audio
audioduration (s)
0.44
50.9
sentence
stringlengths
2
364
مرتجلا ً
با وجود بدبیاریهای اولیه در پایان کار موفق شد.
اول از همه به ناو پیشرو حمله کردیم.
با شمشیر آخته به طرفم یورش آورد.
گل و گلدان
خر سلاک، الاغ مکاری
این توتون آمیزهای از سه نوع مختلف است.
او میدانست که قبل از طی نصف راه دچار گرسنگی خواهد شد.
خط بی پایان
خواهش رسمی را برآوردن
خواهرم در دوزندگی کاملا چیرهدست است.
این کتاب هنوز تمام نیست.
خبر از تازگی افتاده
خرابی محصول از قحطی در سال آینده حکایت دارد.
خبر مرگ او مردم را در میدان برق زده کرد.
اینجوری هرگز موفق نخواهی شد.
با آنکه به مرگ تهدید شده بود حرفهای خود را پس نگرفت.
با دشواری از صندلی خود بلند شدن
خنده موقوف!
این نیمکت را توی خاکروبه بیانداز.
محدودیت سرعت در آزاد راه ها چیست؟
نه خیلی کوتاه.
من چند کارت پستال با منظره بیگ بن می گردم.
هیچ جایی دارید بارمان را بگذاریم؟
یک پشه مرا گزیده است.
پوستش پارگی نشان نمیداد.
امضای تصدیق شده
دیوارهای طنینافزا
او چهار انگشت از خواهرش بلندتر است.
آوازهی نام او
شبها در لباس خدمت میخوابیدیم.
مجیز گفتن
زخم توسط آلت سرپهنی وارد آورده شده بود.
مرجوع کردن
انتشار دومین چاپ این کتاب
همنوع خود را دوست بدار.
مداومت یافتن
دارایی مشترک
مجلهای که عکس دختران لخت دارد
اکنون محاصرهی دشمن کامل شده بود.
محل مقصود
پرواز یک راست از لندن به تهران
لوله ساز
جامهی سپید زمستان
اگر بر سردرگمی فعلی خود فائق نشوی شغلت در خطر است.
با وجود زلزله رحیم در صندلی خود باقی ماند.
شمع در نسیم سوسو میزد.
حالا گوش بده!
نرمافزار آزادی میشناسید برای انجام این کار؟
پاسخ از روی بیمیلی
متوهم شدن
صدای غرش توپهای دشمن در کوهها میپیچید.
او برای آن طرح حمایت مردم را بسیج کرد.
مچ کسی را گرفتن
آنها همیشه نسبت به من مهربان بودهاند.
ژاپن بسیاری از رسوم غرب را اقتباس کرده است.
آنان موظفاند که به هم قبیلههای خود کمک کنند.
پردهها گلی رنگ بودند.
ته جوانهها را باید در شن نمناک فرو کرد.
مرده بازی در آوردن
امضای او پراز خط و قوس است.
مسابقات بازی های آسیائی
تراکم کارها
مدل
آمریکای مرکزی
تلهی موش
مسابقه فوتبال
استعمارگرایی اروپا
آهن خوب آلیاژ میشود.
او به پشت خوابید و زانوهای خود را باز و بسته کرد.
آس دل
آیا حیوانات قادر به تفکر هستند؟
پاسخ بی درنگ
امیدواری او نسبت به دریافت کمک از عمویش
اعلیحضرت
دوست مخلص
مجسمه مانند
بنگاه مسافر بری
بومیان نیزههای خود را به طرف هواپیما پرتاب کردند.
او سخت عاشق خواهرم بود.
مسابقه انتخابی
مراسم تشریفات
او زن و بچهاش را ترک کرد و رفت خارج.
مراقب کسی بودن
محبت کردن
بدهی را پرداختن
به خاطر دیر کردن سرم داد زد.
تیر افکندن
محاسبه پذیر
صدای چکههای باران بر شیروانی
به مرحله اجراء گذاردن
پنج تانک ما را از کار انداختند.
مجبور کردن
زخم بچهها زود خوب میشود.
رضا در آفتاب اخم میکند.
متنفر بودن
او با همه حتی والدین خودش با بیادبی رفتار میکرد.
مردم چین
مثلث
بدون پردهپوشی پاسخ دادن