audio
audioduration (s) 0.44
50.9
| sentence
stringlengths 2
364
|
---|---|
برای اجرای کارهای مزرعه مجبور بودیم مزد بدهیم. |
|
کشورهای خاور مدیترانه |
|
ریزش شدید برف و باران |
|
برای بعضی اصطلاحات باید به آن فرهنگ بزرگ مراجعه کنید! |
|
آثار گردآوری شدهی رودکی، کلیات رودکی |
|
بسیاری از بومیان خاور دور به کانادا مهاجرت کردهاند. |
|
آنچه در ضمیر او نقش بسته است. |
|
اونجا که علامت زدم رو امضا کن |
|
معدن مس |
|
دیسکران اطلاعات رااز دیسک به حافظهی کامپیوتر منتقل میکند. |
|
استالینگراد خونینترین رزمگاه جنگ جهانی دوم بود. |
|
استعفای او نشانهی شکست دموکراتها در انتخابات آینده است. |
|
او قدری شن با سیمان را مخلوط کرد و سپس آب روی آن ریخت. |
|
پیام تسلیت خود را برای او فرستادم |
|
زنبور او را گزید. |
|
حق محاکمه شدن توسط هیئت منصفه |
|
جاسوس را از کلیهی مدالها و امتیازات خود محروم کردند. |
|
پس از کمی استراحت به سفر خود ادامه دادیم. |
|
برس موی سر |
|
انواع مختلف بیماری وجود دارد. |
|
آنها هر ساله لااقل یک سور پر سر و صدا میدادند. |
|
روی ساختمان به طرف میدان است. |
|
چرا میشلی؟ |
|
خوراک صبحانه |
|
او کاملا در اشتباه است. |
|
مجلس سرباز گیری |
|
او با جاسوسی برای دشمن به کشور خود آسیب فراوانی وارد کرد. |
|
مردم آزار |
|
این اسفالت نیاز به روکش تازه دارد. |
|
این چیزی است که من نمیتوانم به داوری کسی دیگری واگذار کنم. |
|
او خبر را به ما اطلاع داد. |
|
جذب سریع روشهای جدید در صنعت |
|
رفتار او مطابق رسوم سنتی قبیله بود. |
|
مرتبه های تیم ها در مسابقات |
|
من برات يادداشت گذاشتم |
|
مطمئني که دکتر نميخاي؟ |
|
لوکس فروشي قدم مي زديم |
|
يک تيکه چوب تبديل کردي |
|
راه دیگری که دوگ به کارکنان احساس ارزش داد و به آنها نشان داد که توجه میکند این بود که او با دست بیش از سی هزار یادداشت تشکر برای کارکنان نوشته بود |
|
چرا نميتوني بري پيشش؟ |
|
با صرف وقت بیشتر در آنجا، دریافتم که ممکن است نوع جدیدی از «ریشسفیدها» در حال پدیدار شدن در محیط کار باشند |
|
هي کاري به عقايد مذهبي من نداشته باش ، باشه ؟ |
|
تو خيلي به من حال دادي |
|
نمي شه جلوش مقاومت کرد |
|
سعید من يه سوال دارم. |
|
حالا، عدم تعادل قدرت پایدار شده است، زیرا ما با جمعآوری اطلاعات شخصی و استفاده از آنها در سطحی که قابل تصور نیست موافقت کردهایم |
|
برادر احمق مونيکا هستم |
|
من مي خوام اينجا بموني |
|
.تو روپوش سفيد مي پوشي |
|
يعني اگه تو فريزر باشه |
|
درست مثل اولين قرارمون |
|
راس ، باورم نميشه گفتي |
|
دوباره سؤال طرح مي کني |
|
همه از قضيه باخبر ميشن |
|
اين راويولي خوشمزه است |
|
مي خواستم برم حاضر شم |
|
تو خيلي باهوش و بانمکي |
|
باشه مرسي بازم متاسفم |
|
اينجا، اينطوري بغل کن |
|
پس ميدوني که کي هستش |
|
به نظر مياد دوستش داري |
|
ميخايم بريم شام بخوريم |
|
چون اون موقع ميرم خونه |
|
شنبه هستم ، واقعا ميگم |
|
مطمئني نمي خواي بياي ؟ |
|
.ولي هيچ اتفاقي نيفتاد |
|
بودم ، چرا من نديدم ؟ |
|
شيرين بيان درست ميکنيم |
|
اين خيلي وحشيانه هست. |
|
اسم اون يارو چي بود ؟ |
|
براشون هميشگي باشه. |
|
.اون واسه دبيرستان بود |
|
مدير برنامه هات زنگ زد |
|
شايد اون خيلي خوب نبود |
|
.يه مهموني باکلاس باشه |
|
دورهای با تصویب مجازاتهای غیرعقلانی برای اعمال طبیعی. |
|
ادّعای درستی است |
|
خوشحال میشوم با نظرات خود، این نوشته را کاملتر کنید. |
|
هنوز معایبی برای این مدل برگزاری پیدا نشده است |
|
ماهها پیش تصمیم گرفتم اقدامی انجام دهم |
|
بوکان |
|
نباید تمام موجودی اش را در معرض فروش بگذارد |
|
شگفتا بزرگی تن و حجم کوچک مغزش |
|
اصفهان |
|
دلم گمشده پیداش میکنم من |
|
شجریان هم مرد |
|
کیکاووس |
|
حقوق دو تومن و خط فقر ده میلیون |
|
فاطمه |
|
ثبت دامنه رایگان |
|
با اعلام سکوی مشخّصشده در مدّت زمانی معقول پیش از روز نمایش |
|
در این قسمت مثالهایی برای فهم دقیق تر تعریف قرار داده میشود |
|
فیلم آموزشی |
|
تویی که نمی شناسمت پی ام نده |
|
حسابداری بانکها |
|
این اقدامات با مخالفتهایی جدّی در حوزهٔ وب مواجه شده |
|
مشگینشهر |
|
عمرشونو بی همنفس کز می کنن کنج قفس |
|
از آشنایی با شما خوشبختم |
|
گرمسار |