ‌ترین تولیدکننده جرثقیل در خاورمیانه و بزرگ‌ترین صنایع معدنی کشور به‌عنوان پایتخت صنعتی ایران شناخته شده‌است. تولیدات صنایع شهر اراک علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، به کشورهای خارجی نیز صادر می‌گردد. به همین علت بخش بزرگی از صادرات کالاهای صنعتی را به خود اختصاص داده‌است. تبدیل شدن اراک به یکی از قطب‌های صنعتی کشور در دوران نخست‌وزیری هویدا و هم‌زمان با صنعتی‌سازی کشور توسط محمدرضا شاه در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی آغاز شد. در برنامه چهارم توسعه پیش از انقلاب معین شده بود تا قطب صنعتی در شهرهای اصفهان، اهواز، تبریز و اراک به صورت قطب‌های صنعتی و هسته مرکزی عمران ناحیه‌ای درآیند. در زمان جنگ ایران و عراق به دلیل وجود صنایع مهم در شهر اراک، این شهر به عنوان مهم‌ترین تولیدکننده ماشین‌های جنگی، پل‌های شناور و تجهیزات به‌شمار می‌رفت. از این رو پی‌درپی مورد حمله نظامی عراق قرار می‌گرفت. در ۵ مرداد ۱۳۶۵ خورشیدی برخی کارخانجات شهر مورد حمله جنگنده‌های عراقی قرار گرفت که در اثر آن ۷۲ نفر از کارکنان صنایع کشته شدند. واحدهای صنعتی نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه تولید آلومینیوم کشور (ایرالکو)، نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه واگن‌سازی و لوکوموتیوسازی در کشور و خاورمیانه (واگن‌پارس)، نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه کمباین‌سازی کشور و خاورمیانه (کمباین‌سازی ایران)، بزرگ‌ترین کارخانه‌های سازنده دکل انتقال نیرو و دکل مخابراتی در خاورمیانه (آونگان، یاسان و گام)، نخستین ایستگاه آزمایش تست دکل‌های انتقال نیرو در خاورمیانه و آسیا در این شهر ایجاد شده‌اند. از سال ۱۳۴۵ خورشیدی طرح کارخانه‌های ماشین‌سازی و آلومینیوم به مرحلهٔ اجرا درآمد. کارخانه آلومینیوم ایران (ایرالکو) در سال ۱۹۷۲ میلادی با همکاری منطقه‌ای در سازمان پیمان مرکزی با همکاری محدود شرکت رینولدز آمریکا و دولت پاکستان تأسیس شد. پس از انقلاب همه سهام این دو کشور متعلق به ایران گردید. این شرکت بزرگ‌ترین تولیدکننده آلومینیوم در کشور ایران است. وجود این کارخانه و ۵۰۰ کارگاه کوچک و بزرگ وابسته به این صنعت اراک را به قطب تولید آلومینیوم در کشور و خاورمیانه تبدیل کرده‌است. شرکت واگن پارس نخستین کارخانه تولیدکننده واگن و لکوموتیو کشور و بزرگ‌ترین تولیدکننده ماشین‌های ریلی در خاورمیانه است که در سال ۱۳۵۳ خورشیدی تأسیس گردید. وجود ۱۰۰ شرکت وابسته به صنایع ریلی در کنار کارخانه، شهر اراک را به عنوان مرکز صنعت ریلی کشور معرفی کرده‌است. کارخانه کمباین‌سازی ایران (ایران‌جان‌دیر پیشین) به عنوان نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه تولید کمباین کشور و خاورمیانه در سال ۱۳۴۸ با همکاری شرکت جان‌دیر ایالات متحده تأسیس گشت و شرکت هپکو به عنوان نخستین و بزرگ‌ترین کارخانه تولید ماشین‌آلات ساخت‌وساز در ایران و خاورمیانه از جمله صنایع دیگر این شهر هستند. همچنین گروه لجور، نخستین و بزرگ‌ترین سازندهٔ بالابرهای هیدرولیکی و جرثقیل در خاورمیانه در اراک قرار دارد. ماشین‌سازی اراک به عنوان نخستین صنعت سنگین ایران، از کارخانه‌های قدیمی شهر بزرگ‌ترین تولیدکننده تجهیزات پتروشیمی و پالایشگاهی، تجهیزات نفت و گاز، تجهیزات و ماشین‌آلات صنایع سیمان و معدن، سازه‌های ترابری، پل‌های فلزی، تجهیزات بنادر و زیرساخت‌های صنعتی در کشور است. این شرکت نخستین شرکت ایرانی است که موفق به دریافت گواهی ISO 9001 شده‌است. همچنین صنایع آذرآب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های ایرانی در حوزه تولید تجهیزات صنایع نفت و گاز و پیمانکاری ساخت مجتمع‌های پالایشگاهی، پتروشیمی، نفت‌وگاز، نیروگاه‌ها، سدها و صنایع سیمان در خاورمیانه است. در قراردادی که میان شرکت‌های اتم‌استروی‌اکسپورت (شرکت تابعه‌ای از روس‌اتم) و صنایع آذرآب بسته‌شد، شرکت صنایع آذرآب اراک به‌عنوان سازنده اصلی تجهیزات طرح توسعه نیروگاه اتمی بوشهر انتخاب شده‌است. مشکلات صنعت یکی از مشکلاتی که صنایع شهر با آن مواجه شده‌اند عدم گردش سرمایه و کمبود نقدینگی است که تورم، حمایت نکردن بانک‌ها در تأمین نقدینگی صنایع و برگشت‌ناپذیری مطالبات از کارفرماها باعث افزایش این مشکل شده‌است. بی‌توجهی به نوسازی صنایع مادر و دادن پیمان‌ها و تولید پروژه‌ها به تولیدکنندگان و پیمانکاران خارجی و اجرای نادرست اصل ۴۴ از دیگر مشکلات پیش روی صنعت در شهر اراک عنوان می‌شود. واگذاری صنایع به بخش خصوصی و قانون هدفمند کردن یارانه‌ها نیز اثر مهمی بر روی صنایع شهر گذاشته‌است، به‌صورتی که برخی از کارخانه‌ها مجبور به تعدیل نیروی کار خود شده‌اند که این مورد نگرانی در مورد ایجاد بحران اجتماعی در شهر را افزایش داده‌است. از دیگر مشکلات صنعت شهر اراک تأثیر تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران بوده‌است. تحریم‌های اقتصادی باعث ایجاد سیستم انقباضی در شبکه بانکی شده‌است و شبکه بانکی را دچار رکود کرده و مشکل نقدینگی در صنایع را افزایش داده‌است. این تحریم‌ها برخی از صنایع شهر را به مرز ورشکستگی نیز نزدیک کرده‌است. ساختار شهری شهرداری تاریخ تأسیس شهرداری در اراک به موج دوم نوگرایی در حکومت پهلوی اول بازمی‌گردد. در این دوره با تصویب قانون بلدیه، اقدامات شهرسازی گسترش یافت. بر این اساس بناهای اداری در شهرها ابتدا در تهران و سپس در شهرهای دیگر مانند تبریز، مشهد، اصفهان، همدان و از جمله اراک ساخته شد. شهرداری اراک در سال ۱۲۹۸ خورشیدی تأسیس گردید. پیش از پیوستن شهرداری‌های سنجان و کرهرود، شهر اراک دارای ۴ منطقه شهرداری بود که از سال ۱۳۹۰ با پیوستن کرهرود و سنجان، به ۶ منطقه افزایش یافته‌است. سلامت و بهداشت در سال ۱۳۹۰ خورشیدی شمار تخت‌های بیمارستانی موجود شهر اراک ۱٬۰۸۹ تخت بوده‌است که شامل ۸۶۱ تخت در بیمارستان‌های دولتی، ۱۱۲ تخت در بیمارستان تحت پوشش تأمین اجتماعی و ۱۱۶ تخت در بیمارستان‌های بخش خصوصی است. مجموع مساحت زیربنای فضاهای درمانی شهر اراک به ۵۸٬۸۰۰ متر مربع می‌رسد. شهر اراک از قطب‌های مهم درمان سرطان غرب کشور است. از شمار تخت‌های بیمارستانی، ۵۵ تخت به بیماران سرطانی اختصاص داده شده‌است که در دو بیمارستان امیرکبیر و بیمارستان آیت‌الله خوانساری قرار دارند که این شمار برای درمان بیماران ناکافی به‌نظر می‌رسد. همچنین در سال ۱۳۹۰ در سطح شهر اراک شمار ۳۰ آزمایشگاه، ۷۶ داروخانه، ۳۰ مرکز پرتونگاری و ۳۵ مرکز توانبخشی وجود داشته‌است. بیمارستان ولی‌عصر (دانشگاهی)، بیمارستان امیرالمؤمنین (دانشگاهی)، بیمارستان آیت‌الله خوانساری (دانشگاهی)، بیمارستان امیرکبیر (دانشگاهی)، بیمارستان آیت‌الله طالقانی (دانشگاهی)، بیمارستان امام‌خمینی (تأمین اجتماعی) و بیمارستان قدس (خصوصی) و بیمارستان بوعلی سینا از جمله مراکز درمانی شهر اراک هستند. از جمله شایع‌ترین بیماری‌ها در اراک، سرطان ریه و ام‌اس است که دلیل آن آلودگی هوای شهر اعلام شده‌است. بیمارستان آیت‌الله خوانساری تنها مرکز درمان بیماران سرطانی در شهر اراک و استان مرکزی است که به دلیل کمبود تجهیزات پاسخگوی نیاز بیماران نیست. در چند دهه اخیر ابتلاء به سرطان در اراک رشد چشمگیری داشته‌است. آمارها نشان می‌دهد سرطان ریه، مثانه و تیروئید سه سرطانی هستند که مبتلایان به آن‌ها در اراک بیشتر از میانگین کشوری بوده و سن ابتلاء به بیماری سرطان در اراک به سه سال کاهش یافته‌است. تقریباً هر ساله ۱٬۵۰۰ نفر به جمع مبتلایان سرطانی این شهر افزوده می‌شود. بر اساس آمار انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی، استان مرکزی در ابتلای سرطان مردان رتبه اول و در زنان رتبه چهارم را دارد. همچنین طبق آمار غیررسمی اراک بیشترین بیماران ام‌اس را پس از اصفهان دارد. زیرساخت‌های اولیه در سال ۱۳۰۴ خورشیدی شماری از افراد توانگر شهر با سرمایه‌ای حدود ۴۰۰٬۰۰۰ ریال اقدام به خرید یک‌دستگاه مولد ۷۵ کیلوواتی برای تأمین برق شهر می‌کنند. این مولد در اداره برق نصب شهر شد و از ساعت ۱۹ تا ۲۳ کار می‌کرد. در آن زمان ۷۳ انشعاب برق به خانه‌های پیرامون اداره داده شده بود. در سال ۱۳۲۰ خورشیدی شرکت سهامی برق اراک تأسیس شد و در سال ۱۳۲۲ خورشیدی با خرید دو دستگاه مولد دیزلی به قدرت ۴۰۰ کیلووات، قدرت تولید برق در شهر تا حدودی افزایش یافت. اداره برق اراک سال ۱۳۴۶ خورشیدی زیر مدیریت برق غرب کشور قرار گرفت و در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به شبکه سراسری متصل شد. امروزه امور برق شهر اراک زیرنظر شرکت برق منطقه‌ای باختر قرار دارد و شمار انشعاب‌های موجود در شهر برابر با ۲۰۷٬۶۴۵ مشترک است. در گذشته و پیش از پیدایش سامانه آبرسانی به‌وسیله لوله‌کشی، آب شهر از یک رشته قنات تأمین می‌شد که توسط یوسف‌خان گرجی وقف شهر شده بود. با افزایش جمعیت شهر بر شمار قنات‌ها افزوده شد. از سال ۱۳۹۱ خورشیدی آب نوشیدنی شهر اراک از سد کمال‌صالح تأمین می‌شود. سد سنگریزه‌ای کمال‌صالح که بر روی رودخانه تیره، از سرشاخه‌های دز و در ۷۴ کیلومتری جنوب غربی شهر اراک احداث شده‌است، آب مورد نیاز شهرهای اراک، شازند و صنایع بزرگ منطقه را تأمین می‌کند. تاریخ ایجاد شبکه تصفیه فاضلاب در شهر به سال ۱۳۷۳ خورشیدی بازمی‌گردد. سامانه تصفیه فاضلاب شهر دارای ۸۵۳ کیلومتر خط انتقال و شبکه جمع‌آوری اصلی و فرعی و یک تصفیه‌خانه با ظرفیت تصفیه ۷۷ هزار مترمکعب در شبانه‌روز است که حدود ۳۵۵٬۰۰۰ نفر را تحت پوشش قرار می‌دهد. تاریخ دقیق گازرسانی به شهر اراک مشخص نیست. در سال ۱۳۹۱ خورشیدی شمار انشعاب گاز طبیعی در منطقه اراک برابر با ۷۵٬۵۵۲ انشعاب بوده‌است که ۱۴۵٬۱۰۶ خانوار، ۹٬۱۹۳ واحد تجاری و ۱٬۰۷۲ واحد صنعتی را دربر می‌گیرد. قدمت ورود وسایل مخابراتی به شهر به سال ۱۲۹۲ خورشیدی بازمی‌گردد. در آن سال شهر اراک (سلطان‌آباد) با یک رشته سیم تلگرافی به تهران متصل شده بود. اداره تلفن شهری اراک در سال ۱۳۰۴ خورشیدی در اتاق کوچکی در طبقه بالای ساختمانی واقع در دروازه حاج علینقی با هشت شماره تلفن سیگنال پیوسته ایجاد شد. پس از مدتی این اداره به خیابان امیرکبیر انتقال پیدا کرد و در سال ۱۳۰۶ خورشیدی با داشتن ۱۲۵ شماره تلفن به طبقه بالای ساختمان واقع در خیابان خوانساری‌ها تغییر مکان نمود و پی در پی به شماره‌های تلفن سیگنال پیوسته افزوده شد تا اینکه در سال ۱۳۴۰ خورشیدی شمار شماره تلفن‌ها به ۹۲۵ شماره تلفن رسید. در سال ۱۳۴۱ خورشیدی با نصب ۲٬۰۰۰ شماره جدید، تلفن‌های سیگنال پیوسته به دیجیتال تبدیل شدند و در سال ۱۳۵۱ شمار شماره‌های تلفن به ۶٬۰۰۰ شماره افزایش یافت. در دوران نظام جمهوری اسلامی ایران توسعه شبکه‌های مخابراتی شهر افزایش یافت. در سال ۱۳۹۱ شمار خط واگذار شده تلفن ثابت در اراک ۲۶۷٬۰۶۳ خط و شمار خط واگذار شده تلفن همراه برابر با ۶۵۲٬۳۹۳ خط بوده‌است. فضای سبز شمار ۱۰۰ پارک با مساحتی بالغ بر ۳۶۸٫۵ هکتار در شهر اراک وجود دارد. از لحاظ مساحت، مناطق ۱ و ۳ شهر دارای سطح مطلوب فضای سبز هستند و منطقه ۲ به دلیل قدیمی بودن بافت با کمبود فضای سبز مواجه است. با توجه به صنعتی بودن شهر اراک بنابر ماده ۱۱ طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک مقرر شده‌است تا ۳۰ درصد فضای واحدهای تولیدی و صنعتی به فضای سبز تبدیل گردد، اما تاکنون هیچ اقدامی در جهت افزایش میزان فضای سبز در صنایع شهر صورت نگرفته‌است. اکنون میزان فضای سبز شهر اراک حدود ۹۰۰ هکتار است که با ایجاد ۱٬۰۰۰ هکتار مصوب در طرح جامع آلودگی هوا در آینده، این میزان به ۱٬۹۰۰ متر مربع افزایش خواهد یافت. در سال ۱۳۹۲ سرانه فضای سبز در اراک به‌ازای هر نفر، ۲۰ مترمربع بوده‌است. مراکز تفریحی پارک‌ها از جمله مراکز تفریحی شهر اراک به موارد زیر اشاره می‌شود: شهربازی (پارک لاله): این شهربازی که در سال ۱۳۶۹ خورشیدی با سرمایه بخش خصوصی افتتاح گردید و دارای سه لوناپارک، رستوران و دیگر خدمات تفریحی و رفاهی است. این مکان در ساعت‌های اوج شلوغی، پذیرای ۲۰ هزار نفر بازدیدکننده است. مجموعه طوفان: این مجموعه در حال ساخت، بزرگ‌ترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه است که در کیلومتر هفت بزرگراه امام‌خمینی قرار دارد. این مجموعه در زمینی به مساحت ۱۱۰ هزار مترمربع و زیربنای ۲۲٬۰۰۰ متر است که در سه فاز اجرا خواهد شد. مجموعه دارای یک هتل ۴ ستاره، پیست اتومبیل‌رانی (باز و سرپوشیده)، رستوران، سالن تنیس، سالن اسکواش و اسکیت، مجتمع بازی‌های کودکان، پارک آبی و ترن هوایی است. شهربازی پامچال: این شهربازی جنب پارک آزادی در انتهای خیابان قائم‌مقام قرار دارد. باغ‌وحش اراک: به‌عنوان یکی از جاذبه‌های گردشگری مهم شهر در حاشیه جنوب شرقی اراک واقع شده‌است. این باغ‌وحش با وسعت ۳۲ هکتار در سال ۱۳۷۴ خورشیدی بنا شده و سالانه پذیرای حدود ۸۰٬۰۰۰ بازدیدکننده علاقه‌مند به تنوع زیستی و طبیعت است مراکز خرید مراکز خرید سنتی بازار اراک (بازار سهام سلطان) افزون بر اینکه بنایی تاریخی است، جایی برای دادوستد امروزه مردم اراک نیز می‌باشد و نقش تاریخی خود را تا به امروز نگه‌داشته‌است. مراکز خرید نوین مراکز خرید مدرنی افزون بر مراکز خرید قدیمی و تاریخی در سال‌های اخیر در اراک ساخته شده‌اند که از آن جمله می‌توان به مجتمع تجاری گلستان، مجتمع تجاری آسمان، پاساژ دیدار، پاساژ صدف، پاساژ طلا، پاساژ تهرانی، پاساژ ثنا و خاتم اشاره کرد. مشکلات شهری آلودگی هوا هوای اراک در زمره آلوده‌ترین کلان‌شهرهای ایران قرار دارد. عواملی همچون رشد جمعیت و به پیرو آن افزایش خودرو و همچنین افزایش روند صنعتی شدن و ساخت کارخانه‌های گوناگون باعث شده‌است که این شهر جزو یکی از هشت کلان‌شهر آلوده کشور به حساب بیاید. در سال ۲۰۰۹ (میلادی) اراک در رتبه ۷۱ آلوده‌ترین شهرهای جهان قرار داشته‌است. هوای اراک از نظر داشتن عوامل آلوده‌کننده از تهران آلوده‌تر است. ورود حجم بسیاری از آلودگی‌ها به این شهر نشان می‌دهد که درصد بالایی از آلودگی در شهری با وسعت کم متمرکز شده‌است و این حجم از آلودگی هم برای انسان و هم برای محیط زیست بسیار خطرناک است. به منظور کاهش آلودگی هوای شهر، دولت در سال ۱۳۸۶ خورشیدی طرحی با نام طرح جامع کاهش آلودگی هوای اراک را تصویب کرد. در این طرح راهکارهایی برای کاهش آلودگی هوا ارائه شد. هر چند که برخی از منابع دولتی روند اجرای این طرح در شهر اراک را مناسب جلوه می‌دهند، اما تعلل برخی از سازمان‌ها در اجرای بندهای این طرح از جمله کمبود فضای سبز شهری، توجه نکردن مسئولان برخی از صنایع آلوده‌کننده هوا نسبت به رفع منابع آلودگی و کمبود اعتبار مورد نیاز اجرای طرح، موجب کندی روند اجرای طرح شده‌است. بی‌توجهی مسئولان شهری به آلودگی هوا باعث شد تا تجمع‌های اعتراضی در سال ۱۳۹۲ خورشیدی به مدت ۱۸ هفته در این شهر برگزار شود. این تجمعات موجب شد تا روزنامه الشرق الاوسط مردم شهر اراک را ثابت‌قدم‌ترین مردم ایران در زمینه اعتراض به مسائل زیست‌محیطی معرفی کند. اراک در زمره هشت کلان‌شهر آلوده کشور قرار دارد. سهم منابع ثابت (صنایع و کارخانه‌ها) در آلودگی هوای اراک ۵۰٪ و سهم منابع متحرک (خودروها و وسایل نقلیه) ۴۵٪ اعلام شده‌است. در برخی از روزها آلودگی هوا به حدی می‌رسد که از مرز هشدار فراتر می‌رود، طوری‌که در سال ۱۳۹۱ خورشیدی شمار روزهای ناسالم ۱۸۵ روز و در ۴ ماهه اول سال ۱۳۹۲ خورشیدی شمار روزهای آلوده به ۶۸ روز اعلام شد. آلودگی هوا اثرات جدی به سلامت تن و روان شهروندان دارد. از اثرات آلودگی هوا افزایش اشعه زیانبار فرابنفش است که موجب افزایش سرطان پوست می‌گردد. ترافیک ترافیک معابر و خیابان‌ها نیز یکی از چالش‌های مهم شهر اراک است. از جمله عوامل به وجود آورنده ترافیک در شهر اراک افزایش روزافزون شمار خودروها، شرایط نامناسب خیابان‌ها، عدم تعیین تکلیف تملک اراضی و تعریض معابر شهری، ضعف فرهنگ ترافیک، ضعف شبکه ترابری شهری و نبود مدیریت واحد شهری است. شمار خودروهای موجود در شهر اراک در سال ۱۳۹۲ خورشیدی برابر با ۱۴۸٬۹۵۰ خودرو بوده‌است و به‌ازای هر چهار نفر یک خودرو در شهر وجود دارد. برخی از مسئولان شهر مدعی هستند که وضعیت ترافیک شهر مشکل‌ساز نیست و مدت زمان بار ترافیکی شهر حتی گاهی کمتر از ۱۰ دقیقه است، اما شواهد امر بازگوکننده شکل دیگری از این مشکل است. برای ساماندهی به ترافیک، طرح‌های مختلفی پیشنهاد شده‌است که از جمله آن‌ها طرح جامع ترافیک شهر اراک، احداث بزرگراه درون‌شهری امیرکبیر، آموزش فرهنگ ترافیک به مردم، سامانه کنترل هوشمند ترافیک اشاره کرد، اما اجرای بسیاری از این طرح‌ها بلاتکلیف مانده‌است. آلودگی هوا و ترافیک‌های شدید باعث شد تا طرح متروی اراک توسط مدیرکل دفتر فنی استانداری مرکزی به‌طور رسمی مطرح شود. گرانی مسکن اراک چهارمین شهر گران ایران در زمینه مسکن، پس از تهران، اصفهان و کرج است. این شهر از جمله شهرهایی است که قیمت مسکن در آن همواره بالاتر از میانگین کشور بوده‌است. از جمله دلایل گرانی مسکن، صنعتی بودن شهر و استقرار صنایع بزرگ در پیرامون شهر، نبود عوامل نظارتی و قوانین بازدارنده برای کنترل قیمت در کشور می‌باشد. اما اصلی‌ترین دلیل گرانی مسکن در اراک، عدم الحاق مناطق بایر کناری شهر به‌ویژه منطقه ششصد هکتاری قنات ناصری به محدودهٔ شهری برشمرده شده‌است. الحاق این منطقه به کلان‌شهر اراک به بهانه‌های گوناگونی مانند وجود باغ‌ها در بخش بسیار کوچکی از منطقه قنات ناصری هیچگاه انجام نشده‌است. باوجود قرارگیری این منطقه در درون محدودهٔ کمربندی شهری، شورای معماری و شهرسازی کشور از مخالفان اصلی الحاق این منطقه به شهر اراک است. تأثیر عدم الحاق مناطق مجاورتی به اراک به‌گونه‌ای است که در مدت ۳۵ سال جمعیت اراک تنها ۲٫۵ برابر شده‌است درحالی‌که در همین مدت جمعیت قم (که تا سال ۱۳۶۵ جزو استان مرکزی بوده و جمعیتی معادل اراک داشته‌است) حدود شش‌برابر شده‌است. فرهنگ آداب و رسوم از آنجا که شهر اراک پیشینه تاریخی چندانی ندارد، فرهنگ مردم شهر متأثر از فرهنگ‌های مختلف است. این فرهنگ بیشتر از باورهای فولکلوریک باجنبه مذهبی یا اجتماعی شکل گرفته‌است. از جمله این باورها می‌توان به نذر و نیاز برای امامزادگان و اماکن مقدس و عقیقه‌کردن کودک که از اعتقادات مذهبی شکل گرفته یا برخی باورهای خرافی مانند گذاشتن شیء نوک‌تیز بالای سر زائو برای دفع آل، دوختن سفره بالای سر عروس برای بستن زبان خانواده شوهر و چله‌بری (اعتقادات خرافی برای باردارشدن تازه عروس) اشاره کرد که در گذشته رایج بوده‌است. همچنین از جمله مراسم سنتی که در گذشته در اراک رواج داشته، مراسم جشن کوسه ناقلدی و رشکی و ماسی را می‌توان نام برد. در گذشته در شهر اراک ازدواج درون گروه (ازدواج فامیلی) رواج داشت و همین امر سبب شده‌است که اکثر مردم که بیشتر روستایی بودند با هم همخون باشند، اما زندگی جدید شهری و افزایش روابط اجتماعی میان زنان و مردان در اداره‌ها، کارخانه‌ها و دانشگاه سبب شده که دایره همسرگزینی از حالت محدود بیرون بیاید. هرچه زندگی شهری بیشتر به طرف صنعتی‌سازی حرکت می‌کند، دایره همسرگزینی نیز وسیع‌تر می‌گردد که می‌توان این حرکت را ازدواج درون گروه به طرف ازدواج در محله، ازدواج در شهر، ازدواج در شهر دیگر و حتی ازدواج در خارج از کشور تعبیر کرد. عزاداری در اراک به چهار صورت روضه‌خوانی، نوحه‌خوانی، عزاداری به وسیله هیئت مذهبی و تعزیه رواج دارد. یکی از ویژگی‌های عزاداری در اراک مراسم تعزیه سیار است. این نوع تعزیه پس از ۳۲ سال وقفه دوباره در شهر احیا شد. سینما تاریخ ایجاد نخستین سینما در اراک به سال ۱۳۱۰ خورشیدی بازمی‌گردد. در آن سال ایرمانوف که یکی از مهاجرین روس بود سینما آریان را احداث کرد و تا سال ۱۳۱۴ خورشیدی در شهر به فعالیت پرداخت. این سینما در کنار کارخانه برق قدیم شهر قرار داشت. بهای بلیت سینما دو شاهی بود و صاحب آن برای جلب مردم، هرچند وقت یکبار، دانش‌آموزان مدارس را مجانی به سینما دعوت می‌کرد. دومین سینمای شهر با نام «سینما اراک» در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در محل کنونی پاساژ امیرکبیر افتتاح شد. چون صاحبان سینما ارمنی بودند، سینما با نام «سینما موسیو» معروف شده بود. در سال ۱۳۳۷ خورشیدی «سینما ایران» ساخته شد که سال‌ها بعد با تغییر صاحبان سینما به «سینما کاپری»، «سینما آزادی» و «سینما عصرجدید» تغییر نام داد. در سال ۱۳۳۹ خورشیدی «سینما دنیا» ساخته شد که بعدها به «سینما دیاموند» و «سینما فرهنگ» تغییر نام داد. در سال ۱۳۴۹ خورشیدی «سینما قصر طلایی» و در سال ۱۳۵۶ خورشیدی «سینما شهرصنعتی» ساخته شد. برخی از سینماها مانند سینما شهرصنعتی و سینما قصر طلایی چند دهه بعد تعطیل شدند. بزرگ‌ترین سینمای کشور با نام سینما استقلال، در شهر اراک قرار دارد. این سینما که ظرفیت مناسب آن به بیش از ۹۰۰ صندلی می‌رسد، پس از هشت سال تعطیلی، به مرکز فرهنگی، هنری و سینمایی تبدیل شده‌است. علاوه بر سینما استقلال، شهر دارای ۳ سینمای دیگر است که از میان آن‌ها دو سینمای فرهنگ و عصرجدید فعال هستند. سینما فرهنگ، یکی از سه سینمای فعال اراک، قدمتی بیش از ۵۰ سال دارد. کتابخانه پس از ساخت شهر اراک نخستین کسی که به فکر تأسیس کتابخانه افتاد، حاج آقا محسن عراقی بود. وی کتابخانه شخصی بسیار نفیسی در شهر فراهم آورد که تا پیش از سال ۱۳۴۷ خورشیدی، نزد فرزندان او موجود بود و سپس متفرق گردید. از نسخه‌های نفیس کتابخانه او نسخه‌ای از دیوان انوری به تاریخ ۶۶۸ قمری است، که باید آن را کهن‌ترین نسخه دیوان انوری در جهان دانست. نخستین کتابخانه عمومی شهر اراک در سال ۱۳۲۲ قمری و به همت جمعی از بزرگان اراک تأسیس شد. پس از آن، در سال ۱۳۱۳ خورشیدی کتابخانه‌ای عمومی توسط حسین دها در منزل شخصی او دایر گردید. کتابخانه شماره ۱، کتابخانه شهید زراستوند، کتابخانه میرجعفری، کتابخانه آیت‌الله اراکی، کتابخانه دکتر حصیبی، کتابخانه استاد دهگان، کتابخانه ولیعصر، کتابخانه سنجان و کتابخانه امام‌خمینی کرهرود و کتابخانه دکتر خزائلی (نابینایان) از جمله کتابخانه‌های مهم شهر هستند. در سال ۱۳۸۹ خورشیدی شمار ۹ کتابخانه عمومی و ۷ کتابخانه مشارکتی در شهر اراک وجود داشته‌است. شمار کل اعضای کتابخانه‌ها به ۱۲٬۷۴۶ نفر می‌رسد. گردشگری آثار تاریخی با توجه به اینکه شهر اراک در دوره قاجار ساخته شد، بیشتر آثار کهن باقی‌مانده در این شهر از این دوره می‌باشد. از جمله مهم‌ترین اثر تاریخی شهر، می‌توان به مجموعه تاریخی بازار اراک اشاره کرد که از بناهای نخستین شهر اراک بوده‌است. مدرسه سپهداری که هم‌زمان با بازار ساخته شده‌است، از مکان‌هایی است که امام‌خمینی بخشی از سال‌های عمر خود را در این مدرسه سپری کرد. حمام چهارفصل، که از نظر مساحت بزرگ‌ترین حمام ایران است، یکی دیگر از آثار تاریخی شهر است که به موزه مردم‌شناسی تبدیل شده‌است. خانه حسن‌پور از بناهای قدیمی شهر اراک است که به صورت درون‌گرا ساخته شده و به موزه صنایع دستی تبدیل شده‌است. برج شیشه از بناهای معروف شهر بود که به دلیل وجود تزئینات کاشی معقلی به این نام معروف شد. این بنا در سال ۱۳۶۱ تخریب شد. قلعه حاج‌وکیل نیز یکی از بناهای دوره قاجار است که در قدیم یکی از کارگاه‌های بزرگ فرشبافی کمپانی زیگلر و کنسولگری انگلیس در اراک بود. همچنین ارگ حکومتی اراک، کاروانسرای شاه‌عباسی، خانه آقا محسن عراقی و خانه خاکباز از دیگر آثار تاریخی شهر می‌باشند. جاذبه‌های طبیعی تالاب میقان: این تالاب با وسعت ۲۵ هزار هکتار در ۱۵ کیلومتری شمال شرق شهر اراک و در جنوب شهر داوودآباد واقع شده‌است. به دلیل وجود تنوع پرندگان مهاجر در این منطقه، تالاب به یکی از مناطق طبیعت گردی شهر اراک تبدیل شده‌است. منطقه نمونه گردشگری دره گردو: این منطقه با وسعت ۱۰۰ هکتار در جنوب شهر اراک قرار دارد و از آب و هوای مناسب و طبیعت بکر برخوردار است. این منطقه در سال ۱۳۸۵ خورشیدی توسط هیئت دولت به عنوان منطقه نمونه گردشگری تصویب شد. منطقه نمونه گردشگری تخت‌سادات (باغ‌های کرهرود و سنجان): یکی از جاذبه‌های طبیعی با وسعت ۱۰۰ هکتار و در نزدیکی منطقه کرهرود و سنجان است. از جاذبه‌های منطقه وجود چشمه، باغ‌های میوه و آرامگاه سادات کرهرود است. منطقه تفرجگاهی سرخ کوه (کوه سرخه): از جمله مکان‌های تفرجگاهی شهر اراک و در همسایگی منطقه نمونه گردشگری دره گردو است. جاذبه‌های مذهبی امامزاده محمدعابد (دوره صفویه)، امامزاده عبدالله و آمنه‌خاتون، مقبره آقا نورالدین عراقی و آرامستان قدیمی شهر از جمله بناهای مذهبی اراک هستند. کلیسای مسروپ مقدس، یکی از دو کلیسای ارمنیان شهر اراک است که در دوره قاجار و توسط ارمنیان شهر ساخته شد.بقعه پیر مرادآباد که در روستای مرادآباد قرار دارد از بناهای دوره سلجوقی است. موزه‌ها از جمله موزه‌های شهر اراک می‌توان به موزه چهارفصل، موزه مفاخر، موزه سلطان‌آباد (هنرهای اسلامی)، موزه مردم‌شناسی، موزه صنایع‌دستی، موزه تنوع زیستی، موزه سنگ و گوهر و موزه آموزش و پرورش اشاره کرد. همچنین ساخت موزه بزرگ اراک و موزه دفاع مقدس نیز در حال اجراست. صنایع‌دستی از صنایع‌دستی شهر اراک می‌توان به دستباف‌های سنتی (قالی‌بافی، گلیم‌بافی، جاجیم‌بافی)، رودوزی‌های سنتی، آثار چوبی (منبت و کنده‌کاری روی چوب، معرق‌کاری، پیکرتراشی، خراطی، ساخت سازهای سنتی، مشبک و گره‌چینی چوب)، سفالگری، کتابت و نگارگری (طراحی سنتی، نقاشی ایرانی، گل و مرغ، تذهیب و تشعیر، خوش‌نویسی، کتیبه‌نویسی)، آثار فلزی (مسگری، قلم‌زنی، سفیدگری، چلنگری، مشبک فلز، ملیله طلا و نقره)، ساخت پاپوش سنتی (گیوه‌دوزی و گیوه‌بافی)، آرایه‌های معماری (گچ‌بری سنتی، آینه‌کاری...) و تراش سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی اشاره کرد. قالی صنعت قالی در این منطقه از گذشته رواج داشته و قالی فراهان، سربند و ساروق شهرت جهانی داشته‌اند. صنعت قالی‌بافی از آغاز بنیان گذاشتن این شهر توسط یوسف‌خان گرجی به عنوان عمده کالای صادراتی این شهر قرار گرفت. قالی در اراک به گفته سیسیل ادوارز زمانی از اهمیت و اعتبار و فراوانی برخوردار بود و رقیب قالی کرمان بود. از انواع قالی مشهور اراک می‌توان به قالی ساروق اراک اشاره نمود که از لحاظ استحکام و نقشه‌های منحصربه‌فرد و نوع خامه (پشم) استفاده شده، شهرت جهانی دارد. اراک به عنوان یکی از مهم‌ترین مراکز صدور فرش به اروپا تا سال ۱۳۱۹ خورشیدی باقی‌ماند. هتل‌ها و مراکز اقامتی از جمله هتل‌های شهر می‌توان به هتل امیرکبیر (پنج ستاره)، هتل زاگرس (چهار ستاره)، هتل پیام (سه ستاره) و هتل معلم (سه ستاره) اشاره کرد. ره‌آوردها از جمله سوغات اراک می‌توان به قالی، فتیر، ترخینه، باسلوق، کشمش سبز، صابون محلی، انگور، شیره انگور و گوش فیل اشاره کرد. غذاهای محلی از جمله غذاهای محلی شهر می‌توان به ته‌تالی، آبگوشت کشک، آبگوشت دوغ‌دار (دوگوله دودار)، آش جودوغ، آش خیار، پتله پلو، آش بی‌بی سه‌شنبه، آش مصطفی، شفته و اِشکِنه اشاره کرد. ترابری مسیرهای ارتباطی به دلیل قرارگرفتن شهر اراک میان دریای خزر و خلیج فارس و همچنین قرارگرفتن آن در میان مسیرهای ترانزیتی غرب و جنوب، این شهر یکی از شاهراه‌های مهم کشور می‌باشد. مهم‌ترین مسیری که از شهر اراک عبور می‌کند، مسیر بین‌المللی و ترانزیتی آزادراه ۵ (ایران) می‌باشد. اما اکنون ادامه مسیر این آزادراه از شهر قم تا اراک به صورت بزرگراه است. ساخت آزادراه اراک - سلفچگان - قم با ارتقای بزرگراه اراک - قم در دستور کار وزارت راه و شهرسازی قرار گرفته‌است. همچنین آزادراه اراک - خرم‌آباد نیز یکی از طرح‌های دردست اجرای وزارت راه و شهرسازی است که در راستای تکمیل آزادراه شماره ۵ اجرا خواهدشد. طول این آزادراه ۱۵۰ کیلومتر خواهدبود. فاصلهٔ شهر اراک با برخی از مناطق پر رفت‌وآمد: فرودگاه اراک دارای یک فرودگاه بین‌المللی است که یکی از نخستین فرودگاه‌هایی است که در ایران تأسیس شده‌است. تاریخ تأسیس این فرودگاه به‌درستی معلوم نیست اما تاریخ رسمی گشایش آن به سال ۱۳۱۷ / ۱۹۳۸ بازمی‌گردد، گرچه گزارش‌هایی مبنی بر حضور هواپیما بسیار پیش‌تر از این تاریخ در اراک گزارش شده‌است. تا پیش‌از اجرا شدن پروژه تطویل باند، این فرودگاه تنها ویژه پروازهای داخلی و هواپیماهای متوسط، ترابری و نظامی بود و امکان نشستن هواپیماهای پهن‌پیکر در آن وجود نداشت. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با اجرای کامل طرح گسترش فرودگاه اراک در بخش بلندسازی، گسترش و مقاوم‌سازی باند، امکان‌پذیرش هواپیما تا رده ایرباس در فرودگاه اراک فراهم شد. اکنون این فرودگاه دارای پروازهای هفتگی به تهران، مشهد و عسلویه می‌باشد. راه‌آهن اراک از دیرباز در مسیر راه‌آهن سراسری شمال به جنوب ایران قرار داشته و راه‌آهن نقش مهمی را در رونق همه‌جانبه شهر اراک داشته‌است. محدوده حفاظتی اداره کل راه‌آهن اراک از ایستگاه ساقه در استان قم آغاز شده و از یک سو تا ایستگاه مومن‌آباد در استان لرستان و از سوی دیگر تا ایستگاه کرمانشاه در استان کرمانشاه را تحت پوشش خود قرار داده‌است که البته قرار است به زودی اداره راه‌آهن مستقلی برای استان کرمانشاه تأسیس شود. پروژه ساخت راه‌آهن غرب کشور نیز از اراک آغاز شد که شهرهای نهاوند و ملایر از استان همدان را به شبکه ریلی متصل می‌کند. ادامه این مسیر ریلی در استان کرمانشاه از شهرهای صحنه، کرمانشاه و اسلام‌آباد غرب عبور کرده و در مرز خسروی به کشور عراق وصل می‌شود. راه‌آهن اراک - ملایر به طول ۹۰ کیلومتر و هزینه‌ای بالغ بر یک هزار و ۲۵۰ میلیارد ریال در مهر سال ۱۳۹۰ خورشیدی افتتاح شد که بخشی از پروژه راه‌آهن غرب کشور به‌شمار می‌رود. همچنین راه‌آهن اراک - اصفهان از پروژه‌های دیگری است که عملیات مطالعه و احداث آن آغاز شده‌است. احداث قطار محلی اراک - مهاجران که در شورای مسکن استان مرکزی در فروردین سال ۱۳۹۰ خورشیدی تصویب گردید، از جمله مصوبات بخش ترابری ریلی اراک بوده‌است. راه‌آهن تندرو راه‌آهن تندرو اراک-قم یکی از نخستین راه‌آهن‌های قطار تندرو در ایران است که دارای سرعت عملیاتی ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت خواهد بود و اکنون درحال ساخت می‌باشد. مجری این راه‌آهن شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل‌ونقل ایران است اما پیمانکار آن که نخست، شرکت ایتالیایی اف‌اس بود؛ قرار بود طول مسیر ۱۲۵ کیلومتری این راه را در مدت ۴ سال با سرمایه‌گذاری ۱٫۲ میلیارد یورویی بسازد اما پس از بازگشت تحریم‌ها، با انصراف این شرکت ایتالیایی از انجام کار، این پروژه به چینی‌ها واگذار شد که از محل اعتبارات خط اعتباری میان ایران و چین ساخته می‌شود. پایانه مسافربری اراک دارای سه پایانه مسافربری درون استانی و برون استانی است: پایانه مرکزی: که در مجاورت هتل ۵ ستاره امیرکبیر قرار دارد. پایانه فراهان: که واقع در شمال شهر و در مجاورت میدان امیرکبیر است. پایانه غدیر: که واقع در جنوب غربی شهر و در مجاورت میدان بسیج است. تاکسی‌رانی شهر اراک در سال ۱۳۹۱ خورشیدی دارای ۲٬۵۰۰ دستگاه تاکسی بوده‌است که از این میان ۲۴۱ دستگاه تاکسی موقت و شمار۷۴۰ دستگاه خودروهای آژانسی بوده‌اند. روزانه بالغ بر ۲۴۵هزار نفر سفر توسط ناوگان تاکسی‌رانی شهر اراک جابجا می‌شوند. علاوه بر این، شمار ۱۰۰ دستگاه تاکسی بی‌سیم ۱۳۳ در سطح شهر فعالیت دارند که روزانه شمار ۱٬۰۰۰ نفر را در سطح شهر جابجا می‌کنند. اتوبوس‌رانی شرکت واحد اتوبوس‌رانی اراک و حومه که در سال ۱۳۷۰ خورشیدی تأسیس شد و دارای خطوط متعدد مسافربری در داخل و حومه شهر می‌باشد. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی شمار کل ناوگان اتوبوس‌رانی شهر اراک ۱۶۶ دستگاه بوده‌است ۴۵ خط مشغول به فعالیت هستند. از این شمار ۶۴ دستگاه اتوبوس گازسوز و ۱۰۲ دستگاه گازوئیلی هستند. در سه‌ماهه اول سال ۱۳۹۲، حدود ۱۳٬۳۰۰٬۰۵۹ مسافر درون‌شهری توسط اتوبوس‌رانی جابجا شده‌است. همچنین همه خطوط و ترابری مسافر در سازمان اتوبوس‌رانی شهر اراک به‌طور کامل به بخش خصوصی واگذار شده‌است. بزرگراه‌ها بزرگراه شهید آنجفی به طول ۸ کیلومتر از تقاطع غیرهمسطح آزادگان در شرق شهر آغاز و در بلوار محمد عابد در غرب به طول ۸ کیلومتر می‌باشد. این بزرگراه ۶ تقاطع غیرهمسطح دارد. بزرگراه امام علی به طول ۲۳ کیلومتر از میدان امام خمینی آغاز و در پل بسیج در غرب پایان می‌یابد. بزرگراه خلیج فارس به طول ۱۹ کیلومتر از میدان امام آغاز و تا پل بسیج امتداد دارد و پس از آن به بزرگراه امام علی تلاقی پیدا می‌کند و پس از آن بزرگراه کربلا آغاز می‌شود. آموزش آموزش و پرورش نخستین مدرسه به سبک نوین در اراک را صمصام‌الملک بیات به نام مدرسه صمصامی و در سال ۱۳۲۱ قمری تأسیس کرد که سومین مدرسه نوین ایران بود. دومین مدرسه، منتصریه نام داشت که در سال ۱۳۲۵ قمری و به دست منتصرالدوله (حاکم وقت) تأسیس شد. سهام السلطان نیز سومین مدرسه شهر به نام سهامیه را بنیان نهاد. نخستین مدرسه دخترانه بنام شمس المخدرات در سال ۱۳۳۲ قمری افتتاح شد. در سال ۱۲۸۶ خورشیدی، ارامنه مقیم اراک مدرسه شرف ارامنه را تأسیس کردند. شمار دانش آموزان در سال تحصیلی ۱۳۹۱–۱۳۹۲ خورشیدی برابر ۹۷٬۵۲۴ نفر بوده‌است که از این میزان ۴۹٬۲۳۷ نفر پسر و ۴۸٬۲۸۷ نفر دختر بودند. همچنین شمار ۶٬۱۴۲ نفر در قالب معلم و کارکنان بخش آموزش و پرورش در سطح شهر فعالیت می‌کنند. آموزش عالی تاریخچه آموزش عالی در مهرماه سال ۱۳۵۰ خورشیدی شماری از استادان دانشگاه تهران و دانش‌سرای عالی پیشین مقدمات تأسیس یک مؤسسه آموزش عالی خصوصی را به عنوان نخستین مرکز آموزش عالی در استان مرکزی با نام مدرسه عالی مرجان، در شهر اراک فراهم نمودند. مدرسه عالی مرجان ابتدا برای چهار رشتهٔ فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، و زبان و ادبیات فارسی شمار ۲۴۰ نفر دانشجو پذیرفت. این مؤسسه در اواخر سال ۱۳۵۱ خورشیدی با نام مدرسه عالی علوم اراک وابسته به دانشگاه تربیت معلم تهران و با مدیریت دولتی به فعالیت خود ادامه داد. در سال ۱۳۵۴ خورشیدی همه مؤسسات آموزش عالی که به صورت خصوصی اداره می‌شدند به دولت واگذار شدند. بدین ترتیب این دانشگاه، دولتی شد. مراکز آموزش عالی شهر اراک دارای ۲۵ واحد آموزش عالی شامل ۷ مرکز دولتی، یک واحد پیام نور، ۱۴ مرکز علمی کاربردی، ۲ واحد آزاد اسلامی و یک مرکز غیرانتفاعی است. شمار دانشجویان در سال ۱۳۹۰ خورشیدی در این شهر، ۵۰٬۸۱۰ نفر بوده‌است که ۲۶ درصد دانشجویان در دانشگاه‌های دولتی، ۱۵٫۵ درصد دانشجویان در دانشگاه پیام نور، ۱۲٫۸ درصد دانشجویان در مراکز دانشگاه علمی کاربردی، ۴۳٫۷ درصد دانشجویان در دانشگاه آزاد اسلامی و ۲ درصد دانشجویان در دانشگاه غیرانتفاعی تحصیل می‌کنند. دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در اراک، این شهر را به یکی از قطب‌های دانشگاهی کشور تبدیل کرده‌است که از آن میان می‌توان به دانشگاه اراک، دانشگاه علوم پزشکی اراک، دانشگاه صنعتی اراک و دانشگاه آزاد اسلامی اراک اشاره کرد. دانشگاه اراک، به عنوان دانشگاه جامع و مادر استان مرکزی و سیاست‌گذار طرح آموزش عالی در استان مرکزی می‌باشد. پس از دانشگاه اراک، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک با اجرای دو فاز شهرک دانشگاهی - تحقیقاتی، دارا بودن ۱۴۸ رشته تحصیلی در ۶ دانشکده و جذب بیش از ۲۲٬۰۰۰ دانشجو، بزرگ‌ترین شهرک دانشگاهی را در مرکز کشور در اختیار دارد. همچنین با پیگیری‌های نماینده وقت محلات و دلیجان در سال ۱۳۹۱ خورشیدی، ساخت دانشکده فنی مهندسی محلات، زیرنظر دانشگاه اراک آغاز شد. مدارس علوم دینی نخستین مدرسه علوم دینی در اراک مدرسه سپهداری بود که توسط یوسف‌خان گرجی میان سال‌های ۱۲۲۷ تا ۱۲۳۱ قمری ساخته شد. پس از گذشت ۹۰ سال از احداث مدرسه سپهداری، میان سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مدرسه و مسجد حاج محمدابراهیم خوانساری در محله عباس‌آباد تأسیس گردید. سومین مدرسه علوم دینی در اراک نیز میان سال‌های ۱۳۱۸ تا۱۳۲۰ خورشیدی، مدرسه آقا ضیاءالدین به دست حاج حسین ملک‌التجار تبریزی ساخته شد. چون آقا ضیاالدین در مسجد این مدرسه امام جماعت بود، این مدرسه و مسجد به مدرسه و مسجد آقا ضیاالدین معروف شده‌است. پس از این سه مدرسه دینی، مدرسه دیگری به وجود نیامد. در چند سال اخیر کار ساخت بزرگ‌ترین حوزه علمیه غرب کشور در اراک آغاز شده‌است. رسانه‌ها سیما صداوسیمای مرکز اراک در سال ۱۳۶۲ خورشیدی به عنوان یک دفتر خبری آغاز به کار کرد. در بهمن ۱۳۷۶ خورشیدی با افتتاح ساختمان سیما و بهره‌گیری از دو استودیوی تولید، پخش برنامه‌های تلویزیونی استان در روزهای جمعه به مدت ۵ ساعت آغاز شد. در سال ۱۳۸۲ شبکه استانی سیمای استان مرکزی (شبکه آفتاب) به عنوان بیستمین شبکه استانی ایران آغاز به کار کرد. این شبکه از سال ۱۳۹۰ خورشیدی روزانه ۱۵ ساعت برنامه پخش می‌کند. صدا در آبان‌ماه سال ۱۳۶۵ خورشیدی فعالیت رسمی رادیو اراک، با نصب و بهره‌برداری از یک فرستنده رادیویی یک کیلووات، با پخش برنامه‌های خبری توسط واحد اطلاعات و اخبار آغاز شد. در سال ۱۳۷۹ خورشیدی با بهره‌برداری از شبکه صدای استان مرکزی با سه استودیوی تولید و پخش، روزانه ۱۸ ساعت برنامه تهیه و پخش شد که این برنامه‌ها با یک فرستنده صد کیلووات در تمام مناطق استان مرکزی و قسمتی از استان‌های هم‌جوار قابل دریافت بود. با توجه به ظرفیت‌های صنعتی و دانشگاهی استان مرکزی، تصمیم‌گیری و اقدامات اولیه در خصوص راه‌اندازی دو رادیوی تخصصی با موضوع صدای صنعت و صدای دانشجو یا فرهنگ در سال ۱۳۹۱ خورشیدی صورت گرفت و اعتبار لازم برای تأسیس آن نیز از محل اعتبارات دور سوم سفر ریاست جمهور وقت، محمود احمدی‌نژاد، پیش‌بینی شد. نشریه‌ها تاریخچه تهیه و توزیع نشریه‌ها در اراک به سال ۱۲۸۶ خورشیدی بازمی‌گردد. در این سال نخستین روزنامه شهر بنام «اتفاق» توسط میرزا حبیب‌الله‌خان طاهری عکاس‌باشی منتشر شد که درست یک سال پس از صدور فرمان مشروطه بود. پس از آن روزنامه «رنجبر» با چاپ سنگی در سال ۱۲۸۹ خورشیدی توسط شیخ علی نخستین که از مشروطه‌خواهان بود انتشار یافت. در سال ۱۳۱۰ خورشیدی روزنامه «مفتش ایران» به مدیریت آقای مکی انتشار یافت. در بیشتر موارد نشریه‌های چاپ شده در شهر در یک محدوده تاریخی (از سال ۱۲۸۶ تا ۱۳۳۰ خورشیدی) به عنوان ارگان یک جریان یا حزب سیاسی منتشر گردیده بودند. به عنوان مثال نشریه‌های وابسته به روشنفکران دموکرات مقارن با انقلاب مشروطه و پس از آن نشریه‌های ملی‌گرا و چپ‌گرا در دوران نهضت ملی‌شدن صنعت نفت می‌توان اشاره کرد. در سال ۱۳۹۲ خورشیدی در اراک و استان مرکزی ۲ روزنامه، ۱۱ هفته‌نامه و ۷ ماه‌نامه چاپ و منتشر شده‌است که روزنامه سرچشمه، روزنامه نوید، هفته‌نامه‌های سماع قلم، عطر یاس، شهاب، لاله سرخ، راوی، شمس، نامه امیر، مجنون، آرمان جوان، چشم براه، گل یاس و ماهنامه‌های عهد جاوید، وهم سبز، بصیرت، راه دانش و صحیفه پاکدلان از جمله آن‌ها هستند. ورزش در سال‌های گذشته شهرداری اراک با حمایت از چهار رشته ورزشی توانست مقام چهارمی رشته فوتبال در لیگ دسته یک، مقام سومی رشته هاکی در بخش آقایان و مقام دومی در بخش بانوان در لیگ برتر و دسته یک و مقام قهرمانی رشته ووشو در لیگ دسته یک را کسب کند. تیم فوتبال آلومینیوم اراک از جمله تیم‌های فوتبال است که در لیگ برتر فوتبال ایران بازی می‌کند. همچنین تیم والیبال شهروند اراک و تیم بسکتبال نبوغ اراک نیز در لیگ برتر والیبال و بسکتبال حضور دارند. امکانات ورزشی اراک دارای ۱۰۳ باشگاه ورزشی روباز و سرپوشیده شامل سالن‌های آمادگی جسمانی، بدمینتون، پیتلاس، بدنسازی، بوکس، پینگ‌پنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، ورزش‌های رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنه‌برداری و ووشو، میدان‌های تنیس، فوتبال، والیبال و هندبال، زمین‌های اسکیت و تیراندازی با کمان و پیست دو و میدانی، پیست موتورسواری، چمنهای طبیعی و مصنوعی و استخر شنا است. در شهر اراک شمار ۵ ورزشگاه به نام‌های ورزشگاه ۱۵ هزار نفری امام‌خمینی، ورزشگاه شهدای پنجم مرداد، استادیوم آذرآب (شهر صنعتی)، مجموعه ورزشی ماشین‌سازی و ورزشگاه ۲۲ بهمن وجود دارد. همچنین دهکده المپیک در زمینی به مساحت ۳۰۰ هکتار در حال ساخت است. این مجموعه شامل پیست دوچرخه‌سواری، سالن سرپوشیده دو و میدانی، استخر سرپوشیده و سالن شش هزار نفری خواهد بود. شهرهای خواهرخوانده اراک با چهار شهر جهان خواهرخوانده است: جستارهای وابسته فهرست شهرهای ایران بر پایه جمعیت فهرست شهرهای دارای خواهرخوانده در ایران یادداشت‌ها پانویس منابع برای مطالعه بیشتر طرح شناخت مناطق اکولوژیک کشور: تیپ‌های گیاهی منطقه قم - اراک یافته‌های پیمایش در اراک: ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان کتاب گزارش نامه یا فقه‌اللغه اسامی امکنه، تألیف ابراهیم دهگان، ۱۳۴۵ کتاب نام داران اراک، تألیف حسن صدیق، محمدرضا محتاط، بهار۱۳۷۲ پیوند به بیرون اراک در ویکی نقشه وبگاه شهرداری اراک وبگاه شورای شهر اراک اراک شهرهای استان مرکزی شهرهای شهرستان اراک مرکز استان‌های ایران
5977
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%AA%DA%A9%D9%84
پروتکل
پروتکل یا شیوه نامه ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره کند: علوم رایانه و ارتباطات پروتکل ارتباطات پروتکل اینترنت پروتکل رمزنگاری پروتکل بافرز جانورشناسی آداب پروتکل بزرگان صهیون پروتکل کیوتو
5979
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%88
نانو
نانو (با نماد n) یک پیشوند در یکاهای اس آی است که به معنی میلیاردم چیزی می‌باشد. منابع پیشوندهای سیستم متریک
5982
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D9%85%DB%8C%20%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%DB%8C
تامی دورسی
تامی دورسی از نوازندگان معروف شیپور کشوئی و برادر کوچک‌تر جازیست سرشناس جیمی دورسی بود. دورسی در بخش شنندوه ایالت پنسیلوانیای آمریکا به دنیا آمد. اهالی برناردزویل، نیوجرسی اهالی پنسیلوانیا بازیگران قراردادی مترو گلدوین مایر درگذشتگان ۱۹۵۶ (میلادی) درگذشتگان به علت خفگی درگذشتگان در سوانح در کنتیکت رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا رهبران گروه‌های موسیقی اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۰۵ (میلادی) مرگ‌های ناشی از موادمخدر در کنتیکت موسیقی‌دانان آمریکایی ایرلندی‌تبار موسیقی‌دانان اهل پنسیلوانیا موسیقی‌دانان اهل گرینویچ، کنتیکت موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومبون جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومبون سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان ترومبون مرد نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی) هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز هنرمندان دکا رکوردز
5984
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AC%DB%8C%D9%86%20%DA%A9%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7
جین کروپا
جین کروپا (زادهٔ ۱۹۰۹ - درگذشتهٔ ۱۹۷۳) نوازندهٔ درامز سبک جز آمریکایی بود. در یازده سالگی درامز را انتخاب کرد «چون از هر ساز دیگری ارزان‌تر بود.» پس از نواختن در چند گروه و با کسانی چون بیکس بیدربکی و تامی دورسی بالاخره به ارکستر بنی گودمن پیوست. تک‌نوازی او در اجرای تاریخی «سینگ، سینگ، سینگ» سال ۱۹۳۸ را اولین تک‌نوازی درامز در سبک جَز می‌دانند. پانویس افراد آمریکایی لهستانی‌تبار اهالی شیکاگو پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا درام‌نوازان سده ۲۰ (میلادی) درگذشتگان ۱۹۷۳ (میلادی) درگذشتگان به علت سرطان خون درگذشتگان به علت سرطان در نیویورک رهبران گروه‌های جاز اهل ایالات متحده آمریکا زادگان ۱۹۰۹ (میلادی) مرگ‌های به موجب بیماری قلبی در نیویورک موسیقی‌دانان آمریکایی لهستانی‌تبار موسیقی‌دانان اهل شیکاگو موسیقی‌دانان جاز اهل ایلینوی موسیقی‌دانان جاز مرد موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان درامز مرد اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز هنرمندان ورو رکوردز
5985
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%AE%D8%B4%20%D8%AC%D9%86%D8%A7%D8%AD
بخش جناح
بخش جناح نام یکی از بخش‌های شهرستان بستک در استان هرمزگان ایران است. موقعیت جغرافیایی این بخش با وسعتی در حدود ۱۶۹۰ کیلومتر مربع در قسمت جنوبی شهرستان بستک واقع است. این بخش از شمال به بخش مرکزی، و از جنوب به کوه سفید و بخش شیبکوه، و از مشرق به بخش کوخرد، و از مغرب به بخش اشکنان منتهی می‌شود. بخش جناح شامل ۳ دهستان و بالغ بر ۳۰ روستای بزرگ و کوچک است. جمعیت جمعیت بخش جناح طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، برابر با ۲۳,۵۷۴ نفر بوده‌است. پیشینه رودخانه مهران خط‌القعر جغرافیایی بخش جناح را تشکیل می‌دهد و زهکش اصلی بخش جناح است. آب‌های سطحی و زیرزمینی بخش جناح عمدتاً شور بوده که در مواردی استثناً به آب‌های شیرین برمی‌خوریم. پیرامون وجه تسمیه جناح به قطعیت نمی‌توان سخن گفت گو اینکه نام امروزی جناح درگذشته بدین صورت گویش نمی‌شده و جنه نام واقعی آن است. پیشینه سکونت در جناح به درستی معلوم نیست اما وجود چاه‌های حفرشده در دل سنگ آهک در منطقه دوک در جنوب جناح و همچنین چاه و آب‌انبار تاریخی گبری (زرتشتیان) دیرینگی جناح را شاید به پیش از اسلام برساند. ترکیب جمعیتی شهر را اقوام مهاجر از بلوکات لارستان اقوام منسوب به بومیان جناح و مهاجران دیگر نواحی در برمی گیرد. اقتصاد جناح برپایه بازرگانی استوار است و بافت محلات سنتی، شکل خانه‌ها و چندگانگی اقوام از این مسئله حکایت دارد مضاف بر اینکه به دلیل کمبود آب کشاورزی این حرفه رونق محدود داشته‌است. تقسیمات کشوری شهر جناح دهستان فرامرزان شهر:جناح و هنگویه جستارهای وابسته فهرست بخش‌های استان هرمزگان استان هرمزگان شهرستان بستک پانویس منابع محمدیان، کوخردی، محمد، «شهرستان بستک و بخش کوخرد» ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه» ، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. نگاره‌ها از: احمد سلمان گوده‌ای و محمد محمدیان کوخِردی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. چمن پیرا، ناصر پاییز ۱۳۷۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) بخش جناح جناح شهرستان بستک
5987
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D9%88%D8%B2
بلوز
بلوز گونه‌ای موسیقی سازی و آوازی است که ریشه در آوازهای هنگام کار، فریادها و همخوانی‌های سیاه‌پوستان آمریکا دارد و اصل آن به فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا می‌رسد؛ در واقع این سبک از دل بردگان سیاه‌پوست به وجود آمده‌است. علت اینکه این سبک به بلوز معروف شد این بود که پیشگامان این سبک، این موسیقی را غمین و شِکوه‌آمیز اجرا می‌کردند و Blue در زبان انگلیسی به معنای غم نیز هست. همچنین از نقطه نظر فنی، ملودی‌های بلوز، در بردارندهٔ نُت‌های محزون یا Blue Notes هستند؛ این نُت‌ها همان درجات سوم، پنجم و هفتم گام ماژور هستند که البته حالا اندکی بم‌تر از حد قابل انتظار نواخته می‌شوند و به این ترتیب به ملودی‌های بلوز ویژگی منحصر به فرد آن‌ها را می‌بخشند. برخی از صاحبان نظر بر این نکته اعتقاد دارند که نحوه شیوع این سبک در آمریکا به زمان گسترش سرمایه‌گذاری در مزارع پنبه در جنوب کشور آمریکا بر می‌گردد که در آن دوره کارگران سیاه‌پوست در هنگام کار در مزارع با خواندن شعرهایی بعضاً ریتمیک و موزون به همراه پاسخ و تکرار توسط دیگر کارگران اقدام به ایجاد شوق و نظم در کار برداشت می‌کردند. رد پای این شیوه که بعدها به ندا و پاسخ معروف شد هنوز هم در آثار سازی و آوازی موسیقی بلوز، جَز، سول، گاسپل، فانک و … به چشم می‌خورد. منطقه دلتای رود می‌سی‌سی‌پی زادگاه موسیقی بلوز است. جستارهای وابسته موسیقی مورنا منابع پیوند به بیرون نوشتاری از علی خوب بخت در گفتگوی هارمونیک (برداشت آزاد). معرفی فرم دوازده میزانی؛ رایج‌ترین فرم در موسیقی بلوز اصطلاحات جاز بداهه (موسیقی) تاریخ آفریقایی-آمریکایی سبک‌های بلوز سبک‌های موسیقی آمریکا فرمت‌های رادیویی موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار موسیقی عامه‌پسند
5994
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%DA%AF%D8%AA%D8%A7%DB%8C%D9%85
رگتایم
رَگ‌تایم (Ragtime) گونه‌ای موسیقی آمریکایی است که در میان سال‌های ۱۹۰۰–۱۹۱۸ به اوج محبوبیت خود رسید. رگ‌تایم نوعی جاز اولیه است که در آن ضرب و مکث بسیار مؤکد است. در این سبک از شیوه‌ای به نام صدای بَمِ رونده (walking bass) استفاده می‌شود. این سبک از سبک‌های پیانویی در موسیقی جاز است. رگ‌تایم از ترانه‌های بردگان سیاه‌پوست آمریکا سرچشمه گرفته‌است. رگ به معنای ژنده و پاره و گسیخته‌است و تایم به معنای وزن و ضربان موسیقی. رگتایم ژانرهای موسیقی موسیقی آمریکائیان آفریقایی‌تبار
6014
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%BA%D8%B2
مغز
مَغز یکی از حسّاس‌ترین و پیچیده‌ترین اعضای بدن در همه مهره‌داران و بیشتر بی‌مهرگان است که در برخی گونه‌ها ۲ درصد از وزن بدن جان‌دار را تشکیل می‌دهد. مغز در انسان حدود ۲۰ تا بیش از ۲۵ درصد کالری (انرژی) روزانه را مصرف می‌کند و بیشتر انرژی مورد نیاز خود را از کربوهیدرات‌ها (گلوکز خون) جذب می‌کند و این سوخت را به‌سرعت مصرف می‌کند. حتّی زمانی‌که شخص در خواب است، مغز بیشتر از هر عضوی از بدن اکسیژن مصرف می‌کند. به نارسایی مغزی ایسکمی مغزی می‌گویند. در انسان، مغز و نخاع مجموعاً بخش دستگاه عصبی مرکزی (CNS) را تشکیل می‌دهند که وظیفه آن دریافت وضعیت درونی و بیرونی بدن از دستگاه عصبی پیرامونی (PNS) موجود در نقاط مختلف بدن، پردازش پیام‌های دریافتی و صدور فرمان‌های مرتبط می‌باشد. مغز شامل نیمکره‌های مخ، مخچه و ساقه مغز است. بیشتر حجم مغز را نیمکره‌های مخ تشکیل می‌دهند. نیمکره‌های مخ باعث می‌شوند تا انسان بتواند فکر کند و حرف بزند و مسائل را حل کند. نیمکره چپ فعالیت‌های نیمه راست بدن و نیمکره راست فعالیت‌های نیمه چپ بدن را کنترل می‌کند. اما آن‌ها همکاری هم دارند مثلاً در موقع نگاه کردن.هر دو نیم کره به‌طور همزمان از همه بدن اطلاعات را دریافت و پردازش می‌کنند. هر نیم کره کارهای مخصوص به خود را نیز دارد؛ مثلاً نیم کره چپ به توانایی استدلال و ریاضیات و نیم کره راست مخ در مهارت‌های هنری تخصص یافته‌است. مخچه هم مرکز برخی تعادل بدن است و با ورزش‌های مانند ژیمناستیک و بندلغزی تقویت می‌شود. بخش دیگر مغز، ساقه مغز است که اتصال‌دهندهٔ مخ و مخچه به نخاع است. ساقه مغز شامل سه بخش است: مغز میانی، پل مغزی و بصل النخاع. بصل النخاع در بالای نخاع است و مرکز فعالیت‌های غیرارادی بدن است و برای همین مشهور، به گره حیات است. مخ شامل لوب‌های مختلفی است: لوب آهیانه‌ای لوب پیشانی لوب گیجگاهی لوب پس‌سری که در هر یک از این لوب‌ها حواس مختلفی وجود دارد برای مثال لوب پیشانی: حس بویایی، لوب پس‌سری: حس بینایی، لوب گیجگاهی: حس شنوایی و لوب آهیانه‌ای: مرکز حواس پیکری مانند لامسه. همچنین مغز دارای دستگاه لیمبیک هست. مغز در همهٔ مهره‌داران و بیشتر بی‌مهرگان مرکز دستگاه عصبی است. تنها شماری از بی‌مهرگان مانند اسفنج دریایی، عروس دریایی، آب‌دزدک دریایی بالغ و ستاره دریایی مغز ندارند، هرچند دارای بافت عصبی پراکنده‌ای هستند. مغز در سر و معمولاً نزدیک اندام‌های حسی نخستین مانند بینایی، بویایی، چشایی و شنوایی قرار دارد. مغز مهره‌داران پیچیده‌ترین اندام بدنشان است. از دید فیزیولوژی و تکاملی زیستی، کار مغز کنترل متمرکز بر روی سایر اندام‌های بدن است. مغز با تولید الگوهای فعالیت ماهیچه‌ها یا با هدایت مواد شیمیایی تراوشی که هورمون نام دارند، بدن را کنترل می‌کند. این کنترل متمرکز سبب پاسخ سریع و هماهنگ به تغییرات محیط می‌شود. برخی انواع پایه‌ای از پاسخ مانند بازتاب یا رفلکس عصبی می‌تواند توسط طناب نخاعی یا گانگلیون‌ها ایجاد شود، اما کنترل پیچیده و هدفمند بر رفتارها بر پایهٔ حس‌های ورودی پیچیده نیازمند توانایی یکپارچه‌سازی اطلاعات یک مغز متمرکز است. محققان دانشگاه نورث‌وسترن در آمریکا درحین مطالعه اثرات یک داروی ضد افسردگی بر روی موش‌ها به این نتیجه رسیدند که عملکرد مغزهای دو جنس مذکر و مؤنث در سطح مولکولی متفاوت است. دراین مطالعه یک تفاوت شیمیایی در میان مغزهای مذکر و مؤنث کشف شد و محققان دریافتند که این اختلاف در سطح مولکولی و در تعامل میان مولکول‌های ERalpha و mGluR1 است. از نظر فلسفی نیز آنچه که مغز را متمایز از بقیه اندام‌ها می‌کند، ایجاد ارتباط فیزیکی بین بدن و ذهن است. امروزه دانسته‌های دقیقی در مورد کار هر یک از سلول‌های مغز وجود دارد اما درک همکاری همزمان و روش عمل میلیون‌ها سلول مغزی با هم هنوز نیاز به پژوهش دارد. کالبدشناسی شکل و اندازه مغز در جانوران مختلف بسیار گوناگون و یافتن ویژگی‌های یکسان در آن‌ها نیز دشوار است. با این حال، تعدادی از اصول معماری مغزی در طیف گسترده‌ای از گونه‌ها به شکل برابر وجود دارد و حتی برخی از جنبه‌های ساختاری مغز تقریباً در تمام طیف‌های گونه‌های جانوری مشترک می‌باشد. شاید بهترین راه برای مطالعه مغز، روش مشاهده مستقیم باشد، هرچند امروزه بسیاری تکنیک‌های نوین نیز به خدمت گرفته می‌شود. از آن‌جا که بافت مغز، بافتی نرم است در ابتدا باید درون الکل و ماده فیکساتور یا ثبات قرار گیرد و پس از آماده شدن بافت، می‌توان آن را به برش‌های عرضی برای مشاهده آماده نمود. در اولین نگاه می‌توان دو لایه جدا از هم را مشاهده نمود. بافتی تیره که با نام ماده خاکستری شناخته می‌شود و نیز بافتی با رنگ روشن که به آن ماده سفید می‌گویند. اطلاعات بیشتر را می‌توان توسط رنگ‌آمیزی برش‌هایی از بافت مغز با انواع مختلف مواد شیمیایی به دست آورده و با میکروسکوپ قادر به مشاهده محل‌های اتصال درونی در ریزساختارهای مغزی خواهیم بود. بخش قشری مغز به‌علاوه بخشی در وسط مغز جز قسمت‌های خاکستری قرار می‌گیرند و بقیه فضا ساختاری مغز جز قسمت روشن می‌باشد. علت نام گذاری بخش روشن به دلیل وجود میلین می‌باشد، بقیه حجم مغز که تحت عنوان بخش خاکستری (قسمتی از آن هم که در وسط مغز قرار گرفته بخش سیاه نیز خوانده می‌شود) می‌باشد، دارای نورون‌هایی بدون پوشش میلین می‌باشد. این میلین توسط نوع خاصی از سلول‌های نوروگلیا ترشح شده و بر روی «آکسونِ» نورون‌ها قرار می‌گیرد. ساختار مغز مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش دستگاه عصبی مرکزی است و در تمامی جانداران از یاخته عصبی یا نورون و یاخته گلیال یا نوروگلیا تشکیل شده‌است. سلول‌های گلیال انواع گوناگونی داشته و انجام تعدادی از عملکردهای مهم ازجمله پشتیبانی ساختاری، پشتیبانی متابولیک یا سوخت‌وساز یاخته، عایق و همچنین هدایت را به عهده دارند. نورون‌ها، اما، معمولاً مهم‌ترین یاخته‌های در مغز انگاشته می‌شوند. ویژگی یگانه یاختهٔ عصبی در ایجاد و انتقال پیام به دورترین نقاط بدن است. مغز از بخش‌های مختلفی مانند مخ، تالاموس، هیپوتالاموس، پل مغزی، بطن‌های مغز، ساقه مغز، بادامه مغز، عقده‌های قاعده‌ای تشکیل شده‌است. سیستم بطنی درون مغز چهار بطن وجود دارد که به نام‌های بطن چپ، بطن راست (هردو جانبی) و بطن‌های سوم و چهارم شناخته می‌شوند. دو بطن راست و چپ از راه سوراخ بین بطنی به داخل بطن سوم مرتبط بوده و بطن‌های سوم و چهارم هم توسط مجرای سیلویوس به هم راه دارند. حجم معمولی مغز انسان حدود ۱۱۵/۵۰ سی‌سی است. خون‌رسانی مغزی شاخه قوس آئورت با انشعابات خود به شریان کاروتید مشترک چپ تقسیم شده و انشعاب دیگری از آن به نام شریان کاروتید مشترک داخلی (شریان تغذیه‌کننده مغز) ایجاد می‌شود که تبدیل به سه شاخه اصلی: شریان افتالمیک، شریان مغزی میانی، شریان مغزی قدامی می‌شود. شریان مغزی میانی مهم‌ترین شریان تغذیه‌کننده نیمکره‌های مخ می‌باشد و در سطح خارجی نیمکره‌های مخ پخش می‌گردد. شاخه‌هایی از این شریان به قسمت‌های عمقی مخ و از آن جمله کپسول داخلی رفته و شریان هم وراژی مغزی را تشکیل می‌دهد که انسداد یا پارگی آن باعث سکته مغزی (بر اثر خونریزی مغزی) می‌شود. شریان مغزی قدامی نیز قسمت‌های قدامی مغز را تغذیه می‌کند. پیری زودرس مغز برخی افراد با وجود سن بالا، از قدرت حافظه و تمرکز بالایی برخوردارند و بعضی دیگر به محض ورود به دهه ششم زندگی، به مرور با مشکلات حافظه مواجه می‌شوند. علاوه بر مسایل ژنتیکی، برخورداری از مغز سالم و قدرت تفکر تا پایان عمر، به ترک عادت‌های غلط مرتبط است. عواملی که باعث پیری زودرس مغز می‌شوند رژیم غذایی پرچرب و پرکالری زندگی در مجاورت بزرگراه و خیابان‌های شلوغ استرس مزمن کم خوابی نشستن طولانی مدت در طول روز تنبل کردن مغز دخانیات مواد مخدر الکل اندک بودن ردهای عصبی آسیب‌شناسی مغز نسبت به آسیب‌ها بسیار حساس است و نورون‌ها نمی‌توانند بیش از پنج دقیقه در برابر ایسکمی مقاومت کنند. نورون‌ها در انسان بالغ قادر به تکثیر سلولی نیستند. جراحی مغز و اعصاب یک عمل فوق تخصصی جراحی است که با اعمال جراحی روی دستگاه عصبی بدن پاره‌ای از آسیب‌های مغز و اعصاب را می‌تواند بهبود بخشیده یا از ادامه روند آسیب جلوگیری نماید. بیماری‌های التهابی در مغز: شامل مننژیت، آنسفالیت بیماری‌های وابسته به خون‌رسانی مغز: شامل سکته مغزی، حمله ایسکمیک گذرا، خونریزی هایپرتنسیون اندوکرانیک یا افزایش فشار داخل مغز هیدروسفالی: در دو نوع ارتباطی و غیر مرتبط انواع تومورهای مغزی صرع و زوال عقل پارکینسون و بیماری هانتینگتون از بین رفتن بافت میلین، بیماری‌های مادرزادی و ضربه از دیگر آسیب‌های مختلف مغز هستند. غلاف میلین در اثر از بین رفتن نورون‌های پشتیبان تخریب می‌شوند (به دلیل آن‌که یکی از کارهای نورون‌های پشتیبان ساختن غلاف میلین می‌باشد) پژوهشگران دانشگاه پزشکی شیکاگو با بررسی عادت غذایی ۶۰۰۰ نفر دریافتند که آن دسته از افرادی که دچار مشکلات فراموشی و نظایر آن نیستند، در عادت غذایی خود غذاهای سرشار از ویتامین ئی گنجانده‌اند. ویتامین ای، رادیکال‌های آزاد را که گمان می‌رود می‌توانند به سلول‌های مغز آسیب برسانند، مهار می‌کند. مطالعات محققان کالج پزشکی جورجیا آمریکا نشان می‌دهد که غذای چرب، عملکرد سیناپس‌ها در هیپوکامپ مغز را مختل می‌کند و این عارضه سبب کاهش یادگیری سطحی و اختلال حافظه می‌شود. همچنین افرادی که رژیم غذایی ناسالمی دارند و به‌طور مستمر غذاهای پرچرب و پرکالری استفاده می‌کنند، هیپوکامپ کوچک‌تری دارند. یکی از اندام‌های دستگاه عصبی است که به همراه نخاع بر فعالیت‌های بخش‌های مختلف بدن نظارت می‌کند و پس از تفسیر و پردازش اطلاعات در صورت نیاز پاسخ ایجاد می‌کند. مغز از دو بخش خاکستری (شامل جسم سلولی و رشته‌های فاقد میلین) و بخش سفید (شامل رشته‌های میلین دارساخته شده‌است که ضخامت بخش خاکستری کمتر و بخش خاکستری پیرامون بخش سفید قرار دارد. مغز خود شامل سه بخش: مخ مخچه ساقه مغز مایعی مغز را در بر می‌گیرد که به آن مایع مغزی نخاعی می‌گویند جستارهای وابسته سامانه پاداش مغز مغز انسان واسط مغز و رایانه منابع پیوند به بیرون The Brain from Top to Bottom, at McGill University The Brain, BBC Radio 4 discussion with Vivian Nutton, Jonathan Sawday & Marina Wallace (In Our Time, ۸ مه ۲۰۰۸) Our Quest to Understand the Brain – with Matthew Cobb Royal Institution lecture اعضاء (کالبدشناسی) کالبدشناسی انسان بر پایه اندام کالبدشناسی جانوران
6021
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D9%85%D8%B2%D8%A7%D9%86
لمزان
لمزان نام شهری است از توابع بخش مهران شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران. لمزان در جنوب کوه ببیان و زیر کوه روستای کنچی واقع شده‌است. لمزان در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۹۱ رسماً از روستا به شهر تبدیل شد. محدودهٔ لمزان حدود لمزان از شمال: کوه ببیان، از جنوب رودخانه مهران، از مغرب به خص و کنارزرد و سپس دهستان مهران، واز سمت مشرق به و پدل منتهی می‌شود. جغرافیای منطقه لمزان در ۹۰ کیلومتری شرق شهرستان بستک واقع شده‌است. راه کوخرد بستک از پاسگاه ژاندارمری مهران از جاده اسفالت بندر لنگه منشعب شده در جاده‌ای سواره‌رو اما خاکی در جهت شرق به طرف لمزان می‌رود. شهر لمزان در دوران گذشته از توابع شهر بستک بوده‌است، اما اکنون از توابع بخش مرکزی شهرستان بندرلنگه‌است ودر دهستان مهران بندر لنگه واقع شده‌است. جمعیت این شهر بیش از سه هزار نفر است جمعیت لمزان از مجموعهٔ چند ده بزرگ و کوچک و نزدیک به هم دیگر تشکیل شده‌است که به شرح زیر است: اسامی محله‌های لمزان عبارت است از مغدان-لدخو-کهورکوچه-چاهگز-باغ-خهی-ده وسط-سربالا-سرمیران-گود سرخ-بردستان) وخور چاه با ۳۲ خانوار ۱۶۱ نفر جمعیت. مردم این شهر همه اهل سنت و از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. آب رشته آبی شدیداً شور در لمزان در جریان است که باعث شده است کشاورزی در این شهر آنچنان رواج نداشته باشد. ۱۰ باب مسجد و ۱۵ باب آب‌انبار به گویش محلی (برکه) در مجموع آبادی آن است منطقه معروف کشت گندم بری و بری عمر و دره خار نام دارد. منابع محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج ۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۲ میلادی. بختیاری، سعید،، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی*مختصات و ارتفاع بخش مرکزی شهرهای شهرستان بندر لنگه شهرهای استان هرمزگان
6023
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86
خانات ایروان
خانات ایروان ، یک حکومت خان‌نشین خراج‌گذار بود که از دوره صفویان تا سال ۱۸۲۸ میلادی به مساحت حدود ۱۹۵۰۰ کیلومتر مربع در بخش ارمنستان شرقی حکومت می‌کرد. خانات ایروان در جنوب پادشاهی گرجی کارتلی-کاختی، شرق امپراتوری عثمانی، شمال خانات نخجوان، غرب خانات قره‌باغ و جنوب غرب خانات گنجه قرار گرفته بود. قبل از سال ۱۷۳۶ میلادی ارمنستان به صورت نیمه فئودالی یا نظام ارباب رعیت اداره می‌شد و سرانجام از سال ۱۷۴۷ میلادی سیستم خان‌نشین بر ارمنستان تثبیت می‌شود. خانات ایروان در سال ۱۸۲۸ میلادی در پی پیمان ترکمنچای از ایران جدا و به امپراتوری روسیه واگذار شد. تاریخ در ارمنستان شرقی نظام خان نشینی بود که در آن‌ها اداره امور به دست خان‌ها صورت می‌گرفت. عمده‌ترین حکومت خان‌نشین در این دوره خان‌نشین ایروان بود که بخش مرکزی ارمنستان شرقی را دربر می‌گرفت. محل‌ها یا ناحیه‌ها توسط بلوکها، شهرها به دست کلانترها و روستاها توسط دهیارها که همگی از سوی خان یا سردار ایروان انتخاب می‌شدند، اداره می‌شد. وظیفه اصلی خانات و بلوکات ارمنستان جمع مالیات و تدارکات قشون بود. خان‌نشین ایروان به پانزده محل (ناحیه)، تقسیم شده بود که شامل: «ماسیس، سورمالی، آرماویر، تالین، آپاران، دزاقکادزور، آشتاراک، کاربی، سوان» و غیره می‌شد. در راس اداری این قلمرو، خان قرار داشت که از طرف شاه منصوب می‌گردید و حکومت وی عملاً بدون محدودیت بود و تمام کارها را خودسرانه انجام می‌داد. برای اداره کارهای خان مقام‌های متعددی وجود داشتند. نظیر خزانه دار (رئیس امور مالی)، صندوقدار (مأمور خرج)، انباردار (رئیس انبارها)، محاسب (مالیاتچی)، قلعه-بیگ (رئیس قلعه‌ها) و غیره. در ۱۶۵۰ میلادی، در زمان حکومت صفویان برای جلب رضایت و اعتماد ارمنی‌های منطقه به دستور دولت مرکزی تعدادی از ارمنیان معتمد شهر به سمت «ملک» یا خان منصوب شدند. اینان تحت نظر حاکم شهر مسئولیت جمع‌آوری خراج، رسیدگی به امور ارمنی‌های شهر و همچنین فرماندهی سپاهیان پیادهٔ متشکل از ارمنیان را در زمان جنگ به عهده داشتند. با به قدرت رسیدن نادر شاه، سپاهیان وی وارد قفقاز شدند. در چندین مرحله، سپاه عثمانی را شکست دادند و آنان را مجبور به عقب‌نشینی از خان‌نشین ایروان کردند. نادرشاه، که ارمنیان را متحدی قابل اطمینان در مقابل عثمانی می‌دید، استقلال داخلی خان نشین‌های قره باغ را به رسمیت شناخت و خان ایروان را از خان‌های ارمنی نخجوان به نام «موسی بیگیان» با نام «محمدقلی خان» به سمت حاکم ایروان منصوب کرد و در ادامهٔ سیاست‌های دوران صفویه، به خان‌های ارمنی خان‌نشین ایروان اختیارات بیشتری اعطا کرد. این وضعیت تا دوران قاجار ادامه داشت. در ۱۷۴۵ میلادی و در زمان لشکرکشی دوم نادر شاه به قفقاز، «حسنعلی خان» به سمت حاکم ایروان منصوب شد. بعد از کشته شدن نادر شاه، به علت ناآرامی‌های سیاسی در ایران «حسنعلی خان» سیاستی کاملاً مستقل در پیش گرفت و این وضعیت برای مدتی طولانی باقی ماند. حکومت داری خان‌ها سفر ژان شاردن به ایروان مصادف است با حکمرانی «صفی قلی خان». شاردن دربارهٔ وی نیز به تفصیل نوشته‌است که چطور حرم‌سرای خان از نظر تعداد زنان چیزی کمتر از حرمسرای شاه نداشته و در آن، از همهٔ ملل اطراف زنان زیبا را، که به زور به آنجا آورده بودند، نگهداری می‌کردند. ضمناً، خان عادت داشته تا هر روز شنبه در شهر بگردد و در صورتی که در مقابل خانه‌ای توقف می‌کرده صاحب خانه به رسم تشکر از الطاف خان می‌بایستی به وی پیشکشی گران‌قیمت اهدا می‌کرده که شاردن نیز از این لطف بی نصیب نمانده‌است. هر چند که حاکمان خان‌نشین ایروان از طرف دربار منسوب می‌شدند ولی به علت موقعیت حساس منطقه نسبت به خان‌های مناطق دیگر ایران دارای اختیارات بیشتری بودند. از آنجایی که این خان‌نشین بر سر راه اصلی بازرگانی قرار داشت خان‌های ایروان از عوارضی که بر کالاهای عبوری بسته می‌شد درآمد سرشاری نصیب خود می‌کردند. اکثر آنان از این فرصت استفاده می‌بردند، مناطق وسیعی در داخل ایران خریداری می‌کردند و تبدیل به مالکان عمده می‌شدند. خان ایروان ملزم به پرداخت باج و خراج به دربار نبود بلکه وظیفه داشت با وجوهی که از اهالی گرد می‌آورد سپاهیان منطقه را تجهیز و نگهداری کند البته، خان‌ها برای حفظ موقعیت خود به بهانه‌های مختلف پیشکش‌های گران بهایی برای شاه می‌فرستادند که هزینهٔ آن‌ها بر دوش اهالی بود. در دربار ایران، خان‌های ایروان دارای مقامی ممتاز بودند و لقب «سردار» یا «بیگلربیگ» را داشتند و می‌توانستند به نام پادشاه با همسایگان مذاکره کنند. حکومت مرکزی به هیچ وجه در مسائل داخلی این خان نشین‌ها دخالت نمی‌کرد و به همین علت، خان‌ها بدون واهمه به خود اجازه می‌دادند تا به هر شکل که مایل اند با اهالی رفتار کنند. در واقع، کلام خان برای اهالی قانونی بی چون و چرا بود. خان‌ها خود را مختار می‌دانستند که به هر عملی دست بزنند تا جایی که در زمان حکومت پسر «امیرگوناخان» یعنی «طهماسب قلی فرشان ملیک ست»، جاثلیق ارمنیان (رهبر مذهبی کل ارمنیان)، را به علت مخالفت با طهماسب قلی به دستور وی در ملاء عام کتک زدند. خان‌های ایروان به علت موقعیت حساس خود بارها به سبب ضعف حکومت مرکزی سیاستی کاملاً مستقل در پیش گرفتند و حاکمیت بر این خان نشین‌ها برای مدتی موروثی شد. به علت نبود یک حکومت مرکزی مقتدر در ایران، خان‌های محلی نه تنها به شکلی کاملاً مستقل به حکومت خود ادامه می‌دادند بلکه برای توسعهٔ مناطق تحت حاکمیتشان به جنگ با یکدیگر نیز می‌پرداختند. با تسلط دربار قاجار بر خان‌نشین ایروان، اختیارات خان‌های ارمنی بسیار محدود شد و آن‌ها فقط اجازهٔ مداخله در مسائل داخلی ارمنیان شهر را داشتند. در این دوران، اکثر خان‌های ایروان برای افزایش درآمد خود به بهانه‌های مختلف شروع به اخذ عوارض گوناگون از کالاهای عبوری کردند. این امر باعث نوعی بی نظمی در مبالغ مطالبه شده از بازرگانان و لطمه به تجارت منطقه شد. همچنین برای سهولت کار خود منطقه و شهر را به مناطق کوچک‌تر و محلات مختلف تقسیم کردند و هر محله را به یک خان کوچک‌تر تحویل دادند که در مقابل آن وجهی را به منزلهٔ خراج دریافت می‌کردند. این خان‌ها مختار بودند تا به هر شکلی که می‌خواهند خراج پرداختی را از اهالی شهر وصول کنند. این مسئله باعث افزایش بی عدالتی، بالا گرفتن نارضایتی اهالی و در بعضی موارد اتفاقات خونینی شد. مسروپ تاغیادیان، یکی از نویسندگان نامی ارمنیان سده نوزدهم دربارهٔ مالیات‌های حسینقلی خان سردار ایروانی، می‌نویسد: «به نحو وحشیانه‌ای ظلم و غارت می‌کرد. هر وسیله‌ای که در خانه روستائیان پیدا می‌نمود غصب می‌نمود و در صورت نبودن چیزی، زنان و فرزندانشان را تصاحب می‌کرد. با کتک زدن از آن‌ها طلا می‌گرفت و با غارت اموال مردم، در قزوین عمارت می‌ساخت و خزانه خود را غنی تر می‌نمود.» اقتصاد وضیعت روستاییان در این دوره بهبودی چندانی نیافت و هنر و صنعت نه تنها رشدی نداشت بلکه در بسیاری از شاخه‌ها متوقف شد. اگرچه هنوز ارمنیان عمدهٔ تولیدات هنری و صنعتی را در دست داشتند به دلیل محدودیت‌های موجود تلاش چندانی برای نوآوری و شکوفایی در این دو زمینه صورت نمی‌گرفت زیرا هنرمندان و صنعتگران مجبور بودند تأمین نیازهای حاکمان وقت را در اولویت فعالیت‌های خود قرار دهند. تجارت نیز که از مدت‌ها پیش با کوچ ارمنیان به ایران عملاً متوقف شده بود اگرچه به تدریج جان گرفت بیشتر مناطق داخلی ارمنستان را در بر می‌گرفت و در نهایت به کشورهای حوزهٔ قفقاز و ایران محدود شد و هیچ‌گاه دوباره به عظمت جهانی ای که در گذشته باعث پیوند ارمنستان به کشورهای اروپایی و آسیای دور می‌شد دست نیافت. به این ترتیب، با ضعف تجارت و قدرت بازرگانان که در گذشته رکن اساسی سیاست ارمنستان را تشکیل می‌داد و حلقهٔ پیوند ارمنستان با دنیای خارج بودند ارمنستان از لحاظ نقش آفرینی سیاسی نیز دچار ضعف شدید شد. در اواخر حکومت خان‌ها، اقتصاد ایروان شامل صنایع کوچک کارگاهی بود. صنایع کوچک به وسیلهٔ یک استادکار و یک یا دو شاگرد در کارگاه‌ها و مغازه‌هایی که در سطح شهر پراکنده بودند انجام می‌شد. این کارگاه‌ها عمدتاً در اطراف میدان‌ها و گذرگاه‌های اصلی شهر تمرکز داشتند. شیشه‌گری و ساختن توپ و باروت از جملهٔ این صنایع بودند که مستقیماً تحت نظارت خان قرار داشتند و به‌طوری‌که جیمز موریه می‌گوید: «هیچ‌کس اجازهٔ ورود به این کارگاه‌ها را نداشت.» از آنجایی که تعدادی از این کارگاه‌ها احتیاج به نیروی مکانیکی داشتند در کنار دو رود جاری قرار گرفته بودند تا از نیروی محرکهٔ آب استفاده کنند. از آنجایی که ایروان برسر راه بازرگانان کشورهای دور و نزدیک قرار داشت حدود بیست صراف تحت نظارت خان در این شهر فعالیت می‌کردند. به غیر از صنعتگرانی که در کارگاه‌ها مشغول به کار بودند صنعتگران دورگردی نیز وجود داشتند که در شهر می‌گشتند. همگام با گسترش بازرگانی، اصناف مختلف نیز رونق یافتند. استادکاران اصناف یک شکل گرد هم آمدند و تشکیل صنف‌های مختلف را دادند که تعداد کل آن‌ها بالغ بر نوزده صنف بود و هر کدام برای خود رهبری به نام «پیر» انتخاب کردند. هر صنف دارای پرچمی بود که در اعیاد مهم همچون کریسمس، عید پاک و غیره در خیابان‌ها گردانده می‌شد. وظیفهٔ اصلی هر صنف حمایت از اعضای آن، تعیین نرخ تولیدات، تنبیه فرد متخلف از تصمیمات و همچنین تلاش در جهت بهبود وضعیت شهر بود. فهرست خان‌ها و حاکمان ایروان تخماخ خان حاکم ایروان ۱۵۵۴م امیر گوناخان حاکم ایروان ۱۶۰۵م طهماسب قلی خان حاکم ایروان ۱۶۳۵م کربلایی خان حاکم ایروان ۱۶۳۹م صفی قلی خان حاکم ایروان ۱۶۷۹م خان ایروان از خان‌های ارمنی نخجوان به نام موسی بیگیان با نام محمدقلی خان ۱۷۳۵م خان ایروان حسنعلی خان ۱۷۴۸–۱۷۵۰ خان ایروان خلیل خان ۱۷۵۲–۱۷۵۵ خان ایروان حسنعلی خان قاجار ۱۷۵۵–۱۷۶۲ خان ایروان حسینعلی خان قاجار ۱۷۶۲–۱۷۸۳ خان ایروان غلامعلی خان قاجار پسر حسینعلی خان ۱۷۸۳–۱۷۸۴ خان ایروان محمدقلی‌خان قاجار ۱۷۸۴–۱۸۰۴ خان ایروان مهدی‌قلی‌خان قاجار ۱۸۰۴–۱۸۰۶ خان ایروان احمدخان مقدم مراغه ۱۸۰۶–۱۸۰۷ خان ایروان حسینقلی خان سردار ایروانی ۱۸۰۷–۱۸۲۸ پانویس جستارهای وابسته تاریخ ارمنستان ارمنستان صفویه-افشاریه-قاجاریه ارمنستان روسیه ارمنستان غربی نبرد آزادی‌بخش سیونیک (۱۷۲۲–۱۷۳۰) منابع هراند پاسدرماجیان. تاریخ ارمنستان. تهران: انتشارات زرین، ۱۳۷۷. نگاهی مختصر به تاریخ ایروان، نویسنده: شاهن هوسپیان، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۳۷ - سال دهم - پاییز ۱۳۸۵ احمد نوری‌زاده، تاریخ و فرهنگ ارمنستان از آغاز تا امروز، ص ۷۶ تاریخ ارمنستان، از دوران ماقبل تاریخ تا سده هجدهم، جلد اول، ترجمه آ. گرمانیک، تهران ۱۳۶۰ مسروپ تاغیادیان، روشنفکر اصلاح طلب ارمنی(۱۸۰۳–۱۸۵۹م)، نویسنده: کلار آبولیان، فصلنامه فرهنگی پیمان - شماره ۵۳ - سال چهاردهم - پاییز ۱۳۸۹ فرامین فارسی ماتناداران، بخشی از اسناد صفویان دربارهٔ ارمنستان، نویسنده:محمد باقر آرام مجله:تاریخ، زمستان ۱۳۸۵ شماره ۳–۱۸ صفحه سه سند تاریخی و جغرافیائی دوران صفوی، نویسنده:دانش‌پژوه محمد تقی، مجله وحید، بهمن ۱۳۴۹ شماره ۸۶–۱۴ صفحه مالیه کشور در زمان قاجار، نویسنده:یکتایی مجید، مجله:بررسی‌های تاریخی، بهمن و اسفند ۱۳۵۲ شماره ۴۹–۴۰ صفحه اسناد و مکاتبات تاریخی، نویسنده:محمد مشیری، مجله: بررسی‌های تاریخی، اسفند ۱۳۴۵ شماره ۵ و ۶–۱۰ صفحه فرامین نو یافته از خانواده ملک شاه نظر سردار ارمنی شاه عباس صفوی، نویسنده:محسن مفخم، مجله:بررسی‌های تاریخی، خرداد و تیر ۱۳۵۶ شماره ۷۰–۴۶ صفحه محمدحسن خان سردار ایروانی یا خان باباخان سردار، نویسنده:حسین سعادت نوری مجله:وحید، دی ۱۳۴۵ شماره ۳۷–۱۶ صفحه نخستین تلاش‌های نظامی و سیاسی روسیه تزاری برای استقرار حاکمیت خود در قفقاز در قرن نوزدهم، نویسنده:محمد سلماسی زاده، مجله:مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، تابستان ۱۳۸۶ شماره ۵۸–۳۴ صفحه بررسی آثار تمدن ایرانی-شیعی در منطقه ارمنستان، نویسنده:زهرا فهرستی، مجله:شیعه‌شناسی، پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳۱–۴۰ صفحه EREVAN - Encyclopædia Iranica | Articles پیوند به بیرون خانات ایروان ایالات و سرزمین‌های بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۴۷ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۶۰۴ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای بنیان‌گذاری‌شده در ۱۷۳۶ (میلادی) ایالت‌ها و قلمروهای منحل‌شده در ۱۸۲۸ (میلادی) تاریخ ارمنستان تاریخ استان ایغدیر تاریخ استان قارص تاریخ ایران کشورهای پیشین در آسیا
6024
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%87%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
دهستان
دِهِستان زیرمجموعه‌ای از بخش و کوچک‌ترین واحد تقسیمات کشوری در ایران است. واحدهای بزرگ‌تر از بخش به ترتیب عبارتند از شهرستان و استان. دهستان شامل گروهی از روستاهای نزدیک می‌شود که از نظر اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی به یکدیگر وابستگی داشته باشند. بزرگ‌ترین یا مهم‌ترین روستای این مجموعه به عنوان مرکز دهستان انتخاب می‌شود. نماینده دولت در دهستان دِهدار خوانده می‌شود. ساختمان و سازمان اداری محل فعالیت دهدار دهداری نام دارد.دهستانْ کوچک‌ترین واحد تقسیمات کشوری با محدودهٔ جغرافیایی معین است که از به هم پیوستن چند روستا، مکان و مزرعهٔ هم جوار تشکیل می‌شود. روستاهای یک دهستان از لحاظ محیط طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن هستند که این خدمات‌رسانی و برنامه‌ریزی در سامانه و شبکه‌ای واحد را ممکن می‌سازد. دهستان توسط دهدار اداره می‌شود. منابع تقسیمات کشوری زیربخش‌های ایران انواع تقسیمات کشوری
6025
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B7%20%D9%85%DB%8C%D8%AE%DB%8C
خط میخی
خط میخی یا دبیرهٔ میخی () نوشتاری واژه-هجانگار است که برای نوشتن حداقل پانزده زبان خاور نزدیک باستان استفاده می‌شده‌است. این خط از اوایل عصر برنز تا ابتدای دوران مشترک پیوسته استفاده می‌شده‌است. (نامگذاری آن در انگلیسی به خاطر نشان‌های گوه-مانند (لاتین: ) است که نویسه‌های آن را تشکیل می‌دهند) خط میخی در اصل برای نگارش زبان سومری در جنوب بین‌النهرین (عراق امروزی) شکل گرفت. همراه با هیروگلیف مصری یکی از نخستین سیستم‌های نوشتاری است. خط میخی انواع گوناگونی دارد که برای نوشتن در زبان‌های مختلف به کار می‌روند. از گونه‌های خط میخی می‌توان به میخی پارسی باستان، و در ابعاد کهن تر و قدیمی تر به آشوری، سومری، اکدی، ایلامی، بابلی و اوگاریتی اشاره کرد. همه خطوط میخی که تاکنون رمزگشایی شده‌اند از چپ به راست نوشته می‌شوند. این نوع خط که برخی باور دارند پایهٔ اندیشه‌نگار دارد، در همه کشورهای آسیای غربی به کار می‌رفته‌است. پژوهشگران، سومریان را مبدع خط میخی می‌دانند. خط میخی هخامنشی که دارای ۵۰ نشانه‌است، جدیدترین گونهٔ خطِ میخی است که در سدهٔ ششم پیش از میلاد مسیح ساخته شده‌است. این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است. خطِ میخیِ هَخامنشی، خطی نیمه الفبایی، نیمه هجایی است افزون بر ۸ نشانه (ایدئوگرام) که برای واژگان پر کاربرد مانند شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط ساده‌ترین نوع خطوطِ میخی پس از خط میخی اوگاریتی است. و تماماً الفبایی است. این خط هم‌اکنون در استاندارد (Unicode (۴٫۱ پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است. تاریخچه روش نگارش خط میخی طی چندین مرحله توسعه و بهینه‌سازی از قرن ۳۱ قبل از میلاد تا قرن دوم پس از میلاد، بیش از سه هزار سال مورد استفاده قرار گرفته‌است. در نهایت در دوران روم باستان با سیستم نوشتاری الفبایی جایگزین می‌شود. رمزگشایی خط میخی در قرن ۱۹ میلادی به سال ۱۸۵۷ انجام شد. شکل زیر روند تغییرات چشمگیر کلمه SAĜ به معنای «سر» در خط میخی طی دو هزار سال را نمایش می‌دهد. خط تصویری حوالی ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد خط تصویری چرخیده شده حوالی ۲۸۰۰ تا ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد حالت انتزاعی خط در کتیبه‌های تاریخی قرون وسطایی حوالی ۲۶۰۰ سال پیش از میلاد نشانه‌ای است که در کتیبه رسی نوشته شده‌است، معاصر به مرحله ۳ است نشانه‌ای که در اواخر هزاره سوم پیش میلاد استفاده شده‌است. نشانه‌ای که در اوایل هزاره دوم پیش از میلاد در امپراتوری آشوری و در زبان هیتی استفاده شده‌است. نشانه‌ای ساده شده که تا اوایل هزاره اول پیش از میلاد توسط آشوری‌ها استفاده شده‌است. میخی سومری میخی سومری را غالب پژوهشگران نخستین گونهٔ خط و نوشته در غرب آسیا ایران کنونی می‌شمارند. سومریان (حدود ۵۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی و تاریخ‌نگاری شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به شکل کتیبه‌های (کتاب یا دفترچه یادداشت) گلی یا سنگی بر جای مانده متعلق به تمدن‌های آریایی‌ها، مادها، پارت‌ها است. به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بوده‌اند را زیر سؤال برده‌اند. این گروه برای این نظریه دو دلیل می‌آورد، یکی این که برخی نام‌های شهرهای سومری به گونهٔ هرزوارد هستند که نشان می‌دهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی در تمدنی قدیمی تر و در زابل در شرق ایران که به شهرسوخته هم نامیده می‌شود و در یکی از ایالتها یا استانی به نام زاهدان خط میخی آغاز شده‌است که کهن تر از خط سومری یا ایلامی هستند. تا آنجا که دانشمندان، باستان شناسان، محققان، پژوهشگران و استادان ادبیات جهان اولین جراحی مغز و جراحی چشم و حتی اولین تصویر متحرک جهان و اولین تاس بازی، را در این شهر پیدا کرده و پس از تحقیقات آن را به ۵۰۰۰سال پیش وصل یا نسبت داده‌اند. میخی اکدی دبیرهٔ میخی اکدی، دبیره‌ای میخی بود که در سال ۲۳۵۹ پیش از میلاد، از دبیرهٔ میخی سومری، گرفته و سازگار شد. در همان زمان، بسیاری از واژه‌های سومری به زبان اکدی راه یافتند و واژه‌نگارهای سومری، در هر دو زبان سومری و اکدی خوانده می‌شدند. این زبان دارای ۲۰۰ تا ۴۰۰ نشانه یا حتی بیشتر است، که بسیاری از آن‌ها دارای چند تلفظ می‌باشند. این دبیره برای نوشتن زبان اکدی که یکی از زبان‌های سامی در میانرودان (عراق، سوریه و ایران امروزی) بوده، در میان سال‌های ۲۸۰۰ پیش از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی به کار می‌رفته‌است. میخی عیلامی دبیرهٔ میخی عیلامی، دبیره‌ای میخی است که از ۲۵۰۰ پ.م. تا ۳۳۱ میلادی به کار می‌رفته‌است. این دبیره از دبیرهٔ میخی اکدی به دست آمده‌است. دبیرهٔ میخی عیلامی از ۱۳۰ نشانه ساخته شده‌است، که این تعداد بسیار کمتر از دیگر دبیره‌های میخی است. میخی اوگاریتی میخی اوگاریتی، دبیره‌ای میخی و ابجد است، که از ۱۵۰۰ پ.م. برای نوشتن زبان اوگاریتی به کار می‌رفته‌است. در سال ۱۹۲۸ در اوگاریت(رأس شمراء امروزی) در سوریه، کتیبه‌ای به زبان مردهٔ سامی شمال‌خاوری یافت شد که ۳۱ حرف داشت. لوح‌های گلی که به اوگاریتی نوشته شده‌اند، دیرینه‌ترین گواهی چیدمان الفبایی سامی خاوری و جنوبی است . این دبیره، از چپ به راست نوشته می‌شود. میخی هخامنشی خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش یکم ایجاد شده‌است. این نوع خط میخی که متشکل از ۳۶ علامت است. آخرین نوع خط میخی‌است که ابداع شده‌است (در سدهٔ ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است. خط میخی هخامنشی خطی نیمه الفبایی نیمه هجایی است به علاوهٔ ۸ اندیشه‌نگاشت که برای لغات پر استفاده مثل شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط از ساده‌ترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده‌تر است و صد در صد الفبایی است. این خط همگنون در استاندارد یونیکد (۴٫۱) پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است. میخی بابلی دبیره میخی بابلی گونه‌ای خط میخی است که در تمدن بابل رواج داشته‌است. این خط همانند دیگر خطوط میخی از علامت‌های گوه ای شکل تشکیل شده بود. اعداد دبیره میخی بابلی تا شصت از یک شیوه پیروی کرده و از عدد شصت به بعد تغییر می‌کند. جستارهای وابسته کتیبه داریوش یکم در آپادانا یادداشت پانویس منابع Adkins, Lesley, Empires of the Plain: Henry Rawlinson and the Lost Languages of Babylon, New York, St. Martin's Press (2003) R. Borger, Assyrisch-Babylonische Zeichenliste, 2nd ed. , Neukirchen-Vluyn (1981) Burnouf, E. (1836). "Mémoire sur deux Inscriptions Cunéiformes trouvées près d'Hamadan et qui font partie des papiers du Dr Schulz", [Memoir on two cuneiform inscriptions [that were] found near Hamadan and that form part of the papers of Dr. Schulz], Imprimerie Royale, Paris. Cammarosano, M. (2017–2018) "Cuneiform Writing Techniques", cuneiform.neocities.org (with further bibliography) A. Deimel (1922), Liste der archaischen Keilschriftzeichen ("LAK"), WVDOG 40, Berlin. A. Deimel (1925–1950), Šumerisches Lexikon, Pontificum Institutum Biblicum. F. Ellermeier, M. Studt, Sumerisches Glossar vol. 1: 1979–1980, , vol. 3.2: 1998–2005, A-B , D-E , G vol. 3.3: (font CD ) vol. 3.5: vol 3.6: 2003, Handbuch Assur A. Falkenstein, Archaische Texte aus Uruk, Berlin-Leipzig (1936) Charpin, Dominique. 2004. 'Lire et écrire en Mésopotamie: une affaire dé spécialistes?’ Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles Lettres: 481–501. E. Forrer, Die Keilschrift von Boghazköi, Leipzig (1922) J. Friedrich, Hethitisches Keilschrift-Lesebuch, Heidelberg (1960) Jean-Jacques Glassner, The Invention of Cuneiform, English translation, Johns Hopkins University Press (2003), . Heeren (1815) "Ideen über die Politik, den Verkehr und den Handel der vornehmsten Volker der alten Welt", vol. i. pp. 563 seq. , translated into English in 1833. René Labat, Manuel d'epigraphie Akkadienne, Geuthner, Paris (1959); 6th ed. , extended by Florence Malbran-Labat (1999), . Lassen, Christian (1836) Die Altpersischen Keil-Inschriften von Persepolis. Entzifferung des Alphabets und Erklärung des Inhalts. [The Old-Persian cuneiform inscriptions of Persepolis. Decipherment of the alphabet and explanation of its content.] Eduard Weber, Bonn, (Germany). Moorey, P. R. S. (1992). A Century of Biblical Archaeology. Westminster Knox Press. . O. Neugebauer, A. Sachs (eds.), Mathematical Cuneiform Texts, New Haven (1945). Patri, Sylvain (2009). "La perception des consonnes hittites dans les langues étrangères au XIIIe siècle." Zeitschrift für Assyriologie und vorderasiatische Archäologie 99(1): 87–126. . Prichard, James Cowles (1844). "Researches Into the Physical History of Mankind", 3rd ed. , vol IV, Sherwood, Gilbert and Piper, London. Rawlinson, Henry (1847) "The Persian Cuneiform Inscription at Behistun, decyphered and translated; with a Memoir on Persian Cuneiform Inscriptions in general, and on that of Behistun in Particular," The Journal of the Royal Asiatic Society of Great Britain and Ireland, vol. X. . Rune Rattenborg et. al. , Open Access Index for the Geographical Distribution of the Cuneiform Corpus, University of Uppsala, Cuneiform Digital Library Journal, Cuneiform Digital Library Initiative, 2021:001 ISSN 1540-8779 Y. Rosengarten, Répertoire commenté des signes présargoniques sumériens de Lagash, Paris (1967) Chr. Rüster, E. Neu, Hethitisches Zeichenlexikon (HZL), Wiesbaden (1989) Sayce, Rev. A. H. (1908). "The Archaeology of the Cuneiform Inscriptions", Second Edition-revised, 1908, Society for Promoting Christian Knowledge, London, Brighton, New York; at pp 9–16 Not in copyright Nikolaus Schneider, Die Keilschriftzeichen der Wirtschaftsurkunden von Ur III nebst ihren charakteristischsten Schreibvarianten, Keilschrift-Paläographie; Heft 2, Rom: Päpstliches Bibelinstitut (1935). Wilcke, Claus. 2000. Wer las und schrieb in Babylonien und Assyrien. Sitzungsberichte der Bayerischen Akademie der Wissenschaften Philosophisch-historische Klasse. 2000/6. München: Verlag der Bayerischen Akademie der Wissenschaften. Wolfgang Schramm, Akkadische Logogramme, Goettinger Arbeitshefte zur Altorientalischen Literatur (GAAL) Heft 4, Goettingen (2003), . F. Thureau-Dangin, Recherches sur l'origine de l'écriture cunéiforme, Paris (1898). Ronald Herbert Sack, Cuneiform Documents from the Chaldean and Persian Periods, (1994) دانلود کتاب آموزش خط میخی پیوند به بیرون نویسه‌های یونیکد خط میخی بارگذاری فونت میخی الفبا انحلال‌های سده ۱ (میلادی) در آسیا انحلال‌های سده ۱ (میلادی) بنیان‌گذاری‌های هزاره چهارم (پیش از میلاد) در آسیا تاریخ نوشتن زبان اکدی زبان ایلامی زبان سومری زبان فارسی باستان زبان لووی زبان و ادبیات اوگاریتی زبان هیتی زبان‌های هورواورارتویی سامانه‌های نوشتاری آسیا سامانه‌های نوشتاری منسوخ‌شده هلال حاصل‌خیز
6030
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%88
فادو
فادو ، سبکی از موسیقی مردمی است که ریشه‌های آن به احتمال زیاد به دهه ۱۸۲۰ میلادی و کشور پرتغال می‌رسد. فادو لحنی محزون دارد و موضوعات آن بیشتر درباره دریا و زندگی تهی‌دستان است. آشکار نیست که آیا اصل فادو از آوازخوانی دریانوردان پرتغالی است یا برگرفته از سبک‌های موسیقایی برزیلی مانند لوندوم و مودینها. واژه فادو به معنی سرنوشت و با واژه fate انگلیسی هم‌ریشه‌است. نخستین فادوخوان سرشناس ماریا سِورا نام داشت که در نیمه نخست سده ۱۹ میلادی می‌زیست. نوع فادوی او امروزه به «فادوی لیسابون» معروف است. در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ یک رشته آهنگ‌های فادو از شهر کوئیمبرای پرتغال که به نام فادوی کوئیمبرا معروف شدند محبوبیت زیادی یافتند. گیتاریستی به نام کارلوس پاردس (Carlos Paredes) و پدر او به نام آرتور پاردس استادان و پیشگامان این گونه از فادو و همچنین گیتار پرتغالی به‌شمار می‌آیند. فادو موسیقی اصیل پرتغالی‌هاست که با دو گیتاریست ویک خوانده (بیشتر خواننده زن )در قهوه‌خانه‌ها و رستوران‌ها اجرا می‌شود به گفته مردم پرتغال روح موسیقی اکنون پرتغال به‌شمار می‌آید. منابع ویکی‌پدیای انگلیسی فادو رقص و موسیقی خیابانی شهر ژانرهای موسیقی شاهکارهای شفاهی و ناملموس میراث بشری موسیقی پرتغال میراث فرهنگی و معنوی بشر
6033
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DB%8C%DA%A9%D8%B3%20%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF%D8%B1%D8%A8%DA%A9
بیکس بایدربک
لئون بیسمارک "بیکس" بایدربک نوازنده کورنت (شیپور کلیددار بم) و پیانو و از پیشگامان جاز بود. بیکس بایدربک یکی از بزرگان جاز در دهه ۱۹۲۰ میلادی است. مرگ زودهنگام او در اثر نوشیدن مشروب تقلبی در زمان ممنوعیت مشروبات در آمریکا و نوای خوش کورنتش او را به چهره افسانه‌ای جاز در آن دهه تبدیل کرد. او هرگز نت خوانی یاد نگرفت ولی از زمان کودکی گوش موسیقی غریبی داشت. پدر و مادرش با ساززدن او مخالف بودند و او را به مدرسه نظامی در حومه شیکاگو، ایلینوی فرستادند. ولی بعد از اینکه بارها از کلاس درس فراری شد اخراجش کردند و بالاخره نوازنده شد. او با چند ارکستر جاز برنامه اجرا کرد. افراط در مشروبخواری به حرفه او لطمه زد. آخرین ارکستری که او در آن می‌نواخت «بیکس بایدربک و ارکسترش» نام داشت که در آن دوست او هوگی کارمایکل، یکی از بهترین ترانه سازان و پیانیست‌های دهه ۲۰ و ۳۰، با او همکاری می‌کرد. بیکس در ۶ اوت ۱۹۳۱ در ۲۸ سالگی در نیویورک در آپارتمان خود درگذشت. منابع آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا افراد آمریکایی آلمانی‌تبار اهالی آیووا اهالی دونپورت، آیووا پیانونوازان سوینگ درگذشتگان ۱۹۳۱ (میلادی) درگذشتگان به علت بیماری عفونی در نیویورک (ایالت) درگذشتگان به علت سینه‌پهلو زادگان ۱۹۰۳ (میلادی) مرگ‌های مرتبط با الکل در ایالت نیویورک موسیقی‌دانان آلمانی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان اهل آیووا موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌های سازی نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو مرد اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان ترومپت سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان کورنت جاز اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان سونی بی ام جی هنرمندان کلمبیا رکوردز موسیقی‌دانان جاز اهل نیویورک (ایالت)
6035
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D8%B3%D8%AA%DA%A9
شهرستان بستک
شهرستان بَستَک یکی از شهرستان‌های استان هرمزگان در جنوب ایران است.شهر بستک مرکز این شهرستان است. تقسیمات کشوری شهرستان بستک شامل ۳ بخش، ۷ دهستان و ۵ شهر به نام‌های زیر است: شهرستان بستک جمعیت جمعیت شهرستان بستک طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، برابر با ۸۰٬۴۹۲ نفر بوده‌است. محدوده شهرستان بستک شهرستان بستک از شمال به شهرستان لارستان، از جنوب به شهرستان پارسیان و شهرستان بندر لنگه، از غرب به شهرستان لامرد و از شرق به شهرستان خمیر محدود می‌شود. موقعیت اقلیمی شهرستان بستک به علت نزدیکی به خلیج فارس و نزدیکی به منطقه حاره و داشتن موقعیت کوهستانی، دارای ویژگی‌های اقلیمی مخصوص به خود است، با توجه به موقعیت منطقه دارای آب وهوای گرم و خشک در تابستان، و سرد و خشک در زمستان است. شهرستان بستک به علت نزدیکی به مدار خط السرطان دارای آب وهوای گرم و خشک به لحاظ تقسیم‌بندی اقلیمی است. بر اساس اطلاعات موجود از ایستگاه جناح میانگین درجه حرارت در طول دوره آماری ۵/۴۹ درجه سانتیگراد وحد اقل مطلق آن صفر درجه سانتیگراد است. اصولاً آب وهوای منطقه گرم است. بنا براین منطقه «گرمسیر» یا «گرمسیرات» نامیده شده‌است. قسمت اعظمی از روزها ی سال گرمای هوایش از حد مطلوب ومورد نیاز یعنی ۲۵ درجه‌است. به‌طوری‌که حدود ۳۰۰ روز از روزهای سال از گرمای بیش از حد مطلوب برخوردار است. وضعیت توپوگرافی شهرستان بستک از جمله ناهموارترین مناطق استان هرمزگان است به گونه‌ای که برخی از ناهموارترین و بلندترین ارتفاعات استان در این شهرستان واقع شده‌است. دامنه ارتفاعات کمتر از ۱۰۰ متر تا بیش از ۲۰۰۰ متر تا ۳۰۰۰ متر، کوه گاه‌بست و کوه سیاه در شمال شهرستان، و کوه ناخ و زنگارد در جنوب شرقی شهرستان، پراکندگی دارد که در این میان کمترین وسعت مربوط به طبقه ارتفاعی کمتر از ۱۰۰ متر با ۲٪ بوده و بیشتر آن مربوط به طبقه ارتفاعی ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر با ۲۴٪ است. همچنین ۱۵٪ وسعت بخش نیز در ارتفاعی بیش از ۱۰۰ متر قرار گرفته‌است. خدمات عمومی، زیربنایی و پزشکی بومی شهرستان بستک باتوجه به تقسیمات سیاسی جدید و تشکیل سه بخش: کوخردهرنگ و مرکزی و جناح، بستک در شهرستان و قطب بندی سیاسی در منطقه، خدمات عمومی وزیر بنایی توزیع گردیده‌است. مطالعات انجام شده در خصوص نرخ باسوادی شهرستان بستک نشان می‌دهد که براساس سر شماری عمومی سال ۱۳۷۵ شهرستان بستک دارای ۵/۷۵ در صد نرخ باسوادی در گروه مردان و ۹۲/۶۳ در صد نرخ باسوادی در گروه زنان بوده‌است. آمارهای مربوط به وضعیت آموزش جمعیت روستایی شهرستان بستک گویای این مطلب است که ۹۴/۶۶ در صد جمعیت ۶ تا ۲۴ ساله شهرستان بستک در سال ۱۳۷۵ در حال تحصیل بوده‌اند. براساس آخرین سر شماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵ خورشیدی جمعیت شهرستان بستک ۴۹۶۷۶ نفر گزارش کرده‌است. پزشکان بومی و نامدار: دکتر محمد امین پوریوسف ،پزشک عمومی دکتر سید عبدلمجید خادمی ،دندانپزشک دکتر عبدلله بلند ،متخصص قلب و عروق دکتر عبدالرحیم عبدی ،متخصص اطفال دکتر صابر مرتضوی ،رادیولوژیست دکتر محمد سعید سعیدی ،متخصص داخلی دکتر سید علی اکبر هاشمی ،پزشک عمومی خانم دکتر فروغ خردمند ،پزشک عمومی دکتر حسن مدنی ،پزشک عمومی از پزشکان بومی و نامدار این دیار می‌باشند. سیاستمداران، فرمانروایان محلی شیخ محمد سعید بستکی شیخ محمد سعید فرزند شیخ عبدالقادر بستکی زاده ۱۰۹۶ هجری قمری بستک. دوران تحصیلش را در بستک و گچویه فرامرزان، با شیخ احمد مدنی گذرانیده است. شیخ محمد سعید مدت ۱۲ سال حاکم لارستان بود. فوت شیخ محمد سعید در روز هیجدهم رجب سال ۱۱۵۲ هجری قمری، در سن ۴۸ سالگی در لار روی داده و در بقعه «پیر براق» در یک فرسخی جنوب لار مدفون است. فوت گویا بر اثر مسمویت بوده‌است. اولاد ونوه‌های او هم‌اکنون در شهر جناح و بستک سکنی دارند که به شیخان معروفند. شیخ محمد خان بستکی شیخ محمد خان زاده ۱۱۱۳ هجری قمری بستک یکی از پسران شیخ عبدالقادر بستکی که همزمان با حکومت برادرش شیخ محمد سعید در لار او نیز در بستک که از ابتدا در آنجا ساکن بوده بساط فرمانروایی به پا کرد. شیخ محمد خان که بعدها به شیخ محمد خان بزرگ معروف شد ۴۸ سال از عمر خود را بر خلاف اجدادش که در زاویه‌ها گذراندند در جنگ و حکومت بسر برده‌است. وی در سال ۱۱۹۷ هجری قمری در سن ۸۴ سالگی در بستک در گذشت و جسدس به گٓچُویه منتقل و در بارگاه شیخ عبدالقادر بستکی مدفون گردیده‌است. هادی خان بستکی هادی خان (.... ـ ۱۲۱۸) هجری قمری. نام کامل وی (هادی خان بن شیخ محمد خان بزرگ بن شیخ عبدالقادر بستکی بن شیخ حسن بستکی). هادی خان در قصبهٔ بستک زاده شد. تحصیلاتش را در علوم فارسی و عربی و دینی در شیراز انجام داده، پس از مراجعت به بستک وفوت پدرش به حکومتی بستک وجهانگیریه وبنادر وجزایر شیبکوه وعباسی منصوب شد. زمان وی مصادف با قیام آغا محمد خان قاجار واختلاف وجدال با زندیه بود. هادی خان در لشکر کشی لطفعلی خان زند به لار که منجر به تسلیم پسران نصیر خان لاری در سال ۱۲۰۱ هجری قمری گردید، بحضور لطفعلی خان زند رسیده وفرمان حکومت لارستان وبنادر را از وی دریافت کرده‌است. هادی خان در مسافرت به بنادر لنگه اختلاف بین مشایخ قواسم و مرزوقی را در مورد استفاده از علفچر جزایر فرور، سری و ابوموسی رفع نمود. وی دختر شیخ سلیمان مرزوقی را بعقد خود درآورد. هادی خان بیشتر وقت خود را در بنادر می‌گذراند وعوارض گمرکات بندرعباس را از مشایخ مسقط که اجازهٔ اداره امور گمرک را گرفته بودند وصول نمود. سرتیپ شیخ عبدالنور بستکی شیخ عبدالنور بستکی فرزند هادی خان به سال ۱۱۶۱ هجری قمری در بستک زاده شد. پس از تحصیلات مقدماتی، در زمان ولیعهدی فتحعلی شاه قاجار در شیراز، بدستور پدرش به همراه مالیات (خراج) دیوانی به شیراز فرستاده می‌شود. بعلت کسری مالیات، شیخ عبدالنور در گرو مالیات در شیراز محجوز می‌شود. در این مدت بادامه تحصیل علوم عربی وضمناً به آموزش تعلیمات نظامی ولشکری نیز می‌پردازد. ومورد توجه فتحعلی شاه واقع می‌گردد. سپس با اخذ اجازه به بستک بر می‌گردد. چون جنگ فی‌مابین ایران و روس درگرفت بفرمان فتحعلی شاه شیخ عبدالنور با جمعیت کثیری از تفنگداران وسواران جهانگیریه و لارستانی به تهران اعزام می‌شوند که در جنگ‌های ده ساله ایران و روس شرکت کنند. شیخ عبدالنور با درجهٔ سرتیپی در رکاب عباس میرزا ولیعهد وفرمانده کل قوای ایران به جنگ روس‌ها رفت. در این جنگ قشون روس شکست خورده وعباس میرزا ولشکریانش با فتح و پیروزی به تبریز مراجعت می‌کنند. در سال ۱۲۱۷ هجری قمری باز فرمان بسیج عمومی صادر شد وسرتیپ شیخ عبدالنور به سپاه عباس میرزا پیوست و در جنگ‌های شمال با کمال رشادت وجلادت به خرج داد تا اینکه در سال ۱۲۲۷ هجری قمری کشته شد وعده‌ای از جماعت لاری وجهانگیریه نیز کشته شدند وما بقی در همان‌جا سکونت کردند محمد رفیع خان بستکی محمد رفیع خان فرزند هادی خان (۱۱۶۳–۱۲۳۸) هجری قمری. وی در سال ۱۲۱۷ هجری قمری پس در گذشت پدرش زمام حکومتی و فرمانروائی بستک وجهانگیریه بدست گرفت. در همین سال از طرف فتحعلی شاه قاجار به پیشنهاد والی فارس، فرمان حکومتی جهانگیریه و بنادر وجزایر شیبکوه و بندر لنگه نیز بافتخار وی شرف صدور یافت. احمد خان بزرگ احمد خان فرزند ارشد محمد رفیع خان (۱۲۰۸–۱۲۶۵) هجری قمری از حاکمان بستک و جهانگیریه و لارستان در جنوب ایران در دوران فتحعلی شاه قاجار بود. احمد خان از سال ۱۲۲۹ قمری که جوانی رشید و ۲۱ ساله بود با دریافت فرمان فتحعلی شاه قاجار رسماً حاکم بستک و جهانگیریه و بنادر و جزایر عباسی و بندر لنگه گردید و با برقراری امنیت به پیشرفت امور تجاری و کشاورزی بستک ودهات آن پرداخت، احمد خان با تفنگدارانی جسور که در اختیار داشت توانست در تمامی حوزهٔ فرمانروائی خود امنیت کامل و استقرار بر قرار سازد. بعد از دو سال دیگر یعنی در سال ۱۲۳۱ قمری به فرمان مجدد فتحعلی شاه قاجار حکومتی تمام خطه لارستان و بنادر به نام احمد خان صادر می‌شود و به «احمد خان بزرگ» ملقب می‌گردد. احمد خان در بیست و هفت سال حکمرانی خود بسیار مشهور گردید. مصطفی خان بستکی مصطفی خان (زاده ۱۲۳۵ه‍.ق بستک، درگذشته ۱۲۹۹ه‍.ق بستک) ملقب به فایز بستکی حاکم بستک، جهانگیریه و لارستان بوده‌است. محمد تقی خان محمد تقی خان فرزند مصطفی خان ملقب به «صولت الملک» زاده ۱۲۷۲ قمری بستک، درگذشته ۱۳۴۶ بستک. مدت ۴۱ سال حاکم بستک و جهانگیریه بوده‌است. محمد رضا خان بستکی محمد رضا خان در سال ۱۲۹۸ هجری قمری در بستک زاده شد. تحصیلات خودرا در مکتب خانه شیخ عبداللطیف ومشایخ دیگر بنی عباسی در بستک فرا گرفت و در علوم عربی و فارسی ومعقول ومنقول آشنائی پیدا کرده، شعر هم می‌سروده، به مطالعه علاقه فراوان داشت شخصی مدبر وسیاست‌مدار ومردم دار بوده‌است. محمد رضا خان بر اثر لیاقت وشایستگی مورد توجه فرمان فرمای فارس قرار گرفته و در حال حیات پدرش به حکمرانی لار از ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۳۷ منصوب می‌شود، وبعدا نیز در سال ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ هجری قمری به موجب حکم وزارت داخله حاکم بندر لنگه می‌گردد. پس از فوت پدرش حکمرانی بستک را عهده‌دار می‌شود. محمد رضا خان بعدها ملقب به سطوت الممالک می‌گردد. در سال ۱۳۳۴ هجری قمری همراه اردوی حبیب‌الله قوام‌الملک شیرازی که از طریق بوشهر باکشتی انگلیسی به بندر لنگه آمده بود پس از توقف در بستک که برای سرکوبی ژاندارم‌های یاغی عازم لار بود محمد رضا خان هم در این جریان شرکت نموده ودرآنجا امور حکمرانی کهورستان و رویدرات «روئیدر» دریافت می‌دارد. وی در سال ۱۳۲۲ خورشیدی در شیراز وفات یافت و در جوار آرامگاه علی ابن حمزه شیراز مدفون گردید. عبدالرحمن فرامرزی (زاده ۲۱ مرداد ۱۲۷۶ خورشیدی روستای گچویه، دهستان فرامرزان، بستک، هرمزگان - درگذشته ۲۰ تیر ۱۳۵۱ در تهران). عبدالرحمن فرامرزی، سیاست مدار ایرانی، نویسنده معاصر، استاد دانشگاه، وکیل پایه یک دادگستری و مؤسس روزنامه کیهان بود. او به همراه برادر بزرگ خود احمد فرامرزی چند دوره وکیل مجلس شورای ملی بود. محمد اعظم خان بستکی محمد اعظم خان فرزند محمد رضا خان بنی عباسیان در سال ۱۲۸۳ خورشیدی در بستک زاده شده‌است، وی از تاریخ قرن اخیر لارستان و بنادر و جزایر خلیج فارس و وقایع آن اطلاع ذی‌قیمت داشته‌است که ثمره آن تألیف کتاب «تاریخ جهانگیریه و بنی عباسیان بستک» است. محمد اعظم خان با ادبیات عربی و فارسی آشنایی کامل داشته‌است و یادداشت‌هایی در موضوعات مختلف تهیه کرده بوده‌است. او در سال‌های اخیر عمر که باز نشسته بود به مطالعه پرداخته وسر انجام در تابستان سال ۱۳۴۶ خورشیدی در عمر ۶۳ سالگی در بستک وفات نمود. احمد حبیبی احمد حبیبی فرزند یوسف (زادهٔ ۱۳۳۶) خورشیدی. نام کامل وی (احمد پسر شیخ یوسف پسر شیخ محمد عقیل حبیبی). فرماندار پیشین شهرستان بستک. پژوهشگر تاریخ و جغرافیای منطقه هرمزگان و صاحب چندین کتاب و مقاله. سیدعبدالله حسینی سیدعبدالله حسینی (زادهٔ ۱۳۳۷ خورشیدی در روستای دهتل شهرستان بستک) وی به مدت بیش از ۲۰ سال به عنوان نماینده شهرستان‌های بندر لنگه، گاوبندی (پارسیان کنونی) و بستک در مجلس شورای اسلامی در دوره‌های سوم، چهارم، پنجم، ششم و هفتم بوده‌است. احمد جباری احمد جباری (زادهٔ ۱۳۴۶ روستای فتویه شهرستان بستک) نماینده حوزه انتخابیه بندرلنگه، بستک و پارسیان در دوره‌های هشتم، نهم و دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی است. ناصر شریفی ناصر شریفی (متولد ۱۳۵۶ خورشیدی روستای فتویه شهرستان بستک) نماینده حوزه انتخابیه بندرلنگه، بستک و پارسیان در دوره دهم مجلس شورای اسلامی بوده‌است. آثار تاریخی شهرستان بستک |} جستارهای وابسته نگاره‌های قدیمی بستک فهرست بخش‌های ایران تقسیمات کشوری ایران استان هرمزگان پانویس فهرست منابع و مآخذ محمدیان، کوخردی، محمد، (شهرستان بستک و بخش کوخرد) ، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۵ میلادی. عباسی، قلی، مصطفی، «بستک وجهانگیریه»، چاپ اول، تهران: ناشر: شرکت انتشارات جهان معاصر، سال ۱۳۷۲ خورشیدی. سلامی، بستکی، احمد. (بستک در گذرگاه تاریخ) ج۲ چاپ اول، ۱۳۷۲ خورشیدی. بالود، محمد. (فرهنگ عامه در منطقه بستک) ناشر همسایه، چاپ زیتون، انتشار سال ۱۳۸۴ خورشیدی. مهندس: موحد، جمیل. (بستک و خلیج فارس) چاپ اول، تهران: سال انتشار ۱۳۴۳ خورشیدی. بنی عباسیان، بستکی، محمد اعظم، «تاریخ جهانگیریه» چاپ تهران، سال ۱۳۳۹ خورشیدی. الکوخردی، محمد، بن یوسف، (کُوخِرد حَاضِرَة اِسلامِیةَ عَلی ضِفافِ نَهر مِهران Kookherd, an Islamic District on the bank of Mehran River) الطبعة الثالثة، دبی: سنة ۱۹۹۷ للمیلاد. محمدیان، کوخری، محمد، “ (به یاد کوخرد) “، ج۱. ج۲. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۳ میلادی. العباسی، مصطفی محمد زمان، «نادر البیان فی ذکر انساب بنی عباسیان» چاپ قطر: ۱۹۷۷ میلادی (به عربی). بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی. محمد، صدیق «تارخ فارس» صفحه‌های (۵۰ ـ ۵۱ ـ ۵۲ ـ ۵۳)، چاپ سال ۱۹۹۳ میلادی. اطلس گیتاشناسی استان‌های ایران [Atlas Gitashenasi Ostanhai Iran] (Gitashenasi Province Atlas of Iran) پیوند به بیرون فرمانداری شهرستان بستک شهرداری بستک شهرداری جناح شهرداری کوهیج نشریه استانی بستکیه پایگاه خبری بستک نیوز شهرستان بستک شهرستان‌های استان هرمزگان
6036
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%B5
خص
خص نام چشمه آب گرمی است واقع در بخش مرکزی شهرستان خمیر در شهرستان خمیر در استان هرمزگان ایران. خص در ۳۰ کیلومتری شرق دهستان کوخرد در بخش کوخرد شهرستان بستک قرار دارد. چشمه آبگرم خص را «آب باد» نیز می‌گویند. آبگرم سرچشمه آبگرم از زیر «بر خص» از طرف شمال جاری است. مردم برای درمان بیماری‌های گوناگون به آنجا می‌روند و از آن آب گرم بهره می‌گیرند. هرساله صدها نفر برای درمان بیماری‌های پوستی و روماتیسم به این آبگرم رو می‌آورند. در اوایل تابستان و اواخر زمستان این محل مملو از افرادی است که برای استفاده از آبگرم به این مکان آمده‌اند. تعدادی خانه‌های خیر از سوی نیکوکاران در اینجا ساخته شده‌است برای استفاده مسافران که از راه‌های دور می‌آیند. محوطه چشمه دارای یک باب مسجد و یک باب آب‌انبار (به لهجه محلی: برکه) و چند کاروانسرا و چند خانه باشد ولی خالی از سکنه‌است. در ۵۰۰ متری این چشمه از طرف جنوب آثار یک آسیاب قدیمی به چشم می‌خورد که در زمان قدیم به‌وسیله آن جو و گندم آسیاب می‌کردند. این آسیاب (یا در لهجه محلی: آش) به‌وسیله آب چشمه خص (آب باد) به کار می‌افتاده که حالا از کار افتاده‌است. خص در سابق از توابع بستک بوده، اما حالا از توابع بخش خمیر است. محدوده خص از طرف شمال کوه، از طرف جنوب آسیاب خص و روستای آش، از طرف مغرب کوه و از طرف مشرق کوه و سپس به نخلستان خص محدود می‌گردد. نگارخانه منابع محمدیان، کوخردی، محمد، “ «به یاد کوخرد» “، ج۱. چاپ اول، دبی: سال انتشار ۲۰۰۲ میلادی. بختیاری، سعید، ، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی چشمه‌های استان هرمزگان
6038
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%84%20%DA%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%B1
ارول گارنر
اِرول لوئی گارنِر (۱۵ ژوئن ۱۹۲۳ – ۲ ژانویه ۱۹۷۷) نوازنده آمریکایی پیانوی جاز بود. او در شهر پیتسبورگ ایالت پنسیلوانیا زاده شد. وی از سه سالگی پیانو می‌نواخت. گوش موسیقی و توانائی بسیار زیادش در نواختن پیانو او را محبوب خاص و عام در موسیقی جاز کرد. ارول گارنر اجراهای بسیار دلپذیری از نغمه‌های استاندارد جاز دارد. آهنگ معروف «میستی» که او ساخت، اکنون خود یکی از استانداردهای جاز آمریکا است. پانویس آهنگسازان جاز اهل ایالات متحده آمریکا آهنگسازان جاز سده ۲۰ (میلادی) آهنگسازان جاز مرد آهنگسازان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا افراد آفریقایی-آمریکایی سده ۲۰ (میلادی) اهالی پنسیلوانیا پیروان کلیسای کاتولیک رم اهل ایالات متحده آمریکا درگذشتگان ۱۹۷۷ (میلادی) درگذشتگان به علت بیماری مزمن انسدادی ریه زادگان ۱۹۲۱ (میلادی) زادگان ۱۹۲۳ (میلادی) موسیقی‌دانان اهل پیتسبرگ موسیقی‌دانان جاز آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا موسیقی‌دانان مرد سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو آفریقایی‌تبار اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو جاز اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) اهل ایالات متحده آمریکا نوازندگان پیانو سده ۲۰ (میلادی) نوازندگان پیانو مرد اهل ایالات متحده آمریکا هنرمندان آرسی‌ای وکتور رکوردز هنرمندان کلمبیا رکوردز هنرمندان مرکوری رکوردز
6039
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%A7%20%D9%81%DB%8C%D9%87
فیه ما فیه
فیهِ ما فیهِ یا مقالات مولانا، کتابی است به نثر فارسی اثر مولانا جلال‌الدین محمد بلخی (۶۰۴–۶۷۲ ق) با موضوع نقد و تفسیر عرفانی و شامل یادداشت‌هایی است که در طول سی سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمده‌است. این سخنان توسط مریدان مولانا نوشته می‌شده‌است. نثر این کتاب ساده و روان است و درون‌مایه‌ای از مطالب عرفانی دینی و اخلاقی دارد. سه اثر منثور مولوی فیه مافیه، مکتوبات (مکاتیب نیز گفته می‌شده) و مجالس سبعه هستند. اما از میان این سه اثر منثور، مکتوبات تنها اثری است که به قلم خود مولوی است. فیه مافیه و مجالس، گفته‌ها و آموزه‌هایی است که مولانا بیان می‌کرده و پیروان آن را می‌نوشتند. فیه مافیه، کتابی است که تدوین آن بعد از وفات مولوی (۶۷۲ ق) انجام گرفته و طبعاً نامی هم که بر آن نهاده شده‌است از مولوی نیست. از همین رو در نسخه‌های قدیم گاه آن را الاسرار الجلالیه و گاه فیه مافیه خوانده‌اند. در ظهریه برخی از نسخه‌های خطی ابیاتی نوشته‌اند که در آن‌ها فیه مافیه به کار رفته‌است. به گمان بدیع‌الزمان فروزانفر نام این کتاب را از قطعهٔ زیر که در فتوحات مکیه اثر محیی‌الدین بن عربی آمده‌است، گرفته‌اند: کتاب فیه مافیه اولین بار با تصحیح انتقادی بدیع‌الزمان فروزانفر در سال ۱۳۳۵ شمسی در تهران منتشر شد. در زبان انگلیسی چند بار ترجمهٔ آن منتشر شده و آرتور آربری آن را با عنوان «Discourses of Rumi» ترجمه کرده‌است. تاکستون نیز آن را به نام «Sign of The Unseen» به انگلیسی برگردانده‌است. حتی برای فارسی‌زبانان هم معنای فیه مافیه روشن نیست. ترجمهٔ تحت‌اللفظی آن باید «در آن است آنچه در آن است»، یا با تصرف در مصراعی از شعر هاتف اصفهانی «در او هست آنچه هست در او» باشد. شاید مناسب‌تر باشد که به پیروی از آربری فیه مافیه را سخنرانی‌های مولوی بنامیم. اما شاید هم بتوان، با توجه به این رباعی از مولانا در مثنوی، ارتباطی بین نام کتاب فیه ما فیه و این ابیات پیدا کرد و به وجود خود انسان رسید. ترجمهٔ فیه مافیه به آلمانی توسط آنه‌ماری شیمل در سال ۱۹۸۸ میلادی به چاپ رسید. همچنین فیه مافیه توسط علی نانوازاده در سال ۲۰۰۶، به زبان کُردی ترجمه شده و در اقلیم کردستان عراق توسط مرکز نشر موکریانی به چاپ رسیده‌است. پانویس منابع مقالات در زمینهٔ فیه مافیه فیه مافیه، از گفتار مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی، به تصحیح بدیع‌الزمان فروزانفر، ۱۳۳۰ تهران گزیدهٔ فیه مافیه (مقالات مولانا)، تلخیص، مقدّمه، و شرح: دکتر حسین الهی قمشه‌ای، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران، ۱۳۷۰. آثار مولوی ادبیات تسنن ادبیات تصوف ادبیات فارسی علم کلام کتاب‌های الهیات اسلامی کتاب‌های عرفانی کتاب‌های فارسی
6040
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AC%D9%85%D9%88%D8%B9%D9%87%20%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86
مجموعه یادمان
مجموعه یادمان نام پروژهٔ بزرگی در شهر تهران است که شامل برج مخابراتی-تلویزیونی میلاد، مرکز تجارت بین‌المللی، هتل پنج ستاره، تالارهای گردهمایی، سرسرا و... در مساحت تقریبی ۱۵ هکتار می‌شود. این مجموعه در جنوب محله شهرک غرب و شمال کوی نصر در منطقه ۲ شهرداری تهران قرار دارد. بزرگراه‌های همت، چمران، حکیم و شیخ فضل‌الله نوری، به ترتیب در چهار سمت شمال، شرق، جنوب و غرب مجموعه یادمان قرار دارند. عملیات اجرایی در سال ۱۳۷۵ خورشیدی توسط پیمانکار اصلی آغاز شد و مجموعه هم‌اکنون در حال شکل‌گیری است. برج میلاد این برج با ارتفاع ۴۳۵ متر چهارمین برج بلند دنیا بعد از برج CN در تورنتو کانادا ٬ برج مسکو و برج شانگهای چین است. برج میلاد شامل پنج بخش پی، ساختمان پای برج، شفت، ساختمان راس و دکل مخابراتی و تلوزیونی است. ساختمان پای برج دارای شش طبقه است و در مساحت ۱ هزار متر مربع بنا شده‌است و طبقه همکف لابی به ورودی و پذیرش بازدید کنندگان اختصاص یافته‌است. در طبقات اول تا سوم ۶۳ واحد تجاری، رستوران غذاهای بین‌المللی، تریا و نمایشگاهی با وسعت ۲۶۰ متر مربع پیش‌بینی شده‌است.طبقات اول و دوم زیر همکف شامل فضای اداری، تأسیساتی و پایگاه اطلاعات است. شفت برج با ارتفاع ۳۱۵ متر یک سازه بتنی است که در ۳ ضلع این شفت ۶ دستگاه آسانسور با سرعت ۷ متر بر ثانیه بازدیدکنندگان را در ۴۵ ثانیه به راس برج منتقل می‌کنند. ساختمان راس برج یک سازه فلزی است که با وزن ۲ هزار تن و مساحت ۱۶ هزار متر مربع در ۱۲ طبقه بنا شده‌است. ساختمان راس برج میلاد بلندترین سازه طبقاتی در برج‌های دنیا محسوب می‌شود. در طبقات مختلف راس برج سکوی دید باز، سکوی دید بسته، رستوران گردان با گنجایش ۵۰۰ نفر، رستوران ویژه با ظرفیت ۲۰۰ نفر، تریا، نگارخانه هنری، طبقات ویژه مخابرات و تلویزیون در نظر گرفته شده‌است. گنبد آسمان در بالاترین نقطه ساختمان قرار دارد و در پایین‌ترین طبقه ساختمان راس محلی به عنوان منطقه ایمن از آتش در نظر گرفته شده‌است. دکل مخابراتی برج با ارتفاع ۱۲۰ متر و در چهار قسمت می‌باشد.قسمت زیرین دکل مخابراتی محل نصب آنتن‌های مخابراتی کاربران عمومی و سه قسمت بالاتر به آنتن تلوزیونی آنالوگ و آنتن تلوزیونی دیجیتال اختصاص داده شده‌است. مرکز بین‌المللی جشنواره و همایش‌ها ساختمانی است ۸ طبقه با زیر بنای حدود ۵۰ هزار متر مربع که شامل یک سالن اصلی به گنجایش ۱۷۰۰ نفر و هشت سالن فرعی ۶۰ تا ۱۰۰ نفره که امکانات پیشرفته‌ای در این ساختمان برای برگزاری انواع جشنواره‌های سینمایی، همایش‌ها و اجرای کنسرت‌های موسیقی در نظر گرفته شده‌است. مرکز بین‌المللی جشنواره و همایش‌ها مجهزترین و پیشرفته‌ترین سالن همایش در کشور محسوب می‌شود. پارکینگ طبقاتی در پی ساماندهی خودروهای مراجعه‌کنندگان به قسمت‌های مختلف مجموعه و پیشگیری از تحمیل بار ترافیکی اضافی به بزرگراه‌های اطراف، پارکینگ طبقاتی با زیربنای کلی ۲۷ هزار متر مربع به منظور سرویس دهی در نظر گرفته شده‌است. همچنین در کنار پارکینگ طبقاتی، دو فضای پارکینگ مسطح با فضای محدود برای استفاده بازدیدکنندگان در زمان اوج مراجعه در نظر گرفته شده‌است. سایر تسهیلات در نظر گرفته شده در مجموعه یادمان شامل راهای ارتباطی، فضای سبز عمومی و ویژه، تأسیسات زیربنایی، بناهای تزئینی و آبنماها و ایستگاه‌های خدماتی (رستوران، غرفه، سرویس بهداشتی و ..)است که در کنار بخش‌های اصلی مجموعه قرار گرفته‌است. تونل و راه‌های دسترسی پروژه راه‌های مجموعه یادمان با کاربری ایجاد دسترسی مناسب به مجموعه شامل احداث راه‌های جدید و نیز اصلاح راه‌های موجود بوده و برای این مجموعه ۴ مسیر ورودی و ۴ مسیر خروجی در نظر گرفته شده‌است. در این پروژه احداث محور اصلی ارتباطی برای مجموعه یادمان از غرب به شمال مجموعه به طول ۱۱۵۰ متر جهت ایجاد دسترسی برای کاربری‌های مجموعه یادمان و نیز محور اختصاصی جهت دسترسی به تأسیسات در مرکز مجموعه به طول ۳۵۰ متر علاوه بر تکمیل اصلاح شبکه‌های خیابان‌های اطراف بیمارستان میلاد و دانشگاه علوم پزشکی و تصحیح مسیر دسترسی به سازمان‌های انتقال خون و پالایشگاه خون مورد نظر است. همچنین به دلایل شرایط توپوگرافی منطقه و پس از بررسی شرایط فنی و اقتصادی گزینه‌های متفاوت٬یک تونل با دو دهنه مجزا برای آمد و شد از بزرگراه حکیم به جنوب مجموعه به طول تقریبی ۱۵۰ متر نیز در قالب این پروژه تعریف شده‌است. پست برق پست ۲۰/۶۳ کیلو ولت یادمان به جهت تأمین انرژی مورد نیاز مجموعه برج میلاد و با در نظر گرفتن ضرایب اطمینان بالای مجموعه ساخته شده‌است. از قابلیت‌های این مجموعه فضای محدود جهت در نظر گرفتن تأسیسات و به ویژه پست برق بوده‌است که با توجه به اهمیت زیبایی منظره مجموعه از بالای برج، اجرای پست به صورت بیرونی و متداول امکان‌پذیر نبوده و در داخل ساختمان و فضای بسته می‌بایست اجرا می‌شد. کمبود فضای اجرایی نیز باعث استفاده از تجهیزات جدید در صنعت برق که کاهش فضای پست را در پی دارد، به همراه طراحی خاص چیدمان تجهیزات این پست شده‌است که در نهایت لحاظ کردن موارد بالا، ابعاد ۱۲x۱۸ متر مربع در دو طبقه را به همراه داشت. موتور خانه مرکزی بر اساس مطالعات طرح جامع برای انرژی رسانی به کلیه ساختمان‌ها و مقایسه فنی و اقتصادی بین گزینه‌های مختلف اجرای یک موتور خانه مرکزی که به صورت مدولار قابل توسعه باشد، مورد تأیید قرار گرفت. در همین چهارچوب و با طراحی انجام شده هر مدول موتور خانه مشتمل بر یک دستگاه چیلر جذبی و دو اثره بخار ۱۲۰۰ تن به همراه یک دستگاه دیگ بخار ۱۸۰۰۰ پوندی و بقیه تجهیزات و متعلقات آن است. به طوری که در فاز اول پروژه سه مدول و در نهایت با گسترش مجموعه ۸ مدول اجرا خواهد شد. هتل پنج ستاره این هتل برای ارائه تسهیلات اقامت و پذیرایی گردشگران داخلی و خارجی و شرکت‌کنندگان در همایش‌ها پیش‌بینی شده‌است و مجموع زیربنای در نظر گرفته شده برای آن ۵۲ هزار متر مربع است. مرکز تجارت یادمان این مرکز با هدف شناساندن موقعیت صنعتی و تجاری کشور، ارائه خدمات سطح بالا و گسترش تجارت، طراحی و ساخته می‌شود. زیربنای این مرکز در حدود ۴۰ هزار متر مربع و دارای امکاناتی مانند بخش معاملات بازرگانی داخلی و خارجی، نمایشگاه‌های کالا و خدمات، ارتباطات علمی و فنی، ارتباطات مخابراتی و تصویری و بخش خدمات است. مرکز اداری یادمان به منظور ارائه فضای مناسب برای استقرار دفاتر شرکت‌های خدماتی و موسسات دولتی و خصوصی، مرکز اداری یادمان با زیربنای حدود ۳۸ هزار متر مربع طراحی و ساخته می‌شود. بخش بزرگی از امور بهره‌برداری مجموعه یادمان در این مرکز، خدمات رسانی خواهد بود تنوع واحدهای مختلف امکان بهره‌مندی طیف وسیعی از شرکت‌های خدماتی را ایجاد خواهد کرد. منابع اسکای نیوزواطلاعات به نقل از بروشور تبلیغاتی شکوه میلاد٬شرکت یادمان سازه(وابسته یه شهرداری تهران)٬ویرایش اول پاییز ۱۳۸۷. سایت رسمی شرکت یادمان سازه ساختمان‌ها و سازه‌ها در تهران منطقه ۲ تهران هتل‌ها در منطقه ۲ تهران
6042
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D9%88%D8%B1%DB%8C
بهره‌وری
بهره‌وری از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت است که چنین تعریف می‌شود: «مقدار کالا یا خدمات تولید شده در مقایسه با هر واحد از انرژی یا کار هزینه شده بدون کاهش کیفیت یا به این شکل: «اثربخشی به همراه کارایی». به دیگر سخن، بهره‌وری عبارت است از به‌دست آوردن حداکثر سودِ ممکن با بهره‌گیری و استفاده بهینه از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، تجهیزات، زمان، مکان و…به منظور ارتقای رفاه جامعه. بهره‌وری به نسبت کار انجام شده به کاری که باید انجام می‌شده گفته می‌شود. می‌توان گفت برای نخستین بار لغت «بهره‌وری» را فردی به‌ نام کنه در سال ۱۷۷۶ (میلادی) به‌کار بُرد. بیش از یک قرن بعد، یعنی در سال ۱۸۳۳ (میلادی)، فردی به اسم «لیترِ» بهره‌وری را «استعداد تولید کردن» یا «میل به تولید» تعریف کرد. باید توجه داشت که واژهٔ بهره‌وری با گسترش انقلاب صنعتی و جهت افزایش سودمندی حاصل از نیروی کار، سرمایه و مواردی از این دست گسترش یافت، ولی اصطلاح بهره‌وری آب در چند ساله اخیر و به دلیل کمبود این مادهٔ ارزشمند گسترش یافته‌است. به نظر می‌رسد که بهترین تعریف برای بهره‌وری، به‌دست‌آوردن حداکثر سود ممکن و استفاده از نیروی بهینه در مقابل هزینه صرف شده باشد. کاربردها بر خلاف پندار برخی افراد، بهره‌وری فقط برای صنایع نیست، بلکه بهره‌وری سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند؛ یعنی این‌که افراد می‌توانند با تفکّر، ابداعات و نوآوری‌های خود عملاً در چند سطح گوناگون مؤثر واقع گردند. سطوح مختلف بهره‌وری عبارت‌اند از: سطح فرد سطح گروه آموزشی سطح گروه کاری سطح سازمانی سطح رشته‌های تجاری، خدماتی، صنعتی و کشاورزی سطح بخش‌های اقتصادی سطح ملی و کشوری سطح جهانی در سطوح فردی، به‌دنبال تدابیری برای افزایش بهره‌وری فردی هستیم و در سطح گروه نیز به دنبال افزایش بهره‌وری گروهِ کاری هستیم. بدیهی است که موضوع بهره‌وری بیشتر در سطوح سازمانی و رشته‌ها مطرح می‌شود و بیشترین ضوابط و شرایطِ مربوط به بهره‌وری را می‌توان در آن‌ها مشاهده کرد. چه بسا برخی مشاغل و حتّی برخی دستگاه‌ها به دلیل انجام فعالیت‌های مُوازی و تکراری بودن وظایف سازمانی در یکدیگر ادغام شده و برخی از آن‌ها حذف شده‌اند. بهره‌وری ملّی که مهم‌ترین عنصر است از ارتباط بین دولت، اقتصاد، جغرافیا، جمعیت و فرهنگ به‌دست می‌آید که عموماً به زبان ریاضیات ترجمه می‌شود و سپس نقطه بهینه آنْ به‌دست می‌آید. مولفه‌های بهره‌وری بهره‌وری به عنوان یکی از معیارهای سنجشِ فعالیت‌ها با در نظر گرفتن هدف و مقصد مدّنظر از دو زاویه مجزا قابل بررسّی است. از یک سو، نقش مفید و مؤثر بودن فعالیت در دست‌یابی به هدفِ ترسیمی ارزیابی شده و از سوی دیگر بازدهٔ فعالیت مطرح می‌شود. بر این اساس بهره‌وری را می‌توان به دو مؤلفه تجزیه کرد( بر اساس تعاریف استانداردهای مدیریت کیفیت. تعاریف برگرفته از ISO9000:2005): اثربخشی: میزانی که فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده تحقق یافته و نتایج برنامه‌ریزی شده به دست آمده‌است.(کارِ درست را انجام دادن) کارایی: رابطهٔ بین نتیجهٔ به‌دست‌آمده و منابع استفاده شده.(کار را درست انجام دادن) کارایی نشان می‌دهد که یک سازمان تا چه میزان از نهاده‌ها به‌طور بهینه در جهت تولید ستاده‌ها استفاده کرده‌است و به‌عبارتی نشان‌دهندهٔ «صحیح انجام دادن کار» است. به این معنی که از حدّاقلِ نهاده‌ها حدّاکثرِ محصول برداشت شود. بهره‌وری ترکیبی از کارایی و اثربخشی است. به عبارت دیگر، عملکرد سازمان در صورتی بهره‌ور خواهد بود که کارا و اثر بخش باشد و هر کدام به‌تنهایی نشان‌دهندهٔ افزایش بهره‌وری نیست. پس، در مقوله بهره‌وری، اولاً کاری که انجام می‌شود باید کارِ درست و مفیدی باشد و ثانیاً این کار به بهترین نحو انجام پذیرد و در راستای اهداف باشد. بنابراین (بهره‌وری = اثربخشی × کارایی) و به عبارت دیگر، بهره‌وری عبارت است از تحقق هم‌زمان اثربخشی و کارایی برای مثال، وقتی تنها نیمی از اهدافِ یک فعالیت (اثربخشی پنجاه درصد) با دوبرابرِ منابع لازم (کارایی پنجاه درصد) محقق شود، بهره‌وریِ به‌دست‌آمده بیست و پنج درصد خواهد بود. دکتر جوران، در هندبوک خویش، درست انجام دادنِ کارِ درست را بهره‌وری قلمداد می‌کند. بر اساس مباحثی که گذشت، در یک سازمان تعدادِ ورودی برای تولید تعدادی خروجی به کار می‌رود که خروجی‌ها باید در راستای اهداف سازمانی قرار بگیرند. این موضوع در شکل زیر نشان داده شده‌است. در یک سازمان اگر میزان استفاده مطلوب از ورودی‌ها را در جهت تولید خروجی‌ها بسنجیم، در واقع میزان کارایی را سنجیده‌ایم. اگر میزان تحقّق اهداف را از خروجی‌های تولید شده بسنجیم، در واقع میزان اثربخشی را سنجیده‌ایم و از ترکیب این دو می‌توان مفهوم بهره‌وری را به این صورت استخراج کرد که به چه میزان اهدافِ سازمان با استفاده از ورودی‌ها تحقق یافته‌است. عوامل مؤثر بر افزایش بهره‌وری به‌طورکلّی عوامل مؤثر برای افزایش سطح بهره‌وری را می‌توان چنین برشمرد: بهبود کیفی عامل کار، با توجه به این‌که نیروی انسانی مهم‌ترین عامل در بهبودی بهره‌وری است، لذا می‌توانند با به‌کارگیری نکات ذیل موجبات ارتقای بهره‌وری را فراهم نمایند. بهبود روابط حاکم بین مدیر و کارکنان بهبود در به‌کارگیری رهاوردهای فنّاورانه توجه و اصلاح عوامل محیطی نوآوری و خلاقیت و امکان بروز آن توسط کارکنان نقشه راه بلوغ (MRM) نقشه راه بلوغ یکی از روش‌های مدیریتی برای توسعه و تحقق بهره‌وری است. اساس این روش متکی به نگاه علّت و معلولی به پدیده‌های طبیعت است. این مبحث مانند (PDCA) ارائه می‌دهد و متکی بر سه عنصر برنامه‌ریزی، اجراء و اصلاح است. توضیحات کامل‌تر این مبحث در کتابی با همین عنوان در دسترس است. چرخه مدیریت بهره‌وری (PMC) چرخهٔ مدیریت بهره‌وری فرآیندی است که طی آن بینِ مجموعه عوامل تولید بهترین ترکیب حاصل شده و متناسب با شرایط درون و برون سازمانی در بهره‌وری تغییراتی حاصل می‌گردد. چرخهٔ مدیریتِ بهره‌وری یک رویکرد و چارچوب عمومی متداول و مقبول جهانی است که در راستای مدیریت بهره‌وری در سازمان صورت می‌پذیرد. منظور از مدیریت بهره‌وری، اداره کردن مجموعه فعالیت‌هایی است که به منظور ارتقای بهره‌وری انجام می‌گیرد. این فعالیت‌ها شامل برنامه‌ریزی، اجرا، هدایت و هماهنگی برنامه‌های بهبود بهره‌وری در سازمان است. مدیریت بهره‌وری یک فرایند مُستمر و مداوم است[انجمن بهره‌وری ایران]. سازمان ملی بهره‌وری ایران سازمان ملی بهره‌وری ایران به عنوان یک نهاد حاکمیتی مسئولِ برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهره‌وری همه فعالان اقتصادی و عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک، و تهیه و تدوین شاخص‌های استاندارد بهره‌وری به ویژه بهره‌وری سبز، ارتقای بهره‌وری در تمامی بخش‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دولتی و غیردولتی در چارچوب قوانین و سیاست‌ها و اسناد بالادستی است. جُستارهای وابسته اثربخشی کارایی منابع مدیریت و بهره‌وری فردی NLP ابطحی، سید حسین و بابک کاظمی(۱۳۸۳)، کتاب «بهره‌وری»، تهران، مؤسسه مطالعات پژوهش‌های بازرگانی اورعی، ک. ۱۳۷۸. تحلیل و محاسبه بهره‌وری. انتشارات نشر علوم دانشگاهی. مقالات بهره‌وری بتسا [/http://irpa.ir انجمن بهره‌وری ایران] بهره‌وری اقتصاد تولید رشد اقتصادی ساخت ساخت و تولید صنعت
6043
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%85%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86
امویان
امویان یا بنی امیه از دودمان‌های تاریخی عرب و اسلامی بودند. این دودمان از قبیله قریش و از طایفه بنی‌امیه بودند. جد آنان امیه بن عبدشمس برادرزاده ناتنی هاشم نیای پیامبر اسلام است. عبدشمس بازرگان بود و هنگام تجارت از شام برده‌ای به نام امیه از نژاد رومی خرید. این دودمان خلافت امویان (۴۱–۱۳۲ ه‍.ق / ۶۶۲–۷۵۰ میلادی) را تشکیل داد. تاریخچه امویان در باب ریشه این قوم باید گفت که آن‌ها همچون پیامبر اسلام از مردی به نام عبدالمناف از طایفه قریش نشأت می‌گیرند. از دو پسر این شخص یکی به نام هاشم جد خاندان هاشمی و پیامبر اسلام بود و دیگر عبدالشمس مالک امیه که جد خاندان بنی امیه بود. امیه یک برده رومی است که عبدالشمس آن را خریده و در پیش خود بزرگ می‌کند که بعدها او را به اشتباه پسر عبدالشمس می‌پندارند. در ابتدای قرن هفتم میلادی اعقاب امیه یکی از خانواده‌های پرنفوذ اعراب مکه بودند. در این زمان بود که محمد بن عبدالله از خاندان هاشم اعلام پیامبری کرد. هنگامی که محمد در سال۶۲۲ میلادی به مدینه مهاجرت کرد و در پی آن نبردهایی با مکیان داشت با اعضای خانواده امویان که در سمت سپاه مکه بودند جنگید. از این میان ابوسفیان بن حرب پدر معاویه اولین حاکم امویان رهبری سپاه مکه را بر عهده داشت. مدینه بر سر راه شام قرار داشت و تجارت با شام مهم‌ترین منبع درآمد خانواده بنی امیه بود. محمد با بستن این مسیر توانست سرانجام ابوسفیان را ناتوان کرده و منجر به سقوط مکه شد. ابوسفیان کمی قبل از فتح مکه توسط مسلمانان ناگزیر به دین اسلام درآمد. در نهایت با این تغییر جهت، ضمن بازگشت صلح به دو خانواده رقیب اموی و هاشمی در قریش، باعث شد که امویان بتوانند در سیاست آینده حکومت اسلامی- عربی نوپا نقش مهمی بازی کنند. معاویه پسر ابوسفیان کمی بعد به عنوان کاتب وحی درآمد. بعد از در گذشت محمد، معاویه در نبردهای سپاه اسلام علیه امپراتوری روم شرقی در آسیای صغیر (سوریه یا شام) شرکت کرد و موفق به فتح دمشق شد. جستارهای وابسته خلافت عباسیان ابومسلم منابع امویان بنی‌امیه تاریخ آفریقای شمالی تاریخ اسلام تاریخ ایران تاریخ عربستان سعودی تبارنامه‌های مسلمانان
6044
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF%20%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7
نبرد راندیا
نبرد راندیا ( در سال ۶۲ میلادی) یکی از نبردهایی بود که در آن اشکانیان بر رومیان چیره شده و به پیروزی رسیدند. در پی این نبرد پیمان صلحی برقرار شد و تیرداد اشکانی (برادر ولاش یکم) ازنو به فرمانروایی ارمنستان گماشته شد. منابع تاریخ ارمنستان ۶۲ (میلادی) نبردهای روم باستان
6045
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B7%DB%B2%20%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C%29
۲۷۲ (میلادی)
رویدادها سوریه: بر اثر دو فقره جنگی که برای تسخیر دوباره آناتولی به فرمان اورلیان روی داد. ملکه زنوبیا شکست خورد و نیروهای روم شهر پالمیر (حرا) را تسخیر و زنوبیا را دستگیر و زندانی کردند. شهر تارنئوم که سرآمد شهرهای یونانی جنوب روم (ایتالیای بعدی) به حساب می‌آمد سقوط کرد و این موضوع بلافاصله پس از شکست سامنیت‌ها حادث شد. این سقوط در پی عقب نشینی نیروهای کمکی اعزامی پیروس پادشاه اپیروس واقع شد. رومی‌ها شهر را غارت کردند. درگذشت‌ها پیروس پادشاه اپیروس درگذشت. وی یکی از درخشان‌ترین استراتژیستهای جنگی و قدرتمندترین شاهزاده نشین‌های کوهستان بود که در زمان حیاتش بخش‌های منطقه را یکی پس از دیگری تحت اقتدار و کنترل مقدونیه درآورد. فرمانروایان ۲۷۲ (میلادی)
6046
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B7%DB%B6%20%28%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%A7%D8%AF%DB%8C%29
۲۷۶ (میلادی)
رویدادها بهرام دوم ساسانی جانشین بهرام یکم شد. مارکوس اورلیوس پروبوس (Marcus Aurelius Probus) در سال ۲۷۶ از رقیب خود فلوریان (Florian) پیشی گرفت و به تنهایی امپراتور روم گشت، وی سرزمین گل را از قید فرانک‌ها و آلامانی‌ها رهایی بخشید. درگذشت‌ها مانی، پیامبر ایرانی مارکوس کلاودیوس تاسیتوس، امپراتور روم فلوریان، امپراتور روم
6049
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA%20%D8%AC%D9%86%DA%AF%DB%8C%3A%20%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85%20%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85
حرکت جنگی: اقدام مستقیم
حرکت جنگی: اقدام مستقیم نام یکی از بازی‌های رایانه‌ای به سبک استراتژی همزمان است که توسط اوگن سیستمز ساخته شده، و به وسیله‌ی آتاری در مارس ۲۰۰۵ برای مایکروسافت ویندوز منتشر شده‌است. در این بازی یک گروه تروریستی به نام Consortium (ائتلاف) وجود دارد که هدف اصلی آن‌ها بی‌ثبات کردن آمریکا با استفاده از حملات جسورانه می‌باشد. در پاسخ، ارتش آمریکا Task Force Talon (گروه رزمی تَلون) را بکار می‌گیرد. یک گروه ضد تروریستی کاملاً ماهر. گروه رزمی تلون یک گروه ممتاز متشکل از اعضای تمام رستههای ارتشی است. به عنوان یک تیم «اقدام مستقیم» این گروه قابلیت مقابله کردن با تروریست‌ها را دارد. بازی‌های آتاری بازی‌های استراتژی بازی‌های انحصاری ویندوز بازی‌های برخط چندنفره بازی‌های تولیدشده در فرانسه بازی‌های رایانه‌ای واقع‌شده در سان‌فرانسیسکو بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در لندن بازی‌های ویدئویی ۲۰۰۵ (میلادی) بازی‌های ویدئویی با بسته تکمیلی بازی‌های ویدئویی با رده‌بندی سنی نوجوان بازی‌های ویدئویی تک‌نفره و چندنفره بازی‌های ویدئویی راهبرد بی‌درنگ بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در لیبی بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در مصر بازی‌های ویدئویی واقع‌شده در واشینگتن دی‌سی بازی‌های ویندوز
6052
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%A7%D8%AF%D8%B1%20%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87
قادر عبدالله
حسین سجادی قائم‌مقامی فراهانی (زاده ۱۳۳۳ اراک) مشهور با نام قادر عبدالله از نویسندگان ایرانی است او در سال ۱۹۸۸ میلادی به هلند مهاجرت کرده و پس از آموختن زبان هلندی در مدتی کوتاه، یکی از نویسندگان سرشناس هلند شده است. او یکی از نواده‌های میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، سیاست‌مدار صاحب‌نام دوران قاجار و اهل هنر و ادبیات است. قادر عبدالله، ۳۲ سال است که در هلند زندگی می‌کند و به زبان هلندی می‌نویسد. آثار او به ۲۷ زبان ترجمه شده‌اند، تعدادی از آثار او از جمله رمان پیامبر و رمان خط میخی یادداشت‌های اکبرآقا با ترجمه فارسی در خارج از ایران منتشر شده‌اند. آثار وی بیشتر از کشور زادگاهش ایران و سرزمین محل زندگیش هلند می‌گویند. او در این باره گفته است: «من افکار ایرانیم رادر واژگان و مفاهیم هلندی خود می‌ریزم. من به متون هلندی‌ام رنگ، عطر و طعم ادبیات کهن فارسی می‌زنم.» برگزیدن نام مستعار او نام مستعار «قادر عبدالله» را، که برگرفته از نام دو تن از دوستان کُردش که در همان سال‌ها اعدام شده بودند، برای خود برگزید. وی در این باره در مصاحبه با رادیو فردا نقل کرد: همیشه دلم می‌خواست نویسنده بزرگ خوب ایرانی باشم، منتهی مشکلی داشتم و آن نام فامیل پدر پدربزرگم بود؛ میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی، یعنی هر چه می‌نوشتم باز او بزرگ‌تر بود. اگر نام خودرا می‌خواستم قائم مقام فراهانی بگذارم، همیشه آن قائم‌مقام فراهانی بزرگ‌تر بود. این مشکلی بود که همیشه داشتم و نمی‌دانستم چگونه آن را حل کنم. وقتی اولین کتاب من بیرون آمد، دنبال اسمی می‌گشتم و متأسفانه دو تا از دوستانم همان روزها اعدام شدند، یکی از آنها «قادر» بود و دیگری «عبدالله». فکر کردم که نام این دو نفر را کنار هم می‌گذارم و بعد می‌شوم «قادر عبدالله». فعالیت سیاسی و مهاجرت قادر عبدالله نویسندگی را با نوشتن در روزنامه کار ارگان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران آغاز کرد و از او دو کتاب به زبان فارسی به نام «کردها چه می‌گویند؟» و «کردستان بعد از جنبش مقاومت» به‌صورت زیرزمینی در دههٔ ۶۰ در ایران منتشر شد. وی پس از اعدام پسر عمویش در سال ۱۳۶۷ ایران را به مقصد هلند ترک کرد. قار عبدالله در حال حاضر ستون‌نویس یکی از قدیمی‌ترین و پرتیراژترین روزنامه‌های هلند، به نام فُلکس کرانت (Volkskrant) است. جوایز وی از سال ۱۹۹۳ به این سو تاکنون ده کتاب ادبی به زبان هلندی نوشته و ۸ جایزه ادبی دریافت کرده است. اولین کتاب وی که در سال ۱۹۹۳ میلادی به زبان هلندی نوشته شد، جایزه «گدن ازلسو» را به همراه داشت و همین او را تشویق کرد تا مجموعه داستان‌های بعدی خودرا شروع کند. دختران و پارتیزان‌ها برای او جایزه «شارلوت کولر» را به ارمغان آورد و به این ترتیب بود که باعث شهرت بیشتر وی شد. دریافت «مدال ملکه» به پاس تلاش به زبان هلندی، مدال شوالیه لژیون دونور فرانسه، دکترای افتخاری دانشگاه خرونینگن و جایزه بهترین کتاب خارجی سال ۲۰۰۹ در ایتالیا به خاطر رمان «خانه مسجد» از دیگر جوایز دریافت شده توسط او است. کتابشناسی قادر عبدالله به زبان فارسی: - کردها چه می‌گویند (گزارش یک سفر در زمان جنگ) - کردستان بعد از جنبش مقاومت (گزارش یک سفر) به زبان هلندی: - داستان‌های بلند - دختران و پارتیزان‌ها - سفر بطری‌های خالی - خط میخی - چمدان - باغچه‌ای در دریا - میوه‌های خشک سوفیا - پرتره‌ها و یک رؤیای قدیمی - خانه‌ای در کنار مسجد (۲۰۰۵) - پیامبر - کلاغ - پادشاه (۲۰۱۱) - پرواز طوطی بر فراز اَیسل (۲۰۱۴) - سلام اروپا (با الهام از سفرهای اروپایی پادشاهان قاجار) (۲۰۱۶) مجموعه داستان - عقاب‌ها - کاهوی دریایی و قاشق‌های آلیس مجموعه مقالات - میرزا - بیرون باتلاق‌ها - کاروان ترجمه: - کلیله و دمنه (ترجمه از پارسی به هلندی) - لافکادیو (داستان برای نوجوانان، ترجمه از انگلیسی به هلندی) - نوشته شل سیلور استاین - قرآن، یک ترجمه (به هلندی) جستارهای وابسته ایرانیان هلند پیوند به بیرون گفتگو با قادر عبدالله در رادیو زمانه 'دنیا با مهاجرت زیبا شد'؛ گفتگو با قادر عبدالله، نویسنده ایرانی-هلندی (بی‌بی‌سی فارسی) گفتگو با قادر عبدالله در برنامه به "عبارت دیگر" پانویس افراد زنده افراد هلندی ایرانی‌تبار اهالی اراک ایرانی‌های مهاجرت‌کرده به هلند خاندان قائم‌مقامی رمان‌نویسان مرد اهل ایران زادگان ۱۳۳۳ زادگان ۱۹۵۴ (میلادی) شاعران مرد اهل ایران شهروندان هلند از طریق تغییر تابعیت نویسندگان اهل هلند عبدالله، قادر نویسندگان سده ۲۰ (میلادی) اهل هلند نویسندگان سده ۲۱ (میلادی) اهل هلند نویسندگان مرد اهل ایران اهالی فراهان
6054
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%20%D9%81%D8%A7%D8%B2%DB%8C
منطق فازی
منطق فازی یا «منطق تشکیک» شکلی از منطق‌های چندارزشی بوده که در آن ارزش منطقی متغیرها می‌تواند هر عدد حقیقی بین ۰ و ۱ و خود آن‌ها باشد. این منطق به منظور به‌کارگیری مفهوم درستی جزئی به‌کارگیری می‌شود، به طوری که میزان درستی می‌تواند هر مقداری بین کاملاً درست و کاملاً غلط باشد. اصطلاح منطق فازی اولین بار در پی تنظیم نظریهٔ مجموعه‌های فازی به وسیلهٔ دکتر لطفعلی عسگرزاده (۱۹۶۵ م) در صحنهٔ محاسبات نو ظاهر شد.واژهٔ فازی به معنی: غیردقیق، ناواضح و مبهم (شناور) است. کاربرد این منطق در علوم نرم‌افزاری را می‌توان به‌طور ساده این‌گونه تعریف کرد: منطق فازی از منطق ارزش‌های «صفر و یک» نرم‌افزارهای کلاسیک فراتر رفته و درگاهی جدید برای دنیای علوم نرم‌افزاری و رایانه‌ها می‌گشاید، زیرا فضای شناور و نامحدود بین اعداد صفر و یک را نیز در منطق و استدلال‌های خود به کار برده و به چالش می‌کشد. منطق فازی از فضای بین دو ارزش «برویم» یا «نرویم»، ارزش‌های جدید «شاید برویم» یا «می‌رویم اگر» یا حتی «احتمال دارد برویم» را استخراج کرده و به کار می‌گیرد. بدین ترتیب به عنوان مثال مدیر بانک پس از بررسی رایانه‌ای بیلان اقتصادی یک بازرگان می‌تواند فراتر از منطق «وام می‌دهیم» یا «وام نمی‌دهیم» رفته و بگوید: «وام می‌دهیم اگر…» یا «وام نمی‌دهیم ولی…». مقدمه انسان اوليه براي توصيفات خود از منطق فازي بدون آداب و تربيتي بهره مي‌برد. هنگامي که تفکر ارسطويي به وجود آمد نوع جديدي از شيوه انديشيدن جايگزين ديدگاه انسان شد. در اين شيوه علمي پديده‌ها يک نظم خاص از حالت دو وجهي پيدا کردند. منطق فازي در واقع واقعيت‌هاي حالات پديده‌ها و عبور از حالات دو وجهي را نشان مي‌دهد. منطق فازی براساس این مشاهدات استوار است که اکثر مواقع، افراد بر اساس اطلاعات غیر دقیق و غیر عددی تصمیم‌گیری می‌کنند (مانند پارک کردن اتومبیل). مدل‌ها یا مجموعه‌های فازی، روشی ریاضی برای نشان دادن و بیان اطلاعات مبهم و غیر دقیق هستند. دانش مورد نیاز برای بسیاری از مسائل مورد مطالعه به دو صورت متمایز ظاهر می‌شود: ۱. دانش عینی مثل مدل‌ها و معادلات و فرمول‌های ریاضی که از پیش تنظیم شده و برای حل و فصل مسائل معمولی فیزیک، شیمی، یا مهندسی مورد استفاده قرار می‌گیرد. ۲. دانش شخصی مثل دانستنی‌هایی که تا حدودی قابل توصیف و بیان زبان‌شناختی بوده، ولی امکان کمّی کردن آن‌ها با کمک ریاضیات سنتی معمولاً وجود ندارد. به این نوع دانش، دانش ضمنی یا دانش تلویحی گفته می‌شود. از آن جا که در بسیاری از موارد هر دو نوع دانش مورد نیاز است، منطق فازی می‌کوشد آن‌ها را به صورتی منظم، منطقی و به کمک یک مدل ریاضی بایکدیگر هماهنگ گرداند. تاریخچه پس از ۱۹۶۵، منطق فازی بیش از بیست سال از درگاه دانشگاه‌ها به بیرون راه نیافت زیرا کمتر کسی معنای آن را درک کرده بود. در اواسط دهه ۸۰ میلادی قرن گذشته صنعتگران ژاپنی معنا و ارزش صنعتی این علم را دریافته و منطق فازی را به کار گرفتند. اولین پروژه آن‌ها طرح هدایت و کنترل تمام خودکار قطار زیرزمینی شهر سندای ژاپن بود که توسط شرکت هیتاچی برنامه‌ریزی و ساخته شد. نتیجهٔ این طرح موفق و چشم‌گیر ژاپنی‌ها به‌طور ساده این‌گونه خلاصه می‌شود: آغاز حرکت نامحسوس (تکان‌های ضربه‌ای) قطار، شتاب‌گرفتن نامحسوس، ترمز و ایستادن نامحسوس و صرفه جویی در مصرف برق. از این پس منطق فازی بسیار سریع در فناوری دستگاه‌های صوتی و تصویری ژاپنی‌ها راه یافت (از جمله لرزش‌گیر فیلم دیجیتال ضمن لرزیدن دست فیلم‌بردار). اروپایی‌ها بسیار دیر، یعنی در اواسط دههٔ ۱۹۹۰ میلادی، پس از خوابیدن موج بحث‌های علمی در رابطه با منطق فازی استفادهٔ صنعتی از آن را آغاز کردند. ملاحظات آغازین منطق فازی از جمله منطق‌های چندارزشی است و بر نظریهٔ مجموعه‌های فازی تکیه می‌کند. مجموعه‌های فازی، خود از تعمیم و گسترش مجموعه‌های قطعی به صورتی طبیعی حاصل می‌آیند. مجموعه‌های قطعی مجموعه‌های قطعی (Crisp sets) در واقع همان مجموعه‌های عادی و معمولی هستند که در ابتدای نظریهٔ کلاسیک مجموعه‌ها معرفی می‌شوند. افزودن صفت قطعی به واقع وجه تمایزی را ایجاد می‌نماید که به کمک آن می‌شود یکی از مفاهیم ابتکاری و حیاتی در منطق فازی موسوم به تابع عضویت را به آسانی در ذهن به وجود آورد. در حالت مجموعه‌های قطعی، تابع عضویت فقط دو مقدار در برد خود دارد (در ریاضیات، برد یک تابع برابر با مجموعه تمام خروجی‌های تابع است). آری و خیر (یک و صفر) که همان دو مقدار ممکن در منطق دوارزشی کلاسیک هستند؛ بنابراین: که در اینجا تابع عضویت عنصر در مجموعه قطعی است. مجموعه‌های فازی مقالهٔ اصلی: مجموعه‌های فازی برد تابع عضویت از در مورد مجموعه‌های قطعی به بازهٔ بستهٔ برای مجموعه‌های فازی تبدیل می‌شود. متغیرهای زبانی مقالهٔ اصلی: متغیرهای زبانی متغیرهای زبانی به متغیرهایی گفته می‌شود که مقادیر مورد قبول برای آن‌ها به جای اعداد، کلمات و جملات زبان‌های انسانی یا ماشینی هستند. همانگونه که در محاسبات ریاضی از متغیرهای عددی استفاده می‌گردد، در منطق فازی نیز از متغیرهای زبانی (گفتاری یا غیر عددی) استفاده می‌گردد. متغیرهای زبانی بر اساس ارزش‌های زبانی (گفتاری) که در مجموعه عبارت (کلمات/اصطلاحات) قرار دارند بیان می‌شود. عبارت زبانی (Linguistic terms) صفاتی برای متغیرهای زبانی هستند. به عنوان مثال: متغیر زبانی «سن» بسته به تقسیمات مورد نظر شخصی و شرایط می‌تواند مجموعه عباراتی از قبیل «نوجوان»، «جوان»، «میان سال» و «سالمند» باشد. مجموعه عبارات (اصطلاحات) فازی (سن) = { «جوان»، «نه جوان»، «نه چندان جوان»، «خیلی جوان» ،... ، «میان سال»، «نه چندان میان سال»... ، «پیر»، «نه پیر»، «خیلی پیر»، «کم و بیش پیر»... ، «نه خیلی جوان و نه خیلی پیر»، «نه جوان و نه پیر»...} یا در مثالی دیگر، فشار (خون) را می‌توان متغیری زبانی در نظر گرفت، که ارزش‌هایی (خصوصیت‌هایی) از قبیل پایین، بالا، ضعیف، متوسط و قوی را می‌تواند در خود جای دهد. به زبان ریاضی داریم (T = Terms): {پایین، بالا، ضعیف، متوسط، قوی} = (فشار)T توابع عضویت مقالهٔ اصلی: توابع عضویت درجه عضویت بیانگر میزان عضویت عنصر به مجموعه فازی است. اگر درجه عضویت یک عنصر از مجموعه برابر با صفر باشد، آن عضو کاملاً از مجموعه خارج است و اگر درجه عضویت یک عضو برابر با یک باشد، آن عضو کاملاً در مجموعه قرار دارد. حال اگر درجه عضویت یک عضو مابین صفر و یک باشد، این عدد بیانگر درجه عضویت تدریجی می‌باشد. عدم قطعیت مقالهٔ اصلی: عدم قطعیت صفت عدم قطعیت، به صورت‌های گوناگون، در همهٔ زمینه‌ها و پدیده‌ها صرف نظر از روش‌شناسی مورد کاربرد جهت مطالعه، طراحی، و کنترل پدیدار می‌شود. مفاهیم نادقیق بسیاری در پیرامون ما وجود دارند که آن‌ها را به صورت روزمره در قالب عبارت‌های مختلف بیان می‌کنیم. به عنوان مثال: «هوا خوب است» هیچ کمیتی برای خوب بودن هوا مطرح نیست تا آن را به‌طور دقیق اندازه‌گیری نماییم، بلکه این یک حس کیفی است. در واقع مغز انسان با در نظر گرفتن عوامل گوناگون و بر پایه تفکر استنتاجی جملات را تعریف و ارزش‌گذاری می‌نماید که الگوبندی آن‌ها به زبان و فرمول‌های ریاضی اگر غیرممکن نباشد، کاری بسیار پیچیده خواهد بود. منطق فازی فناوری جدیدی است که شیوه‌هایی را که برای طراحی و مدل‌سازی یک سیستم نیازمند ریاضیات پیچیده و پیشرفته‌است، با استفاده از مقادیر زبانی و دانش فرد خبره جایگزین می‌سازد. انگیزه‌ها و اهداف برای مقابلهٔ مؤثر با پیچیدگی روزافزون در بررسی، مطالعه، مدل‌سازی و حل مسائل جدید در فیزیک، مهندسی، پزشکی، زیست‌شناسی و بسیاری از امور گوناگون دیگر ایجاد و ابداع روش‌های محاسباتی جدیدی مورد نیاز شده‌است که بیشتر از پیش به شیوه‌های تفکر و تعلم خود انسان نزدیک باشد. هدف اصلی آنست که تا حد امکان، رایانهها بتوانند مسائل و مشکلات بسیار پیچیدهٔ علمی را با همان سهولت و شیوایی بررسی و حل و فصل کنند که ذهن انسان قادر به ادراک و اخذ تصمیمات سریع و مناسب است. در جهان واقعیات، بسیاری از مفاهیم را آدمی به صورت فازی (به معنای غیر دقیق، ناواضح و مبهم) درک می‌کند و به کار می‌بندد. به عنوان نمونه، هر چند کلمات و مفاهیمی همچون گرم، سرد، بلند، کوتاه، پیر، جوان و نظائر این‌ها به عدد خاص و دقیقی اشاره ندارند، اما ذهن انسان با سرعت و با انعطاف‌پذیری شگفت‌آوری همه را می‌فهمد و در تصمیمات و نتیجه‌گیریهای خود به کار می‌گیرد. این، در حالی ست که ماشین فقط اعداد را می‌فهمد و اهل دقّت است. اهداف شیوه‌های نو در علوم کامپیوتر آن است که اولاً رمز و راز این‌گونه توانایی‌ها را از انسان بیاموزد و سپس آن‌ها را تا حد امکان به ماشین یاد بدهد. قوانین علمی گذشته در فیزیک و مکانیک نیوتونی همه بر اساس منطق قدیم استوار گردیده‌اند. در منطق قدیم فقط دو حالت داریم: سفید و سیاه، آری و خیر، روشن و تاریک، یک و صفر و درست و غلط. متغیرها در طبیعت یا در محاسبات بر دو نوعند: ارزش‌های کمی که می‌توان با یک عدد معین بیان نمود و ارزش‌های کیفی که براساس یک ویژگی بیان می‌شود. این دو ارزش قابل تبدیل‌اند. مثلاً در مورد قد افراد، اگر آن‌ها با ارزش عددی (سانتی‌متر) اندازه‌گیری نماییم و افراد را به دسته‌های قدکوتاه و قدبلند تقسیم‌بندی کنیم و در این دسته‌بندی، حد آستانه ۱۸۰ سانتی‌متر برای بلندی قد مدنظر باشد، در اینصورت تمامی افراد زیر ۱۸۰ سانتی‌متر براساس منطق قدیم قد کوتاه‌اند. حتی اگر قد فرد ۱۷۹ سانتی‌متر باشد؛ ولی در مجموعه فازی هر یک از این صفات براساس تابع عضویت تعریف و بین صفر تا یک ارزشگذاری می‌شود. از آن جا که ذهن ما با منطق دیگری کارهایش را انجام می‌دهد و تصمیماتش را اتّخاذ می‌کند، جهت شروع، ایجاد و ابداع منطق‌های تازه و چندارزشی مورد نیاز است که منطق فازی یکی از آن‌ها می‌باشد. کاربردهای صنعتی برای هر دستور کار و خواسته عمل‌کرد مکانیکی، الکترومغناطیسی یا نرم‌افزاری و غیره که برای آن فرمول یا دستورالعمل مطلق و شفاف ریاضی وجود نداشته باشد و به‌ویژه زمانی که دستور کار به‌وسیلهٔ جملات انشاء شده باشد، نرم‌افزار متکی به منطق فازی راه‌گشا و کارآمد است. برخی از کاربردها عبارتند از: هدایت و کنترل هرگونه دستگاه و تأسیسات پویا و حرکت‌ساز را می‌توان با کمک منطق فازی به بهترین وجه اعمال نمود. از جمله ماشین لباس‌شویی، قطارها، ترمز ای‌بی‌اس خودرو، آسانسور، جرثقیل، تسمه نقاله، موتورهای احتراقی، نشست و برخاست خودکار هواپیما و غیره. دستگاه‌های سمعی/بصری دیجیتال. «آینده‌نگری» نرم‌افزارها جهت جلوگیری از هنگ کردن سرورها، کنترل موتورهای جستجوگر در اینترنت، سیستم‌های نرم‌افزاری ترجمه، رباتیک و هوش مصنوعی، بررسی احتمال برداشت‌های سرندیپیتی، مهندسی پزشکی از جمله آسیب‌شناسی یا هدایت و کنترل تأسیسات سی تی اسکن، سی سی یو و آی سی یو، دستگاه ضربان‌ساز قلب. کارهای ریسک‌شناسی، آماری و ارزیابی بانکی جهت تصمیم‌گیری‌های مدیران. محاسبات آماری بیمه‌ها برای یافتن فاکتورهای ریسک در قراردادها. (بسیاری از شرکت‌های بیمه در جهان، ارزیابی صدمات و طلب خسارت مشتریان را چند سالی است بوسیله نرم‌افزارهای فازی پوشش می‌دهند و از این راه با تقلب و کلاه‌برداری‌های مشتریان مبارزه می‌کنند) منابع لطفعلی عسگرزاده: https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%B7%D9%81%DB%8C_%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87 فان پلت، Fuzzy Logic Applied to Daily Life. Seattle, WA. شابک ۰-۲۵۲-۱۶۳۴۱-۹ مالک مسعودی، A Tactical Model under Uncertainty for Helicopter Maintenance Planning Mendel, J. M. , Uncertain Rule-Based Fuzzy Logic Systems: Introduction and New Directions, Prentice Hall PTR, 2001. Kasabov, N. K. , Foundations of Neural Networks, Fuzzy Systems, and Knowledge Engineering, The MIT Press 1998. جستارهای وابسته منطق در فضای آگاهی هوش مصنوعی تئوری سیستم‌های خاکستری سامانه‌های خبره مجموعه‌های فازی نظریه امکان شبکه عصبی مصنوعی سیستم خبره معمای غلط یادگیری ماشینی منطق‌های چندارزشی فازی-عصبی پیوند به بیرون منطق فازی، دائرةالمعارف فلسفهٔ استانفورد عارف، رضا، مغالطه پژوهی نزد فیلسوفان مسلمان، انتشارات حکمت، ۱۳۸۹. محاسبات نرم با مجموعه‌های فازی و شبکه‌های عصبی مؤلف: رضا حسینقلی‌زاده انتشارات مهر ایمان ۱۳۸۶ https://web.archive.org/web/20120222111922/http://main.mehriman.com/default.aspx نرم‌افزارهای برای سیستم منطق فازی Peach محاسبات هوشمند در پایتون DotFuzzy کتابخانهٔ متن‌باز منطق فازی سی شارپ JFuzzyLogic بستهٔ نرم‌افزاریِ متن باز منطق فازی برای جاوا بسته pyFuzzyLib کتابخانهٔ منطق فازی در پایتون بسته pyfuzzy کتابخانهٔ منطق فازی در پایتون FisPro سیستم استنتاج فازی حرفه‌ای KBCT (Knowledge Base Configuration Tool)ابزار پیکربندی پایگاه اطلاعات آموزش و خودآموزها منطق فازی و کاربردها کلاس آموزشی منطق فازی سیستم‌های منطق فازی مهندسی؛ خودآموز طراحی سیستم استنتاج فازی در جاوا متن باز دروس آموزشی دانشگاه NPTEL: مهندسی برق: سیستم‌های هوشمند و کنترل توسط پروفسور بِهِرا Prof. Laxmidhar Behera دروس آموزشی دانشگاه NPTEL: علوم کامپیوتر و مهندسی: هوش مصنوعی (مجموعه ویدئو) عارف، رضا، مغالطه‌پژوهی نزد فیلسوفان مسلمان، انتشارات حکمت، ۱۳۸۹. سهرابی، محمودرضا؛ اکبری حسنجانی، حمیدرضا؛ اسفندی، بابک، منطق فازی: نگرشی جدید در شیمی تجزیه، انتشارات امید فردا، ۱۳۹۳. اختراع‌های ایرانی اختراع‌های جمهوری آذربایجانی تفسیرهای احتمال منطق در علوم کامپیوتر منطق غیر کلاسیک منطق فازی هوش مصنوعی
6055
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B4
گراش
گِراش () شهری است در جنوب استان فارس که در فاصلهٔ ۳۵۵ کیلومتری جنوب شرقی شیراز و ۲۷۰ کیلومتری شمال غربی بندرعباس قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان گراش است. جمعیت گراش بنابر آخرین سرشماری سراسری، ۳۴٬۴۶۹ تن (شامل ۱۰٬۲۰۷ خانوار) گزارش شده‌است. که از این لحاظ پانزدهمین شهر استان فارس و دویست و چهل و سومین شهر ایران به‌شمار می‌رود. دین مردم شهرستان گراش اسلام است مذهب آنها شیعه است . گراش در ارتفاع ۹۱۴ متری از سطح دریا، در منطقهٔ ناودیسی زاگرس واقع شده‌است. این شهر در دشت گراش از شمال و جنوب به وسیلهٔ کوه‌های سرخ و کوه‌های سیاه محصور شده‌است. بلندترین قلهٔ مشرف به شهر، بُنِ مُرُک نام دارد که یکی از قله‌های کوه سیاه در جنوب غربی شهر است. آب و هوای گراش گرم و خشک است و در سال ۲۰۱۸ میلادی، میانگین دمای طول روز آن بین ۱۷ تا ۲۶ درجهٔ سلسیوس متغیر بوده‌است. بنای اولیهٔ شهر گراش حول قلعهٔ همایون‌دژ شکل گرفته‌است که در بالای کوه کلات قرار دارد. این قلعه به صورت متناوب مرکز حکومتی نیمه‌خودمختار بوده که با نام حکام لارستان و بنادر شناخته می‌شده‌اند. کوه کلات امروزه در مرکز شهر قرار گرفته و به نماد شهر تبدیل شده‌است. مردم گراش اچمی بوده و زبان رایج ایشان نیز اَچُمی است. شهر گراش با دارا بودن ۱۵ اثر تاریخی از دوره‌های مختلف که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌اند، یکی از شهرهای تاریخی جنوب استان فارس محسوب می‌شود. برکهٔ کَل که بزرگترین آب‌انبار ایران لقب گرفته‌است، یکی از آثار تاریخی شناخته‌شدهٔ این شهر است. نام در ریشه‌شناسی نام گراش، محمودرضا دستغیب بهشتی در تشابه با نام چند شهر دیگر، «گراش» را به معنی «جای خوب» می‌داند. «گِ» به معنی خوب و «راش» مانند «راز» و «ریز» در اسامی برخی شهرها چون شیراز نشانهٔ مکان است. پیش از این چهار نظر دیگر درمورد معنای کلمه گراش مطرح شده بود. نظریات مطرح شده در مورد ریشه نام گراش بیشتر معطوف به گمانه‌زنی بر اساس ویژگی‌های محلی بوده است. بر اساس یکی از این دیدگاه‌ها، گَراش هم‌ریشهٔ «خَراش» و «غَراش» است که به معنی پراکنده و پریشان ثبت شده‌است و به پراکندگی آبادی‌های گذشته در منطقهٔ کنونی شهر اشاره دارد. دیدگاه دوم، گراش را از ریشهٔ «گِرِشَه» می‌داند. بافت زمین‌شناسی کوه‌های منطقه از جمله کوه کلات، تشکیل‌شده از سنگ‌ها و خاک‌های رسی مارن است. این خاک‌ها را در زبان اچمی گرشه می‌نامند و گروهی آن را ریشهٔ نام‌گذاری شهر گراش می‌دانند. دیگر دیدگاهی که در این رابطه مطرح شده‌است، نام شهر را برگرفته از واژهٔ «گَبراش» به معنی سرزمین گبرنشین بیان می‌کند. گبر در زبان فارسی نو به معنی غیرمسلمان و زرتشتی است. این دیدگاه معتقد است که زرتشتیانی که در این منطقه ساکن بوده‌اند، پس از فتح فارس توسط اعراب مسلمان، به مناطق دیگر از جمله هندوستان مهاجرت کرده‌اند. نام گبراش در سال‌های اخیر، بعد از بازخوانی تاریخ ایران و افزایش توجهات به تاریخ باستان و آیین زرتشتی، به صورت یک گمانه‌ی عامیانه مطرح شده است. چهارمین و آخرین دیدگاه، واژهٔ «گِرا» را ریشهٔ نام گراش معرفی می‌کند. گرا در گویش گراشی به معنی روشنایی و شعله‌ور بودن است. این نظریه از آن جهت مطرح شده‌است که به علت موقعیت جغرافیایی و عوارض طبیعی اطراف گراش، کوه کلات در تمام طول روز دارای تابش مستقیم نور خورشید است و این نور به مناطق مختلف شهر انعکاس پیدا می‌کند. پیشینه دوران پیشاتاریخ بئر گال یکی از آثار به جا مانده از پیشاتاریخ در گراش است که در قسمت جنوب غربی شهر قرار دارد. در واقع بئر گال را می‌توان یکی از مراکز جمعیتی گذشتهٔ گراش دانست. کارشناسان باستان‌شناسی دیرینگی این تپه را چهارهزار سال تخمین زده‌اند. کشف برخی از اشیای سنگی، خشتی و سفالی در محوطهٔ این تپه، نشان از قدمت بالای آن دارد. به طوری که ساکنان اولیهٔ این محوطه را زرتشتیان عنوان کرده‌اند. تپه‌های دیگری نیز در امتداد بئر گال وجود دارند که هنوز مورد کاوش‌های باستان‌شناسانه قرار نگرفته‌اند. دوران باستان در کتاب‌های درةالتواریخ نوشتهٔ شیخ‌علی ستاری و نیز منتخب‌التواریخ نوشتهٔ حبیب‌الله انصاری اشکنانی، چگونگی شکل‌گیری و تلاش برای استحکامات قلعهٔ گراش توسط فرهاد پسر سیامک آمده‌است. فرهاد در سدهٔ اول پیش از میلاد، یعنی هم‌زمان با حکومت بلاش پسر پیروز از پادشاهان اشکانی، به حکومت لارستان می‌رسد. کشف قبرستانی وسیع حاوی گورخمره‌های گراشی در کاوش‌های باستان‌شناسی منطقهٔ مغ بریمی میناب، یکی دیگر از نشانه‌های تاریخی گراش در دورهٔ اشکانیان است. گراشی به خمره‌های سفالین و نخودی‌رنگی گفته می‌شود که برای تدفین مرده‌ها به صورت جنینی، از گراش به سواحل خلیج فارس منتقل می‌شده‌است. این آثار، نشان‌دهندهٔ رونق سفالگری گراش در دوران اشکانیان است. وجود آثاری مانند سد ساروجی تنگ‌آب، موید رونق کشاورزی گراش در دورهٔ ساسانیان می‌باشد. این سد که در تنگه‌ای در جنوب غربی شهر گراش قرار دارد، با جوی‌های کوچکی به دشت گراش متصل می‌شده و آب مورد نیاز برای کشاورزی آن مناطق را تأمین می‌کرده‌است. همچنین آثاری مانند چاه زیت و برکهٔ کده‌بان (که تخریب شده‌است) رونق کشاورزی در مناطق دیگر گراش را نیز تأیید می‌کنند. ساخت‌وسازهایی از جنس سنگ و ملات گچ در تپهٔ باستانی بئر گال، که بر روی سازه‌های خشتی پیشاتاریخ بنا شده‌است و بنا به گزارش کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، مربوط به دورهٔ ساسانی می‌باشد، بیانگر بخشی دیگر از حیات تاریخی گراش در آن دوران است. دوران اسلامی اتفاقات تاریخی گراش نیز همچون سایر نقاط ایران، در سده‌های نخستین پس از ورود اسلام به روشنی مشخص نیست. نخستین منابع تاریخی مکتوب که نام گراش در آن‌ها ذکر شده‌است، مربوط به سدهٔ سوم هجری قمری می‌باشند؛ جایی که همراهی سپاهی از گراش با لشکریان جهانگیریه در مقابل لشکریان عمادالدوله دیلمی که برای فتح فارس عازم شده بودند، ذکر شده‌است. در سدهٔ چهارم هجری قمری، فرستادگان شاه‌زندو برای فتح قلعهٔ همایون‌دژ و دعوت زرتشتیان منطقه به اسلام، راهی گراش شدند و موفق به تسخیر آن گردیدند. در واقع در سده‌های پس از اسلام، نقش اصلی در وقایع تاریخی گراش را قلعهٔ همایون‌دژ بازی می‌کند و محور بیشتر اتفاقات مرتبط با گراش است. با این حال از قرن سوم تا هفتم هجری، نامی از گراش در گزارش‌های تاریخی دیده نمی‌شود. در قرن هفتم و در خلال لشکرکشی ابوبکر بن سعد زنگی به سمت سواحل جنوبی ایران، قلعهٔ همایون‌دژ مدتی محاصره شده و پس از ناتوانی در فتح قلعه، صلح می‌کنند. این گزارش و نیز ذکر نام گراش تحت عنوان جریس در کتاب تاریخ وصاف، نشان از آبادانی و تسخیرناپذیری قلعهٔ آن در آن دوران است. اما یکی از مهم‌ترین اتفاقات تاریخ گراش، ظهور شیخ دانیال در این شهر و سفر او به خنج است. شیخ دانیال با پایه‌گذاری سلسهٔ مشایخ دانیالی در خنج تأثیر زیادی بر سرنوشت لارستان و بنادر و جزایر خلیج فارس می‌گذارد. گراش نیز به عنوان زادگاه وی، محل استقرار مشایخ و بزرگان صوفیهٔ دانیالی می‌گردد. خانقاه شیخ دانیال در قرن هفتم به قدری مشهور بوده که یکی از چهار رکن دراویش جنوب ایران محسوب می‌شده‌است؛ به گونه‌ای که مریدان او در دربار هرمز از احترام والایی برخوردار بوده‌اند. با روی کار آمدن دولت صفویه و تقویت قلعه‌های نظامی منطقه، نقش قلعهٔ گراش از ابتدای سدهٔ دهم هجری قمری تا پایان دوران قاجاریه به صورت چشمگیری اهمیت پیدا کرد؛ به طوری که در این ۴۰۰ سال، نام تمامی حاکمان گراش در کتاب‌های تاریخی به صورت مشروح ذکر شده‌است. پس از تسخیر لار توسط الله‌وردی خان، وی حاکم گراش را برکنار کرده و پسرش را به حکومت برمی‌گزیند. ساخت مساجد جامع و آخوند، مرمت سد تنگ‌آب، احداث کاروانسراهای متعدد و فعالیت‌های پرورش و صادرات شتر و اسب به هندوستان از جمله مهم‌ترین مضامین رونق تجاری و بازرگانی گراش، همزمان با حکومت صفویان است. دوران معاصر در برخی از سفرنامه‌هایی که در دوران قاجاریه نوشته شده‌اند نام گراش به چشم می‌خورد. زین‌العابدین شیروانی در بستان‌السیاحه گراش را دارای ۷۰۰ باب خانه و مردم آن را شیعه معرفی می‌کند. همچنین محمدحسن اعتمادالسلطنه در مرآت‌البلدان به گراش اشاره‌هایی کرده‌است. در سدهٔ سیزدهم، پس از ماجراهایی که به ظلم و ستم فراوان علیه مردم گراش منجر می‌شود، گراشی‌ها با همدستی شخصی از اهالی گلپایگان که علیرضا نام داشته، موفق به فتح قلعه می‌شوند. از این تاریخ به بعد سلسلهٔ حاکمان گراش تغییر کرده و حکومت در اختیار علیرضا و نوادگان وی قرار می‌گیرد. این دوران که حدود ۱۰۰ سال به طول انجامیده را می‌توان درخشان‌ترین دورهٔ تاریخ گراش نامید. علیرضا که پس از کسب جایگاه حکومت به دَهباشی علیرضا گراشی ملقب شده‌است، همزمان با حکومت محمدشاه قاجار توانست لار را فتح کند. پس از دَهباشی علیرضا، پسر او یعنی فتحعلی‌خان گراشی به حکومت می‌رسد که یکی از مقتدرترین حاکمان لارستان قلمداد می‌شود. او همچنین از ناصرالدین‌شاه قاجار لقب بیگلربیگی لارستان و بنادر را دریافت می‌کند. بیگلربیگی عنوانی است که در دوران صفویه و قاجاریه به حاکمان ایالات بزرگ گفته می‌شده‌است. حکومت فتح‌علی‌خان از سال ۱۲۷۸ تا ۱۳۱۲ هجری قمری به مدت ۳۴ سال، قدرت اول لارستان، سبعه‌جات و بنادر بوده که این پهناوری قلمرو، در سفرنامهٔ گردشگران خارجی نیز دیده می‌شود. مأذون قشقایی دربارهٔ پهناوری قلمرو فتح‌علی‌خان می‌سراید: در زمان حکومت فتح‌علی‌خان، گراش در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به پیشرفت‌های زیادی دست یافت. همچنان که فتح‌علی‌خان حکومت کل لارستان و بنادر را اداره می‌کرد، برادرش حاج‌اسدالله حاکم گراش بود. او در سال ششم از حکومت فتح‌علی‌خان، با حضور در نجف و تقاضای اعزام یک مجتهد به گراش از سوی میرزای شیرازی، زمینه‌ساز حضور شیخ‌علی رشتی در گراش شد. در این دوران بناهایی همچون مدرسهٔ علمیه، برکهٔ کل، برکهٔ حاج‌اسدالله، حمام دَهباشی و حسینیهٔ سنگ‌آوی ساخته و مسجد جامع گراش و بازار قیصریهٔ لار تعمیر شد. این اقدامات گراش را از لحاظ عمرانی به پیشرفت‌های قابل‌توجهی رسانید. همچنین کتاب‌های زیادی نیز در این دوره نوشته شد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان دیوان شیدای گراشی را نام برد. حضور سید عباس مجتهد گراشی و تألیف کتاب‌هایش توانست به رونق بیش از پیش مدرسهٔ علمیهٔ گراش کمک شایانی کند. رونق کشاورزی، سفالگری، شیشه‌سازی، باروت‌سازی، سرب‌سازی و ساخت ساروج از دیگر نمودهای پیشرفت گراش در این دوره است؛ به گونه‌ای که خمره‌های سفالی موسوم به گراشی، علاوه بر بنادر و جزایر خلیج‌فارس به عمان و زنگبار نیز صادر می‌شده‌است. پس از پیروزی انقلاب مشروطه، انجمن‌های ایالتی و ولایتی در گراش تشکیل شد؛ اما چندی بعد و به دلایلی، خوانین گراش با سید عبدالحسین لاری که به عنوان رهبر مشروطه در لارستان شناخته می‌شد، به اختلاف برخوردند. این اختلافات با حادثهٔ قتل خوانین لارستان در سال ۱۳۲۶ هجری قمری تشدید شده‌است. با ادامهٔ این روند، علی‌قلی‌خان گراشی که در آن زمان منصب بیگلربیگی لارستان و بنادر را برعهده داشته، با حبیب‌الله‌خان قوام حاکم شیراز در دورهٔ استبداد صغیر متحد شده و علیه سید عبدالحسین لاری اقدام کردند. این اقدامات در نهایت باعث شکست حکومت مشروطهٔ او در لار شد. با این حال و پس از فتح تهران، کماکان گراشی‌ها ضمن تعامل با پیروان سید عبدالحسین لاری، بر لارستان حکومت می‌کنند. این سلسله تا دوران حکومت رضاشاه پهلوی قدرت را در دست داشته‌اند. با قدرت گرفتن رضاشاه و تشکیل حکومت مرکزی، مبارزهٔ او علیه قیام‌های پراکندهٔ اقوام آغاز شد. آخرین حاکم مستقل لارستان که زادان‌خان گراشی نام داشت نیز در طی همین مبارزات و در سال ۱۳۰۹ در جنگ قلعهٔ گراش از نیروهای دولتی شکست خورده و به تهران منتقل شد. بعدها و با تأسیس شهرداری گراش در سال ۱۳۴۴ خورشیدی، پسر زادان‌خان یعنی الله‌قلی‌خان مقتدری به عنوان نخستین شهردار گراش انتخاب شد. آثار تاریخی برکهٔ کل این بنای تاریخی و با شکوه یکی از عجیب‌ترین و به احتمال زیاد، بزرگترین آب‌انبار تاریخی ساخته شده در ایران است. قدمت این آب‌انبار به دورهٔ قاجار و حدود ۲۰۰ سال پیش می‌رسد. این بنا که برای مصارف کشاورزی و آب آشامیدنی مردم ساخته شده، هنوز به عنوان منبع آب برای مصارف کشاورزی کاربرد دارد. قطر داخلی این برکه ۲۹ متر و عمق آن ۲۱ متر است. مخزن آن همانند اکثر آب‌انبارهای موجود در گراش، دایره‌ای شکل بوده و مصالح استفاده شده در آن از ساروج است. این آب‌انبار به عنوان یکی از نمادهای اصلی تاریخ گراش شناخته می‌شود. قلعهٔ همایون‌دژ دژ تاریخی گراش که کلات هم نامیده می‌شود مربوط به عصر شاه زندو و پیش از آن است. امیر محی‌الدین از طرف سید عفیف‌الدین شاه زندو مأمور فتح این قلعه شده با دلاوری بر آن چیرگی می‌یابد. این دژ تاریخی در ادوار مختلف مرکز حکومت بود و در این اواخر در درگیری نیروهای رضاشاه پهلوی با زادان خان گراشی بناهای آن به وسیلهٔ هواپیما بمباران شده و آثارش از بین می‌رود. دژ گراش محل قرارگیری قلعهٔ همایون دژ است. همچنین از سال ۱۳۸۱ آرامگاه پنج شهید گمنام در این محوطهٔ تاریخی قرار گرفته‌است. سد تنگ‌آب سد تنگ آب که در تنگه‌ای به همین نام در جهت جنوب غربی گراش واقع در کوه سیاه در زیر قله‌ای به نام «بُنِ مُرُک» قرار دارد و مربوط به دورهٔ ساسانیان است که در دورهٔ صفویان بازسازی شده و سه پشت‌بند جهت جلوگیری از تخریب آن ساخته شده‌است. مصالح استفاده شده در سد و پشت‌بندهای آن سنگ و ساروج بوده و جوی آبی از همان جنس، جهت آبیاری مزارع، از کنار سد تا دشتی موسوم به دشت بَرا (دشت بالا) کشیده شده‌است که در مسیر این جوی تا دهانه‌های تنگه دو استخر ساروجی نیز احداث گردیده‌است. هم‌اکنون پشت این سد به‌طور کامل با رسوب پر شده و در روی آن درخت‌های کنار مشاهده می‌شود. این بنا از تابستان ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. برکهٔ حاج‌اسدالله برکهٔ حاج‌اسدالله، پس از برکهٔ کل بزرگ‌ترین آب‌انبار تاریخی این شهر است. این آب‌انبار داری شش دهنه و سقف گنبدی عظیمی است که بر روی آن با مصالح سنگ، ملات گچ و اندود ساروج، گرفته شده‌است و سنگ پله‌های پاکنه (pakona) آن در بدنهٔ شرقی تا انتهای مخزن ادامه دارد. در بالای طاق یکی از سردرها سنگ لوحی نصب شده‌است که حاوی ابیاتی است که بانی آن سروده‌است. این بنا از تابستان ۱۳۸۰، از سوی میراث فرهنگی کشور در شمار آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. مجموعهٔ تاریخی هفت‌برکه هفت برکه، مجموعه‌ای از هفت آب‌انبار در اندازه‌های مختلف است که در فاصلهٔ کمی نسبت به هم قرار دارند و در مسیر رودخانه فصلی بنام بزئرد (bezerd) در محلهٔ ناساگ واقع است. از این هفت آب‌انبار، پنج حلقهٔ آن دارای سقف گنبدی شکل و دو حلقهٔ دیگر بدون سقف است که بزرگترین و معروف‌ترین آن‌ها به برکهٔ حاج ابوالحسن مشهور است. حسینیهٔ سنگ‌آوی حسینیهٔ سنگ‌آوی مربوط به دوره قاجار است و در بافت قدیم گراش واقع شده‌است. این اثر در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است. بئر گال بئر گال که در زبان محلی به آن بَئر گال گفته می‌شود، یکی از آثار دوران پیشاتاریخ در گراش است. به گزارش سازمان میراث فرهنگی، با توجه به کشف سازه‌هایی از خشت خام در اندازه‌های بزرگ و در عمق ۳ متری از سطح زمین و نیز ظروف سفالی و دست‌سازهای سنگی، قدمت تپهٔ گال و سکونت در اطراف آن، به چهار هزار سال می‌رسد. در امتداد تپهٔ گال، تپه‌های دیگری نیز قابل مشاهده هستند که در زبان محلی به آن‌ها جاشهر گفته می‌شود. با توجه به این که این جاشهرها هنوز مورد کاوش‌های کارشناسانه و مطالعات تخصصی قرار نگرفته‌اند، می‌توان به روشن شدن زوایای تاریکی از تاریخ کهن گراش و منطقهٔ جنوب فارس امیدوار بود. حسینیهٔ اعظم حسینیهٔ اعظم به علت عظمت و شکوه خاصی که از لحاظ معماری اسلامی در آن به چشم می‌خورد مورد توجه مسافران و توریست‌ها قرار گرفته‌است. این بنا که از آغاز ساخت آن تا کنون دوبار بازسازی، تغییر شکل و همچنین گسترش یافته‌است، شامل دو سالن مردانه و زنانه، حیاط، وضوخانهٔ زنانه و مردانه، سقاخانه، آشپزخانه، اتاق‌ها و باغچه‌هایی در دو سوی دالان ورودی بوده و در گوشهٔ شمال غربی بنا پاساژی با کاربرد تجاری ساخته شده‌است. وسیع و بدون ستون بودن سالن‌ها، کاشی هفت رنگ نمای بیرونی، مناره‌ها و همچنین درب‌های معرق کاری شدهٔ آن از مشخصات بارزی است که به زیبایی و شکوه این حسینیه افزوده‌است. مسجد آخوند مسجد آخوند گراش یکی از قدیمی‌ترین مسجدهای بر جای مانده در گراش است که در محلهٔ ناساگ واقع شده‌است. این توسط شیخ عبدالحسین و برادرش شیخ محمدباقر، بنا شده‌است. این مسجد دارای دو سنگ لوح می‌باشد؛ یکی مربوط به بنای مسجد که سال ساخت این بنا با توجه به تاریخ ذکر شده در نوشته، سال ۱۰۴۵ هجری قمری بوده و توسط حاج زینا آخوند و پسرش ابراهیم بنا شده‌است. سالن این بنا، دارای طاق‌های تیزه است که بر روی چهار ستون حمال در چهار بَرِ آن قرار گرفته‌است و در چهار ضلع سالن طاق‌نماهایی در مقابل هر کدام از طاق‌ها ساخته شده‌است. شبستان مسجد نیز دارای چهار ستون دایره‌ای شکل با طاق‌های هلالی در جهت شرقی-غربی و سقفی هلالی شکل است و حیاط آن در جهت شرق بنا ساخته شده‌است، این بنا شامل سالن اصلی، حیاط و شبستان است. حمام دَهباشی بناهای ثبت شده ملی آموزش عالی دانشکدهٔ علوم پزشکی گراش دانشکدهٔ علوم پزشکی گراش، یک مجموعهٔ آموزشی-درمانی زیر نظر وزارت بهداشت است که توسط خیرین بومی ساخته شده و سپس در اختیار دولت قرار گرفته‌است. این مجموعه که شامل دو دانشکدهٔ «پرستاری» و «پیراپزشکی» است، زیر نظر شبکهٔ بهداشت گراش مدیریت می‌شود. همچون دیگر مجموعه‌های درمانی این شهرستان، بانی اصلی این مجموعه نیز شیخ احمد انصاری است. بیمارستان تخصصی امیرالمؤمنین، بنیاد پیشگیری از سرطان و مرکز درمان ناباروری دیگر بخش‌های این مجتمع علوم پزشکی هستند. دانشگاه آزاد اسلامی واحد گراش این واحد دانشگاه آزاد در رشته‌های مهندسی و علوم انسانی، در مقاطع کاردانی و کارشناسی دانشجو می‌پذیرد. امکانات شهری بیمارستان بیمارستان امیرالمؤمنین علی یک بیمارستان ۱۱۰ تخت‌خوابی در گراش است که در سال ۱۳۶۸ با حضور وزیر بهداشت و درمان وقت افتتاح شد. این بیمارستان دارای زمینی به مساحت ۱۵۰ هزار متر مربع و زیربنایی حدود ۳۰ هزار متر مربع است، که شامل ساختمان بیمارستان، درمانگاه، خانه‌های مسکونی، قسمت اداری و موتورخانه است. این بیمارستان در بیش از ۲۰ زمینهٔ درمانی به صورت تخصصی به مردم منطقه خدمت می‌رساند. این در حالی است که کلیه هزینه‌های ساخت و تجهیزات این بیمارستان توسط خیرین شهر تأمین شده‌است. کتابخانه‌ها کتابخانهٔ محبی این کتابخانه که در مرکز شهر و در یکی از گذرهای اصلی قرار دارد، در دههٔ ۵۰ توسط زین‌العابدین محبی احداث شده‌است و برای چهار دهه کتابخانهٔ اصلی شهر بود. کتابخانهٔ آبشار اندیشه کتابخانهٔ فرهنگسرای آبشار اندیشه، همزمان با دیگر بخش‌های فرهنگسرا و با بودجه شخصی یک نیکوکار محلی ساخته شده‌است. این کتابخانه در دو طبقه، با ۲ هزار و ۳۰۰ متر زیربنا احداث شده و شامل مخزن کتاب با گنجایش ۲۰ هزار جلد، سالن‌های مطالعهٔ آقایان و خانم‌ها و همچنین سالن کودک است. در دههٔ ۹۰ این کتابخانه به عنوان کتابخانهٔ اصلی شهر شناخته می‌شود. سینما سینما فرهنگ، تنها سینمای گراش محسوب می‌شود که روزانه به اکران فیلم‌های سینمای ایران می‌پردازد. این سینما که پیش‌تر با نام سینما شهرقصه شناخته می‌شد، پس از سال‌ها تعطیلی و با حمایت ادارهٔ فرهنگ و ارشاد اسلامی در آذرماه ۱۳۹۴ با اکران فیلم محمد رسول‌الله بازگشایی شد. اقلیم شهر گراش در ۲۷ درجه و ۴۰ دقیقهٔ عرض شمالی و ۵۴ درجه و ۸ دقیقهٔ طول شرقی نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد. گراش در واقع یک نقطهٔ شهری به عنوان مرکز شهرستان گراش در استان فارس می‌باشد که از شمال، شرق و غرب به شهرستان لارستان، و از جنوب به شهرستان لامرد متصل است. بر اساس نقشهٔ توپوگرافی مقیاس ۵۰۰۰/۱، مساحت دشت گراش بالغ بر ۶۲۵ هکتار می‌باشد، که از این مقدار ۳۲۶ هکتار آن مساحت شهر و بقیه را نخلستان، اراضی دیم، مرتع و بایر تشکیل می‌دهد. ارتفاع شهر گراش از سطح آزاد دریا ۹۱۴ متر می‌باشد و در ناحیهٔ گرم و خشک ایران واقع است. گراش یک شهر گرمسیری است که در بیشتر روزهای سال با آب و هوای گرم و خشک مواجه است. بیشترین بارش این شهر در سال ۱۳۷۱ گزارش شده‌است که در این سال ۶۳۴/۱ میلی‌متر بارندگی رخ داده‌است. همچنین سال ۱۳۸۷ با ۲۴/۳۱ میلی‌متر بارش، خشک‌ترین سال در ۲۵ سال گذشته برای این شهر بوده‌است. میانگین بارندگی در گراش ۲۲۴٫۱ میلی‌متر برآورد شده‌است. میانگین دمای گراش در ۲۵ سال گذشته ۲۳/۶ درجه سلسیوس گزارش شده‌است. سال ۱۳۷۴ با دمای ۲۲/۵ درجه سلسیوس سردترین و سال ۱۳۹۱ با دمای ۲۴/۴ درجه سلسیوس گرم‌ترین سال‌های ربع قرن اخیر گراش بوده‌اند. ساختمان زمین‌شناسی شهر گراش در قسمت زاگرس چین‌خورده با جهت شمال غربی جنوب شرقی در غرب فلات ایران قرار گرفته‌است. تشکیلات زمین‌شناسی شهر گراش جوان بوده و به دوران‌های سوم و چهارم زمین‌شناسی تعلق دارد. بیشترین تشکیلات منطقه شامل آسماری جهرمی- گچساران- میشان و آغا جاری و بنگستان می‌باشد. گراش بر روی رسوبات آبرفتی که ناودیس را به صورت دشتی هموار درآورده‌است واقع شده‌است که تاقدیس‌های کوه سیاه در جنوب و کوه سرخ در شمال احاطه کرده‌است. رهاورد حلوا مسقطی: یک نوع شیرینی است که مواد اولیه آن نشاسته، روغن، شکر، زعفران، هل و گلاب است و از انواع مغز پسته و بادام برای تزئین آن استفاده می‌گردد. کباب گراشی: یک غذای محلی است که قدمت زیادی در این منطقه دارد و بخشی از آیین‌های جشن‌های گراش را به خود اختصاص داده‌است. مهوه: سس محلی است که بر اثر تخمیر طبیعی ماهی ساردین به دست می‌آید و با نان خورده می‌شود. این سس حاوی فسفر، کلسیم و چربی زیاد است. افراد سرشناس شیدای گراشی (شاعر) احمد اقتداری (مورخ و جغرافی‌دان) شیخ احمد انصاری (تاجر و نیکوکار) زین‌العابدین محبی (تاجر و نیکوکار) محمدرضا درویشی (موسیقی‌دان) صادق رحمانی (شاعر - مدیر رادیو فرهنگ) عبدالوهاب نظری (نویسنده) الله‌قلی‌خان اقتداری (اولین شهردار گراش) سید عباس مجتهد گراشی (مجتهد دینی) جمعیت بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این شهر ۳۴٬۴۶۹ نفر بوده‌است. رویدادهای سالانه روز گراش از سال ۱۳۸۸ خورشیدی و پس از ارتقاء گراش از بخش به شهرستان، یازدهم بهمن‌ماه هر سال به عنوان روز گراش گرامی داشته می‌شود. این روز به صورت رسمی نامگذاری نشده و غیررسمی است. ۱۳۸۸/۱۱/۱۱ روزی است که رهبر جمهوری اسلامی با ارتقاء گراش موافقت کرد. جشنواره فیلم کوتاه کَل جشنوارهٔ فیلم کوتاه کَل، یکی از جشنواره‌های معتبر منطقه‌ای فیلم کوتاه است که از سال ۱۳۸۲ در گراش برگزار می‌شود. این جشنواره که تا کنون سیزده دوره را پشت سر گذاشته‌است، توسط انجمن فیلم کوتاه ایران و ادارهٔ فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود و در تقویم رویدادهای فرهنگی استان فارس ثبت شده‌است. خونَه کَدیم «خونه کدیم» یکی از برنامه‌های انجمن معرفی و حفظ آثار و بناهای تاریخی گراش است که نوروز هر سال در یکی از خانه‌های تاریخی گراش برگزار می‌شود. این برنامه با هدف حفظ و معرفی خانه‌های سنتی واجد ارزش تاریخی است که کمتر در اذهان عمومی شناخته شده و در معرض خطر تخریب قرار دارد. نخستین برنامهٔ خونه کدیم نوروز ۱۳۹۴ در خانهٔ علی‌پور با هدف زنده‌سازی جریان زندگی در خانه‌های قدیم گراش برگزار شد. سرای سعادت در نوروز ۱۳۹۵ و خانه‌ی شهیدان عظیمی در نوروز ۱۳۹۶ دیگر محل‌های برگزاری این برنامه بودند. چهارمین برنامه خونه کدیم در نوروز ۱۳۹۸ در خانه تاریخی محسن‌زاده به مدت ۱۰ شب برگزار شد. خانه‌های تاریخی سعادت و شهیدان عظیمی، پس از این برنامه‌ها به ترتیب به عنوان اقامتگاه بومگردی و موزهٔ مردم‌شناسی گراش، در دست مرمت قرار گرفتند. سازمان‌های مردمی مؤسسهٔ فرهنگی هنری هفت‌برکه این مؤسسه که از سال ۱۳۸۶ به صورت غیررسمی کار خود را با انتشار ماهنامهٔ «صحبت نو - ویژه گراش» آغاز کرد، یکی از موسسات رسانه‌ای موفق در فارس است. سایت خبری «گریشنا» (با نام رسمی هفت‌برکه)، نشریهٔ «گراش» و فصلنامهٔ «هیمه» از جمله مهم‌ترین بخش‌های تولیدی این مؤسسه است. پیشتر نیز این مؤسسه با همکاری روزنامه‌های صدف هرمزگان، حمایت و آفتاب، ضمیمه‌هایی برای انتشار در شهر گراش تولید می‌کرد. همچنین این مؤسسه سه دورهٔ آموزش رسانه برای نوجوانان را با نام «هفتسانه» برگزار کرده‌است. انجمن بانوان نیک‌اندیش انجمن بانوان نیک‌اندیش در سال ۱۳۹۳ شروع به کار کرد و فعالیت‌های خود را با هدف توانمندسازی زنان سرپرست خانوار و کم‌بضاعت آغاز کرد. کلیهٔ تجهیزات و امکانات این انجمن توسط خیرین گراشی تهیه شده‌است. این انجمن در سه سال اول فعالیت خود توانسته‌است ۳۰ زن را به صورت تمام‌وقت یا پاره‌وقت در زمینه‌های آشپزی، خیاطی و هنری به خدمت بگیرد. انجمن ایکوموس گراش انجمن معرفی و حفظ آثار و بناهای تاریخی شهرستان گراش یا انجمن ایکوموس گراش به صورت رسمی از سال ۱۳۹۲ در حوزهٔ میراث فرهنگی فعالیت می‌کند و برگزارکنندهٔ برنامهٔ فرهنگی «خونه کدیم» است. شناسایی خانه‌های تاریخی گراش، حمایت از مرمت آثار تاریخی، معرفی آثار تاریخی شهرستان و برگزاری تورهای گردشگری رایگان در شهرستان در دستور کار این انجمن قرار دارد. گروه توسعهٔ آموزش نردبان گروه نردبان، متشکل از دانشجویان گراشی با هدف توسعهٔ آموزش در محدودهٔ شهرستان گراش از سال ۱۳۹۵ شروع به فعالیت کرده‌است. این مجموعه دارای یک مجمع عمومی و یک شورای مرکزی است که به واسطهٔ رای مستقیم اعضا به صورت سالانه انتخاب می‌شود. عمده فعالیت‌های این گروه شامل اجرای پروژه‌های علمی و آموزشی در طول سال و برگزاری همایش سالانهٔ نردبان است. جستارهای وابسته تاریخ گراش جنگ قلعه دانشکدهٔ علوم پزشکی گراش بیمارستان امیرالمؤمنین علی گراش احمد اقتداری علی‌اصغر حسنی گراشی (نوعی خمره سفالی) پانویس منابع پیوند به بیرون مراکز شهری شهرداری گراش فرمانداری گراش نقشه‌ها و مختصات نقشهٔ گراش در گوگل مپس نقشهٔ گراش در اوپن‌استریت‌مپ اطلاعات مختصات آب و هوا آب و هوای گراش در اکیوودر جمعیت بخش جمعیت ویکی‌پدیا شهرهای استان فارس شهرهای شهرستان گراش ویکی‌سازی رباتیک گراش